رشد اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط = رشد
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[رشد اجتماعی در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


==رشد یکی از اهداف حکومت الهی==
'''[[رشد]]''' به معنای [[هدایت]]، یکی از [[اهداف حکومت اسلامی]] و [[بعثت انبیا]] [[الهی]] بوده که [[آیات]] و [[روایات]] مختلفی به آن اشاره دارد و یکی از بنیادی‌ترین [[اهداف]] [[عدالت سیاسی]] است تا بسترهای رشد و [[پیشرفت]] [[سیاسی]] [[جامعه]] در عرصه‌های مادی و معنوی فراهم شود و می‌تواند مقدمات رشد و پویایی یک جامعه را فراهم سازد.
 
== رشد یکی از اهداف حکومت الهی ==
{{اصلی|اهداف حکومت اسلامی}}
{{اصلی|اهداف حکومت اسلامی}}
یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین [[اهداف حکومت انبیاء]] همین است [[قرآن کریم]] دربارۀ هدف از [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:
یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین [[اهداف حکومت انبیاء]] رشد اجتماعی است<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۰-۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] است که در زمینۀ [[اهداف بعثت]] و [[حکومت]] انبیاء{{عم}} فرمود: "پس [[رسولان]] خود را در میان آنان بر انگیخت و [[پیامبران]] خود را پی در پی برای آنان فرستاد تا آنان را به انجام [[تعهد]] و [[پیمان]] فطرتش وادار کنند، و آنان نعمت‌های فراموش شده‌اش را یادآوری کنند، و با [[تبلیغ]] و رساندن [[پیام]] او [[حجت]] را بر آنان تمام کنند و گنجینه‌های خود را برای آنان بر انگیزانند، و [[آیات]] قدرتش را به آنان بنمایند، از سقفی که روی سر آنان بلند داشته و گهواره‌ای که در زیر آنان فرو نگهداشته"<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ...}}، نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>.
{{متن قرآن|وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (بدانید این تغییر قبله، به خاطر آن بود که) نعمت خود را بر شما تمام کنم، شاید هدایت شوید. * همان گونه که (برای هدایت شما) پیامبری از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاکیزه سازد؛ و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۰-۱۵۱.</ref>.
{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«خداوند بر مؤمنان نعمت بزرگی بخشید، هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ تا آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.
{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«او کسی است که در میان جمعیّت درس نخوانده پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.


و از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] است که در زمینۀ [[اهداف بعثت]] و [[حکومت]] انبیاء{{عم}} فرمود:
[[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[رشد]] و [[تعلیم]] و پرورش صحیح [[اخلاقی]] و معنوی جامعه در صدر [[اهداف حکومت اسلامی]] و [[رهبری جامعه اسلامی]] است. در [[نظام سیاسی اسلام]] وظیفۀ [[حکومت]] تنها [[مدیریت]] و تنظیم روابط اجتماعی و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] و تأمین امنیت و نیازهای عمومی جامعه نیست، بلکه افزون بر همۀ اینها رشد و تعالی دادن به جامعه، و جامعه را به سوی کمال راهبری کردن و به تعبیر [[قرآن کریم]] مردم را از [[ظلمات]] به نور بردن است.
{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ...}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>.
پس [[رسولان]] خود را در میان آنان بر انگیخت و [[پیامبران]] خود را پی در پی برای آنان فرستاد تا آنان را به انجام [[تعهد]] و [[پیمان]] فطرتش وادار کنند، و آنان نعمت‌های فراموش شده‌اش را یادآوری کنند، و با [[تبلیغ]] و رساندن [[پیام]] او [[حجت]] را بر آنان تمام کنند و گنجینه‌های خود را برای آنان بر انگیزانند، و [[آیات]] قدرتش را به آنان بنمایند، از سقفی که روی سر آنان بلند داشته و گهواره‌ای که در زیر آنان فرو نگهداشته.
و نیز در رابطه با اهداف و [[آرمان‌های اسلام]] و [[حکومت اسلامی]] فرمود:
{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي شَرَعَ الْإِسْلَامَ فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ وَ أَعَزَّ أَرْكَانَهُ عَلَى مَنْ غَالَبَهُ فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ عَنْهُ وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَكَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۶.</ref>.


