بحث:انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|۲. آقای موسوی کاشمری؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)| امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی‌ که‌‎ دست روی دست گذاشتن و خود را بی‌خاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و‌‎ ‎تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را‌‎ ‎اصلاح کند نه‌تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است.
::::::گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این‌‎ ‎است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و‌‎ ‎ارزش‌های [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عمل‌هاست زیرا مقدمه و‌‎ ‎تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و‌‎ ‎بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و‌‎ ‎احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی می‌‌گردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر‌‎ ‎غیبت]] واقعیم نوعی [[آماده‌سازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت‌‎ ‎مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بی‌امان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و‌‎ ‎ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست.
::::::آیا کسانی که تحت عنوان [[انتظار فرج]] کناره‌گیری [[اختیار]] کرده‌اند و خود را از صحنه مبارزه‌‎ ‎حق و [[باطل]] منزوی کرده و در نتیجه [[روح]] [[شهامت]] و شور [[جهاد]] و [[پیکار]] را در خود کشته‌اند، بر‌‎ ‎این [[باور]] هستند که [[یاران حضرت مهدی]] کسانی‌اند که در رکاب او بجنگد، بکشند و کشته‌‎ ‎شوند؟ و [[دوستان]] آن [[حضرت]] همان‌هایی‌اند که برای مدت‌ها همراه و به [[امامت]] او با مظاهر‌‎ ‎شرک و قدرت‌های [[شیطانی]] در حال [[پیکار]] هستند؟ و چنین چیزی بدون [[آمادگی]] قبلی و ایجاد‌‎ ‎روح سلحشوری و [[جهاد]] در خود ممکن است؟ چنین کسانی غالباً بر این پندارند که همه امور‌‎ ‎مربوط به [[حکومت حضرت ولی عصر]] با [[قدرت]] غیبی و بدون هیچ‌گونه زحمت و تحمل‌‎ ‎فشار و [[سختی]]، انجام می‌‌شود و [[دوستان]] آن [[حضرت]] نابرده [[رنج]]، به عظیم‌ترین و پربهاترین‌‎ ‎‎گنج دست می‌‌یابند. و با این دید هم شاید نیازی در این نمی‌بینند که در خود [[آمادگی]] را‌‎ ‎به وجود آورند و به خود زحمت [[انتظار ناب]] را داده و تن به [[بلا]] دهند.
::::::شخصی به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد: [[مردم]] می‌‌گویند: هرگاه [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند امور‌‎ ‎خودبه‌خود [[اصلاح]] می‌‌گردد و به [[قدر]] یک حجامت نیز [[خونریزی]] نمی‌شود. [[حضرت]] فرمود:‎ ‎"هرگز این‌گونه نیست. به خدایی که [[جان]] آن [[عزیز]] در دست اوست [[سوگند]] اگر بنا بود کار برای کسی‌‎ ‎به‌خودی‌خود هموار شود برای [[رسول خدا]] می‌‌شد آن هنگامی که دندانش [[شکست]] و‌‎ ‎صورتش شکاف برداشت. هرگز چنین نیست. به [[خدا]] [[سوگند]] کار درست نخواهد شد تا‌‎ ‎اینکه ما و شما تبدیل به [[خون]] و عرق گردیم"<ref>{{متن حدیث|كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ}}.</ref>. و در همین راستاست که در [[حدیث]] دیگری همان [[حضرت]] می‌‌فرماید: "هر کدام از شما باید خود را برای [[قیام قائم]] آماده کند اگرچه به [[قدر]] مهیا کردن تیری باشد.‎ ‎زیرا وقتی [[خداوند]] [[نیت]] [[صادق]] او را دایر بر [[انتظار فرج]] و [[یاری]] آن [[حضرت]] ببیند [[امید]] می‌‌رود‌‎ ‎خداوند [[عمر]] او را دراز کرده تا [[ظهور]] او را [[درک]] کند و از [[یاران]] آن بزرگوار باشد". البته مقصود از تهیه [[سلاح]]، [[آمادگی نظامی]] است که در هر زمانی به‌گونه‌ای و شاید‌‎ ‎مقصود از این که فرمود: "[[امید]] می‌‌برم که [[خدا]] [[عمر]] او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری‌‎ ‎این اندازه در پیشگاه [[خداوند تعالی]] [[ارزش]] و [[جایگاه]] دارد.
