مقام صراط الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{مقام معصوم}}
| موضوع مرتبط = مقام معصوم
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مقام معصوم]]''' و مرتبط با مدخل '''[[صراط]]''' است. مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صراط الهی در قرآن]] | [[صراط الهی در حدیث]] | [[صراط الهی در عرفان اسلامی]] | [[صراط مستقیم بودن معصوم]] | [[درجات قرب الهی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[صراط الهی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[مقام]] [[صراط الهی]] است که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{عربی|" وَ صِرَاطَهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} آمده است.
از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} مقام صراط الهی است که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|وَ صِرَاطَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}} آمده است.


==[[مقام صراط الهی]] در [[زیارت جامعه کبیره]]==
== معناشناسی ==
*از ویژگی‌های [[امامان معصوم]]{{عم}} در [[زیارت جامعه کبیره]] آن است که این [[انوار]] تابناک، [[صراط]] الهی‌اند<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۷.</ref>.
صراط در لغت به معنای [[راه راست]] و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است؛ لذا [[قلب]] سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.


==واژه شناسی لغوی==
"مستقیم‌" اسم فاعل [[استقامت]] از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و [[پایداری]] می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق [[حق]] را به آن تشبیه کرده‌اند‌<ref>مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.</ref>.
*صراط در لغت به معنای راه راست و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است، لذا قلب سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.
* "مستقیم‌" اسم فاعل استقامت از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و پایداری می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌<ref>مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.</ref>
*صراط در لغت به معنای راه راست و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است، لذا قلب سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.
* "مستقیم‌" اسم فاعل استقامت از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و پایداری می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌<ref>مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.</ref>
*برخی از عالمان لغت، ریشه "[[صراط]]" را "سراط" می‌دانند که در اصل لغت به معنای "بلعیدن" است و تبدیل سین به صاد، ناشی از تناسب آن با طاء است<ref>تهذیب اللغه، ج۱۲، ۳۳۰ - ۳۲۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۷.</ref>.
*و راز این‌که به بزرگراه، "[[صراط]]" می‌گویند این است که به جهت فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در خود می‌کشد و گویا که او را می‌بلعد<ref>وبعض اهل العلم یقول: السراط مشتقّ من ذلک لانّ الذاهب فیه یغیب غیبة الطعام المسترط؛ معجم مقاییس اللغه، ص۴۹۱.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۷.</ref>.
*مؤلّف التحقیق، واژه "[[صراط]]" را مستقلّ از "سراط" می‌داند<ref>والظاهر انّ کلمة الصراط مستقلّة فی نفسها غیر مبدّلة من السراط؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ۲۲۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>.
*دلیلش این است که "[[صراط]]" مشتقّات ندارد، اما "سراط" دارد. به هر حال، آنچه در آن تردید نیست این است که معنای این واژه "راه روشن و وسیع است؛ چه آن‌که مادّی باشد، یا معنوی" و الزاماً معنای استقامت در آن نیست که اگر به معنای آن بود، وصف مستقیم برای آن تأکید می‌شد، گرچه تأکید بودن مانعی ندارد لکن تأسیس بهتر از تأکید است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>.


==[[صراط مستقیم]] کدام است؟==
برخی از [[عالمان]] لغت، ریشه "صراط" را "سراط" می‌دانند که در اصل لغت به معنای "بلعیدن" است و تبدیل سین به صاد، ناشی از تناسب آن با طاء است<ref>تهذیب اللغه، ج۱۲، ۳۳۰ ـ ۳۲۹.</ref> و راز اینکه به بزرگراه، "[[صراط]]" می‌گویند این است که به جهت فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در خود می‌کشد و گویا که او را می‌بلعد<ref>وبعض اهل العلم یقول: السراط مشتقّ من ذلک لانّ الذاهب فیه یغیب غیبة الطعام المسترط؛ معجم مقاییس اللغه، ص۴۹۱.</ref>. مؤلّف التحقیق، واژه "صراط" را مستقلّ از "سراط" می‌داند<ref>والظاهر انّ کلمة الصراط مستقلّة فی نفسها غیر مبدّلة من السراط؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ۲۲۸.</ref>.
*از آن‌جا که انسان موجودی است پیوسته در تلاش و حرکت، یا سرانجام به راه سعادت که همان "صراط مستقیم" است، می‌رسد و یا به راهی می‌رود که او را به نیستی و تباهی می‌کشاند و آن "صراط جحیم" است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>.
*در قرآن از "[[صراط مستقیم]]" گاه به {{متن قرآن| الصِّرَاطِ السَّوِيِّ }}<ref> سوره طه، آیه:۱۳۵.</ref> گاه به {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ }}<ref> سوره شوری، آیه:۵۳.</ref> و گاه به  {{متن قرآن| صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref> سوره حج، آیه:۲۴.</ref> توصیف شده است و آن همان "دین قیم الهی" است که عهده‌دار هدایت انسان‌هاست<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>. در سوره انعام می‌فرماید: {{متن قرآن| قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا }}<ref>بگو: خداوند مرا به [[صراط مستقیم]] هدایت کرده، به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۱.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>.
*و از آن‌جا که تبلور این دین در عبودیّت و بندگی پروردگار عالم و تسلیم بودن در برابر اوست، "[[صراط مستقیم]]" به عبودیّت و اعتصام بر او تفسیر شده است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۹.</ref>.
*{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref>همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، تنها او را پرستش کنید که راه راست همین است؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۱.</ref>، {{متن قرآن| وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref>آیا با شما عهد نکردم که مرا بپرستید؟! این راه مستقیم است؛ سوره يس، آیه:۶۱.</ref>، {{متن قرآن| وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref>و هرکس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست هدایت شده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref> به این ترتیب، دین واقعی الهی، یک دین بیشتر نیست و آن "اسلام" است که: {{متن قرآن| إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ  }}<ref> همانا دین نزد خدا اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۹.</ref>. ستون فقرات دعوت همه انبیا، بندگی خداوند بوده که نامش "اسلام" است، لذا "اسلام" مکتب همه انبیا بوده، تفاوت‌ها در اصول نیست، در شرایع و دستورات است که به تناسب زمان‌ها و مکان‌ها مختلف بوده است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۹.</ref>. واژه "[[اسلام]]" به معنای "[[تسلیم]]" است و معنای آیه این است که آیین حقیقی در پیشگاه خدا همان تسلیم در برابر فرمان اوست و روح دین در هر عصر و زمان چیزی جز تسلیم بودن در برابر حق نیست؛ یعنی همان عبودیّت و بندگی، به این ترتیب "اسلام" مکتب همه انبیا بوده است. آری، اقتضائات زمان‌ها متفاوت بوده است لذا این "شرایع"اند که متفاوت‌اند نه "ادیان الهی"، ما یک دین الهی بیشتر نداریم و آن اسلام است و تفاوت‌ها در شریعت است. {{متن قرآن|  لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا }}<ref> ما برای هرکدام از شما آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ سوره مائده، آیه: ۴۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۰۹.</ref>.
*در سوره انعام، آیه ۱۵۳، پس از آن‌که مواردی از احکام شرع مقدّس اسلام به نحو کلّی ذکر می‌شود، چنین است: {{متن قرآن| وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق، دور می‌سازد، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌کند، شاید تقوا پیشه کنید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۳.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۰.</ref>.
*در چندین آیه از قرآن، برترین مشخّصه "صراط مستقیم" را این‌گونه بیان می‌کند: راهی که هدایت‌گر به آن، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و راهی که جلودار آن، آن پیامبر بزرگ است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۰.</ref>. {{متن قرآن|  وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و به طور قطع، تو آنان را به راه راست دعوت می‌کنی؛ سوره مؤمنون، آیه: ۷۳.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۰.</ref>.


==منحرفان از [[صراط مستقیم]]==
دلیلش این است که "صراط" مشتقّات ندارد، اما "سراط" دارد. به هر حال، آنچه در آن تردید نیست این است که معنای این واژه "راه روشن و وسیع است؛ چه آنکه مادّی باشد، یا [[معنوی]]" و الزاماً معنای [[استقامت]] در آن نیست که اگر به معنای آن بود، وصف مستقیم برای آن تأکید می‌شد، گرچه تأکید بودن مانعی ندارد لکن تأسیس بهتر از تأکید است<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref>.
*در آیه بعدی، "منحرفان از [[صراط مستقیم]]" هم معرّفی شده‌اند: {{متن قرآن| وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ }}<ref> و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، به‌طور مسلّم از این صراط منحرف‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۷۴.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۰.</ref>.
*در سوره شوری می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ}}<ref> و تو مسلّماً به راه راست هدایت می‌کنی؛ راه خداوندی که تمام آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست، آگاه باشید که همه کارها تنها به سوی خدا باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲ - ۵۳.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۱.</ref>.
*به این ترتیب، این واقعیّت بر مسند نشست که "[[صراط مستقیم]]، همان اسلام" است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۱.</ref>.


==[[امامان معصوم]]{{عم}}؛ تجلّی اسلام==
== [[صراط مستقیم]] کدام است؟ ==
*اینک وقت آن است که به اثبات این مدّعا بپردازیم که [[امامان معصوم]]{{عم}} تجلّی اسلام‌اند؛ یعنی اگر انسان بخواهد تمام اسلام را در سیمای یک انسان ببیند، آن انسان "[[امام]] [[معصوم]]{{ع}}" است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۱.</ref>.
از آنجا که [[انسان]] موجودی است پیوسته در تلاش و حرکت، یا سرانجام به راه [[سعادت]] که همان "صراط مستقیم" است، می‌رسد و یا به راهی می‌رود که او را به نیستی و [[تباهی]] می‌کشاند و آن "صراط [[جحیم]]" است.
*تمام روایاتی که [[امامان معصوم]]{{عم}} را {{عربی|" أَبْوَابُ‏ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>معانی الأخبار، ص۳۵؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۳، ح ۲.</ref> {{عربی|" عُرَفَاءُ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص۲۳۳.</ref> {{عربی|" أَرْكَانَ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۹۶، ح ۲.</ref> {{عربی|"ارکان العالم"}}<ref>اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص۱۶۰.</ref> و ... معرّفی می‌کنند، می‌توانند شاهدی بر این مدّعا باشند، نیز همه روایاتی که می‌گوید: "دین به آنان گشوده شده و به آنان ختم می‌گردد"<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۱.</ref>.
*نیز روایاتی که در ذیل آیه ۱۱۹ از سوره توبه نقل شده: {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> رسیده است که مقصود از "صادقان" تنها "امامان معصوم‌اند"<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۰ - ۱۶۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*همه اینها گویای آن است که [[امامان معصوم]]{{عم}} تجسّم تمام دین و مکتب‌اند، به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که: [[امامان]]، صراط مستقیم‌اند، این حقیقتی است که در ده‌ها روایت به آن تصریح شده است<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*[[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نقل می‌کند که: "خداوند، [[امام علی|علی]]{{ع}} و همسرش [[فاطمه زهرا]]{{س}} و فرزندان او را حجّت‌های الهی بر خلقش قرار داده و آنان درهای علم در امّت من هستند، هرکس به وسیله آنان هدایت شود، به صراط مستقیم هدایت شده است"<ref>{{عربی|" إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ‏ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ  {{متن قرآن|هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }} "}}؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح۸۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*[[ابن عباس]] از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل می‌کند که به [[امام علی|حضرت علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} فرمود<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>: "تو راه روشن و صراط مستقیم و رهبر مؤمنان هستی"<ref>{{عربی|" أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ الْوَاضِحُ‏ وَ أَنْتَ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح ۸۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*حضرت [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: "خداوند، ما رهبران دینی و الهی را درهای وصول به معرفتش، صراط، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد، قرار داده؛ بنابراین، کسانی که از ولایت ما منحرف گردند، یا دیگری را بر ما برگزینند، از صراط حق منحرف‌اند"<ref>{{عربی|" إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ... جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ {{متن قرآن| عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}} ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۸۴، ح ۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۳.</ref>.
*در تفسیر آیه شریفه {{متن قرآن| اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶.</ref> در روایات متعدّدی رسیده است که مراد از این "صراط مستقیم"، راه [[پیامبر]] {{صل}} و ذرّیّه پاک اوست؛ چون مراد از {{متن قرآن| أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ }}<ref> نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۷.</ref> آنان هستند<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۳.</ref>.
*حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "به خدا سوگند! [[صراط مستقیم]]، ماییم"<ref>{{عربی|" وَ اللَّه نَحْنُ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۱۷.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۴.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ [[مفضّل بن عمر]] که از معنای "صراط" پرسیده بود فرمود: "[[صراط مستقیم]] راه معرفت به سوی خداوند است که به صراط در دنیا و آخرت تقسیم می‌شود؛ صراط در دنیا همان [[امام]] واجب‌الاطاعه و صراط آخرت، پلی است که از دوزخ عبور می‌کند، هرکس صراط دنیا [[امام]] واجب‌الاطاعه را بشناسد و از او پیروی کند، از صراط آخرت به آسانی عبور خواهد کرد، اما کسی که در شناخت [[امام]] معصوم، یا پیروی از او کوتاهی کند، پایش بر قیامت خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد"<ref>{{عربی|" هُوَ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِي الدُّنْيَا وَ صِرَاطٌ فِي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} تفسیر نورالثقلین: ۱ / ۱۸ - ۱۷.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۱۴.</ref>.


==[[اهل بیت]]{{عم}}؛ صراط اقوم==
در [[قرآن]] از "صراط مستقیم" گاه به {{متن قرآن|الصِّرَاطِ السَّوِيِّ}}<ref>«راه میانه» سوره طه، آیه ۱۳ ۵.</ref>گاه به {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ}}<ref>«راه خداوند» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref> و گاه به {{متن قرآن|صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref>«ستوده راهنمایی شده‌اند» سوره حج، آیه ۲۴.</ref> توصیف شده است و آن همان "[[دین قیم]] [[الهی]]" است که عهده‌دار [[هدایت]] انسان‌هاست<ref>در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۰۸.</ref>. در [[سوره انعام]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا}}<ref>«بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref> و از آنجا که تبلور این [[دین]] در [[عبودیّت]] و [[بندگی]] [[پروردگار]] عالم و [[تسلیم]] بودن در برابر اوست، "[[صراط مستقیم]]" به عبودیّت و اعتصام بر او [[تفسیر]] شده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن| وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref>آیا با شما عهد نکردم که مرا بپرستید؟! این راه مستقیم است؛ سوره يس، آیه۶۱.</ref>، {{متن قرآن| وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref>و هرکس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست هدایت شده است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> به این ترتیب، [[دین]] [[واقعی]] [[الهی]]، یک دین بیشتر نیست و آن "[[اسلام]]" است که: {{متن قرآن| إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}}<ref> همانا دین نزد خدا اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>.
*دیگر مصداق برجسته "[[صراط مستقیم]]"، [[اهل بیت]]{{عم}} هستند. "[[صراط مستقیم]]" دو بخش ضروری دارد<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۱۹.</ref>: ۱. آیین‌نامه<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۱۹.</ref>. ۲. الگو<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۱۹.</ref>.
*آیین‌نامه [[صراط مستقیم]]، "قرآن" است: {{متن قرآن| إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ }}<ref> بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد؛ سوره اسراء، آیه: ۹.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۱۹.</ref>.
*"استوارترین"، هم در عرصه اعتقادی و اخلاقی و هم در عرصه عملی. معنای این سخن این است که: این قرآن در تمامی مواردی که بشر نیاز به هدایت دارد، راهنمایی و خطّ کلّی را مشخّص می‌کند؛ مقصود، این است که قرآن، سخن از هدایت به بهترین راه دارد و معنایش این نیست که: در ریز موارد، اظهار نظر کند، به عنوان نمونه این‌که قرآن درباره این‌که در نظام اسلامی چه سلاحی باید ساخت، یا تهیّه کرد -موشک، تانک، توپ و ...- نظر نمی‌دهد، اما این‌که سیاست نظام اسلامی در عرصه نظامی تهاجمی باشد، یا بازدارنده نظر می‌دهد و می‌گوید: باید سیاست نظام اسلامی در این عرصه بازدارنده باشد: {{متن قرآن| وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ }}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه: ۶۰.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۱۹.</ref>.
* {{متن قرآن|تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}} خطّ کلّی و به اصطلاح "استراتژی" است. به هر حال، قرآن آیین‌نامه زندگی سعادتمندانه در تمامی عرصه‌هاست، عرضه این آیین‌نامه منهای الگو، ناقص است. به دیگر عبارت، آیین‌نامه برنامه می‌دهد، خروجی این برنامه کدام است؟ آن الگوست. بر همین اساس است که طبق روایت معتبر و مشهور "ثقلین" قرآن و عترت دو یادگار نفیس [[پیامبر]]{{صل}} بعد از حضرت هستند.{{عربی|" أَنْتُمُ‏ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} با این تحلیل معنای خود را می‌یابد<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۰.</ref>.


==[[امامان معصوم]]{{عم}}؛ [[صراط مستقیم]]==
ستون فقرات [[دعوت]] همه [[انبیا]]، بندگی [[خداوند]] بوده که نامش "اسلام" است؛ لذا "اسلام" [[مکتب]] همه انبیا بوده، تفاوت‌ها در اصول نیست، در [[شرایع]] و [[دستورات]] است که به تناسب زمان‌ها و مکان‌ها مختلف بوده است<ref>در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۰۹.</ref>. واژه "اسلام" به معنای "تسلیم" است و معنای [[آیه]] این است که [[آیین]] [[حقیقی]] در پیشگاه [[خدا]] همان تسلیم در برابر [[فرمان]] اوست و [[روح]] دین در هر عصر و [[زمان]] چیزی جز تسلیم بودن در برابر [[حق]] نیست؛ یعنی همان عبودیّت و بندگی، به این ترتیب "اسلام" مکتب همه [[انبیا]] بوده است. آری، اقتضائات زمان‌ها متفاوت بوده است لذا این "[[شرایع]]"اند که متفاوت‌اند نه "[[ادیان الهی]]"، ما یک [[دین الهی]] بیشتر نداریم و آن [[اسلام]] است و تفاوت‌ها در [[شریعت]] است. {{متن قرآن| لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}<ref> ما برای هرکدام از شما آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.
*[[امامان معصوم]]{{ع}} [[صراط مستقیم]]‌اند و پیروی راه آنان است که انسان را به ساحل نجات؛ ساحل پیروزی و ساحل موفّقیّت می‌رساند<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۰.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} خطاب به مولا [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: "ای علی! ... تو راه به سوی خدایی، تو آن خبر بزرگی و تو آن راه استواری"<ref>{{عربی|" يَا عَلِيُّ! أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَنْتَ‏ النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ  ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶، ح ۱۳</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۰.</ref>.
*این تعبیر، اختصاص به حضرت مولا [[امام علی|علی]]{{ع}} ندارد، همه [[امامان معصوم]]{{عم}} "[[صراط مستقیم]]"اند. حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "به خدا سوگند! ماییم راه راست. به خدا سوگند! ما همان کسانی هستیم که خداوند بندگان را به پیروی از ایشان فرمان داده است، پس هرکس می‌خواهد، این راه را بگیرد"<ref>{{عربی|"نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ- وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِمْ- فَمَنْ شَاءَ فَلْيَأْخُذ هُنَا"}}؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۶۵.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۱.</ref>.
*در ذیل آیه ۱۶ از سوره جن که می‌فرماید: {{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا }}<ref> و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند  آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛ سوره جن، آیه: ۱۶.</ref>، در روایتی از حضرت [[امام باقر]]{{ع}} این راه، راه حضرت [[امام علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} و فرزندان معصومش{{عم}} و اطاعت از آنان در امر و نهیشان معرّفی شده است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۰، ح ۱.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۱.</ref>.
*از متن این تفسیر، این استنباط هم زاده می‌شود که چنانچه قرآن، کتاب جاوید هدایت بشریّت است، [[اهل بیت]]{{عم}} هم الگوی همیشه در گستره اعصار و قرون هستند و همان‌گونه که قرآن، همیشه تازه و باطراوت است، [[اهل بیت]]{{عم}} هم همین ویژگی را دارند؛ گذشت زمان نه تنها غباری بر چهره نورانی آنان نمی‌نشاند بلکه چهره آنان را شفّاف‌تر به بشریّت نشان می‌دهد، به عنوان نمونه تفسیر صلح حضرت [[امام مجتبی]]{{ع}} و تبیین واقعی آن، دغدغه همیشه علاقه‌مندان به [[اهل بیت]]{{عم}} بود، کتاب‌ها نوشته و مقالات فراوانی تدوین شد، ولی پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام خمینی در سال ۱۳۶۷، تصویر عملی و شفّاف شرایطی شد که حضرت [[امام مجتبی]]{{ع}} صلح را پذیرفت. این تفسیر عینی صلح حضرت [[امام حسن]]{{ع}} شد<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۱.</ref>.
*همچنین این سؤال دائمی که آیا [[امام حسین]]{{ع}} می‌دانست پایان راهش شهادت است یا خیر؟ پاسخ می‌دادیم که: به شهادت ده‌ها دلیل قطعی، حضرت یقین به شهادت داشت. می‌پرسیدند: اگر چنین است، پس چگونه حضرت به استقبال شهادت رفت؟ رزمندگان غیور هشت سال دفاع مقدّس، به صورت عملی، پاسخ این سؤال را دادند آن‌جا که تکلیف است باید به استقبال شهادت رفت و آنان به تأسّی به مولای خود حضرت سیّد و سالار شهیدان، به استقبال شهادت رفتند<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۲۲.</ref>.


==منابع==
در [[سوره انعام]]، [[آیه]] ۱۵۳، پس از آنکه مواردی از [[احکام شرع]] [[مقدّس]] اسلام به نحو کلّی ذکر می‌شود، چنین است: {{متن قرآن| وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref> و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق، دور می‌سازد، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌کند، شاید تقوا پیشه کنید؛ سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
{{ستون-شروع|1}}
* [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']]
{{پایان}}


==پانویس==
در چندین آیه از [[قرآن]]، [[برترین]] مشخّصه "[[صراط مستقیم]]" را این‌گونه بیان می‌کند: راهی که [[هدایت‌گر]] به آن، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و راهی که جلودار آن، آن [[پیامبر]] بزرگ است<ref>در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۰.</ref>. {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و به طور قطع، تو آنان را به راه راست دعوت می‌کنی؛ سوره مؤمنون، آیه ۷۳.</ref>.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۰۸ ـ ۱۱۰.</ref>
{{پانویس2}}
 
== [[منحرفان]] از صراط مستقیم ==
در آیه بعدی، "منحرفان از صراط مستقیم" هم معرّفی شده‌اند: {{متن قرآن| وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref> و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، به‌طور مسلّم از این صراط منحرف‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه ۷۴.</ref>. در [[سوره شوری]] می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ}}<ref> و تو مسلّماً به راه راست هدایت می‌کنی؛ راه خداوندی که تمام آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست، آگاه باشید که همه کارها تنها به سوی خدا باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه ۵۲ - ۵۳.</ref>. به این ترتیب، این واقعیّت بر مسند نشست که "[[صراط مستقیم]]، همان [[اسلام]]" است<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref>.
 
== [[امامان معصوم]]{{عم}}؛ تجلّی اسلام ==
اینک وقت آن است که به [[اثبات]] این مدّعا بپردازیم که امامان معصوم{{عم}} تجلّی اسلام‌اند؛ یعنی اگر [[انسان]] بخواهد تمام اسلام را در سیمای یک انسان ببیند، آن انسان "[[امام]] [[معصوم]]{{ع}}" است.
 
تمام روایاتی که امامان معصوم{{عم}} را {{متن حدیث|أَبْوَابُ‏ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}<ref>معانی الأخبار، ص۳۵؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۳، ح ۲.</ref> {{متن حدیث|عُرَفَاءُ اللَّهِ‏}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص۲۳۳.</ref> {{متن حدیث|أَرْكَانَ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۹۶، ح ۲.</ref> {{متن حدیث|ارکان العالم}}<ref>اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص۱۶۰.</ref> و... معرّفی می‌کنند، می‌توانند شاهدی بر این مدّعا باشند، نیز همه روایاتی که می‌گوید: "[[دین]] به آنان گشوده شده و به آنان ختم می‌گردد".
 
نیز روایاتی که در ذیل [[آیه]] ۱۱۹ از [[سوره توبه]] نقل شده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref> ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> رسیده است که مقصود از "[[صادقان]]" تنها "[[امامان]] معصوم‌اند"<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۰ - ۱۶۹.</ref>.
 
همه اینها گویای آن است که امامان معصوم{{عم}} تجسّم [[تمام دین]] و مکتب‌اند، به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که: امامان، [[صراط]] مستقیم‌اند، این حقیقتی است که در ده‌ها [[روایت]] به آن تصریح شده است.
 
[[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نقل می‌کند که: "[[خداوند]]، علی{{ع}} و همسرش [[فاطمه زهرا]]{{س}} و [[فرزندان]] او را حجّت‌های الهی بر خلقش قرار داده و آنان درهای [[علم]] در [[امّت]] من هستند، هرکس به وسیله آنان [[هدایت]] شود، به [[صراط مستقیم]] هدایت شده است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ‏ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ {{متن قرآن|هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}}}؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح۸۹.</ref>.
 
[[ابن عباس]] از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل می‌کند که به حضرت [[علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} فرمود<ref>در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۲.</ref>: "تو راه روشن و صراط مستقیم و [[رهبر]] [[مؤمنان]] هستی"<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ الْوَاضِحُ‏ وَ أَنْتَ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح ۸۸.</ref>.
 
[[حضرت امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: "خداوند، ما [[رهبران دینی]] و [[الهی]] را درهای وصول به معرفتش، [[صراط]]، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد، قرار داده؛ بنابراین، کسانی که از [[ولایت]] ما [[منحرف]] گردند، یا دیگری را بر ما برگزینند، از صراط[[حق]] منحرف‌اند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى... جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ {{متن قرآن| عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۸۴، ح ۹.</ref>.
 
در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن| اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه ۶.</ref> در [[روایات]] متعدّدی رسیده است که مراد از این "صراط مستقیم"، راه [[پیامبر]]{{صل}} و ذرّیّه [[پاک]] اوست؛ چون مراد از {{متن قرآن| أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}}<ref> نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> آنان هستند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]! [[صراط مستقیم]]، ماییم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّه نَحْنُ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏}}؛تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۱۷.</ref>.
 
[[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ مفضّل بن [[عمر]] که از معنای "[[صراط]]" پرسیده بود فرمود: "صراط مستقیم راه معرفت به سوی [[خداوند]] است که به صراط در [[دنیا]] و [[آخرت]] تقسیم می‌شود؛ صراط در دنیا همان [[امام]] [[واجب‌الاطاعه]] و صراط آخرت، پلی است که از [[دوزخ]] عبور می‌کند، هرکس صراط دنیا امام واجب‌الاطاعه را بشناسد و از او [[پیروی]] کند، از صراط آخرت به آسانی عبور خواهد کرد، اما کسی که در [[شناخت امام]] [[معصوم]]، یا پیروی از او کوتاهی کند، پایش بر [[قیامت]] خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد"<ref>{{متن حدیث|هُوَ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِي الدُّنْيَا وَ صِرَاطٌ فِي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ}} تفسیر نورالثقلین، ۱ / ۱۸ - ۱۷.</ref>.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴.</ref>
 
== [[اهل بیت]]{{عم}}؛ صراط اقوم ==
دیگر مصداق برجسته "صراط مستقیم"، اهل بیت{{عم}} هستند. "صراط مستقیم" دو بخش ضروری دارد: آیین‌نامه و  [[الگو]].
 
آیین‌نامه صراط مستقیم، "[[قرآن]]" است: {{متن قرآن| إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد؛ سوره اسراء، آیه ۹.</ref>.
 
"استوارترین"، هم در عرصه [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] و هم در عرصه عملی. معنای این سخن این است که: این [[قرآن]] در تمامی مواردی که [[بشر]] نیاز به [[هدایت]] دارد، [[راهنمایی]] و خطّ کلّی را مشخّص می‌کند؛ مقصود، این است که قرآن، [[سخن]] از هدایت به بهترین راه دارد و معنایش این نیست که: در ریز موارد، اظهار نظر کند، به عنوان نمونه اینکه قرآن درباره اینکه در [[نظام اسلامی]] چه سلاحی باید ساخت، یا تهیّه کرد -موشک، تانک، توپ و... - نظر نمی‌دهد، اما اینکه [[سیاست]] نظام اسلامی در عرصه نظامی تهاجمی باشد، یا بازدارنده نظر می‌دهد و می‌گوید: باید سیاست نظام اسلامی در این عرصه بازدارنده باشد: {{متن قرآن| وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
 
{{متن قرآن|تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}} خطّ کلّی و به اصطلاح "[[استراتژی]]" است. به هر حال، قرآن آیین‌نامه [[زندگی]] سعادتمندانه در تمامی عرصه‌هاست، عرضه این آیین‌نامه منهای [[الگو]]، ناقص است. به دیگر عبارت، آیین‌نامه برنامه می‌دهد، خروجی این برنامه کدام است؟ آن الگوست. بر همین اساس است که طبق [[روایت]] معتبر و مشهور "[[ثقلین]]" [[قرآن و عترت]] دو یادگار نفیس [[پیامبر]]{{صل}} بعد از حضرت هستند.{{متن حدیث|أَنْتُمُ‏ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ‏}} با این تحلیل معنای خود را می‌یابد<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۵۱۹ ـ ۵۲۰.</ref>.
 
== [[امامان معصوم]]{{عم}}؛ [[صراط مستقیم]] ==
[[امامان معصوم]]{{ع}} [[صراط]] مستقیم‌اند و [[پیروی]] راه آنان است که [[انسان]] را به [[ساحل]] [[نجات]]؛ ساحل [[پیروزی]] و ساحل موفّقیّت می‌رساند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خطاب به [[مولا علی]]{{ع}} فرمود: "ای علی!... تو راه به سوی خدایی، تو آن خبر بزرگی و تو آن راه [[استواری]]"<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ! أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَنْتَ‏ النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ}}؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶، ح ۱۳.</ref>.
 
این تعبیر، اختصاص به حضرت مولا علی{{ع}} ندارد، همه امامان معصوم{{عم}} "صراط مستقیم"اند. [[حضرت امام صادق]]{{ع}} فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]! ماییم [[راه راست]]. به خدا سوگند! ما همان کسانی هستیم که [[خداوند]] [[بندگان]] را به پیروی از ایشان [[فرمان]] داده است، پس هرکس می‌خواهد، این راه را بگیرد"<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ- وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِمْ- فَمَنْ شَاءَ فَلْيَأْخُذ هُنَا}}؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۶۵.</ref>.
 
در ذیل [[آیه]] ۱۶ از [[سوره جن]] که می‌فرماید: {{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}<ref> و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛ سوره جن، آیه ۱۶.</ref>، در روایتی از [[حضرت امام باقر]]{{ع}} این راه، راه حضرت [[امام]] [[علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} و [[فرزندان]] معصومش{{عم}} و [[اطاعت]] از آنان در امر و نهیشان معرّفی شده است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۰، ح ۱.</ref>.
 
از متن این [[تفسیر]]، این [[استنباط]] هم زاده می‌شود که چنانچه [[قرآن]]، کتاب جاوید [[هدایت]] بشریّت است، [[اهل بیت]]{{عم}} هم الگوی همیشه در گستره اعصار و قرون هستند و همان‌گونه که قرآن، همیشه تازه و باطراوت است، اهل بیت{{عم}} هم همین ویژگی را دارند؛ گذشت [[زمان]] نه تنها غباری بر چهره [[نورانی]] آنان نمی‌نشاند بلکه چهره آنان را شفّاف‌تر به بشریّت نشان می‌دهد، به عنوان نمونه [[تفسیر]] [[صلح]] حضرت [[امام مجتبی]]{{ع}} و تبیین [[واقعی]] آن، دغدغه همیشه علاقه‌مندان به [[اهل بیت]]{{عم}} بود، کتاب‌ها نوشته و مقالات فراوانی تدوین شد، ولی پذیرش قطعنامه از سوی [[حضرت امام خمینی]] در سال ۱۳۶۷، تصویر عملی و شفّاف شرایطی شد که حضرت امام مجتبی{{ع}} صلح را پذیرفت. این تفسیر عینی صلح [[حضرت امام حسن]]{{ع}} شد.
 
همچنین این سؤال دائمی که آیا [[امام حسین]]{{ع}} می‌دانست پایان راهش [[شهادت]] است یا خیر؟ پاسخ می‌دادیم که: به شهادت ده‌ها دلیل قطعی، حضرت [[یقین]] به شهادت داشت. می‌پرسیدند: اگر چنین است، پس چگونه حضرت به استقبال شهادت رفت؟ [[رزمندگان]] غیور هشت سال [[دفاع]] [[مقدّس]]، به صورت عملی، پاسخ این سؤال را دادند آنجا که [[تکلیف]] است باید به استقبال شهادت رفت و آنان به تأسّی به مولای خود حضرت سیّد و [[سالار شهیدان]]، به استقبال شهادت رفتند<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مقام معصوم]]
[[رده:مقام معصوم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۲

از جمله مقامات امامان معصوم(ع) مقام صراط الهی است که در زیارت جامعه کبیره با عبارت «وَ صِرَاطَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» آمده است.

معناشناسی

صراط در لغت به معنای راه راست و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است؛ لذا قلب سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.

"مستقیم‌" اسم فاعل استقامت از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و پایداری می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌[۱].

برخی از عالمان لغت، ریشه "صراط" را "سراط" می‌دانند که در اصل لغت به معنای "بلعیدن" است و تبدیل سین به صاد، ناشی از تناسب آن با طاء است[۲] و راز اینکه به بزرگراه، "صراط" می‌گویند این است که به جهت فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در خود می‌کشد و گویا که او را می‌بلعد[۳]. مؤلّف التحقیق، واژه "صراط" را مستقلّ از "سراط" می‌داند[۴].

دلیلش این است که "صراط" مشتقّات ندارد، اما "سراط" دارد. به هر حال، آنچه در آن تردید نیست این است که معنای این واژه "راه روشن و وسیع است؛ چه آنکه مادّی باشد، یا معنوی" و الزاماً معنای استقامت در آن نیست که اگر به معنای آن بود، وصف مستقیم برای آن تأکید می‌شد، گرچه تأکید بودن مانعی ندارد لکن تأسیس بهتر از تأکید است[۵].

صراط مستقیم کدام است؟

از آنجا که انسان موجودی است پیوسته در تلاش و حرکت، یا سرانجام به راه سعادت که همان "صراط مستقیم" است، می‌رسد و یا به راهی می‌رود که او را به نیستی و تباهی می‌کشاند و آن "صراط جحیم" است.

در قرآن از "صراط مستقیم" گاه به ﴿الصِّرَاطِ السَّوِيِّ[۶]گاه به ﴿صِرَاطِ اللَّهِ[۷] و گاه به ﴿صِرَاطِ الْحَمِيدِ[۸] توصیف شده است و آن همان "دین قیم الهی" است که عهده‌دار هدایت انسان‌هاست[۹]. در سوره انعام می‌فرماید: ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا[۱۰] و از آنجا که تبلور این دین در عبودیّت و بندگی پروردگار عالم و تسلیم بودن در برابر اوست، "صراط مستقیم" به عبودیّت و اعتصام بر او تفسیر شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ[۱۱]، ﴿ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۲]، ﴿ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۳] به این ترتیب، دین واقعی الهی، یک دین بیشتر نیست و آن "اسلام" است که: ﴿ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ[۱۴].

ستون فقرات دعوت همه انبیا، بندگی خداوند بوده که نامش "اسلام" است؛ لذا "اسلام" مکتب همه انبیا بوده، تفاوت‌ها در اصول نیست، در شرایع و دستورات است که به تناسب زمان‌ها و مکان‌ها مختلف بوده است[۱۵]. واژه "اسلام" به معنای "تسلیم" است و معنای آیه این است که آیین حقیقی در پیشگاه خدا همان تسلیم در برابر فرمان اوست و روح دین در هر عصر و زمان چیزی جز تسلیم بودن در برابر حق نیست؛ یعنی همان عبودیّت و بندگی، به این ترتیب "اسلام" مکتب همه انبیا بوده است. آری، اقتضائات زمان‌ها متفاوت بوده است لذا این "شرایع"اند که متفاوت‌اند نه "ادیان الهی"، ما یک دین الهی بیشتر نداریم و آن اسلام است و تفاوت‌ها در شریعت است. ﴿ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا[۱۶].

در سوره انعام، آیه ۱۵۳، پس از آنکه مواردی از احکام شرع مقدّس اسلام به نحو کلّی ذکر می‌شود، چنین است: ﴿ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۷].

در چندین آیه از قرآن، برترین مشخّصه "صراط مستقیم" را این‌گونه بیان می‌کند: راهی که هدایت‌گر به آن، پیامبر اکرم(ص) است و راهی که جلودار آن، آن پیامبر بزرگ است[۱۸]. ﴿وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۹].[۲۰]

منحرفان از صراط مستقیم

در آیه بعدی، "منحرفان از صراط مستقیم" هم معرّفی شده‌اند: ﴿ وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ[۲۱]. در سوره شوری می‌خوانیم: ﴿وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ[۲۲]. به این ترتیب، این واقعیّت بر مسند نشست که "صراط مستقیم، همان اسلام" است[۲۳].

امامان معصوم(ع)؛ تجلّی اسلام

اینک وقت آن است که به اثبات این مدّعا بپردازیم که امامان معصوم(ع) تجلّی اسلام‌اند؛ یعنی اگر انسان بخواهد تمام اسلام را در سیمای یک انسان ببیند، آن انسان "امام معصوم(ع)" است.

تمام روایاتی که امامان معصوم(ع) را «أَبْوَابُ‏ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»[۲۴] «عُرَفَاءُ اللَّهِ‏»[۲۵] «أَرْكَانَ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»[۲۶] «ارکان العالم»[۲۷] و... معرّفی می‌کنند، می‌توانند شاهدی بر این مدّعا باشند، نیز همه روایاتی که می‌گوید: "دین به آنان گشوده شده و به آنان ختم می‌گردد".

نیز روایاتی که در ذیل آیه ۱۱۹ از سوره توبه نقل شده: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ[۲۸] رسیده است که مقصود از "صادقان" تنها "امامان معصوم‌اند"[۲۹].

همه اینها گویای آن است که امامان معصوم(ع) تجسّم تمام دین و مکتب‌اند، به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که: امامان، صراط مستقیم‌اند، این حقیقتی است که در ده‌ها روایت به آن تصریح شده است.

جابر بن عبدالله انصاری از پیغمبر اکرم(ص) نقل می‌کند که: "خداوند، علی(ع) و همسرش فاطمه زهرا(س) و فرزندان او را حجّت‌های الهی بر خلقش قرار داده و آنان درهای علم در امّت من هستند، هرکس به وسیله آنان هدایت شود، به صراط مستقیم هدایت شده است"[۳۰].

ابن عباس از رسول خدا(ص) چنین نقل می‌کند که به حضرت علی ابن ابی‌طالب(ع) فرمود[۳۱]: "تو راه روشن و صراط مستقیم و رهبر مؤمنان هستی"[۳۲].

حضرت امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: "خداوند، ما رهبران دینی و الهی را درهای وصول به معرفتش، صراط، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد، قرار داده؛ بنابراین، کسانی که از ولایت ما منحرف گردند، یا دیگری را بر ما برگزینند، از صراطحق منحرف‌اند"[۳۳].

در تفسیر آیه شریفه ﴿ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۳۴] در روایات متعدّدی رسیده است که مراد از این "صراط مستقیم"، راه پیامبر(ص) و ذرّیّه پاک اوست؛ چون مراد از ﴿ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ[۳۵] آنان هستند. امام صادق(ع) فرمود: "به خدا سوگند! صراط مستقیم، ماییم"[۳۶].

امام صادق(ع) در پاسخ مفضّل بن عمر که از معنای "صراط" پرسیده بود فرمود: "صراط مستقیم راه معرفت به سوی خداوند است که به صراط در دنیا و آخرت تقسیم می‌شود؛ صراط در دنیا همان امام واجب‌الاطاعه و صراط آخرت، پلی است که از دوزخ عبور می‌کند، هرکس صراط دنیا امام واجب‌الاطاعه را بشناسد و از او پیروی کند، از صراط آخرت به آسانی عبور خواهد کرد، اما کسی که در شناخت امام معصوم، یا پیروی از او کوتاهی کند، پایش بر قیامت خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد"[۳۷].[۳۸]

اهل بیت(ع)؛ صراط اقوم

دیگر مصداق برجسته "صراط مستقیم"، اهل بیت(ع) هستند. "صراط مستقیم" دو بخش ضروری دارد: آیین‌نامه و الگو.

آیین‌نامه صراط مستقیم، "قرآن" است: ﴿ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ[۳۹].

"استوارترین"، هم در عرصه اعتقادی و اخلاقی و هم در عرصه عملی. معنای این سخن این است که: این قرآن در تمامی مواردی که بشر نیاز به هدایت دارد، راهنمایی و خطّ کلّی را مشخّص می‌کند؛ مقصود، این است که قرآن، سخن از هدایت به بهترین راه دارد و معنایش این نیست که: در ریز موارد، اظهار نظر کند، به عنوان نمونه اینکه قرآن درباره اینکه در نظام اسلامی چه سلاحی باید ساخت، یا تهیّه کرد -موشک، تانک، توپ و... - نظر نمی‌دهد، اما اینکه سیاست نظام اسلامی در عرصه نظامی تهاجمی باشد، یا بازدارنده نظر می‌دهد و می‌گوید: باید سیاست نظام اسلامی در این عرصه بازدارنده باشد: ﴿ وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ[۴۰].

﴿تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ خطّ کلّی و به اصطلاح "استراتژی" است. به هر حال، قرآن آیین‌نامه زندگی سعادتمندانه در تمامی عرصه‌هاست، عرضه این آیین‌نامه منهای الگو، ناقص است. به دیگر عبارت، آیین‌نامه برنامه می‌دهد، خروجی این برنامه کدام است؟ آن الگوست. بر همین اساس است که طبق روایت معتبر و مشهور "ثقلین" قرآن و عترت دو یادگار نفیس پیامبر(ص) بعد از حضرت هستند.«أَنْتُمُ‏ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ‏» با این تحلیل معنای خود را می‌یابد[۴۱].

