بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
سازنده: آقای عیوضی==
==پاسخ اجمالی==
==پاسخ اجمالی==
==[[تولی]] و [[تبری]]، ریشۀ ارکان [[انتظار]]==
==[[تولی]] و [[تبری]]، ریشۀ ارکان [[انتظار]]==
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصۀ تقابل و هم آوردی در [[ولایت]] است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] و [[طاغوت]] و [[پیروان]] او از سوی دیگر. بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]]  [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] [[تولی]] و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] به عنوان [[فروع دین]] بر آن بسیار تأکید شده است. ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همۀ [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: «آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟<ref>الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>»<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصۀ تقابل و هم آوردی در [[ولایت]] است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] و [[طاغوت]] و [[پیروان]] او از سوی دیگر. بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]]  [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] [[تولی]] و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] به عنوان [[فروع دین]] بر آن بسیار تأکید شده است. ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همۀ [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: «آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟<ref>الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>»<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>

نسخهٔ ‏۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۲

سازنده: آقای عیوضی==

پاسخ اجمالی

تولی و تبری، ریشۀ ارکان انتظار

رکن اول انتظار: اعتراض به وضع موجود

  1. فریادی از درون: انتظار نوعی فریاد دل و خروشی از درون است.[۷]
  2. اعتراض به نظامات موجود: انتظار نوعی دهن‌کجی، بی‌اعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. اعتراض به ابراز قدرت زمامداران خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود زندگی را به کام مردم مستضعف تلخ و ناگوار کرده‌اند.[۸]
  3. منتظر، افشاگر است و می‌خواهد با اعتراض خود افشاگری کند و نشان دهد سازمان‌های این قواعد و نظامات، رسوایند و بی‌ارزش. این قوانین ساخته بشر، توطئه‌ای به نام حامی حقوق بشر و نغمه‌های خیرخواهی از سوی سران توطئه است.[۹]
  4. منتظران جهان، مسئولان امور و زمامداران بشر را متهم دانسته و می‌گویند: این سازمان‌های بین‌المللی میدان فعالیت‌های شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرت تان است وگرنه سازمان تغذیه‌تان کجاست که ببیند هر روزه هزاران انسان در نقاط مختلف جهان از گرسنگی می‌میرند[۱۰].

رکن دوم انتظار: آگاهی از وضع مطلوب

  • آگاهی از وضع مطلوب: عنصر دوم انتظار، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که می‌توانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که می‌توانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بی‌خبریم، بی‌خیالیم. عدم آگاهی از وضع مطلوب و ایده‌آل، سبب می‌شود توانایی درک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیب‌شناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توانیم وضع موجود خود ارزیابی کنیم؟[۱۱]

رکن سوم انتظار: اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب

رکن چهارم انتظار: اشتیاق به وضع مطلوب

رکن پنجم انتظار: اقدام برای تحقق وضع مطلوب

پاسخ تفصیلی

تولی و تبری، ریشۀ ارکان انتظار

رکن اول انتظار: اعتراض به وضع موجود

  1. فریادی از درون: انتظار نوعی فریاد دل و خروشی از درون است. منتظر می‌گوید ما نسبت به دید آنها که به ما تحقیر روا می‌دارند اعتراض داریم. از اینکه عده‌ای با دست خود فتنه و آشوب به پا می‌کنند ناراحتیم و از اینکه سرزمین ما محل قدرت‌نمائی ابرقدرتان است متاسفیم. آنان نسبت به آنچه در دور و برشان می‌گذرد معترضند و نمی‌خواهند شاهد اوضاع نابسامان، دردها، فلاکت‌ها و مصیبت‌ها باشند. دوست ندارند که وجه المصالحه و یا وجه الضمان پیروزی‌ها و شکست‌ها قرار گیرند. در تعقیب این نگرانی‌ها فریاد دارند، اعتراض می‌کنند[۳۶].
  2. اعتراض به نظامات موجود: انتظار نوعی دهن‌کجی، بی‌اعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. اعتراض به ابراز قدرت زمامداران خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود، زندگی را به کام مردم مستضعف تلخ و ناگوار کرده‌اند. اعتراض به آنها که با روش حیوانی و وحشیانه خود شخصیت و ارزش انسانی را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند. اعتراض به سازمان‌های بزرگ جهانی چون سازمان حقوق بشر که تنها به داشتن نام خود اکتفا کرده است، به شورای امنیت بین‌المللی که حق را تنها از آن اقویا می‌داند، به سازمان بین‌المللی خوار و بار که اختیارش به دست عده‌ای از صهیونیست‌هاست و حتی به سازمان علمی و فرهنگی یونسکو که به جای بیدار کردن مستضعفان و آگاهاندن‌شان به دردی که دارند کار تخدیری می‌کند. اعتراض به نظامی که در آن موازین حق و عدل جای پائی ندارند، پدید آمدن آنها تنها برای رعایت و حفظ مصالح گروهی خاص و معدود است. عده‌ای قلیل را سر و سامان می‌دهد و اکثریت انسان در آن خرد و فانی می‌شوند. آری منتظر معترض است، وضع ظالمانۀ حاکم را نمی‌پذیرد، به اهداف موجود حکومت‌ها تن در نمی‌دهد. جز به نظامی و دولتی که در آن مسئولان نقش خادمان را داشته باشند، اعلام وابستگی نمی‌کند، جز برادری، مساوات، صلح و محبت را خواهان نیست[۳۷].
  3. منتظر، افشاگر است و می‌خواهد با اعتراض خود افشاگری کند و نشان دهد سازمان‌های این قواعد و نظامات، رسوایند و بی‌ارزش. این قوانین ساخته بشر، توطئه‌ای به نام حامی حقوق بشر و نغمه‌های خیرخواهی از سوی سران توطئه است. توطئه برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از مستضعفان. منتظران، با افشاگری خود می‌خواهند نشان دهند این سازمان‌های بین‌المللی، حتی این دادگاه‌های بین‌المللی سازمان‌هائی ضعیف و افتاده و در اختیار ارادۀ گروهی از قدرتمندان است، رای‌شان در حد حفظ و حمایت از موقعیت‌شان می‌ارزد. اینان می‌پذیرند که برای عده‌ای آزادی و رفاه و آسایش و برای عده‌ای دیگر بدبختی و ذلت باشد. اینان سرپرستی و استثمار ابرقدرتان را از کشورهای تحت‌الحمایه می‌بینند و سکوت می‌کنند. سرگردانی مردم و اشغال سرزمین‌هایشان را می‌نگرند و بدان معترض می‌شوند. پس سخن و دعوی‌شان در حمایت از مظلومان دروغ است، فریب است و برای مردم توطئه[۳۸].
  4. منتظران جهان، مسئولان امور و زمامداران بشر را متهم دانسته و می‌گویند: این سازمان‌های بین‌المللی میدان فعالیت‌های شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرت تان است وگرنه سازمان تغذیه‌تان کجاست که ببیند هر روزه هزاران انسان در نقاط مختلف جهان از گرسنگی می‌میرند. دادگاه‌های بین‌المللی کجایند که آوارگی هزاران انسان را در جهان ببینند و سازمان حقوق بشر کجاست که بشریت بی‌سروسامان را بنگرد؟ منتظران جهان زمامداران را به محاکمه می‌طلبند که ما به شما چنین اختیاری نداده‌ایم از قدرت ما علیه‌مان استفاده کنید. ما به شما اجازه نداده‌ایم زمینه را برای سقوط و فنای‌مان فراهم سازید و بالاخره ما نخواسته‌ایم که دست شما تا مرفق به خون بی‌گناهان آلوده گردد[۳۹].

رکن دوم انتظار: آگاهی از وضع مطلوب

  • آگاهی از وضع مطلوب: عنصر دوم انتظار، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که می‌توانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که می‌توانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بی‌خبریم، بی‌خیالیم. عدم آگاهی از وضع مطلوب و ایده‌آل، سبب می‌شود توانایی درک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیب‌شناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توانیم وضع موجود خود را ارزیابی کنیم؟ لابد باید به الگوهای مندرس شرقی و غربی که در مدارس و دانشگاه‌ها می‌آموزیم، دل‌خوش کنیم و خود را با مقیاس‌های ناقص و غیر انسانی بلاد کفر، اندازه‌گیری کنیم. گاهی کسی که آگاهی و تصویر دقیقی از وضع مطلوب ندارد، نمی‌تواند به وضع موجود معترض باشد. تنها با آگاهی از ویژگی جامعۀ مهدوی است که می‌توان از وضعیت غیبت (وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور بی‌قراری کرد، در غیر این صورت کسی که به زندگی در این شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک زندگی عالی غافل شود، دیگر نمی‌تواند منتظر وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستی‌های حیات فردی و اجتماعی خود را می‌پذیرد و آنها را اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌کند. اساساً احساس انتظار، به ادراک و معرفت نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت روحیه انتظار، افزایش این معرفت است[۴۰].

رکن سوم انتظار: اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب

  1. امید به آینده‌ای روشن: انتظار داشتن امید به آینده‌ای روشن است، آینده‌ای که در آن مردم جهان از بیدادگری، استبداد، فشار، نظامات غلط نجات پیدا کند، رژیم‌های ضدانسانی از میان برود، اعتماد و اطمینان آید، اتحاد و وحدت ریشه‌دار گردد. منتظران عقیده دارند این تمدن مخرب ویران می‌شود و جلوه‌های کاذب آن، که چشم‌ها را خیره کرده است از میان می‌رود و تیره‌روزی‌های حاصل از این نیت را زائل می‌سازد. وعدۀ الهی دربارۀ فرجام جهان تحقق می‌پذیرد، آثار شکست از میان برداشته می‌شود. آنان که زمام امور بشر را در دست دارند، محکوم به سقوط و فنایند. عوامل بیگانگی‌زا از میان می‌روند و محکوم می‌گردند[۴۳].
  2. امید به نجات از ذلت: انتظار نشان می‌دهد عده‌ای از افراد که در اثر جهل و بی‌خبری، ضعف و ندانم کاری مرکوب دیگران هستند می‌خواهند خود را از این ذلت نجات دهند. اینان نه می‌توانند تن به سواری دهند و نه قدرت تحمل آن را دارند. با خود می‌اندیشند چرا باید سواری داد و چرا باید بار ذلت و خفت را بر خود هموار کرد؟ مگر آنان چه دارند که ما نداریم؟ جز قدرتمندی، قداره‌بندی و زورگوئی چه دارند؟ جز این است که جرم ما ضعف و ناتوانی است؟ جز این است که غفلت ما و تاراج‌گری آنان ما را به چنین روزی کشانده است؟ انتظار نشان می‌دهد مردم می‌خواهند در جهان عدل و انصاف باشد، برادری و مساوات باشد، تعاون و تکافل اجتماعی باشد، رهائی از زیر بار رنج‌ها باشد، با آدمی چون با حیوانی معامله نشود، اوضاع آشفته سر و سامان گیرند، حکومت انسانی و الهی و سیاست حق و انسانی در پیش گرفته شود[۴۴].
  • البته مقدمات این امیدواری، مراحلی است که می‌‌توان، ترسیم نمود:
  1. آگاهی به عدم حضور ظاهری امام‏: گاهی انسان در زندگی کمبودی دارد؛ امّا به سبب آنکه به آن کمبود آگاهی ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله امید، می‌‏بایست آگاه شد که حجت الهی در پرده غیبت است[۴۵].
  2. احساس نیاز به امام حاضر: ممکن است در عصر پنهان‌‏زیستی حضرت مهدی(ع) کسی به غیبت آن حضرت آگاهی هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که جامعه بشری نیازمند چنین رهبری الهی است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن حجت الهی احساس نیاز پیدا نکرده است. او بر این باور است که مردم چه نیازی به امام دارند؛ در حالی که زندگی خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند انتظار ظهور حضرتش را درون خود پدید آورد[۴۶].
  3. یقین به ظهور امام غایب: شکی نیست کسانی که به ظهور امام غایب یقین ندارند، در انتظار نیز نخواهند بود؛ بلکه انتظار برای آنها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر آگاهی و یقین شخص به ظهور امام(ع) بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر شک و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد، یا اعتقادش به آن سست و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه سست خواهد بود. پیشوایان معصوم(ع) با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان نورانی خود، باور قطعی به ظهور آخرین حجّت الهی را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه ناامیدی، پرهیز می‌‏دادند. رسول اکرم(علیه و آله السلام) فرمود: « قیامت برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به حق از خاندان ما قیام کند و این، هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید. هرکس از او پیروی کند، نجات می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد[۴۷]».[۴۸]
  4. نزدیک دانستن ظهور: اگرچه انتظار با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن ظهور حضرت مهدی(ع) می‌‏تواند بر شدت انتظار افزوده، آمادگی فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن ظهور باعث می‌‏شود توجه به حضرت مهدی(ع) بیش ‏از پیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام رفتار در راستای خشنودی آن حضرت انجام شود[۴۹].

رکن چهارم انتظار: اشتیاق به وضع مطلوب

رکن پنجم انتظار: اقدام برای تحقق وضع مطلوب

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.
  2. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  3. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  4. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
  5. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و درسنامه مهدویت ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
  6. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  7. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  8. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  9. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  10. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  11. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  12. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  13. ر.ک. پناهیان،علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  14. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳
  15. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
  16. «"مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَی وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَی لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه"» ورام، مسعود، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۰.
  17. . ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  18. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  19. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.
  20. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.
  21. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  22. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  23. الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.
  24. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  25. کلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۴، ح ۱.
  26. کلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۷، ح ۱۶.
  27. کلینی، محمد، الکافی، ج ۲، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.
  28. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  29. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  30. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  31. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  32. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  33. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
  34. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و درسنامه مهدویت ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
  35. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  36. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  37. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  38. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  39. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  40. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  41. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  42. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  43. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  44. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
  45. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
  46. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
  47. «"لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّی‏ یَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِکَ حِینَ یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ اللَّهَ اللَّهَ /عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَی الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِیفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِیفَتِی"» شیخ صدوق، محمد، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۵۹.
  48. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
  49. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
  50. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
  51. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.
  52. «"مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَی وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَی لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه"» ورام، مسعود، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۰.
  53. ر.ک. پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  54. ر.ک. پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
  55. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.
  56. ر.ک. پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  57. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.
  58. النعمانی، محمد، الغیبة، ص ۳۲۰: «هر یک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد».
  59. صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۱، ص۳۲۰: «آنان مخلصان حقیقی، شیعیان راستین ما و دعوتگران به دین خدا در پیدا و نهان هستند».
  60. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.