علم تفصیلی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از علم به جزئیات)

علم تفصیلی امام یعنی علم به تمام جزئیات. اما در اینکه آیا علم امام تفصیلی است یا اجمالی اختلاف نظر وجود دارد، برخی در این زمینه توقف کرده‌اند و برخی دیگر براساس ادله‌ای قائل به علم کلی و تفصیلی شده‌اند، بدین معنا که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد و گروهی دیگر قول به اجمال را پذیرفته‌اند، این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان (ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام (ع) به همۀ امور جهان به صورت جزئی و تفصیلی آگاه باشد. ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است.

معناشناسی

در زمینه معنای علم تفصیلی معصوم می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. تفصیلی به معنای فعلی در مقابل شأنی: یعنی معصوم از همه چیز آگاه است و چیزی نیست که اکنون در علم او نگنجد؛ لذا هیچ علمی نیست که منتظر تحصیلش باشد و به عبارتی بالفعل همه چیز را می‌داند، به استثنای علومی که احاطۀ بر آنها برای غیر خداوند ناممکن است.
  2. تفصیلی به معنای علم تام: تام بودن علم معصوم یعنی او همۀ علوم ممکن برای غیر خداوند را با تمامی تفصیلات و جزئیات می‌داند و علمی که مجمل باشد ندارد.
  3. تفصیلی به معنای این است، تمام علومی که غیر خداوند می‌تواند به آن احاطه پیدا کند: «علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن» را می‌داند، با قطع نظر از اینکه بالفعل باشد یا باقوه: «لو شاؤوا علموا»، بالتفصیل باشد یا بالاجمال.

علم امام تفصیلی یا اجمالی؟

دربارۀ قلمرو علوم امامان (ع) در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد: سکوت (توقف)؛ تام بودن علم امام؛ محدودیت علم امام.

دیدگاه اول: سکوت (توقف)

برخی از بزرگان[۱] معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجه روشن و صریحی نمی‌توان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمی‌دهند. ؛ چراکه بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان (ع) "ما کان و ما یکون" را می‌دانند[۲]، وارثان علم پیامبرانند و کانون و معدن علم‌اند[۳] و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات[۴] دلالت می‌کنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند[۵].

دیدگاه دوم: تام بودن علم امام

گروهی دیگر معتقد به تام بودن علوم ایشان هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام (ع) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمان‌ها، در محدودۀ‌ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. البته برخی دانش‌ها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است.

مشهور علما بر اساس یک سلسله روایات می‌‌گویند: ائمه (ع) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم. البته این نوع علم از ابزارهای امامت بوده و برای ایشان ایجاد تکلیف نمی‌کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند. ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، باخبر هستند.

افزون بر این، در جوامع حدیثی شیعه در ابواب علم ائمه، احادیث متعددی دربارۀ علم تفصیلی امامان‏ به حوادث روزگار و از جمله فرجام کارشان موجود است. حماد از امام صادق (ع) نقل می‌‌کند که فرمودند: «نحن و الله نعلم ما فی السموات و ما فی الارض و ما فی الجنه و ما فی النار و ما بین ذلک» حماد می‌گوید: من از این فرمایش حضرت مبهوت شدم و به ایشان نگریستم، حضرت خطاب به من سه بار فرمود: «همه اینها را از کتاب خدا می‌دانم، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في‏ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى‏ هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ، سپس باز فرمود: همه اینها را از کتاب خدا می‌دانم؛ زیرا آن روشنگر همه چیز است و تمام امور را بیان می‌کند[۶]. احادیث فراوان دیگری نیز از آگاهی معصومان به جفر، جامعه و مصحف خبر داده‏‌اند. علاوه بر این، اموری همانند لطف الهی، ضرورت اتمام نعمت، شاهد بودن پیامبر و امام بر احوال امت و... ، نیز مقتضی آگاه بودن امامان‏ از جزئیات حوادث است. خلاصه اینکه امام از آنجا که مظهر جمیع صفات جمال و کمال الهی‌اند؛ لذا از جانب خداوند، دارای علم غیب‌اند، و به همۀ امور احاطه دارند ولی از این نکته نباید غفلت کرد که این نوع علم، در اعمال و رفتار و تکالیف آنان اثری ندارد؛ زیرا هیچ گاه مخالف قضا و قدر الهی کاری انجام نمی‌دهند[۷].

دیدگاه سوم: محدودیت علم امام

گروهی دیگر معتقد به محدودیت علوم امامان (ع) هستند؛ این گروه معتقدند تام بودن علوم ایشان موجه نیست و ضرورتی ندارد امام به همۀ امور جهان به طور جزئی و تفصیلی آگاه باشد. برخی نیز به صراحت وجود چنین تمامیتی را نفی کرده‌اند.

شیخ مفید در این زمینه گفته است: "اجماع شیعه تنها بر علم امام (ع) بر احکام شرع منعقد است و لزومی ندارد به تمامی وقایع و جزئیات به تفصیل آگاه باشد؛ لذا اطلاق در علم امام را نمی‌پذیریم. و هرکس چنین قائل شد؛ بدون دلیل و مدرک سخن گفته است"[۸].[۹]

دلیل دیدگاه‌های مختلف

ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است و این اختلافات گاه به حدی است که جمع میان آنها ممکن نیست به گونه ایی که گروهی،[۱۰] دیگری را اهل ضلالت می‌‌دانند.[۱۱]

نتیجه

در مجموع نمی‌توان انکار کرد که بخشی از علوم امامان (ع) تفصیلی و جزئی بوده است. آیات قرآن دربارۀ مسائل جزئی احکام، برخی مباحث مربوط به معاد، نکات اخلاقی، حوادث جاری جامعه زمان پیامبران و... بهترین شاهد بر آن است که برخی از علوم پیامبران، به مسائل جزئی مربوط بوده است. پیامبران در حوادث و شرایط مختلف، به خداوند روی می‌آوردند و از او کمک می‌خواستند و راهنمایی‌های وحیانی خداوند، یاور آنان بوده است[۱۲].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مانند شیخ انصاری، المکاسب، ج ۱، ص۳۷۴.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۱ و ۲۶۲.
  3. صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص۵۶ و ۱۱۸.
  4. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص۲۵۷.
  5. ر.ک: بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳.
  6. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات ص۱۲۸ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ج ۲۶ ص۸ و ج ۹۲ ص۸۵.
  7. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳؛ منصوری رامسری، خلیل، بی‌کرانگی علم امام معصوم، وبگاه سماموس؛ امام‌خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام؛ پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء.
  8. مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریه، مسأله ۲۰، ص۷۰.
  9. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص۳۸۱؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳.
  10. کتاب القضاء، ص۵۱. این کتاب از آیت‌الله میرزا محمدحسن آشتیانی است.
  11. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص۴۱۱ ـ ۴۱۳.
  12. ر.ک: هاشمی، سید علی، علوم برگزیدگان، ص۱۴۰.