::::::و باز همان [[حضرت]] در [[مقام]] ارزش‌گذاری این [[انتظار]] [[خالص]] و سرشار از [[امید]] و شور و‌‎ ‎عمل می‌‌فرماید‌: "هرکس در حال [[انتظار]] باشد و بمیرد همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با او‌‎ ‎همراه است. پس لحظه‌ای درنگ کرده و فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که با او و در صف‌‎ ‎او [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] او همچون کسی است که در رکاب رسول‌‎ ‎خدا [[شهید]] گردیده باشد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}.</ref>.
::::::و این امر نیز شاید بدین خاطر باشد که از [[باب ]]{{متن حدیث|إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ}} از آنجا که چنین‌‎ ‎شخصی نیتش این بوده است که در آستان [[حضرت مهدی]] و در [[حمایت]] از او [[نبرد]] کند و این‌‎ ‎آمادگی را نیز در خویش ایجاد کرده است و برای لحظه [[ظهور]] سر از پا نمی‌شناخته و خود را‌‎ ‎آنچنان مهیا کرده که تا اعلان [[ظهور]] شود او بی هیچ درنگ و دغدغه خاطر و با [[آمادگی]] کامل،‌‎ ‎در تمامی زمینه‌ها به سوی آن، [[حضرت]] و [[کمک]] به [[نهضت]] جهانی او حرکت کند ولی أجل بدو‌‎ ‎‎مهلت نداده و با همین [[نیت]] از [[دنیا]] رفته است [[خداوند]] نیز او را با این نیتش محشور کرده و‌‎ ‎ثواب آن را بدو خواهد بخشید.
::::::مهم‌تر اینکه باز در روایتی [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "آنها که در [[عصر غیبت]] آن [[حضرت]] به‌‎ سر می‌‌برند و به [[امامت]] او [[معتقد]] و [[منتظر ظهور]] او هستند [[بهترین]] [[مردم]] تمام دوران‌ها و‌‎ ‎زمان‌هایند؛ زیرا [[خداوند تعالی]] [[عقل]] و [[درک]] و هوشی بدانان [[عنایت]] می‌‌کند و آنچنان [[فهم]] و‌‎ ‎معرفت آنها را بالا می‌‌برد که در نزد آنها [[غیبت]] به منزله حضور است و [[خداوند]] آنها را همانند‌‎ ‎مجاهدانی که در رکاب [[رسول خدا]] می‌‌جنگیدند قرار داده است". یعنی همان [[مراقبت]]، تلاش، [[مجاهدت]] و وظایفی که در [[عصر حضور]] از آنان سر می‌‌زند،‌‎ ‎در [[زمان غیبت]] نیز دنبال می‌‌کنند»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)| امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
==نویسنده: آقای ظرافتی==
==نویسنده: آقای ظرافتی==
==پاسخ اجمالی==
==[[معنای انتظار]] عملی==
*[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن [[زمینه‌های ظهور]] و مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟؛ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>، یعنی مثل کسی که [[منتظر]] است مسافرش از راه برسد، باید علاوه بر [[انتظار قلبی]] و درونی، خانه را برای [[پذیرایی]] از میهمان آماده و مقدمات عملی [[پذیرایی]] از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم سازد و انتظارش را در صحنۀ عمل مجسم نماید<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>. [[انتظار عملی]] یعنی اینکه [[منتظر واقعی]] دارای اوصافی نظیر، [[یقین]]، [[ایمان]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[تقوا]]، [[ورع]] و [[حسن خلق]] گردد<ref>ر.ک. غیبت نعمانی، باب۱۰و۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲؛ گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref> و در تمامی عرصه‌ها، زندگیِ [[امام زمان]] پسند داشته باشد و [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] بداند و به وظیفۀ خود در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه]] با [[ظلم]]، تلاش در [[گسترش عدالت]] و [[دینداری]] عمل نماید<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در [[پنهان]] و [[آشکار]] [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.
