حرم در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(←حرم) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = حرم | | موضوع مرتبط = حرم | ||
| عنوان مدخل = حرم | | عنوان مدخل = حرم | ||
| مداخل مرتبط = [[حرم در فقه سیاسی]] | | مداخل مرتبط = [[حرم در فقه سیاسی]] - [[حرم در فقه اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[خضر]] [[پیامبر]] از آن جهت به [[عمر]] جاویدان رسید که آب حیات [[زمزم]] نوشید<ref>صدوق، اکمال الدین، ص۳۹۰.</ref> و از دیدگان نااهل پنهان گشت تا همه سال [[شاهد]] مراسم و [[مناسک]] باشد<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref> و در [[امان]] به [[دعا]] بر [[مؤمنان]] بنشیند<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref> و مونس ولی [[زمان]] و [[حجت]] [[غائب]] عصر{{ع}} باشد<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref>. داوود و سلیمان نیز در این [[وادی]] طوبی نعلین [[دولت]] و [[ملک]] را از پا به در آورده و با انس، [[جن]]، طیر و ریاح به حج پرداختند<ref>وافی، ج۱۲، ص۱۶۲؛ کافی، ج۶، ص۲۱۳.</ref>. | [[خضر]] [[پیامبر]] از آن جهت به [[عمر]] جاویدان رسید که آب حیات [[زمزم]] نوشید<ref>صدوق، اکمال الدین، ص۳۹۰.</ref> و از دیدگان نااهل پنهان گشت تا همه سال [[شاهد]] مراسم و [[مناسک]] باشد<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref> و در [[امان]] به [[دعا]] بر [[مؤمنان]] بنشیند<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref> و مونس ولی [[زمان]] و [[حجت]] [[غائب]] عصر{{ع}} باشد<ref>بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.</ref>. داوود و سلیمان نیز در این [[وادی]] طوبی نعلین [[دولت]] و [[ملک]] را از پا به در آورده و با انس، [[جن]]، طیر و ریاح به حج پرداختند<ref>وافی، ج۱۲، ص۱۶۲؛ کافی، ج۶، ص۲۱۳.</ref>. | ||
[[عیسی]] روحاللّه گرچه فرصت حج نیافت، ولی هنگامی که از محل | [[عیسی]] روحاللّه گرچه فرصت حج نیافت، ولی هنگامی که از محل «صفائح» میگذشت تلبیه گفت و رو به [[قبله]] [[آمال]] با [[حاجیان]] همصدا شد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۸۵.</ref> او به هنگام بازگشت نیز به حج [[خانه خدا]] خواهد شتافت<ref>مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۷۲.</ref>. | ||
با نگاهی دیگر هر چند آمیخته با جنبههای مادی به موقعیت جغرافیایی این سرزمین میتوانیم به [[اسرار]] نهفته دیگری پی ببریم که به نوبه خود در [[میزان]] [[درک]] [[حقیقت]] این سرزمین و عمق بهرهگیری از [[برکات]] آن مؤثر است. از نظر [[تاریخی]] و جغرافیایی یاد «[[حرم]]» همواره با نام [[جزیرةالعرب]] همراه بوده است، شبهجزیرهای که میتواند تلاقی سه قاره بزرگ [[جهان]] باشد. | با نگاهی دیگر هر چند آمیخته با جنبههای مادی به موقعیت جغرافیایی این سرزمین میتوانیم به [[اسرار]] نهفته دیگری پی ببریم که به نوبه خود در [[میزان]] [[درک]] [[حقیقت]] این سرزمین و عمق بهرهگیری از [[برکات]] آن مؤثر است. از نظر [[تاریخی]] و جغرافیایی یاد «[[حرم]]» همواره با نام [[جزیرةالعرب]] همراه بوده است، شبهجزیرهای که میتواند تلاقی سه قاره بزرگ [[جهان]] باشد. |
نسخهٔ کنونی تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۳
مقدمه
اسم برای "مکّه" و اطراف آن[۱]، (تا محدوده مواقیت) و به صورت عام، اسم برای اماکن مقدس. ﴿أَوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقًا مِنْ لَدُنَّا﴾[۲].
"بیت الحرام" و "مسجدالحرام" بدین جهت به وصف حرام متصف شدهاند که بر جبابره تحریم شدهاند یا اینکه برخی امور حلال در اماکن دیگر در آنجا ممنوع و حرام شده است[۳].
