(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[توسعه در قرآن]] - [[توسعه در فقه سیاسی]] - [[توسعه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توسعه در قرآن]] | [[توسعه در حدیث]] | [[توسعه در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
== مقدمه ==
توسعه در لغت به معنای فراخی و وسعت و همخانواده توسع به معنای فراخی نمودن مقابل تضیق در امر و مکان است.<ref>لغت نامه، ج ۵، ص ۶۲۵۱، «توسعه، توسع».</ref>
«توسعه» در لغت به معنای فراخی و وسعت و همخانواده توسع به معنای فراخی نمودن مقابل تضیق در امر و مکان است.<ref>لغت نامه، ج ۵، ص ۶۲۵۱، «توسعه، توسع».</ref>
اصطلاح توسعه (Development) در قرن اخیر در دو [[نظام]] متفاوت [[سرمایه]] داری و [[سوسیالیستی]] [[ظهور]] یافت که کشورهای در حال [[رشد]] میبایست یکی از این دو [[الگو]] را برمی گزید.<ref>الموسوعة العربیه، ج ۷، ص ۲۶۸.</ref>[[انسان]] که محرک، محور و [[هدف]] نهایی توسعه است، نیازها، اهداف و آرمانهای بیشماری دارد که فرایند پیچیده، جامع و چند بعدی توسعه میتواند روند دستیابی به آنها را آسانتر کند، از این رو توسعه برپایه خواستههای هر جامعهای باید بتواند برای گرههای [[کور]] و تنگناها و معضلات [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] [[راه]] حلی پیدا کند، از این رو ابعاد گوناگونی مانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ملی مییابد.<ref> ارزشها و توسعه، ص ۳۳، ۵۴.</ref> از سال ۱۹۷۰ میلادی اصطلاح توسعه [[اداری]] نیز رواج یافت که مراد از آن رشد کمی و کیفی در [[نظام اداری]] است.<ref>التنمیة الاداریه، ص ۱۱.</ref> از میان ابعاد گوناگون توسعه، [[توسعه اقتصادی]] بیش از همه مورد توجه و اهتمام [[پژوهشگران]] حتی برنامههای [[دولتها]] بوده است و مراد از آن [[رهایی]] از [[وابستگی]] اقتصادی و رسیدن به تولید صنعتی به جای سنتی است. [[اعتقاد]] بر این است که توسعه اقتصادی به توسعه اجتماعی [[فراگیری]] میانجامد.<ref>موسوعة السیاسه، ج ۱، ص ۷۹۵.</ref>
اصطلاح توسعه (Development) در قرن اخیر در دو [[نظام]] متفاوت [[سرمایهداری]] و [[سوسیالیستی]] [[ظهور]] یافت که کشورهای در حال [[رشد]] میبایست یکی از این دو [[الگو]] را برمی گزید.<ref>الموسوعة العربیه، ج ۷، ص ۲۶۸.</ref>[[انسان]] که محرک، محور و [[هدف]] نهایی توسعه است، نیازها، اهداف و آرمانهای بیشماری دارد که فرایند پیچیده، جامع و چند بعدی توسعه میتواند روند دستیابی به آنها را آسانتر کند، از این رو توسعه برپایه خواستههای هر جامعهای باید بتواند برای گرههای [[کور]] و تنگناها و معضلات [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] [[راه]] حلی پیدا کند، از این رو ابعاد گوناگونی مانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ملی مییابد.<ref> ارزشها و توسعه، ص ۳۳، ۵۴.</ref> از سال ۱۹۷۰ میلادی اصطلاح توسعه [[اداری]] نیز رواج یافت که مراد از آن رشد کمی و کیفی در [[نظام اداری]] است.<ref>التنمیة الاداریه، ص ۱۱.</ref> از میان ابعاد گوناگون توسعه، [[توسعه اقتصادی]] بیش از همه مورد توجه و اهتمام [[پژوهشگران]] حتی برنامههای [[دولتها]] بوده است و مراد از آن [[رهایی]] از [[وابستگی]] اقتصادی و رسیدن به تولید صنعتی به جای سنتی است. [[اعتقاد]] بر این است که توسعه اقتصادی به توسعه اجتماعی فراگیری میانجامد.<ref>موسوعة السیاسه، ج ۱، ص ۷۹۵.</ref>
مفهوم توسعه به معنای امروزی آن اصطلاحی کاملاً نو بوده، نباید [[انتظار]] داشت که در [[قرآن]]، [[احادیث]] یا دانشهای سنتی درباره آن بحث مشخص و مستقلی آمده باشد، چنان که هیچ اصطلاح دیگری معادل دقیق آن یافت نمیشود، بلکه تنها میتوان با رویکرد [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]]، برداشتهایی درباره مؤلفههای توسعه، پیش فرضها و زمینههای آن، راههای رسیدن به آن، عوامل مساعد و موانع و چالشهای فراروی آن و آثار و فواید آن ارائه کرد؛ یا آنکه برخی [[احکام فقهی]] [[اسلام]] درباره حوزههای توسعه را برشمرد که کم و بیش در نوشتههای معاصران به آنها اشاره شده است.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
مفهوم توسعه به معنای امروزی آن اصطلاحی کاملاً نو بوده، نباید [[انتظار]] داشت که در [[قرآن]]، [[احادیث]] یا دانشهای سنتی درباره آن بحث مشخص و مستقلی آمده باشد، چنان که هیچ اصطلاح دیگری معادل دقیق آن یافت نمیشود، بلکه تنها میتوان با رویکرد [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]]، برداشتهایی درباره مؤلفههای توسعه، پیشفرضها و زمینههای آن، راههای رسیدن به آن، عوامل مساعد و موانع و چالشهای فراروی آن و آثار و فواید آن ارائه کرد؛ یا آنکه برخی [[احکام فقهی]] [[اسلام]] درباره حوزههای توسعه را برشمرد که کم و بیش در نوشتههای معاصران به آنها اشاره شده است.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
==توسعه در [[قرآن]]==
==توسعه<ref>Development.</ref>==
مهمترین آیاتی که به شکلی در این گونه مباحث به کار گرفته شدهاند، عبارتاند از آیاتی که [[انسان]] را به آبادسازی [[زمین]] {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>، ایجاد [[اصلاح]] و [[تغییر]] در خود {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند. بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref> و نیرومند ساختن خویش {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> [[دعوت]] میکنند؛<ref>درآمدی بر اسلام و توسعه ایران، ص ۴۵، ۷۱.</ref>.
