امامت امام حسن عسکری: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←نصوص) |
||
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسن عسکری | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[امامت امام حسن عسکری در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== | == دلائل [[امامت]] == | ||
=== افضلیت === | |||
{{اصلی|افضلیت امام حسن عسکری}} | |||
به دلیل آنکه بعد از [[امام هادی]] {{ع}}، تمامی [[فضایل]] و مکارم از قبیل [[علم]]، [[عصمت]]، [[زهد]]، کمال در عقلانیت، [[تدبر]]، [[شجاعت]] و... در [[امام عسکری]] جمع گردیده بود، او شایستهترین فرد زمان خویش برای تصدی [[مقام امامت]] بود<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۲، اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۱؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.</ref>. [[فضایل]] [[امام]] به اندازهای بود که دشمنان اهل بیت نیز به عظمت و بزرگی او اعتراف میکردند: "[[دوست]] و [[دشمن]]، از او به [[نیکی]] و شایستگی یاد و او را [[ستایش]] میکنند"<ref>{{عربی|"لَمْ أَرَ لَهُ وَلِيّاً وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الْقَوْلَ فِيهِ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِ"}}؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۳-۹۱۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۲۲۷.</ref> | |||
[[ | === [[نصوص]] === | ||
[[علی بن مهزیار]] گوید: به | پس از [[شهادت امام هادی]]{{ع}} در سال ۲۲۰ق، [[امام عسکری]]{{ع}} به امامت رسید. [[امامت امام عسکری]]{{ع}}، همانند دیگر [[امامان]]، با [[نص بر امامت]] ایشان از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام]] پیشین{{عم}} به [[اثبات]] رسیده بود. این نصوص شامل موارد ذیل میشوند: | ||
# [[حدیث لوح]] که در آن به نام هریک از امامان{{عم}} و نام مادرشان از جمله نام امام عسکری{{ع}} و نام مادرشان تصریح شده است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۵۳۲؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۴۰؛ همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۰۷.</ref>؛ | |||
# [[روایات]] امامان پیشین، درباره امامت امام عسکری{{ع}}. برای نمونه: | |||
##از [[امام کاظم]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: در سجده شکر [[نماز]]، نام امامان{{عم}} از جمله امام عسکری{{ع}} را ببرید و به آنها تولّا بجویید و از [[دشمنان]] آنان [[اعلام برائت]] و [[بیزاری]] کنید<ref>صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۹.</ref>. | |||
## از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده است که به دِعبِل خُزاعی فرمود: امام بعد از من، پسرم محمد و بعد از محمد، پسرش علی و بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش [[حجت]] قائمی است که همه باید در [[زمان]] غیبتش منتظرش باشند و در زمان ظهورش از وی [[اطاعت]] کنند<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. | |||
## [[صقر بن أبی دلف]] گفت: از [[حضرت جواد]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است و فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. سپس فرمود بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و امام منتظر است<ref>{{متن حدیث|إن الإمام بعدی ابنی علی أمره أمری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبیه و قوله قول أبیه و طاعته طاعة أبیه ثم قال إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۲۲۷.</ref> | |||
# از [[برترین]] [[دلایل نقلی]] [[امامت]] [[امام یازدهم]]، [[روایات]] [[امام هادی]] {{ع}} است که دو دستهاند: | |||
## روایاتی که [[امام هادی]] {{ع}} در پاسخ به اطرافیان، مبنی بر معرفی امام بعدی، برای رفع تصور اشتباه [[مردم]] که [[محمد]]، [[فرزند]] دیگرشان را [[امام]] بعدی میدانستند. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را به عنوان [[امام یازدهم]]، به [[شیعیان]] معرفی میکردند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۱.</ref>. | |||
###[[علی بن عمر نوفلی]] میگوید: همراه [[امام هادی]] {{ع}} در حیاط منزلشان بودم که [[محمد]]، از کنار ما گذشت. به ایشان گفت: فدایت شوم آیا او [[امام]] ما بعد از شماست؟ [[امام]] پاسخ دادند: خیر، بعد از من [[امام]] شما، فرزندم [[حسن]] است<ref>طبرسی، حسن بن فضل، اعلام الوری، ص۳۶۳.</ref>. | |||
###همچنین حضرت فرمود: امام بعد از من پسرم حسن و بعد از حسن، پسر او [[قائم]] خواهد بود<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۳.</ref>. همچنین گفتهاند امام هادی{{ع}} چهار ماه پیش از [[شهادت]] خود به امامت امام عسکری{{ع}} [[وصیت]] کرد و عدهای از یارانش را بر این امر [[گواه]] گرفت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. | |||
### [[علی بن مهزیار]] گوید: به حضرت ابی الحسن {{ع}} عرض کردم: اگر پیش [[آمدی]] کند ـ و پناه میبریم به خدا ـ [[مرجع]] کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|عَهْدِي إِلَى اَلْأَكْبَرِ مِنْ وَلَدَيَّ}}، [[عهد]] [[امامت]] من متعلق به پسر بزرگترم است<ref> کافی، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref>. | |||
### [[عبدالعظیم حسنی]] در [[حدیث]] عرض [[دین]] [[اعتقادات]] خود را خودت [[امام دهم]] {{ع}} ارائه میکند تا حضرت نظر داده و تصحیح فرماید، در ضمنِ موضوع [[امامان]] ۱۲ گانه نیز مطرح میشود و میگوید: {{عربی|و أقول إن الإمام و الخلیفة و ولی الأمر بعده أمر المؤمنین علی بن أبی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثم علی بن موسی ثم محمد بن علی ثم أنت یا مولای}}. [[امام هادی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|و مِنْ بَعْدِي اِبْنِيَ اَلْحَسَنُ}}. بعد درباره جانشین امام عسکری میفرماید: {{متن حدیث|لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۹۳-۹۵.</ref> | |||
## روایاتی که شامل وصایا، مکتوبات و سفارشهای [[امام هادی]] {{ع}} است، که در آن [[امام عسکری]] {{ع}} را به عنوان [[امام]] بعدی معرفی کردهاند<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۸؛ طبرسی، حسن بن فضل، اعلام الوری، ص۳۶۳.</ref>. [[امام هادی]] {{ع}} در یکی از نامههای خود به [[ابوبکر]] فهفکی اشاره میکند که شایستهترین فرد در میان [[آل محمد]]، فرزندم [[حسن]] (ابومحمد) است: او [[خلیفه]] پس از من است و امر [[امامت]] بعد از من به او منتهی میشود، پس از من هر آن چه را که نیاز داری از او بپرس<ref>اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۲.</ref>.<ref>[[ابوالفضل سلطان محمدی|سلطان محمدی، ابوالفضل]]و [[مهدی نجفی مقدم|نجفی مقدم، مهدی]]، [[امامت امام حسن عسکری (مقاله)|امامت امام حسن عسکری]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷.</ref> | |||
[[ | با وجود این [[نصوص]]، [[یاران]] و [[شیعیان]] [[امام هادی]]{{ع}} به [[امامت امام عسکری]]{{ع}} [[اقرار]] کردند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۴.</ref>؛ اما عدهای اندک به گرایشهای دیگری [[معتقد]] شدند<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۲۲۷.</ref>. | ||
[[ | === [[معجزات]] [[امام]] === | ||
