خوشخلقی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = خوشخلقی | عنوان مدخل = خوشخلقی | مداخل مرتبط = خوشخلقی در لغت - خوشخلقی در قرآن - خوشخلقی در حدیث - خوشخلقی در نهج البلاغه - خوشخلقی در اخلاق اسلامی - خوشخلقی در معارف دعا و زیارات - خوشخلقی در...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
یکی از معیارهای شایستگی از نظر اسلام «حسن الخلق» است. برای «[[حسن خلق]]» دو معنا ذکر شده است: | یکی از معیارهای شایستگی از نظر اسلام «حسن الخلق» است. برای «[[حسن خلق]]» دو معنا ذکر شده است: | ||
# | # ملکه ثابت در نفس که صدور کارهایی را که از نظر عقلا و [[شرع]] [[نیکو]] هستند تسهیل میکند<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، محجة البیضا، ج۵، ص۹۶.</ref>: | ||
#خوش برخورد بودن<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۳.</ref>، منظور از [[حسن خلق]] به عنوان یکی از معیارهای | #خوش برخورد بودن<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۳.</ref>، منظور از [[حسن خلق]] به عنوان یکی از معیارهای شایستگی، معنای دوم آن است نه معنای اول. با توجه به معنای دوم است که [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ شخصی که از ایشان خواسته بود تا حسن خلق را برای او تعریف کند، میفرماید: {{متن حدیث|تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ}}<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۴۲، ح۵۰۷۲.</ref>؛ «حسن خلق یعنی با [[مردم]] با [[فروتنی]] برخورد کنی، سخنت عطرآگین باشد، و با [[برادر دینی]] خود با چهره باز و بشاش [[ملاقات]] نمایی». یا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد کسی که چهار بار از آن حضرت تقاضای [[تعریف دین]] را کرده بود، بار اول، بار دوم و بار سوم میفرماید: [[دین]]، یعنی حسن الخلق. و بار چهارم میفرماید: دین، یعنی اینکه در برخورد عصبانی نشوی<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۴ و ۶۵.</ref>. این [[ذکر خاص]] پس از عام در [[سخن پیامبر]]{{صل}} به این معناست که دین یعنی همان برخورد نیکو با دیگران، به گونهای که اگر کسی برخورد شایسته با دیگران نداشته باشد، اصل وجود دین او مورد تردید قرار میگیرد. | ||
همانگونه که ذکر شد، یکی از معیارهای شایستگی حسن خلق است؛ یعنی افرادی که دارای حسن خلق بوده و خوش برخورد هستند نسبت به افرادی که فاقد آن ویژگی هستند، شایستگی بیشتری دارند که [[مسئولیت]] و [[مدیریت سازمان]] و [[جامعه]] را به عهده گیرند؛ زیرا [[مدیران]] با برخورد شایسته و بایسته خود بهتر میتوانند [[مدیریت]] کنند؛ یعنی، دیگران را به کار گیرند. [[انبیا]] و [[اولیا]]: در دوران [[رسالت]] خود خوش برخوردترین افراد با همه افراد جامعه بودند و به خصوص پیامبر اکرم{{صل}} با برخورد شایسته خود توانست «آن [[مردم]] نیمهوحشی و تندخو و بداخلاق و پراکنده را به خود جذب کند و از آنها امتی و نیرومند و نمونه بسازد»<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۶.</ref>. و این [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} میتواند الگوی خوبی برای شیوه برخورد [[مدیران]] با مراجعه کنندگان باشد که با آنان برخورد شایسته و مناسب کنند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. لازم به یادآوری است که امروزه «[[خوش برخوردی]]» یکی از عوامل [[موفقیت]] [[سازمان]] به خصوص سازمانهای [[تجاری]] و [[بازرگانی]]، به شمار میآید؛ یعنی آنها از طریق جذب افراد خوشاخلاق و خوشبرخورد برای فروش و بازاریابی، سودهای کلانی را عاید سازمان میکنند. از نظر [[قرآن کریم]]، عمدهترین عامل [[جاذبه]] [[پیامبر]]{{صل}} برخوردهای خوب و شایسته ایشان بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | همانگونه که ذکر شد، یکی از معیارهای شایستگی حسن خلق است؛ یعنی افرادی که دارای حسن خلق بوده و خوش برخورد هستند نسبت به افرادی که فاقد آن ویژگی هستند، شایستگی بیشتری دارند که [[مسئولیت]] و [[مدیریت سازمان]] و [[جامعه]] را به عهده گیرند؛ زیرا [[مدیران]] با برخورد شایسته و بایسته خود بهتر میتوانند [[مدیریت]] کنند؛ یعنی، دیگران را به کار گیرند. [[انبیا]] و [[اولیا]]: در دوران [[رسالت]] خود خوش برخوردترین افراد با همه افراد جامعه بودند و به خصوص پیامبر اکرم{{صل}} با برخورد شایسته خود توانست «آن [[مردم]] نیمهوحشی و تندخو و بداخلاق و پراکنده را به خود جذب کند و از آنها امتی و نیرومند و نمونه بسازد»<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۶.</ref>. و این [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} میتواند الگوی خوبی برای شیوه برخورد [[مدیران]] با مراجعه کنندگان باشد که با آنان برخورد شایسته و مناسب کنند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. لازم به یادآوری است که امروزه «[[خوش برخوردی]]» یکی از عوامل [[موفقیت]] [[سازمان]] به خصوص سازمانهای [[تجاری]] و [[بازرگانی]]، به شمار میآید؛ یعنی آنها از طریق جذب افراد خوشاخلاق و خوشبرخورد برای فروش و بازاریابی، سودهای کلانی را عاید سازمان میکنند. از نظر [[قرآن کریم]]، عمدهترین عامل [[جاذبه]] [[پیامبر]]{{صل}} برخوردهای خوب و شایسته ایشان بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | ||