[[سپاس]] [[خداوند]] را که [[شریعت اسلام]] ر ا مقرر فرمود، پس کناره‌های آب زلال آن را برای آنان که به آن کناره‌ها درآیند آسان و در دسترس قرار داد؛ وپایه‌های آن را در برابر هم آوردان آن مستحکم و [[تزلزل]] ناپذیر داشت، پس آن را موجب [[امنیت]] پیوستگان به آن و منشاء [[سلامت]] برای کسانی که در آن وارد شوند قرار داد و برهانی برای آن کس به آن [[احتجاج]] کند و [[گواهی]] برای کسی که به آن در برابر [[خصم]] استناد جوید، و نوری برای کسی که از آن روشنائی بگیرد، و [[فهم]] و دانشی برای کسی که به‌وسیله آن بیاندیشد، و [[خرد]] و [[عقلی]] برای کسی که در آن [[تدبّر]] کند و [[آیه]] و نشانه‌ای برای کسی که نشانه‌ای بجوید و بصیرتی برای آن کس که از [[عزم]] برخوردار باشد، و [[عبرت]] و پندی برای کسی که از آن [[پند]] گیرد، و راه نجاتی برای کسی که به آن [[باور]] داشته باشد، و تکیه‌گاه مطمئنی برای آن کس که به آن [[اعتماد]] کند، و آسایشی برای کسی که خود را به آن بسپارد، و سپری برای آن کس که [[بردبار]] باشد.
بر اساس [[هدف]] نخستین [[نظام سیاسی اسلام]] - یعنی [[رشد و تعالی جامعه]] - نگاه نظام سیاسی اسلام به [[جامعه]] به عنوان یک مجموعۀ ایستا نیست؛ بلکه جامعه از دیدگاه [[اسلام]] مجموعه‌ای پویاست که وظیفۀ نظام سیاسی اسلام [[هدایت]] این مجموعۀ پویا به سوی کمال مطلوب و [[برترین]] است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۵۹-۱۶۳.</ref>.
در این متن همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، افزون بر [[امنیت]]، و [[صلح]]، [[رشد فکری]] و [[عقلی]] و [[آسایش]] و [[آرامش روانی]] به عنوان اهداف [[اسلام]] معرفی شده‌اند.
در [[روایت]] از [[حضرت رضا]]{{ع}} در زمینۀ [[وظایف]] و نقش [[امام]] و [[رهبری سیاسی]] [[الهی]] در [[جامعه]] آمده است:
{{متن حدیث|أَئِمَّةً مِنَ اللَّهِ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ حُجَجُ اللَّهِ وَ دُعَاتُهُ وَ رُعَاتُهُ عَلَى خَلْقِهِ يَدِينُ بِهَدْيِهِمُ الْعِبَادُ وَ تَسْتَهِلُّ بِنُورِهِمُ الْبِلَادُ وَ يَنْمُو بِبَرَكَتِهِمُ التِّلَادُ جَعَلَهُمُ اللَّهُ حَيَاةً لِلْأَنَامِ وَ مَصَابِيحَ لِلظَّلَامِ وَ مَفَاتِيحَ لِلْكَلَامِ وَ دَعَائِمَ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>اصول كافی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>.
رهبرانی از سوی [[خداوند]] که به [[حق]] رهنمایند و به حق [[عدل و قسط]] را بر پا می‌کنند، [[حجت‌های خدا]] و [[دعوت]] کنندگان به سوی او و سرپرستان خلقند. [[بندگان خدا]] با [[راهنمایی]] آنان [[زندگی]] خود را سامان می‌‌بخشند، و به [[نور]] آنان [[شهر]] و دیارها روشن و آباد می‌گردد، خداوند آنان را مایه [[حیات]] [[مردم]]، و چراغ راه تاریکی‌ها، و کلیدهای سخن، و پایه‌های اسلام قرار داده است.


