آیا در وقت ظهور بداء اتفاق می‌افتد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۵۸: خط ۵۸:
:::::*«مسئله [[بداء]] در چهار زمینه با موضوع [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ارتباط می‌یابد:
:::::*«مسئله [[بداء]] در چهار زمینه با موضوع [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ارتباط می‌یابد:
::::#'''نشانه‌های مشروط و غیر حتمی [[ظهور]]:''' جز نشانه‌هایی که صراحتاً در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانه‌های ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند چنانکه بزرگانی نظیر [[شیخ مفید]] و [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] بدان تصریح کرده‌اند. بدین معنی که به جز [[نشانه‌های حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[اراده الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر، آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل شرایط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه‌ای دیگر پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند که البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] ما به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار بدأ در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
::::#'''نشانه‌های مشروط و غیر حتمی [[ظهور]]:''' جز نشانه‌هایی که صراحتاً در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانه‌های ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند چنانکه بزرگانی نظیر [[شیخ مفید]] و [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] بدان تصریح کرده‌اند. بدین معنی که به جز [[نشانه‌های حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[اراده الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر، آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل شرایط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه‌ای دیگر پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند که البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] ما به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار بدأ در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
::::#'''[[علائم ظهور]] و امور حتمی‌:''' پنج مورد از [[نشانه‌ها]] در بسیاری از [[روایات]] که از حد [[تواتر]] گذشته است از جمله [[علایم حتمی]] [[ظهور]] برشمرده شده‌اند: سمعت [[امام صادق|أبا عبد الله‌]]{{ع}} یقول: "[[سید خراسانی]]، [[یمانی]]، [[ندای آسمانی]]- مبنی بر [[حقانیت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}- و [[شهادت]] [[نفس زکیه]] و فرو رفتن [[سپاهیان]] [[سفیانی]] در [[بیداء]] (بیابان بین [[مدینه]] و [[مکه]])"<ref>{{متن حدیث|"قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ خَمْسُ‏ عَلَامَاتٍ‏ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ ‏"}}؛ ر.ک: [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۵۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۷، الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹ و ۱۷۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، صص ۴۳۹ و ۴۵۵.</ref>. این نشانه‌های پنجگانه را [[احادیث]] از [[علایم حتمی]] شمرده‌اند و هیچ‌گونه احتمال بدأیی در مورد تحقق آنها نداده‌اند وگرنه خلاف حتمی بودن آنها می‌شد و این [[نشانه‌ها]] شدیدا با مسأله [[ظهور]] ارتباط داشته و همگی مقارن ظهور- همان‌گونه در بخش‌های پیشین دیدیم- رخ خواهند داد ان شاء [[الله]]. که بزرگوارانی چون مرحوم [[آیت الله]] [[سید ابوالقاسم خویی]] در پاسخ به نویسنده کتاب السفیانی و علامات الظهور<ref>محمد فقیه، السفیانی و ...، ص ۱۰۲.</ref> و [[علامه]] [[سید جعفر مرتضی عاملی]] در کتاب خویش‌<ref>دراسة فی علامات الظهور، ص ۶۰.</ref> و [[شیخ طوسی]] در [[الغیبة]] خویش نسبت به این موضوع تصریح و اذعان کرده‌اند که: هرچند بنابر تغییر مصلحت‌ها با تغییر شروط اخباری که به حوادث آینده می‌پردازند، ممکن است دچار تغییر و تبدیل شوند؛ جز آن‌که [[روایت]] تصریح کرده باشد که وقوع آن جریان حتمی است که [با توجه به اعتماد ما به [[معصومین]]‌ {{عم}}] ما هم [[یقین]] به حدوث آنها در آینده پیدا می‌کنیم و قاطعانه می‌گوییم در آینده چنین خواهد شد<ref>الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۵.</ref>.
