اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:11804.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد هادی حسینی میلانی|حسینی میلانی]]]] | [[پرونده:11804.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد هادی حسینی میلانی|حسینی میلانی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[سید محمد هادی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[http://www.islamic-rf.ir/nashr1.aspx?id=1469 دیدگاههای علمی]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::آیتالله '''[[سید محمد هادی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[http://www.islamic-rf.ir/nashr1.aspx?id=1469 دیدگاههای علمی]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
«برای مصالح کلیه، خوردن آن حضرت به امر خداوند متعال بود»<ref>دیدگاههای علمی سید محمد هادی حسینی میلانی، ص ۱۶۴.</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
| پاسخدهنده = سید عبدالحسین طیب | | پاسخدهنده = سید عبدالحسین طیب | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
«برای خداوند دو لوح است یعنی دو نحو علم میباشد، یکی لوح محفوظ و آن علومی است که به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و [[ملائکه]] افاضه میشود و یکی لوح محو و اثبات که مختصّ به ذات باری تعالی است (...)؛ بنابر این مراد از علم غیبی که [[اهل بیت]]{{عم}} نمیدانند و علمی که شبهای جمعه به آنها افاضه میشود علم لوح محو و اثبات است و همچنین موضوع لیلة المبیت و مقاتله با شجعان و بردن سوره برائت و آنچه از این قبیل است از لوح محو و اثبات میباشد و تا مشیت آنها که عین مشیت حق است تعلق نگیرد که بدانند نمیدانند و (...) دستور ظاهر اسلام است که هر کس اظهار شهادتین نمود تا باسباب عادی خلاف آن ثابت نشده باید حکم اسلام بر او بار نمود و امّا (...) رفتن [[امام حسین|سیدالشهداء]] {{ع}} به کربلا و شرب سم سایر [[ائمه]]{{عم}} بنا به مقتضای حکمت و مصلحت و تسلیم شدن به فرمان و قضای الهی بوده چنانچه اگر پیغمبر و امام امر کنند به مؤمنی که به جهاد دشمن رود و به او خبر دهند که تو کشته میشوی رفتن او به جهاد واجب است با اینکه میداند کشته میشود»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۴: | خط ۳۶: | ||
| پاسخدهنده = لطفالله صافی گلپایگانی | | پاسخدهنده = لطفالله صافی گلپایگانی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین]»'' در اینباره گفتهاست: | | پاسخ = آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
«عمل معصوم با علم او به ماکان و مایکون و ماهوکائن، مثل: رفتن [[امام علی|حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} به مسجد و زهر خوردن [[امام حسن]] {{ع}} ، دلیل بر این است که در موضوع تکالیف علم و آن چه دخالت دارد و معتبر است، علم عادّی است، و علم امامت دخالت ندارد، و از این رو آن را معیار نمیگرفتند که با قضا و قدر الهی هم معارض نشود و اگر هم علم امامت دخالت داشت، به مسجد نمیرفتند و زهر را نمینوشیدند. پس با این اعمال امام نمیتوان ادلّه مطلقه علم امام را تقیید کرد، و عمل ایشان را مخالفت با نهی {{متن قرآن|وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}} گرفت؛ که در موضوع آن تهلکه معلوم به علم عادّی و غیر امامت ملاحظه شده است. به عبارت دیگر: این افعال (رفتن به مسجد و زهر خوردن) خود به خود در این جا مورد استدلال نیست؛ چون وجه فعل معلوم نیست. باید به ادلّه دیگر مراجعه کرد. اگر آن ادلّه دلالت برعمومیّت علم امام کرد، از این عمل استفاده میشود که علمی که در توجّه تکالیف به امام دخالت دارد، علم امامت نبوده و علم عادّی است؛ و ادلّه چنان که با مراجعه به کتب حدیث و تواریخ معلوم میشود به همین نحو، یعنی عمومیّت علم امام دلالت دارد»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین، ج۱، ص۹۲].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
| پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی | | پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | ||