==[[علائم]] و [[آثار انتظار]] عملی==
*[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد و باعث می‌شود [[منتظران]] از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیۀ جسمی و روحی بپردازند و [[خودسازی]] را سرلوحۀ کار خود قرار دهند و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده، علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چراکه [[نهضت]] جهانی و تمام برنامۀ [[عظیم]] آن، جمعی و همگانی است. بنابراین [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای [[آماده‌باش]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]] در تمام ابعاد آن برای گسترش [[عدل]] و [[امنیت]] و [[اصلاح]] همه [[جهان]] است<ref>ر.ک. گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref>.
==[[انتظار عملی]] در [[روایات]]==
*[[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} به گونه ای [[زندگی]] می‌کند که هر لحظه [[ظهور]] اتفاق بیفتد، در این اردوگاه قرار می‌گیرد و این کار بسیار [[سختی]] بوده و خود [[جهاد]] است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: «هرکس [[منتظر ظهور]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت]] و [[یاور]] ایشان باشد. سپس لحظه‌ای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن [[حضرت]] [[شمشیر]] زند و سپس فرمود نه به [[خدا]] به حتم مانند کسی است که در رکاب [[رسول خدا]] [[شهید]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. در روایتی دیگر [[مولی]] [[علی]] {{ع}} می‌فرمایند: «[[منتظر]] امر ما بسان کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد»<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «آن کس از شما که این امر "[[ولایت]] و [[قیام]]" را بشناسد و [[منتظر]] آن باشد و اینرا خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به [[خدا]] [[سوگند]] مانند کسی است که با شمشیرش همراه [[قائم]] [[خاندان]] [[آل محمد]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ...}}؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.</ref>.
==نتیجه گیری==
*بنابراین، توجه به تعابیر فوق دربارۀ [[منتظران]]، گویای آن است که [[انتظار]] تنها "زبانی" نیست، بلکه عملی بوده و [[منتظران واقعی]]، [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکابش را دارند<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> و کمر [[همت]] بسته‌اند تا مقدّمات لازم را برای [[ظهور]] آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲ ـ ۹۴.</ref>.


==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
==[[معنای انتظار]] عملی==
==[[معنای انتظار]] عملی==
*[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن [[زمینه‌های ظهور]] و مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟؛ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>، به عنوان مثال، کسی را که [[منتظر]] است تا مسافرش از راه برسد، چنانچه در خانه بنشیند و کاری را که برای [[پذیرایی]] از مسافرش لازم است انجام ندهد و تنها در دلش، [[انتظار]] قدوم او را بکشد، مقایسه کنید با کسی که علاوه بر [[انتظار]] درونی، خانه را برای [[پذیرایی]] از میهمان آماده ساخته، غذای مناسب تهیه دیده، وسیلۀ [[پذیرایی]] آماده کرده و کارهایی را که برای [[پذیرایی]] از میهمان لازم است، انجام داده است. در این مثال، شخص اول، تنها [[منتظر]] است به [[انتظار قلبی]] و درونی، لکن شخص دوم، علاوه بر [[انتظار]] درونی، مقدمات عملی [[پذیرایی]] از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم ساخته و انتظارش را در صحنۀ عمل مجسم نموده است. [[انتظار حقیقی]]، [[انتظار]] نوع دوم است. حال اگر فرض شود مسافری که در [[انتظار]] اویند، مسافر عادی نیست، بلکه مأموری است که از سوی یک [[مقام]] [[مطاع]] برای انجام مأموریتی ویژه اعزام شده است و از سوی آن [[مقام]]، [[اهداف ]][[مأموریت]] مسافر مذکور، اجمالاً به اطلاع [[منتظران]] رسیده و به آنها [[دستور]] داده شده است که به [[یاری]] وی بشتابند و او را در اجرای [[مأموریت]] مهم و فوق‌العاده‌اش با تمام امکانات [[کمک]] کنند. در این صورت، [[انتظار]] [[منتظران]] به چه صورت خواهد بود؟ جواب روشن است، [[منتظران]] باید آنچه برای اجرای [[مأموریت]] آن میهمان [[عزیز]] لازم است، فراهم کنند و صرف [[انتظار]] درونی و دست روی دست گذاشتن، کافی نیست. منتظرانی که فرمانبردار آن [[مقام]] مطاعند و در انتظارشان [[راستین]] و صادقند، کمر همّت می‌بندند و مقدّمات اجرای [[مأموریت]] آن [[مأمور]] بزرگوار را فراهم و کلیۀ امکانات و وسائل لازم را آماده می‌کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>.