::::#'''[[علائم ظهور]] و امور حتمی‌:''' پنج مورد از [[نشانه‌ها]] در بسیاری از [[روایات]] که از حد [[تواتر]] گذشته است از جمله [[علایم حتمی]] [[ظهور]] برشمرده شده‌اند: سمعت [[امام صادق|أبا عبد الله‌]]{{ع}} یقول: "[[سید خراسانی]]، [[یمانی]]، [[ندای آسمانی]]- مبنی بر [[حقانیت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}- و [[شهادت]] [[نفس زکیه]] و فرو رفتن [[سپاهیان]] [[سفیانی]] در [[بیداء]] (بیابان بین [[مدینه]] و [[مکه]])"<ref>{{متن حدیث|"قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ خَمْسُ‏ عَلَامَاتٍ‏ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ ‏"}}؛ ر.ک: [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۵۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۷، الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹ و ۱۷۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، صص ۴۳۹ و ۴۵۵.</ref>. این نشانه‌های پنجگانه را [[احادیث]] از [[علایم حتمی]] شمرده‌اند و هیچ‌گونه احتمال بدأیی در مورد تحقق آنها نداده‌اند وگرنه خلاف حتمی بودن آنها می‌شد و این [[نشانه‌ها]] شدیدا با مسأله [[ظهور]] ارتباط داشته و همگی مقارن ظهور- همان‌گونه در بخش‌های پیشین دیدیم- رخ خواهند داد ان شاء [[الله]]. که بزرگوارانی چون مرحوم [[آیت الله]] [[سید ابوالقاسم خویی]] در پاسخ به نویسنده کتاب السفیانی و علامات الظهور<ref>محمد فقیه، السفیانی و ...، ص ۱۰۲.</ref> و [[علامه]] [[سید جعفر مرتضی عاملی]] در کتاب خویش‌<ref>دراسة فی علامات الظهور، ص ۶۰.</ref> و [[شیخ طوسی]] در [[الغیبة]] خویش نسبت به این موضوع تصریح و اذعان کرده‌اند که: هرچند بنابر تغییر مصلحت‌ها با تغییر شروط اخباری که به حوادث آینده می‌پردازند، ممکن است دچار تغییر و تبدیل شوند؛ جز آنکه [[روایت]] تصریح کرده باشد که وقوع آن جریان حتمی است که [با توجه به اعتماد ما به [[معصومین]]‌ {{عم}}] ما هم [[یقین]] به حدوث آنها در آینده پیدا می‌کنیم و قاطعانه می‌گوییم در آینده چنین خواهد شد<ref>الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۵.</ref>.
::::#'''[[بداء]] و [[قیام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]‌ {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] به شدت بر آنها تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای [[شک]] و [[شبهه]] وجود ندارد. پیش از این گفتیم که در آیاتی نظیر [[آیه]] ۵۵ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] وعده داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام‌ طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آنجا که‌ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}} و [[خداوند]] در وعده خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد.
::::#'''[[بداء]] و [[قیام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]‌ {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] به شدت بر آنها تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای [[شک]] و [[شبهه]] وجود ندارد. پیش از این گفتیم که در آیاتی نظیر [[آیه]] ۵۵ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] وعده داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام‌ طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آنجا که‌ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}} و [[خداوند]] در وعده خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد.
::::#'''[[تعیین زمان]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}:''' بسیاری از [[روایات]] ما را از توقیت- مشخص کردن زمان [[ظهور]]- یا تعیین محدوده زمانی برای [[ظهور]] [[حضرت]] به شدت [[نهی]] کرده‌اند و [[شیعیان]] را امر کرده‌اند که هرکه را چنین کرد [[تکذیب]] کنند و [[دروغگو]] بشمارند؛ چراکه این مطلب در زمره [[اسرار الهی]] است و هرکس آن را نمی‌داند؛ [[امام صادق]]‌ {{ع}} به‌ [[محمد بن مسلم]] فرمودند: "[[محمد]]! اگر کسی، وقتی از جانب ما برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}] [[نقل]] کرد، از این‌که او را [[تکذیب]] کنی، نترس! چرا که ما برای احدی [[تعیین وقت]] نمی‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|"يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَخْبَرَكَ عَنَّا تَوْقِيتاً فَلَا تَهَابُهُ‏ أَنْ‏ تُكَذِّبَهُ‏ فَإِنَّا لَا نُوَقِّتُ‏ وَقْتاً ‏"}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۹۵؛ الغیبة شیخ طوسی، ص۲۶۲</ref> وقتی [[فضیل]] از [[امام باقر]]{{ع}} می‌پرسد که آیا این مسئله وقتی مشخص دارد؟ [[حضرت]] سه مرتبه می‌فرمایند: "آنها که وقت تعیین می‌کنند [[دروغ]] می‌گویند"<ref>{{متن حدیث|"كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُون‏ ‏"}}؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۰۳.</ref>.