«شکی نیست که [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} کراراً از امور پنهانی مربوط به حال یا آینده خبر دادهاند، و به تعبیر دیگر دارای [[علم غیب]] بودند، قرآن مجید نیز در باره [[حضرت مسیح]] میگوید که یکی از معجزاتش آگاهی بر غیب و امور پنهانی بود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}<ref>«من از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید به شما خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.</ref> البته اعتقاد به علم غیب درباره آنها بر مبنای مصداق آموختن از صاحب علم، [[امامان]] از [[پیامبر]] و [[پیامبر]] از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خداست، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین [[علم غیب]] [[پیامبر]] و [[امامان]] از سوی خدا و وابسته به علم اوست. لذا آگاهی از اسرار غیب، بالذات مخصوص خدا است و دیگران هر چه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی میباشد و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند. بنابراین آنها همه امور را میدانند اما بالقوه نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند و اراده کنند چیزی از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام میکند، و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبی نزد آنها است که به آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند، و در حالی که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقتا پنهان میشود. | |||
شاهد این نظر روایاتی است که میگوید: [[امامان]] و پیشوایان معصوم هنگامی که میخواستند چیزی را بدانند میدانستند. و از آنجا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است، و اگر خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد، لذا میتوان گفت آنها اگر میخواستند بدانند میدانستند، ولی آنها میدانستند که خداوند برای امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهی پیدا کنند. در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} میخوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا [[امام]] [[علم غیب]] میداند؟ فرمود: نه، [[امام]] [[علم غیب ]]را ذاتاً نمیداند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم میده. از سوی دیگر نیز باید دانست امامان همچون انسانهای دیگر طبق سنن عادی انسانی زندگی میکنند و در کارهای عادی خود تکیه بر علم عادی دارند که از مجاری معمولی حاصل میشود، نه [[علم غیب]]؛ همان گونه که [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]] نیز در مسائل مربوط به زندگی خود و یارانش تکیه بر علم حاصله از مجاری عادی داشت و از علم غیب جز در موارد استثنایی استفاده نمیفرمود. این بیان در مورد علم [[پیامبران]] و [[امامان]] بسیاری از مشکلات را نیز حل میکند، از جمله اینکه چرا مثلا [[امام حسن]]{{ع}}از کوزه زهرآلود آب نوشید؟ و...»<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم]</ref>. | شاهد این نظر روایاتی است که میگوید: [[امامان]] و پیشوایان معصوم هنگامی که میخواستند چیزی را بدانند میدانستند. و از آنجا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است، و اگر خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد، لذا میتوان گفت آنها اگر میخواستند بدانند میدانستند، ولی آنها میدانستند که خداوند برای امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهی پیدا کنند. در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} میخوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا [[امام]] [[علم غیب]] میداند؟ فرمود: نه، [[امام]] [[علم غیب ]]را ذاتاً نمیداند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم میده. از سوی دیگر نیز باید دانست امامان همچون انسانهای دیگر طبق سنن عادی انسانی زندگی میکنند و در کارهای عادی خود تکیه بر علم عادی دارند که از مجاری معمولی حاصل میشود، نه [[علم غیب]]؛ همان گونه که [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]] نیز در مسائل مربوط به زندگی خود و یارانش تکیه بر علم حاصله از مجاری عادی داشت و از علم غیب جز در موارد استثنایی استفاده نمیفرمود. این بیان در مورد علم [[پیامبران]] و [[امامان]] بسیاری از مشکلات را نیز حل میکند، از جمله اینکه چرا مثلا [[امام حسن]]{{ع}}از کوزه زهرآلود آب نوشید؟ و...»<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم]</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۴: | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | | پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در اینباره گفته است: | ||
«نکته اساسی در اینجا این است که بدانیم علم مراتبی دارد و معنای علم داشتن این نیست که همیشه قضیهای در ذهن حاضر است. با توجه به این نکته میتوان گفت: ممکن است کسی نسبت به یک مسأله به گونهای باشد که هم بتواند بگوید میدانم و هم بتواند بگوید نمیدانم. مرحوم [[عبدالکریم حائری یزدی|آیتالله حائری]] مؤسس حوزه علمیه قم میفرمودند: یک نوع علم، علم توی جیبی است؛ برای مثال اگر از کسی که مشغول خوردن سحری است سؤال کنند که آیا فجر طلوع کرده است، او با نگاه کردن به افق میتواند بفهمد که فجر طلوع کرده است یا خیر، اما اگر بدون نگاه کردن به افق بگوید نمیدانم که فجر طلوع کرده است یا نه، راست گفته است. اما همین شخص به یک معنا میتواند بگوید میدانم، چراکه اگر سرش را بالا بیاورد پاسخ را میفهمد. توجه به این نکته برای فهم دستهای از روایات درباره علم امام مفید است. در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: [[آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)|ائمه اطهار هر گاه بخواهند بدانند میدانند]] {{عربی|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]] {{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. بنابراین اگر سؤال شود که [[امام حسن]]{{ع}} میدانست در آن آبی که نوشید و مسموم شد، زهر هست یا نه؟ در پاسخ میگوییم: ایشان هم میدانست و هم نمیدانست؛ زیرا در آن موقعیت، آگاهی عادی به این قضیه نداشت. ازاینرو میتوانیم بگوییم نمیدانست، اما ایشان اگر میخواست میتوانست بداند. ازاینرو میتوانیم بگوییم میدانست»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۷: | خط ۶۲: | ||
| پاسخدهنده = نادعلی صالحی | | پاسخدهنده = نادعلی صالحی | ||
| پاسخ = آقای '''[[نادعلی صالحی]]''' در مقاله ''«[http://lib.eshia.ir/10258/20/15/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 پرسمان]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[نادعلی صالحی]]''' در مقاله ''«[http://lib.eshia.ir/10258/20/15/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 پرسمان]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در این مورد دو دیدگاه مهم وجود دارد: | |||
::::::دیدگاه اول امامان معصوم همانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، علاوه بر علومی که از راههای عادی مانند مطالعه، مشاهده، تجربه و... به دست میآوردند از طریق وحی و الهامات غیبی نیز با اذن خدا به امور غیبی و ماورایی آگاهی داشتند و میتوانستند از گذشته و حال و آینده با خبر باشند. اما در مرحله عمل و در مسائل شخصی، آنجا که ربطی به تبیین و تفسیر احکام دین نداشت موظف بودند که براساس علوم عادی عمل کنند و علم غیب خود را مبنا قرار ندهند. بنابراین، روش و رفتار آنان در امور مختلف زندگی مانند معاملات، معاشرتها، ازدواج و مسائل زناشویی، پوشیدن، نوشیدن، خوردن، خوابیدن و غیر آن، مانند سایر مردم بود؛ مثلا هنگامی که برای حل و فصل امور مردم اقدام میکردند، از علم غیب استفاده نمیکردند و اگر در جایی دلیل شرعی بر قاتل بودن فردی خاص وجود نداشت، حکم به قصاص نمیکردند، هرچند از طریق علم غیب میدانستند که او واقعآ قاتل است. همچنین در جایی که به حسب ظاهر دلیلی بر مسموم بودن غذایی وجود نداشت از آن تناول میکردند، هر چند از طریق غیب با خبر بودند که غذا مسموم است. از اینرو گرچه [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}} از طریق علم غیب قاتل خود را میشناختند و میدانستند که به وسیله همسران خود به شهادت میرسند اما بر آنان لازم نبود با تکیه بر این علم عمل کنند. این دیدگاه در بین مفسّران و صاحب نظران، طرفدارانی همچون [[علامه طباطبایی]] دارد، چرا که سنّت الهی بر این است که جریان امور دنیوی به طور عادی و طبیعی پیش برود. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز با اسباب به جریان بیندازد. اگر مجموع زوایای زندگی امامان معصوم بر مبنای علم غیب باشد برای دیگران الگو نخواهد بود و تبعیت از آنان ممکن نیست. از این رو در امور شخصی و زندگی خود بر اساس علم عادی و معمولی عمل میکردند تا الگوپذیری برای مردم عادی ممکن شود و جریان امور بر اساس سنّت الهی باشد. | ::::::دیدگاه اول امامان معصوم همانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، علاوه بر علومی که از راههای عادی مانند مطالعه، مشاهده، تجربه و... به دست میآوردند از طریق وحی و الهامات غیبی نیز با اذن خدا به امور غیبی و ماورایی آگاهی داشتند و میتوانستند از گذشته و حال و آینده با خبر باشند. اما در مرحله عمل و در مسائل شخصی، آنجا که ربطی به تبیین و تفسیر احکام دین نداشت موظف بودند که براساس علوم عادی عمل کنند و علم غیب خود را مبنا قرار ندهند. بنابراین، روش و رفتار آنان در امور مختلف زندگی مانند معاملات، معاشرتها، ازدواج و مسائل زناشویی، پوشیدن، نوشیدن، خوردن، خوابیدن و غیر آن، مانند سایر مردم بود؛ مثلا هنگامی که برای حل و فصل امور مردم اقدام میکردند، از علم غیب استفاده نمیکردند و اگر در جایی دلیل شرعی بر قاتل بودن فردی خاص وجود نداشت، حکم به قصاص نمیکردند، هرچند از طریق علم غیب میدانستند که او واقعآ قاتل است. همچنین در جایی که به حسب ظاهر دلیلی بر مسموم بودن غذایی وجود نداشت از آن تناول میکردند، هر چند از طریق غیب با خبر بودند که غذا مسموم است. از اینرو گرچه [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}} از طریق علم غیب قاتل خود را میشناختند و میدانستند که به وسیله همسران خود به شهادت میرسند اما بر آنان لازم نبود با تکیه بر این علم عمل کنند. این دیدگاه در بین مفسّران و صاحب نظران، طرفدارانی همچون [[علامه طباطبایی]] دارد، چرا که سنّت الهی بر این است که جریان امور دنیوی به طور عادی و طبیعی پیش برود. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز با اسباب به جریان بیندازد. اگر مجموع زوایای زندگی امامان معصوم بر مبنای علم غیب باشد برای دیگران الگو نخواهد بود و تبعیت از آنان ممکن نیست. از این رو در امور شخصی و زندگی خود بر اساس علم عادی و معمولی عمل میکردند تا الگوپذیری برای مردم عادی ممکن شود و جریان امور بر اساس سنّت الهی باشد. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۳: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129492 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها]]» در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129492 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها]]» در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
«در مورد علم [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} نکاتی را باید مد نظر قرار داد: | |||
:::::#[[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظّف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس آن عمل میکردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوی بشریتاند و اگر در مسیر زندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل میکردهاند، از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. | :::::#[[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظّف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس آن عمل میکردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوی بشریتاند و اگر در مسیر زندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل میکردهاند، از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. | ||