کارهای ممنوع مربوط به حرم عبارتاند از[۴]:
- ورود کفار (کتابی و غیر آن) به داخل مسجدالحرام بنا به نص آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵]؛
- شکار جانوران در محدوده حرم؛
- خوردن گوشت شکار مطلقاً (شکار در داخل یا خارج حرم باشد)؛
- کشتن مطلق جانداران؛
- آزار و اذیت جانداران؛
- کندن، شکستن شاخه یا تنه یا ساقه درختان؛
- حمل اسلحه و نزاع؛
- خارج کردن سنگ یا ریگ از حرم؛
- ورود بدون احرام به حرم[۶].[۷]
حرم
مکانی مقدّس است که بر اساس مباحث فقه سیاسی، جنگ و جهاد در آن مکانها با محدودیتهایی مواجه است. یکی از تدابیر و خط مشی اصلی اسلام برای حذف جنگ و جلوگیری از آن در سیاست خارجی، محدودیت مکانی است. حرم از دیدگاه اسلام سرزمین مقدسی است که نه تنها اسرار تاریخ و سرنوشت انسان در آن رقم خورده است، بلکه تاریخ و سرنوشت زمین را نیز در دل خود نهفته دارد. جفاست اگر ناآشنا به موقعیت معنوی آن، حرمتش را پاس نداشت. از این رو اسلام برای این سرزمین احکام و مقررات خاصی مقرر داشته که از آن جمله حرمت قتال و خونریزی در آن است.
ماجرای آفرینش و تولد زمین به طرز شگفتانگیز و اسرارآمیز «دحوالارض» نشانه از آن دارد که سرزمین حرم چکیده اسرار تاریخ و سرنوشت زمین بوده و دربرگیرنده تمامی برکات، نعمتها و ویژگیهای وصفناپذیر آن است که هر چه این برکات و نعمتها شمارش شوند بر آن پایانی متصور نیست ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا﴾[۸].
سرزمین حرم که در آن اعمال حج انجام میشود، مناسبتی تنگاتنگ با اعلان برائت دارد؛ زیرا این سرزمین، جایی است که وحی و توحید از آن آغاز شده و مبارزه با شرک و پاکسازی مشرکان در آن انجام شده است. اگر کهکشان شیری را تجلیگاه آفرینش و منظومه شمسی را مظهر عظمت این کهکشان عظیم و زمین را مجمع رموز این منظومه بزرگ بدانیم با موقعیت «حرم» در آفرینش بیش از پیش آشنا میشویم.
قبل از هرکس این فرشتگان بودند که با عظمت و اسرار این سرزمین آشنا شدند و بر آنها که شاهد تولد شگفتانگیز زمین از درون این قطعه اسرارآمیز بودند، از همان ابتدا دل به عشق آن سپردند و نخستین خیل حاجیان حرم را تشکیل دادند «وَ كَانَ أَوَّلَ مَا حَجَّتْ إِلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ»[۹]. این عمل ملائکه برای انبیاء(ع) و همه انسانها سنت گشت تا روز واپسین قیامت[۱۰] وسیله کسب فیض و برکت برای انسان باشد.
فرشتگان که در ملکوت با بیت معمور آشنا بودند در حرم و بیت که محاذی آن بود[۱۱] ستونهای بیت را برافراشتند[۱۲].
اگر آدم ابوالبشر دهها بار حج خانه خدا به جا آورد[۱۳] و برای تشرف به این سرزمین پا را برهنه نمود[۱۴] به خاطر دستیابی به گنجهای نهان، برکات بیپایان و اسرار و رموز وصفناپذیر این سرزمین بوده است. آدم که از دستیابی به آن همه برکات و فیوضات «حرم» شگفتزده شده بود از خداوند خواست که آن را از ذریهاش دریغ ندارد و این دعاء مستجاب شد[۱۵].
نوح با کشتی خود بر بیت طواف کرد تا بر جودی استقرار یافت[۱۶] چون که بیت، عتیق بود و در آب، غرق نگردید[۱۷] تا یک بار دیگر ناجی انسانها از غرقاب هلاک باشد.
هود و صالح نیز به کرّات از برکات حرم متنعّم گشتند و پا بر این خان نعمت بیکران الهی نهادند[۱۸] و دیگر پیامبران خدا هر کدام به نوبه خود از آن بهرهها گرفتند و ره به نهانگاه اسرار آن یافتند و به معرفت خویش افزودند[۱۹].
ابراهیم و اسماعیل(ع) گرچه ارکان بیت را رفعت بخشیدند، اما نه نخستین زائر بیت بودند و نه آخرین آنها، ابراهیم مؤذن حج بود[۲۰] و مراسم و مناسکش کاملتر از گذشته و حجش با شکوهتر و بنیان توحیدیش استوارتر بود و به همین دلیل حج اسلام حج ابراهیمی لقب گرفت و لباف و مغز مراسم او صبغة توحیدی یافت.
خضر پیامبر از آن جهت به عمر جاویدان رسید که آب حیات زمزم نوشید[۲۱] و از دیدگان نااهل پنهان گشت تا همه سال شاهد مراسم و مناسک باشد[۲۲] و در امان به دعا بر مؤمنان بنشیند[۲۳] و مونس ولی زمان و حجت غائب عصر(ع) باشد[۲۴]. داوود و سلیمان نیز در این وادی طوبی نعلین دولت و ملک را از پا به در آورده و با انس، جن، طیر و ریاح به حج پرداختند[۲۵].
عیسی روحاللّه گرچه فرصت حج نیافت، ولی هنگامی که از محل «صفائح» میگذشت تلبیه گفت و رو به قبله آمال با حاجیان همصدا شد[۲۶] او به هنگام بازگشت نیز به حج خانه خدا خواهد شتافت[۲۷].
با نگاهی دیگر هر چند آمیخته با جنبههای مادی به موقعیت جغرافیایی این سرزمین میتوانیم به اسرار نهفته دیگری پی ببریم که به نوبه خود در میزان درک حقیقت این سرزمین و عمق بهرهگیری از برکات آن مؤثر است. از نظر تاریخی و جغرافیایی یاد «حرم» همواره با نام جزیرةالعرب همراه بوده است، شبهجزیرهای که میتواند تلاقی سه قاره بزرگ جهان باشد.
جزیرةالعرب در موقعیت جغرافیایی کنونی، کشورهای عربستان سعودی، یمن، قطر، امارات متحده، بحرین، عمان، کویت و اردن را شامل میشود و از نظر جغرافیدانان مسلمان[۲۸] دارای بخشهایی به نامهای: تهامه، حجاز، نجد، یمن، عروض، حضر موت و مهره است.
هماکنون «حرم» و «حرمین» در کشور عربستان سعودی قرار دارد با وسعتی بالغ بر ۲/۲۴۰/۰۰۰ کیلومتر مربع، هشتاد درصد شبه جزیره را تشکیل میدهد و جمعیت آن نزدیک به ۱۷ میلیون و آب و هوای آن گرم و سوزان است. در این کشور متجاوز از ۱۰ میلیون نخل خرما وجود دارد که از قدیم مواد غذایی عربستان به شمار میرفته است. عربستان سعودی از معادن، سرشار نفت و گاز برخوردار است که دومین صادر کننده نفت در جهان به حساب میآید[۲۹].[۳۰]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۲۲۱.
- ↑ «آیا ما به آنان در حرمی امن جایگاه ندادیم که فرآوردههای هر چیز را که رزقی از نزد ماست به سوی آن میآورند؟» سوره قصص، آیه ۵۷.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ محسن معینی، "حرم"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۹۲۴-۹۲۵.
- ↑ «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
- ↑ دایرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۲۴۰-۲۴۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۲۴.
- ↑ «و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۹، ص۴۲.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۹-۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۸۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۰۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۴۰، ص۹۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۳۶.
- ↑ تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۲۲۶.
- ↑ تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴.
- ↑ ﴿وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾ «و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیدهای که از هر راه دوری میرسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.
- ↑ صدوق، اکمال الدین، ص۳۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.
- ↑ بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.
- ↑ بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۹.
- ↑ وافی، ج۱۲، ص۱۶۲؛ کافی، ج۶، ص۲۱۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۸۵.
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ معجم البلدان، ج۲، ص۶۳.
- ↑ فقه سیاسی، ج۵، ص۸۴ و ۱۳۸ - ۱۴۲.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۶۷۷.