معنای لغوی آن، گشاد کردن و فراخ کردن است<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۱۶۵.</ref>، ولی در اصطلاح، مطالعه درباره توسعه، بیشتر به دهه ۱۹۵۰م باز میگردد. در فضای [[سیاسی]] آن دهه، به ویژه با حمایتهای [[مالی]] سخاوتمندانه بنگاههای آمریکایی، [[محققان]] [[علوم اجتماعی]] به صورت فعال به مطالعه پرداختند. به طور کلی پس از [[جنگ]]، سه تعریف از توسعه، نمود بیشتری دارد.
همچنین آیاتی که بر [[مساوات]] در [[شأن]] [[انسانی]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>، بر آزادیهای گوناگون مانند [[آزادی]] [[مدنی]] {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref>، [[آزادی]] [[دینی]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و بر [[حمایت]] از [[امنیت]] و [[صلح جهانی]] {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهادهایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref> تأکید دارند.<ref>الاسلام و التنمیة الاجتماعیه، ص ۴۶ - ۶۰.</ref>
تعریف نخست: ابتدا در مطالعات دهه ۱۹۵۰م، توسعه به معنای [[رشد اقتصادی]] دانسته و در قالب شاخصهایی مانند «[[تولید]] [[ناخالص]] ملی» و «افزایش درآمد سرانه ملی» اندازهگیری میشد؛ شاخصهایی چون «[[توانایی]] استخراج مواد زیرزمینی، [[خلاقیت]] و [[استقلال]] نسبی در تولید و ایجاد [[رفاه]] کافی برای افراد [[کشور]] در زمینه انرژی، درآمد و امور ضروری [[زندگی]] یا آهنگ افزایش درآمد ملی یا [[میزان]] تولید کالاها و خدمات در یک کشور»<ref>علی آقا بخشی و مینو افشاری، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۹.</ref>، ولی در این میان، برخی مانند مدیسون، هیکس و شومپیتر، میان توسعه و رشد اقتصادی تفاوت گذاشته، میگویند:
به طور کلی، [[توسعه اقتصادی]] به بررسی [[مشکلات]] کشورهای توسعه نیافته میپردازد و رشد اقتصادی به بررسی مسائل کشورهای پیشرفته صنعتی. مدیسون، اقتصاددان آمریکایی، بین [[رشد]] و توسعه اقتصادی به این شکل تمایز قایل میشود: افزایش درآمد را در کشورهای پیشرفته، عموماً رشد اقتصادی و در کشورهای توسعه نیافته، توسعه اقتصادی مینامند. خانم هیکس، در این مورد مینویسد: مشکلات کشورهای توسعه نیافته، به توسعه منابع استفاده نشده مربوط هستند، هر چند [[منافع]] استفاده از آنها روشن است، در حالی که مشکلات کشورهای توسعه یافته با رشد اقتصادی ارتباط دارد. در این [[اقتصاد]]، منابع [[اقتصادی]] کاملاً مشخص شده و تا حد زیادی گسترش یافتهاند. شومپیتر میگوید: توسعه، عبارت است از: تغییرات مداوم و خودبهخودی در کشورهای در حال توسعه که بعد از [[استقلال سیاسی]]، [[تعادل]] اقتصادی موجود در اقتصاد را از دست دادهاند؛ در حالی که رشد، عبارت است از تغییرات آرام و تدریجی در شرایط [[اقتصادی]] در بلندمدت که در نتیجه افزایش تدریجی در نرخ پساندازها و [[جمعیت]] ایجاد میشود<ref>مرتضی قرهباغیان، اقتصاد رشد و توسعه، ص۶، ۷.</ref>.
با مشخص شدن نتایج ناگوار سالهای نخستین که طی آن، در آمد ملی کشورها افزایش چشمگیری یافته بود، ولی بخش بزرگی از جمعیت [[فقیر]]، هیچ بهرهای از آن نبرده بودند، به تدریج این تعریف کنار گذاشته شد.
[[اجرا]] کردن برخی [[آیات]] [[اخلاقی]] نیز زمینهساز توسعه است؛ از قبیل آیاتی که به [[صبر]]، [[استقامت]] و تلاش {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref>؛ و [[پیشی گرفتن]] در کارهای خیر و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[دستور]] میدهند. {{متن قرآن|وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و هر کس را قبلهای است که روی بدان میکند ، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>
تعریف دوم: در این تعریف، گرچه توسعه همچنان بر مبنای [[رشد اقتصادی]] تعریف میشود، لزوماً با کاهش [[نابرابری]] و [[شعار]] [[فقرزدایی]] همراه است. بنابراین، توسعه با معیار «بهبود شرایط [[اجتماعی]]» سنجیده میشود.
