مذحج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۶: خط ۱۶:
#[[عنس|عَنس]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.</ref>.
#[[عنس|عَنس]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.</ref>.
این قبیله بر منطقه بزرگی از [[یمن]] [[حکمرانی]] داشت و [[سکونت‌گاه]] آنان [[سرزمین]] [[سرومَذحج]] که امروزه «[[بیضاء]]» نامیده می‌شود بود و از [[تثلیث]] و [[نجران]] در شمال تا [[مأرب]] و [[فِدَثینه]] را در برمی‌گرفت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۱.</ref>
این قبیله بر منطقه بزرگی از [[یمن]] [[حکمرانی]] داشت و [[سکونت‌گاه]] آنان [[سرزمین]] [[سرومَذحج]] که امروزه «[[بیضاء]]» نامیده می‌شود بود و از [[تثلیث]] و [[نجران]] در شمال تا [[مأرب]] و [[فِدَثینه]] را در برمی‌گرفت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۱.</ref>
==قبایل مذحج==
===سَعدالعشیره===
از شاخه‌های بزرگ مَذحِج بود و دارای شعباتی بود که مشهورترینِ آنها [[زُبَید]] و [[جُعفِی]]<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۹ و ۴۱۰.</ref> و [[أنَس‌ الله]] هستند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۱.</ref>
====زُبَید====
[[زبید بن صعب بن سعد العشیرة بن مَذحِج]] از شاخه‌های سعدالعشیره است که جایگاه آنان در [[تهامه]] [[یمن]] بود و از شهرهای آنها [[حُصَیب]]<ref>یعقوبی، البلدان، ص۹۸.</ref> و [[جازان]]<ref>(بندری در کنار دریای سرخ روبه‌روی جزایر فرسان که جیزان نیز نامیده می‌شود) محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۱۸۲.</ref> [[فَعن]]، [[فرغان]]، [[تَثلیث]]، [[سازه]] و [[مَربَع]] بود<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، الجزء الثانی، ص۴۶۵ (ذیل کلمه زبید).</ref> و در [[همسایگی]] [[حاشد]] از [[همدان]] سکونت داشتند<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۳۳.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref>
=====[[اسلام]] زُبَید=====
[[عمرو بن معدی کرب]] از بزرگان و [[شجاعان]] و [[شاعران]] زُبیدی بود که پیکارهایی با [[خَثعَم]] و [[حِمیر]] داشت<ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، الجزء العاشر، ص۱۴۳.</ref>. وی با گروهی از افراد [[قبیله]] خود به [[مدینه]] آمد و [[خدمت]] [[رسول‌الله]]{{صل}} رسید و اسلام آورد. اما در جریان [[ارتداد]] [[قبایل]] از اسلام خارج و دوباره به اسلام بازگشت<ref> ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۸۳.</ref>. وی در جنگ‌های [[یرموک]] و [[قادسیه]] و [[نهاوند]] شرکت داشت<ref>ابو علی اسماعیل بن القاسم القالی البغدادی، ذیل الامالی و النوادر، ص۱۴۴.</ref>.
[[واقدی]] درباره اسلام زُبَید می‌نویسد: چون [[علی]]{{ع}} به [[سرزمین]] [[یمن]] وارد شد. و به نزدیک مَذحِج رسید، به گروهی از آنها برخورد. علی{{ع}} آنان را به اسلام [[دعوت]] کرد، ولی مذحجیان نپذیرفتند و به [[جنگ]] با او پرداختند. وی نیز به آنان [[حمله]] برد. بیست نفر از ایشان کشته شدند و بقیه گریختند. علی{{ع}} از تعقیب آنان دست برداشت و آنها را به اسلام دعوت کرد که بی‌درنگ پذیرفتند و چند نفر از رؤسای مَذحِج نیز با علی{{ع}} [[بیعت]] کردند<ref>واقدی، المغازی، المجلد الثانی، ص۱۰۷۹.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref>
====جُعفِی====
این قبیله از شاخه‌های سعدالعشیره بود که در [[مخلاف]] مستقلی به نام [[جُعفِی]] سکونت داشتند.
