ولایت خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۹: خط ۶۹:


البته این بدان معنا نیست که [[خداوند]] [[سرپرست]] مردمی که او را نپذیرفتند نیست؛ چون او اصالتا [[حق سرپرستی]] بر همه [[مردم]] را دارد و همه را ملزم به [[پذیرش]] ولایت‏ خود کرده است اما این [[سرپرستی]] را در ظرف [[اختیار انسان]] [[اعمال]] می‏‌کند نه [[تکوین]]؛ از این رو، [[حق]] [[حاکمیت]] ‏خدا با [[آزادی]] [[انسان‌ها]] منافات ندارد؛ زیرا [[انسان‌ها]] در [[پذیرش]] ولایت‏ [[خداوند]] مختارند؛ همچنانکه راه [[گمراهی]] نیز به روی آنان گشوده است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
البته این بدان معنا نیست که [[خداوند]] [[سرپرست]] مردمی که او را نپذیرفتند نیست؛ چون او اصالتا [[حق سرپرستی]] بر همه [[مردم]] را دارد و همه را ملزم به [[پذیرش]] ولایت‏ خود کرده است اما این [[سرپرستی]] را در ظرف [[اختیار انسان]] [[اعمال]] می‏‌کند نه [[تکوین]]؛ از این رو، [[حق]] [[حاکمیت]] ‏خدا با [[آزادی]] [[انسان‌ها]] منافات ندارد؛ زیرا [[انسان‌ها]] در [[پذیرش]] ولایت‏ [[خداوند]] مختارند؛ همچنانکه راه [[گمراهی]] نیز به روی آنان گشوده است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
== [[عوامل بهره‌مندی از ولایت الهی]] ==
== [[موانع بهره‌مندی از ولایت الهی]] ==
== [[آثار بهره‌مندی از ولایت الهی]] ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۹

مقدمه

ولایت خدای متعال به دو گونه تکوینی و تشریعی قابل تصور است:

  1. ولایت تکوینی: یعنی تصرف در همه اشیا و تدبیر امر خَلق به هر صورتی که اراده کند؛ و به آن ولایت حقیقی نیز می‌گویند؛ مانند آیات شریفه: ﴿أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ[۱] و ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۲]؛ ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ[۳] و نیز آیه‌ای به معنای ولایت تکوینی بدون لفظ‍ "ولیّ‌": ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ الله يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ[۴].
  2. ولایت تشریعی: عبارت از هدایت، توفیق، تشریع و جعل قوانین دینی است[۵]، اگر چه هدایت، ارشاد دینی بر همه افراد عرضه می‌شود، تنها گروهی از آنان، این ولایت تشریعی را می‌پذیرند و زیر پرچم ولایت الهی قرار می‌گیرند. بر این اساس خداوند متعال ولیّ مؤمنین و متقین است و دیگران از چنین ولایتی بهره ندارند؛ و به آن ولایت اعتباری نیز می‌گویند؛ مانند آیات شریفه: ﴿وَالله وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ[۶]؛ ﴿وَالله وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ[۷]. علت نامگذاری آن به ولایت تشریعی، این است که ناشی از دین و دین‌مداری است، وگرنَه ولایت خداوند متعال بر مؤمنین و متقین به معنای واقعی کلمه "مطلقه" است و همه شؤون آنان را شامل می‌شود و اعم از ولایت تکوینی و تشریعی است. آیه به معنای ولایت تشریعی بدون لفظ‍ ولیّ‌: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى الله وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ[۸].[۹]

ولایت خداوند

خداوند در قرآن دو نوع ولایت را برای خود اثبات می‌کند:

ولایت تکوینی

چون خداوند خالق هستی است، شایسته است که هر نوع تصرفی و به هر اندازه و هرگونه که بخواهد، در عالم هستی انجام دهد. آیات فراوانی بیانگر این نوع از ولایت است؛ ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۰].

﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ[۱۱].[۱۲]

ولایت تشریعی

خداوند در اموری که به دین مؤمنان برمی گردد، اعم از اصل دین، هدایت مردم، توفیق دادن و مانند اینها نیز برای خود ولایت قائل است. آیات ذیل نمونه‌ای از بیان این ولایت است، ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۱۳].

﴿وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ[۱۴].

﴿وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ[۱۵].

خداوند در آیات قرآن، این ولایت تشریعی را برای پیامبر نیز قائل است، چنان که در آیات زیادی به این مهم پرداخته است؛ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ[۱۶].

﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۱۷].

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ[۱۸]. مفاد این آیات این است که رسول خدا (ص) در هدایت امت به سوی خدا و اجرای حدود و قضاوت میان مؤمنان و آنچه به ولایت تشریعی خداوند برمی گردد، ولایت دارد و بر امت است که از او اطاعت کنند؛ زیرا اطاعت از او اطاعت از خداوند است. در این زمینه آخرین آیه‌ای که آوردیم، بسیار گویاست.

در آیه ﴿إِنَّمَا همین ولایت تشریعی را - که برای خدا و رسول ثابت است - برای ﴿الَّذِينَ آمَنُوا، یعنی امام علی (ع)، نیز اثبات می‌کند؛ زیرا ولایت را به خدا و رسول و ﴿الَّذِينَ آمَنُوا یکسان نسبت داده و این دلیلِ بر این است که ولایت در هر سه مورد به یک معنی است و چنان که مفسران گفته‌اند؛ تفاوت در این است که این ولایت در خداوند بالاصاله است و در دیگر بالتبّع.

باید توجه داشت که اگر ولایت در رسول و امام به گونه‌ای دیگر بود، خداوند می‌بایست عبارت را به شکلی بیاورد که اشتباه رخ ندهد، همان طور که در موارد مشابه این گونه است؛ به آیه توجه کنید ﴿قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۹].

در این آیه، لفظ ایمان تکرار شده است، چون معنای آن درباره خداوند با معنای آن درباره مؤمنان یکسان نیست.[۲۰]

ولایت‏ خداوند

با توجه به معنای ولایت در لغت و اصطلاح، معنای ولایت‏ خداوند عبارت است از اینکه: خداوند حق سرپرستی بر تمام موجودات و مخلوقات "مدبر علیه و مربوب" خود را داراست و به انحای گوناگون، ربوبیت‏ خود را اعمال می‏‌کند.

ولایت ‏به این معنا از شؤون توحید در ربوبیت است؛ چون رب که همان صاحب و مالک مربوب و نیز خالق مربوب، از عدم به وجود است، حق تصرف و تسلط در تمام شؤون آن را داراست و می‏‌تواند ربوبیت‏ خود را به اشکال گونا‏گون اعمال کند. در نتیجه ولایت‏ حقیقی از آن خداست که مالک و خالق حقیقی عالم است.

یکی از محققان در این باره می‌‏نویسد: "ان التوحيد في الحاكمية من شؤون التوحيد في الربوبية فان الرب بما انه صاحب المربوب و مالكه و بعبارة ثانية خالقه و موجده من العدم له حق التصرف و التسليط على النفوس و الاموال و ايجاد الحدود تصرفاته..." [۲۱][۲۲].

اقسام ولایت ‏خداوند

ولایت ‏به معنای حق سرپرستی و اعمال ربوبیت توسط خداوند به دو شکل تحقق می‏‌یابد:

  1. به شکل ولایت تکوینی (حقیقی)
  2. به شکل ولایت تشریعی (اعتباری)

اگر خداوند در طبیعت، با اسباب گوناگون تصرف کند و تأثیر بگذارد، ولایت او تکوینی است.

علامه طباطبایی می‌‏فرماید: "اگر تصرف و تأثیر گذاری خداوند بر افعال و رفتار و انسان‌ها باشد، ولایت او تشریعی خواهد بود"[۲۳]، " الولاية التشريعة هي القيام بالتشريع و الدعوة و التربية و الامة و الحكم فيهم و قضاء في امرهم"[۲۴]. به عبارت دیگر: ولایت، که همان اعمال حق ربوبیت‏خداست، اگر در اموری حقیقی باشد که به انسان مربوط نمی‏‌شود، ولایت‏ خدا تکوینی است که به ربوبیت تکوینی خدا باز می‏‌گردد. و اگر در امور اعتباری باشد که به انسان و حیات انسانی مربوط می‏‌شود، در این‏صورت ولایت او تشریعی خواهد بود که به ربوبیت تشریعی باز می‌‏گردد.

یکی از محققان می‌‏نویسد: "تقسیم ولایت ‏به تشریعی و تکوینی، در واقع تقسیمی است که به تبع تقسیم مولی علیه انجام می‏‌شود؛ اگر مولی علیه امر تکوینی باشد ولایت ولی، ولایت‏ بر تکوین و اگر امر تشریعی باشد ولایت ولی ولایت‏ بر تشریع است"[۲۵][۲۶].

ولایت تشریعی خداوند

ولایت تشریعی عبارت است از تصرف در نفوس و اموال و افعال انسان‌ها توسط کسی که حق این تصرف را دارد.

خداوند بواسطه ولایت تشریعی که بر مردم دارد، امر دین مردم را تشریع کرده و آنها را هدایت و ارشاد می‏‌کند﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۲۷].

اما تحقق ولایت تشریعی خدا و کسی که حق ولایت تشریعی را دارا است، مشروط به پذیرش ولایت و حق سرپرستی آنان توسط مردم است؛ چون ولایت تشریعی، با طبیعت‏ یا اشیای خارجی سر و کار ندارد بلکه مربوط به افعال و رفتار انسان‌ها است، انسانی که دارای آزادی و اختیار است؛ یعنی ولایت تشریعی در ظرف اختیار مکلف اعمال می‏‌شود و قبول و پذیرش اختیاری مولی علیه شرط تحقق این ولایت است.

البته این بدان معنا نیست که خداوند سرپرست مردمی که او را نپذیرفتند نیست؛ چون او اصالتا حق سرپرستی بر همه مردم را دارد و همه را ملزم به پذیرش ولایت‏ خود کرده است اما این سرپرستی را در ظرف اختیار انسان اعمال می‏‌کند نه تکوین؛ از این رو، حق حاکمیت ‏خدا با آزادی انسان‌ها منافات ندارد؛ زیرا انسان‌ها در پذیرش ولایت‏ خداوند مختارند؛ همچنانکه راه گمراهی نیز به روی آنان گشوده است[۲۸].

عوامل بهره‌مندی از ولایت الهی

موانع بهره‌مندی از ولایت الهی

آثار بهره‌مندی از ولایت الهی

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی» سوره یوسف، آیه ۱۰۱
  2. «آیا به جای او سرورانی (را به پرستش) گرفتند؟ اما خداوند است که سرور (راستین) است و او مردگان را زنده می‌گرداند و او بر هر کاری تواناست» سوره شوری، آیه ۹.
  3. «خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.
  4. «و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.
  5. درباره ولایت تشریعی صاحب تفسیر المیزان می‌نویسد: و ذكر تعالى أيضاً لنفسه الولاية على المؤمنين فيما يرجع إلى أمر دينهم من تشريع الشريعة و الهداية و الإرشاد و التوفيق و نحو ذلك كقوله تعالى: ﴿الله وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ («خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷)؛ المیزان، ج۶، ص۱۳.
  6. «و خداوند ولیّ و سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
  7. «و خداوند ولیّ و سرپرست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.
  8. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  9. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۳۸-۳۹.
  10. «آیا به جای او سرورانی (را به پرستش) گرفتند؟ اما خداوند است که سرور (راستین) است و او مردگان را زنده می‌گرداند و او بر هر کاری تواناست» سوره شوری، آیه ۹.
  11. «خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.
  12. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۰۵.
  13. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  14. «و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
  15. «و خداوند دوست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.
  16. «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
  17. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  18. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  19. «و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.
  20. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۰۶.
  21. الالهیات، ج‏۲، ص‏۷۳.
  22. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
  23. " الولاية التكوينية التي تصح له التصرف في كل شي‏ء و تدبير امر الخلق بماشاء وكيف شاء"؛ المیزان (عربی)، ج‏۶، ص‏۱۲.
  24. المیزان (عربی)، ج‏۶، ص‏۱۳.
  25. جوادی آملی، ولایت در قرآن، مرکز فرهنگی رجاء، چاپ اول، ۱۳۶۷. ص‏۲۱۵؛ یعنی روح ولایت تکوینی به ولایت‏ بر تکوین و ولایت تشریع به ولایت‏ بر تشریع باز می‏‌گردد.
  26. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
  27. آیا به جای او سرورانی (را به پرستش) گرفتند؟ اما خداوند است که سرور (راستین) است و او مردگان را زنده می‌گرداند و او بر هر کاری تواناست؛ سوره شوری، آیه: ۹.
  28. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.