اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
«در مورد علم [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} نکاتی را باید مد نظر قرار داد: | «در مورد علم [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} نکاتی را باید مد نظر قرار داد: | ||
#[[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظّف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس آن عمل میکردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوی بشریتاند و اگر در مسیر زندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل میکردهاند، از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. | |||
#برخی بر این عقیدهاند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان قرار خواهد داد. روایاتی دراین باب از [[امامان]] وارد شده است و در اصول کافی این روایات آمده است. در هر صورت [[امام]] و [[پیامبر]] انسان است و خدا نیستند. این خداست که هیچگونه مجهولی ندارد و اگر کسی در باره امامان و پیابر چنین بیندیشد اشکالی پیش نمیآید. آنچه مهم است این است که آنچه را که برای هدایت انسان لازم است [[امام]] و[[ پیامبر]] میدانند و در هیچ موردی حیران نمیمانند. | |||
#[[علم غیب]] گاهی به واقعه حتمی و تغییر ناپذیر تعلق میگیرد. بنابراین بعضی از چیزهایی که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} از طریق غیبی میدانند، همان چیزی است که حتما واقع خواهد شد؛ مانند کسی که از عمارت بسیار بلندی پرتاب گردیده و در بین راه میداند که به سرعت به زمین اصابت خواهد کرد. این گونه آگاهی چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد نمود و سرنوشت چیزی را تغییر داد. به عبارت دیگر، گاهی علم به صورت تعلیقی و شرطی است؛ مثل اینکه انسان بداند اگر از منزل بیرون رود تصادف خواهد کرد. این قضیهای شرطی است و فرد ممکن است با بیرون نرفتن از منزل، خود را حفظ کند؛ ولی اگر بداند که در روز معینی فلان حادثه برای او اتفاق خواهد افتاد و چیزی اختیاری در دگرونی آن دخیل نیست، آیا باز هم خواهد توانست از بروز آن جلوگیری نماید؟ علم [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} به کیفیت مرگ خود میتواند از این نوع نیز تفسیر شود. توجه به این مطلب هم داشته باشیم که امامان مانند ما نیستند که از مرگ بترسند بلکه آنان مرگ را آغاز زندگی بسیار بهتر از این زندگی میدانند و برای رسیدن به آن انتظار میکشند. اگر خداوند روز مرگ آنان را به آنان اطلاع بدهد نه تنها ناراحت نمیشوند بلکه خوشحال هم میشوند. | |||
نکته دیگر آن که بین [[علم لدنی]] و علم معمولی و عادی تفاوت اساسی وجود دارد و آن این که علم لدنی معیار و میزان تکلیف نمیباشد، آنچه را که [[ائمه|ائمه طاهرین]] {{عم}} در مسایل مختلف از جمله شهادت خود میدانند از این قبیل بوده است؛ برعکس علم عادی و معمولی که زمینهاش برای همه مردم وجود دارد معیار تکلیف پذیری است که [[ائمه اطهار]]{{ع}} براساس همین علم گاهی به کاری دست میزدند و گاهی از کارهایی پرهیز میکردند. بنابر این پیامبران گرچه باطن افراد را بدانند ولی با این حال باید با مردم به صورت متعارف رفتار کنند»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129492 وبگاه پرسمان.]</ref>. | نکته دیگر آن که بین [[علم لدنی]] و علم معمولی و عادی تفاوت اساسی وجود دارد و آن این که علم لدنی معیار و میزان تکلیف نمیباشد، آنچه را که [[ائمه|ائمه طاهرین]] {{عم}} در مسایل مختلف از جمله شهادت خود میدانند از این قبیل بوده است؛ برعکس علم عادی و معمولی که زمینهاش برای همه مردم وجود دارد معیار تکلیف پذیری است که [[ائمه اطهار]]{{ع}} براساس همین علم گاهی به کاری دست میزدند و گاهی از کارهایی پرهیز میکردند. بنابر این پیامبران گرچه باطن افراد را بدانند ولی با این حال باید با مردم به صورت متعارف رفتار کنند»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129492 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
آیات قران نیز بر [[علم غیب]] [[پیغمبر]] و [[امام]] دلالت دارد. سه آیه در قرآن مجید است که اگر کنار هم ملاحظه گردد مسئله [[]علم غیب]] [[پیغمبر]]{{صل}} و امامان روشن میگردد. | آیات قران نیز بر [[علم غیب]] [[پیغمبر]] و [[امام]] دلالت دارد. سه آیه در قرآن مجید است که اگر کنار هم ملاحظه گردد مسئله [[]علم غیب]] [[پیغمبر]]{{صل}} و امامان روشن میگردد. | ||
#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ]]}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل آیه ۴۰.</ref> | |||