از عبارت {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ}} استفاده میشود که «[[نرمخویی]] و خوشبرخوردی» یک ویژگی قابل [[تعلیم]] از ناحیه [[مدیر]] مافوق ([[خداوند]]) میباشد. خداوند این [[مرحمت]] و [[لطف]] را نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} داشته، و او نیز با [[اختیار]] خود اینگونه [[مهربان]] و خوش برخورد شده است؛ از این رو، خداوند در ادامه [[آیه]] شیوه برخورد با افراد تحت [[مدیریت]] را به پیامبر اکرم{{صل}} میآموزد: {{متن قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> یعنی: ای [[پیامبر]]، اگر در کارهای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] از آنها کوتاهی دیدی و با تو [[همکاری]] [[صادقانه]] نداشتند، باز هم [[حق]] نداری با آنها برخورد تندی داشته باشی؛ گذشتهها را نادیده بگیر و نسبت به [[آینده]] تلاش کن، از طریق [[شور]] و [[مشاوره]] به آنها [[شخصیت]] بده و رفتارشان را [[اصلاح]] کن. بنابراین، یکی از معیارهای [[شایستگی]] افراد که باید در امر [[گزینش]] [[سازمان]] به طور جدی مورد توجه [[مدیران]] و [[دولتمردان]] قرار گیرد، [[حسن خلق]]، یعنی خوشبرخوردی است. این ویژگی، همانگونه که در [[اولیا]] و [[انبیا]] به صورت بسیار برجسته وجود داشته و چه بسا با [[اخلاق نیکو]] و برخوردهای شایستهشان، افراد بسیاری را جذب [[اسلام]] کردند، در [[مدیران جامعه]] [[اسلامی]] نیز باید مورد | از عبارت {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ}} استفاده میشود که «[[نرمخویی]] و خوشبرخوردی» یک ویژگی قابل [[تعلیم]] از ناحیه [[مدیر]] مافوق ([[خداوند]]) میباشد. خداوند این [[مرحمت]] و [[لطف]] را نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} داشته، و او نیز با [[اختیار]] خود اینگونه [[مهربان]] و خوش برخورد شده است؛ از این رو، خداوند در ادامه [[آیه]] شیوه برخورد با افراد تحت [[مدیریت]] را به پیامبر اکرم{{صل}} میآموزد: {{متن قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> یعنی: ای [[پیامبر]]، اگر در کارهای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] از آنها کوتاهی دیدی و با تو [[همکاری]] [[صادقانه]] نداشتند، باز هم [[حق]] نداری با آنها برخورد تندی داشته باشی؛ گذشتهها را نادیده بگیر و نسبت به [[آینده]] تلاش کن، از طریق [[شور]] و [[مشاوره]] به آنها [[شخصیت]] بده و رفتارشان را [[اصلاح]] کن. بنابراین، یکی از معیارهای [[شایستگی]] افراد که باید در امر [[گزینش]] [[سازمان]] به طور جدی مورد توجه [[مدیران]] و [[دولتمردان]] قرار گیرد، [[حسن خلق]]، یعنی خوشبرخوردی است. این ویژگی، همانگونه که در [[اولیا]] و [[انبیا]] به صورت بسیار برجسته وجود داشته و چه بسا با [[اخلاق نیکو]] و برخوردهای شایستهشان، افراد بسیاری را جذب [[اسلام]] کردند، در [[مدیران جامعه]] [[اسلامی]] نیز باید مورد عنایت قرار گیرد. با مطالعه [[سیره]] آن بزرگواران، نمونههای بسیاری را میتوان در [[تاریخ اسلام]] یافت که [[هدایت]] افراد [[انسانی]] از طریق اخلاق نیکو رخ داده است<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]]، ص ۱۴۸.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰
مقدمه
یکی از معیارهای شایستگی از نظر اسلام «حسن الخلق» است. برای «حسن خلق» دو معنا ذکر شده است:
- ملکه ثابت در نفس که صدور کارهایی را که از نظر عقلا و شرع نیکو هستند تسهیل میکند[۱]:
- خوش برخورد بودن[۲]، منظور از حسن خلق به عنوان یکی از معیارهای شایستگی، معنای دوم آن است نه معنای اول. با توجه به معنای دوم است که امام صادق(ع) در پاسخ شخصی که از ایشان خواسته بود تا حسن خلق را برای او تعریف کند، میفرماید: «تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ»[۳]؛ «حسن خلق یعنی با مردم با فروتنی برخورد کنی، سخنت عطرآگین باشد، و با برادر دینی خود با چهره باز و بشاش ملاقات نمایی». یا پیامبر اکرم(ص) در مورد کسی که چهار بار از آن حضرت تقاضای تعریف دین را کرده بود، بار اول، بار دوم و بار سوم میفرماید: دین، یعنی حسن الخلق. و بار چهارم میفرماید: دین، یعنی اینکه در برخورد عصبانی نشوی[۴]. این ذکر خاص پس از عام در سخن پیامبر(ص) به این معناست که دین یعنی همان برخورد نیکو با دیگران، به گونهای که اگر کسی برخورد شایسته با دیگران نداشته باشد، اصل وجود دین او مورد تردید قرار میگیرد.
