تعاون در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خط ۷: | خط ۷: | ||
==تعاون؛ نهادسازی بر محور نیکورزی== | ==تعاون؛ نهادسازی بر محور نیکورزی== | ||
«تعاون بر [[برّ]] و [[تقوا]]» اصطلاحی [[قرآنی]] و به معنای کمک به [[نیکی]] و [[پرهیزکاری]] است. [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] تعاون مینویسد: «معنای تعاون بر برّ و تقوا به [[اجتماع]] [[ایمان]] و عمل صالحی که بر اساس تقوا شکل گرفته باشد برمیگردد»<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. درباره تقوای جمعی نیز برخی آن را مصداق اعلای قاعده تعاون دانستهاند که عبارت از رعایت حرمت افراد، حد و حدود در [[زندگی]] جمعی، پاسداشت [[حق]] و حقوقها و کمک به بر و نیکی جمعی است که | «تعاون بر [[برّ]] و [[تقوا]]» اصطلاحی [[قرآنی]] و به معنای کمک به [[نیکی]] و [[پرهیزکاری]] است. [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] تعاون مینویسد: «معنای تعاون بر برّ و تقوا به [[اجتماع]] [[ایمان]] و عمل صالحی که بر اساس تقوا شکل گرفته باشد برمیگردد»<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. درباره تقوای جمعی نیز برخی آن را مصداق اعلای قاعده تعاون دانستهاند که عبارت از رعایت حرمت افراد، حد و حدود در [[زندگی]] جمعی، پاسداشت [[حق]] و حقوقها و کمک به بر و نیکی جمعی است که روحیه تعاون به یکدیگر را در زندگی اجتماعی ایجاد میکند<ref>روح الله شریعتی، قواعد فقه سیاسی، ص۲۹۰.</ref>. | ||
[[فقها]] در [[استدلال]] بر قاعده تعاون به [[آیات]]<ref>مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و [[روایات]] پرشماری استناد کردهاند. [[امام علی]]{{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] به [[مردم کوفه]] میفرماید: {{متن حدیث|فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۷.</ref>: اگر [[نیکوکار]] بودم یاریام کنید. و همچنین میفرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>: [[دشمن]] [[ستمگر]] و [[یاور]] ستمدیده باشید. | [[فقها]] در [[استدلال]] بر قاعده تعاون به [[آیات]]<ref>مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و [[روایات]] پرشماری استناد کردهاند. [[امام علی]]{{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] به [[مردم کوفه]] میفرماید: {{متن حدیث|فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۷.</ref>: اگر [[نیکوکار]] بودم یاریام کنید. و همچنین میفرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>: [[دشمن]] [[ستمگر]] و [[یاور]] ستمدیده باشید. | ||
شایان ذکر است که محورهای مشارکت که بر اساس بر و [[تقوا]] شکل میگیرد، گاهی حالت توصیهای دارد، گاه با تأکید بیشتری همراه است و زمانی جنبه الزامی به خود میگیرد؛ چنان که [[آیات]] آغازین [[سوره مائده]] عموماً توصیههای جمعی است. به گفته برخی از [[فقها]] [[تعاون]] نمود [[سلامت جامعه]] است: {{عربی|السادس: يدل قوله تعالى {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}<ref>«یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref> على أن المجتمع الصالح إذا كان بين افراده التعاون و | شایان ذکر است که محورهای مشارکت که بر اساس بر و [[تقوا]] شکل میگیرد، گاهی حالت توصیهای دارد، گاه با تأکید بیشتری همراه است و زمانی جنبه الزامی به خود میگیرد؛ چنان که [[آیات]] آغازین [[سوره مائده]] عموماً توصیههای جمعی است. به گفته برخی از [[فقها]] [[تعاون]] نمود [[سلامت جامعه]] است: {{عربی|السادس: يدل قوله تعالى {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}<ref>«یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref> على أن المجتمع الصالح إذا كان بين افراده التعاون و الحضر أن يكون ذلك على البر والتقوى... تبيين الآية الكريمة نظرية الإسلام في المجتمع فإنه يرى أنه لابد أن يكون إعداده أعدادا صالحا يتحمل أفراده المسئولية في تنظيمه و مراقبته لئلا يخرج عن المسير الصحيح الذي أمر به الله سبحانه و تعالى، فيكون المراد من التقوى في المقام التقوى الجمعي و الشعور بالمسئولية و مراقبة جميع أفراد المجتمع بالتعاون بينهم على البر ونبذ كل ما يكون مانعا عن الوصول إلى الهدف المنشود}}<ref>سید عبدالاعلی سبزواری، مواهب الرحمن، ج۱۰، ص۲۷۰.</ref>: قول [[خداوند]] {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} بر [[جامعه صالح]] و سالم دلالت میکند؛ جامعهای [[صالح]] و سالم است که بین افراد آن تعاون و [[همیاری]] در [[نیکی]] و تقوا باشد... این [[آیه کریمه]] نظریه [[اسلام]] درباره [[جامعه]] را تبیین میکند که اسلام [[معتقد]] است باید نهادها و ساختار [[جامعه سالم]] باشد تا افرادش [[مسئولیت]] [[سازماندهی]] و [[مراقبت]] جامعه را بر عهده گیرند تا جامعه از مسیر سالم و صحیح که [[خداوند]] به آن امر کرده، خارج نشود؛ بنابراین مراد از [[تقوا]] در [[آیه]] عبارت است از تقوای جمعی، [[آگاهی]] از [[مسئولیتپذیری]]، مراقبت همه افراد جامعه بر [[تعاون بر نیکی]] و طرد هر آنچه مانع رسیدن به [[هدف]] مورد نظر است. | ||
اساساً ظهور اصطلاح [[تعاون]] در [[اجتماع]] است و در این محیط کاربردهای فراوانی دارد؛ از جمله کمک به [[مبارزه]] با [[منکرات]] و مظاهر [[فساد]]، [[ترویج]] [[فرهنگ اسلامی]] کمک به [[مبلغان]] و مروجان [[دین]]، [[حمایت]] از گروههای [[امر به معروف و نهی از منکر]] و هر گونه [[مشارکت اجتماعی]] و [[سیاسی]] همچون [[انتخابات]]. در واقع به بیان برخی از [[فقها]] «[[انسان]] ذاتاً موجودی [[اجتماعی]] و [[مدنی]] است و [[سرشت]] او با [[مدنیت]] درآمیخته است و نیازهای او جز در [[سایه]] تعاون و [[همیاری]] و [[زندگی اجتماعی]] برطرف نمیشود»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۸۳.</ref>. | اساساً ظهور اصطلاح [[تعاون]] در [[اجتماع]] است و در این محیط کاربردهای فراوانی دارد؛ از جمله کمک به [[مبارزه]] با [[منکرات]] و مظاهر [[فساد]]، [[ترویج]] [[فرهنگ اسلامی]] کمک به [[مبلغان]] و مروجان [[دین]]، [[حمایت]] از گروههای [[امر به معروف و نهی از منکر]] و هر گونه [[مشارکت اجتماعی]] و [[سیاسی]] همچون [[انتخابات]]. در واقع به بیان برخی از [[فقها]] «[[انسان]] ذاتاً موجودی [[اجتماعی]] و [[مدنی]] است و [[سرشت]] او با [[مدنیت]] درآمیخته است و نیازهای او جز در [[سایه]] تعاون و [[همیاری]] و [[زندگی اجتماعی]] برطرف نمیشود»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۸۳.</ref>. | ||
انسان اجتماعی است و [[جامعه انسانی]] بدون [[همراهی]] و مشارکت و [[همکاری]] (تعاون)، بدون مسئولیت مشترک و تأمین و تضامن (تکافل) و بدون [[یاری]] همه جانبه و برابر داشتن (مؤاسات) خالی از [[انسانیت]] است. در واقع [[ارزش]] و اعتبار جامعه انسانی به [[میزان]] تعاون و تکافل و مؤاسات آن است. میزان [[مسئولیت همگانی]] و همیاری جمعی و [[فداکاری]] عمومی و همکاری در تحقق [[نیکیها]] و جلوگیری از [[بدیها]] بیانگر میزان زنده بودن جامعه است<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی دفتر دوم: سیره اجتماعی، ص۲۳۷.</ref>. | |||
[[امام علی]]{{ع}} درباره تعاون میفرماید: {{متن حدیث|طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ دِيَانَةٌ وَ أَمَانَةٌ: طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى نُصْرَةِ الْبَاطِلِ جِنَايَةٌ وَ خِيَانَةٌ}}<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۱۳.</ref>: «درخواست همکاری جستن برای برپاکردن [[حق]]، [[دینداری]] و [[امانتداری]] است. درخواست همکاری برای [[یاری کردن]] [[باطل]]، [[جنایت]] و خیانتکاری است». | [[امام علی]]{{ع}} درباره تعاون میفرماید: {{متن حدیث|طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ دِيَانَةٌ وَ أَمَانَةٌ: طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى نُصْرَةِ الْبَاطِلِ جِنَايَةٌ وَ خِيَانَةٌ}}<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۱۳.</ref>: «درخواست همکاری جستن برای برپاکردن [[حق]]، [[دینداری]] و [[امانتداری]] است. درخواست همکاری برای [[یاری کردن]] [[باطل]]، [[جنایت]] و خیانتکاری است». |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۱
تعاون؛ نهادسازی بر محور نیکورزی
«تعاون بر برّ و تقوا» اصطلاحی قرآنی و به معنای کمک به نیکی و پرهیزکاری است. علامه طباطبایی ذیل آیه تعاون مینویسد: «معنای تعاون بر برّ و تقوا به اجتماع ایمان و عمل صالحی که بر اساس تقوا شکل گرفته باشد برمیگردد»[۱]. درباره تقوای جمعی نیز برخی آن را مصداق اعلای قاعده تعاون دانستهاند که عبارت از رعایت حرمت افراد، حد و حدود در زندگی جمعی، پاسداشت حق و حقوقها و کمک به بر و نیکی جمعی است که روحیه تعاون به یکدیگر را در زندگی اجتماعی ایجاد میکند[۲].
فقها در استدلال بر قاعده تعاون به آیات[۳] و روایات پرشماری استناد کردهاند. امام علی(ع) نیز در نهج البلاغه به مردم کوفه میفرماید: «فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي»[۴]: اگر نیکوکار بودم یاریام کنید. و همچنین میفرماید: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[۵]: دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید.
شایان ذکر است که محورهای مشارکت که بر اساس بر و تقوا شکل میگیرد، گاهی حالت توصیهای دارد، گاه با تأکید بیشتری همراه است و زمانی جنبه الزامی به خود میگیرد؛ چنان که آیات آغازین سوره مائده عموماً توصیههای جمعی است. به گفته برخی از فقها تعاون نمود سلامت جامعه است: السادس: يدل قوله تعالى ﴿تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى﴾[۶] على أن المجتمع الصالح إذا كان بين افراده التعاون و الحضر أن يكون ذلك على البر والتقوى... تبيين الآية الكريمة نظرية الإسلام في المجتمع فإنه يرى أنه لابد أن يكون إعداده أعدادا صالحا يتحمل أفراده المسئولية في تنظيمه و مراقبته لئلا يخرج عن المسير الصحيح الذي أمر به الله سبحانه و تعالى، فيكون المراد من التقوى في المقام التقوى الجمعي و الشعور بالمسئولية و مراقبة جميع أفراد المجتمع بالتعاون بينهم على البر ونبذ كل ما يكون مانعا عن الوصول إلى الهدف المنشود[۷]: قول خداوند ﴿تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى﴾ بر جامعه صالح و سالم دلالت میکند؛ جامعهای صالح و سالم است که بین افراد آن تعاون و همیاری در نیکی و تقوا باشد... این آیه کریمه نظریه اسلام درباره جامعه را تبیین میکند که اسلام معتقد است باید نهادها و ساختار جامعه سالم باشد تا افرادش مسئولیت سازماندهی و مراقبت جامعه را بر عهده گیرند تا جامعه از مسیر سالم و صحیح که خداوند به آن امر کرده، خارج نشود؛ بنابراین مراد از تقوا در آیه عبارت است از تقوای جمعی، آگاهی از مسئولیتپذیری، مراقبت همه افراد جامعه بر تعاون بر نیکی و طرد هر آنچه مانع رسیدن به هدف مورد نظر است.
اساساً ظهور اصطلاح تعاون در اجتماع است و در این محیط کاربردهای فراوانی دارد؛ از جمله کمک به مبارزه با منکرات و مظاهر فساد، ترویج فرهنگ اسلامی کمک به مبلغان و مروجان دین، حمایت از گروههای امر به معروف و نهی از منکر و هر گونه مشارکت اجتماعی و سیاسی همچون انتخابات. در واقع به بیان برخی از فقها «انسان ذاتاً موجودی اجتماعی و مدنی است و سرشت او با مدنیت درآمیخته است و نیازهای او جز در سایه تعاون و همیاری و زندگی اجتماعی برطرف نمیشود»[۸].
انسان اجتماعی است و جامعه انسانی بدون همراهی و مشارکت و همکاری (تعاون)، بدون مسئولیت مشترک و تأمین و تضامن (تکافل) و بدون یاری همه جانبه و برابر داشتن (مؤاسات) خالی از انسانیت است. در واقع ارزش و اعتبار جامعه انسانی به میزان تعاون و تکافل و مؤاسات آن است. میزان مسئولیت همگانی و همیاری جمعی و فداکاری عمومی و همکاری در تحقق نیکیها و جلوگیری از بدیها بیانگر میزان زنده بودن جامعه است[۹].
امام علی(ع) درباره تعاون میفرماید: «طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ دِيَانَةٌ وَ أَمَانَةٌ: طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى نُصْرَةِ الْبَاطِلِ جِنَايَةٌ وَ خِيَانَةٌ»[۱۰]: «درخواست همکاری جستن برای برپاکردن حق، دینداری و امانتداری است. درخواست همکاری برای یاری کردن باطل، جنایت و خیانتکاری است».
کمال اخلاق انسانی در ساخت اجتماعی به میزان پیوند با بندگان خدا و تضامن و مؤاسات با آنان است. در همین راستاست که رسول خدا(ص) برترین مردم را خیر خواهترین آنان به دیگران میداند: «برترین مردمان نزد رسول خدا(ص) کسانی بودند که بیشترین خیرخواهی را درباره مردم داشتند و والاترینشان نزد آن حضرت کسانی بودند که [درباره برادران دینی] نیکوترین مؤاسات و مساعدت را داشتند»[۱۱]. در جهت تأکید و ضرورت تعاون در جامعه پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «مَنْ أَصْبَحَ وَ لَايَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[۱۲]: «هر که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نکند، مسلمان نیست».
در پایان باید گفت از عوامل بازدارنده در برابر تهدیدات امنیت اجتماعی، تعاون و همیاری آحاد جامعه است که سبب میشود افزون بر ایجاد انسجام و وحدت در جامعه، زمینههای این تهدیدها نیز کاهش یابد؛ به بیان دیگر از منظر فقه، امنیت و رفاه در جامعه در پرتو اتحاد و انسجام به دست میآید و ناامنی و مصائب در سایه تفرقه عارض میشود[۱۳].
منابع
پانویس
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۱۶۳.
- ↑ روح الله شریعتی، قواعد فقه سیاسی، ص۲۹۰.
- ↑ مانند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۷.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۷.
- ↑ «یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ سید عبدالاعلی سبزواری، مواهب الرحمن، ج۱۰، ص۲۷۰.
- ↑ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۸۳.
- ↑ مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی دفتر دوم: سیره اجتماعی، ص۲۳۷.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۱۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۴، به نقل از: مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی: دفتر دوم: سیره اجتماعی، ص۲۴۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۵۹.
- ↑ نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۱۱۰.