[[امام عسکری]]{{ع}} صاحب معجزات و کراماتی بودند که در مواقع [[لزوم]]، آن حضرت از این طریق با [[اثبات]] تفوق و [[برتری]] خود در همه زمینههای [[علمی]] و غیرعلمی، دیگران را به [[شگفتی]] و اعجاب وادار میکرد و افراد به حقانیت آن حضرت پی میبردند. معجزات یکی از راههای اثبات [[امامت امامان معصوم]] بود. آگاهی از امور غیبی، اطلاع از اَجَل و پایان [[زندگی]] افراد و خبر دادن به آن، [[آگاهی]] به زبانهای مختلف، خبر دادن از قصد و [[باطن]] افراد با آگاهی از تصمیم افراد بر انجام کاری و ابراز آن از سوی امام عسکری{{ع}}، از جمله معجزات و [[کرامات]] امام عسکری{{ع}} بودهاند. | |||
بر این اساس، درباره معجزات امام عسکری{{ع}} [[ابوهاشم جعفری]] عالم برجسته و مورد اعتماد امام هادی{{ع}} و امام عسکری{{ع}}<ref>نجاشی، رجال، ص۱۵۶؛ خوبی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۲۲.</ref> میگوید: هیچ روزی به حضور امام ابوالحسن (امام هادی{{ع}}) و ابومحمد (امام عسکری{{ع}}) وارد نشدم مگر آنکه [[برهان]] و دلیلی درباره [[امامت]] ایشان را دیدم<ref>طبرسی، اعلام الوری، ص۳۷۵.</ref>. اما باید توجه داشت که با توجه به شرایط خاص امام و لزوم [[تقیه]]، کرامات و معجزات با رعایت مسائل امنیتی صورت میگرفت تا خطری متوجه آن حضرت و یا شیعیان نباشد؛ چنان که نقل کردهاند یکی از شیعیان به نام حسن بن اسماعیل با دو تن از شیعیان برای دیدار با امام [[عسکری]]{{ع}} به [[سامرا]] رفتند. حسن بن اسماعیل در مسیر امام{{ع}} قرار گرفت و برای [[اطمینان]] به امامت ایشان با خود [[نیت]] کرد که اگر آن حضرت قلنسوه (دستار و کلاه مخصوص) خود را از سر بردارد و دوباره بر خود بگذارد او [[حجت]] خداست و [[امام عسکری]]{{ع}} همین کار را انجام داد<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۵۴.</ref>. | |||
[[ | |||
[[ | بنا بر [[نقلی]] دیگر، [[محمد بن عباس]] گوید: ما درباره معجزههای [[امام حسن عسکری]]{{ع}} سخن میگفتیم که مردی [[ناصبی]] گفت: اگر وی نامه مرا که بدون دوات مینویسم، پاسخ داد میدانم که او [[امام]] است؛ ما نامهای نوشتیم و چند مسئله سؤال کردیم آن مرد هم روی کاغذی بدون مرکب نامهای نوشت و نامه او نیز جزء نامههای ما بود. نامهها را فرستادیم، امام جواب مسائل ما را داد و در نامهای اسم آن مرد و پدرش را نوشت. تا چشم این مرد به پاسخ امام عسکری{{ع}} افتاد، بیهوش شد و چون به هوش آمد، به [[امامت]] آن حضرت [[معتقد]] شد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۴۰.</ref>. | ||
از ابوحمزه نصیر خادم نقل کردهاند که میگفت: بارها شنیدم که امام عسکری{{ع}} با [[غلامان]] خود به زبان آنان سخن میگفت؛ با [[ترکها]]، به زبان ترکی و با [[رومیها]] به زبان [[رومی]] و با صقلبیها به زبان خود آنان سخن میگفت. وی گوید: من [[تعجب]] کردم و گفتم امام در [[مدینه]] متولد شده و تا پس از [[شهادت امام هادی]]{{ع}} با کسی ارتباط نداشته و کسی نیز وی را ندیده است چگونه او همه زبانها را میداند؟ من با خود چنین میگفتم که آن حضرت به من رو کرد و فرمود: [[خدای تبارک و تعالی]] حجت خود را از همه [[خلق]] از هر جهت ممتاز میکند و به او [[علم]] هر زبانی و علم نسبها و آجال و حوادث آینده را میدهد و اگر چنین نباشد، میان حجت و امام با رعیت و مأموم فرقی نیست<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۰۹؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱.</ref>. | |||
[[ | بر اساس گزارشی دیگر، ابوهاشم گوید: من از [[تنگدستی]] و [[ناتوانی]] خود نزد امام عسکری{{ع}} [[شکایت]] کردم و آن حضرت فرمود: [[خداوند]] آن را ادا میکند. سپس با تازیانه به [[زمین]] زد و کیسهای بیرون آورد که در آن پانصد دینار بود و آن را به من داد. این [[معجزات]] گاه سبب اسلام آوردن غیر [[مسلمانان]] نیز میشد. برای نمونه [[راهب]] دیر عاقول که از بزرگان [[مسیحیت]] و داناترین آنان بود، هنگامی که معجزات و کرامات امام حسن [[عسکری]]{{ع}} را شنید و از آن حضرت دید، [[اسلام]] [[اختیار]] کرد و [[لباس]] [[نصرانیت]] را از تن بیرون آورد و لباس سفیدی بر تن کرد. هنگامی که پزشک معروف (بختیشوع) از او درباره دست برداشتن از دینش (مسیحیت) پرسید، در جواب گفت: او ([[امام عسکری]]{{ع}}) را همچون [[مسیح]] و مانند او یافتم؛ لذا به دست او ([[مسلمان]] شدم). آری او مانند [[عیسی]] است در [[نشانهها]] و برهانهایش، آنگاه نزد [[حضرت عسکری]]{{ع}} رفت و ملازم او بود تا از [[دنیا]] رفت<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۲۲۸؛ [[ابوالفضل سلطان محمدی|سلطان محمدی، ابوالفضل]]و [[مهدی نجفی مقدم|نجفی مقدم، مهدی]]، [[امامت امام حسن عسکری (مقاله)|امامت امام حسن عسکری]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
* [[ادله امامت امام حسن عسکری کدامند؟ (پرسش)]] | * [[ادله امامت امام حسن عسکری کدامند؟ (پرسش)]] | ||
== | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[ابوالفضل سلطان محمدی|سلطان محمدی]] و [[مهدی نجفی مقدم|نجفی مقدم]]، [[امامت امام حسن عسکری (مقاله)|مقاله «امامت امام حسن عسکری»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']] | |||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | |||
# [[پرونده:IM010507.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش دوم ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
{{پایان}} | |||
== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:امامت سایر امامان]] | |||
[[رده:امام عسکری]] | |||
[[رده:مقالههای اولویت دو]] | |||
[[رده: | |||
[[رده: | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۷
دلائل امامت
افضلیت
به دلیل آنکه بعد از امام هادی (ع)، تمامی فضایل و مکارم از قبیل علم، عصمت، زهد، کمال در عقلانیت، تدبر، شجاعت و... در امام عسکری جمع گردیده بود، او شایستهترین فرد زمان خویش برای تصدی مقام امامت بود[۱]. فضایل امام به اندازهای بود که دشمنان اهل بیت نیز به عظمت و بزرگی او اعتراف میکردند: "دوست و دشمن، از او به نیکی و شایستگی یاد و او را ستایش میکنند"[۲].[۳]
نصوص
پس از شهادت امام هادی(ع) در سال ۲۲۰ق، امام عسکری(ع) به امامت رسید. امامت امام عسکری(ع)، همانند دیگر امامان، با نص بر امامت ایشان از سوی رسول خدا(ص) و امام پیشین(ع) به اثبات رسیده بود. این نصوص شامل موارد ذیل میشوند:
- حدیث لوح که در آن به نام هریک از امامان(ع) و نام مادرشان از جمله نام امام عسکری(ع) و نام مادرشان تصریح شده است[۴]؛
- روایات امامان پیشین، درباره امامت امام عسکری(ع). برای نمونه:
- از امام کاظم(ع) روایت شده است که فرمود: در سجده شکر نماز، نام امامان(ع) از جمله امام عسکری(ع) را ببرید و به آنها تولّا بجویید و از دشمنان آنان اعلام برائت و بیزاری کنید[۵].
- از امام رضا(ع) نقل شده است که به دِعبِل خُزاعی فرمود: امام بعد از من، پسرم محمد و بعد از محمد، پسرش علی و بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش حجت قائمی است که همه باید در زمان غیبتش منتظرش باشند و در زمان ظهورش از وی اطاعت کنند[۶].
- صقر بن أبی دلف گفت: از حضرت جواد (ع) شنیدم که میفرمود: امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است و فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. سپس فرمود بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و امام منتظر است[۷].[۸]
- از برترین دلایل نقلی امامت امام یازدهم، روایات امام هادی (ع) است که دو دستهاند:
- روایاتی که امام هادی (ع) در پاسخ به اطرافیان، مبنی بر معرفی امام بعدی، برای رفع تصور اشتباه مردم که محمد، فرزند دیگرشان را امام بعدی میدانستند. امام حسن عسکری (ع) را به عنوان امام یازدهم، به شیعیان معرفی میکردند[۹].
- علی بن عمر نوفلی میگوید: همراه امام هادی (ع) در حیاط منزلشان بودم که محمد، از کنار ما گذشت. به ایشان گفت: فدایت شوم آیا او امام ما بعد از شماست؟ امام پاسخ دادند: خیر، بعد از من امام شما، فرزندم حسن است[۱۰].
