عدل در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{نبوت}}
|نام مدخل          =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|لغت                = دارد
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[عدالت اجتماعی]]''' است. "'''[[عدالت اجتماعی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
|قرآن              = دارد
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|نهج البلاغه        = دارد
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عدل در قرآن]] | [[عدل در حدیث]] | [[عدل در نهج البلاغه]] | [[عدل در کلام اسلامی]] | [[عدل در عرفان اسلامی]] | [[عدل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
|حدیث               =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
|روایات            =
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عدل (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
|معارف دعا و زیارات = دارد
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
|تاریخ اسلامی        =
|کلام اسلامی         = دارد
|عرفان اسلامی       =
|سیره پیامبر خاتم  =
|معارف و سیره علوی  =
|معارف و سیره حسنی  =
|معارف و سیره حسینی =  
|معارف و سیره رضوی  =
|معارف مهدویت      =  
| اخلاق اسلامی =دارد
}}


==مقدمه==
==مقدمه==

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدالت اجتماعی است. "عدالت اجتماعی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مفهوم عدالت در نهج البلاغه

  • امام علی (ع) درباره عدالت، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، سخن‌ها گفته است که می‌توان به پنج مورد آن به شرح زیر اشاره کرد[۶]:
  1. قرار دادن و قرار یافتن هر چیز در جای خود: این مفهوم از عدالت بدین‌معناست که هر چیز و هر کس، در هر حوزه و جایگاهی، آن‌جا قرار گیرد که بایسته و شایسته آن است، چنان‌که امام علی (ع) در این‌باره فرمود: عدالت کارها را بدان‌جا می‌نهد که باید[۷]. این مفهوم در تمام سخنان و عملکرد عدالت‌خواهانه امیرمؤمنان علی (ع) لحاظ شده است. تلاش امام (ع) در حکومت خود بر این بوده است که همه چیز در جای خود قرار گیرد[۸][۹].
  2. انصاف و داد: واژه "انصاف" به‌معنای چیزی را نصف کردن یا به نیمه رساندن است. "انصاف" در روابط و مناسبات اجتماعی و امور سیاسی و اداری به مفهوم نصف کردن سود و زیان میان خود و دیگران و پاس داشتن "داد" و حفظ حقوق دیگران همانند حفظ حقوق خود، و در مقام داوری حقوق طرفین را یکسان و برابر رعایت کردن است. از این‌رو هر کس حقوق دیگران را رعایت می‌کند و آن را چون حقوق خود می‌داند. هم‌چنین به معنای دادخواهی و گرفتن حق و دادن آن است. در آموزه‌های علی (ع) آمده است: عدالت یعنی انصاف[۱۰][۱۱].
  3. مساوات: عدالت در آن‌جا که سخن از حقوق عمومی و قرار گرفتن در برابر قانون و بهره‌مندی از فرصت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد، به مفهوم مساوات و برابری است و آن‌جا که سخن از حقوق شخصی و مراتب و ملاحظه توانمندی‌های گوناگون باشد، به مفهوم تفاوت و تناسب حق‌هاست. امام (ع) فرمود: پس باید کار مردم در آنچه حق است، نزد تو یکسان باشد، که ستم را با عدل عوض ندهند[۱۲][۱۳].
  4. رعایت حقوق و رساندن هر ذی‌حقی به حقش: از مفاهیم اساسی و کلیدی عدالت، رعایت حقوق و به‌جا آوردن آن است و این‌که حق هر ذی حقی به‌تناسب میزان آن، هرچه باشد، ادا شود. امام علی (ع) فرموده است: پس چون مردمان حق زمام‌دار را بگزارند و زمام‌دار حق مردمان را به‌جای آرد، حق در آن جامعه عزت یابد[۱۴][۱۵].
  5. اعتدال و میانه‌روی: عدالت به مفهوم اعتدال و میانه‌روی در آموزه‌های امام علی (ع) و در روابط و مناسبات شخصی، اجتماعی، مدیریتی، سیاسی و اقتصادی مورد توجه و تأکید قرار گرفته، چنان‌که در سخنان آن حضرت آمده است: بر تو باد به میانه‌روی در کارها، زیرا هر که از میانه‌روی روی برگرداند، ستم کند و هر که بدان پای‌بند شود، به عدالت رفتار کند[۱۶][۱۷].

آفاق گسترده عدالت

استواری امام علی (ع) بر عدالت

ملازمات عدالت

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ؛ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۱
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 554- 555.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 555.
  4. «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِع»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 555.
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 555.
  7. «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷
  8. نک: کلام ۱۶ و خطبه‌های ۱۴۷ و ۱۷۳
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 555.
  10. «الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱؛ نیز نک: کلام ۱۳۶ و نامه‌های ۵۱ و ۵۹
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 556.
  12. «فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۹؛ نیز نک: کلام ۱۲۶ و نامه‌های «وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ»؛ ۲۷؛ «أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ، يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْه»؛ ۴۳ و «وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ»؛ ۴۶
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 556.
  14. «فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا، عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶؛ نیز نک: کلام ۳۷ و حکمت ۱۶۶
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 556.
  16. «عَليكَ بِالْقَصدِ فِيالاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَوَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ»؛ غررالحکم، ۲ / ۳۱۵
  17. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 556.
  18. «وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷
  19. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 556- 557.
  20. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 557.
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 557- 558.
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 558.
  23. نک: نهج البلاغه، خطبه‌های «أَمَّا قَوْلُكُمْ أَ كُلَّ ذَلِكَ كَرَاهِيَةَ الْمَوْتِ؟ فَوَاللَّهِ مَا أُبَالِي دَخَلْتُ إِلَى الْمَوْتِ أَوْ خَرَجَ الْمَوْتُ إِلَيَّ. وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ، فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي، وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا وَ إِنْ كَانَتْ تَبُوءُ بِآثَامِهَا»؛ ۵۵؛ «وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ»؛ ۹۲ و «فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا، عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ»؛ ۲۱۶، کلام‌های ۱۲۶، ۲۰۶ و «وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ»؛ ۲۲۴ و نامه‌های ۱؛ «و يشرع أمثلة العدل، في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها»؛ ۲۵؛ «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِع»؛ ۵۳ و ۵۴
  24. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 558.