*[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن [[زمینه‌های ظهور]] و مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟؛ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>، به عنوان مثال، کسی را که [[منتظر]] است تا مسافرش از راه برسد، چنانچه در خانه بنشیند و کاری را که برای [[پذیرایی]] از مسافرش لازم است انجام ندهد و تنها در دلش، [[انتظار]] قدوم او را بکشد، مقایسه کنید با کسی که علاوه بر [[انتظار]] درونی، خانه را برای [[پذیرایی]] از میهمان آماده ساخته، غذای مناسب تهیه دیده، وسیلۀ [[پذیرایی]] آماده کرده و کارهایی را که برای [[پذیرایی]] از میهمان لازم است، انجام داده است. در این مثال، شخص اول، تنها [[منتظر]] است به [[انتظار قلبی]] و درونی، لکن شخص دوم، علاوه بر [[انتظار]] درونی، مقدمات عملی [[پذیرایی]] از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم ساخته و انتظارش را در صحنۀ عمل مجسم نموده است. [[انتظار حقیقی]]، [[انتظار]] نوع دوم است. حال اگر فرض شود مسافری که در [[انتظار]] اویند، مسافر عادی نیست، بلکه مأموری است که از سوی یک [[مقام]] [[مطاع]] برای انجام مأموریتی ویژه اعزام شده است و از سوی آن [[مقام]]، [[اهداف]] [[مأموریت]] مسافر مذکور، اجمالاً به اطلاع [[منتظران]] رسیده و به آنها [[دستور]] داده شده است که به [[یاری]] وی بشتابند و او را در اجرای [[مأموریت]] مهم و فوق‌العاده‌اش با تمام امکانات [[کمک]] کنند. در این صورت، [[انتظار]] [[منتظران]] به چه صورت خواهد بود؟ جواب روشن است، [[منتظران]] باید آنچه برای اجرای [[مأموریت]] آن میهمان [[عزیز]] لازم است، فراهم کنند و صرف [[انتظار]] درونی و دست روی دست گذاشتن، کافی نیست. منتظرانی که فرمانبردار آن [[مقام]] مطاعند و در انتظارشان [[راستین]] و صادقند، کمر همّت می‌بندند و مقدّمات اجرای [[مأموریت]] آن [[مأمور]] بزرگوار را فراهم و کلیۀ امکانات و وسائل لازم را آماده می‌کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>.
*در مورد سؤال مورد نظر [[خدای متعال]] که اطاعتش ذاتاً و اصالتاً بر همۀ آفریدگان [[واجب]] است، [[بنده]] [[صالح]] خود را که [[ولی عصر]] {{ع}} است [[مأمور]] کرده تا [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند و [[حکومت]] [[قسط]] و [[عدل الهی]] را در تمام نقاط [[زمین]] برپا سازد و [[مؤمنین]] را با دستورهای مؤکد، به [[یاری]] و [[نصرت]] همه جانبه‌اش فراخوانده است. در این صورت و با توجه به مثالی که بیان شد، معنی [[انتظار]] و وظیفۀ [[منتظران]]، روشن است. [[انتظار امام زمان]] {{ع}} با تهیۀ مقدّمات عملی مأموریتی که [[امام]] {{ع}} برای [[اقدام]] به آن [[ظهور]] می‌کند، تحقق می‌پذیرد و [[منتظران حقیقی]] حضرتش آنانند که کمر [[همت]] بندند و مقدّمات لازم را برای [[مأموریت]] حضرتش آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در اندورن [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>.