بنابر آنچه در این متون آمده [[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[رشد]] و [[تعلیم]] و پرورش صحیح [[اخلاقی]] و [[معنوی]] جامعه در صدر [[اهداف حکومت اسلامی]] و [[رهبری جامعه اسلامی]] است.
== بسترهای رشد جامعه ==
در [[نظام سیاسی اسلام]] وظیفۀ [[حکومت]] تنها [[مدیریت]] و تنظیم [[روابط اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] و [[تأمین امنیت]] و نیازهای عمومی جامعه نیست، بلکه افزون بر همۀ اینها رشد و تعالی دادن به جامعه، و جامعه را به سوی کمال راهبری کردن و به تعبیر [[قرآن کریم]] مردم را از [[ظلمات]] به نور بردن است.
یکی از بنیادی‌ترین [[اهداف]] [[عدالت سیاسی]] آن است تا بسترهای [[رشد]] و [[پیشرفت]] [[سیاسی]] [[جامعه]] در عرصه‌های مادی و معنوی فراهم شود، بسترهایی که یاری‌گر [[انسان]] برای رسیدن به جایگاه شایسته خود است. انسان دارای سرشتی [[اجتماعی]] است؛ جامعه، [[قدرت]] و حاکمیت سیاسی اگر بستر و زمینه‌ای مطلوب فراهم آورد، استعدادهای او شکوفا می‌گردد و به رشد هماهنگ با مفهوم دقیق [[قرآنی]] خواهد رسید؛ اما اگر [[حکومت]] یا جامعه‌ای [[فاسد]] و [[گمراه]] باشد، رسیدن به کمال و پویایی برای او بسیار سخت خواهد بود؛ پس به نظر می‌رسد یکی از اساسی‌ترین سازوکارهای پی‌ریزی [[جامعه مطلوب]] و ایجاد بسترهای رشد در جامعه، عدالت سیاسی است<ref>محمدرضا حکیمی، جامعه‌سازی قرآنی، ص۱۴۳.</ref>.
{{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ}}<ref>«(قرآن) کتابی است که برتو نازل کردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به روشنائی و نور برون بری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref>.
 
{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«از طرف خدا، نور و کتاب روشنگری به سوی شما آمد * خداوند به برکت آن، کسانی را که از رضای او پیروی کنند، به راه‌های سلامت و امنیت، هدایت می‌کند؛ و به فرمانش، آنان را از ظلمت‌ها خارج ساخته به سوی نور می‌برد؛ و آنها را به سوی راه راست، هدایت می‌نماید» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.
بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، [[راهبر]] [[جامعه]]، [[عادل]] است و دارای رشد. هنگامی که این [[ساحت]] از شخصیت امام در جامعه حضور می‌یابد، می‌تواند زمینه‌ساز رشد [[سیاسی]] ـ اجتماعی گردد؛ حضرت ابراهیم {{ع}} با توجه به ویژگی هدایت‌گری خود، جامعه را به سوی رشد، افزایش [[آگاهی]] و کاربست توانمندی‌ها و فعلیت‌بخشی به آنها، هدایت می‌کند. اثر نمودار رشد، شکفتگی استعدادها، [[آرامش]] و تصمیم برای پیشبرد [[هدف‌ها]] و [[حاکمیت]] بر [[غرایز]]، عادات، [[انگیزه‌ها]] و انفعال‌های [[نفسانی]] است<ref>سید محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۲، ص۷۲.</ref>. این شکفتگی و [[پیشرفت]] در جامعه‌ای که [[فاسد]] باشد و [[حاکمان]]، ظالمانه [[رفتار]] کنند، به دست نمی‌آید یا کمتر حاصل می‌شود. با عدالت، بستر رشد و [[عزتمندی]] فراهم می‌شود.
بر اساس [[هدف]] نخستین [[نظام سیاسی اسلام]] - یعنی [[رشد و تعالی جامعه]] - نگاه نظام سیاسی اسلام به [[جامعه]] به عنوان یک مجموعۀ ایستا نیست؛ بلکه جامعه از دیدگاه [[اسلام]] مجموعه‌ای پویاست که وظیفۀ نظام سیاسی اسلام [[هدایت]] این مجموعۀ پویا به سوی کمال مطلوب و [[برترین]] است.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۵۹-۱۶۳.</ref>
 
