رشد اجتماعی
رشد به معنای هدایت، یکی از اهداف حکومت اسلامی و بعثت انبیا الهی بوده که آیات و روایات مختلفی به آن اشاره دارد و یکی از بنیادیترین اهداف عدالت سیاسی است تا بسترهای رشد و پیشرفت سیاسی جامعه در عرصههای مادی و معنوی فراهم شود و میتواند مقدمات رشد و پویایی یک جامعه را فراهم سازد.
رشد یکی از اهداف حکومت الهی
یکی از مهمترین و اساسیترین اهداف حکومت انبیاء رشد اجتماعی است[۱]. از امیرالمؤمنین(ع) روایت است که در زمینۀ اهداف بعثت و حکومت انبیاء(ع) فرمود: "پس رسولان خود را در میان آنان بر انگیخت و پیامبران خود را پی در پی برای آنان فرستاد تا آنان را به انجام تعهد و پیمان فطرتش وادار کنند، و آنان نعمتهای فراموش شدهاش را یادآوری کنند، و با تبلیغ و رساندن پیام او حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینههای خود را برای آنان بر انگیزانند، و آیات قدرتش را به آنان بنمایند، از سقفی که روی سر آنان بلند داشته و گهوارهای که در زیر آنان فرو نگهداشته"[۲].
تربیت و تزکیه و رشد و تعلیم و پرورش صحیح اخلاقی و معنوی جامعه در صدر اهداف حکومت اسلامی و رهبری جامعه اسلامی است. در نظام سیاسی اسلام وظیفۀ حکومت تنها مدیریت و تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و تأمین امنیت و نیازهای عمومی جامعه نیست، بلکه افزون بر همۀ اینها رشد و تعالی دادن به جامعه، و جامعه را به سوی کمال راهبری کردن و به تعبیر قرآن کریم مردم را از ظلمات به نور بردن است.
بر اساس هدف نخستین نظام سیاسی اسلام - یعنی رشد و تعالی جامعه - نگاه نظام سیاسی اسلام به جامعه به عنوان یک مجموعۀ ایستا نیست؛ بلکه جامعه از دیدگاه اسلام مجموعهای پویاست که وظیفۀ نظام سیاسی اسلام هدایت این مجموعۀ پویا به سوی کمال مطلوب و برترین است[۳].
بسترهای رشد جامعه
یکی از بنیادیترین اهداف عدالت سیاسی آن است تا بسترهای رشد و پیشرفت سیاسی جامعه در عرصههای مادی و معنوی فراهم شود، بسترهایی که یاریگر انسان برای رسیدن به جایگاه شایسته خود است. انسان دارای سرشتی اجتماعی است؛ جامعه، قدرت و حاکمیت سیاسی اگر بستر و زمینهای مطلوب فراهم آورد، استعدادهای او شکوفا میگردد و به رشد هماهنگ با مفهوم دقیق قرآنی خواهد رسید؛ اما اگر حکومت یا جامعهای فاسد و گمراه باشد، رسیدن به کمال و پویایی برای او بسیار سخت خواهد بود؛ پس به نظر میرسد یکی از اساسیترین سازوکارهای پیریزی جامعه مطلوب و ایجاد بسترهای رشد در جامعه، عدالت سیاسی است[۴].
بر اساس آیات قرآن کریم، راهبر جامعه، عادل است و دارای رشد. هنگامی که این ساحت از شخصیت امام در جامعه حضور مییابد، میتواند زمینهساز رشد سیاسی ـ اجتماعی گردد؛ حضرت ابراهیم (ع) با توجه به ویژگی هدایتگری خود، جامعه را به سوی رشد، افزایش آگاهی و کاربست توانمندیها و فعلیتبخشی به آنها، هدایت میکند. اثر نمودار رشد، شکفتگی استعدادها، آرامش و تصمیم برای پیشبرد هدفها و حاکمیت بر غرایز، عادات، انگیزهها و انفعالهای نفسانی است[۵]. این شکفتگی و پیشرفت در جامعهای که فاسد باشد و حاکمان، ظالمانه رفتار کنند، به دست نمیآید یا کمتر حاصل میشود. با عدالت، بستر رشد و عزتمندی فراهم میشود.
بنابراین با حضور عدالت آن هم به ویژه در عرصه رهبری سیاسی ـ جتماعی، جامعه، مناسبترین زمینههای رشد و کمال انسان و بهترین راهی که انسانها را به مقصد میرساند، فراهم میشود؛ البته برخی بر این باورند که جامعه عادلانه، زندگی سعادتمندانه به همراه میآورد و چنین نیست که عدالت واسط باشد.
نزدیکی به خداوند آنگاه به دست میآید که صفات الهی در انسان جلوهگر شود، یکی از صفات الهی، عدل است و انسانی که بخواهد به جایگاه قرب الهی برسد، باید این صفت را در خویشتن پدید آورد، طبیعی است که گاهی این ویژگی فردی است که تنها حیطهای کوچک و محدود را شامل میشود و گاه عرصهای اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرد که میتواند مقدمات رشد و پویایی یک جامعه را فراهم سازد[۶].
منابع
پانویس
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۰-۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ...»، نهج البلاغه، خطبه ۱.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص ۱۵۹-۱۶۳.
- ↑ محمدرضا حکیمی، جامعهسازی قرآنی، ص۱۴۳.
- ↑ سید محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۲، ص۷۲.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۴۵-۱۵۱.