آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی (ع) است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌

آیت‌الله محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«در مورد زمان رجعت، به طور قاطع می‌توان گفت که رجعت، امری مرتبط با ظهور امام زمان (ع) است. میان علمای شیعه در این زمینه اختلافی وجود ندارد و تقریباً تمام کسانی که درباره رجعت سخن گفته‌اند، آن را مقارن ظهور ایشان دانسته‌اند.

شیخ صدوق در احتجاج بر مخالفان، بازگشت مسیح در آخر الزمان و نماز خواندن وی به امامت امام مهدی (ع) را به نقل از آنان بیان می‌کند[۱].

شیخ مفید، اعتقاد به رجعت هنگام قیام امام مهدی (ع) را بین امامیه اجماعی می‌داند و ادله‌ای بر آن می‌آورد و به شبهات مخالفان، پاسخ می‌دهد[۲].

سید مرتضی نیز رجعت را هنگام ظهور امام زمان (ع) می‌داند و این عقیده را به کل شیعه امامیه نسبت می‌دهد[۳]. جالب این جاست که وی این سخن را در پاسخ پرسشی می‌گوید که به تفسیری شاذ از رجعت معتقد است و رجعت را به معنای بازگشت دولت اهل بیت (ع) در زمان قائم (ع) می‌داند، نه بازگشت خود آنها، هر چند در این تفسیر نیز زمان رجعت، در ایام حکمرانی امام مهدی (ع) تصویر شده است[۴]. شیخ طبرسی نیز به صراحت رجعت را هنگام قیام امام مهدی (ع) میداند[۵].

علمای بسیار دیگری نیز به زمان رجعت تصریح کرده و آن را هنگام قیام امام زمان (ع) دانسته‌اند، از جمله: محمد بن علی ابن شهرآشوب مازندرانی[۶]، فیض کاشانی[۷]، سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی[۸]، شیخ حر عاملی[۹] محمد رضا قمی مشهدی[۱۰]، محمد اسماعیل خواجویی[۱۱]، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی[۱۲]. حتی مفسران و عالمان اهل سنت نیز این نگرش را از علمای شیعه می‌شناسند[۱۳]. علامه مجلسی نیز همین نظر را برگرفته از احادیث متعدد به علمای شیعه نسبت می‌دهد: اخبار فراوانی از امامان هُدا از اهل پیامبر (ص) وجود دارد با این مضمون که هنگام قیام قائم (ع) خداوند، گروهی از اولیا و شیعیان را که پیش‌تر مرده‌اند، باز می‌گرداند تا ثواب یاری و معاونت امام زمان (ع) نصیبشان گردد و به دلیل ظهور دولتش شاد گردند و گروهی را هم از دشمنانش باز می‌گرداند تا از آنها انتقام کشد و ...[۱۴].

در این باره چند گونه حدیث وجود دارد. در برخی احادیث به طور کلی از رجعت در هنگام ظهور، سخن رفته است[۱۵]. برخی دیگر می‌گویند: هنگامی که زمان قیام قائم (ع) می‌رسد، در ماه جمادی آخر و ده روز از رجب، بارانی بی‌مانند می‌بارد که خداوند به واسطه آن، بدن‌های مؤمنان و گوشت آنان را در قبورشان می‌رویاند و ...[۱۶]. در برخی احادیث که پیشتر گذشتند، نام یا تعداد کسانی از اقوام گذشته بیان شده است که رجعت می‌کنند تا در رکاب امام زمان (ع) باشند[۱۷]. در احادیثی دیگر، دستور خواندن دعا برای رجعت پس از مرگ به منظور درک ایام ظهور امام مهدی (ع) داده شده است[۱۸]. روایت شده که مؤمن پس از مرگ، مانند تازه داماد یا تازه عروس که بر فراش خود آرمیده، با مژده بهشت به خواب می‌رود و اهل بیت (ع) را در بهشت رضوی زیارت می‌کند و ... تا این که قائم (ع) قیام می‌کند. در این هنگام، خداوند، مؤمن را بر می‌انگیزاند تا به ندای امام زمان (ع) پاسخ گوید و همراه دیگران دسته دسته به سوی وی می‌روند[۱۹]. در برخی احادیث، از پرسش مؤمنان از رجعت دیگر مؤمنان در هنگامه ظهور، سخن رفته است[۲۰]. در حدیث رجعت، امام علی (ع)، از علائم ظهور به حساب آمده است[۲۱]؛ اما این حدیث با احادیثی که اولین رجعت کننده را امام حسین (ع) معرفی می‌کند و رجعت ایشان را هنگام مرگ یا کشته شدن امام زمان (ع) تعیین کرده است، منافات دارد. شاید بتوان گفت که مراد از اولین رجعت کننده در این احادیث، رجعت پس از مرگ امام زمان (ع) است که اولین رجعت کننده، امام حسین (ع) است و هم‌ایشان متکفل کفن و دفن امام زمان (ع) خواهد شد. از سوی دیگر، رجعت امام علی (ع) پیش از ظهور، یکی از رجعتهای امیر مؤمنان (ع) است؛ زیرا در احادیث متعددی ایشان صاحب "رجعات (بازگشت‌ها) معرفی شده است[۲۲]. در زیارت‌های ایشان نیز این موضوع بیان شده است[۲۳]. در حدیثی گفته شده که علی (ع) یک رجعت با امام حسین (ع) دارد تا از بنی امیه انتقام کشد[۲۴] و یک رجعت با پیامبر (ص) دارد تا خلیفه او باشد و سایر امامان (ع) از عوامل وی باشند[۲۵]. علامه مجلسی می‌گوید: امام علی (ع)، هم پیش از ظهور و هم مقارن آن و هم پس از ظهور، رجعت دارد[۲۶]. با این بیان، مشکل تعارض برطرف می‌شود.

نتیجه این که تعدد رجعت از ویژگی‌های امیر مؤمنان (ع) است که در هر سه موضع تحقق می‌پذیرد؛ اما رجعت بقیه افراد، مؤمن یا کافر، هنگام ظهور است، هر چند نمی‌توان در تعیین دقیق زمان آن و چگونگی تقارنش با ظهور، سخنی قاطع و دقیق گفت. اجمالًا این موضوع قابل اثبات است که رجعت با ظهور امام مهدی (ع) ارتباط دارد و زمان وقوع آن، نزدیک ظهور است؛ اما تقدیم و تأخیر وقایع ظهور و تعیین دقیق زمان رجعت و این که در پی کدام واقعه مرتبط با ظهور اتفاق خواهد افتاد، میسر نیست و ضرورتی هم برای تعیین دقیق آن وجود ندارد. احادیث در این باره بسیارند و نیازی به ذکر همه آنها نیست. آنچه اهمیت دارد و از حکمت‌های رجعت بر می‌آید، همان علم اجمالی به وقوع رجعت با ویژگی‌های کلی آن است و علم به جزئیات آن، هیچ تأثیری در اعتقاد به رجعت و تلاش برای به دست آوردن صلاحیت‌های مرتبط با آن ندارد» [۲۷].

پرسش‌های وابسته

  1. درباره رجعت چه دیدگاه‌‏هایی وجود دارد؟ (پرسش)
  2. آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟ (پرسش)
  3. آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت عمومی و همگانی است؟ (پرسش)
  5. آیا رجعت پس از ظهور امام مهدی با تکلیف سازگار است؟ (پرسش)
  6. مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش)
  7. رجعت چند مرحله دارد؟ (پرسش)
  8. آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟ (پرسش)
  9. اهمیت رجعت به چه اندازه است؟ (پرسش)
  10. منظور از عذاب ادنی که در قرآن آمده چیست؟ (پرسش)
  11. آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند حتما رجعت می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیات و سوره مؤمنون با مسئله رجعت منافات ندارد؟ (پرسش)
  13. چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین وجود دارد؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ (پرسش)
  15. چگونه رجعت ائمه پس از ظهور امام مهدی انجام می‌گیرد؟ (پرسش)
  16. آیه‌‏ای از قرآن رجوع مرده را به دنیا ممتنع می‌‏داند آیا این آیه با مسأله رجعت سازگاری دارد؟ (پرسش)
  17. آیا پیامبران در زمان رجعت حضور دارند؟ (پرسش)
  18. رجعت در ادعیه و زیارات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  20. کدام یک از علما در کتاب‌هایشان از رجعت بحث کرده‌اند؟ (پرسش)
  21. چه ارتباطی بین رجعت و قیامت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟ (پرسش)
  2. چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است؟ (پرسش)
  4. آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟ (پرسش)
  5. آیا در رجعت مردگان توسط امام مهدی زنده می‌‏شوند و آیا این قضیه پشتوانه عقلی روایی قرآنی دارد؟ (پرسش)
  6. چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟ (پرسش)
  7. رجعت در متون دینی چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  1. منظور از رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. مترادف‌های واژه رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. رجعت چیست و ادله آن کدام است؟ (پرسش)
  1. سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانی است؟ (پرسش)
  2. آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش)
  4. چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح می‏‌کنند؟ (پرسش)
  1. فایده رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. هدف از رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. چه آثاری بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟ (پرسش)
  4. فلسفه و فوائد رجعت چه می‌باشند؟ (پرسش)
  5. رجعت امامان برای چیست؟ آیا آنان حکومت خواهند کرد؟ (پرسش)

  1. چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می‌توان اقامه کرد؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)
  3. آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگاری دارد؟ (پرسش)
  5. آیا دلیل قرآنی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. ویژگی‌های رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت اختیاری است؟ (پرسش)
  4. آیا «رجعت» برای مؤمنان و کافران اختیاری است؟ (پرسش)
  1. رجعت چه زمانی تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  2. رجعت‏‌کنندگان چقدر در دنیا باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  3. آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
  1. چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)
  2. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند و امام مهدی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  4. رجعت کنندگان چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  5. ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ (پرسش)
  6. اولین رجعت کننده از امامان کیست؟ (پرسش)
  7. برنامه‌های امام حسین در رجعت چیست؟ (پرسش)
  8. برنامه‌های امام علی در رجعت چه می‌باشد؟ (پرسش)
  9. آیا بانوان رجعت می‌کنند؟ (پرسش)
  10. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  11. آیا پس از رحلت امام مهدی اولیاء صالح خدواند حکومت می‌کنند؟ (پرسش)
  12. آیا در عصر حکومت اولیای صالح احتمال نافرمانی و شورش وجود دارد؟ (پرسش)
  1. مخالفان رجعت چه می‌گویند و چگونه به آنها پاسخ داده می‌شود؟ (پرسش)
  2. مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا اهل سنت رجعت را نمی‌پذیرند؟ (پرسش)
  1. نحوه حکومت ائمه بعد از رجعت چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. الاعتقادات، ص ۶۲.
  2. شیخ مفید در أوائل المقالات (ص ۷۷- ۷۸) ذیل مسئله ۵۵ (با عنوان «القول فی الرجعة») چنین می‌گوید: "وأقول: إن الله تعالی یرد قوماً من الأموات إلی الدنیا فی صورهم التی کانوا علیها فیعز منهم فریقاً و یذل فریقاً أو یدیل المحقین من المبطلین و المظلومین منهم من الظالمین و ذلک عند قیام مهدی آل محمد (ص)". تعبیر ایشان، «هنگام قیام مهدی خاندان محمد (ص)» است. در جای دیگر نیز تعبیری مشابه دارد؛ ر.ک: الفصول المختاره، ص ۱۵۵.
  3. "اعْلَمْ أَنَّ الَّذِي تَذْهَبُ الشِّيعَةِ الْإِمَامِيَّةِ إِلَيْهِ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعِيدُ عِنْدَ ظُهُورِ إِمَامُ الزَّمَانِ الْمَهْدِيِّ (ع) قَوْماً مِمَّنْ كَانَ قَدْ تَقَدَّمَ مَوْتِهِ مِنْ شِيعَتِهِ ليفوزوا بِثَوَابِ نُصْرَتُهُ وَ مَعُونَتُهُ وَ مُشَاهَدَةِ دَوْلَتَهُ وَ يُعِيدُ أَيْضاً قَوْماً مِنْ أَعْدَائِهِ لينتقم مِنْهُمْ فيلتذوا بِمَا يشاهدون مِنْ ظُهُورِ الْحَقِّ وَ عُلُوِّ كَلِمَةُ أَهْلِهِ "؛ رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵.
  4. صاحب این تفسیر شاذ، معلوم نیست و تنها نقل آن از طریق بزرگانی مانند سید مرتضی به ما رسیده است (رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵).
  5. مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۷ و جوامع الجامع، ج ۳، ص ۲۰۳.
  6. متشابه القرآن و مختلفه، ج ۲، ص ۶۹.
  7. علم الیقین فی اصول الدین، ج ۳، ص ۱۰۰۱، قرة العیون فی المعارف و الحکم، ص ۳۶۰، الوافی، ج ۲، ص ۴۶۰؛ تفسیر الصافی، ج ۴، ص ۷۴ و الأصفی فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۹۱۵.
  8. تأویل الآیات الظاهرة، ج ۱، ص ۴۰۸.
  9. الإیقاظ من الهجعة، ص ۳۸.
  10. کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ۹، ص ۵۹۵.
  11. جامع الشتات، ص ۲۶.
  12. نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.
  13. مانند آلوسی در روح المعانی (ج ۲۰، ص ۲۶) و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغة، ج ۷، ص ۵۹).
  14. بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۲۶- ۱۲۷. البته این عبارت عین عبارتی است که مرحوم طبرسی در مجمع البیان (ج ۷، ص ۳۶۷) آورده و مرحوم مجلسی تنها لفظ «قائم» را به جای «مهدی» نشانده است.
  15. مانند این حدیث: امام صادق (ع) فرمود: "إِنمَا یسأَلُ فِی قَبرِهِ مَن مَحَضَ الإِیمانَ مَحضاً أَو مَحَضَ الکفرَ مَحضاًفَأَما ما سِوی هذَینِ فَإِنهُ یلهَی عَنهُ؛ وَ قَالَ فِی الرجعَةِ: إِنمَا یرجِعُ إِلَی الدنیا عِندَ قِیامِ القائِمِ (ع) مَن مَحَضَ الإِیمانَ مَحضاً أَومَحَضَ الکفرَ مَحضاً، فَأَما مَا سِوی هذَینِ فَلا رُجُوعَ لَهُم إِلی یومِ المَآبِ"؛ «همانا پرسش در گور، از کسی است که ایمان محض یا کفر محض دارد و از دیگران صرف نظر میشود»، و درباره رجعت هم فرمود: «همانا هنگام ظهور قائم (ع) به دنیا برمیگردد هر که ایمان محض دارد و یا کفر محض؛ اما دیگران تا قیامت رجوع ندارند». (تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص ۹۰، بحار الأنوار، ج ۶، ص ۲۵۳).
  16. "رَوی عَبدُ الکرِیمِ الْخَثعَمی عَن أَبی عَبْدِ الله (ع) قَالَ: وَ إذا آنَ قِیامُهُ مُطِرَ الناسُ جُمادَی الآخِرَةَ وعَشَرَةَ أیامٍ مِنرَجَبٍ مَطَراً لَم یرَ الخَلائِقُ مِثلَهُ، فَینبِتُ اللهُ بِهِ لُحومَ المُؤمِنینَ و أَبدانَهُم فی قُبورِهِم، فَکأَنی أنظُرُ إلَیهِم مُقبِلینَ مِن قِبَلِ جُهَینَةَ، ینفُضونَ شُعورَهُم مِنَ الترابِ"؛ و هنگام قیام او، بارانی در ماه جمادی آخر و ده روز [اولِ] رجب بر مردم فرو میریزد که مانند آن را ندیدهاند و خداوند، گوشت و پیکر مؤمنان را در قبرهایشان با آن باران میرویاند و گویی آنان را میبینم که از سوی جُهَینه پیش میآیند و موهایشان را از خاک قبر میتکانند (ر.ک: ص ۲۵، ح ۱۴۳۳ «الارشاد»).
  17. مانند این حدیث: "رَوی المُفَضلُ بنُ عُمَرَ، عَن أبی عَبدِ اللهِ (ع) قالَ: یخرِجُ القائِمُ (ع) مِن ظَهرِ الکوفَةِ سَبعَةً وَعِشرینَ رَجُلًا، خَمسَةَ عَشَرَ مِن قَومِ موسی (ع) الذینَ کانوا یهدونَ بِالحَق و بِهِ یعدِلونَ، وَ سَبعَةً مِن أهلِ الکهفِ، وَ یوشَعَ بنَ نونٍ، وَ سَلمانَ، وَ أَبا دُجانَةَ الأَنصاری، وَ المِقدادَ، وَ مالِکاً الأَشتَرَ، فَیکونونَ بَینَ یدَیهِ أنصاراً وَ حُکاماً"؛ مفضل بن عمر گفت: امام صادق (ع) فرمود: «قائم (ع) بیست و هفت مرد را از پشت کوفه بیرون می‌آورد که پانزده تن از آنان از قوم موسی هستند که به سوی حق هدایت میکنند و به حق و عدالت، داوری میکنند و هفت تن دیگر، اصحاب کهف و یوشع بن نون، سلمان، ابو دجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر هستند که یاوران و کارگزاران پیش روی او خواهند بود» (ر.ک: ص ۲۹، ح ۱۴۳۶ «الارشاد»).
  18. "عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمدٍ الصادِقِ (ع) أَنهُ قالَ: مَن دَعا إلَی اللهِ تَعالی أربَعینَ صَباحاً بِهذَا العَهدِ کانَ مِن أنصارِ قائِمِنا (ع)، فَإِن ماتَ قَبلَهُ أخرَجَهُ اللهُ تَعالی مِن قَبرِهِ، وَ أَعطاهُ بِکل کلِمَةٍ ألفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحا عَنهُ ألفَ سَیئَةٍ، وهُوَ هذا: اللهُم رَب النورِ العَظیمِ، و رَب الکرسی الرفیعِ، وَ رَب البَحرِ المَسجورِ ..."؛ هر کس خدای متعال را چهل بامداد با این عهد بخواند، از یاران قائم ما خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، خدای متعال، او را از قبرش بیرون میآورد، و در برابر هر کلمه این دعا، هزار حسنه به او میدهد و هزار بدی از او محو میکند. و متن آن، این است: «خدایا! پروردگار نور بزرگ، پروردگار کرسی رفیع، پروردگار دریای انبوه! ...» (ر.ک: ص ۳۵، ح ۱۴۴۳ «مصباح الزائر»).
  19. الکافی، ج ۳، ص ۱۳۱، ح ۴، بحار الأنوار، ج ۶، ص ۱۹۸، ح ۵۱.
  20. الکافی، ج ۸، ص ۵۰، ح ۱۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳ ۹.
  21. بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۹۱- ۹۲.
  22. ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۱۹۷، ح ۳؛ بصائر الدرجات، ص ۱۹۹، ح ۱ و مختصر بصائر الدرجات، ص ۴۱ و ۲۰۴ وبحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۰۱، ح ۱۲۳.
  23. ر.ک: المزار الکبیر، ص ۳۰۵.
  24. در این صورت شاید لازم باشد که بنی امیه نیز رجعت کنند، چنان که ابن ابی الحدید معتزلی، همین موضوع را از سوی شیعیان بیان می‌کند و می‌گوید: چه کسی از بنی امیه در آن زمان وجود دارد که این سخنان درباره آنها گفته شود و از آنان انتقام کشیده شود؟ می‌گویند: امامیه قائل به رجعت‌اند و گمان می‌کنند هنگامی که امام منتظَرشان ظهور کند، گروهی از بنی امیه و دیگران باز می‌گردند تا ... از دشمنان گذشته و آینده خاندان محمد (ص) انتقام کشیده شود (شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج ۷، ص ۵۹). البته می‌توان یک فرض دیگر را نیز در نظر داشت و آن، این که مقصود از بنی امیه، کسانی هستند که به اعمال آنها رضایت دارند، چنان که در بسیاری از آیات قرآن خطاب به یهودیان معاصرِ پیامبر (ص) گفته میشد که: «چرا شما پیامبران را کشتید؟»، در حالی که این کار از سوی پیشینیان آنان صورت گرفته بود. دلیل این گونه خطابها، آن است که آنان به کار پیشینیان خود، راضی بودند و هر کس به کار فرد یا گروهی راضی باشد، مانند آن است که خودش آن کار را انجام داده است. در احادیث اسلامی، بر این موضوع تأکید شده است. شیخ صدوق، بابی را میگشاید با این عنوان که: «چرا قائم (ع) فرزندان قاتلان ابا عبد الله (ع) را به دلیل کار پدرانشان میکشد؟». سپس این حدیث را در مقام پاسخ میآورد: "عن عَبدِ السلامِ بنِ صالِحٍ الهَرَوی قَالَ قُلتُ لأِبِی الحَسَنِ عَلِی بنِ مُوسَی الرضا (ع): یا ابنَ رَسُولِ اللهِ! ما تَقُولُ فی حَدیثٍ رُوِی عَنِ الصادِقِ (ع) أَنهُ قالَ إِذا خَرَجَ القائِمُ قَتَلَ ذَرارِی قَتَلَةِ الحُسَینِ (ع) بِفِعالِ آبائِها فَقَالَ (ع): هُوَ کذلِک فَقُلتُ فَقَولُ اللهِ عز و جل: وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ما مَعناهُ فَقالَ صَدَقَ اللهُ فی جَمیعِ أَقوالِهِ لکن ذَرارِی قَتَلَةِ الحُسَینِ یرضَونَ أَفعالَ آبائِهِم وَ یفتَخِرُونَ بِها وَ مَن رَضِی شَیئاً کانَ کمَن أَتَاهُ وَ لَو أَن رَجُلًا قُتِلَ فِی المَشرِقِ فَرَضِی بِقَتلِهِ رَجُلٌ فِی المَغرِبِ لَکانَ الراضِی عِندَ اللهِ شَریک القَاتِلِ وَ إِنما یقتُلُهُمُ القَائِمُ إِذا خَرَجَ لِرِضاهُم بِفِعلِ آبائِهِم"؛ عبد السلام بن صالح هروی میگوید: از امام رضا (ع) پرسیدم: که نظر شما درباره حدیثی که از امام صادق (ع) نقل شده، چیست که فرمود: «هنگامی که قائم (ع) خروج کند، فرزندان قاتلان حسین (ع) را به خاطر کار پدرانشان میکشد». امام رضا (ع) فرمود: «بله، همین طور است». گفتم: پس این فرموده خداوند عز و جل که «هیچ بارکشی بار دیگری را بر نمیکشد» چه معنایی دارد؟ فرمود: «خداوند در همه گفتههایش راستگوست؛ لکن فرزندان قاتلان حسین (ع) راضی به کار پدرانشان هستند و به آن افتخار میکنند و کسی که به چیزی رضایت داشته باشد، مانند کسی است که آن کار را انجام داده است. اگر کسی در مشرق کشته شود و کسی در مغرب به این کار راضی باشد، فرد راضی نزد خداوند، شریک قاتل به حساب میآید. قائم (ع) آنها را به هنگام خروجش، تنها به این دلیل میکشد که به کار پدرانشان راضی هستند» (علل الشرائع، ص ۲۲۹، ح ۱. نیز، ر.ک: عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۷۳، ح ۵). احادیث در این باره بسیارند.
  25. مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۹ و بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۷۴، ح ۷۵. این حدیث، قابل اعتماد است؛ زیراراویان آن، همگی مورد وثوق اند و تنها برخی در مورد عمرو بن شمر، تردید کردهاند؛ زیرا نجاشی و ابن غضائری وی را تضعیف کردهاند؛ اما در برابر، ابن قولویه وی را ثقه میداند و شیخ مفید به وی اعتماد کرده است. محدث نوری نیز به دلیل اعتماد پنج تن از اصحاب اجماع و شیخ مفید، او را قبول دارد (معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۰۷). شاید تضعیف امثال ابن غضائری، به دلیل اختلاف فکری وی با امثال این راویان باشد که وی آنها را به دلیل همین گونه روایات، از غُلات به حساب میآورد. بنا بر این، میتوان نتیجه گرفت که حدیث در مجموع، قابل اعتماد است، به‌ویژه این که پنج نفر از اصحاب اجماع به وی اعتماد کردهاند و این خود، گواهی بر وثاقت وی نزد آنان است.
  26. بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۳۵۵.
  27. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص۷۷، ۸۲.