نبوت در معارف و سیره امام جواد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نبوت
| موضوع مرتبط = نبوت
| عنوان مدخل  = نبوت
| عنوان مدخل  = نبوت
| مداخل مرتبط = [[نبوت در لغت]] - [[نبوت در قرآن]] - [[نبوت در نهج البلاغه]] - [[نبوت در کلام اسلامی]] - [[نبوت در معارف دعا و زیارات]] - [[نبوت در معارف و سیره فاطمی]] - [[نبوت در معارف و سیره سجادی]] - [[نبوت در معارف و سیره امام جواد]] - [[نبوت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[نبوت در لغت]] - [[نبوت در قرآن]] - [[نبوت در نهج البلاغه]] - [[نبوت در کلام اسلامی]] - [[نبوت در معارف دعا و زیارات]] - [[نبوت در معارف و سیره علوی]] - [[نبوت در معارف و سیره فاطمی]] - [[نبوت در معارف و سیره سجادی]] - [[نبوت در معارف و سیره امام جواد]] - [[نبوت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = نبوت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = نبوت (پرسش)
}}
}}


==[[تعداد پیامبران]]{{عم}}==
[[عبدالعظیم حسنی]] از [[نوادگان]] [[امام حسن مجتبی]] و از [[یاران]] نزدیک و مخصوص [[امام جواد]] و [[هادی]]{{عم}} است. او می‌گوید: نامه‌ای به امام جواد{{ع}} نوشتم و از او درباره [[ذوالکفل]]{{ع}} پرسیدم: نام او چیست و آیا از [[پیامبران مرسل]] و [[صاحب شریعت]] بوده است؟
[[امام]]{{ع}} در پاسخ نوشت: [[خداوند متعال]] برای [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] یکصد و بیست و چهار هزار [[پیامبر]] برانگیخت که [[سیصد و سیزده]] تن از آنان پیامبر مرسل بوده‌اند. ذوالکفل{{ع}} نیز از همان گروه است که پس از [[حضرت]] [[سلیمان بن داوود]]{{ع}} به [[پیامبری]] برانگیخته شد و همچون [[داوود]]{{ع}} به کار [[قضاوت]] و [[داوری]] میان [[مردم]] می‌پرداخت. او پیامبری بود که بر احدی [[خشم]] و [[غضب]] ننمود، مگر به جهت رضای [[خداوند سبحان]]. نام او «[[عویدیا]]» است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] نام وی را در ردیف [[پیامبران]] دیگر، مانند اسماعیل والیسع{{عم}} ذکر فرموده، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.</ref><ref>قصص الأنبیاء راوندی، ص۲۱۳، ح۲۷۷؛ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۰۵، ح۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۵۹، س ۳۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۴.</ref>


==[[میثاق انبیاء]]{{عم}}==
== [[تعداد پیامبران]] {{عم}} ==
[[ابومسافر]]<ref>در میان یاران امام جواد{{ع}} شخصی به نام مسافر وجود دارد که از زمان امام کاظم{{ع}} نیز در زندان بود. و بعد از آن در خراسان کنار امام رضا{{ع}} بود. و در پایان به دستور آن حضرت به نزد امام جواد{{ع}} می‌رود تا مراقب وی باشد و به او خدمت کند. در شهر قم نیز در محله قدیمی شهر در نزدیکی مسجد جامع مزاری وجود دارد به نام (بابا مسافر) که به یک احتمال قبر همان ابو مسافر از اصحاب امام{{ع}} باشد که بنایی دارد و مورد احترام است؛ و به احتمال دیگر آنجا مزار یکی از بزرگان دراویش است و مسافر هم اصطلاح خاص در نزد خود آنان است. در هر صورت از هیچ طرف دلیل محکمی وجود ندارد که مزار قم متعلق به این شخص هست یا نیست.</ref> می‌گوید: درغروب شبی که [[امام جواد]]{{ع}} [[بیمار]] شد و با همان [[بیماری]] به [[شهادت]] رسید، فرمود: [[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را [[مبعوث]] نکرد مگر آنکه در سه مورد از او [[بیعت]] و [[میثاق]] گرفته است.
[[عبدالعظیم حسنی]] از [[نوادگان]] [[امام حسن مجتبی]] و از [[یاران]] نزدیک و مخصوص [[امام جواد]] و [[هادی]] {{عم}} است. او می‌گوید: نامه‌ای به امام جواد {{ع}} نوشتم و از او درباره [[ذوالکفل]] {{ع}} پرسیدم: نام او چیست و آیا از [[پیامبران مرسل]] و [[صاحب شریعت]] بوده است؟
[[امام]] {{ع}} در پاسخ نوشت: [[خداوند متعال]] برای [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] یکصد و بیست و چهار هزار [[پیامبر]] برانگیخت که [[سیصد و سیزده]] تن از آنان پیامبر مرسل بوده‌اند. ذوالکفل {{ع}} نیز از همان گروه است که پس از [[حضرت]] [[سلیمان بن داوود]] {{ع}} به [[پیامبری]] برانگیخته شد و همچون [[داوود]] {{ع}} به کار [[قضاوت]] و [[داوری]] میان [[مردم]] می‌پرداخت. او پیامبری بود که بر احدی [[خشم]] و [[غضب]] ننمود، مگر به جهت رضای [[خداوند سبحان]]. نام او «[[عویدیا]]» است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] نام وی را در ردیف [[پیامبران]] دیگر، مانند اسماعیل والیسع {{عم}} ذکر فرموده، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.</ref><ref>قصص الأنبیاء راوندی، ص۲۱۳، ح۲۷۷؛ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۰۵، ح۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۵۹، س ۳۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۴.</ref>
 
== [[میثاق انبیاء]] {{عم}} ==
[[ابومسافر]]<ref>در میان یاران امام جواد {{ع}} شخصی به نام مسافر وجود دارد که از زمان امام کاظم {{ع}} نیز در زندان بود. و بعد از آن در خراسان کنار امام رضا {{ع}} بود. و در پایان به دستور آن حضرت به نزد امام جواد {{ع}} می‌رود تا مراقب وی باشد و به او خدمت کند. در شهر قم نیز در محله قدیمی شهر در نزدیکی مسجد جامع مزاری وجود دارد به نام (بابا مسافر) که به یک احتمال قبر همان ابو مسافر از اصحاب امام {{ع}} باشد که بنایی دارد و مورد احترام است؛ و به احتمال دیگر آنجا مزار یکی از بزرگان دراویش است و مسافر هم اصطلاح خاص در نزد خود آنان است. در هر صورت از هیچ طرف دلیل محکمی وجود ندارد که مزار قم متعلق به این شخص هست یا نیست.</ref> می‌گوید: درغروب شبی که [[امام جواد]] {{ع}} [[بیمار]] شد و با همان [[بیماری]] به [[شهادت]] رسید، فرمود: [[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را [[مبعوث]] نکرد مگر آنکه در سه مورد از او [[بیعت]] و [[میثاق]] گرفته است.
گفتم: مولای من! آن سه مورد کدام‌اند؟
گفتم: مولای من! آن سه مورد کدام‌اند؟
امام جواد{{ع}} فرمود: [[اقرار به بندگی]] خداوند؛ [[وحدانیت]] خداوند؛ و این که او [[قدرت]] مطلق است و هر چه را بخواهد، مقدم یا مؤخر می‌کند.
امام جواد {{ع}} فرمود: [[اقرار به بندگی]] خداوند؛ [[وحدانیت]] خداوند؛ و این که او [[قدرت]] مطلق است و هر چه را بخواهد، مقدم یا مؤخر می‌کند.
ما ([[امامان معصوم]]{{عم}}) گروهی هستیم که هر [[زمان]] خداوند [[حیات دنیوی]] را برایمان [[مصلحت]] نداند، ما را به سوی خودش می‌خواند و در جوار [[رحمت]] خویش [[پناه]] می‌دهد<ref>بصائر الدرجات، جزء دهم، ص۵۱۰، ح۴؛ بحار، ج۴، ص۱۱۳، ح۳۴؛ ج۲۷، ص۲۸۶، ح۳؛ الخرائج والجرائح، ج۲، ص۷۷۳، ح۹۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۴.</ref>
ما ([[امامان معصوم]] {{عم}}) گروهی هستیم که هر [[زمان]] خداوند [[حیات دنیوی]] را برایمان [[مصلحت]] نداند، ما را به سوی خودش می‌خواند و در جوار [[رحمت]] خویش [[پناه]] می‌دهد<ref>بصائر الدرجات، جزء دهم، ص۵۱۰، ح۴؛ بحار، ج۴، ص۱۱۳، ح۳۴؛ ج۲۷، ص۲۸۶، ح۳؛ الخرائج والجرائح، ج۲، ص۷۷۳، ح۹۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۴.</ref>


==[[پیامبران]] به [[نبوت]] خویش [[یقین]] دارند==
== [[پیامبران]] به [[نبوت]] خویش [[یقین]] دارند ==
امام جواد{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] فرمود: ممکن نیست هیچ پیامبری در نبوت خویش [[شک و تردید]] کند<ref>احتجاج، ج۲، ص۴۷۷، ح۳۲۳.</ref>.
امام جواد {{ع}} در ضمن [[حدیثی]] فرمود: ممکن نیست هیچ پیامبری در نبوت خویش [[شک و تردید]] کند<ref>احتجاج، ج۲، ص۴۷۷، ح۳۲۳.</ref>.


==[[معراج انبیا]] و [[اولیای خدا]]{{عم}}در [[شب‌های جمعه]]==
== [[معراج انبیا]] و [[اولیای خدا]] {{عم}}در [[شب‌های جمعه]] ==
[[حسن بن عباس بن حریش]] از امام جواد{{ع}} نقل می‌کند که فرمود: ما در شب‌های جمعه [[مقام]] و [[شأن]] ویژه‌ای داریم.
[[حسن بن عباس بن حریش]] از امام جواد {{ع}} نقل می‌کند که فرمود: ما در شب‌های جمعه [[مقام]] و [[شأن]] ویژه‌ای داریم.
گفتم: مولای من، فدایت گردم! آن مقام و شأن چیست؟
گفتم: مولای من، فدایت گردم! آن مقام و شأن چیست؟
فرمود: در شب‌های جمعه، [[فرشتگان]]، پیامبران، [[جانشینان]] پیامبران و [[ارواح]] آنان و حتی آن [[وصی پیامبر]] که در میان شماست، همگی اجازه می‌یابند تا به [[آسمان]] [[سفر]] کنند و به [[عرش خدا]] راه یابند، هفت بار [[طواف]] آن مقام را با ذکرهایی مانند: {{متن حدیث|سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ}} به جای آورند و در پشت هر یک از ستون‌های عرش خدا دو رکعت [[نماز]] بخوانند، سپس بازگردند. فرشتگان نیز از آنچه دیده و [[مشاهده]] کرده‌اند، مسرور شده و بر [[عبادت]] خویش می‌افزایند. پیامبران و اوصیای آنان نیز، در بازگشت از این سفر [[معنوی]] و رحمانی، از [[علم]] و [[دانش]] خدایی که به آنها [[الهام]] شده است، خبر می‌دهند و از فرط [[سرور]] و [[شادمانی]] در پوست خود نمی‌گنجند.
فرمود: در شب‌های جمعه، [[فرشتگان]]، پیامبران، [[جانشینان]] پیامبران و [[ارواح]] آنان و حتی آن [[وصی پیامبر]] که در میان شماست، همگی اجازه می‌یابند تا به [[آسمان]] [[سفر]] کنند و به [[عرش خدا]] راه یابند، هفت بار [[طواف]] آن مقام را با ذکرهایی مانند: {{متن حدیث|سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ}} به جای آورند و در پشت هر یک از ستون‌های عرش خدا دو رکعت [[نماز]] بخوانند، سپس بازگردند. فرشتگان نیز از آنچه دیده و [[مشاهده]] کرده‌اند، مسرور شده و بر [[عبادت]] خویش می‌افزایند. پیامبران و اوصیای آنان نیز، در بازگشت از این سفر [[معنوی]] و رحمانی، از [[علم]] و [[دانش]] خدایی که به آنها [[الهام]] شده است، خبر می‌دهند و از فرط [[سرور]] و [[شادمانی]] در پوست خود نمی‌گنجند.


سپس [[امام]]{{ع}} فرمود: آنچه شنیدی مخفی دار و جز برای اهلش بازگو مکن؛ زیرا تنها [[انسان‌های صالح]] [[قدرت]] و توان [[فهم]] و [[درک]] این قضایا را دارند.
سپس [[امام]] {{ع}} فرمود: آنچه شنیدی مخفی دار و جز برای اهلش بازگو مکن؛ زیرا تنها [[انسان‌های صالح]] [[قدرت]] و توان [[فهم]] و [[درک]] این قضایا را دارند.
گفتم: مولای من، مگر من [[انسان]] صالحی نیستم؟
گفتم: مولای من، مگر من [[انسان]] صالحی نیستم؟
فرمود: این‌گونه نیست؛ بلکه [[خداوند]] تو و امثال تو را [[صالح]] نامیده است، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.
فرمود: این‌گونه نیست؛ بلکه [[خداوند]] تو و امثال تو را [[صالح]] نامیده است، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.
مراد از [[صالحان]] در این [[آیه شریفه]]، کسانی هستند که پس از [[ایمان به خدا]]، به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}}، [[فرشتگان]]، [[پیامبران]] و همه [[نمایندگان]] و [[راهنمایان]] [[الهی]] [[ایمان]] دارند.
مراد از [[صالحان]] در این [[آیه شریفه]]، کسانی هستند که پس از [[ایمان به خدا]]، به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[فرشتگان]]، [[پیامبران]] و همه [[نمایندگان]] و [[راهنمایان]] [[الهی]] [[ایمان]] دارند.
در پایان، [[امام]]{{ع}} بر [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]] او{{عم}} و همه انسان‌های [[شایسته]] و [[نیک]] [[درود]] و [[سلام]] فرستاد<ref>بصائرالدرجات، جزء سوم، ص۱۵۰، ح۲؛ بحار، ج۲۶، ص۸۷، ح۵؛ نورالثقین، ج۱، ص۵۱۵، ح۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۵.</ref>
در پایان، [[امام]] {{ع}} بر [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]] او {{عم}} و همه انسان‌های [[شایسته]] و [[نیک]] [[درود]] و [[سلام]] فرستاد<ref>بصائرالدرجات، جزء سوم، ص۱۵۰، ح۲؛ بحار، ج۲۶، ص۸۷، ح۵؛ نورالثقین، ج۱، ص۵۱۵، ح۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۲۶۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۶


تعداد پیامبران (ع)

عبدالعظیم حسنی از نوادگان امام حسن مجتبی و از یاران نزدیک و مخصوص امام جواد و هادی (ع) است. او می‌گوید: نامه‌ای به امام جواد (ع) نوشتم و از او درباره ذوالکفل (ع) پرسیدم: نام او چیست و آیا از پیامبران مرسل و صاحب شریعت بوده است؟ امام (ع) در پاسخ نوشت: خداوند متعال برای ارشاد و هدایت مردم یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر برانگیخت که سیصد و سیزده تن از آنان پیامبر مرسل بوده‌اند. ذوالکفل (ع) نیز از همان گروه است که پس از حضرت سلیمان بن داوود (ع) به پیامبری برانگیخته شد و همچون داوود (ع) به کار قضاوت و داوری میان مردم می‌پرداخت. او پیامبری بود که بر احدی خشم و غضب ننمود، مگر به جهت رضای خداوند سبحان. نام او «عویدیا» است. خداوند در قرآن کریم نام وی را در ردیف پیامبران دیگر، مانند اسماعیل والیسع (ع) ذکر فرموده، آنجا که می‌فرماید: ﴿وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ[۱][۲].[۳]

میثاق انبیاء (ع)

ابومسافر[۴] می‌گوید: درغروب شبی که امام جواد (ع) بیمار شد و با همان بیماری به شهادت رسید، فرمود: خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه در سه مورد از او بیعت و میثاق گرفته است. گفتم: مولای من! آن سه مورد کدام‌اند؟ امام جواد (ع) فرمود: اقرار به بندگی خداوند؛ وحدانیت خداوند؛ و این که او قدرت مطلق است و هر چه را بخواهد، مقدم یا مؤخر می‌کند. ما (امامان معصوم (ع)) گروهی هستیم که هر زمان خداوند حیات دنیوی را برایمان مصلحت نداند، ما را به سوی خودش می‌خواند و در جوار رحمت خویش پناه می‌دهد[۵].[۶]

پیامبران به نبوت خویش یقین دارند

امام جواد (ع) در ضمن حدیثی فرمود: ممکن نیست هیچ پیامبری در نبوت خویش شک و تردید کند[۷].

معراج انبیا و اولیای خدا (ع)در شب‌های جمعه

حسن بن عباس بن حریش از امام جواد (ع) نقل می‌کند که فرمود: ما در شب‌های جمعه مقام و شأن ویژه‌ای داریم. گفتم: مولای من، فدایت گردم! آن مقام و شأن چیست؟ فرمود: در شب‌های جمعه، فرشتگان، پیامبران، جانشینان پیامبران و ارواح آنان و حتی آن وصی پیامبر که در میان شماست، همگی اجازه می‌یابند تا به آسمان سفر کنند و به عرش خدا راه یابند، هفت بار طواف آن مقام را با ذکرهایی مانند: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ» به جای آورند و در پشت هر یک از ستون‌های عرش خدا دو رکعت نماز بخوانند، سپس بازگردند. فرشتگان نیز از آنچه دیده و مشاهده کرده‌اند، مسرور شده و بر عبادت خویش می‌افزایند. پیامبران و اوصیای آنان نیز، در بازگشت از این سفر معنوی و رحمانی، از علم و دانش خدایی که به آنها الهام شده است، خبر می‌دهند و از فرط سرور و شادمانی در پوست خود نمی‌گنجند.

سپس امام (ع) فرمود: آنچه شنیدی مخفی دار و جز برای اهلش بازگو مکن؛ زیرا تنها انسان‌های صالح قدرت و توان فهم و درک این قضایا را دارند. گفتم: مولای من، مگر من انسان صالحی نیستم؟ فرمود: این‌گونه نیست؛ بلکه خداوند تو و امثال تو را صالح نامیده است، آنجا که می‌فرماید: ﴿فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ[۸]. مراد از صالحان در این آیه شریفه، کسانی هستند که پس از ایمان به خدا، به امامت و ولایت امیرمؤمنان (ع) و دیگر امامان معصوم (ع)، فرشتگان، پیامبران و همه نمایندگان و راهنمایان الهی ایمان دارند. در پایان، امام (ع) بر پیامبر اکرم و اهل بیت او (ع) و همه انسان‌های شایسته و نیک درود و سلام فرستاد[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
  2. قصص الأنبیاء راوندی، ص۲۱۳، ح۲۷۷؛ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۰۵، ح۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۵۹، س ۳۴.
  3. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۶۴.
  4. در میان یاران امام جواد (ع) شخصی به نام مسافر وجود دارد که از زمان امام کاظم (ع) نیز در زندان بود. و بعد از آن در خراسان کنار امام رضا (ع) بود. و در پایان به دستور آن حضرت به نزد امام جواد (ع) می‌رود تا مراقب وی باشد و به او خدمت کند. در شهر قم نیز در محله قدیمی شهر در نزدیکی مسجد جامع مزاری وجود دارد به نام (بابا مسافر) که به یک احتمال قبر همان ابو مسافر از اصحاب امام (ع) باشد که بنایی دارد و مورد احترام است؛ و به احتمال دیگر آنجا مزار یکی از بزرگان دراویش است و مسافر هم اصطلاح خاص در نزد خود آنان است. در هر صورت از هیچ طرف دلیل محکمی وجود ندارد که مزار قم متعلق به این شخص هست یا نیست.
  5. بصائر الدرجات، جزء دهم، ص۵۱۰، ح۴؛ بحار، ج۴، ص۱۱۳، ح۳۴؛ ج۲۷، ص۲۸۶، ح۳؛ الخرائج والجرائح، ج۲، ص۷۷۳، ح۹۴.
  6. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۶۴.
  7. احتجاج، ج۲، ص۴۷۷، ح۳۲۳.
  8. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
  9. بصائرالدرجات، جزء سوم، ص۱۵۰، ح۲؛ بحار، ج۲۶، ص۸۷، ح۵؛ نورالثقین، ج۱، ص۵۱۵، ح۳۹۴.
  10. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۶۵.