::::#'''[[تعیین زمان]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}:''' بسیاری از [[روایات]] ما را از توقیت- مشخص کردن زمان [[ظهور]]- یا تعیین محدوده زمانی برای [[ظهور]] [[حضرت]] به شدت [[نهی]] کرده‌اند و [[شیعیان]] را امر کرده‌اند که هرکه را چنین کرد [[تکذیب]] کنند و [[دروغگو]] بشمارند؛ چراکه این مطلب در زمره [[اسرار الهی]] است و هرکس آن را نمی‌داند؛ [[امام صادق]]‌ {{ع}} به‌ [[محمد بن مسلم]] فرمودند: "[[محمد]]! اگر کسی، وقتی از جانب ما برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}] [[نقل]] کرد، از این‌که او را [[تکذیب]] کنی، نترس! چرا که ما برای احدی [[تعیین وقت]] نمی‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|"يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَخْبَرَكَ عَنَّا تَوْقِيتاً فَلَا تَهَابُهُ‏ أَنْ‏ تُكَذِّبَهُ‏ فَإِنَّا لَا نُوَقِّتُ‏ وَقْتاً ‏"}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۹۵؛ الغیبة شیخ طوسی، ص۲۶۲</ref> وقتی [[فضیل]] از [[امام باقر]]{{ع}} می‌پرسد که آیا این مسئله وقتی مشخص دارد؟ [[حضرت]] سه مرتبه می‌فرمایند: "آنها که وقت تعیین می‌کنند [[دروغ]] می‌گویند"<ref>{{متن حدیث|"كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُون‏ ‏"}}؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۰۳.</ref>.
خط ۶۸: خط ۶۸:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در لغت به‌معنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدین‌معنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان [[پیامبر]] یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای [[تبیین]] می‌کند و سپس در [[مقام]] عمل و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان می‌دهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
::::::«در لغت به‌معنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدین‌معنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان [[پیامبر]] یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای [[تبیین]] می‌کند و سپس در [[مقام]] عمل و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان می‌دهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
::::::و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آن‌که [[نشانه‌ها]] را دیدند [[حقیقت]] امر بر آنها روشن شد. این [[ظهور]] پس از خفا تنها برای [[انسان]] رخ می‌دهد و در مورد [[خداوند متعال]] ابدا [[صدق]] نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که [[خداوند]] نسبت به آن موضوع، [[جهل]] داشته باشد که این امر محالی است. [[خداوند]]، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز [[آگاه]] و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه [[غایب]]، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- [[علم حضوری]] دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در [[آسمان]] و [[زمین]] از[نظر][[خداوند متعال]] مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله [[بداء]] و ظاهر کردن آن امر مخفی، به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> [[خداوند]] آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
::::::و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آنکه [[نشانه‌ها]] را دیدند [[حقیقت]] امر بر آنها روشن شد. این [[ظهور]] پس از خفا تنها برای [[انسان]] رخ می‌دهد و در مورد [[خداوند متعال]] ابدا [[صدق]] نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که [[خداوند]] نسبت به آن موضوع، [[جهل]] داشته باشد که این امر محالی است. [[خداوند]]، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز [[آگاه]] و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه [[غایب]]، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- [[علم حضوری]] دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در [[آسمان]] و [[زمین]] از[نظر][[خداوند متعال]] مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله [[بداء]] و ظاهر کردن آن امر مخفی، به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> [[خداوند]] آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
::::::براساس [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره رعد، ۱۱.</ref>؛ [[خداوند]] چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن [[مردم]] خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر [[آیات]] و [[روایات]] می‌توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه، نظیر: [[صدقه]]، [[احسان]] به دیگران، [[صله رحم]]، [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]]، [[استغفار]] و [[توبه]]، [[شکر نعمت]] و ادای [[حق]] آن و... [[سرنوشت]] شخص را تغییر داده و [[رزق]] و [[عمر]] و [[برکت]] زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که اعمال بد و ناشایست، اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‌گذارد.