:::::#برخی بر این عقیدهاند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان قرار خواهد داد. روایاتی دراین باب از [[امامان]] وارد شده است و در اصول کافی این روایات آمده است. در هر صورت [[امام]] و [[پیامبر]] انسان است و خدا نیستند. این خداست که هیچگونه مجهولی ندارد و اگر کسی در باره امامان و پیابر چنین بیندیشد اشکالی پیش نمیآید. آنچه مهم است این است که آنچه را که برای هدایت انسان لازم است [[امام]] و[[ پیامبر]] میدانند و در هیچ موردی حیران نمیمانند. | :::::#برخی بر این عقیدهاند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان قرار خواهد داد. روایاتی دراین باب از [[امامان]] وارد شده است و در اصول کافی این روایات آمده است. در هر صورت [[امام]] و [[پیامبر]] انسان است و خدا نیستند. این خداست که هیچگونه مجهولی ندارد و اگر کسی در باره امامان و پیابر چنین بیندیشد اشکالی پیش نمیآید. آنچه مهم است این است که آنچه را که برای هدایت انسان لازم است [[امام]] و[[ پیامبر]] میدانند و در هیچ موردی حیران نمیمانند. |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۴۰
اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر امام حسن(ع) علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگر از این پرسش
- اگر امام حسن(ع) علم غیب داشت و میدانست که همسرش او را با سم مسموم میکند پس چرا از آن سم خورد و به شهادت رسید؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید محمد هادی حسینی میلانی در کتاب «دیدگاههای علمی» در اینباره گفتهاست:
«برای مصالح کلیه، خوردن آن حضرت به امر خداوند متعال بود»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله طیب؛ |
---|
آیتالله سید عبدالحسین طیب در کتاب «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» در اینباره گفتهاست:
«برای خداوند دو لوح است یعنی دو نحو علم میباشد، یکی لوح محفوظ و آن علومی است که به انبیا و اوصیا و ملائکه افاضه میشود و یکی لوح محو و اثبات که مختصّ به ذات باری تعالی است (...)؛ بنابر این مراد از علم غیبی که اهل بیت(ع) نمیدانند و علمی که شبهای جمعه به آنها افاضه میشود علم لوح محو و اثبات است و همچنین موضوع لیلة المبیت و مقاتله با شجعان و بردن سوره برائت و آنچه از این قبیل است از لوح محو و اثبات میباشد و تا مشیت آنها که عین مشیت حق است تعلق نگیرد که بدانند نمیدانند و (...) دستور ظاهر اسلام است که هر کس اظهار شهادتین نمود تا باسباب عادی خلاف آن ثابت نشده باید حکم اسلام بر او بار نمود و امّا (...) رفتن سیدالشهداء (ع) به کربلا و شرب سم سایر ائمه(ع) بنا به مقتضای حکمت و مصلحت و تسلیم شدن به فرمان و قضای الهی بوده چنانچه اگر پیغمبر و امام امر کنند به مؤمنی که به جهاد دشمن رود و به او خبر دهند که تو کشته میشوی رفتن او به جهاد واجب است با اینکه میداند کشته میشود»[۲].
|
۲. آیتالله صافی گلپایگانی؛ |
---|
آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در کتاب «معارف دین» در اینباره گفتهاست:
«عمل معصوم با علم او به ماکان و مایکون و ماهوکائن، مثل: رفتن حضرت امیرالمؤمنین (ع) به مسجد و زهر خوردن امام حسن (ع) ، دلیل بر این است که در موضوع تکالیف علم و آن چه دخالت دارد و معتبر است، علم عادّی است، و علم امامت دخالت ندارد، و از این رو آن را معیار نمیگرفتند که با قضا و قدر الهی هم معارض نشود و اگر هم علم امامت دخالت داشت، به مسجد نمیرفتند و زهر را نمینوشیدند. پس با این اعمال امام نمیتوان ادلّه مطلقه علم امام را تقیید کرد، و عمل ایشان را مخالفت با نهی ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾ گرفت؛ که در موضوع آن تهلکه معلوم به علم عادّی و غیر امامت ملاحظه شده است. به عبارت دیگر: این افعال (رفتن به مسجد و زهر خوردن) خود به خود در این جا مورد استدلال نیست؛ چون وجه فعل معلوم نیست. باید به ادلّه دیگر مراجعه کرد. اگر آن ادلّه دلالت برعمومیّت علم امام کرد، از این عمل استفاده میشود که علمی که در توجّه تکالیف به امام دخالت دارد، علم امامت نبوده و علم عادّی است؛ و ادلّه چنان که با مراجعه به کتب حدیث و تواریخ معلوم میشود به همین نحو، یعنی عمومیّت علم امام دلالت دارد»[۳].
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در «وبگاه رسمی خود» در اینباره گفته است:
«شکی نیست که پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) کراراً از امور پنهانی مربوط به حال یا آینده خبر دادهاند، و به تعبیر دیگر دارای علم غیب بودند، قرآن مجید نیز در باره حضرت مسیح میگوید که یکی از معجزاتش آگاهی بر غیب و امور پنهانی بود: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۴] البته اعتقاد به علم غیب درباره آنها بر مبنای مصداق آموختن از صاحب علم، امامان از پیامبر و پیامبر از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خداست، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین علم غیب پیامبر و امامان از سوی خدا و وابسته به علم اوست. لذا آگاهی از اسرار غیب، بالذات مخصوص خدا است و دیگران هر چه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی میباشد و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند. بنابراین آنها همه امور را میدانند اما بالقوه نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند و اراده کنند چیزی از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام میکند، و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبی نزد آنها است که به آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند، و در حالی که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقتا پنهان میشود. شاهد این نظر روایاتی است که میگوید: امامان و پیشوایان معصوم هنگامی که میخواستند چیزی را بدانند میدانستند. و از آنجا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است، و اگر خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد، لذا میتوان گفت آنها اگر میخواستند بدانند میدانستند، ولی آنها میدانستند که خداوند برای امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهی پیدا کنند. در حدیثی از امام صادق(ع) میخوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام علم غیب میداند؟ فرمود: نه، امام علم غیب را ذاتاً نمیداند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم میده. از سوی دیگر نیز باید دانست امامان همچون انسانهای دیگر طبق سنن عادی انسانی زندگی میکنند و در کارهای عادی خود تکیه بر علم عادی دارند که از مجاری معمولی حاصل میشود، نه علم غیب؛ همان گونه که پیغمبر اکرم نیز در مسائل مربوط به زندگی خود و یارانش تکیه بر علم حاصله از مجاری عادی داشت و از علم غیب جز در موارد استثنایی استفاده نمیفرمود. این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیاری از مشکلات را نیز حل میکند، از جمله اینکه چرا مثلا امام حسن(ع)از کوزه زهرآلود آب نوشید؟ و...»[۵]. |
۴. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در «شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه» در اینباره گفته است:
«نکته اساسی در اینجا این است که بدانیم علم مراتبی دارد و معنای علم داشتن این نیست که همیشه قضیهای در ذهن حاضر است. با توجه به این نکته میتوان گفت: ممکن است کسی نسبت به یک مسأله به گونهای باشد که هم بتواند بگوید میدانم و هم بتواند بگوید نمیدانم. مرحوم آیتالله حائری مؤسس حوزه علمیه قم میفرمودند: یک نوع علم، علم توی جیبی است؛ برای مثال اگر از کسی که مشغول خوردن سحری است سؤال کنند که آیا فجر طلوع کرده است، او با نگاه کردن به افق میتواند بفهمد که فجر طلوع کرده است یا خیر، اما اگر بدون نگاه کردن به افق بگوید نمیدانم که فجر طلوع کرده است یا نه، راست گفته است. اما همین شخص به یک معنا میتواند بگوید میدانم، چراکه اگر سرش را بالا بیاورد پاسخ را میفهمد. توجه به این نکته برای فهم دستهای از روایات درباره علم امام مفید است. در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: ائمه اطهار هر گاه بخواهند بدانند میدانند «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۶] معنای این روایات آن است که ائمه (ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. بنابراین اگر سؤال شود که امام حسن(ع) میدانست در آن آبی که نوشید و مسموم شد، زهر هست یا نه؟ در پاسخ میگوییم: ایشان هم میدانست و هم نمیدانست؛ زیرا در آن موقعیت، آگاهی عادی به این قضیه نداشت. ازاینرو میتوانیم بگوییم نمیدانست، اما ایشان اگر میخواست میتوانست بداند. ازاینرو میتوانیم بگوییم میدانست»[۷].