#در آیه دیگر می خوانیم: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref>«آنها که کافر شدند میگویند: تو پیامبر نیستی! بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند» سوره نمل آیه ۴۰.</ref> | |||
::::::از سوی دیگر در احادیث متعددی که در کتب [[اهل سنت]] و شیعه نقل شده چنین میخوانیم که: ابو سعید خدری میگوید از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب}} را سؤال کردم، فرمود: او وصی برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب}} کیست؟ فرمود: او برادرم [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. با توجه به اینکه {{متن قرآن|علْمٌ مِنَ الْکِتاب}} که در مورد آصف آمده علم جزئی است، و {{متن قرآن|عِلْمُ الْکِتاب}} که در مورد [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} آمده علم کلی است، تفاوت میان مقام علمی آصف و [[علی]]{{ع}} روشن میگردد. | ::::::از سوی دیگر در احادیث متعددی که در کتب [[اهل سنت]] و شیعه نقل شده چنین میخوانیم که: ابو سعید خدری میگوید از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب}} را سؤال کردم، فرمود: او وصی برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب}} کیست؟ فرمود: او برادرم [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. با توجه به اینکه {{متن قرآن|علْمٌ مِنَ الْکِتاب}} که در مورد آصف آمده علم جزئی است، و {{متن قرآن|عِلْمُ الْکِتاب}} که در مورد [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} آمده علم کلی است، تفاوت میان مقام علمی آصف و [[علی]]{{ع}} روشن میگردد. | ||
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۰
اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر امام حسن(ع) علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگر از این پرسش
- اگر امام حسن(ع) علم غیب داشت و میدانست که همسرش او را با سم مسموم میکند پس چرا از آن سم خورد و به شهادت رسید؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید محمد هادی حسینی میلانی در کتاب «دیدگاههای علمی» در اینباره گفتهاست:
«برای مصالح کلیه، خوردن آن حضرت به امر خداوند متعال بود»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله طیب؛ |
---|
آیتالله سید عبدالحسین طیب در کتاب «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» در اینباره گفتهاست:
«برای خداوند دو لوح است یعنی دو نحو علم میباشد، یکی لوح محفوظ و آن علومی است که به انبیا و اوصیا و ملائکه افاضه میشود و یکی لوح محو و اثبات که مختصّ به ذات باری تعالی است (...)؛ بنابر این مراد از علم غیبی که اهل بیت(ع) نمیدانند و علمی که شبهای جمعه به آنها افاضه میشود علم لوح محو و اثبات است و همچنین موضوع لیلة المبیت و مقاتله با شجعان و بردن سوره برائت و آنچه از این قبیل است از لوح محو و اثبات میباشد و تا مشیت آنها که عین مشیت حق است تعلق نگیرد که بدانند نمیدانند و (...) دستور ظاهر اسلام است که هر کس اظهار شهادتین نمود تا باسباب عادی خلاف آن ثابت نشده باید حکم اسلام بر او بار نمود و امّا (...) رفتن سیدالشهداء (ع) به کربلا و شرب سم سایر ائمه(ع) بنا به مقتضای حکمت و مصلحت و تسلیم شدن به فرمان و قضای الهی بوده چنانچه اگر پیغمبر و امام امر کنند به مؤمنی که به جهاد دشمن رود و به او خبر دهند که تو کشته میشوی رفتن او به جهاد واجب است با اینکه میداند کشته میشود»[۲].
|
۲. آیتالله صافی گلپایگانی؛ |
---|
آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در کتاب «معارف دین» در اینباره گفتهاست:
«عمل معصوم با علم او به ماکان و مایکون و ماهوکائن، مثل: رفتن حضرت امیرالمؤمنین (ع) به مسجد و زهر خوردن امام حسن (ع) ، دلیل بر این است که در موضوع تکالیف علم و آن چه دخالت دارد و معتبر است، علم عادّی است، و علم امامت دخالت ندارد، و از این رو آن را معیار نمیگرفتند که با قضا و قدر الهی هم معارض نشود و اگر هم علم امامت دخالت داشت، به مسجد نمیرفتند و زهر را نمینوشیدند. پس با این اعمال امام نمیتوان ادلّه مطلقه علم امام را تقیید کرد، و عمل ایشان را مخالفت با نهی ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾ گرفت؛ که در موضوع آن تهلکه معلوم به علم عادّی و غیر امامت ملاحظه شده است. به عبارت دیگر: این افعال (رفتن به مسجد و زهر خوردن) خود به خود در این جا مورد استدلال نیست؛ چون وجه فعل معلوم نیست. باید به ادلّه دیگر مراجعه کرد. اگر آن ادلّه دلالت برعمومیّت علم امام کرد، از این عمل استفاده میشود که علمی که در توجّه تکالیف به امام دخالت دارد، علم امامت نبوده و علم عادّی است؛ و ادلّه چنان که با مراجعه به کتب حدیث و تواریخ معلوم میشود به همین نحو، یعنی عمومیّت علم امام دلالت دارد»[۳].
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در «وبگاه رسمی خود» در اینباره گفته است:
«شکی نیست که پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) کراراً از امور پنهانی مربوط به حال یا آینده خبر دادهاند، و به تعبیر دیگر دارای علم غیب بودند، قرآن مجید نیز در باره حضرت مسیح میگوید که یکی از معجزاتش آگاهی بر غیب و امور پنهانی بود: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۴] البته اعتقاد به علم غیب درباره آنها بر مبنای مصداق آموختن از صاحب علم، امامان از پیامبر و پیامبر از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خداست، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین علم غیب پیامبر و امامان از سوی خدا و وابسته به علم اوست. لذا آگاهی از اسرار غیب، بالذات مخصوص خدا است و دیگران هر چه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی میباشد و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند. بنابراین آنها همه امور را میدانند اما بالقوه نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند و اراده کنند چیزی از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام میکند، و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبی نزد آنها است که به آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند، و در حالی که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقتا پنهان میشود. شاهد این نظر روایاتی است که میگوید: امامان و پیشوایان معصوم هنگامی که میخواستند چیزی را بدانند میدانستند. و از آنجا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است، و اگر خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد، لذا میتوان گفت آنها اگر میخواستند بدانند میدانستند، ولی آنها میدانستند که خداوند برای امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهی پیدا کنند. در حدیثی از امام صادق(ع) میخوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام علم غیب میداند؟ فرمود: نه، امام علم غیب را ذاتاً نمیداند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم میده. از سوی دیگر نیز باید دانست امامان همچون انسانهای دیگر طبق سنن عادی انسانی زندگی میکنند و در کارهای عادی خود تکیه بر علم عادی دارند که از مجاری معمولی حاصل میشود، نه علم غیب؛ همان گونه که پیغمبر اکرم نیز در مسائل مربوط به زندگی خود و یارانش تکیه بر علم حاصله از مجاری عادی داشت و از علم غیب جز در موارد استثنایی استفاده نمیفرمود. این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیاری از مشکلات را نیز حل میکند، از جمله اینکه چرا مثلا امام حسن(ع)از کوزه زهرآلود آب نوشید؟ و...»[۵]. |
۴. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در «شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه» در اینباره گفته است:
«نکته اساسی در اینجا این است که بدانیم علم مراتبی دارد و معنای علم داشتن این نیست که همیشه قضیهای در ذهن حاضر است. با توجه به این نکته میتوان گفت: ممکن است کسی نسبت به یک مسأله به گونهای باشد که هم بتواند بگوید میدانم و هم بتواند بگوید نمیدانم. مرحوم آیتالله حائری مؤسس حوزه علمیه قم میفرمودند: یک نوع علم، علم توی جیبی است؛ برای مثال اگر از کسی که مشغول خوردن سحری است سؤال کنند که آیا فجر طلوع کرده است، او با نگاه کردن به افق میتواند بفهمد که فجر طلوع کرده است یا خیر، اما اگر بدون نگاه کردن به افق بگوید نمیدانم که فجر طلوع کرده است یا نه، راست گفته است. اما همین شخص به یک معنا میتواند بگوید میدانم، چراکه اگر سرش را بالا بیاورد پاسخ را میفهمد. توجه به این نکته برای فهم دستهای از روایات درباره علم امام مفید است. در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: ائمه اطهار هر گاه بخواهند بدانند میدانند «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۶] معنای این روایات آن است که ائمه (ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. بنابراین اگر سؤال شود که امام حسن(ع) میدانست در آن آبی که نوشید و مسموم شد، زهر هست یا نه؟ در پاسخ میگوییم: ایشان هم میدانست و هم نمیدانست؛ زیرا در آن موقعیت، آگاهی عادی به این قضیه نداشت. ازاینرو میتوانیم بگوییم نمیدانست، اما ایشان اگر میخواست میتوانست بداند. ازاینرو میتوانیم بگوییم میدانست»[۷].
|
۵. آقای صالحی (پژوهشگر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای نادعلی صالحی در مقاله «پرسمان» در اینباره گفته است:
«در این مورد دو دیدگاه مهم وجود دارد:
|
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«در مورد علم پیامبران و امامان (ع) نکاتی را باید مد نظر قرار داد:
|
۷. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه. |
---|
پژوهشگران «پایگاه اطلاعرسانی حوزه» «شیعه دوازده امامی معتقد است امامت منصب الهی جهت جانشینی رسول خدا (ص) در امر هدایت بشر غیر از وحی است لذا امام نیز باید تمام خصوصیات پیامبر(ص) مانند عصمت، علم لدنی کمالات و فضائل و دوری از صفات ناپسند، را دارا باشد. زیرا امام مبین و تطبیق دهنده و حافظ شریعت است لذا باید از گناه و سهو و فراموشکاری معصوم باشد و نیز عالم به شریعت و آنچه را که امت در جهت کمال به آن نیاز دارند دارا باشد، چرا که امام باید از تمام جهات سرآمد انسانهای روی زمین باشد. و از جهت علمی همانگونه که در کتب روائی آمده امام وارث علم پیغمبر (ص) است.
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت فرمود: حضرت داود علم پیغمبران را به ارث برد و سلیمان از داود آن علوم را به ارث برد، و حضرت محمد (ص) از حضرت سلیمان (ع) ارث برد و ما ائمه اهل بیت (ع) از محمد(ص) به ارث میبریم و مصحف ابراهیم(ع) و الواح موسی(ع) نزد ماست. ابوبصیر گفت: علم کامل همین است؟ فرمود: ای ابا محمد علم کامل این نیست علم کامل آن است که در هر شبانه روز و ساعت به ساعت برای ما پدید میآید. آیات قران نیز بر علم غیب پیغمبر و امام دلالت دارد. سه آیه در قرآن مجید است که اگر کنار هم ملاحظه گردد مسئله [[]علم غیب]] پیغمبر(ص) و امامان روشن میگردد.
از سوی سوم آمده است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾[۱۲] روشن است کسی که عالم به اسرار چنین کتابی باشد، باید اسرار غیب را بداند، و این دلیلی است آشکار بر اینکه ممکن است انسانی از اولیاء الله از اسرار غیب به فرمان خدا آگاه گردد. نکته دیگری که نباید از آن غفلت کرد این است که پیامبر و امام(ع) از آنجا که مظهر جمیع صفات جمال کمال الهیاند دارای علم غیبند ولی این نوع علم را در اعمال و رفتار شخصی خود بهکار نمیگیرند. و هیچگاه مخالف قضا و قدر الهی کاری انجام نمیدهند. بهطور قطع میدانستهاند فلان روز بهوسیله فلان شخص مثلا با شمشیر مانند علی (ع) و یا با زهر مانند امام مجتبی (ع) و بعضی دیگر از ائمه(ع) شیعه به شهادت میرسند. دیگر اینکه پیغمبر و امام از علوم غیبی که به اذن خدا میدانند در ترویج دین خدا استفاده میکنند نه در امور روزمره و کارهای شخصی و در این امور مانند دیگران عمل میکنند مثلا شخصی که جزء نیروهای مسلح کشور است اسلحهای که تحویل اوست برای حفظ امنیت کشور باید بهکار بگیرد نه آنکه اگر با خانمش در منزل نزاعی پیش آمد او را به رگبار ببندد»[۱۳]. |
پرسشهای مصداقی همطراز
پرسشهای وابسته
- آیات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- روایات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا معصوم موظف نیست مطابق علم غیبش رفتار کند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم غیب خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم غیب خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام علم غیب دارد پس چگونه در مواردی از قرعه استفاده میکند؟ (پرسش)
- چرا معصوم همیشه مطابق علم غیب خود عمل نمیکند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ دیدگاههای علمی سید محمد هادی حسینی میلانی، ص ۱۶۴.
- ↑ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.
- ↑ معارف دین، ج۱، ص۹۲.
- ↑ «من از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید به شما خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.
- ↑ پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم
- ↑ الکافی، ج۱ ص۲۵۸.
- ↑ شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
- ↑ وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل آیه ۴۰.
- ↑ «آنها که کافر شدند میگویند: تو پیامبر نیستی! بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند» سوره نمل آیه ۴۰.
- ↑ «و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است» سوره نحل آیه ۸۹.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه