پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جستار موقت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = نبوت| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[پیامبر در قرآن]] - [[پیامبر در کلام اسلامی]] - [[پیامبر در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{نبوت}}
'''پیامبر''' یا '''نبی''' انسانی است که از سوی خداوند برای هدایت مردم مأمور اصلاح معاش و معاد آنان می شود.


در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[پیامبر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.
'''پیامبر''' به کسی می‌‌گویند که [[خداوند]] او را برگزیده است تا [[پیام الهی]] را به [[مردم]] برساند و [[هدایت]] آنان را بر عهده بگیرد. همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد. [[قرآن کریم]] از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است و از [[پیامبران اولوالعزم]] به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[حضرت محمد]]{{صل}}؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان [[پیروی]] می‌‌کنند. بنابر [[آیات قرآن کریم]] فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: [[تلاوت آیات]] [[الهی]]؛ تزکیۀ [[انسان]]؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ بازگرداندن [[مردم]] به فطرت توحیدی؛ [[اتمام حجت]] با [[تبلیغ]] و تبیین حقایق و [[رهبری سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[قضایی]] [[جامعه]] تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند.


==واژه‌شناسی لغوی==
== معناشناسی ==
* [[نبی]] یا از "نبأ" به معنای خبر است <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.</ref> یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت. <ref> لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.</ref> در صورت اول معنای نبی خبردهنده یا خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه می‌باشد، و نبوت به معنای رفعت و بلند مرتبگی است. <ref> الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.</ref> بنابراین، نبی کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر می‌دهد <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> و شریف‌تر و بلند مرتبه‌تر از سایر انسان‌هاست <ref> مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.</ref>. [[رسول]] به معنای مُرسَل است. ارسال یعنی روانه کردن و فرستان ، و مُرسَل به کسی گویند که وی را برای امری روانه می‌سازند. <ref>مجمع البحرین، ج۵، ص۳۸۴.</ref> این امر، می‌تواند رساندن پیام یا انجام کارِ دیگری باشد. <ref> تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۷۲.</ref> رسول را در زبان فارسی به "فرستاده" ترجمه می‌کنیم، یکی دیگر از واژه‌های فارسی برای معنای رسول، پیامبر است؛ پیامبر کسی است که حامل و رساننده پیام می‌باشد. در واژه پیامبر، صرفاً به رساندن پیام توجه شده، و مأموریت دیگری برای رسول وجود ندارد. از این جهت، واژه پیامبر به معنای لغوی نبوت نیز نزدیکی دارد. اما در اصطلاح، رسول کسی است که از جانب خداوند برانگیخته شده و به سوی دیگران فرستاده می‌شود تا پیام الهی را به آنها رسانده و دستورات خدا را برای دیگران فرستاده می‌شود تا پیام الهی را به آنها رسانده و دستورات خدا را برای مردم اجرا نماید. از این رو، در معنای اصطلاحی [[رسالت]]، نه تنها پیام‌آوری بلکه تعلیم، تربیت و مدیریت نیز وجود دارد <ref> شرح باب حادی عشر، ص۱۳۹.</ref>.
مقتضای [[حکمت الهی]] این است که [[انسان]] از گذر [[عقل]] و [[وحی]]، جهت خویش را به سوی کمال راستین و [[خوشبختی]] [[ابدی]] باز‎شناسد و به سوی آن حرکت کند و این جز به واسطۀ [[پیامبران]] حاصل نمی‌‌آید<ref>نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳.</ref>  
* بنابر یک احتمال، "[[نبی]]" از ریشه "نبأ"، به معنای کسی است که دیگران را اخبار کند. احتمال دوم آن است که آن است که ریشه "نبی"، "نَبوَة" به معنای ارتفاع مقام باشد. براساس احتمال سوم، "نبی" به معنای "راه" است، یعنی، [[پیامبران]]، راهنمای هدایت بشری به سوی خداوندند <ref> [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، چ۲، ص ۱۱ و ۱۲.</ref>.
* [[رسول]] نیز مشتق از "ر س ل" و به معنای مأمور رساندن پیام به دیگری است <ref> [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۵۷.</ref>.
* واژه [[نبوت]] معنای دیگری نیز دارد و آن "صوت خفی" است؛ چون خبری که به [[انبیا]] می‌رسد، دیگران نمی‌شنیدند. نبوت در معنای اصطلاحی، مقام و منزلتی است که به برخی از انسان‌هایی داده می‌شود که به جهت رفعت مرتبه از سوی خداوند سبحان، برای هدایت انسان‌ها مبعوث گردیده‌اند. اصطلاح [[رسول]] و [[رسالت]] از ماده "رِسل"، به معنای حرکت تؤام با آرامش، گرفته شده و در اصطلاح قرآنی، به هر کسی اطلاق می‌شود که از طرف خداوند برای ابلاغ پیام به آدمیان یا مأموریت دیگری ارسال شده است <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>.
*انبیا جمع [[نبی]] است و کلمه [[نبی]] بنابر یک احتمال از ریشه نبأ به معنای خبر است و به کسی گفته می‌شود که دارای خبر است و دیگران را اخبار می‌کند <ref>لسان العرب، ج۱۴، ص ۹ و تاج العروس، ج۲۰، ص ۲۱۳.</ref> البته نبا به هر خبری گفته نمی‌شود بلکه خبری را نبأ می‌گویند که فایده عظیمی‌داشته و مفید علم یا ظن غالب باشد <ref>المفردات، ص ۴۸۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>
*احتمال دوم این است که ریشه نبی، نبوه به معنای بلندی و ارتفاع باشد و نبی کسی است که از شأنی والا و مقامی‌بلند برخوردار است <ref>معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص ۳۸۵؛ الصحاح، ج۶، ص ۲۵۰۰ و لسان العرب، ج۱۴، ص ۳۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
*احتمال سوم این است که نبی به معنای طریق باشد و پیامبران را از آن جهت نبی خوانند که راه‌های هدایت بشری به سوی خداوند می‌باشند<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص ۳۰ و معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص ۳۸۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
*احتمال چهارم که غیر مشهور است این است که نبی از النباه و به معنای صوت خفی است و شاید اطلاق نبی بر پیامبر به این معنا به خاطر سخنگوی خداوند بودن پیامبر باشد<ref>الصحاح، ج۱، ص ۷۴؛ المفردات، ص ۲۶۰ و لسان العرب، ج۹، ص ۱۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.
*کلمه دیگری که در متون اسلامی‌ برای اشاره به پیامبران الهی به کار رفته است [[رسول]] به معنای فرستاده است <ref>المفردات، ص ۳۵۳.</ref> البته این کلمه در قرآن درباره غیر پیامبران هم به کار رفته است همانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ }}﴾}}<ref> بی‌گمان فرستادگان ما آنچه نیرنگ می‌ورزید می‌نگارند؛ سوره یونس، آیه:۲۱.</ref> که منظور از رسل، فرشتگان الهی است<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۸۶.]</ref>.


==نسبت میان نبی و رسول==
پیامبر به کسی می‌‌گویند که [[خداوند]] او را برگزیده است تا [[پیام الهی]] را به [[مردم]] برساند و [[هدایت]] آنان را بر عهده بگیرد به چنین کسی "[[نبی]]"، "[[رسول]]" و "مُرسَل" نیز گفته می‌‌شود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۰.</ref>.
* کلام قرآن، در ظاهر بر نوعی تفاوت میان دو واژه نبی و رسول دلالت می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ...}}﴾}} <ref> سوره حج، آیه: ۵۲.</ref> هیچ [[رسول]] و نبی‌ای را پیش از تو نفرستادیم جز آن که... . همراهی این دو واژگان در یک آیه، از تفاوت میان دو مقام [[نبوت]] و رسالت حکایت می‌کند. در روایت [[معصومین]]: نیز به این تفاوت اشاره شده است: {{عربی|اندازه=150%|"عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّه‏ {{صل}} وَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّه‏: كَمِ النَّبِيُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِيراً"}}. <ref> [[الخصال (کتاب)|الخصال]]، ص ۳۳۳.</ref> جناب [[ابوذر]] نقل می‌کند که نزد [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} رفتم و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمود: صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌باشند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد. براین اساس، باید دید نسبت میان دو واژه [[نبی]] و رسول و تفاوت آنها با یکدیگر چیست؟ این موضوع را از چند منظر به شرح زیر می‌توان پی گرفت:
# [[رسالت]] مقامی است برتر از [[نبوت]]، که بعد از مقام نبوت، از جانب خداوند متعال برای یکی از بندگان ویژه الهی حاصل می‌شود. در این راستا، [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}، حصول این مقام در [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را چنین توصیف می‌نمایند: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولاً"}} <ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref>. همانا خداوند، قبل از آن که حضرت ابراهیم را در منصب نبوت قرار دهد، وی را در مقام بندگی پذیرفت، و قبل از آن که او را در مقام رسالت قرار دهد، وی را در مقام نبوت قرار داد. بنابراین، اگر مقام رسالت در یکی از برگزیدگان الهی محقّق شود، برتر از مقام نبوّت در همان فرد خواهد بود.
# وظیفه‌ای که به عهده [[رسولان|رسولان الهی]] گذارده شده است، نسبت به وظیفه [[انبیا|انبیای الهی]] از گستردگی بیشتری برخوردار است. لذا تمامی وظایف نبی برای رسول الهی منظور می‌گردد، اما بعضی از وظایف رسولان خدا، ویژه ایشان است و دیگر انبیای الهی را در بر نمی‌گیرد. <ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج ۱، ص ۱۷۴.</ref> البته انبیا نیز از نظر قلمرو وظایف و مسئولیت‌ها متفاوت هستند. وظیفه بعضی از انبیای الهی، به شخص خود [[نبی]] محدود می‌شود؛ یعنی از جانب خداوند حقایقی به نبی وحی می‌شود و وی نسبت به آنها، عهده‌دار تکالیفی در حوزه شخصی خویش خواهد بود. اما مسئولیت بعضی دیگر از [[انبیا|انبیای الهی]]، به خبرداری و تکالیف شخصی محدود نشده، بلکه خبر رسانی و امر به انجام فرامین الهی را نیز شامل می‌شود.
* شخصی از [[امام باقر]] {{ع}} می‌پرسد: آیا [[حضرت عیسی|عیسی بن مریم]] زمانی که در گهواره سخن گفت حجّت خداوند بر اهل زمانش بود؟ امام {{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=150%|"كَانَ يَوْمَئِذٍ نَبِيّاً حُجَّةَ اللَّهِ غَيْرَ مُرْسَلٍ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ حِينَ قَالَ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا... }}﴾}} وَ كَانَ نَبِيّاً حُجَّةً عَلَى مَنْ سَمِعَ كَلَامَهُ فِي تِلْكَ الْحَالِ ثُمَّ صَمَتَ فَلَمْ يَتَكَلَّمْ... فَلَمَّا بَلَغَ عِيسَى {{ع}} سَبْعَ سِنِينَ تَكَلَّمَ بِالنُّبُوَّةِ وَ الرِّسَالَةِ... "}} حضرت عیسی در آن زمان نبی و [[حجت خدا]] بود اما رسول نبود. آیا نشنیده‌ای این سخن او را که گفت من بنده خدا هستم و به من کتاب داد و مرا پیامبر گردانید... و او پیامبر و حجت بود برای کسانی که صدای او را در آن حال شنیدند، سپس ساکت شد و سخن نگفت... پس هنگامی که عیسی {{ع}} به هفت سالگی رسید به نبوت و رسالت سخن گفت. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ...}}﴾}} <ref> سوره حج، آیه: ۵۲.</ref> اگر [[رسول]] و [[نبی]] بر مصادیق واحدی دلالت کنند، تکرار موجود در آیه بی‌فایده خواهد بود. از پاره‌ای روایات معلوم می‌شود که "نبی" به لحاظ مصداق اعم از "رسول" است و برخی روایات فرق رسول و نبی را به گونه دیگری بیان کرده‌اند <ref> [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، چ۲، ص ۱۳.</ref>.
* [[امام باقر]] فرمود: نبی کسی است که در خواب، [ [[فرشته وحی]] را] می‌بیند و صدای او را می‌شنود اما فرشته را [در بیداری] نمی‌بیند و رسول کسی است که صدای فرشته را می‌شنود و او را در خواب می‌بیند و به صورت آشکار [یعنی در بیداری هم] ملک وحی را مشاهده می‌کند <ref> [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۷۲.</ref>.
* برخی معتقدند که [[نبی]]، مأمور به تبلیغ نیست، در حالی که بنابر معنای لغوی نبی و ظواهر آیات تمام [[انبیا]]، مأمور به تبلیغ بوده‌اند. نبی و [[رسول]]، هر دو، فرستاده خداوند و دارای پیامی از جانب اویند، با این تفاوت که رسول برتر از نبی است چون علاوه بر پیام آمدی، خصیصه اتمام حجت را نیز دارد <ref>[[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۵۷ و ۵۸.</ref>.
* حق مطلب آن است که میان نبی و رسول تفاوت معنایی وجود دارد، یعنی نبی و رسولِ بشری، در دریافت [[وحی|وحی الهی]] و [[ابلاغ]] آن به مردم شریکند و در نوع شهود [[فرشتگان]] و مأموریتشان با یکدیگر متفاوتند. براساس برخی ادله، رسول بشری و نبی، نسبت تباینی و بنابر برخی دیگر، نسبت عموم و خصوص مطلق دارند. شاید جمع این دو دسته دلیل، این باشد که نبی و رسول بشری در مقام ترابط با ملائکه، نسبت تباینی دارند و به اعتبار مشارکت در دریافت و ابلاغ خبر، مشترکند و به لحاظ وظایف و تکالیف اجتماعی، نسبت عموم و خصوص مطلق دارند. [[رسول]] علاوه بر ابلاغ پیام الهی، مأموریت مهم اجتماعی در تحقق عدل و قسط دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ...}}﴾}} پیامبرانی که از جانب خداوند، قوانین و دستورالعمل‌ها را به مردم ابلاغ می‌کنند، [[نبوت تشریعی]] دارند و پیامبرانی که از طریق [[وحی|وحی الهی]] و اظهار [[معجزه]]، مردم را به [[شریعت]] پیامبر قبلی دعوت می‌کنند دارای مقام نبوت تبلیغی‌اند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۳۱-۳۳.</ref>.
==درجات [[انبیا]] و [[رسولان|رسل]]==
انبیا و رسولان الهی از نظر مرتبه و مقامی که نزد خداوند متعال دارند متفاوت می‌باشند. قرآن کریم، این حقیقت را در آیات زیر به صراحت بیان می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى‏ بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً}}﴾}} <ref> سوره اسراء، آیه: ۵۵.</ref> در حقیقت، بعضی از انبیا را بر بعضی برتری بخشیدیم، و به داوود زبور دادیم. در روایات [[معصومین]] {{عم}} نیز نسبت به مقام والای بعضی از انبیای الهی و برتری [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} در میان ایشان، گزارش‌های فراوانی مشاهده می‌شود. [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} درباره پنج پیامبر بزرگ الهی، یعنی: [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت عیسی|عیسی]] و [[حضرت محمد|محمد]]، چنین می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=150%|"هُمْ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُل‏ {{عم}}"}} <ref> [[عین اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا]]، ج۲، ص۸۰. </ref> ایشان، برترین [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]] می‌باشند. البته سایر پیامبران الهی نیز در یک مرتبه قرار ندارند، بلکه از جهات گوناگون با یکدیگر در مقام و مسئولیت، تفاوت‌هایی دارند.
==ضرورت وجود پیامبر==
{{همچنین ببینید|ضرورت نبوت}}
*از آنجا که هر یک از ما به معارف فرا عادی دسترسی نداریم، نتیجه می‌گیریم وجود پیام‌آورانی به عنوان واسطه، امری ضروری است. آیا ما هرگاه اراده کنیم، می‌توانیم برای فهم معارف فرا عقلی به منبع الهی مراجعه کنیم؟ خیر. لذا براساس [[حکمت]] الهی، باید رسولانی مبعوث شوند تا راه صحیح و کامل سعادت را در اختیار انسان قرار دهند <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.
*لازمه حکمت الهی، وجود راهی فرا عادی برای هدایت بشر به سعادت است و همچنین لازم است تا افرادی [[معصوم]]، این راه را در اختیار دیگران قرار دهند و در صورت لزوم، مجری احکام الهی باشد لذا وجود نشانه‌ای محکم برای اثبات ادعای پیامبری ضرورت دارد. سؤال این است: آیا برای ما نیز پیامبری از سوی خدای متعال فرستاده شده یا اینکه خدای حکیم برنامه‌ای برای هدایت ویژه بشر امروز در نظر نگرفته است؟ تنها ادعای پیامبری کسی قابل پذیرش است که با از [[اعجاز]] برخوردار باشد و یا از طریق معرفی [[پیامبران]] پیشین و یا از هر طریق دیگری که اطمینان‌بخش باشد. تنها طریق مطلوب برای اثبات حقانیت [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]]، اعجاز است زیرا ایشان پیامبر خاتم هستند. باید نخست، صدق ادعای پیامبر اسلام اثبات شود. آن هم از طریق معجزه‌ای که جاودانه باشد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.</ref>.
از جمله این ضرورت ها:
# ضرورت وحیانی؛
# ضرورت کلامی؛
# ضرورت فلسفی؛
# ضرورت عرفانی.


==اهداف بعثت پیامبران==
واژۀ "رسول" به معنای پیام‌‌آور است و "نبی" به معنای کسی است که حامل خبری مهم باشد و یا به معنای کسی است که دارای مقامی والاست<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۴.</ref>.
{{همچنین ببینید|اهداف بعثت انبیا}}


براساس [[روایات]]، نبی، [[فرشتۀ وحی]] را در [[خواب]] می‌‌بیند و در حال [[بیداری]] تنها صدای او را می‌‌شنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند<ref>{{متن حدیث|اَلنَّبِيُّ اَلَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ، وَ اَلرَّسُولُ اَلَّذِي يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يَرَى فِي اَلْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۲.</ref>.


==منابع==
همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد و این تفاوت از ظاهر برخی [[آیات قرآن]] همچون آیۀ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ}}<ref>«و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.</ref> بر‌می‌‌آید که اگر رسول و نبی بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو [[لغو]] خواهد بود و در [[روایت]] [[معصومین]] نیز به این تفاوت اشاره شده است: جناب [[ابوذر]] نقل می‌کند نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفته و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمودند: «صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌‌باشند؟ فرمودند: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏{{صل}} وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص۳۳۳.</ref>.<ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[انبیا (مقاله)|مقاله «انبیا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۸۷-۴۹۳.</ref>
*[[راه و راهنماشناسی (کتاب)|مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی]]؛
*[[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲]]؛
*[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲]]؛
*[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی ج۲]]؛
*[[انسان‌شناسی (کتاب)|الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی]]؛
*[[معارف اسلامی (کتاب)|سعیدی مهر، محمد، همکار، معارف اسلامی ج۲]].


==جستارهای وابسته==
== پیامبران در قرآن ==
# [[پیامبر در قرآن]]؛
{{اصلی|پیامبر در قرآن}}
# [[پیامبر در حدیث]]؛
[[قرآن کریم]] از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است: [[آدم]]، ابراهیم، [[ادریس]]، [[اسحاق]]، اسماعیل، [[الیاس]]، ایوب، داوود، [[ذوالکفل]]، [[زکریا]]، [[سلیمان]]، شعیب، [[صالح]]، [[عزیر]]، [[عیسی]]، [[لوط]]، [[محمد]]، [[موسی]]، نوح، یحیی، الیسَع، [[یعقوب]]، یوسف، [[یونس]]، [[هارون]] و [[هود]]{{ع}}<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۴.</ref>.
# [[پیامبر در کلام اسلامی]]؛
# [[پیامبر در حکمت اسلامی]]؛
# [[پیامبر در عرفان اسلامی]]؛
# [[نبوت در قرآن]]؛
# [[نبوت در حدیث]]؛
# [[نبوت در کلام اسلامی]]؛
# [[نبوت در حکمت اسلامی]]؛
# [[نبوت در عرفان اسلامی]]؛
# [[نبوت در فلسفه دین]]؛
# [[نبوت از دیدگاه برون‌دینی]].


==پرسش‌های وابسته==
همچنین به پیامبرانی اشاره می‌‌کند که از آنها نامی نبرده و داستان [[زندگی]] ایشان را بیان نکرده است: {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref>؛ البته داستان‌‌هایی نیز از برخی [[انبیا]] [[روایت]] کرده که نام ایشان را ذکر نکرده است.
{{فهرست پرسش‌ها}}
{{ستون-شروع|2}}


{{پایان}}
[[خداوند متعال]] بعد از نام بردن از تعدادی از انبیا و [[رسولان الهی]]، می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref>؛ این [[آیه]] و بسیاری دیگر از [[آیات قرآن]] بر اعطای کتاب به بعضی از [[انبیای الهی]] دلالت می‌‌کنند مانند: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}<ref>«این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است صحیفه‌های ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۸ ـ ۱۹</ref>.
{{پایان}}


=='''[[:رده:آثار نبوت|منبع‌شناسی جامع نبوت]]'''==
[[قرآن کریم]] از [[پیامبران اولوالعزم]] به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[حضرت محمد]]{{صل}}؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان [[پیروی]] می‌‌کنند قرآن کریم [[شریعت اسلام]] را کامل و اتمام نعمت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «امروز، [[اسلام]] را به عنوان [[آیین]] شما پسندیدم»<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. و همچنین [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] می‌‌خواند {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> و خود پیامبرهم نیز بارها به این [[حقیقت]] تصریح کرده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۵.</ref>.
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های نبوت|کتاب‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های نبوت|مقاله‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های نبوت|پایان‌نامه‌شناسی نبوت]].  


== فلسفۀ [[ارسال پیامبران]] ==
{{اصلی|فلسفۀ ارسال پیامبران}}
بنابر [[آیات قرآن کریم]] فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: [[تلاوت آیات]] [[الهی]]؛ تزکیۀ [[انسان]]؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ باز گرداندن [[مردم]] به فطرت توحیدی؛ [[اتمام حجت]] با [[تبلیغ]] و تبیین حقایق و [[رهبری سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[قضایی]] [[جامعه]] تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند. بدین جهت [[پیامبران]] از میان [[بندگان]] [[صالح]] و اولیای کامل برگزیده می‌‌شدند و به زبان مردم خویش سخن می‌‌گفتند و میان آنان [[زندگی]] می‌کردند {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و هر که را بخواهد به راه می‌آورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.</ref>.


{{نبوت شناسی}}
== [[ویژگی‌های پیامبران]] ==
{{اصلی|ویژگی‌های پیامبران}}
دریافت وحی، [[علم غیب]] {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref> و [[عصمت]]<ref>مفید، عدم سهو النبی، ص۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.</ref> از مهم‌ترین ویژگی‌‌های آنهاست و همچنین به والاترین صفات‌ [[انسانی]] و [[اخلاقی]] همانند: [[شجاعت]]، [[سیاست]]، ذکاوت، [[حکمت]]، [[شکیبایی]] و زیرکی متصف‌‌اند، صفاتی که لازمۀ [[رهبری]] انسان‌‌‌ها‌‌ست و هیچ [[انسانی]] در این عرصه به پای [[پیامبران]] نمی‌‌‌رسد<ref>مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه‌، ص۳۴.</ref> و [[رهبری]] چنین شخصی که به خزانۀ [[علم]] غیب الهی متصل‌ و از [[گناه]] و [[خطا]] و [[سهو]] و نسیان در [[امان]] است از بزرگ‌‌ترین نعمت‌‌های [[الهی]] برای [[جامعۀ انسانی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳.</ref>.


==پانویس==
== راه [[اثبات]] پیامبران ==
{{یادآوری پانویس}}
پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره می‌‌بردند از جمله: [[معجزه]]، [[بشارت]] پیامبران پیشین و [[خُلق و خوی]] و [[شخصیت]] والای آنان و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از هر سه وسیله برخوردار بوده است.
{{پانویس2}}
 
[[قرآن کریم]] از پاره‌‌ای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند:
# عصایی که تبدیل به اژدها می‌‌شود {{متن قرآن|قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور. آنگاه او چوبه‌دستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳</ref>؛
# [[پیشگویی]]؛ زنده کردن [[مردگان]]؛ شفای بیماران {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى‏ فرستد كه: من با معجزه ‏اى از پروردگارتان نزد شما آمده ‏ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى‏ دمم، به اذن خدا پرنده ‏اى شود، و كور مادرزاد را و برص ‏گرفته را شفا مى ‏دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى‏ كنم و به شما مى‏ گويم كه چه خورده ‏ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ‏ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه‏ هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.<ref>عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۲.</ref>
 
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر [[مسلمانان]] نیز [[واجب]] است آنان را تصدیق کنند بنابراین [[انکار]] [[پیامبران]]، [[کفر]] و [[فسق]] و زندقه محسوب می‌‌شود و [[ایمان]] به کتاب‌‌های آنان نیز واجب است؛ اما نه کتاب‌‌هایی که [[تحریف]] شده و هم اکنون در دست [[مسیحیان]] و [[یهودیان]] است<ref>عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۷۳ـ۱۷۴.</ref>
 
== اقسام پیامبران ==
در برخی [[روایات]] پیامبران بر چهار دسته تقسیم شده‌اند:
# کسانی که [[احکام الهی]] بر آنان فرود می‌‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ [[ابلاغ]] ندارند.
# کسانی که در [[خواب]] فرشته وحی را می‌‌بینند و صدایش را می‌‌شنوند، اما در [[بیداری]] تنها صدای او را می‌‌شنوند.
# پیامبرانی که هم [[فرشته]] را در خواب می‌‌بینند و هم در بیداری و مأمورند [[وحی الهی]] را بر گروهی از [[مردم]] ابلاغ کنند.
# [[پیامبران اولوالعزم]] که در خواب و بیداری [[فرشتۀ وحی]] را می‌‌بینند و [[پیشوای مردم]] و صاحب شریعت‌‌اند این پیامبران را "پیامبران [[تشریعی]]" نیز می‌‌گویند و دیگر پیامبران در [[حقیقت]] پیامبران تبلیغی‌‌اند و مروج [[شریعت]] آن پیامبران‌ اند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۴.</ref>.
 
== فهرست پیامبران ==
{{مدخل وابسته}}
# [[حضرت آدم]]
# [[حضرت ابراهیم]]
# [[حضرت ادریس]]
# [[حضرت ارمیا]]
# [[حضرت اسحاق]]
# [[حضرت اسماعیل]]
# [[حضرت اسماعیل بن حزقیل]]
# [[حضرت الیاس]]
# [[حضرت الیسع]]
# [[حضرت ایوب]]
# [[حضرت جرجیس]]
# [[حضرت حبقوق]]
# [[حضرت حزقیل]]
# [[حضرت حنظله]]
# [[حضرت خالد بن سنان]]
# [[حضرت خضر]]
# [[حضرت دانیال]]
# [[حضرت داوود]]
# [[حضرت ذوالكفل]]
# [[حضرت ذی‌القرنین]]
# [[حضرت زكریا]]
# [[حضرت سلیمان]]
# [[حضرت شعیب]]
# [[حضرت شموئیل]]
# [[حضرت شیث]]
# [[حضرت صالح]]
# [[حضرت عزیر]]
# [[حضرت عیسی]]
# [[حضرت محمد]]
# [[حضرت لوط]]
# [[حضرت موسی]]
# [[حضرت نوح]]
# [[حضرت هارون]]
# [[حضرت هود]]
# [[حضرت یحیی]]
# [[حضرت یعقوب]]
# [[حضرت یوسف]]
# [[حضرت یونس]]
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[اتصال نبوت‌ها]]
* [[اثبات نبوت]]
* [[اجتبای نبوت]]
* [[احادیث نبوت]]
* [[احکام نبوت]]
* [[ادعای نبوت]]
* [[امامت]]
* [[انقطاع نبوت]]
* [[اهداف نبوت]]
* [[آیات نبوت]]
* [[بقای نبوت]]
* [[پیامبر]] ([[نبی]])
* [[تجدید نبوت]]
* [[تعلیم غیبی به غیر نبی]]
* [[تکثر نبوت]]
* [[حقیقت نبوت]]
* [[ختم نبوت]]
* [[خصایص نبوت]]
* [[درجه نبوت]]
* [[رسالت]]
* [[شأن پیامبر]]
* [[شؤون نبوت]]
* [[ضرورت نبوت]]
* [[ضروریات نبوت]]
* [[فعل پیامبر]]
* [[بعثت]]
* [[فلسفه بعثت]]
* [[وجوب بعثت]]
* [[قدم نبوت]]
* [[کارکردهای نبوت]]
* [[کثرت پیامبر]]
* [[کمال نبوت]]
* [[مدعی نبوت]]
* [[معجزه]]
* [[مقام نبوت]]
* [[مقام‌های پیامبر]]
* [[نبوت از دیدگاه برون‌دینی]]
* [[نبوت برادران یوسف پیامبر]]
* [[نبوت تبلیغی]]
* [[نبوت تشريعى]]
* [[نبوت خاصه]]
* [[نبوت زن]]
* [[نبوت عامه]]
* [[نبوت مشترکه]]
* [[نبوت مطلق]]
* [[نبوت مقید]]
* [[نبوغ عقلی]]
* [[وحی]]
* [[ولایت]]
* [[ويژگی پیامبر]]
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[انبیا (مقاله)|مقاله «انبیا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:معصوم]]
[[رده:نبوت]]
[[رده:نبوت]]
[[رده:رسالت]]
[[رده:پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱

پیامبر به کسی می‌‌گویند که خداوند او را برگزیده است تا پیام الهی را به مردم برساند و هدایت آنان را بر عهده بگیرد. همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد. قرآن کریم از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است و از پیامبران اولوالعزم به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و حضرت محمد(ص)؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان پیروی می‌‌کنند. بنابر آیات قرآن کریم فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: تلاوت آیات الهی؛ تزکیۀ انسان؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ بازگرداندن مردم به فطرت توحیدی؛ اتمام حجت با تبلیغ و تبیین حقایق و رهبری سیاسی، اجتماعی و قضایی جامعه تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند.

معناشناسی

مقتضای حکمت الهی این است که انسان از گذر عقل و وحی، جهت خویش را به سوی کمال راستین و خوشبختی ابدی باز‎شناسد و به سوی آن حرکت کند و این جز به واسطۀ پیامبران حاصل نمی‌‌آید[۱].[۲]

پیامبر به کسی می‌‌گویند که خداوند او را برگزیده است تا پیام الهی را به مردم برساند و هدایت آنان را بر عهده بگیرد به چنین کسی "نبی"، "رسول" و "مُرسَل" نیز گفته می‌‌شود[۳].

واژۀ "رسول" به معنای پیام‌‌آور است و "نبی" به معنای کسی است که حامل خبری مهم باشد و یا به معنای کسی است که دارای مقامی والاست[۴].

براساس روایات، نبی، فرشتۀ وحی را در خواب می‌‌بیند و در حال بیداری تنها صدای او را می‌‌شنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند[۵].

همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد و این تفاوت از ظاهر برخی آیات قرآن همچون آیۀ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ[۶] بر‌می‌‌آید که اگر رسول و نبی بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود و در روایت معصومین نیز به این تفاوت اشاره شده است: جناب ابوذر نقل می‌کند نزد رسول خدا(ص) رفته و پرسیدم: ای رسول خدا، انبیا چند نفرند؟ فرمودند: «صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌‌باشند؟ فرمودند: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد»[۷].[۸]

پیامبران در قرآن

قرآن کریم از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است: آدم، ابراهیم، ادریس، اسحاق، اسماعیل، الیاس، ایوب، داوود، ذوالکفل، زکریا، سلیمان، شعیب، صالح، عزیر، عیسی، لوط، محمد، موسی، نوح، یحیی، الیسَع، یعقوب، یوسف، یونس، هارون و هود(ع)[۹].

همچنین به پیامبرانی اشاره می‌‌کند که از آنها نامی نبرده و داستان زندگی ایشان را بیان نکرده است: ﴿وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا[۱۰]؛ البته داستان‌‌هایی نیز از برخی انبیا روایت کرده که نام ایشان را ذکر نکرده است.

خداوند متعال بعد از نام بردن از تعدادی از انبیا و رسولان الهی، می‌‌فرماید: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ[۱۱]؛ این آیه و بسیاری دیگر از آیات قرآن بر اعطای کتاب به بعضی از انبیای الهی دلالت می‌‌کنند مانند: ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۱۲].

قرآن کریم از پیامبران اولوالعزم به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی(ع) و حضرت محمد(ص)؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان پیروی می‌‌کنند قرآن کریم شریعت اسلام را کامل و اتمام نعمت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «امروز، اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم»[۱۳]. و همچنین پیامبر اسلام(ص) را آخرین پیامبر الهی می‌‌خواند ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۱۴] و خود پیامبرهم نیز بارها به این حقیقت تصریح کرده است[۱۵].

فلسفۀ ارسال پیامبران

بنابر آیات قرآن کریم فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: تلاوت آیات الهی؛ تزکیۀ انسان؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ باز گرداندن مردم به فطرت توحیدی؛ اتمام حجت با تبلیغ و تبیین حقایق و رهبری سیاسی، اجتماعی و قضایی جامعه تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند. بدین جهت پیامبران از میان بندگان صالح و اولیای کامل برگزیده می‌‌شدند و به زبان مردم خویش سخن می‌‌گفتند و میان آنان زندگی می‌کردند ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۱۶].

ویژگی‌های پیامبران

دریافت وحی، علم غیب ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۱۷] و عصمت[۱۸] از مهم‌ترین ویژگی‌‌های آنهاست و همچنین به والاترین صفات‌ انسانی و اخلاقی همانند: شجاعت، سیاست، ذکاوت، حکمت، شکیبایی و زیرکی متصف‌‌اند، صفاتی که لازمۀ رهبری انسان‌‌‌ها‌‌ست و هیچ انسانی در این عرصه به پای پیامبران نمی‌‌‌رسد[۱۹] و رهبری چنین شخصی که به خزانۀ علم غیب الهی متصل‌ و از گناه و خطا و سهو و نسیان در امان است از بزرگ‌‌ترین نعمت‌‌های الهی برای جامعۀ انسانی است[۲۰].

راه اثبات پیامبران

پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره می‌‌بردند از جمله: معجزه، بشارت پیامبران پیشین و خُلق و خوی و شخصیت والای آنان و پیامبر اسلام(ص) از هر سه وسیله برخوردار بوده است.

قرآن کریم از پاره‌‌ای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند:

  1. عصایی که تبدیل به اژدها می‌‌شود ﴿قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ[۲۱]؛
  2. پیشگویی؛ زنده کردن مردگان؛ شفای بیماران ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۲۲].[۲۳]

پیامبر اسلام(ص) حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر مسلمانان نیز واجب است آنان را تصدیق کنند بنابراین انکار پیامبران، کفر و فسق و زندقه محسوب می‌‌شود و ایمان به کتاب‌‌های آنان نیز واجب است؛ اما نه کتاب‌‌هایی که تحریف شده و هم اکنون در دست مسیحیان و یهودیان است[۲۴].[۲۵]

اقسام پیامبران

در برخی روایات پیامبران بر چهار دسته تقسیم شده‌اند:

  1. کسانی که احکام الهی بر آنان فرود می‌‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ ابلاغ ندارند.
  2. کسانی که در خواب فرشته وحی را می‌‌بینند و صدایش را می‌‌شنوند، اما در بیداری تنها صدای او را می‌‌شنوند.
  3. پیامبرانی که هم فرشته را در خواب می‌‌بینند و هم در بیداری و مأمورند وحی الهی را بر گروهی از مردم ابلاغ کنند.
  4. پیامبران اولوالعزم که در خواب و بیداری فرشتۀ وحی را می‌‌بینند و پیشوای مردم و صاحب شریعت‌‌اند این پیامبران را "پیامبران تشریعی" نیز می‌‌گویند و دیگر پیامبران در حقیقت پیامبران تبلیغی‌‌اند و مروج شریعت آن پیامبران‌ اند[۲۶].

فهرست پیامبران

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۰.
  4. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۴.
  5. «اَلنَّبِيُّ اَلَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ، وَ اَلرَّسُولُ اَلَّذِي يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يَرَى فِي اَلْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۲.
  6. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.
  7. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏(ص) وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص۳۳۳.
  8. اصغری، محمد جواد، مقاله «انبیا»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۸۷-۴۹۳.
  9. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۴.
  10. «و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.
  11. «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.
  12. «این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است صحیفه‌های ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۸ ـ ۱۹
  13. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  14. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۵.
  16. «و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و هر که را بخواهد به راه می‌آورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.
  17. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
  18. مفید، عدم سهو النبی، ص۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.
  19. مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه‌، ص۳۴.
  20. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳.
  21. «(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور. آنگاه او چوبه‌دستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳
  22. «و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى‏ فرستد كه: من با معجزه ‏اى از پروردگارتان نزد شما آمده ‏ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى‏ دمم، به اذن خدا پرنده ‏اى شود، و كور مادرزاد را و برص ‏گرفته را شفا مى ‏دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى‏ كنم و به شما مى‏ گويم كه چه خورده ‏ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ‏ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه‏ هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  23. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۲.
  24. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص۳۷.
  25. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳ـ۱۷۴.
  26. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۴.