امامان معصوم(ع)؛ صراط مستقیم

امامان معصوم(ع) صراط مستقیم‌اند و پیروی راه آنان است که انسان را به ساحل نجات؛ ساحل پیروزی و ساحل موفّقیّت می‌رساند. پیامبر اکرم(ص) خطاب به مولا علی(ع) فرمود: "ای علی!... تو راه به سوی خدایی، تو آن خبر بزرگی و تو آن راه استواری"[۴۲].

این تعبیر، اختصاص به حضرت مولا علی(ع) ندارد، همه امامان معصوم(ع) "صراط مستقیم"اند. حضرت امام صادق(ع) فرمود: "به خدا سوگند! ماییم راه راست. به خدا سوگند! ما همان کسانی هستیم که خداوند بندگان را به پیروی از ایشان فرمان داده است، پس هرکس می‌خواهد، این راه را بگیرد"[۴۳].

در ذیل آیه ۱۶ از سوره جن که می‌فرماید: ﴿ وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا[۴۴]، در روایتی از حضرت امام باقر(ع) این راه، راه حضرت امام علی ابن ابی‌طالب(ع) و فرزندان معصومش(ع) و اطاعت از آنان در امر و نهیشان معرّفی شده است[۴۵].

از متن این تفسیر، این استنباط هم زاده می‌شود که چنانچه قرآن، کتاب جاوید هدایت بشریّت است، اهل بیت(ع) هم الگوی همیشه در گستره اعصار و قرون هستند و همان‌گونه که قرآن، همیشه تازه و باطراوت است، اهل بیت(ع) هم همین ویژگی را دارند؛ گذشت زمان نه تنها غباری بر چهره نورانی آنان نمی‌نشاند بلکه چهره آنان را شفّاف‌تر به بشریّت نشان می‌دهد، به عنوان نمونه تفسیر صلح حضرت امام مجتبی(ع) و تبیین واقعی آن، دغدغه همیشه علاقه‌مندان به اهل بیت(ع) بود، کتاب‌ها نوشته و مقالات فراوانی تدوین شد، ولی پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام خمینی در سال ۱۳۶۷، تصویر عملی و شفّاف شرایطی شد که حضرت امام مجتبی(ع) صلح را پذیرفت. این تفسیر عینی صلح حضرت امام حسن(ع) شد.

همچنین این سؤال دائمی که آیا امام حسین(ع) می‌دانست پایان راهش شهادت است یا خیر؟ پاسخ می‌دادیم که: به شهادت ده‌ها دلیل قطعی، حضرت یقین به شهادت داشت. می‌پرسیدند: اگر چنین است، پس چگونه حضرت به استقبال شهادت رفت؟ رزمندگان غیور هشت سال دفاع مقدّس، به صورت عملی، پاسخ این سؤال را دادند آنجا که تکلیف است باید به استقبال شهادت رفت و آنان به تأسّی به مولای خود حضرت سیّد و سالار شهیدان، به استقبال شهادت رفتند[۴۶].

منابع

پانویس

  1. مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.
  2. تهذیب اللغه، ج۱۲، ۳۳۰ ـ ۳۲۹.
  3. وبعض اهل العلم یقول: السراط مشتقّ من ذلک لانّ الذاهب فیه یغیب غیبة الطعام المسترط؛ معجم مقاییس اللغه، ص۴۹۱.
  4. والظاهر انّ کلمة الصراط مستقلّة فی نفسها غیر مبدّلة من السراط؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ۲۲۸.
  5. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸.
  6. «راه میانه» سوره طه، آیه ۱۳ ۵.
  7. «راه خداوند» سوره شوری، آیه ۵۳.
  8. «ستوده راهنمایی شده‌اند» سوره حج، آیه ۲۴.
  9. در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۰۸.
  10. «بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.
  11. «بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  12. آیا با شما عهد نکردم که مرا بپرستید؟! این راه مستقیم است؛ سوره يس، آیه۶۱.
  13. و هرکس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست هدایت شده است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  14. همانا دین نزد خدا اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹.
  15. در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۰۹.
  16. ما برای هرکدام از شما آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ سوره مائده، آیه ۴۸.
  17. و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق، دور می‌سازد، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌کند، شاید تقوا پیشه کنید؛ سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  18. در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۰.
  19. و به طور قطع، تو آنان را به راه راست دعوت می‌کنی؛ سوره مؤمنون، آیه ۷۳.
  20. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۱۰۸ ـ ۱۱۰.
  21. و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، به‌طور مسلّم از این صراط منحرف‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه ۷۴.
  22. و تو مسلّماً به راه راست هدایت می‌کنی؛ راه خداوندی که تمام آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست، آگاه باشید که همه کارها تنها به سوی خدا باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه ۵۲ - ۵۳.
  23. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.
  24. معانی الأخبار، ص۳۵؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۳، ح ۲.
  25. بحارالأنوار، ج۶، ص۲۳۳.
  26. اصول کافی، ج۱، ص۱۹۶، ح ۲.
  27. اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص۱۶۰.
  28. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  29. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۰ - ۱۶۹.
  30. «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ‏ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ ﴿هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح۸۹.
  31. در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۲.
  32. «أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ الْوَاضِحُ‏ وَ أَنْتَ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ»؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸، ح ۸۸.
  33. «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى... جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ ﴿ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ»؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۸۴، ح ۹.
  34. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه ۶.
  35. نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه ۷.
  36. «وَ اللَّه نَحْنُ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏»؛تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۱۷.
  37. «هُوَ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِي الدُّنْيَا وَ صِرَاطٌ فِي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ» تفسیر نورالثقلین، ۱ / ۱۸ - ۱۷.
  38. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴.
  39. بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد؛ سوره اسراء، آیه ۹.
  40. و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه ۶۰.
  41. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۵۱۹ ـ ۵۲۰.
  42. «يَا عَلِيُّ! أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَنْتَ‏ النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ»؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶، ح ۱۳.
  43. «نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ- وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِمْ- فَمَنْ شَاءَ فَلْيَأْخُذ هُنَا»؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۶۵.
  44. و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛ سوره جن، آیه ۱۶.
  45. اصول کافی، ج۱، ص۲۲۰، ح ۱.
  46. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.