*در مورد سؤال مورد نظر [[خدای متعال]] که اطاعتش ذاتاً و اصالتاً بر همۀ آفریدگان [[واجب]] است، [[بنده]] [[صالح]] خود را که [[ولی عصر]] {{ع}} است [[مأمور]] کرده تا [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند و [[حکومت]] [[قسط]] و [[عدل الهی]] را در تمام نقاط [[زمین]] برپا سازد و [[مؤمنین]] را با دستورهای مؤکد، به [[یاری]] و [[نصرت]] همه جانبه‌اش فراخوانده است. در این صورت و با توجه به مثالی که بیان شد، معنی [[انتظار]] و وظیفۀ [[منتظران]]، روشن است. [[انتظار امام زمان]] {{ع}} با تهیۀ مقدّمات عملی مأموریتی که [[امام]] {{ع}} برای [[اقدام]] به آن [[ظهور]] می‌کند، تحقق می‌پذیرد و [[منتظران حقیقی]] حضرتش آنانند که کمر [[همت]] بندند و مقدّمات لازم را برای [[مأموریت]] حضرتش آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در اندورن [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>.
*[[انتظار عملی]] یعنی اینکه [[منتظر واقعی]] دارای اوصافی نظیر، [[یقین]]، [[ایمان]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[تقوا]]، [[ورع]] و [[حسن خلق]] گردد<ref>ر.ک. غیبت نعمانی، باب۱۰و۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲؛ گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref> و در تمامی عرصه‌ها، [[زندگی]] [[امام]] زمان‌پسند داشته باشد و [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] بداند و به وظیفۀ خود در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه]] با [[ظلم]]، تلاش در [[گسترش عدالت]] و [[دینداری]] عمل نماید که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در [[پنهان]] و [[آشکار]] [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref>
*[[انتظار عملی]] یعنی اینکه [[منتظر واقعی]] دارای اوصافی نظیر، [[یقین]]، [[ایمان]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[تقوا]]، [[ورع]] و [[حسن خلق]] گردد<ref>ر.ک. غیبت نعمانی، باب۱۰و۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲؛ گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref> و در تمامی عرصه‌ها، [[زندگی]] [[امام]] زمان‌پسند داشته باشد و [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] بداند و به وظیفۀ خود در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه با ظلم]]، تلاش در [[گسترش عدالت]] و [[دینداری]] عمل نماید که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در [[پنهان]] و [[آشکار]] [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> آنچه در تسریع [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} مؤثر است، [[انتظار عملی]] است؛ هر چه بر تعداد [[منتظران]] عملی [[حضرت]] افزوده می‌شود، [[ظهور]] آن [[حضرت]] نزدیک تر می‌شود و موفقیت در [[دعوت]] را شدیدتر می‌سازد<ref>ر.ک: صدر، سید رضا، راه مهدی، ج ۱، ص ۹۸۷.</ref>.
 
==[[علائم]] و [[آثار انتظار]] عملی==
==[[علائم]] و [[آثار انتظار]] عملی==
*[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. و باعث می‌شود [[منتظران]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیۀ جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر [[خودسازی]] را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده و علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چراکه [[نهضت]] جهانی و برنامۀ عظیمی که همۀ برنامه‌های آن مانند [[امنیت]]، [[عدالت]] و... در حد کمال است یک برنامۀ فردی نیست، بلکه جمعی و همگانی است. از این‌رو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ، مصمّم، [[شکست ناپذیر]] و [[پاک]] و دارای [[بینش عمیق]] و گرایش‌های متعالی لازم است. بنابراین [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای [[آماده‌باش]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]] در تمام ابعاد آن برای گسترش [[عدل]] و [[امنیت]] و [[اصلاح]] همۀ [[جهان]] است<ref>ر.ک. گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref>.
*[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. و باعث می‌شود [[منتظران]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیۀ جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر [[خودسازی]] را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده و علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چراکه [[نهضت]] جهانی و برنامۀ عظیمی که همۀ برنامه‌های آن مانند [[امنیت]]، [[عدالت]] و... در حد کمال است یک برنامۀ فردی نیست، بلکه جمعی و همگانی است. از این‌رو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ، مصمّم، [[شکست ناپذیر]] و [[پاک]] و دارای [[بینش عمیق]] و گرایش‌های متعالی لازم است. بنابراین [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای [[آماده‌باش]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]] در تمام ابعاد آن برای گسترش [[عدل]] و [[امنیت]] و [[اصلاح]] همۀ [[جهان]] است<ref>ر.ک. گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref>.
