بحث:حدیث منزلت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *حدیثی است از پیامبر اسلام {{صل}} که مقام و منزلت علی بن ابی ط...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[حدیثی]] است از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که [[مقام]] و [[منزلت]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را باز مینماید و بدین روی به "[[حدیث منزلت]]" شهرت یافته است. [[پیامبر]] {{صل}} چندین بار این [[کلام]] را بر زبان [[مبارک]] آورده است؛ از جمله در [[غزوه | *[[حدیثی]] است از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که [[مقام]] و [[منزلت]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را باز مینماید و بدین روی به "[[حدیث منزلت]]" شهرت یافته است. [[پیامبر]] {{صل}} چندین بار این [[کلام]] را بر زبان [[مبارک]] آورده است؛ از جمله در [[غزوه تبوک]]. ماجرا از این قرار بود که چون [[پیامبر]] {{صل}} از احتمال [[هجوم]] [[سپاه]] [[روم]] به [[مدینه]] باخبر شد، [[مسلمانان]] را فراخواند و [[فرمان]] داد برای حرکت به سوی [[سپاه]] [[روم]] آماده شوند. از سوی دیگر میدانست که [[منافقان]] ممکن است در غیاب او دسیسه کنند و [[مدینه]] را به [[آشوب]] کشند. از این رو، تصمیم گرفت [[امام علی]] {{ع}} را با خود نَبَرَد و در [[مدینه]] بگذارد. چون [[منافقان]] از [[تصمیم پیامبر]] {{صل}} [[آگاه]] شدند، شایعه انداختند که [[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} بیمهری کرده و او را با خود نمیبرد. [[پیامبر]] {{صل}} نیز برای روشن ساختن [[هدف]] خویش از همراه نکردن [[علی]] {{ع}} با [[سپاه]]، از [[مقام]] و [[منزلت]] والای او نزد خویش پرده برداشت و بدین سان، کوشش [[منافقان]] را عقیم نهاد<ref>ارشاد مفید، ۱۵۶- ۱۵۴؛ سیره ابن هشام، ۲/ ۵۲۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 226-227.</ref>. | ||
*[[منابع تاریخی]]، روایی و [[کلامی]]، این [[حدیث]] را بسیار مهم شمرده و آن را به بحث نهادهاند و حتی برخی [[دانشمندان شیعه]] کتب مستقلی برای باز نمودن آن نگاشتهاند. [[میر حامد حسین]]، از علمای [[شیعه]] کتاب [[عبقات الانوار]] را بدین [[حدیث]] اختصاص داده است. [[حدیث منزلت]] از نظر [[دانشمندان شیعه]]، در شمار [[احادیث صحیح]] و معتبر است و به صورت [[متواتر]] از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده است<ref>المراجعات، ۱۱۹؛ کشف المراد، ۳۶۸.</ref>. این [[حدیث]] در صد حدیثِ [[اهل سنت]] و هفتاد [[حدیث]] [[شیعه]] آمده است<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ۲/ ۱۴۴- ۲۳؛ المراجعات، ۱۱۹.</ref>. [[استواری]] و صحت [[حدیث منزلت]] چنان است که حتی [[معاویه]] آن را [[نقل]] کرده است. [[سعد بن ابی وقاص]]- از [[دشمنان امام علی]] {{ع}}- نیز این [[حدیث]] را از افتخارات [[امام علی]] {{ع}} دانسته است<ref>همان، ۲۰۸؛ الصواعق المحرقة، ۱۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 227.</ref>. | *[[منابع تاریخی]]، روایی و [[کلامی]]، این [[حدیث]] را بسیار مهم شمرده و آن را به بحث نهادهاند و حتی برخی [[دانشمندان شیعه]] کتب مستقلی برای باز نمودن آن نگاشتهاند. [[میر حامد حسین]]، از علمای [[شیعه]] کتاب [[عبقات الانوار]] را بدین [[حدیث]] اختصاص داده است. [[حدیث منزلت]] از نظر [[دانشمندان شیعه]]، در شمار [[احادیث صحیح]] و معتبر است و به صورت [[متواتر]] از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده است<ref>المراجعات، ۱۱۹؛ کشف المراد، ۳۶۸.</ref>. این [[حدیث]] در صد حدیثِ [[اهل سنت]] و هفتاد [[حدیث]] [[شیعه]] آمده است<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ۲/ ۱۴۴- ۲۳؛ المراجعات، ۱۱۹.</ref>. [[استواری]] و صحت [[حدیث منزلت]] چنان است که حتی [[معاویه]] آن را [[نقل]] کرده است. [[سعد بن ابی وقاص]]- از [[دشمنان امام علی]] {{ع}}- نیز این [[حدیث]] را از افتخارات [[امام علی]] {{ع}} دانسته است<ref>همان، ۲۰۸؛ الصواعق المحرقة، ۱۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 227.</ref>. | ||
==مفهوم و کاربرد [[حدیث]]== | ==مفهوم و کاربرد [[حدیث]]== | ||
*[[حدیث منزلت]] [[گواهی]] میدهد که [[امام علی]] {{ع}} را نزد [[پیامبر]] {{صل}} جایگاهی بوده است که هیچ یک از [[صحابه]] یارای رسیدن به آن را نداشتهاند. از این [[حدیث]]، افزون بر [[فضیلت]] [[امام علی]] {{ع}}، میتوان به [[عصمت]] و [[خلافت]] او نیز پی برد؛ زیرا [[پیامبر]] {{صل}} همه [[فضایل]] و خصایص و [[مناصب]] [[هارون]] {{ع}} را برای [[امام علی]] {{ع}} ثابت کرده است مگر [[نبوت]]. بنابر [[آیات قرآنی]]، [[حضرت موسی]] {{ع}} از [[خداوند]] درخواست که برادرش، [[هارون]] {{ع}}، را [[وزیر]] او سازد و در امر [[رسالت]]، شریکش کند و بدین وسیله، او را نیرویی بیشتر بخشد و یاریاش دهد. [[خداوند]] این دعای [[موسی]] {{ع}} را پذیرفت و [[اجابت]] کرد<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى }}؛ سوره طه، آیه ۳۶- ۲۹.</ref>. [[هارون]] {{ع}} در غیاب [[موسی]] {{ع}} [[جانشین]] او نیز بوده است<ref>{{متن قرآن| وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ }}؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 228.</ref>. | *[[حدیث منزلت]] [[گواهی]] میدهد که [[امام علی]] {{ع}} را نزد [[پیامبر]] {{صل}} جایگاهی بوده است که هیچ یک از [[صحابه]] یارای رسیدن به آن را نداشتهاند. از این [[حدیث]]، افزون بر [[فضیلت]] [[امام علی]] {{ع}}، میتوان به [[عصمت]] و [[خلافت]] او نیز پی برد؛ زیرا [[پیامبر]] {{صل}} همه [[فضایل]] و خصایص و [[مناصب]] [[هارون]] {{ع}} را برای [[امام علی]] {{ع}} ثابت کرده است مگر [[نبوت]]. بنابر [[آیات قرآنی]]، [[حضرت موسی]] {{ع}} از [[خداوند]] درخواست که برادرش، [[هارون]] {{ع}}، را [[وزیر]] او سازد و در امر [[رسالت]]، شریکش کند و بدین وسیله، او را نیرویی بیشتر بخشد و یاریاش دهد. [[خداوند]] این دعای [[موسی]] {{ع}} را پذیرفت و [[اجابت]] کرد<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى }}؛ سوره طه، آیه ۳۶- ۲۹.</ref>. [[هارون]] {{ع}} در غیاب [[موسی]] {{ع}} [[جانشین]] او نیز بوده است<ref>{{متن قرآن| وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ }}؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 228.</ref>. | ||
*استثنای [[مقام نبوت]] در پایان [[حدیث]]، بر این تأیید میکند که [[امام علی]] {{ع}} از همه [[مناصب]] دیگر [[هارون]] {{ع}} برخوردار بوده است. [[استدلال]] به این [[حدیث]] برای اثبات [[خلافت امام علی]] {{ع}} بدان اندازه روشن است که [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] در [[مناظره]] با علمای عصرش با استفاده از همین [[حدیث]] [[خلافت امام علی]] {{ع}} را ثابت میکند<ref>العقد الفرید، ۵/ ۳۵۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 228.</ref>. | *استثنای [[مقام نبوت]] در پایان [[حدیث]]، بر این تأیید میکند که [[امام علی]] {{ع}} از همه [[مناصب]] دیگر [[هارون]] {{ع}} برخوردار بوده است. [[استدلال]] به این [[حدیث]] برای اثبات [[خلافت امام علی]] {{ع}} بدان اندازه روشن است که [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] در [[مناظره]] با علمای عصرش با استفاده از همین [[حدیث]] [[خلافت امام علی]] {{ع}} را ثابت میکند<ref>العقد الفرید، ۵/ ۳۵۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 228.</ref>. | ||
*برخی [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] بر آن رفتهاند که [[حدیث منزلت]]، تنها بر [[خلافت امام علی]] {{ع}} در [[مدینه]] هنگام [[غزوه | *برخی [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] بر آن رفتهاند که [[حدیث منزلت]]، تنها بر [[خلافت امام علی]] {{ع}} در [[مدینه]] هنگام [[غزوه تبوک]] دلالت میکند و نمیتوان آن را دلیلی بر [[خلافت امام]] {{ع}} پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} دانست. [[متکلمان شیعه]] پاسخ دادهاند که اولًا [[پیامبر]] {{صل}} در حوادثی دیگر، کسانی دیگر را نیز [[جانشین]] خود ساخت؛ اما هیچ گاه این چنین از [[جانشینی]] آنان یاد نکرد. ثانیاً، این [[وصف]] [[پیامبر]] {{صل}} از [[جایگاه امام علی]] {{ع}} منحصر به [[جنگ تبوک]] نیست؛ بلکه در چند رویداد دیگر، [[پیامبر]] {{صل}} همین سان از [[علی]] {{ع}} و [[جایگاه]] او یاد کرده است. از آن جمله است [[پیمان]] [[اخوت]] اول و دوم و نیز واقعه بستن درهای [[مسجد]] [[مدینه]]<ref>المراجعات، ۱۲۷ و ۱۲۶؛ پیشوایی در اسلام، ۲۵۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 228.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ ۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۷
مقدمه
- حدیثی است از پیامبر اسلام (ص) که مقام و منزلت علی بن ابی طالب (ع) را باز مینماید و بدین روی به "حدیث منزلت" شهرت یافته است. پیامبر (ص) چندین بار این کلام را بر زبان مبارک آورده است؛ از جمله در غزوه تبوک. ماجرا از این قرار بود که چون پیامبر (ص) از احتمال هجوم سپاه روم به مدینه باخبر شد، مسلمانان را فراخواند و فرمان داد برای حرکت به سوی سپاه روم آماده شوند. از سوی دیگر میدانست که منافقان ممکن است در غیاب او دسیسه کنند و مدینه را به آشوب کشند. از این رو، تصمیم گرفت امام علی (ع) را با خود نَبَرَد و در مدینه بگذارد. چون منافقان از تصمیم پیامبر (ص) آگاه شدند، شایعه انداختند که پیامبر (ص) به علی (ع) بیمهری کرده و او را با خود نمیبرد. پیامبر (ص) نیز برای روشن ساختن هدف خویش از همراه نکردن علی (ع) با سپاه، از مقام و منزلت والای او نزد خویش پرده برداشت و بدین سان، کوشش منافقان را عقیم نهاد[۱][۲].
- منابع تاریخی، روایی و کلامی، این حدیث را بسیار مهم شمرده و آن را به بحث نهادهاند و حتی برخی دانشمندان شیعه کتب مستقلی برای باز نمودن آن نگاشتهاند. میر حامد حسین، از علمای شیعه کتاب عبقات الانوار را بدین حدیث اختصاص داده است. حدیث منزلت از نظر دانشمندان شیعه، در شمار احادیث صحیح و معتبر است و به صورت متواتر از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است[۳]. این حدیث در صد حدیثِ اهل سنت و هفتاد حدیث شیعه آمده است[۴]. استواری و صحت حدیث منزلت چنان است که حتی معاویه آن را نقل کرده است. سعد بن ابی وقاص- از دشمنان امام علی (ع)- نیز این حدیث را از افتخارات امام علی (ع) دانسته است[۵][۶].
مفهوم و کاربرد حدیث
- حدیث منزلت گواهی میدهد که امام علی (ع) را نزد پیامبر (ص) جایگاهی بوده است که هیچ یک از صحابه یارای رسیدن به آن را نداشتهاند. از این حدیث، افزون بر فضیلت امام علی (ع)، میتوان به عصمت و خلافت او نیز پی برد؛ زیرا پیامبر (ص) همه فضایل و خصایص و مناصب هارون (ع) را برای امام علی (ع) ثابت کرده است مگر نبوت. بنابر آیات قرآنی، حضرت موسی (ع) از خداوند درخواست که برادرش، هارون (ع)، را وزیر او سازد و در امر رسالت، شریکش کند و بدین وسیله، او را نیرویی بیشتر بخشد و یاریاش دهد. خداوند این دعای موسی (ع) را پذیرفت و اجابت کرد[۷]. هارون (ع) در غیاب موسی (ع) جانشین او نیز بوده است[۸][۹].
- استثنای مقام نبوت در پایان حدیث، بر این تأیید میکند که امام علی (ع) از همه مناصب دیگر هارون (ع) برخوردار بوده است. استدلال به این حدیث برای اثبات خلافت امام علی (ع) بدان اندازه روشن است که مأمون خلیفه عباسی در مناظره با علمای عصرش با استفاده از همین حدیث خلافت امام علی (ع) را ثابت میکند[۱۰][۱۱].
- برخی دانشمندان اهل سنت بر آن رفتهاند که حدیث منزلت، تنها بر خلافت امام علی (ع) در مدینه هنگام غزوه تبوک دلالت میکند و نمیتوان آن را دلیلی بر خلافت امام (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) دانست. متکلمان شیعه پاسخ دادهاند که اولًا پیامبر (ص) در حوادثی دیگر، کسانی دیگر را نیز جانشین خود ساخت؛ اما هیچ گاه این چنین از جانشینی آنان یاد نکرد. ثانیاً، این وصف پیامبر (ص) از جایگاه امام علی (ع) منحصر به جنگ تبوک نیست؛ بلکه در چند رویداد دیگر، پیامبر (ص) همین سان از علی (ع) و جایگاه او یاد کرده است. از آن جمله است پیمان اخوت اول و دوم و نیز واقعه بستن درهای مسجد مدینه[۱۲][۱۳].
پانویس
- ↑ ارشاد مفید، ۱۵۶- ۱۵۴؛ سیره ابن هشام، ۲/ ۵۲۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 226-227.
- ↑ المراجعات، ۱۱۹؛ کشف المراد، ۳۶۸.
- ↑ غایة المرام و حجة الخصام، ۲/ ۱۴۴- ۲۳؛ المراجعات، ۱۱۹.
- ↑ همان، ۲۰۸؛ الصواعق المحرقة، ۱۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 227.
- ↑ ﴿وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى ﴾؛ سوره طه، آیه ۳۶- ۲۹.
- ↑ ﴿ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ﴾؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 228.
- ↑ العقد الفرید، ۵/ ۳۵۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 228.
- ↑ المراجعات، ۱۲۷ و ۱۲۶؛ پیشوایی در اسلام، ۲۵۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 228.