عمرو بن عاص: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[عبدالله بن عمرو عاص]] (فرزند) | * [[عبدالله بن عمرو عاص]] (فرزند) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۳
عمروعاص از دشمنان سرسخت و حیلهگر اهل بیت و امیر المؤمنین(ع) که مادرش نابغه از زنان بدنام جاهلیّت بود[۱].
مقدمه
عمرو بن عاص از قبیله قریش و از زیرکان مشهور عرب است. در سال هشتم هجری بهظاهر اسلام آورد. پیامبر(ص) در حدیثی فرمودند که چون او و معاویه را کنار هم دیدید، بینشان جدایی افکنید، زیرا آندو کنار هم جمع نمیشوند مگر برای فتنهانکنی. همچنین او یکی از دو تنی بود که هنگام مهاجرت مسلمانان صدر اسلام به حبشه بهعنوان نماینده مشرکان برای بازگرداندن مسلمانان، به حبشه فرستاده شد. عمرو در دوره خلیفه اول همراه سپاهی به سرزمین فلسطین فرستاده شد و در فتح آن سامان نقش برجستهای ایفا کرد. نیز در چندین جنگ در کشورگشایی مسلمانان ایفای نقش کرد. فتح مصر در سال ۱۹ هجری از افتخارات اوست. او در سرزمین مصر تشکیل حکومت داد و نظام اداری مصر را سامان بخشید. در دوره خلیفه سوم از حکومت مصر خلع شد. بههمین دلیل از عثمان کینه به دل داشت و در توطئهچینی علیه او عنصری مؤثر بود. عمرو پس از جنگ جمل به معاویه پیست. از آن پس همراه با معاویه به دسیسه و نیرنگ علیه حکومت امام(ع) پرداخت.
نقطه عطف حضور عمروعاص در کنار معاویه در نبرد صفین بهوقوع پیوست و حیله او در "بر سر نیزه کردن قرآنها" شرایط جنگ را که به نفع سپاه امام در گردش بود تغییر داد و میان سپاه امام دودستگی ایجاد کرد و ماجرای حکمیت را پدید آورد. او موفق شد ابوموسی اشعری، یکی از حکمین را فریب دهد و موضوع حکمیت را به انحراف بکشاند و پدیده خوارج که یکی از مشکلات اصلی امام علی(ع) در مسیر حکومت عدالتمحور بود، در آن جریان شکل یابد.
در گزارشهای تاریخی نقل است که در جریان صفین عمرو عاص پرچمی بهدست گرفته بود و رجز میخواند. در اینحال با امام روبهرو شد و امام به سوی وی شتافت و با نیزه خود او را از اسب به زیر انداخت. او با نیرنگ عورت خود را نمایان ساخت و امام از کشتن او صرفنظر کرد. امام علی(ع) در گفتاری به این موضوع و برخی از صفات ناشایست او اشاره میکند: بدانید که بدترین گفتار دروغ است و او میگوید و دروغ میگوید، وعده میدهد و خلاف میکند، اگر چیزی از او خواهند، خست میورزد و اگر خود چیزی خواهد، به اصرار و سوگند میستاند و اگر پیمانی بندد، در آن خیانت کند و حق خویشاوندی به جای نیاورد. چون جنگ فرا رسد، به زبان، بسی امر و نهی کند تا خود را دلیر جلوه دهد و این تا زمانی است که شمشیرها از نیام برنیامده باشد و چون شمشیرها از نیام برآمد، بزرگترین نیرنگ او این است که عورت خود بگشاید[۲].
در سال ۳۸ هجری، معاویه، عمرو عاص را بهسوی مصر فرستاد تا با کارگزار امام، محمد بن ابیبکر، بجنگد. وی نیز محمد بن ابیبکر را به طرز فجیعی به قتل رساند و بر سرزمین مصر، آرزوی دیرینه خویش، دست یافت. وی تا پایان عمر در آن سرزمین حکومت کرد. سرانجام در سال ۴۲ هجری وفات یافت. امام علی(ع) در نامهای به او، وضع و عاقبت شوم او را برایش تشریح میکند[۳][۴].
وی پیامبر خدا(ص) و مسلمانان را بسیار آزرد. از تعقیبکنندگان مهاجران حبشه بود. تا سال ۸ هجری در صف مشرکان بود. در زمان خلفای پیش از امیر مؤمنان، موقعیت و حکومت داشت، به معاویه پیوست و در جنگ صفین، فرمانده سپاه و مشاور معاویه در جنگ با علی(ع) بود. دشمنیهای او با خاندان رسالت و مکر و خدعۀ او بیش از آن است که به شمار آید. در نهج البلاغه، سخنان متعدّدی از امیر مؤمنان دربارۀ او و سیاست مکّارانه و نفاق و پلیدی او نقل شده است، از جمله خطبۀ ۸۴ [۵] و نامۀ ۳۹. وی در ایجاد جوّ تبلیغاتی علیه امام، تلاش بسیار میکرد تا حکومت علوی را به مشکل دچار سازد. او در سال ۴۳ درگذشت، در حالی که نزد پسرش اعتراف میکرد که برای آبادانی دنیای معاویه، دین خود را تباه کرده و آخرتش را از دست داده است[۶].[۷]
جستارهای وابسته
- عبدالله بن عمرو عاص (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۲۵.
- ↑ «أَمَا -وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ- إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَکْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ، وَ يَقْطَعُ الَّ؛ فَإِذَا کَانَ عِنْدَالْحَرْبِ فَأَيُّ زَاجِر وَ آمِر هُوَ، مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا! فَإِذَا کَانَ ذلِکَ کَانَ أَکْبَرُ مَکِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقَرْمَ [قوم] سُبَّتَهُ. أَمَا وَاللهِ إِنِّي لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ، وَ إِنَّهُ َيمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الاْخِرَةِ؛ إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلَى تَرْکِ الدِّينِ رَضِيخَةً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۳
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۹
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 591-592.
- ↑ عَجَباً لاِبْنِ اَلنَّابِغَةِ ...
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۵ ص ۳۲۴
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۲۵.