آیات بسیاری نیز به شکلی میتوانند با بحث [[توسعه اقتصادی]] مرتبط باشند؛ مانند آیات مرتبط با بایستههای [[رفتار]] [[اقتصادی]] {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«داستان (بخشش) آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند چون دانهای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر میگرداند و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند و از پی آنچه بخشیدهاند منّتی نمینهند و آزاری نمیدهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان میبخشند، همچون باغساری بر پشتهوارهای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوههایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref>،{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر تنگدست باشد، مهلتی باید تا گشایشی یابد و اگر بدانید صدقه دادن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۰.</ref>.<ref>ر.ک: راهنما، ج۲، ص۲۳۳ - ۲۵۵، ۲۸۲- ۲۸۵.</ref> بیان کننده پیوند [[فقر]] و عقب ماندگی اقتصادی با [[سرپیچی]] از [[دستورات الهی]] و [[نزول]] [[عذاب]] {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمیگرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند. بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی» درآوردند ننگریستهای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.</ref>،{{متن قرآن|فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ}}<ref>«اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار» سوره سبأ، آیه ۱۶.</ref>.
تعریف سوم: این تعریف افزون بر تأمین نیازهای اجتماعی، به مسائل [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] نیز توجه میکند. از این رو، توسعه به [[توسعه سیاسی]]، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... تقسیم میشود<ref>حسین نصیری، توسعه پایدار، ص۱۷، ۱۸.</ref>.
[[جامعهشناسان]] برخلاف اقتصاددانان، تعریفهای تقریباً متفاوتی از توسعه ارائه میدهند.
و آیاتی که به [[کار و تلاش]] سفارش میکنند: {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا}}<ref>«و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سالها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشتهایم» سوره اسراء، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}}<ref>«پروردگار شماست آنکه در دریا کشتی را برایتان میراند تا از بخشش وی بهره برید، او بر شما بخشاینده است» سوره اسراء، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و دو دریا برابر نیستند، این نوشین گواراست که نوشیدنش خوشگوار است و آن شور تلخ؛ از هر یک گوشت تر و تازه میخورید و زیوری بیرون میکشید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن مینگری که آب شکافند تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره فاطر، آیه ۱۲.</ref>
گیروشه، در کتاب تغییرات اجتماعی مینویسد:
توسعه یا نوسازی، عبارت از کلیه کنشهایی است که به منظور سوق دادن جامعهای به سوی تحقق مجموعهای [[منظم]] از شرایط [[زندگی]] جمعی و فردی صورت میگیرد، که در ارتباط با بعضی [[ارزشها]] مطلوب تشخیص داده شده است.... توسعه، در [[حقیقت]] به مثابه کوششی است به منظور نیل به تعادلی که تاکنون تحقق نیافته است یا راهحلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخشهای مختلف [[زندگی اجتماعی]] و [[انسانی]] وجود داشته و تجدید [[حیات]] مییابد. مثلاً میگویند در [[جامعه]] مدرن، [[پیشرفت]] [[اخلاقی]] [[انسان]] با پیشرفتهای تکنیکی [[همسانی]] ندارد.
وی پس از بیان تعریف، نتایجی از تعریف خود [[استنباط]] میکند:
#مفهوم نوسازی و توسعه، لزوماً قضاوتی ارزشی است که با ارزشهای معینی ارتباط دارد. اقتصاددان آن را در افزایش [[سطح زندگی]] [[مردم]] میداند (کمی)، ولی برای جامعهشناس این [[تمایل]] با نظمی از ارزشها مرتبط میگردد که دارای کار کرد است.
# توسعه، کوششی است برای نیل به تعادلی که تاکنون تحقق نیافته است.
#تعریف توسعه، هم کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه را در بر میگیرد.
#نوسازی عمیقاً با [[توسعه اقتصادی]] مشخص و معین میشود و توسعه اقتصادی ناشی از جریان صنعتی شدن و صنعتی شدن نیز نتیجه [[پیشرفت]] تکنیکی است<ref>گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref>.
برخی از آن آیات نیز به [[اصول اعتقادی]] توسعه اقتصادی اشاره دارند؛ از قبیل اینکه روزی دهنده خداست. {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}}<ref>«بیگمان این خداوند است که بسیار روزیبخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بگو: چه کسی از آسمانها و زمین به شما روزی میرساند؟ بگو: خداوند و بیگمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ}}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم» سوره حجر، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ}}<ref>«و خورشید و ماه را که همواره روانند و نیز شب و روز را رام شما کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد ؛ بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ}}<ref>«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«آنان همان کسانند که میگویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمییابند» سوره منافقون، آیه ۷.</ref>.
با این همه، بیشتر، معنای [[اقتصادی]] توسعه به کار میرود و معمولاً در تعیین سطح آن، به شاخصهای مادی روی میآورند. به صورت سادهتر، توسعه هنوز به برآوردن فزاینده نیازهای اساسی و گوناگون [[انسانها]] معنا میشود. با توجه به این مطالب، ویژگیهایی را میتوان برای توسعه برشمرد:
#جهت حرکت در توسعه، به سوی [[آینده]] و پیشرونده است.