سرزمین آنان دره بزرگ [[جُردان]] بود که روستاهای زیادی داشت و تا [[صنعا]] ۴۲ فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک حضرموت امتداد داشت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۵۱ و ۱۸۸؛ محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref> 
=====اسلام جُعفِی=====
دو نفر از بزرگان آنها به نام‌های [[قیس بن سَلَمة بن شراحیل]] و [[سَلَمة بن یزید]] به مدینه آمدند و به حضور رسول‌الله{{صل}} رسیدند و اسلام آوردند. [[رسول خدا]]{{صل}} برای قیس نامه‌ای نوشت و او را بر [[قبایل]] [[مُران]] و [[حَریم]] و [[کُلاب]] و وابستگان آنان [[امیر]] کرد <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
====أنس‌ الله====
از دیگر شاخه‌های سعدالعشیره می‌باشد. مردی از آنها به نام [[زُباب]] «[[فراض]]» [[بُت]] [[قبیله]] خود را [[شکست]] و به حضور [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
===مراد===
«[[یَحابُر بن مَذحِج]]» شاخه‌ای از مَذحِج است که دارای شُعَبی از جمله [[بنوقَرَن]] و [[بنوعَرثَبان]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۴۵.</ref> بود.
بیشتر افراد مراد در «[[جوف]]» [[همدان]] [[سکونت]] داشتند و بازار [[تجاری]] آنها در [[أبین]] از [[سرزمین]] [[حِمیر]]<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۳۳.</ref> بود.
مراد در [[کشمکش]] و [[نزاع]] دائمی با [[همدان]] بود و بعضی از اوقات شاخه‌های دیگر [[مَذحِج]] را علیه همدان با خود همراه می‌کرد. تا آنجا که در فاصله [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] تا [[غزوه بدر]] در [[سال دوم هجری]]، شش [[جنگ]] بین مَذحِج و همدان روی داد که آخرین آنها [[پیکار]] «[[یوم الرّزم]]» بود که در هنگام [[جنگ بدر]] در محلی به نام [[الرّزم]] از بلاد مراد در وادی [[ملاحا]] در جوف همدان اتفاق افتاد و همدان به [[رهبری]] [[الاجدع بن مالک]] بر مراد به رهبری [[فَروَةَ بن مُسَیک]] [[پیروز]] شد و بسیاری از مردان مراد کشته و زخمی شدند <ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، الجزء العاشر، ص۸۶ و ۱۶۳ و ۱۸۶ و ۱۹۹؛ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۱۶؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۸۱.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
====[[اسلام]] مراد====
[[فَروَة بن مُسَیک]] پس از شکست در [[جنگ]] رزم، به نزد [[کندیان]] رفت و چون شاهان کنده به او [[خیانت]] کردند از آنان ببرید و به [[دشمنی]] با آنها برخاست و سپس در [[سال نهم هجری]] به [[مدینه]] آمد و [[اسلام]] آورد و [[رسول‌الله]]{{صل}} او را بر [[قبیله]] مَذحِج و شاخه‌های آن (مُراد و زُبید) [[امیر]] کرد و [[خالد بن سعید بن عاص]] را برای جمع‌آوری [[زکات]] همراه او فرستاد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۲۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۷. هشام بن محمد می‌نویسد: عمر بن خَطاب فَروه را مأمور جمع‌آوری صدقات مذحج قرار داد (جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۳۵۱).</ref>.
اما قول [[رازی]] که بیان داشته رسول‌الله{{صل}} [[فروه]] را بر [[صنعا]] و مخلاف‌های آن و حضرموت امیر گردانید<ref>احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۵۰۰ و ۱۴۲.</ref> صحیح به نظر نمی‌رسد؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} [[وائل بن حجر حضرمی]] را بر [[فرمانروایان]] حضرموت [[ریاست]] داد و [[صنعا]] در [[اختیار]] [[ابناء]] بود.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳-۷۴.</ref>
===بنی‌الحارث بن کعب===
از شاخه‌های قدرتمند مَذحِج بنوالحارث بن کعب بود که در جنگجویی و [[شجاعت]] شهره بودند. [[دُرید بن صِمه جُشَمی]] درباره آنان گفته است: بنوالحارث گُل سرسبد شجاعتند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، الجزء العاشر، ص۳۴.</ref>.
در منابع، بزرگان آنان را [[پادشاه]] نامیده‌اند به گونه‌ای که در [[پیکار]] «کُلاب دوم» چهار نفر از [[پادشاهان]] آنان به [[رهبری]] [[عبدیغوث بن وقاص حارثی]] علیه [[بنی‌تمیم]] شرکت کردند، ولی [[قبایل]] [[یمنی]] [[شکست]] خوردند و عبدیغوث بن وقاص حارثی کشته شد <ref>ابوعبیده معمر بن المثنی، ایام العرب قبل الاسلام، تحقیق عادل جاسم البیانی، الجزء الثانی، ص۷۲.</ref>. جایگاه بنوالحارث دره [[نجران]] بود<ref>حسن بن أحمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۷؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، الجزء العاشر، ص۳۴.</ref> و با قبیله [[صداء]] هم‌پیمان بودند<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴.</ref>
====[[اسلام]] بنو‌الحارث بن کعب====
[[رسول‌الله]]{{صل}} در ماه [[ربیع الاول]] [[سال دهم هجری]] [[خالد بن ولید]] را به همراه چهارصد نفر برای [[دعوت]] این قبیله فرستاد. بنوالحارث اسلام را پذیرفتند و هفت تن از بزرگان آنان همراه [[خالد]] به حضور [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و [[رسول‌الله]]{{صل}} [[قَیس بن حُصین حارثی]] را بر این [[قبیله]] [[فرمانده]] ساخت<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۳۹.</ref> و [[عمرو بن حزم انصاری]] را برای [[تعلیم]] [[فقه]] و [[سنت]] و [[تعالیم اسلام]] و گرفتن [[صدقات]] ایشان به [[نجران]] فرستاد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۳۸۶ و ۵۳۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴.</ref>
===نَخَع===
از شاخه‌های مَذحِج، [[جَسر بن عمرو بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أُدَد]]<ref>هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۸۸؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۱۱؛ یاقوت حموی، المقتضب، ص۲۷۹.</ref> می‌باشد. جایگاه نخع جنوب شرقی [[بیضاء]]<ref>محمد بن علی الاکوع، پاورقی صفة جزیرة العرب، ص۱۷۶.</ref> در دره‌های [[مران]]، [[کَبران]]، [[نزعه]]، [[حَجُومة]]، [[مَلاحة]]، [[التیبب]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۸.</ref> و [[صَحب]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۹.</ref> بود.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴-۷۵.</ref>
====[[اسلام]] نَخَع====
برخی از بزرگان نخع همچون [[مالک بن حارث]] هنگامی که [[علی]]{{ع}} در قبیله مَذحِج بود اسلام آوردند و در [[اقدامات نظامی]] وی در مَذحِج او را [[همراهی]] کردند<ref>واقدی، فتوح شام، تصحیح عبداللطیف عبدالرحمان، الجزء الأول، ص۶۲.</ref>. پس از آن، [[نمایندگان]] نخع آخرین نمایندگانی بودند که در نیمه [[محرم]] [[سال یازدهم هجری]] به حضور رسول‌الله{{صل}} در [[مدینه]] رسیدند. آنان دویست نفر بودند که در [[یمن]] با «[[معاذ بن جبل]]» [[بیعت]] کرده و [[مسلمان]] شده بودند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۶؛ شهاب‌الدین احمد نویری، نهایة الأرب، ترجمه محمود مهدوی، جلد سوم، ص۹۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>
===صُدَاء===
از دیگر شاخه‌های مَذحج، [[صُداءِ بن یزید بن حرب بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أُدَد]] است. این قبیله هم‌پیمان با [[جَنب]] و [[بنی‌الحارث بن کعب]] بود. صُداء در [[همسایگی]] بنوالحارث بن کعب در شمال [[نجران]] در دره‌های [[مَزخَة]]، [[البجباجة]]، [[حُزا]]، [[لجیة]]، [[العلوب]]، [[المدید]] و [[عَبَدان]] و منطقه [[عُبَرَة]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref>[[سکونت]] داشتند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>
====اسلام صُدَاء====
پس از بازگشت رسول‌الله{{صل}} از [[جعرانه]] در [[سال هشتم هجری]] [[قیس بن سعد بن عباده]] را با چهارصد نفر از [[مسلمانان]] به [[قبیله]] صداء گسیل کرد. پس از آن، پانزده نفر از [[نمایندگان]] صداء به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند و در [[حجةالوداع]] نیز یکصد نفر از افراد آن قبیله شرکت کردند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۶.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>
===رُهاء===
از شاخه‌های مَذحِج، [[رُهاءِ بن منبه بن حرب بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أَدد]]<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۱۲. </ref> می‌باشد. آنان در سرو مَذحِج در دره‌های [[حُمَر]]، [[اسیل]]، [[قَصِص]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۷.</ref> و روستای [[بِهرور]] در جنوب شرقیِ [[رداع]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۲.</ref>[[سکونت]] داشتند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵-۷۶.</ref>
====اسلام رُهاء====
در [[سال نهم هجری]]، [[مالک بن مراره رُهاوی]] به [[نمایندگی]] [[شاهان حِمیَر]] به [[مدینه]] آمد، ولی رُهاوی‌ها در [[سال دهم هجری]] اسلام آوردند. در این سال پانزده نفر از مردان رُهاوی به حضور [[پیامبر]] آمدند و [[مسلمان]] شدند و [[قرآن]] و [[فرایض دینی]] را آموختند و پیامبر نیز به آنان هدایایی داد. گروهی از رُهاوی‌ها نیز در حجةالوداع همراه [[رسول خدا]]{{صل}} بودند و تا هنگام [[رحلت]] ایشان در مدینه به سر می‌بردند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۴.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
===جَنب===
از دیگر شاخه‌های مَذحِج، [[جَنب بن یزید بن حرب بن عُلَة بن جلد بن مالَک أُدَد]]<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۰۹.</ref> می‌باشد. جایگاه آنان به [[مخلاف جنبی]] شناخته می‌‌شد و در [[هران]]، [[ذَمار]] و روستای [[الکبیبة]] و [[سرزمین]] [[رَاحَة]] و [[محلاة]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۳۰ و ۲۲۷.</ref> بود. این قبیله با [[صُداء]] و [[سَعدالعشیره]] هم‌پیمان بود<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
===عَنس===
از شاخه‌های مَذحِج، [[عَنس بن مالک بن أُدَد]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۲۵؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۳۶۶.</ref> می‌باشد. [[سکونت‌گاه]] این قبیله در [[نجد]] [[یمن]] در دو فرسخی [[شرق]] [[ذَمار]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۹.</ref> در [[رداع]] و قریه بزرگ [[هَرُوج]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۳۵۸.</ref> بود. و به نام [[مخلاف عَنس]] خوانده می‌شد<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۰۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۹۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
====[[اسلام]] عَنس====
[[عمار بن یاسر|عمار بن یاسر عَنسی]] با [[پدر]] و مادرش ([[سمیه]]) در [[مکه]] [[زندگی]] می‌کردند و با [[بنی مخزوم]] هم‌پیمان بودند. [[عمار]] و خانواده‌اش در دوران [[دعوت]] مخفی، [[اسلام]] آوردند <ref>محمد بن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، تحقیق سهیل زکار، ص۱۴۴.</ref>. همچنین مردی از عَنس به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} در [[مدینه]] آمد و اسلام آورد و مدتی نیز در مدینه ماند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶-۷۷.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۶


مقدمه

نسب‌شناسان نسب قبیله مذحج را چنین آورده‌اند: مالک بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان[۱].

نام این قبیله در کتیبه ریگمانس به شماره ۵۰۸، که به روزگار یوسف اسار تدوین شده، مذحجم آمده است[۲]. اینان از جنگاوران نیرومند بودند که به ارتش پادشاهان حِمیَر و از جمله شَمَریُهَرعِش پیوستند[۳]. از درگیری‌های آنان با وی و از تهدیدهای آنها علیه ایرانیان[۴] معلوم می‌گردد این قبیله از قدرت سیاسی مهمی برخوردار بوده است. مَذحِج با فرزندان معد در تهامه در جنگ بود و از جمله: در پیکار «سُلان» که آغازگر جنگ بود، شکست خورد[۵].

قبیله مَذحِجُ دارای شاخه‌های مختلفی بوده است که عبارتند از:

  1. سَعدالعشیرة،
  2. مُراد،
  3. بنی‌الحارث بن کعب،
  4. نَخَع،
  5. صُداء،
  6. رُهاء،
  7. جَنب
  8. عَنس[۶].

این قبیله بر منطقه بزرگی از یمن حکمرانی داشت و سکونت‌گاه آنان سرزمین سرومَذحج که امروزه «بیضاء» نامیده می‌شود بود و از تثلیث و نجران در شمال تا مأرب و فِدَثینه را در برمی‌گرفت[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۰۷؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۵.
  2. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲ و ۵۹۰.
  3. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲.
  4. احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۳۷.
  5. یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۸۱.
  6. ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.
  7. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.
  8. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص:۷۱.