==[[انتظار عملی]] در [[روایات]]==
==[[انتظار عملی]] در [[روایات]]==
*[[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} به گونه ای [[زندگی]] می‌کند که هر لحظه [[ظهور]] اتفاق بیفتد، در این اردوگاه قرار می‌گیرد و این کار بسیار [[سختی]] بوده و خود [[جهاد]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: «هرکس [[منتظر ظهور]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت]] و [[یاور]] ایشان باشد. سپس لحظه‌ای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن [[حضرت]] [[شمشیر]] زند و سپس فرمود نه به [[خدا]] به حتم مانند کسی است که در رکاب [[رسول خدا]] [[شهید]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۱.</ref>.  
*[[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} به گونه ای [[زندگی]] می‌کند که هر لحظه [[ظهور]] اتفاق بیفتد، در این اردوگاه قرار می‌گیرد و این کار بسیار [[سختی]] بوده و خود [[جهاد]] است.  
*[[انتظار عملی]] در [[عصر غیبت]]، تلاش بیشتر برای [[دینداری]] و گسترش [[دین]] است و این کار سخت و پررنجی است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هر کدام از آنها بر [[دین خدا]] پایدارتر از کسی است که در شب تاریک شاخۀ پرتیغ [[قتاد]] (مغیلان درختچه‌ای است که شاخه آن تیغ‌های بسیار تیزی دارد) را صاف و تهی از خار کند یا مانند کسی که [[آتش]] غضا (درخت گز درختی است که چوب آن محکم و بادوام و [[آتش]] آن دیرپا و پرحرارت است) به دست گرفته است»<ref>{{متن حدیث|... لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا...}}؛ بصائر الدرجات، ص ۸۴، بحارالانوار، ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>.  
#[[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «[[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ الامامة و التبصره، ص ۲۱.</ref>. براساس [[روایت]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این‌‎ ‎است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و‌‎ ‎ارزش‌های [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عمل‌هاست زیرا مقدمه و‌‎ ‎تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} است.‌‎ در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در عصر‌‎ ‎غیبت واقعیم نوعی [[آماده‌سازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت‌‎ ‎مهدی {{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بی‌امان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و‌‎ ‎ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست<ref>ر.ک. موسوی کاشمری، سیدمهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص ۴۰۴  ـ۴۰۶.</ref>.
*در روایتی [[مولی]] [[علی]] {{ع}} می‌فرمایند: «[[منتظر]] امر ما بسان کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد»<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «آن کس از شما که این امر "[[ولایت]] و [[قیام]]" را بشناسد و [[منتظر]] آن باشد و اینرا خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به [[خدا]] [[سوگند]] مانند کسی است که با شمشیرش همراه [[قائم]] [[خاندان]] [[آل محمد]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ...}}؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.</ref>.
#[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: «هرکس [[منتظر ظهور]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت]] و [[یاور]] ایشان باشد. سپس لحظه‌ای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن [[حضرت]] [[شمشیر]] زند و سپس فرمود نه به [[خدا]] به حتم مانند کسی است که در رکاب [[رسول خدا]] [[شهید]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. [[انتظار عملی]] در [[عصر غیبت]]، تلاش بیشتر برای [[دینداری]] و گسترش [[دین]] است و این کار سخت و پررنجی است.  
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هر کدام از آنها بر [[دین خدا]] پایدارتر از کسی است که در شب تاریک شاخۀ پرتیغ [[قتاد]] (مغیلان درختچه‌ای است که شاخه آن تیغ‌های بسیار تیزی دارد) را صاف و تهی از خار کند یا مانند کسی که [[آتش]] غضا (درخت گز درختی است که چوب آن محکم و بادوام و [[آتش]] آن دیرپا و پرحرارت است) به دست گرفته است»<ref>{{متن حدیث|... لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا...}}؛ بصائر الدرجات، ص ۸۴، بحارالانوار، ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>.  
#در روایتی [[مولی]] [[علی]] {{ع}} می‌فرمایند: «[[منتظر]] امر ما بسان کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد»<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «آن کس از شما که این امر "[[ولایت]] و [[قیام]]" را بشناسد و [[منتظر]] آن باشد و اینرا خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به [[خدا]] [[سوگند]] مانند کسی است که با شمشیرش همراه [[قائم]] [[خاندان]] [[آل محمد]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ...}}؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.</ref>.
#[[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: «هر کدام از شما باید خود را برای [[قیام قائم]] آماده کند اگرچه به [[قدر]] مهیا کردن تیری باشد.‎ ‎زیرا وقتی [[خداوند]] [[نیت]] [[صادق]] او را بر [[انتظار فرج]] و [[یاری]] آن [[حضرت]] ببیند [[امید]] می‌‌رود‌‎ ‎خداوند [[عمر]] او را دراز کرده تا [[ظهور]] او را [[درک]] کند و از [[یاران]] آن بزرگوار باشد»<ref>{{متن حدیث|لَیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا عَلِمَ ذَلِکَ مِنْ نِیَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ یُنْسِئَ فِی عُمُرِهِ حَتَّی یُدْرِکَهُ فَیَکُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه}}، غیبت نعمانی، ص ۳۲۰.</ref>. البته مقصود از تهیۀ [[سلاح]]، [[آمادگی نظامی]] است که در هر زمانی به گونه‌ای است و شاید‌‎ ‎مقصود از اینکه فرمود: "[[امید]] می‌‌برم که [[خدا]] [[عمر]] او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری‌‎ ‎این اندازه در پیشگاه [[خداوند تعالی]] [[ارزش]] و [[جایگاه]] دارد<ref>ر.ک. موسوی کاشمری، سیدمهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص ۴۰۴  ـ۴۰۶.</ref>.
*این دسته از [[روایات]] دلالت دارد که [[انتظار]]، حالت روانی [درونی] صرف نیست؛ بلکه حالت عملی [بیرونی] نیز دارد. اصطلاح [[انتظار]]، به معنای عدم [[رضایت]] از وضعیت موجود و [[انتظار عملی]] برای تغییر آن و حاصل شدن وضعیّتی مناسب است<ref>ر.ک: ناصری، محمد، فرهنگ انتظار، ج ۱، ص ۹۸۷.</ref>.
 
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*بنابراین، توجه به تعابیر فوق دربارۀ [[منتظران]]، گویای آن است که [[انتظار]] تنها "زبانی" نیست، بلکه عملی بوده و [[منتظران واقعی]]، [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکابش را دارند<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> و کمر [[همت]] بسته‌اند تا مقدّمات لازم را برای [[ظهور]] آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲ ـ ۹۴.</ref>.
*بنابراین، توجه به تعابیر فوق دربارۀ [[منتظران]]، گویای آن است که [[انتظار]] تنها "زبانی" نیست، بلکه عملی بوده و [[منتظران واقعی]]، [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکابش را دارند<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> و کمر [[همت]] بسته‌اند تا مقدّمات لازم را برای [[ظهور]] آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲ ـ ۹۴.</ref>.

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۱۰

نویسنده: آقای ظرافتی

پاسخ تفصیلی

معنای انتظار عملی

علائم و آثار انتظار عملی

انتظار عملی در روایات

  1. رسول اکرم(ص) فرمودند: «برترین عمل امت من انتظار فرج داشتن است»[۹]. براساس روایت "انتظار فرج" برترین عمل شمرده شده و سر آن هم این‌‎ ‎است که "انتظار فرج" حرکت و عمل در جهت ایجاد جامعه و حکومتی مبتنی بر دین و‌‎ ‎ارزش‌های اسلامی و عدالت اجتماعی است و چنین اقدامی برترین عمل‌هاست زیرا مقدمه و‌‎ ‎تلاش برای تحقق حکومت و نظام اسلامی و ولایت امامان معصوم (ع) است.‌‎ در حقیقت "انتظار فرج" برای ما که در عصر‌‎ ‎غیبت واقعیم نوعی آماده‌سازی و مهیا شدن برای یاری رساندن به نهضت جهانی حضرت‌‎ ‎مهدی (ع) و این جز با مبارزه و تلاش مستمر و جهاد بی‌امان با مظاهر شرک و طاغوت و‌‎ ‎ایجاد آمادگی صد در صد و همیشگی میسّر نیست[۱۰].