::::::براساس [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره رعد، ۱۱.</ref>؛ [[خداوند]] چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن [[مردم]] خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر [[آیات]] و [[روایات]] می‌توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه، نظیر: [[صدقه]]، [[احسان]] به دیگران، [[صله رحم]]، [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]]، [[استغفار]] و [[توبه]]، [[شکر نعمت]] و ادای [[حق]] آن و... [[سرنوشت]] شخص را تغییر داده و [[رزق]] و [[عمر]] و [[برکت]] زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که اعمال بد و ناشایست، اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‌گذارد.
::::::پیش از شرح این عبارت که [[بداء]] در [[حقیقت]] ظاهر شدن چیزهایی است که از [[ناحیه]] [[خداوند متعال]] برای [[مردم]] مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که [[خداوند متعال]] بنابر [[آیات قرآن]] دو [[لوح]] دارد:
::::::پیش از شرح این عبارت که [[بداء]] در [[حقیقت]] ظاهر شدن چیزهایی است که از [[ناحیه]] [[خداوند متعال]] برای [[مردم]] مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که [[خداوند متعال]] بنابر [[آیات قرآن]] دو [[لوح]] دارد:
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::::در [[قرآن کریم]] هم آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref> و یا این [[آیه]]: {{متن قرآن|ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>سوره انعام، ۲.</ref>. باتوجه به این دو [[لوح]] و مطالبی که تا به حال به آنها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‌رسد که: آیا [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و نشانه‌هایی که برای آن بیان شده است، در [[لوح]] محفوظ‌اند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئله‌ای به نام [[ظهور]] ایشان تا آخر [[عمر]] [[بشریت]] و هستی اتفاق نیفتد و یا [[ظهور]] بدون تحقق [[نشانه‌ها]] رخ دهد یا همه [[نشانه‌ها]] باید رخ دهند؟ در [[پاسخ]] به این سؤال باید گفت: جز نشانه‌هایی که صراحتا در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانه‌های ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند، چنان‌که بزرگانی مانند [[شیخ مفید]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] بدان تصریح کرده‌اند. بدین‌معنا که به‌جز [[نشانه‌های حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[اراده الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط‍‌ آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] ما به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار [[بداء]] در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
::::::در [[قرآن کریم]] هم آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref> و یا این [[آیه]]: {{متن قرآن|ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>سوره انعام، ۲.</ref>. باتوجه به این دو [[لوح]] و مطالبی که تا به حال به آنها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‌رسد که: آیا [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و نشانه‌هایی که برای آن بیان شده است، در [[لوح]] محفوظ‌اند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئله‌ای به نام [[ظهور]] ایشان تا آخر [[عمر]] [[بشریت]] و هستی اتفاق نیفتد و یا [[ظهور]] بدون تحقق [[نشانه‌ها]] رخ دهد یا همه [[نشانه‌ها]] باید رخ دهند؟ در [[پاسخ]] به این سؤال باید گفت: جز نشانه‌هایی که صراحتا در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانه‌های ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند، چنان‌که بزرگانی مانند [[شیخ مفید]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] بدان تصریح کرده‌اند. بدین‌معنا که به‌جز [[نشانه‌های حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[اراده الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط‍‌ آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] ما به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار [[بداء]] در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
::::::مثلا اگر در [[حدیث]] به [[نزول]] بلایی (مشروط‍‌) اشاره شده باشد به واسطه [[توسل]] و [[استغفار]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] ممکن است در [[نزول]] آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت [[عظمت]] [[عمل صالح]] ایشان نازل نشود و یا این‌که با برخی [[اعمال صالح]] و یا [[ناصالح]]، [[ظهور]] [[حضرت]] را دچار تعجیل یا تأخیر کنند.