# [[غایت]] اصلی توسعه، [[رفاه اقتصادی]] است.
# توسعه، دگرگونی آرام و تدریجی است که هم بعد کمی و هم کیفی دارد.
#تفاوت [[اصلاحات]] و توسعه در آن است که غایت اصلی اصلاحات، تنها رفاه اقتصادی نیست و اصلاحات به کمبودها و نارساییهای راهکارهای گذشته و بهبود آنها در [[برنامهریزی]] نیز میپردازد.<ref>[[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی]] ص ۳۲.</ref>
برخی موانع توسعه نیز به اشاره در پارهای [[آیات]] آمدهاند؛ مانند [[کفران نعمت]] {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> که از موانع [[اخلاقی]] است و [[ظلم و ستم]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ}}<ref>«و پروردگارت شهرها را نابود نمیکند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد که بر مردم آیات ما را بخواند و ما نابودکننده شهرها نیستیم مگر آنکه مردم آنها ستمگر باشند» سوره قصص، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«و بیگمان ما مردم دورههای پیش از شما را چون ستم کردند نابود کردیم در حالی که پیامبرانشان برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و آنان بر آن نبودند که ایمان آورند؛ بدین گونه ما گروهی را که گنهکارند کیفر میدهیم» سوره یونس، آیه ۱۳.</ref> که از موانع [[اجتماعی]] است. از میان آفات توسعه نیز به مواردی نظیر [[سرکشی]] {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ میداشت در زمین سرکشی میورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازهای فرو میفرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ الإِنسَانَ لَيَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى }}<ref>«حاشا؛ انسان سرکشی میورزد، چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.</ref> و از یاد بردن [[خدا]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> اشاره شده و در برخی سفارشهای اخلاقی و [[فقهی]] درباره چگونگی استفاده از [[اموال]] و [[نعمتها]] مانند [[نهی]] از [[اسراف]] و [[تبذیر]] {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را میخواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.</ref>.<ref>ر. ک: توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، «نهی از اسراف، تبذیر».</ref> آمده است.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
== توسعه در [[قرآن]] ==
==خاستگاههای [[قرآنی]] توسعه==
== خاستگاههای [[قرآنی]] توسعه ==
===[[توانایی]] [[انسان]] برای [[تغییر]]===
=== [[توانایی]] [[انسان]] برای [[تغییر]] ===
[[اندیشه]] توسعه از منظر [[قرآن کریم]]، از [[اعتقاد]] به توانایی انسان در تغییر خود و [[اصلاح امور]] ریشه میگیرد: {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ }}<ref>«بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref> [[خداوند]] اوضاع خوب و بد را تغییر نمیدهد، مگر [[انسان]] خود را تغییر دهد.<ref>المیزان، ج ۲، ص ۱۸۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۵۷؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۳۱۸.</ref> خداوند به انسان نیروها و امکاناتی داده، و او را [[خلیفه]] خود روی [[زمین]] دانسته است {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، بر این اساس، خود باید حرکت کند و تغییر دهد و بسازد و [[منتظر]] [[اصلاح]] از جای دیگر نباشد.<ref>الاسلام والتنمیة الاجتماعیه، ص ۳۳ - ۳۵.</ref> آموزه [[خاتمیت]]، خود [[گواه]] [[رشد]] و [[تکامل انسان]] و پذیرش نقش فعال وی در [[کشف]] و [[تسخیر]] [[قوانین]] [[طبیعت]] و [[زندگی]] و ایجاد توسعه مطلوب در سایه [[شریعت]] اجتماعی و اخلاقی [[اسلام]] است، پس انسان[[حق]] ندارد از زیر بار [[مسئولیت]]، شانه خالی کند و علت وضعیت نابهنجار خود را به عوامل محیطی نسبت دهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>.<ref>ر. ک: نمونه، ج ۴، ص ۸۳.</ref>.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
===بُعد [[اخروی]] توسعه===
=== بُعد [[اخروی]] توسعه ===
از مهمترین ابعاد توسعه از دیدگاه [[قرآن کریم]] بُعد اخروی آن است. این بُعد، تفاوت ماهوی طرح توسعه از دیدگاه [[قرآن]] و دیدگاه امروزی را باز میشناساند، زیرا از دیدگاه قرآن توسعه باید [[انسان]] را به [[حیات طیب]]، [[فلاح]]، [[قرب]] و [[هدایت]] برساند: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref> [[دین]] به پدیدهها معنا میبخشد و هر آنچه را در [[اختیار انسان]] است، [[نعمت]] میشمرد و [[دنیا]] را قلمرو [[خلافت]] [انسان از] [[خداوند]] میشناساند: {{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ}}<ref>«به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ بنابراین از شما آن کسان که ایمان آورند و انفاق کنند پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۷.</ref>.<ref>ر. ک: المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۱.</ref> در این دیدگاه انسان باید دنیا را آباد سازد: {{متن قرآن| هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا }}<ref>« او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد » سوره هود، آیه ۶۱.</ref>.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۵۶؛ مجمع البیان، ج۳، ص ۲۶۴؛ التبیان، ج ۶، ص ۱۶.</ref> ولی [[آخرت]] را هم از یاد [[نبرد]].
[[توازن]] بین دنیا و آخرت و ماده و [[روح]]، از خاستگاههای [[قرآنی]] بحث توسعه است. بنابراین روند، از نظر قرآن توسعه باید متوازن، جامع و شامل باشد و انسان باید از امکاناتی که در دست دارد، برای نیل به [[سعادت]] و [[رستگاری]] در آخرت بهره گیرد؛ اما نباید این امر به [[فراموشی]] نیازهای [[دنیوی]] و امور [[زندگی]] بینجامد: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.<ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۶۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۳۰۳.</ref> اهتمام قرآن به دنیا و توجه دادن به آن بسیار چشمگیر است. قرآن به بسیاری از حقایق طبیعی اشاره میکند و از انسان میخواهد که در آنها [[تدبر]] کند؛ اما در این فراخوان، [[انسان]] [[دنیایی]] خودساخته را مطالعه نمیکند، بلکه با [[نام خدا]] میخواند و به جهانی میاندیشد که [[آفریده]] خدای یکتاست، از این رو این [[تدبّر]] در آثار گذشتگان و [[کسب علم]] بیهدف نیست. {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}}<ref>«آیا در زمین نگشتهاند تا آنان را دلهایی باشد که بدان دریابند یا گوشهایی که بدان بشنوند؟ زیرا (تنها) چشمها نابینا نمیشوند بلکه آن دلها که درون سینهها جا دارند (نیز) نابینا میگردند» سوره حج، آیه ۴۶.</ref>، {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ }}<ref>«آیا به زمین ننگریستهاند که از هر گونه گیاهی نیکو در آن چه اندازه رویاندهایم؟» سوره شعراء، آیه ۷-۸.</ref>، {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از آنان میزیستند چگونه بوده است؟ آنان توانمندتر از ایشان بودند و زمین را کافتند و آن را بیش از آنچه اینان میکردند آباد کردند؛ و پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند پس خداوند بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم میورزیدند» سوره روم، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن| أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریستهاند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنهای ندارد؟ و زمین را گستردیم و در آن کوهسارهایی گماردیم و در آن از هر گونه زیبا گیاهی رویاندیم. برای دیدهور کردن و یادکرد هر بنده اهل بازگشت. و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستانها و دانه درویدنی رویاندیم. و خرمابنهای بالا بلند را که شکوفههای بر هم نهاده (و انبوه) دارند. تا روزی بندگان شود و با آن (آب)، سرزمین مرده را بارور کردیم؛ رستخیز (نیز) همین گونه است» سوره ق، آیه ۶-۱۱.</ref>، {{متن قرآن|أَفَلا يَنظُرُونَ إِلَى الإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ وَإِلَى الأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ}}<ref>«آیا به شتر نمینگرند که چگونه آن را آفریدهاند؟ و به آسمان که چگونه آن را برافراشتهاند؟ و به کوهها که چگونه آنها را برگماردهاند؟ و به زمین که چگونه آن را گستردهاند؟» سوره غاشیه، آیه ۱۷-۲۰.</ref>، {{متن قرآن| أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء الَّذِي تَشْرَبُونَ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلا تَشْكُرُونَ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ }}<ref>«آیا آنچه را میکارید، دیدهاید؟آیا شما آن را میرویانید یا رویاننده ماییم؟ اگر میخواستیم آن را گیاهی خشک و خرد میگرداندیم که به پشیمانی میافتید. (و بگویید) بیگمان ما (زیان دیده و) غرامت زدهایم. بلکه سخت بیبهرهایم. آیا آبی را که مینوشید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از ابر فرو فرستادهاید یا فرو فرستنده ماییم؟ اگر میخواستیم آن را تلخاب میکردیم پس چرا سپاس نمیگزارید؟ آیا آتشی را که میافروزید دیدهاید؟ آیا درخت آن را شما آفریدهاید یا آفریننده ماییم؟ ما آن را مایه اندرز و سرمایهای برای بیابانگردان کردهایم. پس نام سترگ پروردگار خویش را به پاکی بستای!» سوره واقعه، آیه ۶۳-۷۴.</ref> به [[گواهی]] [[تاریخ]] [[علوم اسلامی]] بخش بزرگی از پیشرفتی که در قرون نخستین در [[علوم]] [[جامعه اسلامی]] به دست آمده است، در نتیجه تلاش برای انجام دادن دقیق [[فرایض دینی]] بوده است؛ مانند [[کوشش]] برای [[تعیین]] دقیق اوقات [[عبادات]] یا جهت [[قبله]] یا [[محاسبه]] [[زکات]] و [[ارث]]<ref>اسلام بین دو دیدگاه شرق و غرب، ص ۲۳۱ - ۲۴۳.</ref>.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
=== پیوند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] با [[نزول]] [[برکات]] و توسعه ===
===پیوند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] با [[نزول]] [[برکات]] و توسعه===
=== محوریت [[انسان]] در توسعه ===
دسته ای از [[آیات]]، بیانگر وجود [[ارتباط]] میان عملکرد [[انسان]] و [[نظام]] تکوینیاند.ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۶۰ - ۶۲؛ [[من وحی القرآن]]، ج ۲۰، ص ۱۸۴ - ۱۸۵.</ref> برخی از این آیات تأکید میکنند که اگر [[انسانها]] به [[کتب آسمانی]] و [[فرمانهای الهی]] عمل کنند، به [[رفاه اقتصادی]] و بهره مندی از [[نعمتهای الهی]] خواهند رسید. ([[مائده]] / ۵، ۶۶) این آیات که [[ارزشمندی]] رفاه اقتصادی [[جامعه]]، از دیدگاه [[ادیان الهی]] را نشان میدهند، بر [[لزوم]] پیشه ساختن [[تعادل]] و [[دوری از افراط و تفریط]] در [[زندگی]] نیز تأکید میکنند. <ref>راهنما، ج ۴، ص ۴۸۶ - ۴۸۸؛ ج ۶، ص ۱۴۵ - ۱۴۷.</ref> پیوند [[ایمان به خدا]]، [[اخلاق نیک]] و [[اعمال صالح]] با نزول برکات و [[سعادت]] و [[زیبایی]] زندگی و نیز [[همراهی]] [[اعتقادات]] [[پلید]]، [[اخلاق]] [[ناشایست]] و [[رفتار]] [[زشت]] و [[گناهان]] با سلب مواهب و نزول [[مصائب]] و [[گرفتاریها]] و [[بلایا]] از [[آیات قرآن کریم]] برداشت میشود: «و لَو اَنَّ اَهلَ القُرَی ءامَنوا واتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکـتٍ مِنَ السَّماءِ والاَرضِ و لـکِن کَذَّبوا فَاَخَذنـهُم بِما کانوا یَکسِبون». ([[اعراف]] / ۷، ۹۶ و نیز [[انفال]] / ۸، ۵۳؛ رعد / ۱۳، ۱۱؛ [[روم]] / ۳۰، ۴۱)<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۷۷؛ جامع البیان، ج ۹، ص ۱۳؛ تفسیر ابی السعود، ج ۲، ص ۲۷۷ - ۲۷۸.</ref> [[گرفتاریها]] و [[مصائب]] نیز در پی [[گناهان]] پدید میآیند: «و ما اَصـبَکُممِن مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَت اَیدیکُم و یَعفوا عَن کَثیر». ([[شوری]] / ۴۲، ۳۰) از آنجا که مخاطب این گونه [[آیات]]، همه مردماند، رویکردی [[اجتماعی]] دارند و مصداقهای شاخص و اولی آنها مصائب عمومی مانند [[قحطی]]، گرانی و بیماریهای فراگیرند.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
===محوریت [[انسان]] در توسعه===
[[خداوند]]، [[انسان]] را با [[عقل]] بر سایر [[مخلوقات]] [[برتری]]: «و لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ.».. ([[اسراء]] / ۱۷، ۷۰)<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۶۲.</ref> و او را [[خلیفه]] خود در [[زمین]] قرار داد (بقره / ۲، ۳۰) و زمین را به [[تسخیر]] او درآورد: «و سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّمـوتِ وما فِی الاَرضِ جَمیعـًا.».. (جاثیه / ۴۵، ۱۳) و به [[ملائکه]] [[دستور]] داد که برای [[آدم]] [[سجده]] کنند: «و اِذ قُلنا لِلمَلـئِکَةِ اسجُدوا لِأدَمَ» (بقره / ۲، ۳۴) و به او [[علم]] داد: «و عَلَّمَ ءادَمَ الاَسماءَ کُلَّها» (بقره / ۲، ۳۱) که بی عقل و علم، انسان نمیتوانست خلیفه [[خدا]] شود، چون [[خلافت]] [[نیازمند]] [[فهم]]، [[حسن تدبیر]] و [[مدیریت]] است. خلافت انسان در زمین و [[کرامت الهی]] آن است که انسان، معیار و مبنای هر برنامه توسعه ای است<ref>ر. ک: التنمیة الانسانیه.</ref>.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
===توسعه در مسیر [[سعادت]] و کمال===
به لحاظ اهتمام [[دین]] به بُعد [[معنوی]] انسان، دروازههای [[تکامل]] نامحدود بر روی وی گشوده میشوند. هنگامی که انسان به سمت «مطلق» گام بر میدارد، [[امور مادی]] همگی به ابزارهایی برای [[ارتباط]] با «مطلق» بدل میشوند ([[قصص]] / ۲۸، ۷۷) و انسان در مسیر [[تخلّق]] به [[اخلاق]] خداوند گام برمی دارد، بنابراین در [[دنیا]] افزون بر عمارت و بهره مندی از آن، تحقق [[عبادت]] [[خداوند یکتا]] [[هدف]] نهایی است. تأسیس سازمانهایی مانند [[حسبه]]، [[وقف]] و [[جهاد]] در [[اسلام]] به همین [[انگیزه]] و برای محافظت از این اهداف فراهم شده اند<ref>نظریات التنمیة السیاسیه، ص ۲۷۶ - ۲۹۳.</ref>.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
==زمینهها و موانع توسعه==
=== توسعه در مسیر [[سعادت]] و کمال ===
[[قرآن کریم]] به شماری از امور سفارش میکند که یاریگر [[انسان]] در رسیدن به توسعه است؛ مانند:
#[[امر]] به کسب [[توانمندی]] مستمر در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>، گرچه درباره آماده کردن [[نیروی نظامی]] برای [[ترساندن]] [[دشمن]] و جلوگیری از [[حمله]] و [[تجاوز]] آنهاست<ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۳۵؛ جامع البیان، ج ۱۰، ص ۳۹؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۳۷۴ - ۳۷۵.</ref> که در هر [[زمان]] باید بر اساس تدارکات [[جنگی]] معمول همان زمان باشد.<ref>نمونه، ج ۷، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref> برخی [[مفسران]] با ذکر مصادیقی برای {{متن قرآن|قُوَّةٍ}} مانند [[اتحاد]] و [[یکپارچگی]] و [[اعتماد بر خدا]] <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۵۳.</ref> کوشیدهاند معنایی وسیعتر از آیه برداشت و آن را اعم از نیروهای مادی و [[معنوی]] قلمداد کنند. براساس این معنا افزون بر اینکه باید از پیشرفته ترین سلاحهای هر زمان بهره برد، میبایست به تقویت [[روحیه]] و [[ایمان]] [[سربازان]] نیز پرداخت و از قدرتهای [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] که نقش موثری در [[پیروزی بر دشمن]] دارد نیز نباید [[غفلت]] کرد.<ref>نمونه، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>
#سفارش به تلاش برای کسب [[روزی حلال]]، [[کوشش]] در [[زمین]] و [[آبادانی]] آن و بهرهمندی از نعمتهای آن: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و اوست که دریا را رام (شما) کرد تا از آن گوشتی تر و تازه بخورید و از آن زیوری (چون مروارید) بیرون آورید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن مینگری که آب شکافاند و (چنین کرد) تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۱۴.</ref>.<ref>ر. ک: تنمیة الانتاج والاستثمار فی ضوء القرآن والسنه.</ref>
#[[دعوت]] به [[مهاجرت]] جهت برخورداری از آزادیهای [[دینی]] و [[کرامت انسانی]] که زمینهساز گشادگی در [[زندگی]] و روزی نیز هست: {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناههای فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بیگمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref>.<ref>تفسیر بغوی، ج ۱، ص ۳۷۴ - ۳۷۵؛ الوسیط، ج ۲، ص ۱۰۶؛ تفسیر الجلالین، ص ۱۱۹.</ref>.
برخی موانع [[عقیدتی]] و [[اخلاقی]] توسعه نیز از [[قرآن]] برداشت میشوند؛ مانند:
#[[اعراض]] از [[یاد خدا]] که [[زندگی]] را بر [[انسان]] دشوار میسازد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref> بنابر روایتی از [[ابن عباس]]، مراد از زندگی سخت در [[آیه]]، [[فقر]] مادی نیست، بلکه اعراض کنندگان از یاد خدا، بدان سبب که [[ثواب و عقاب]] را [[باور]] ندارند و [[جایگزینی]] برای مخارج خود نمیبینند، همواره خود را در زیان و ضرر پنداشته،<ref>روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref> هرگز [[احساس]] [[رضایتمندی]] و برخورداری در [[دنیا]] ندارند.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۲۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۵۸ - ۲۵۹.</ref>
#[[کفر]] و سایر [[گناهان]] {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در میگذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> که [[سبب نزول]] [[عذاب]] و [[زوال نعمت]] و نابودی هستند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ }}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار. چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر میرسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.</ref>.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۳۸۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۸۸ - ۲۸۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۵۴۱.</ref> در آیاتی پرشمار فقر عمومی از انتقامهای [[خداوند]] شمرده شده است {{متن قرآن|ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«جز در پناه خداوند یا پناه مردم هر جا یافته شوند محکوم به خواریاند و دچار خشمی از سوی خداوند و محکوم به تهیدستی شدند، آن بدین رو بود که آنان به آیات خداوند کفر میورزیدند و پیامبران را ناحقّ میکشتند، آن، از این رو بود که نافرمانی ورزیدند و تجاوز میکرد» سوره آل عمران، آیه ۱۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«(روش اینان) چون روش فرعونیان و کسان پیش از ایشان است که به آیات خداوند کفر ورزیدند و خداوند آنان را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند توانمندی سختکیفر است» سوره انفال، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی» درآوردند ننگریستهای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref>، هرچند [[بلاها]] و گرفتاریهای [[دنیوی]] [[مؤمنان]] برای [[ثواب]] گرفتن به جهت [[صبر]] بر آن یا [[امتحان]] و مانند آن است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۸۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۵۴۱؛ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۰۱.</ref>
#[[اسراف]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى}}<ref>«و اینچنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانههای پروردگارش ایمان نیاورد کیفر میدهیم و بیگمان عذاب جهان واپسین سختتر و پایدارتر است» سوره طه، آیه ۱۲۷.</ref>، زیاده خواهی و [[ظلم]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ}}<ref>«و پروردگارت شهرها را نابود نمیکند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد که بر مردم آیات ما را بخواند و ما نابودکننده شهرها نیستیم مگر آنکه مردم آنها ستمگر باشند» سوره قصص، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«و بیگمان ما مردم دورههای پیش از شما را چون ستم کردند نابود کردیم در حالی که پیامبرانشان برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و آنان بر آن نبودند که ایمان آورند؛ بدین گونه ما گروهی را که گنهکارند کیفر میدهیم» سوره یونس، آیه ۱۳.</ref> که نشان [[سستی]] ایماناند و سبب میشوند انسان [[نعمتهای خداوند]] را [[نادرست]] به کار برد یا [[بیهوده]] بر باد دهد<ref>من هدی القرآن، ج ۷، ص ۲۵۲؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۷۶.</ref>.<ref>[[مشتاق الحلو|الحلو، مشتاق]]، [[توسعه (مقاله)|مقاله «توسعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
# [[پرونده:IM010602.jpg|22px]] [[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|'''اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی''']]
«توسعه» در لغت به معنای فراخی و وسعت و همخانواده توسع به معنای فراخی نمودن مقابل تضیق در امر و مکان است.[۱]
اصطلاح توسعه (Development) در قرن اخیر در دو نظام متفاوت سرمایهداری و سوسیالیستیظهور یافت که کشورهای در حال رشد میبایست یکی از این دو الگو را برمی گزید.[۲]انسان که محرک، محور و هدف نهایی توسعه است، نیازها، اهداف و آرمانهای بیشماری دارد که فرایند پیچیده، جامع و چند بعدی توسعه میتواند روند دستیابی به آنها را آسانتر کند، از این رو توسعه برپایه خواستههای هر جامعهای باید بتواند برای گرههای کور و تنگناها و معضلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگیراه حلی پیدا کند، از این رو ابعاد گوناگونی مانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ملی مییابد.[۳] از سال ۱۹۷۰ میلادی اصطلاح توسعه اداری نیز رواج یافت که مراد از آن رشد کمی و کیفی در نظام اداری است.[۴] از میان ابعاد گوناگون توسعه، توسعه اقتصادی بیش از همه مورد توجه و اهتمام پژوهشگران حتی برنامههای دولتها بوده است و مراد از آن رهایی از وابستگی اقتصادی و رسیدن به تولید صنعتی به جای سنتی است. اعتقاد بر این است که توسعه اقتصادی به توسعه اجتماعی فراگیری میانجامد.[۵]
مفهوم توسعه به معنای امروزی آن اصطلاحی کاملاً نو بوده، نباید انتظار داشت که در قرآن، احادیث یا دانشهای سنتی درباره آن بحث مشخص و مستقلی آمده باشد، چنان که هیچ اصطلاح دیگری معادل دقیق آن یافت نمیشود، بلکه تنها میتوان با رویکرد اخلاقی و عقیدتی، برداشتهایی درباره مؤلفههای توسعه، پیشفرضها و زمینههای آن، راههای رسیدن به آن، عوامل مساعد و موانع و چالشهای فراروی آن و آثار و فواید آن ارائه کرد؛ یا آنکه برخی احکام فقهیاسلام درباره حوزههای توسعه را برشمرد که کم و بیش در نوشتههای معاصران به آنها اشاره شده است.[۶]
معنای لغوی آن، گشاد کردن و فراخ کردن است[۸]، ولی در اصطلاح، مطالعه درباره توسعه، بیشتر به دهه ۱۹۵۰م باز میگردد. در فضای سیاسی آن دهه، به ویژه با حمایتهای مالی سخاوتمندانه بنگاههای آمریکایی، محققانعلوم اجتماعی به صورت فعال به مطالعه پرداختند. به طور کلی پس از جنگ، سه تعریف از توسعه، نمود بیشتری دارد.
تعریف نخست: ابتدا در مطالعات دهه ۱۹۵۰م، توسعه به معنای رشد اقتصادی دانسته و در قالب شاخصهایی مانند «تولیدناخالص ملی» و «افزایش درآمد سرانه ملی» اندازهگیری میشد؛ شاخصهایی چون «توانایی استخراج مواد زیرزمینی، خلاقیت و استقلال نسبی در تولید و ایجاد رفاه کافی برای افراد کشور در زمینه انرژی، درآمد و امور ضروری زندگی یا آهنگ افزایش درآمد ملی یا میزان تولید کالاها و خدمات در یک کشور»[۹]، ولی در این میان، برخی مانند مدیسون، هیکس و شومپیتر، میان توسعه و رشد اقتصادی تفاوت گذاشته، میگویند:
به طور کلی، توسعه اقتصادی به بررسی مشکلات کشورهای توسعه نیافته میپردازد و رشد اقتصادی به بررسی مسائل کشورهای پیشرفته صنعتی. مدیسون، اقتصاددان آمریکایی، بین رشد و توسعه اقتصادی به این شکل تمایز قایل میشود: افزایش درآمد را در کشورهای پیشرفته، عموماً رشد اقتصادی و در کشورهای توسعه نیافته، توسعه اقتصادی مینامند. خانم هیکس، در این مورد مینویسد: مشکلات کشورهای توسعه نیافته، به توسعه منابع استفاده نشده مربوط هستند، هر چند منافع استفاده از آنها روشن است، در حالی که مشکلات کشورهای توسعه یافته با رشد اقتصادی ارتباط دارد. در این اقتصاد، منابع اقتصادی کاملاً مشخص شده و تا حد زیادی گسترش یافتهاند. شومپیتر میگوید: توسعه، عبارت است از: تغییرات مداوم و خودبهخودی در کشورهای در حال توسعه که بعد از استقلال سیاسی، تعادل اقتصادی موجود در اقتصاد را از دست دادهاند؛ در حالی که رشد، عبارت است از تغییرات آرام و تدریجی در شرایط اقتصادی در بلندمدت که در نتیجه افزایش تدریجی در نرخ پساندازها و جمعیت ایجاد میشود[۱۰].
با مشخص شدن نتایج ناگوار سالهای نخستین که طی آن، در آمد ملی کشورها افزایش چشمگیری یافته بود، ولی بخش بزرگی از جمعیت فقیر، هیچ بهرهای از آن نبرده بودند، به تدریج این تعریف کنار گذاشته شد.
تعریف دوم: در این تعریف، گرچه توسعه همچنان بر مبنای رشد اقتصادی تعریف میشود، لزوماً با کاهش نابرابری و شعارفقرزدایی همراه است. بنابراین، توسعه با معیار «بهبود شرایط اجتماعی» سنجیده میشود.
تعریف سوم: این تعریف افزون بر تأمین نیازهای اجتماعی، به مسائل سیاسی و فرهنگی نیز توجه میکند. از این رو، توسعه به توسعه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... تقسیم میشود[۱۱].
جامعهشناسان برخلاف اقتصاددانان، تعریفهای تقریباً متفاوتی از توسعه ارائه میدهند.
گیروشه، در کتاب تغییرات اجتماعی مینویسد:
توسعه یا نوسازی، عبارت از کلیه کنشهایی است که به منظور سوق دادن جامعهای به سوی تحقق مجموعهای منظم از شرایط زندگی جمعی و فردی صورت میگیرد، که در ارتباط با بعضی ارزشها مطلوب تشخیص داده شده است.... توسعه، در حقیقت به مثابه کوششی است به منظور نیل به تعادلی که تاکنون تحقق نیافته است یا راهحلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و انسانی وجود داشته و تجدید حیات مییابد. مثلاً میگویند در جامعه مدرن، پیشرفتاخلاقیانسان با پیشرفتهای تکنیکی همسانی ندارد.
وی پس از بیان تعریف، نتایجی از تعریف خود استنباط میکند:
مفهوم نوسازی و توسعه، لزوماً قضاوتی ارزشی است که با ارزشهای معینی ارتباط دارد. اقتصاددان آن را در افزایش سطح زندگیمردم میداند (کمی)، ولی برای جامعهشناس این تمایل با نظمی از ارزشها مرتبط میگردد که دارای کار کرد است.
توسعه، کوششی است برای نیل به تعادلی که تاکنون تحقق نیافته است.
تعریف توسعه، هم کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه را در بر میگیرد.
نوسازی عمیقاً با توسعه اقتصادی مشخص و معین میشود و توسعه اقتصادی ناشی از جریان صنعتی شدن و صنعتی شدن نیز نتیجه پیشرفت تکنیکی است[۱۲].
با این همه، بیشتر، معنای اقتصادی توسعه به کار میرود و معمولاً در تعیین سطح آن، به شاخصهای مادی روی میآورند. به صورت سادهتر، توسعه هنوز به برآوردن فزاینده نیازهای اساسی و گوناگون انسانها معنا میشود. با توجه به این مطالب، ویژگیهایی را میتوان برای توسعه برشمرد:
توسعه، دگرگونی آرام و تدریجی است که هم بعد کمی و هم کیفی دارد.
تفاوت اصلاحات و توسعه در آن است که غایت اصلی اصلاحات، تنها رفاه اقتصادی نیست و اصلاحات به کمبودها و نارساییهای راهکارهای گذشته و بهبود آنها در برنامهریزی نیز میپردازد.[۱۳]