|
۵. آقای صالحی (پژوهشگر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای نادعلی صالحی در مقاله «پرسمان» در اینباره گفته است:
«در این مورد دو دیدگاه مهم وجود دارد:
|
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«در مورد علم پیامبران و امامان (ع) نکاتی را باید مد نظر قرار داد:
|
۷. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه. |
---|
پژوهشگران «پایگاه اطلاعرسانی حوزه» «شیعه دوازده امامی معتقد است امامت منصب الهی جهت جانشینی رسول خدا (ص) در امر هدایت بشر غیر از وحی است لذا امام نیز باید تمام خصوصیات پیامبر(ص) مانند عصمت، علم لدنی کمالات و فضائل و دوری از صفات ناپسند، را دارا باشد. زیرا امام مبین و تطبیق دهنده و حافظ شریعت است لذا باید از گناه و سهو و فراموشکاری معصوم باشد و نیز عالم به شریعت و آنچه را که امت در جهت کمال به آن نیاز دارند دارا باشد، چرا که امام باید از تمام جهات سرآمد انسانهای روی زمین باشد. و از جهت علمی همانگونه که در کتب روائی آمده امام وارث علم پیغمبر (ص) است.
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت فرمود: حضرت داود علم پیغمبران را به ارث برد و سلیمان از داود آن علوم را به ارث برد، و حضرت محمد (ص) از حضرت سلیمان (ع) ارث برد و ما ائمه اهل بیت (ع) از محمد(ص) به ارث میبریم و مصحف ابراهیم(ع) و الواح موسی(ع) نزد ماست. ابوبصیر گفت: علم کامل همین است؟ فرمود: ای ابا محمد علم کامل این نیست علم کامل آن است که در هر شبانه روز و ساعت به ساعت برای ما پدید میآید. آیات قران نیز بر علم غیب پیغمبر و امام دلالت دارد. سه آیه در قرآن مجید است که اگر کنار هم ملاحظه گردد مسئله [[]علم غیب]] پیغمبر(ص) و امامان روشن میگردد.
از سوی سوم آمده است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾[۱۲] روشن است کسی که عالم به اسرار چنین کتابی باشد، باید اسرار غیب را بداند، و این دلیلی است آشکار بر اینکه ممکن است انسانی از اولیاء الله از اسرار غیب به فرمان خدا آگاه گردد. نکته دیگری که نباید از آن غفلت کرد این است که پیامبر و امام(ع) از آنجا که مظهر جمیع صفات جمال کمال الهیاند دارای علم غیبند ولی این نوع علم را در اعمال و رفتار شخصی خود بهکار نمیگیرند. و هیچگاه مخالف قضا و قدر الهی کاری انجام نمیدهند. بهطور قطع میدانستهاند فلان روز بهوسیله فلان شخص مثلا با شمشیر مانند علی (ع) و یا با زهر مانند امام مجتبی (ع) و بعضی دیگر از ائمه(ع) شیعه به شهادت میرسند. دیگر اینکه پیغمبر و امام از علوم غیبی که به اذن خدا میدانند در ترویج دین خدا استفاده میکنند نه در امور روزمره و کارهای شخصی و در این امور مانند دیگران عمل میکنند مثلا شخصی که جزء نیروهای مسلح کشور است اسلحهای که تحویل اوست برای حفظ امنیت کشور باید بهکار بگیرد نه آنکه اگر با خانمش در منزل نزاعی پیش آمد او را به رگبار ببندد»[۱۳]. |
پرسشهای مصداقی همطراز
پرسشهای وابسته
- آیات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- روایات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا معصوم موظف نیست مطابق علم غیبش رفتار کند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم غیب خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم غیب خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام علم غیب دارد پس چگونه در مواردی از قرعه استفاده میکند؟ (پرسش)
- چرا معصوم همیشه مطابق علم غیب خود عمل نمیکند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ دیدگاههای علمی سید محمد هادی حسینی میلانی، ص ۱۶۴.
- ↑ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.
- ↑ معارف دین، ج۱، ص۹۲.
- ↑ «من از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید به شما خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.
- ↑ پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم
- ↑ الکافی، ج۱ ص۲۵۸.
- ↑ شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
- ↑ وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل آیه ۴۰.
- ↑ «آنها که کافر شدند میگویند: تو پیامبر نیستی! بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند» سوره نمل آیه ۴۰.
- ↑ «و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است» سوره نحل آیه ۸۹.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه