←تعدد مستلزم ترکیب در ذات الهی
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
صرف الوجود بودن [[خداوند]] هم به دو معنا [[تفسیر]] شده است. گاهی صرف الوجود بودن به معنای وجود بسیطی به کار رفته که واجد تمام [[کمالات وجودی]] است<ref>اسفار، ج۶، ص۱۱۰.</ref>؛ در مقابل گاهی صرف الوجود بودن به معنای وجودی تفسیر میشود که تمام وجودات را شامل میشود. این تفسیر از صرف الوجود بودن، [[وحدت]] شخصی وجود را اثبات میکند<ref>المظاهر الالهیة، ص۲۵.</ref> و نتیجه آن علاوه بر اثبات توحید خداوند، [[نفی]] هرگونه کثرت در خارج است<ref>التعلیقات علی الشواهد الربوبیة، ص۴۶۴.</ref>.<ref>[[سید جابر موسوی راد|موسوی راد، سید جابر]]، [[توحید ذاتی (مقاله)|مقاله «توحید ذاتی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۶۴.</ref> | صرف الوجود بودن [[خداوند]] هم به دو معنا [[تفسیر]] شده است. گاهی صرف الوجود بودن به معنای وجود بسیطی به کار رفته که واجد تمام [[کمالات وجودی]] است<ref>اسفار، ج۶، ص۱۱۰.</ref>؛ در مقابل گاهی صرف الوجود بودن به معنای وجودی تفسیر میشود که تمام وجودات را شامل میشود. این تفسیر از صرف الوجود بودن، [[وحدت]] شخصی وجود را اثبات میکند<ref>المظاهر الالهیة، ص۲۵.</ref> و نتیجه آن علاوه بر اثبات توحید خداوند، [[نفی]] هرگونه کثرت در خارج است<ref>التعلیقات علی الشواهد الربوبیة، ص۴۶۴.</ref>.<ref>[[سید جابر موسوی راد|موسوی راد، سید جابر]]، [[توحید ذاتی (مقاله)|مقاله «توحید ذاتی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۶۴.</ref> | ||
=== تعدد مستلزم ترکیب در | === تعدد مستلزم ترکیب در ذات الهی === | ||
با این تقریر که اگر [[واجب]] الوجود دیگری غیر از خداوند وجود داشته باشد، هر دو در مفهوم واجب الوجود بودن با هم [[شریک]] هستند. حال این دو واجب الوجود یا از هم متمایز هستند، یا نیستند. اگر متمایز نباشند، نتیجهاش آن است که این دو واجب الوجود، در واقع یک وجود دارند و این همان توحید خداوند است و اگر این دو واجب الوجود از هم متمایز باشند، مستلزم ترکیب در [[ذات خداوند]] بوده و محال است؛ زیرا که موجود مرکب، ممکن الوجود است؛ در حالی که فرض این است که خداوند واجب الوجود است؛ لذا خداوند باید یگانه و واحد باشد<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۱۶؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۰۰.</ref>.<ref>سید جابر موسوی راد|موسوی راد، سید جابر]]، [[توحید ذاتی (مقاله)|مقاله «توحید ذاتی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۶۵.</ref> | با این تقریر که اگر [[واجب]] الوجود دیگری غیر از خداوند وجود داشته باشد، هر دو در مفهوم واجب الوجود بودن با هم [[شریک]] هستند. حال این دو واجب الوجود یا از هم متمایز هستند، یا نیستند. اگر متمایز نباشند، نتیجهاش آن است که این دو واجب الوجود، در واقع یک وجود دارند و این همان توحید خداوند است و اگر این دو واجب الوجود از هم متمایز باشند، مستلزم ترکیب در [[ذات خداوند]] بوده و محال است؛ زیرا که موجود مرکب، ممکن الوجود است؛ در حالی که فرض این است که خداوند واجب الوجود است؛ لذا خداوند باید یگانه و واحد باشد<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۱۶؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۰۰.</ref>.<ref>سید جابر موسوی راد|موسوی راد، سید جابر]]، [[توحید ذاتی (مقاله)|مقاله «توحید ذاتی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۶۵.</ref> | ||