  2. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هرکس منتظر ظهور حضرت ولی عصر (ع) باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در خیمه حضرت و یاور ایشان باشد. سپس لحظه‌ای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن حضرت شمشیر زند و سپس فرمود نه به خدا به حتم مانند کسی است که در رکاب رسول خدا شهید شده باشد»[۱۱]. انتظار عملی در عصر غیبت، تلاش بیشتر برای دینداری و گسترش دین است و این کار سخت و پررنجی است.
  3. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کدام از آنها بر دین خدا پایدارتر از کسی است که در شب تاریک شاخۀ پرتیغ قتاد (مغیلان درختچه‌ای است که شاخه آن تیغ‌های بسیار تیزی دارد) را صاف و تهی از خار کند یا مانند کسی که آتش غضا (درخت گز درختی است که چوب آن محکم و بادوام و آتش آن دیرپا و پرحرارت است) به دست گرفته است»[۱۲].
  4. در روایتی مولی علی (ع) می‌فرمایند: «منتظر امر ما بسان کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد»[۱۳]. همچنین امام صادق (ع) فرمود: «آن کس از شما که این امر "ولایت و قیام" را بشناسد و منتظر آن باشد و اینرا خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به خدا سوگند مانند کسی است که با شمشیرش همراه قائم خاندان آل محمد(ص) جهاد می‌کند»[۱۴].
  5. امام صادق(ع) می‌‌فرماید: «هر کدام از شما باید خود را برای قیام قائم آماده کند اگرچه به قدر مهیا کردن تیری باشد.‎ ‎زیرا وقتی خداوند نیت صادق او را بر انتظار فرج و یاری آن حضرت ببیند امید می‌‌رود‌‎ ‎خداوند عمر او را دراز کرده تا ظهور او را درک کند و از یاران آن بزرگوار باشد»[۱۵]. البته مقصود از تهیۀ سلاح، آمادگی نظامی است که در هر زمانی به گونه‌ای است و شاید‌‎ ‎مقصود از اینکه فرمود: "امید می‌‌برم که خدا عمر او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری‌‎ ‎این اندازه در پیشگاه خداوند تعالی ارزش و جایگاه دارد[۱۶].
  • این دسته از روایات دلالت دارد که انتظار، حالت روانی [درونی] صرف نیست؛ بلکه حالت عملی [بیرونی] نیز دارد. اصطلاح انتظار، به معنای عدم رضایت از وضعیت موجود و انتظار عملی برای تغییر آن و حاصل شدن وضعیّتی مناسب است[۱۷].

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟؛ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.
  2. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.
  3. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.
  4. ر.ک. غیبت نعمانی، باب۱۰و۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲؛ گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.
  5. «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً»؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.
  6. ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.
  7. ر.ک: صدر، سید رضا، راه مهدی، ج ۱، ص ۹۸۷.
  8. ر.ک. گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.
  9. «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ الامامة و التبصره، ص ۲۱.
  10. ر.ک. موسوی کاشمری، سیدمهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص ۴۰۴ ـ۴۰۶.
  11. «مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»؛ المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۱.
  12. «... لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا...»؛ بصائر الدرجات، ص ۸۴، بحارالانوار، ۵۲، ص ۱۲۳.
  13. «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.
  14. «الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ...»؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.
  15. «لَیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا عَلِمَ ذَلِکَ مِنْ نِیَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ یُنْسِئَ فِی عُمُرِهِ حَتَّی یُدْرِکَهُ فَیَکُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه»، غیبت نعمانی، ص ۳۲۰.
  16. ر.ک. موسوی کاشمری، سیدمهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص ۴۰۴ ـ۴۰۶.
  17. ر.ک: ناصری، محمد، فرهنگ انتظار، ج ۱، ص ۹۸۷.
  18. ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.
  19. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲ ـ ۹۴.