مرجعیت دینی پیامبر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{خرد}} +))
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
 
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">

نسخهٔ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۳۳


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مرجعیت دینی پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مرجعیت دینی پیامبر به معنای محل رجوع بودن پیامبران در امور دینی است، چراکه ایشان مسئول انسان‌ها هستند و هدایت، از طریق آموزه‌های وحیانی حاصل می‌شود. دلیل عقلی و آیاتی مانند آیۀ اولوالامر، اهل الذکر، صادقین و... دال بر مرجعیت دینی پیامبران است. حوزه‌های مرجعیت دینی آنها هم شامل امور اعتقادی، فقهی و اخلاقی می‌‌شود و هم شامل امور نظارتی تا انحرافی در دین حاصل نشود.

مقدمه

از جمله شئونی که برای پیامبران الهی مطرح شده مرجع دین بودن در احکام و معارف است[۱]، چراکه ایشان هدایت انسان‌ها را برعهده دارند و هدایت، از طریق آموزه‌های وحیانی دین حاصل می‌شود، از این‌رو، کتاب آسمانی که دربردارنده احکام شریعت است، بدان‌ها داده می‌شود؛ چنان‌که راجع به حضرت موسی(ع) چنین آمده است: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ[۲]. قرآن کریم دربارۀ رسول اکرم(ص) و کتاب آسمانی او نیز می‌فرماید: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ[۳].[۴] در مورد پیامبر اسلام(ص) باید توجه داشت ایشان در مدت بیست و سه سال نبوت خویش، وظایف و شؤون مختلفی را در قبال جامعۀ اسلامی بر عهده داشتند که محور آنها مرجع دینی بودن ایشان است؛ این وظایف عبارت‌اند از:

  1. دریافت و ابلاغ وحی یا پیام آوری از سوی خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر؛
  2. تفسیر و تبیین وحی الهی و تشریع اهداف و مقاصد آن برای مردم؛
  3. بیان و توضیح احکام موضوعاتِ جدید در حوزۀ وظایف و احکام فردی و اجتماعی مسلمانان؛
  4. پاسخگویی به شبهات مخالفین اسلام و رد اعتراضات آنان بر حقانیت آیین اسلام؛
  5. محافظت و پاسداری از کیانِ آموزه‌های دینی و جلوگیری از وقوع تحریف و بدعت در آنها؛
  6. داوری و قضاوت در اختلافات و نزاع‌ها، بین مسلمین و تطبیق و اجرای حدود و قوانین کلی الهی؛
  7. حکومت و ریاست بر عامۀ مردم در همۀ مسائل اجتماعی و سیاسی[۵].

مفهوم‌شناسی مرجعیت دینی

مرجعیت در لغت به معنای محل رجوع بودن است. افراد هر جامعه با توجه به تخصص‌هایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. پیامبران نیز با توجه به ارتباطشان با عالم غیب از طریق وحی، محل رجوع دیگران در امور دینی هستند. که از آن به مرجعیت دینی تعبیر می‌‌شود و گفته ایشان در ابلاغ و تبیین آموزه‌های دینی حجت بر دیگران است[۶].

به عبارت دیگر یکی از مناصب مهم و آسمانی پیامبران تبیین آموزه‌های دینی است که به دلیل ارتباط آنها با وحی، تبیین و تفاسیرشان از آموزه‌های دین به منزلۀ حجت الهی برای مردم تلقی شده و همه باید قلباً و عملاً مطیع و ملتزم به آن شوند؛ در اصطلاح از تبیین چنین آموزه‌های دینی به عنوان "مرجعیت علمی‌ و دینی" یاد می‌‌کنند[۷].

ضرورت مرجعیت دینی

دین یعنی راه و رسم زندگی که مؤمن و کافر همه دارای دین هستند چراکه هیچ کس از داشتن راه و روشی برای رسیدن به هدف خویش بی نیاز نیست و از آنجایی که سازنده، کاملترین شناخت را نسبت به شیء سازنده دارد، فقط اوست که می‌‌تواند برنامه ای بی نقص را برای آن تهیه کند و در مورد انسان خداوند که خالق اوست برنامه ای ارائه داده که از آن به دین تعبیر می‌‌شود و چون ارتباط مستقیم میان خداوند با انسان‌ها امکان‌پذیر نیست این دستورات در قالب کتاب آسمانی توسط پیامبران برای انسان فرستاده شده است و ایشان را به محتویات کتاب آگاه ساخته تا آن را به انسان‌ها ابلاغ کنند[۸].

به بیانی دیگر پیروی صحیح از چیزی یا کسی به عنوان "مرجع" عبارت است از پیروی ناقص از کامل (جاهل از عالم) که در آیۀ ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي[۹]‏ به آن اشاره شده است و باید دانست شرط بی‌نیازی انسان از هدایت دیگران این‌ است‌ که‌ از هدایت ویژۀ خداوند برخوردار باشد. علاوه بر دلیل نقلی، استدلال عقلی نیز بر ضرورت مرجعیّت و لزوم استمرار مرجعیّتی‌ مصون‌ از‌ خطا دلالت دارد: یک‌ جامعه نیازمند مرجعیّتی پی‌درپی و مصون از خطاست. از جمله دلایل نیازمندی جامعۀ دینی به مرجعیّت، این است که‌ مردم‌ در شناخت‌، شناساندن و اجرای دین، از خطا مصون نیستند. بنابراین اگر مرجع‌ نیز از خطا و لغزش مصون نباشد، به مرجع دیگری نیاز است و اگر او نیز مصون نباشد، باز هم مرجع‌ دیگری‌ نیاز‌ است و لازمۀ آن تسلسل بوده که باطل است[۱۰]. روش و سیرۀ عقلا نیز از گذشته‌، بر‌ این بوده که برای یافتن پاسخ پرسش‌های خویش، همواره به متخصصان و خبرگان در همان‌ دانش‌ و حرفه‌ مراجعه می‌کرده‌اند[۱۱].

آیات و مرجعیت دینی پیامبران

آیاتی از قرآن کریم دلالت بر مرجعیت دینی پیامبران دارند؛ برخی از این آیات عبارت‌اند از:

  1. آیه اولی الامر: یکی از آیاتی که می‌تواند شأن مرجعیت دینی پیامبران و از جمله پیامبر اسلام(ص) را اثبات کند، آیۀ اولی‌الامر است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۲]. در این آیه به صورت روشن دستور به اطاعت از رسول و پیامبر شده است و پامبران از جمله حضرت محمد(ص) مسئولیت‌های متعددی داشته‌اند مانند: دریافت و ابلاغ وحی[۱۳]، تبیین معارف دینی[۱۴] و...[۱۵].
  2. آیه اهل الذکر: از آیات دیگری که قابل تطبیق بر پیامبران و مرجعیت دینی آنهاست آیۀ اهل الذکر است: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۱۶] ذکر در لغت به معنای آگاهی و اطلاع است[۱۷]. آیه اشاره به اصل عقلایی رجوع جاهل به عالم دارد و پیامبران از جمله مصادیق اهل الذکر هستند که می‌‌توانند مرجع مردم در امور دینی باشند[۱۸]. همچنین با توجه به سیاق آیه که مکی است اهل الذکر در زمان نزول آیه مصداقی جز رسول خدا ندارد[۱۹].
  3. آیه صادقین: یکی دیگر از آیاتی که می‌‌توان از آن امامت و مرجعیت دینی پیامبران را استفاده کرد، آیۀ صادقین است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۲۰]. مراد از صادقین در آیه معنای وسیع صدق است یعنی صدق در عقیده، گفتار و رفتار و در هر یک از این زمینه‌ها، مراد صورت کامل آن است. بدیهی است کسی مانند پیامبران که در عقیده، گفتار و رفتارش در همۀ زمان‌ها، مکان‌ها و مراتب و حالات صادق باشد، از صفت عصمت برخوردار است[۲۱] .[۲۲]

ساحت‌های مرجعیت دینی اهل بیت(ع)

ساحت‌ها و حوزه‌هایی که [[پیامبران]] در آن مرجع دینی شناخته شده‌اند به گستره خود دین برخوردار از وسعت و گستردگی است که شامل همه عرصه‌های دین؛ اعم از حوزه‌های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره می‌شود[۲۳].

نخست: مرجعیت فرهنگی

مرجعیت تربیتی

مرجعیت اخلاقی

دوم: مرجعیت علمی (مرجعیت معرفتی)

مرجعیت علمی بدین‌معناست که [[پیامبران]] مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند[۲۴]. به عبارت دیگر مرجعیت‌ علمی عبارت است از مورد رجوع قرار گرفتن افرادی به عنوان أعلم و صاحب‌نظر، در مسائلی همچون سنت نبوی‌، تفسیر قرآن‌، قضاوت‌، فرایض‌ و... به گونه‌ای‌ که‌ عموم مردم و دانشمندان‌ به‌ این برتری‌های علمی اعتراف داشته باشند[۲۵].

مرجعیت علمی به چند قسم تقسیم می‌شوند:

مرجعیت اعتقادی (مرجعیت بینشی)

پیامبران در حوزۀ اعتقادی مرجع امت اسلامی اند[۲۶].

مرجعیت حقوقی (مرجعیت فقهی)

سوم: مرجعیت سیاسی (مرجعیت حاکمیتی)

چهارم: مرجعیت قضایی

حق قانون گذاری از جمله اموری است که اولاً و بالذات به خداوند اختصاص دارد. در قرآن کریم، بارها از حکم کردن [[پیامبران]] سخن به میان آمده که مقصود از آن، همان داوری و قضاوت میان مردم است؛ ضمن آنکه همان حکم کردن نیز در آیاتی به ﴿بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مقید است؛ چنان‌که خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(ص) می‌فرماید: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ[۲۷].[۲۸]

پنجم: مرجعیت نظارتی

پیامبران همان‌گونه که دارای منصب مرجعیت هستند، در امر تبلیغ و تبیین و اثبات حقایق الهی، برای دفاع و جلوگیری از انحرافات دینی منصب مرجعیت نظارتی نیز دارند. پیامبر وظیفه دارد بر دین مردم نظارت داشته باشد تا اگر بدعتی ایجاد شد بتواند دین را به حالت صحیح برگرداند. امام صادق(ع) فرمودند: «همانا زمین خالی نمی‌شود، مگر آنکه در آن امامی است تا هرگاه مؤمنان چیزی را به دین افزودند، آنرا برگرداند و اگر از آن چیزی را کم کردند، آنرا تمام کند»[۲۹]. همچنین ایشان وظیفۀ رفع اختلاف‌های مردم در تفسیر دین و جلوگیری از جریان‌های انحرافی را هم عهده دار بودند[۳۰].

حوزه‌های مرجعیت پیامبران

حوزه‌هایی که پیامبران در آن مرجع دینی مسلمین شناخته شده‌اند به دو بخش تقسیم می‌‌شود:

  1. حوزه‌های اعتقادی، فقهی و اخلاقی: پیامبران در حوزه‌های اعتقادی، فقهی و اخلاقی مرجع امت اسلامی اند[۳۱].
  2. حوزۀ نظارتی پیامبران برای جلوگیری از انحرافات دینی: پیامبر وظیفه دارد بر دین مردم نظارت داشته باشد تا اگر بدعتی ایجاد شد بتواند دین را به حالت صحیح برگرداند. همچنین ایشان وظیفۀ رفع اختلاف‌های مردم در تفسیر دین و جلوگیری از جریان‌های انحرافی را هم عهده دار بودند[۳۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان(ع)، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.
  2. «و بی‌گمان به موسی کتاب داده‌ایم، باشد که راهیاب شوند» سوره مؤمنون، آیه 49.
  3. «بلکه می‌گویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیم‌دهنده‌ای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند» سوره سجده، آیه 3.
  4. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۲۴۰.
  5. ر.ک: سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۴، ص۱۶ و جمعی از نویسندگان، انسان راه و راهنما‌شناسی، ص۱۹۱ و ۱۹۲.
  6. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان(ع)، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ رضوانی؛ علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ ب شبهات، ص۱۳.
  7. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲.
  8. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام؛ رفیعی، محسن؛ شریفی، معصومه؛ مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.
  9. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  10. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: ربـّانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی و خواجه نصیرالدین طوسی، کـشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، شرح: جمال الدین علاّمه حلّی.
  11. ر.ک: رفیعی، محسن؛ شریفی، معصومه؛ مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۳ ـ ۱۵.
  12. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  13. سورۀ جن، آیۀ ۲۶ ـ ۲۸.
  14. سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۶۴.
  15. ر.ک: رضوانی؛ علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۷۰ و ۷۱؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  16. «اگر نمی‌دانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  17. راغب اصفهانی، مفردات، ص ۱۷۹، ماده ذکر.
  18. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان(ع)، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ رضوانی؛ علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۷۹ و ۸۵.
  19. ر.ک: معارف، مجید، پایه‌های مرجعیت دینی در آیات و روایات.
  20. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  21. مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۵۰، ص ۴۴، سال سیزدهم، قم، مؤسسه امام صادق، علی ربانی، گلپایگانی.
  22. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان(ع)، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ رضوانی؛ علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۸۶ و ۹۳.
  23. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ – ۲۳۵.
  24. ر.ک. سبحانی، سید محمد جعفر، مرجعیت علمی امامان(ع)، صراط، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.
  25. ر.ک. رفیعی، محسن؛ شریفی، معصومه؛ مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت؛ اندیشه تقریب؛ تابستان ۱۳۹۰؛ ص ۱۸.
  26. ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵.
  27. «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه 48.
  28. ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۷۹.
  29. «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ کَیْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ کافی، ج۱، ص۱۷۸.
  30. ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵.
  31. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ – ۲۳۵.
  32. ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵.