آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = آیا [[رجعت]] از ضروریات [[تشیع]] است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[رجعت]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[ عصر پس از ظهور]] / [[رجعت]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = 2 پاسخ
}}
}}
'''آیا [[رجعت]] از ضروریات [[تشیع]] است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
'''آیا [[رجعت]] از ضروریات [[تشیع]] است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|90px|راست|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
آیت‌الله '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


== پاسخ نخست==
«بسیاری از [[اندیشمندان]]، [[اعتقاد]] به [[رجعت]] را از ضروریات‌<ref>ضروری، چند معنا دارد که در این جا به معنای غیر قابل انفکاک به کار رفته است. برای دیدن معانی مختلف‌ضروری، ر.ک: جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون الملقب ب «دستور العلماء»، قاضی عبد النبی الأحمد نگری، ج ۲، ص ۲۶۴- ۲۶۹.</ref> [[مذهب]] [[تشیع]]<ref>همچون علامه مجلسی که می‌گوید: «بدان که از جمله اجماعیات [[شیعه]]، بلکه ضروریات مذهب فرقه محقه، حقانیت [[رجعت]] است». (حق الیقین، ج ۲، ص ۳۳۵) و در جای دیگر می‌گوید: «به گمان من، کسی که در امثال این موضوع شک کند، در امامان دین، شک کرده است» (بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲). شیخ حر عاملی می‌گوید: «صحت [[رجعت]]، از ضروریات مذهب امامیه است. همه علمای معروف، نویسندگان مشهور، بلکه عموم مردم می‌دانند که این، جزء مذهب [[شیعه]] است». (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۰- ۶۱). وی سپس نام کسان بسیاری را می‌برد که در باب [[رجعت]]، کتاب نوشته‌اند و اولین آنها، سلیم بن قیس هلالی است که از امیر مؤمنان {{ع}} روایت می‌کند و می‌گوید: «کار به جایی رسید که یقین من به [[رجعت]]، کمتر از یقینم به قیامت نبود» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۴). وی سپس ماجرای گفتگوی مؤمن طاق و ابوحنیفه را در موضوع [[رجعت]] نقل می‌کند و نتیجه می‌گیرد که: «این جریان هم دلیل است که [[سنی]] و [[شیعه]]، همه می‌دانسته‌اند که [[رجعت]]، جزء مذهب [[شیعه]] است، و این، معنای ضروری مذهب است که از اجماع، بالاتر است» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۶). مرحوم آیت الله شیخ میراز [[جواد تبریزی]]، [[رجعت]] را از اصول مذهب نمی‌دانست؛ اما به دلیل اخبار معتبر- که تواتر اجمالی دارند- آن را یقینی می‌دانست». (صراط النجاة، ج ۲، ص ۶۱۴).</ref> و برخی، [[انکار]] آن را موجب خروج از [[مذهب]] می‌دانند<ref>حق الیقین، ج ۲، ص ۳۵۴.</ref>. احتمالًا کثرت [[احادیث]] این باب- که به حد [[تواتر]]، است- و نیز اعتبار شماری از این [[احادیث]]، موجب شده است که [[اعتقاد]] به [[رجعت]]، از ضروریات [[مذهب]] شود.
[[پرونده:11046759983.jpg||بندانگشتی|90px|right|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بسیاری از [[اندیشمندان]]، [[اعتقاد]] به [[رجعت]] را از ضروریات‌<ref>ضروری، چند معنا دارد که در این جا به معنای غیر قابل انفکاک به کار رفته است. برای دیدن معانی مختلف‌ضروری، ر.ک: جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون الملقب ب «دستور العلماء»، قاضی عبد النبی الأحمد نگری، ج ۲، ص ۲۶۴- ۲۶۹.</ref> [[مذهب]] [[تشیع]]<ref>همچون علامه مجلسی که می‌گوید: «بدان که از جمله اجماعیات [[شیعه]]، بلکه ضروریات مذهب فرقه محقه، حقانیت [[رجعت]] است». (حق الیقین، ج ۲، ص ۳۳۵) و در جای دیگر می‌گوید: «به گمان من، کسی که در امثال این موضوع شک کند، در امامان دین، شک کرده است» (بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲). شیخ حر عاملی می‌گوید: «صحت [[رجعت]]، از ضروریات مذهب امامیه است. همه علمای معروف، نویسندگان مشهور، بلکه عموم مردم می‌دانند که این، جزء مذهب [[شیعه]] است». (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۰- ۶۱). وی سپس نام کسان بسیاری را می‌برد که در باب [[رجعت]]، کتاب نوشته‌اند و اولین آنها، سلیم بن قیس هلالی است که از امیر مؤمنان {{ع}} روایت می‌کند و می‌گوید: «کار به جایی رسید که یقین من به [[رجعت]]، کمتر از یقینم به قیامت نبود» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۴). وی سپس ماجرای گفتگوی مؤمن طاق و ابوحنیفه را در موضوع [[رجعت]] نقل می‌کند و نتیجه می‌گیرد که: «این جریان هم دلیل است که [[سنی]] و [[شیعه]]، همه می‌دانسته‌اند که [[رجعت]]، جزء مذهب [[شیعه]] است، و این، معنای ضروری مذهب است که از اجماع، بالاتر است» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۶). مرحوم آیت الله شیخ میراز [[جواد تبریزی]]، [[رجعت]] را از اصول مذهب نمی‌دانست؛ اما به دلیل اخبار معتبر- که تواتر اجمالی دارند-، آن را یقینی می‌دانست». (صراط النجاة، ج ۲، ص ۶۱۴).</ref> و برخی، [[انکار]] آن را موجب خروج از [[مذهب]] می‌دانند<ref>حق الیقین، ج ۲، ص ۳۵۴.</ref>. احتمالًا کثرت [[احادیث]] این باب- که به حد [[تواتر]]، است- و نیز اعتبار شماری از این [[احادیث]]، موجب شده است که [[اعتقاد]] به [[رجعت]]، از ضروریات [[مذهب]] شود.
::::::اما برخی معاصران، منکر ضروری بودن آن هستند و [[اعتقاد]] به آن را به اثبات [[احادیث]] مربوط، وابسته دانسته‌اند<ref>مانند علامه سید محسن امین در کتاب نقض الوشیعة (ص ۴۷۳) و محمد جواد مغنیه در الجوامع و الفوارق بین‌السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) و محمدرضا مظفر در عقائد الامامیة (ص ۸۴).</ref>. البته گویا مقصود آنان، این بوده که [[اعتقاد]] به "[[رجعت]]"، مانند [[عدل]] و [[امامت]] از [[اصول مذهب]] نیست<ref>چنان که مرحوم مغنیه در الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) به این موضوع تصریح می‌کند.</ref>، و گرنه با توجه به کمیت و کیفیت [[احادیث]] [[رجعت]]، باید آن را از ضروریات [[مذهب]] دانست، هر چند از [[فروع]] [[اعتقادی]] است<ref>با توجه به این که این بزرگان کتاب‌هایشان را در پاسخ به مخالفان نوشته‌اند، احتمال می‌رود که این نظر را به این دلیل داده‌اند که مخاطب، ظرفیت درک آن را نداشته و به ناچار در حد ظرفیت او سخن گفته‌اند. این روشی است که از شیوه تبلیغ انبیا به دست آمده است. پیامبر خدا {{صل}} فرمود: ‌{{عربی|"إِنا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ أُمِرنا أَن نُکلمَ الناسَ عَلی‌ قَدرِ عُقُولِهِم"}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۳، ح ۱۵). [[امامان]] [[شیعه]] نیز به همین روش عمل کرده‌اند. مثلًا [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ پرسش از امور بزرگی مانند [[رجعت]]، به دلیل آن که مخاطبان نمی‌توانستند معنای درست آن را درک کنند، پاسخ دادند که اینک وقت این حرف‌ها نیست: ‌{{عربی|"عَن زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللهِ {{ع}} عَن هَذِهِ الأُمُورِ العِظامِ مِنَ الرجعَةِ وَ أَشباهِها فَقالَ: إِن هَذَا الذی تَسأَلُونَ عَنهُ لَم یجِئ أَوانُهُ وَ قَد قَالَ الله عز و جل: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ}}"}} (یونس، آیه ۳۹) (مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۰، ح ۴). عیاشی نیز در تفسیرش، مشابه این پرسش و پاسخ را به نقل از حمران از امام باقر {{ع}} می‌آورد (تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۲، ح ۲۰). به نظر می‌رسد به دلیل شباهت کامل متن پرسش و پاسخ، یک حدیث بوده و دو گونه نقل شده است.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۷، ۳۸.</ref>.


==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
اما برخی معاصران، منکر ضروری بودن آن هستند و [[اعتقاد]] به آن را به اثبات [[احادیث]] مربوط، وابسته دانسته‌اند<ref>مانند علامه سید محسن امین در کتاب نقض الوشیعة (ص ۴۷۳) و محمد جواد مغنیه در الجوامع و الفوارق بین‌السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) و محمدرضا مظفر در عقائد الامامیة (ص ۸۴).</ref>. البته گویا مقصود آنان، این بوده که [[اعتقاد]] به "[[رجعت]]"، مانند [[عدل]] و [[امامت]] از [[اصول مذهب]] نیست<ref>چنان که مرحوم مغنیه در الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) به این موضوع تصریح می‌کند.</ref>، و گرنه با توجه به کمیت و کیفیت [[احادیث]] [[رجعت]]، باید آن را از ضروریات [[مذهب]] دانست، هر چند از [[فروع]] [[اعتقادی]] است<ref>با توجه به این که این بزرگان کتاب‌هایشان را در پاسخ به مخالفان نوشته‌اند، احتمال می‌رود که این نظر را به این دلیل داده‌اند که مخاطب، ظرفیت درک آن را نداشته و به ناچار در حد ظرفیت او سخن گفته‌اند. این روشی است که از شیوه تبلیغ انبیا به دست آمده است. پیامبر خدا {{صل}} فرمود: ‌{{عربی|"إِنا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ أُمِرنا أَن نُکلمَ الناسَ عَلی‌ قَدرِ عُقُولِهِم"}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۳، ح ۱۵). [[امامان]] [[شیعه]] نیز به همین روش عمل کرده‌اند. مثلًا [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ پرسش از امور بزرگی مانند [[رجعت]]، به دلیل آن که مخاطبان نمی‌توانستند معنای درست آن را درک کنند، پاسخ دادند که اینک وقت این حرف‌ها نیست: ‌{{عربی|"عَن زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللهِ {{ع}} عَن هَذِهِ الأُمُورِ العِظامِ مِنَ الرجعَةِ وَ أَشباهِها فَقالَ: إِن هَذَا الذی تَسأَلُونَ عَنهُ لَم یجِئ أَوانُهُ وَ قَد قَالَ الله عز و جل: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ}}"}} (یونس، آیه ۳۹) (مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۰، ح ۴). عیاشی نیز در تفسیرش، مشابه این پرسش و پاسخ را به نقل از حمران از امام باقر {{ع}} می‌آورد (تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۲، ح ۲۰). به نظر می‌رسد به دلیل شباهت کامل متن پرسش و پاسخ، یک حدیث بوده و دو گونه نقل شده است.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۷، ۳۸.</ref>.
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«اصل [[اعتقاد]] به [[رجعت]] مطابق [[رأی]] گروهی از علمای [[امامیه]] از ضروریات [[مذهب]] به حساب می‌آید؛ [[شیخ]] حرّ عاملی می‌فرماید: همانا ثبوت [[رجعت]] نزد همه علمای معروف و مصنفین مشهور از ضروریات [[مذهب امامیه]] به حساب می‌آید، و حتی [[عامه]] نیز از این موضوع باخبرند<ref>الایقاظ من الهجعه، ص ۶‌۰</ref>.
::::::[[علامه مجلسی|مرحوم مجلسی]] می‌فرماید: همانا [[اعتقاد]] به [[رجعت]] در همه عصرها مورد [[اجماع]] [[شیعه]] بوده، و این مسأله مانند [[خورشید]] در وسط روز معلوم است<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ‌۱۲۳</ref>.
::::::[[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: [[روایات]] [[رجعت]] از طریق [[اهل بیت]] {{عم}} به [[تواتر]] معنوی به ما رسیده است<ref>المیزان، ج ۲، ص ‌۱‌۰۷</ref>.
::::::گرچه در معنای [[رجعت]] بین [[علما]] [[اختلاف]] شده و برخی آن را به معنای [[رجعت]] [[دولت]] گرفته‌اند، امّا در اصل [[عقیده]] به [[رجعت]] اتفاق است، بلکه معنای معهود آن، که همان بازگشت به این [[دنیا]] در [[عصر ظهور]] است، معنای مشهور نزد علمای [[شیعه]] است»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۶۶۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آقای رضوانی؛
| تصویر = 15207.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
«اصل [[اعتقاد]] به [[رجعت]] مطابق [[رأی]] گروهی از علمای [[امامیه]] از ضروریات [[مذهب]] به حساب می‌آید؛ [[شیخ]] حرّ عاملی می‌فرماید: همانا ثبوت [[رجعت]] نزد همه علمای معروف و مصنفین مشهور از ضروریات [[مذهب امامیه]] به حساب می‌آید، و حتی [[عامه]] نیز از این موضوع باخبرند<ref>الایقاظ من الهجعه، ص ۶‌۰</ref>.
[[علامه مجلسی|مرحوم مجلسی]] می‌فرماید: همانا [[اعتقاد]] به [[رجعت]] در همه عصرها مورد [[اجماع]] [[شیعه]] بوده، و این مسأله مانند [[خورشید]] در وسط روز معلوم است<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ‌۱۲۳</ref>.
[[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: [[روایات]] [[رجعت]] از طریق [[اهل بیت]] {{عم}} به [[تواتر]] معنوی به ما رسیده است<ref>المیزان، ج ۲، ص ‌۱‌۰۷</ref>.
گرچه در معنای [[رجعت]] بین [[علما]] [[اختلاف]] شده و برخی آن را به معنای [[رجعت]] [[دولت]] گرفته‌اند، امّا در اصل [[عقیده]] به [[رجعت]] اتفاق است، بلکه معنای معهود آن، که همان بازگشت به این [[دنیا]] در [[عصر ظهور]] است، معنای مشهور نزد علمای [[شیعه]] است»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۶۶۰.</ref>.
}}
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان رجعت}}
{{پرسمان رجعت}}
==[[:رده:آثار مهدویت|منبع‌شناسی جامع مهدویت]]==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به رجعت]]
[[رده:پرسمان رجعت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۹

آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌

آیت‌الله محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«بسیاری از اندیشمندان، اعتقاد به رجعت را از ضروریات‌[۱] مذهب تشیع[۲] و برخی، انکار آن را موجب خروج از مذهب می‌دانند[۳]. احتمالًا کثرت احادیث این باب- که به حد تواتر، است- و نیز اعتبار شماری از این احادیث، موجب شده است که اعتقاد به رجعت، از ضروریات مذهب شود.

اما برخی معاصران، منکر ضروری بودن آن هستند و اعتقاد به آن را به اثبات احادیث مربوط، وابسته دانسته‌اند[۴]. البته گویا مقصود آنان، این بوده که اعتقاد به "رجعت"، مانند عدل و امامت از اصول مذهب نیست[۵]، و گرنه با توجه به کمیت و کیفیت احادیث رجعت، باید آن را از ضروریات مذهب دانست، هر چند از فروع اعتقادی است[۶]»[۷].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«اصل اعتقاد به رجعت مطابق رأی گروهی از علمای امامیه از ضروریات مذهب به حساب می‌آید؛ شیخ حرّ عاملی می‌فرماید: همانا ثبوت رجعت نزد همه علمای معروف و مصنفین مشهور از ضروریات مذهب امامیه به حساب می‌آید، و حتی عامه نیز از این موضوع باخبرند[۸].

مرحوم مجلسی می‌فرماید: همانا اعتقاد به رجعت در همه عصرها مورد اجماع شیعه بوده، و این مسأله مانند خورشید در وسط روز معلوم است[۹].

علامه طباطبایی می‌فرماید: روایات رجعت از طریق اهل بیت (ع) به تواتر معنوی به ما رسیده است[۱۰].

گرچه در معنای رجعت بین علما اختلاف شده و برخی آن را به معنای رجعت دولت گرفته‌اند، امّا در اصل عقیده به رجعت اتفاق است، بلکه معنای معهود آن، که همان بازگشت به این دنیا در عصر ظهور است، معنای مشهور نزد علمای شیعه است»[۱۱].

پرسش‌های وابسته

  1. درباره رجعت چه دیدگاه‌‏هایی وجود دارد؟ (پرسش)
  2. آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟ (پرسش)
  3. آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت عمومی و همگانی است؟ (پرسش)
  5. آیا رجعت پس از ظهور امام مهدی با تکلیف سازگار است؟ (پرسش)
  6. مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش)
  7. رجعت چند مرحله دارد؟ (پرسش)
  8. آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟ (پرسش)
  9. اهمیت رجعت به چه اندازه است؟ (پرسش)
  10. منظور از عذاب ادنی که در قرآن آمده چیست؟ (پرسش)
  11. آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند حتما رجعت می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیات و سوره مؤمنون با مسئله رجعت منافات ندارد؟ (پرسش)
  13. چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین وجود دارد؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ (پرسش)
  15. چگونه رجعت ائمه پس از ظهور امام مهدی انجام می‌گیرد؟ (پرسش)
  16. آیه‌‏ای از قرآن رجوع مرده را به دنیا ممتنع می‌‏داند آیا این آیه با مسأله رجعت سازگاری دارد؟ (پرسش)
  17. آیا پیامبران در زمان رجعت حضور دارند؟ (پرسش)
  18. رجعت در ادعیه و زیارات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  20. کدام یک از علما در کتاب‌هایشان از رجعت بحث کرده‌اند؟ (پرسش)
  21. چه ارتباطی بین رجعت و قیامت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟ (پرسش)
  2. چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است؟ (پرسش)
  4. آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟ (پرسش)
  5. آیا در رجعت مردگان توسط امام مهدی زنده می‌‏شوند و آیا این قضیه پشتوانه عقلی روایی قرآنی دارد؟ (پرسش)
  6. چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟ (پرسش)
  7. رجعت در متون دینی چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  1. منظور از رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. مترادف‌های واژه رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. رجعت چیست و ادله آن کدام است؟ (پرسش)
  1. سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانی است؟ (پرسش)
  2. آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش)
  4. چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح می‏‌کنند؟ (پرسش)
  1. فایده رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. هدف از رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. چه آثاری بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟ (پرسش)
  4. فلسفه و فوائد رجعت چه می‌باشند؟ (پرسش)
  5. رجعت امامان برای چیست؟ آیا آنان حکومت خواهند کرد؟ (پرسش)

  1. چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می‌توان اقامه کرد؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)
  3. آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگاری دارد؟ (پرسش)
  5. آیا دلیل قرآنی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. ویژگی‌های رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت اختیاری است؟ (پرسش)
  4. آیا «رجعت» برای مؤمنان و کافران اختیاری است؟ (پرسش)
  1. رجعت چه زمانی تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  2. رجعت‏‌کنندگان چقدر در دنیا باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  3. آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
  1. چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)
  2. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند و امام مهدی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  4. رجعت کنندگان چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  5. ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ (پرسش)
  6. اولین رجعت کننده از امامان کیست؟ (پرسش)
  7. برنامه‌های امام حسین در رجعت چیست؟ (پرسش)
  8. برنامه‌های امام علی در رجعت چه می‌باشد؟ (پرسش)
  9. آیا بانوان رجعت می‌کنند؟ (پرسش)
  10. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  11. آیا پس از رحلت امام مهدی اولیاء صالح خدواند حکومت می‌کنند؟ (پرسش)
  12. آیا در عصر حکومت اولیای صالح احتمال نافرمانی و شورش وجود دارد؟ (پرسش)
  1. مخالفان رجعت چه می‌گویند و چگونه به آنها پاسخ داده می‌شود؟ (پرسش)
  2. مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا اهل سنت رجعت را نمی‌پذیرند؟ (پرسش)
  1. نحوه حکومت ائمه بعد از رجعت چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. ضروری، چند معنا دارد که در این جا به معنای غیر قابل انفکاک به کار رفته است. برای دیدن معانی مختلف‌ضروری، ر.ک: جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون الملقب ب «دستور العلماء»، قاضی عبد النبی الأحمد نگری، ج ۲، ص ۲۶۴- ۲۶۹.
  2. همچون علامه مجلسی که می‌گوید: «بدان که از جمله اجماعیات شیعه، بلکه ضروریات مذهب فرقه محقه، حقانیت رجعت است». (حق الیقین، ج ۲، ص ۳۳۵) و در جای دیگر می‌گوید: «به گمان من، کسی که در امثال این موضوع شک کند، در امامان دین، شک کرده است» (بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲). شیخ حر عاملی می‌گوید: «صحت رجعت، از ضروریات مذهب امامیه است. همه علمای معروف، نویسندگان مشهور، بلکه عموم مردم می‌دانند که این، جزء مذهب شیعه است». (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۰- ۶۱). وی سپس نام کسان بسیاری را می‌برد که در باب رجعت، کتاب نوشته‌اند و اولین آنها، سلیم بن قیس هلالی است که از امیر مؤمنان (ع) روایت می‌کند و می‌گوید: «کار به جایی رسید که یقین من به رجعت، کمتر از یقینم به قیامت نبود» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۴). وی سپس ماجرای گفتگوی مؤمن طاق و ابوحنیفه را در موضوع رجعت نقل می‌کند و نتیجه می‌گیرد که: «این جریان هم دلیل است که سنی و شیعه، همه می‌دانسته‌اند که رجعت، جزء مذهب شیعه است، و این، معنای ضروری مذهب است که از اجماع، بالاتر است» (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۶). مرحوم آیت الله شیخ میراز جواد تبریزی، رجعت را از اصول مذهب نمی‌دانست؛ اما به دلیل اخبار معتبر- که تواتر اجمالی دارند- آن را یقینی می‌دانست». (صراط النجاة، ج ۲، ص ۶۱۴).
  3. حق الیقین، ج ۲، ص ۳۵۴.
  4. مانند علامه سید محسن امین در کتاب نقض الوشیعة (ص ۴۷۳) و محمد جواد مغنیه در الجوامع و الفوارق بین‌السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) و محمدرضا مظفر در عقائد الامامیة (ص ۸۴).
  5. چنان که مرحوم مغنیه در الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) به این موضوع تصریح می‌کند.
  6. با توجه به این که این بزرگان کتاب‌هایشان را در پاسخ به مخالفان نوشته‌اند، احتمال می‌رود که این نظر را به این دلیل داده‌اند که مخاطب، ظرفیت درک آن را نداشته و به ناچار در حد ظرفیت او سخن گفته‌اند. این روشی است که از شیوه تبلیغ انبیا به دست آمده است. پیامبر خدا (ص) فرمود: ‌"إِنا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ أُمِرنا أَن نُکلمَ الناسَ عَلی‌ قَدرِ عُقُولِهِم" (الکافی، ج ۱، ص ۲۳، ح ۱۵). امامان شیعه نیز به همین روش عمل کرده‌اند. مثلًا امام صادق (ع) در پاسخ پرسش از امور بزرگی مانند رجعت، به دلیل آن که مخاطبان نمی‌توانستند معنای درست آن را درک کنند، پاسخ دادند که اینک وقت این حرف‌ها نیست: ‌"عَن زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللهِ (ع) عَن هَذِهِ الأُمُورِ العِظامِ مِنَ الرجعَةِ وَ أَشباهِها فَقالَ: إِن هَذَا الذی تَسأَلُونَ عَنهُ لَم یجِئ أَوانُهُ وَ قَد قَالَ الله عز و جل: ﴿بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ" (یونس، آیه ۳۹) (مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۰، ح ۴). عیاشی نیز در تفسیرش، مشابه این پرسش و پاسخ را به نقل از حمران از امام باقر (ع) می‌آورد (تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۲، ح ۲۰). به نظر می‌رسد به دلیل شباهت کامل متن پرسش و پاسخ، یک حدیث بوده و دو گونه نقل شده است.
  7. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص۳۷، ۳۸.
  8. الایقاظ من الهجعه، ص ۶‌۰
  9. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ‌۱۲۳
  10. المیزان، ج ۲، ص ‌۱‌۰۷
  11. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۶۶۰.