همانگونه که ذکر شد، یکی از معیارهای شایستگی حسن خلق است؛ یعنی افرادی که دارای حسن خلق بوده و خوش برخورد هستند نسبت به افرادی که فاقد آن ویژگی هستند، شایستگی بیشتری دارند که مسئولیت و مدیریت سازمان و جامعه را به عهده گیرند؛ زیرا مدیران با برخورد شایسته و بایسته خود بهتر میتوانند مدیریت کنند؛ یعنی، دیگران را به کار گیرند. انبیا و اولیا: در دوران رسالت خود خوش برخوردترین افراد با همه افراد جامعه بودند و به خصوص پیامبر اکرم(ص) با برخورد شایسته خود توانست «آن مردم نیمهوحشی و تندخو و بداخلاق و پراکنده را به خود جذب کند و از آنها امتی و نیرومند و نمونه بسازد»[۵]. و این سیره پیامبر اکرم(ص) میتواند الگوی خوبی برای شیوه برخورد مدیران با مراجعه کنندگان باشد که با آنان برخورد شایسته و مناسب کنند: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۶]. لازم به یادآوری است که امروزه «خوش برخوردی» یکی از عوامل موفقیت سازمان به خصوص سازمانهای تجاری و بازرگانی، به شمار میآید؛ یعنی آنها از طریق جذب افراد خوشاخلاق و خوشبرخورد برای فروش و بازاریابی، سودهای کلانی را عاید سازمان میکنند. از نظر قرآن کریم، عمدهترین عامل جاذبه پیامبر(ص) برخوردهای خوب و شایسته ایشان بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾[۷].
از عبارت ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ﴾ استفاده میشود که «نرمخویی و خوشبرخوردی» یک ویژگی قابل تعلیم از ناحیه مدیر مافوق (خداوند) میباشد. خداوند این مرحمت و لطف را نسبت به پیامبر اکرم(ص) داشته، و او نیز با اختیار خود اینگونه مهربان و خوش برخورد شده است؛ از این رو، خداوند در ادامه آیه شیوه برخورد با افراد تحت مدیریت را به پیامبر اکرم(ص) میآموزد: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾[۸] یعنی: ای پیامبر، اگر در کارهای سیاسی و اجتماعی از آنها کوتاهی دیدی و با تو همکاری صادقانه نداشتند، باز هم حق نداری با آنها برخورد تندی داشته باشی؛ گذشتهها را نادیده بگیر و نسبت به آینده تلاش کن، از طریق شور و مشاوره به آنها شخصیت بده و رفتارشان را اصلاح کن. بنابراین، یکی از معیارهای شایستگی افراد که باید در امر گزینش سازمان به طور جدی مورد توجه مدیران و دولتمردان قرار گیرد، حسن خلق، یعنی خوشبرخوردی است. این ویژگی، همانگونه که در اولیا و انبیا به صورت بسیار برجسته وجود داشته و چه بسا با اخلاق نیکو و برخوردهای شایستهشان، افراد بسیاری را جذب اسلام کردند، در مدیران جامعه اسلامی نیز باید مورد عنایت قرار گیرد. با مطالعه سیره آن بزرگواران، نمونههای بسیاری را میتوان در تاریخ اسلام یافت که هدایت افراد انسانی از طریق اخلاق نیکو رخ داده است[۹].
منابع
پانویس
- ↑ فیض کاشانی، ملامحسن، محجة البیضا، ج۵، ص۹۶.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۳.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۴۲، ح۵۰۷۲.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۴ و ۶۵.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۶.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ چناری، امید، وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی، ص ۱۴۸.