بنابراین با حضور [[عدالت]] آن هم به ویژه در عرصه [[رهبری سیاسی]] ـ جتماعی، [[جامعه]]، مناسب‌ترین زمینه‌های رشد و [[کمال انسان]] و [[بهترین]] راهی که [[انسان‌ها]] را به مقصد می‌رساند، فراهم می‌شود؛ البته برخی بر این باورند که جامعه عادلانه، [[زندگی]] سعادتمندانه به همراه می‌آورد و چنین نیست که عدالت واسط باشد.
 
[[نزدیکی به خداوند]] آن‌گاه به دست می‌آید که [[صفات الهی]] در انسان جلوه‌گر شود، یکی از صفات الهی، عدل است و [[انسانی]] که بخواهد به جایگاه [[قرب الهی]] برسد، باید این صفت را در خویشتن پدید آورد، طبیعی است که گاهی این ویژگی فردی است که تنها حیطه‌ای کوچک و محدود را شامل می‌شود و گاه عرصه‌ای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] را در بر می‌گیرد که می‌تواند مقدمات [[رشد]] و پویایی یک [[جامعه]] را فراهم سازد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۴۵-۱۵۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:11124.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۲''']]
# [[پرونده:11124.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۲''']]
# [[پرونده:100762.jpg|22px]] [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|'''عدالت سیاسی در قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:رشد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۳

رشد به معنای هدایت، یکی از اهداف حکومت اسلامی و بعثت انبیا الهی بوده که آیات و روایات مختلفی به آن اشاره دارد و یکی از بنیادی‌ترین اهداف عدالت سیاسی است تا بسترهای رشد و پیشرفت سیاسی جامعه در عرصه‌های مادی و معنوی فراهم شود و می‌تواند مقدمات رشد و پویایی یک جامعه را فراهم سازد.

رشد یکی از اهداف حکومت الهی

یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین اهداف حکومت انبیاء رشد اجتماعی است[۱]. از امیرالمؤمنین(ع) روایت است که در زمینۀ اهداف بعثت و حکومت انبیاء(ع) فرمود: "پس رسولان خود را در میان آنان بر انگیخت و پیامبران خود را پی در پی برای آنان فرستاد تا آنان را به انجام تعهد و پیمان فطرتش وادار کنند، و آنان نعمت‌های فراموش شده‌اش را یادآوری کنند، و با تبلیغ و رساندن پیام او حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینه‌های خود را برای آنان بر انگیزانند، و آیات قدرتش را به آنان بنمایند، از سقفی که روی سر آنان بلند داشته و گهواره‌ای که در زیر آنان فرو نگهداشته"[۲].

تربیت و تزکیه و رشد و تعلیم و پرورش صحیح اخلاقی و معنوی جامعه در صدر اهداف حکومت اسلامی و رهبری جامعه اسلامی است. در نظام سیاسی اسلام وظیفۀ حکومت تنها مدیریت و تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و تأمین امنیت و نیازهای عمومی جامعه نیست، بلکه افزون بر همۀ اینها رشد و تعالی دادن به جامعه، و جامعه را به سوی کمال راهبری کردن و به تعبیر قرآن کریم مردم را از ظلمات به نور بردن است.

بر اساس هدف نخستین نظام سیاسی اسلام - یعنی رشد و تعالی جامعه - نگاه نظام سیاسی اسلام به جامعه به عنوان یک مجموعۀ ایستا نیست؛ بلکه جامعه از دیدگاه اسلام مجموعه‌ای پویاست که وظیفۀ نظام سیاسی اسلام هدایت این مجموعۀ پویا به سوی کمال مطلوب و برترین است[۳].

بسترهای رشد جامعه

یکی از بنیادی‌ترین اهداف عدالت سیاسی آن است تا بسترهای رشد و پیشرفت سیاسی جامعه در عرصه‌های مادی و معنوی فراهم شود، بسترهایی که یاری‌گر انسان برای رسیدن به جایگاه شایسته خود است. انسان دارای سرشتی اجتماعی است؛ جامعه، قدرت و حاکمیت سیاسی اگر بستر و زمینه‌ای مطلوب فراهم آورد، استعدادهای او شکوفا می‌گردد و به رشد هماهنگ با مفهوم دقیق قرآنی خواهد رسید؛ اما اگر حکومت یا جامعه‌ای فاسد و گمراه باشد، رسیدن به کمال و پویایی برای او بسیار سخت خواهد بود؛ پس به نظر می‌رسد یکی از اساسی‌ترین سازوکارهای پی‌ریزی جامعه مطلوب و ایجاد بسترهای رشد در جامعه، عدالت سیاسی است[۴].

بر اساس آیات قرآن کریم، راهبر جامعه، عادل است و دارای رشد. هنگامی که این ساحت از شخصیت امام در جامعه حضور می‌یابد، می‌تواند زمینه‌ساز رشد سیاسی ـ اجتماعی گردد؛ حضرت ابراهیم (ع) با توجه به ویژگی هدایت‌گری خود، جامعه را به سوی رشد، افزایش آگاهی و کاربست توانمندی‌ها و فعلیت‌بخشی به آنها، هدایت می‌کند. اثر نمودار رشد، شکفتگی استعدادها، آرامش و تصمیم برای پیشبرد هدف‌ها و حاکمیت بر غرایز، عادات، انگیزه‌ها و انفعال‌های نفسانی است[۵]. این شکفتگی و پیشرفت در جامعه‌ای که فاسد باشد و حاکمان، ظالمانه رفتار کنند، به دست نمی‌آید یا کمتر حاصل می‌شود. با عدالت، بستر رشد و عزتمندی فراهم می‌شود.

بنابراین با حضور عدالت آن هم به ویژه در عرصه رهبری سیاسی ـ جتماعی، جامعه، مناسب‌ترین زمینه‌های رشد و کمال انسان و بهترین راهی که انسان‌ها را به مقصد می‌رساند، فراهم می‌شود؛ البته برخی بر این باورند که جامعه عادلانه، زندگی سعادتمندانه به همراه می‌آورد و چنین نیست که عدالت واسط باشد.

نزدیکی به خداوند آن‌گاه به دست می‌آید که صفات الهی در انسان جلوه‌گر شود، یکی از صفات الهی، عدل است و انسانی که بخواهد به جایگاه قرب الهی برسد، باید این صفت را در خویشتن پدید آورد، طبیعی است که گاهی این ویژگی فردی است که تنها حیطه‌ای کوچک و محدود را شامل می‌شود و گاه عرصه‌ای اجتماعی و سیاسی را در بر می‌گیرد که می‌تواند مقدمات رشد و پویایی یک جامعه را فراهم سازد[۶].

منابع

پانویس

  1. سوره بقره، آیه ۱۵۰-۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه ۲.
  2. «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ...»، نهج البلاغه، خطبه ۱.
  3. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص ۱۵۹-۱۶۳.
  4. محمدرضا حکیمی، جامعه‌سازی قرآنی، ص۱۴۳.
  5. سید محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۲، ص۷۲.
  6. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۴۵-۱۵۱.