::::::مثلا اگر در [[حدیث]] به [[نزول]] بلایی (مشروط‍‌) اشاره شده باشد به واسطه [[توسل]] و [[استغفار]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] ممکن است در [[نزول]] آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت [[عظمت]] [[عمل صالح]] ایشان نازل نشود و یا این‌که با برخی [[اعمال صالح]] و یا [[ناصالح]]، [[ظهور]] [[حضرت]] را دچار تعجیل یا تأخیر کنند.
::::::شاید بتوان [[علت]] بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل [[تبیین]] نمی‌شد، [[مؤمنان]] هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‌شدند و بدان [[مبتلا]] می‌گشتند، اما پس از صدور [[حدیث]] از [[ناحیه]] [[معصوم]] {{ع}} و [[آگاه]] شدن [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] از آن، با [[دعا]] و [[توسل]] و [[استغفار]] از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا [[صادق]] است، به این معنا که شخص [[معصوم]] {{ع}} با اعلام [[نزول]] بلا و [[علت]] آن، [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام می‌کنند که شما باوجود آن‌که می‌توانستید، آن بلا را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین‌روست که [[روایت]] شده است: [[خداوند متعال]]، به چیزی مثل [[بداء]] [[عبادت]] نشده است<ref>کافی، ج ۱، باب بداء.</ref>.
::::::شاید بتوان [[علت]] بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل [[تبیین]] نمی‌شد، [[مؤمنان]] هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‌شدند و بدان [[مبتلا]] می‌گشتند، اما پس از صدور [[حدیث]] از [[ناحیه]] [[معصوم]] {{ع}} و [[آگاه]] شدن [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] از آن، با [[دعا]] و [[توسل]] و [[استغفار]] از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا [[صادق]] است، به این معنا که شخص [[معصوم]] {{ع}} با اعلام [[نزول]] بلا و [[علت]] آن، [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام می‌کنند که شما باوجود آنکه می‌توانستید، آن بلا را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین‌روست که [[روایت]] شده است: [[خداوند متعال]]، به چیزی مثل [[بداء]] [[عبادت]] نشده است<ref>کافی، ج ۱، باب بداء.</ref>.
::::::[[ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آنها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای [[شک]] و [[شبهه]] وجود ندارد. در آیاتی نظیر [[آیه]] ٥٥ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] [[وعده]] داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آن‌جا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، ۹.</ref> و [[خداوند]] در [[وعده]] خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد ان شاء [[الله]]... <ref>نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>.
::::::[[ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آنها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای [[شک]] و [[شبهه]] وجود ندارد. در آیاتی نظیر [[آیه]] ٥٥ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] [[وعده]] داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آن‌جا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، ۹.</ref> و [[خداوند]] در [[وعده]] خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد ان شاء [[الله]]... <ref>نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>.
::::::علاوه بر این‌که در موارد بسیاری [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} و [[معصومین]] {{عم}} شدیدا تأکید نموده‌اند که: حتی اگر از [[عمر]] هستی بیش از یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن‌قدر این روز را طولانی می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را مملو از [[قسط‍‌]] و [[عدالت]] گرداند<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref>.
::::::علاوه بر این‌که در موارد بسیاری [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} و [[معصومین]] {{عم}} شدیدا تأکید نموده‌اند که: حتی اگر از [[عمر]] هستی بیش از یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن‌قدر این روز را طولانی می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را مملو از [[قسط‍‌]] و [[عدالت]] گرداند<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref>.

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۷

الگو:پرسش غیرنهایی

آیا در وقت ظهور بداء اتفاق می‌افتد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت
مدخل اصلیبداء در وقت ظهور

آیا در وقت ظهور بداء اتفاق می‌افتد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
بنی‌هاشمی عالی السادة تونه‌ای

چیستی بداء

  • یکی از اعتقادات مهم شیعه، اعتقاد به بداء است. بداء در لغت به معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و در اصطلاح به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم است؛ بدین‌معنا که خداوند متعال بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان پیامبر یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‌دهد. در قرآن آمده است: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۱].[۲]

رابطه ظهور با بداء

  1. نشانه‌های مشروط و غیر حتمی ظهور: غیر از نشانه‌هایی که در احادیث به حتمی بودن آنها اشاره شده است، سایر نشانه‌های ظهور از امور موقوفه به شمار می‌روند، بدین معنی که آنها بنابر مشیت و ارادۀ الهی ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند[۳].
  2. علائم ظهور و امور حتمی‌: پنج مورد از نشانه‌های ظهور از علایم حتمی ظهور شمرده شده‌اند: سید خراسانی، یمانی، ندای آسمانی، شهادت نفس زکیه و فرو رفتن سپاهیان سفیانی در بیداء[۴]. در این نشانه‌ها احتمال بدا وجود ندارد و الا خلاف حتمی بودن آنهاست[۵].
  3. بداء و قیام حضرت مهدی (ع): ظهور حضرت حجت‌ (ع) از اموری است که در اسلام به شدت بر آن تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای شک و شبهه وجود ندارد[۶]. امام جواد(ع) فرمودند: «همانا قائم از وعده‌های الهی است و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمی‌کند»[۷].[۸]
  4. تعیین زمان ظهور حضرت مهدی (ع): بسیاری از روایات ما را از مشخص کردن زمان ظهور یا تعیین محدودۀ زمانی برای ظهور حضرت به شدت نهی کرده و شیعیان را امر کرده‌اند هر کسی چنین کرد تکذیب کنند و دروغگو بشمارند؛ چراکه این مطلب در زمرۀ اسرار الهی است و هرکسی آن را نمی‌داند. امام صادق‌ (ع) به‌ محمد بن مسلم فرمودند: «محمد! اگر کسی، وقتی از جانب ما برای ظهور حضرت مهدی (ع) نقل کرد، از اینکه او را تکذیب کنی، نترس! چرا که ما برای احدی تعیین وقت نمی‌کنیم»[۹]. در روایت دیگری وقتی فضیل از امام باقر (ع) می‌پرسد: آیا این مسئله وقتی مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه می‌فرمایند: «آنها که وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند»[۱۰].[۱۱] یعنی با توجه به این روایات ممکن است در وقت ظهور بدا اتفاق بیافتند کما اینکه امکان عقب افتادن فرج در اثر خطاها و کوتاهی‌ها و آماده نبودن مردم هم وجود دارد. امام باقر (ع) به ابوحمزه ثمالی فرمودند: «همانا خدای تبارک و تعالی این امر (دولت ما اهل بیت) را در سال هفتاد وقت گذاشت، چون حسین (ع) کشته شد، خشم خدای تعالی بر اهل زمین سخت گشت، آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. وقتی ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از روی راز پوشیده پرده برداشتید. بعد از آن دیگر خدا برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. خدا هرچه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد اوست»[۱۲].[۱۳]
  • به عبارت دیگر در مورد وقت ظهور امام عصر (ع)، هم ممکن است وقتی قبل از ظهور برای آن معین بشود، ولی قبل از تحقق آن، وقتش توسط خود خداوند تغییر پیدا کند و هم می‌شود وقت آن، همزمان با خود ظهور تقدیر شود؛ در هر دو صورت تقدیر زمان ظهور یک تقدیر جدید خواهد بود. یعنی به هر حال می‌توان گفت ظهور امام عصر (ع) یک وقت قطعی و غیر قابل بداء ندارد، یا اصلاً وقتی برای آن تقدیر نشده و یا اگر هم تقدیر شده، قابل تغییر است البته نه بدان معنا که حتما در وقت ظهور بدا صورت می‌‌گیرد بلکه بدین معناست که احتمال بدا در آن وجود دارد[۱۴].

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  2. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۱۶۱.
  3. ر.ک: الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶.
  4. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰.
  5. ر.ک: الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶.
  6. ر.ک: الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۱۶۱.
  7. «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»؛ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۳؛ اثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۱۷؛بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰.
  8. ر.ک: عالی، مسعود، مسأله مهدویت ۱، ص ۱۸۱ و ۱۸۲.
  9. «یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَخْبَرَکَ عَنَّا تَوْقِیتاً فَلَا تَهَابُهُ‏ أَنْ‏ تُکَذِّبَهُ‏ فَإِنَّا لَا نُوَقِّتُ‏ وَقْتاً»؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۹۵؛ الغیبة شیخ طوسی، ص۲۶۲.
  10. «کَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ کَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ کَذَبَ‏ الْوَقَّاتُون»؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۰۳.
  11. ر.ک: الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶.
  12. «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ کَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِی السَّبْعِینَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَی عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَی أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاکُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِیثَ فَکَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِکَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۸؛ الغیبة للنعمانی، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۴.
  13. ر.ک: عالی، مسعود، مسأله مهدویت ۱، ص ۱۸۱ و ۱۸۲؛ بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۸.
  14. ر.ک بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۸.
  15. "إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا اَلْأَمْرَ فِي اَلسَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ‏ اَلْحُسَيْنُ‏ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ اِشْتَدَّ غَضَبُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ‏ فَأَذَعْتُمُ اَلْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ اَلسَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ‏ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَايَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ"رعد، ۳۹. الغیبة طوسی، ح ۴۱۷.
  16. سوره یس آیه ۱۲، وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.
  17. سوره دخان آیه ۱ و ۲: حْمَ * وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ «حم * سوگند به این کتاب روشن». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.
  18. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۶۵-۱۶۸.
  19. الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۳؛ اثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۱۷؛بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰.
  20. الکافی، ج ۱، ص ۳۶۸؛ الغیبة للنعمانی، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۴.
  21. عالی، مسعود، مسأله مهدویت ۱، ص۱۸۱، ۱۸۲.
  22. «"قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ خَمْسُ‏ عَلَامَاتٍ‏ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ ‏"»؛ ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۷، الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹ و ۱۷۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ منتخب الاثر، صص ۴۳۹ و ۴۵۵.
  23. محمد فقیه، السفیانی و ...، ص ۱۰۲.
  24. دراسة فی علامات الظهور، ص ۶۰.
  25. الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۵.
  26. «"يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَخْبَرَكَ عَنَّا تَوْقِيتاً فَلَا تَهَابُهُ‏ أَنْ‏ تُكَذِّبَهُ‏ فَإِنَّا لَا نُوَقِّتُ‏ وَقْتاً ‏"»؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۹۵؛ الغیبة شیخ طوسی، ص۲۶۲
  27. «"كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُون‏ ‏"»؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۰۳.
  28. الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸-۲۳۶.
  29. سوره رعد، ۳۹.
  30. سوره زمر، ۴۸.
  31. سوره یوسف، ۳۵.
  32. سوره نساء، ۳۵.
  33. سوره آل عمران، ۵.
  34. سوره زمر، ۴۷.
  35. سوره رعد، ۱۱.
  36. سوره بروج، ۲۲ و ۲۱.
  37. سوره رعد، ۳۹.
  38. سوره انعام، ۲.
  39. کافی، ج ۱، باب بداء.
  40. سوره آل عمران، ۹.
  41. نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.
  42. ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
  43. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.