ایمان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = زمینههای معرفت | عنوان مدخل = ایمان | مداخل مرتبط = ایمان در لغت - ایمان در قرآن - ایمان در حدیث - ایمان در کلام اسلامی - ایمان در نهج البلاغه - ایمان در معارف دعا و زیارات - ایمان در اخلاق اسلامی - ایمان در...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
از واژگان مرتبط با کفر، [[شرک]] و [[الحاد]] و [[فسق]] است. فرق کفر با شرک از دیدگاه فقهی در این است که کفر [[انکار]] [[واجب تعالی]] و نبوت پیامبر اسلام{{صل}}<ref>امام خمینی، الطهاره، ج۳، ص۴۴۲.</ref> و شرک اعتقاد به دو یا چند واجبالوجود در [[نظام هستی]] است<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۱ (مقاله شرک).</ref>. الحاد به معنای [[منحرف]] شدن از [[حق]]<ref>طوسی، التبیان، ج۷، ص۳۰۷.</ref> و میل از اسلام به سوی کفر<ref>ابوالفتوح حسینی، ابن مخدوم، مفتاح الباب، ص۱۵۳.</ref> است. فرق [[کفر]] و [[فسق]] در این است که فسق اعم از کفر است؛ زیرا گاهی به [[کافر]] به سبب اخلال به [[حکم عقل]] و اقتضای [[فطرت]] [[فاسق]] گفته میشود؛ اما غالباً فاسق به شخصی گفته میشود که با وجود [[اقرار]] به [[حکم شرع]]، به همه [[احکام]] یا بعضی از آنها عمل نمیکند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.</ref>.<ref>[[عزتالله مرادی|مرادی، عزتالله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۸.</ref> | از واژگان مرتبط با کفر، [[شرک]] و [[الحاد]] و [[فسق]] است. فرق کفر با شرک از دیدگاه فقهی در این است که کفر [[انکار]] [[واجب تعالی]] و نبوت پیامبر اسلام{{صل}}<ref>امام خمینی، الطهاره، ج۳، ص۴۴۲.</ref> و شرک اعتقاد به دو یا چند واجبالوجود در [[نظام هستی]] است<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۱ (مقاله شرک).</ref>. الحاد به معنای [[منحرف]] شدن از [[حق]]<ref>طوسی، التبیان، ج۷، ص۳۰۷.</ref> و میل از اسلام به سوی کفر<ref>ابوالفتوح حسینی، ابن مخدوم، مفتاح الباب، ص۱۵۳.</ref> است. فرق [[کفر]] و [[فسق]] در این است که فسق اعم از کفر است؛ زیرا گاهی به [[کافر]] به سبب اخلال به [[حکم عقل]] و اقتضای [[فطرت]] [[فاسق]] گفته میشود؛ اما غالباً فاسق به شخصی گفته میشود که با وجود [[اقرار]] به [[حکم شرع]]، به همه [[احکام]] یا بعضی از آنها عمل نمیکند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.</ref>.<ref>[[عزتالله مرادی|مرادی، عزتالله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۸.</ref> | ||
==پیشینه== | |||
مسئله [[ایمان]] و کفر از مهمترین و اساسیترین مسائلی است که در [[ادیان الهی]] مطرح بوده و ادیان الهی بنابر آموزهها و دستاورهای خود، [[انسانها]] را به دو دسته تقسیم کردهاند: گروهی ایمان آورده و در زمره [[مؤمنان]] درآمدهاند و گروهی کفر ورزیدهاند و در زمره [[کافران]] جای گرفتهاند. در [[تورات]] و [[انجیل]] بر سخنان ناروا درباره [[خدا]] و صفات او نیز کفر گفته شده است<ref>کتاب مقدس، لاویان، ب۲۴، ص۱۰ - ۱۶؛ کتاب مکاشفه یوحنا، ب۱۶، ص۲۱.</ref>. [[قوم یهود]] برای ایمان سیزده اصل قائلاند که از جمله آنها [[باور]] به وجود [[حقتعالی]]، [[وحدانیت]] و [[جسم]] نداشتن اوست<ref>هیتلز، ج۱، ص۸۳.</ref>. همچنین معتقدند ایمان به [[دین یهود]] تنها برای کسانی که دارای [[مادری]] [[یهودی]] باشند، امکانپذیر است<ref>همان، ج۱، ص۹۶.</ref>. | |||
ایمان در [[اسلام]] از مفاهیم محوری به شمار میرود<ref>بقره/ ۶؛ ممتحنه/ ۴؛ حجرات/ ۷.</ref> و در [[روایات]] به مباحث متعددی مانند [[درجات ایمان]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۲ – ۴۵.</ref> و خصوصیات [[مؤمن]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۲۶ – ۲۴۱.</ref> اشاره شده و در [[کتاب کافی]] بابی به ایمان و کفر اختصاص یافته است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲ – ۴۶۶.</ref>. [[قرآن کریم]] ایمان را [[محبوب]] مؤمنان و آراسته در قلبها و کفر را ناخوشایند [[خداوند]] معرفی کرده<ref>حجرات/ ۷.</ref> و در [[آیات]] متعددی [[کفار]] را به قبول ایمان [[دعوت]] کرده<ref>بقره/ ۴۱؛ غافر/ ۱۰.</ref> و ایمان را [[برتر]] از اسلام دانسته که باید در [[قلب]] مستقر شود<ref>حجرات/ ۱۴.</ref>. | |||
[[متکلمان]] با تحلیل ماهیت، جایگاه و رابطه ایمان و [[کفر]]<ref>ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۰ - ۱۷۲؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۲۶ - ۴۲۷؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۲۶ – ۳۳۳.</ref> و با تقسیم [[کافر]] به قاصرو مقصر، احکامی برای هر یک بیان کردهاند<ref>خواجه نصیر، تلخیص المحصل، ص۴۰۰؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۰۸.</ref>. [[خوارج]] نخستین فرقهای بودند که به مسئله [[ایمان]] و تعیین مرز آن با کفر پرداختند. هرچند خوارج در آغاز با [[انگیزه]] [[سیاسی]] به این بحث دامن زدند، اما به تدریج و با آرام شدن [[بحران]] سیاسی در [[جامعه اسلامی]]، این بحث رنگ [[کلامی]] گرفت<ref>ایزوتسو، توشیهیکو، مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص۳۴.</ref> و در برابر تندرویهای خوارج، [[فرقه]] [[مرجئه]] ظهور کرد<ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۳۲ و ۱۶۱ - ۱۶۲؛ سبحانی، بحوث، ج۱، ص۵۷ - ۵۹.</ref>. اینان [[معتقد]] بودند ایمان تنها مبتنی بر قول است بدون عمل و [[معصیت]] نیز به ایمان آسیبی نمیرساند<ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۶۱ - ۱۶۲؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۹۶.</ref>. این مباحث سبب شد [[متکلمان]] در مباحث خود به نظریهپردازی در این باب بپردازند و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را گسترش دهند<ref>فخری، ماجد، سیر فلسفه در جهان اسلامی، ص۵۸ – ۶۳.</ref>. کتابهای بسیاری در این زمینه [[نگارش]] یافت، از جمله کتاب الایمان [[فضل بن شاذان]]، الایمان [[علامه حلی]]، حقائق الایمان [[شهید ثانی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۲، ص۵۱۰.</ref> و اصول الإیمان [[عبدالقاهر بغدادی]]. | |||
علمای [[اخلاق]] با [[تعریف ایمان]] و بیان ارکان آن<ref>خواجه نصیر طوسی، محمد بن محمد، اوصاف الاشراف، ص۹.</ref>، برای آن مراتبی ذکر کردهاند<ref>خواجه نصیر طوسی، محمد بن محمد، اوصاف الاشراف، ص۹ – ۱۱.</ref> و با استفاده از [[متون دینی]]، در کنار بحث از درمان [[رذایل اخلاقی]]، به برخی از اموری که ناسازگار با [[ایمان کامل]] است مانند [[دروغ]] و [[حسد]] اشاره کردهاند<ref>نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۳۳۳؛ شبّر، ص۱۴۹.</ref>. [[عارفان]] از [[ایمان]] و [[کفر]] بحث کردهاند<ref>ابن عربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۳۵۱ - ۳۵۷ و ج۲، ص۵۹۲؛ نسفی، عزیزالدین، کتاب الانسان الکامل، ص۱۰۵.</ref> و غالباً ایمان را یک [[مقام]] دانستهاند<ref>بقلی شیرازی، روزبهان، مشرب الأرواح، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، ص۴۷.</ref> که در برابر مقام [[اسلام]] و [[احسان]] است<ref>قونوی، صدرالدین، النصوص، تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، ص۹۶؛ فرغانی، سعید الدین، منتهی المدارک فی شرح تائیه، ج۲، ص۱۰۹.</ref>. [[فقها]] نیز در آثار خود به [[تعریف ایمان]] و کفر و فرق آن با اسلام<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۵، ص۳۳۸ – ۳۳۹.</ref> و همچنین اقسام [[کافر]] و [[احکام]] آن پرداختهاند<ref>کاشف الغطاء، جعفربن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج۴، ص۳۳۰ (: مقاله کافر).</ref>. | |||
از دیدگاه [[اجتماعی]] ایمان نقش تعیینکنندهای در بهبود [[روابط اجتماعی]] دارد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، ص۴۹.</ref>. [[باور]] به [[خداوند]] و [[عالم غیب]] در [[زندگی]] [[انسان]] پایه و اساس [[جهانبینی اسلامی]] است<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۶، ص۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>. در [[جهان]] امروز که [[ارزشهای اخلاقی]] افول کرده، [[ایمان به خداوند]] که باید اساس [[فلسفه]] زندگی را تشکیل دهد، [[متزلزل]] شده و انسان به موجودی منفعتطلب و سودجو تبدیل شده است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص۱۳۶.</ref>. ایمان در [[انقلاب اسلامی]] نیز نقش تعیین کنندهای در برپایی و ظهور آن داشته است<ref>نقوی حسینی، سید حسین، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ص۲۱۶.</ref> و چنان که [[امام خمینی]] خاطرنشان کرده، خداوند با [[عنایات]] خاص خود ملّتی را که با [[روح]] و قوت ایمان به پا خاستند، [[پیروز]] کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۷۸؛ ج۷، ص۶۲ - ۶۳ و ج۱۹، ص۱۷۲، ۴۷۴.</ref>. امام خمینی در آثار خود به بیان [[حقیقت ایمان]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۵۳؛ حدیث جنود، ص۸۷.</ref> و کفر و رابطه این دو با اسلام<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۹۵ – ۹۶.</ref> پرداخته و [[اقسام کفر]] و ایمان و مراتب و آثار هریک از آنها را بیان کرده است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۸۹؛ تقریرات، ج۳، ص۳۴۲ - ۳۴۳؛ تفسیر حمد، ص۱۶۸؛ الطهاره، ج۳، ص۴۳۰ - ۴۳۷ و ۴۵۱.</ref>.<ref>[[عزتالله مرادی|مرادی، عزتالله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۰
مقدمه
ایمان و کفر، تصدیق به وجود خداوند یگانه و پیامبر اسلام(ص) و انکار یکی از این دو. ایمان از ریشه «أمن» به معنای تصدیق و پذیرفتن[۱]، اطمینان و آرامش در نفس[۲] و اظهار خضوع[۳] است و کفر به معنای پوشاندن شیء است[۴]. در تعریف کلامی و فقهیِ ایمان اختلاف وجود دارد. برخی آن را تصدیق قلبی دانستهاند[۵] و برخی نیز آن را تصدیق و اقرار زبانی به وجود خداوند و پیامبران(ع) و آنچه بر آنان نازل شده، تعریف کردهاند[۶]؛ اما ایمان به معنای اخلاقی و معرفتی آن، کمال و حقیقت ایمان است که به همراه خوف از گناه و ورع است. از این رو شخص با ارتکاب بعضی از گناهان، از این قسم از ایمان خارج میشود[۷]. در اصطلاح خاص گاهی ایمان در منابع شیعی، به معنای اعتقاد به خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و سایر ائمه(ع) به کار میرود[۸].
امام خمینی ایمان در معنای فقهی آن را مترادف با اسلام میداند که تصدیق قلبی به خداوند و پیامبر اسلام(ص) است[۹] و در معنای اخلاقی آن را علمی میداند که به مرتبه قلب و وجدان رسیده و همراه با اطمینان، انقیاد و خضوع باشد[۱۰]. در برابر ایمان، کفر است که در اصطلاح کلامی و فقهی، انکار الوهیت یا وحدانیت خداوند یا نبوت پیامبر اسلام(ص) است[۱۱]. امام خمینی نیز کفر را در اصطلاح کلامی و فقهی، انکار خداوند یا توحید یا نبوت پیامبر اسلام(ص) میداند[۱۲].
ازجمله واژگان مرتبط با ایمان، اعتقاد و اسلام است. فرق اعتقاد با ایمان در این است که اعتقاد، مجرد تصدیق جازم بر یک امر است[۱۳]؛ اما برخی در ایمان علاوه براعتقاد، اقرار به زبان و عمل به آن را نیز لازم میدانند[۱۴]. به باور امام خمینی ایمان واقعی که به همراه خشوع و انقیاد است، برتر از اعتقاد است و اعتقاد، نوعی ادراک عقلی است و در ایمان باید این ادراک، با مجاهدت به قلب برسد[۱۵]. اسلام اعم از ایمان بوده و به معنای شهادت به الوهیت و وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اسلام(ص) است[۱۶].
از واژگان مرتبط با کفر، شرک و الحاد و فسق است. فرق کفر با شرک از دیدگاه فقهی در این است که کفر انکار واجب تعالی و نبوت پیامبر اسلام(ص)[۱۷] و شرک اعتقاد به دو یا چند واجبالوجود در نظام هستی است[۱۸]. الحاد به معنای منحرف شدن از حق[۱۹] و میل از اسلام به سوی کفر[۲۰] است. فرق کفر و فسق در این است که فسق اعم از کفر است؛ زیرا گاهی به کافر به سبب اخلال به حکم عقل و اقتضای فطرت فاسق گفته میشود؛ اما غالباً فاسق به شخصی گفته میشود که با وجود اقرار به حکم شرع، به همه احکام یا بعضی از آنها عمل نمیکند[۲۱].[۲۲]
پیشینه
مسئله ایمان و کفر از مهمترین و اساسیترین مسائلی است که در ادیان الهی مطرح بوده و ادیان الهی بنابر آموزهها و دستاورهای خود، انسانها را به دو دسته تقسیم کردهاند: گروهی ایمان آورده و در زمره مؤمنان درآمدهاند و گروهی کفر ورزیدهاند و در زمره کافران جای گرفتهاند. در تورات و انجیل بر سخنان ناروا درباره خدا و صفات او نیز کفر گفته شده است[۲۳]. قوم یهود برای ایمان سیزده اصل قائلاند که از جمله آنها باور به وجود حقتعالی، وحدانیت و جسم نداشتن اوست[۲۴]. همچنین معتقدند ایمان به دین یهود تنها برای کسانی که دارای مادری یهودی باشند، امکانپذیر است[۲۵].
ایمان در اسلام از مفاهیم محوری به شمار میرود[۲۶] و در روایات به مباحث متعددی مانند درجات ایمان[۲۷] و خصوصیات مؤمن[۲۸] اشاره شده و در کتاب کافی بابی به ایمان و کفر اختصاص یافته است[۲۹]. قرآن کریم ایمان را محبوب مؤمنان و آراسته در قلبها و کفر را ناخوشایند خداوند معرفی کرده[۳۰] و در آیات متعددی کفار را به قبول ایمان دعوت کرده[۳۱] و ایمان را برتر از اسلام دانسته که باید در قلب مستقر شود[۳۲].
متکلمان با تحلیل ماهیت، جایگاه و رابطه ایمان و کفر[۳۳] و با تقسیم کافر به قاصرو مقصر، احکامی برای هر یک بیان کردهاند[۳۴]. خوارج نخستین فرقهای بودند که به مسئله ایمان و تعیین مرز آن با کفر پرداختند. هرچند خوارج در آغاز با انگیزه سیاسی به این بحث دامن زدند، اما به تدریج و با آرام شدن بحران سیاسی در جامعه اسلامی، این بحث رنگ کلامی گرفت[۳۵] و در برابر تندرویهای خوارج، فرقه مرجئه ظهور کرد[۳۶]. اینان معتقد بودند ایمان تنها مبتنی بر قول است بدون عمل و معصیت نیز به ایمان آسیبی نمیرساند[۳۷]. این مباحث سبب شد متکلمان در مباحث خود به نظریهپردازی در این باب بپردازند و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را گسترش دهند[۳۸]. کتابهای بسیاری در این زمینه نگارش یافت، از جمله کتاب الایمان فضل بن شاذان، الایمان علامه حلی، حقائق الایمان شهید ثانی[۳۹] و اصول الإیمان عبدالقاهر بغدادی.
علمای اخلاق با تعریف ایمان و بیان ارکان آن[۴۰]، برای آن مراتبی ذکر کردهاند[۴۱] و با استفاده از متون دینی، در کنار بحث از درمان رذایل اخلاقی، به برخی از اموری که ناسازگار با ایمان کامل است مانند دروغ و حسد اشاره کردهاند[۴۲]. عارفان از ایمان و کفر بحث کردهاند[۴۳] و غالباً ایمان را یک مقام دانستهاند[۴۴] که در برابر مقام اسلام و احسان است[۴۵]. فقها نیز در آثار خود به تعریف ایمان و کفر و فرق آن با اسلام[۴۶] و همچنین اقسام کافر و احکام آن پرداختهاند[۴۷].
از دیدگاه اجتماعی ایمان نقش تعیینکنندهای در بهبود روابط اجتماعی دارد[۴۸]. باور به خداوند و عالم غیب در زندگی انسان پایه و اساس جهانبینی اسلامی است[۴۹]. در جهان امروز که ارزشهای اخلاقی افول کرده، ایمان به خداوند که باید اساس فلسفه زندگی را تشکیل دهد، متزلزل شده و انسان به موجودی منفعتطلب و سودجو تبدیل شده است[۵۰]. ایمان در انقلاب اسلامی نیز نقش تعیین کنندهای در برپایی و ظهور آن داشته است[۵۱] و چنان که امام خمینی خاطرنشان کرده، خداوند با عنایات خاص خود ملّتی را که با روح و قوت ایمان به پا خاستند، پیروز کرد[۵۲]. امام خمینی در آثار خود به بیان حقیقت ایمان[۵۳] و کفر و رابطه این دو با اسلام[۵۴] پرداخته و اقسام کفر و ایمان و مراتب و آثار هریک از آنها را بیان کرده است[۵۵].[۵۶]
منابع
پانویس
- ↑ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۵، ص۲۰۷۱؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۰۴.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۰.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۳، ص۲۳.
- ↑ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۱۹۱؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۱۴.
- ↑ سید مرتضی، علم الهدی، علی بن حسین، الذخیرة فی علم الکلام، ص۵۳۶ - ۵۳۷؛ شهید ثانی، المقاصد العلیة فی شرح الرسالة الالفیه، ص۳۴.
- ↑ قاضی عبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوام الدین مانکدیم، شرح الأصول الخمسه، ص۴۷۸ - ۴۷۹؛ بغدادی، عبدالقاهر، اصول الإیمان، ص۱۹۸ – ۱۹۹.
- ↑ مکی، ابوطالب محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون السود، ج۲، ص۲۲۱؛ غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۲، ص۲۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۸ - ۲۰؛ مرعشی شوشتری، سیدقاضی نورالله، الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقه، ص۲۹۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۶۵، ص۲۴۳.
- ↑ امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۳۷۷؛ الطهاره، ج۳، ص۴۳۵ - ۴۳۷ و ۴۴۷ – ۴۴۸.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ص۸۸.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ج۷، ص۱۲۶ - ۱۳۰؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۶، ص۲۹۵.
- ↑ امام خمینی، کشف اسرار، ص۲۰۰؛ الطهاره، ج۳، ص۴۵۹.
- ↑ فاضل مقداد، الاعتماد، ص۴۲ – ۴۳.
- ↑ طوسی، الاقتصاد، ص۲۲۷ - ۲۲۸؛ بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره، ج۶، ص۱۶.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۴؛ صحیفه، ج۱۱، ص۳۸۲ (: ادامه مقاله).
- ↑ ادامه مقاله.
- ↑ امام خمینی، الطهاره، ج۳، ص۴۴۲.
- ↑ امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۱ (مقاله شرک).
- ↑ طوسی، التبیان، ج۷، ص۳۰۷.
- ↑ ابوالفتوح حسینی، ابن مخدوم، مفتاح الباب، ص۱۵۳.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.
- ↑ مرادی، عزتالله، مقاله «ایمان و کفر»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۵۱۸.
- ↑ کتاب مقدس، لاویان، ب۲۴، ص۱۰ - ۱۶؛ کتاب مکاشفه یوحنا، ب۱۶، ص۲۱.
- ↑ هیتلز، ج۱، ص۸۳.
- ↑ همان، ج۱، ص۹۶.
- ↑ بقره/ ۶؛ ممتحنه/ ۴؛ حجرات/ ۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۲ – ۴۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۲۶ – ۲۴۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲ – ۴۶۶.
- ↑ حجرات/ ۷.
- ↑ بقره/ ۴۱؛ غافر/ ۱۰.
- ↑ حجرات/ ۱۴.
- ↑ ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۰ - ۱۷۲؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۲۶ - ۴۲۷؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۲۶ – ۳۳۳.
- ↑ خواجه نصیر، تلخیص المحصل، ص۴۰۰؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۰۸.
- ↑ ایزوتسو، توشیهیکو، مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص۳۴.
- ↑ شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۳۲ و ۱۶۱ - ۱۶۲؛ سبحانی، بحوث، ج۱، ص۵۷ - ۵۹.
- ↑ شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۶۱ - ۱۶۲؛ جرجانی، سید شریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، ج۸، ص۳۹۶.
- ↑ فخری، ماجد، سیر فلسفه در جهان اسلامی، ص۵۸ – ۶۳.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۲، ص۵۱۰.
- ↑ خواجه نصیر طوسی، محمد بن محمد، اوصاف الاشراف، ص۹.
- ↑ خواجه نصیر طوسی، محمد بن محمد، اوصاف الاشراف، ص۹ – ۱۱.
- ↑ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۳۳۳؛ شبّر، ص۱۴۹.
- ↑ ابن عربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۳۵۱ - ۳۵۷ و ج۲، ص۵۹۲؛ نسفی، عزیزالدین، کتاب الانسان الکامل، ص۱۰۵.
- ↑ بقلی شیرازی، روزبهان، مشرب الأرواح، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، ص۴۷.
- ↑ قونوی، صدرالدین، النصوص، تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، ص۹۶؛ فرغانی، سعید الدین، منتهی المدارک فی شرح تائیه، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۵، ص۳۳۸ – ۳۳۹.
- ↑ کاشف الغطاء، جعفربن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج۴، ص۳۳۰ (: مقاله کافر).
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، ص۴۹.
- ↑ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۶، ص۲۰۹ - ۲۱۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص۱۳۶.
- ↑ نقوی حسینی، سید حسین، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ص۲۱۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۷۸؛ ج۷، ص۶۲ - ۶۳ و ج۱۹، ص۱۷۲، ۴۷۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ص۵۵۳؛ حدیث جنود، ص۸۷.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ص۹۵ – ۹۶.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ص۸۹؛ تقریرات، ج۳، ص۳۴۲ - ۳۴۳؛ تفسیر حمد، ص۱۶۸؛ الطهاره، ج۳، ص۴۳۰ - ۴۳۷ و ۴۵۱.
- ↑ مرادی، عزتالله، مقاله «ایمان و کفر»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۵۱۹.