حکم در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*و نیز [[فیومی]] در المصباح المنیر میگوید: و معنای [[حکم]] [[قضاء]] است، و اصل در آن به معنای منع و بازداشتن است، گویند: {{عربی|حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا}} در آنجا که او را از خلاف آن بازداری آن چنانکه نتواند از آن [[سرپیچی]] کند. و گویند: {{عربی|حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ}} یعنی: میان آنان فیصله دادم<ref>{{عربی|و معنی الحُكمُ: الْقَضاءُ، و أَصْلُهُ: الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه، فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك و حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ: فَصَلْتُ بَينَهُمْ}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴، ذیل واژۀ «حکم».</ref>. | *و نیز [[فیومی]] در المصباح المنیر میگوید: و معنای [[حکم]] [[قضاء]] است، و اصل در آن به معنای منع و بازداشتن است، گویند: {{عربی|حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا}} در آنجا که او را از خلاف آن بازداری آن چنانکه نتواند از آن [[سرپیچی]] کند. و گویند: {{عربی|حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ}} یعنی: میان آنان فیصله دادم<ref>{{عربی|و معنی الحُكمُ: الْقَضاءُ، و أَصْلُهُ: الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه، فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك و حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ: فَصَلْتُ بَينَهُمْ}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴، ذیل واژۀ «حکم».</ref>. | ||
*و [[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: "حُکمْ به معنای: [[علم]] است و [[فقه]]، و [[قضاوت]] به [[عدل]] کردن"<ref>{{عربی|الحكم: العلم و الفقه و القضاء بالعدل}}</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۶۱-۶۲.</ref>. | *و [[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: "حُکمْ به معنای: [[علم]] است و [[فقه]]، و [[قضاوت]] به [[عدل]] کردن"<ref>{{عربی|الحكم: العلم و الفقه و القضاء بالعدل}}</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۶۱-۶۲.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
*[[علم]]، [[فقه]]، [[قضاوت]] به [[عدل]]<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref>، [[داوری]]، [[نبوت]]، [[فرمان]] و [[فرمانروایی]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۴۷.</ref>. | |||
*'''تحکیم:''' [[حَکَم]] قراردادن، کسی را داور [[نزاع]] کردن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۶۷.</ref>. | |||
*'''تحاکم:''' [[داوری]] را نزد کسی بردن، از کسی حکم خواستن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref>. | |||
*{{متن قرآن|إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ}}<ref>«اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن » سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>. | |||
*نخستین و روشنترین [[وظیفه]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[انبیای الهی]] و [[رهبران]] رفع [[منازعه]]، [[داوری]] و [[قضاوت]] است. این [[داوری]] بر اساس اصول و [[احکام شریعت]] است: {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ}}<ref>«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن » سوره مائده، آیه ۴۹.</ref>. | |||
*از اعصار گذشته در هر نوع [[نظام سیاسی]]، [[منصب]] [[قضا]] به صورت مستقل یا وابسته وجود داشته و همواره [[عدالت]] و [[قسط]] [[شعار]] [[قضات]] و داوران بوده است. خدای اساطیری یونان به شکل فرشتهای بوده که ترازویی در دست دارد و این [[میزان]] و ترازو سمبل هر [[دادگاه]] و [[حکم قضایی]] بوده است. | |||
*[[حکومت]] و [[حاکمیت]] به معنای [[سیاسی]] آن در [[قرآن کریم]] با اصطلاحات دیگری چون [[ملک]] و [[سلطان]] آمده است. در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>«و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶.</ref> مراد از کتاب، [[تورات]] به عنوان [[شریعت الهی]] است و [[حُکم]] به معنای [[حکومت]] و [[فرمانروایی]] برای اقامه [[شریعت]] و [[نبوت]] که انبیای زیادی بعد از [[حضرت موسی]]{{ع}} یکی پس از دیگری میان [[بنیاسرائیل]] [[مبعوث]] شدند<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۵، ص۳۲۸.</ref>. اینکه کتاب و [[نبوت]] از جانب [[خداوند]] برای [[بنیاسرائیل]] قرار داده شد، واضح و روشن است؛ "[[حکومت]]" نیز به تصریح [[قرآن]] و [[شهادت]] [[تاریخ]] [[بنیاسرائیل]]، به [[لطف]] و [[اراده الهی]] به آنها عطا شد. [[خداوند]] با نابودی [[فرعون]] و سپاهیانش، [[حاکمیت]] را به [[حضرت موسی]]{{ع}} و قومش بخشید آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که دریا را با (ورود) شما شکافتیم پس شما را رهانیدیم و فرعونیان را در حالی که خود مینگریستید، غرق کردیم» سوره بقره، آیه ۵۰.</ref>. | |||
*در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] "[[حکومت]]" به "[[اعمال]] [[نفوذ]] و کنترل از طریق [[قوانین]] و [[اجبار]] بر گروه خاصی از [[مردم]] متشکل در یک [[کشور]]"<ref>علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۵.</ref> تعریف شده است و [[حکومت]] [[قرآنی]] [[وظیفه]] اقامه [[شریعت]] و [[اجرای احکام الهی]] را در [[جامعه]] بر عهده دارد.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۳۷-۲۳۹.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ ۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حکم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- واژۀ حکم یا حکومت در لغت، به معنای "رأی و فرمان عادلانه و نهایی، فیصله دهنده و بازدارندۀ از ظلم و پایان بخش تردید و اختلاف است".
- فیروزآبادی در القاموس میگوید: "حکم یعنی قضاء، اگر گویند: حكم عليه بالأمر حُكماً، و حكومة، - یا - بینهم به همان معناست، و حاکم به معنای اجرا کنندۀ دستور است"[۱].
- و نیز فیومی در المصباح المنیر میگوید: و معنای حکم قضاء است، و اصل در آن به معنای منع و بازداشتن است، گویند: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا در آنجا که او را از خلاف آن بازداری آن چنانکه نتواند از آن سرپیچی کند. و گویند: حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ یعنی: میان آنان فیصله دادم[۲].
- و ابن منظور در لسان العرب میگوید: "حُکمْ به معنای: علم است و فقه، و قضاوت به عدل کردن"[۳][۴].
مقدمه
- علم، فقه، قضاوت به عدل[۵]، داوری، نبوت، فرمان و فرمانروایی[۶].
- تحکیم: حَکَم قراردادن، کسی را داور نزاع کردن[۷].
- تحاکم: داوری را نزد کسی بردن، از کسی حکم خواستن[۸].
- ﴿إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ﴾[۹].
- نخستین و روشنترین وظیفه سیاسی و اجتماعی انبیای الهی و رهبران رفع منازعه، داوری و قضاوت است. این داوری بر اساس اصول و احکام شریعت است: ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ﴾[۱۰].
- از اعصار گذشته در هر نوع نظام سیاسی، منصب قضا به صورت مستقل یا وابسته وجود داشته و همواره عدالت و قسط شعار قضات و داوران بوده است. خدای اساطیری یونان به شکل فرشتهای بوده که ترازویی در دست دارد و این میزان و ترازو سمبل هر دادگاه و حکم قضایی بوده است.
- حکومت و حاکمیت به معنای سیاسی آن در قرآن کریم با اصطلاحات دیگری چون ملک و سلطان آمده است. در آیه شریفه ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾[۱۱] مراد از کتاب، تورات به عنوان شریعت الهی است و حُکم به معنای حکومت و فرمانروایی برای اقامه شریعت و نبوت که انبیای زیادی بعد از حضرت موسی(ع) یکی پس از دیگری میان بنیاسرائیل مبعوث شدند[۱۲]. اینکه کتاب و نبوت از جانب خداوند برای بنیاسرائیل قرار داده شد، واضح و روشن است؛ "حکومت" نیز به تصریح قرآن و شهادت تاریخ بنیاسرائیل، به لطف و اراده الهی به آنها عطا شد. خداوند با نابودی فرعون و سپاهیانش، حاکمیت را به حضرت موسی(ع) و قومش بخشید آنجا که میفرماید: ﴿وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ﴾[۱۳].
- در فرهنگ سیاسی "حکومت" به "اعمال نفوذ و کنترل از طریق قوانین و اجبار بر گروه خاصی از مردم متشکل در یک کشور"[۱۴] تعریف شده است و حکومت قرآنی وظیفه اقامه شریعت و اجرای احکام الهی را در جامعه بر عهده دارد.[۱۵]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- جعل احکام
- حق الله
- شارع
- خطابات شارع
- فلسفه احکام
- مخالفت احکام
- موافقت احکام
- وظیفه عملی
- حکم عقلی
- حکم نقلی
- حکم شرعی
- احکام اوّلی
- احکام ثانوی
- قانون دولت اسلامی
- تأسیس حکم
- امضای حکم
- احکام امضائی
- احکام تأسیسی
- احکام ثابت
- احکام متغیر
- احکام تکلیفی
- احکام وضعی
- احکام سیاسات
- احکام عبادات
- احکام معاملات
- آیات الاحکام
- حکومت اسلامی
- حکم ثابت
- حکم حکومتی
- تزاحم احکام حکومتی
- حکم سلطانی
- حکم ظاهری
- حکم متغیر
- حکم واقعی
- حکم ولایی
- حکم اولی
- حکم ثانوی
- اضطرار
- اعسار
- اکراه
- تنفیذ احکام
- توشیح
- عزل
- نصب
- مجازات
- تشویق
- جعاله
منابع
پانویس
- ↑ الحكم - بالضّم - القضاء و قد حَكم عليه بالأمر حُكماً و حكومة و بينهم: كذلك، و الحاكم: منفّذ الأمرفیروزآبادی، القاموس المحیط، ذیل واژۀ «حکم».
- ↑ و معنی الحُكمُ: الْقَضاءُ، و أَصْلُهُ: الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه، فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك و حَكمْتُ بَينَ الْقَومِ: فَصَلْتُ بَينَهُمْ؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴، ذیل واژۀ «حکم».
- ↑ الحكم: العلم و الفقه و القضاء بالعدل
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۶۱-۶۲.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۴۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۶۷.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.
- ↑ «اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن » سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن » سوره مائده، آیه ۴۹.
- ↑ «و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶.
- ↑ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۵، ص۳۲۸.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که دریا را با (ورود) شما شکافتیم پس شما را رهانیدیم و فرعونیان را در حالی که خود مینگریستید، غرق کردیم» سوره بقره، آیه ۵۰.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۳۷-۲۳۹.