- همچنین حضرت فرمود: امام بعد از من پسرم حسن و بعد از حسن، پسر او قائم خواهد بود[۱۱]. همچنین گفتهاند امام هادی(ع) چهار ماه پیش از شهادت خود به امامت امام عسکری(ع) وصیت کرد و عدهای از یارانش را بر این امر گواه گرفت[۱۲].
- علی بن مهزیار گوید: به حضرت ابی الحسن (ع) عرض کردم: اگر پیش آمدی کند ـ و پناه میبریم به خدا ـ مرجع کیست؟ فرمود: «عَهْدِي إِلَى اَلْأَكْبَرِ مِنْ وَلَدَيَّ»، عهد امامت من متعلق به پسر بزرگترم است[۱۳].
- عبدالعظیم حسنی در حدیث عرض دین اعتقادات خود را خودت امام دهم (ع) ارائه میکند تا حضرت نظر داده و تصحیح فرماید، در ضمنِ موضوع امامان ۱۲ گانه نیز مطرح میشود و میگوید: و أقول إن الإمام و الخلیفة و ولی الأمر بعده أمر المؤمنین علی بن أبی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثم علی بن موسی ثم محمد بن علی ثم أنت یا مولای. امام هادی (ع) میفرماید: «و مِنْ بَعْدِي اِبْنِيَ اَلْحَسَنُ». بعد درباره جانشین امام عسکری میفرماید: «لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[۱۴].[۱۵]
- روایاتی که شامل وصایا، مکتوبات و سفارشهای امام هادی (ع) است، که در آن امام عسکری (ع) را به عنوان امام بعدی معرفی کردهاند[۱۶]. امام هادی (ع) در یکی از نامههای خود به ابوبکر فهفکی اشاره میکند که شایستهترین فرد در میان آل محمد، فرزندم حسن (ابومحمد) است: او خلیفه پس از من است و امر امامت بعد از من به او منتهی میشود، پس از من هر آن چه را که نیاز داری از او بپرس[۱۷].[۱۸]
- روایاتی که امام هادی (ع) در پاسخ به اطرافیان، مبنی بر معرفی امام بعدی، برای رفع تصور اشتباه مردم که محمد، فرزند دیگرشان را امام بعدی میدانستند. امام حسن عسکری (ع) را به عنوان امام یازدهم، به شیعیان معرفی میکردند[۹].
با وجود این نصوص، یاران و شیعیان امام هادی(ع) به امامت امام عسکری(ع) اقرار کردند[۱۹]؛ اما عدهای اندک به گرایشهای دیگری معتقد شدند[۲۰].
معجزات امام
امام عسکری(ع) صاحب معجزات و کراماتی بودند که در مواقع لزوم، آن حضرت از این طریق با اثبات تفوق و برتری خود در همه زمینههای علمی و غیرعلمی، دیگران را به شگفتی و اعجاب وادار میکرد و افراد به حقانیت آن حضرت پی میبردند. معجزات یکی از راههای اثبات امامت امامان معصوم بود. آگاهی از امور غیبی، اطلاع از اَجَل و پایان زندگی افراد و خبر دادن به آن، آگاهی به زبانهای مختلف، خبر دادن از قصد و باطن افراد با آگاهی از تصمیم افراد بر انجام کاری و ابراز آن از سوی امام عسکری(ع)، از جمله معجزات و کرامات امام عسکری(ع) بودهاند.
بر این اساس، درباره معجزات امام عسکری(ع) ابوهاشم جعفری عالم برجسته و مورد اعتماد امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)[۲۱] میگوید: هیچ روزی به حضور امام ابوالحسن (امام هادی(ع)) و ابومحمد (امام عسکری(ع)) وارد نشدم مگر آنکه برهان و دلیلی درباره امامت ایشان را دیدم[۲۲]. اما باید توجه داشت که با توجه به شرایط خاص امام و لزوم تقیه، کرامات و معجزات با رعایت مسائل امنیتی صورت میگرفت تا خطری متوجه آن حضرت و یا شیعیان نباشد؛ چنان که نقل کردهاند یکی از شیعیان به نام حسن بن اسماعیل با دو تن از شیعیان برای دیدار با امام عسکری(ع) به سامرا رفتند. حسن بن اسماعیل در مسیر امام(ع) قرار گرفت و برای اطمینان به امامت ایشان با خود نیت کرد که اگر آن حضرت قلنسوه (دستار و کلاه مخصوص) خود را از سر بردارد و دوباره بر خود بگذارد او حجت خداست و امام عسکری(ع) همین کار را انجام داد[۲۳].
بنا بر نقلی دیگر، محمد بن عباس گوید: ما درباره معجزههای امام حسن عسکری(ع) سخن میگفتیم که مردی ناصبی گفت: اگر وی نامه مرا که بدون دوات مینویسم، پاسخ داد میدانم که او امام است؛ ما نامهای نوشتیم و چند مسئله سؤال کردیم آن مرد هم روی کاغذی بدون مرکب نامهای نوشت و نامه او نیز جزء نامههای ما بود. نامهها را فرستادیم، امام جواب مسائل ما را داد و در نامهای اسم آن مرد و پدرش را نوشت. تا چشم این مرد به پاسخ امام عسکری(ع) افتاد، بیهوش شد و چون به هوش آمد، به امامت آن حضرت معتقد شد[۲۴].
از ابوحمزه نصیر خادم نقل کردهاند که میگفت: بارها شنیدم که امام عسکری(ع) با غلامان خود به زبان آنان سخن میگفت؛ با ترکها، به زبان ترکی و با رومیها به زبان رومی و با صقلبیها به زبان خود آنان سخن میگفت. وی گوید: من تعجب کردم و گفتم امام در مدینه متولد شده و تا پس از شهادت امام هادی(ع) با کسی ارتباط نداشته و کسی نیز وی را ندیده است چگونه او همه زبانها را میداند؟ من با خود چنین میگفتم که آن حضرت به من رو کرد و فرمود: خدای تبارک و تعالی حجت خود را از همه خلق از هر جهت ممتاز میکند و به او علم هر زبانی و علم نسبها و آجال و حوادث آینده را میدهد و اگر چنین نباشد، میان حجت و امام با رعیت و مأموم فرقی نیست[۲۵].
بر اساس گزارشی دیگر، ابوهاشم گوید: من از تنگدستی و ناتوانی خود نزد امام عسکری(ع) شکایت کردم و آن حضرت فرمود: خداوند آن را ادا میکند. سپس با تازیانه به زمین زد و کیسهای بیرون آورد که در آن پانصد دینار بود و آن را به من داد. این معجزات گاه سبب اسلام آوردن غیر مسلمانان نیز میشد. برای نمونه راهب دیر عاقول که از بزرگان مسیحیت و داناترین آنان بود، هنگامی که معجزات و کرامات امام حسن عسکری(ع) را شنید و از آن حضرت دید، اسلام اختیار کرد و لباس نصرانیت را از تن بیرون آورد و لباس سفیدی بر تن کرد. هنگامی که پزشک معروف (بختیشوع) از او درباره دست برداشتن از دینش (مسیحیت) پرسید، در جواب گفت: او (امام عسکری(ع)) را همچون مسیح و مانند او یافتم؛ لذا به دست او (مسلمان شدم). آری او مانند عیسی است در نشانهها و برهانهایش، آنگاه نزد حضرت عسکری(ع) رفت و ملازم او بود تا از دنیا رفت[۲۶].
پرسشهای وابسته
منابع
- سلطان محمدی و نجفی مقدم، مقاله «امامت امام حسن عسکری»، دانشنامه کلام اسلامی
- زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲
پانویس
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۲، اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۱؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.
- ↑ "لَمْ أَرَ لَهُ وَلِيّاً وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الْقَوْلَ فِيهِ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِ"؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۳-۹۱۶.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۵۳۲؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۴۰؛ همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۰۷.
- ↑ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۳.
- ↑ «إن الإمام بعدی ابنی علی أمره أمری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبیه و قوله قول أبیه و طاعته طاعة أبیه ثم قال إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۱.
- ↑ طبرسی، حسن بن فضل، اعلام الوری، ص۳۶۳.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۶.
- ↑ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۹۳-۹۵.
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۸؛ طبرسی، حسن بن فضل، اعلام الوری، ص۳۶۳.
- ↑ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۲.
- ↑ سلطان محمدی، ابوالفضلو نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۱۵۶؛ خوبی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۲۲.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ص۳۷۵.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۵۴.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۴۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۰۹؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۲۲۸؛ سلطان محمدی، ابوالفضلو نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷.