کوفه در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '==')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*آنان برای محل [[نزول]] [[امام]] {{ع}} قصر "دار الاماره" را در نظر گرفته بودند و اجازه خواستند که آن [[حضرت]] را به آن‌جا وارد کنند و ایشان در آن‌جا سکنا گزیند. ولی [[امام]] از فرود در قصر، که پیش از وی مرکز کج‌روی‌ها و [[ستم‌ها]] بود، ابا ورزید و فرمود قصر مرکز [[تباهی]] است. سرانجام در منزل [[جعدة]] بن هبیره مخزومی، [[فرزند]] خواهرش ام‌هانی، دختر [[ابوطالب]]، سکنا گزید. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درخواست کرد که برای سخن گفتن با [[مردم]] در محلی به نام [[رحبه]] که سرزمین گسترده‌ای بود فرود آید و خود در آن نقطه از مرکب پیاده شد. نخست در مسجدی که در آن‌جا بود، دو رکعت نمازگزارد و آن‌گاه بر فراز [[منبر]] رفت و [[خدا]] را ثنا گفت و به [[پیامبر]] او [[درود]] فرستاد و سخن خود را با [[مردم]] چنین آغاز کرد: ای [[مردم کوفه]]! برای شما در [[اسلام]] فضیلتی است، مشروط بر این‌که آن را دگرگون نسازید. شما را به [[حق]] [[دعوت]] کردم و پاسخ گفتید.[[زشتی]] را آغاز کردید، ولی آن را تغییر دادید. شما پیشوای کسانی هستید که [[دعوت]] شما را پاسخ گویند و در آنچه وارد شدید، داخل شوند. بدترین چیزی که برای شما از آن [[بیم]] دارم دو چیز است: [[پیروی]] از [[هوا و هوس]] و درازی [[آرزو]]. [[پیروی]] از [[هوس]] از [[حق]] بازمی‌دارد و درازی سرای بازپسین را از یاد می‌برد.[[آگاه]] باشید که [[دنیا]] پشت‌کنان، کوچ کرده و [[آخرت]] اقبال‌کنان به حرکت درآمده است و برای هر یک از این دو فرزندانی است. شما از [[فرزندان]] [[آخرت]] باشید. امروز هنگام عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل.[[سپاس]] [[خدا]] را که ولی خود را کمک کرد و [[دشمن]] را [[خوار]] ساخت و محق و راست‌گو را عزیز و پیمان‌شکن و باطل‌گرا را ذلیل کرد. بر شما باد [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] و [[اطاعت]] از آن کس که از [[خاندان پیامبر]] [[خدا]] [[اطاعت]] کرده است. این گروه به [[اطاعت]] اولی و شایسته‌ترند از کسانی که خود را به [[اسلام]] و [[پیامبر]] نسبت می‌دهند و ادعای [[خلافت]] می‌کنند. اینان با ما به مقابله برمی‌خیزند و با فضیلتی که از ما به آنان رسیده است بر ما [[برتری]] می‌جویند و [[مقام]] و [[حق]] ما را [[انکار]] می‌کنند. آنان به [[کیفر]] [[گناه]] خود می‌رسند و به زودی با نتیجه [[گمراهی]] خود، در سرای دیگر رو‌به‌رو می‌شوند<ref>{{متن حدیث|وَ جَزَاكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ؛ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُم}}؛ نامه ٢؛ {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ] اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ، فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ. أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا؛ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا، فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ}}؛ خطبه ٤٢</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 655-657.</ref>.
*آنان برای محل [[نزول]] [[امام]] {{ع}} قصر "دار الاماره" را در نظر گرفته بودند و اجازه خواستند که آن [[حضرت]] را به آن‌جا وارد کنند و ایشان در آن‌جا سکنا گزیند. ولی [[امام]] از فرود در قصر، که پیش از وی مرکز کج‌روی‌ها و [[ستم‌ها]] بود، ابا ورزید و فرمود قصر مرکز [[تباهی]] است. سرانجام در منزل [[جعدة]] بن هبیره مخزومی، [[فرزند]] خواهرش ام‌هانی، دختر [[ابوطالب]]، سکنا گزید. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درخواست کرد که برای سخن گفتن با [[مردم]] در محلی به نام [[رحبه]] که سرزمین گسترده‌ای بود فرود آید و خود در آن نقطه از مرکب پیاده شد. نخست در مسجدی که در آن‌جا بود، دو رکعت نمازگزارد و آن‌گاه بر فراز [[منبر]] رفت و [[خدا]] را ثنا گفت و به [[پیامبر]] او [[درود]] فرستاد و سخن خود را با [[مردم]] چنین آغاز کرد: ای [[مردم کوفه]]! برای شما در [[اسلام]] فضیلتی است، مشروط بر این‌که آن را دگرگون نسازید. شما را به [[حق]] [[دعوت]] کردم و پاسخ گفتید.[[زشتی]] را آغاز کردید، ولی آن را تغییر دادید. شما پیشوای کسانی هستید که [[دعوت]] شما را پاسخ گویند و در آنچه وارد شدید، داخل شوند. بدترین چیزی که برای شما از آن [[بیم]] دارم دو چیز است: [[پیروی]] از [[هوا و هوس]] و درازی [[آرزو]]. [[پیروی]] از [[هوس]] از [[حق]] بازمی‌دارد و درازی سرای بازپسین را از یاد می‌برد.[[آگاه]] باشید که [[دنیا]] پشت‌کنان، کوچ کرده و [[آخرت]] اقبال‌کنان به حرکت درآمده است و برای هر یک از این دو فرزندانی است. شما از [[فرزندان]] [[آخرت]] باشید. امروز هنگام عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل.[[سپاس]] [[خدا]] را که ولی خود را کمک کرد و [[دشمن]] را [[خوار]] ساخت و محق و راست‌گو را عزیز و پیمان‌شکن و باطل‌گرا را ذلیل کرد. بر شما باد [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] و [[اطاعت]] از آن کس که از [[خاندان پیامبر]] [[خدا]] [[اطاعت]] کرده است. این گروه به [[اطاعت]] اولی و شایسته‌ترند از کسانی که خود را به [[اسلام]] و [[پیامبر]] نسبت می‌دهند و ادعای [[خلافت]] می‌کنند. اینان با ما به مقابله برمی‌خیزند و با فضیلتی که از ما به آنان رسیده است بر ما [[برتری]] می‌جویند و [[مقام]] و [[حق]] ما را [[انکار]] می‌کنند. آنان به [[کیفر]] [[گناه]] خود می‌رسند و به زودی با نتیجه [[گمراهی]] خود، در سرای دیگر رو‌به‌رو می‌شوند<ref>{{متن حدیث|وَ جَزَاكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ؛ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُم}}؛ نامه ٢؛ {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ] اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ، فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ. أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا؛ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا، فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ}}؛ خطبه ٤٢</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 655-657.</ref>.
*[[آگاه]] باشید که گروهی از شما از [[نصرت]] من سرباز زدند و من آنان را توبیخ و [[نکوهش]] می‌کنم. آنان را ترک کنید و آنچه را [[دوست]] ندارند به گوش آنان برسانید تا رضای [[مردم]] را کسب کنند و حزب [[الله]] از حزب [[شیطان]] بازشناخته شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 657.</ref>.
*[[آگاه]] باشید که گروهی از شما از [[نصرت]] من سرباز زدند و من آنان را توبیخ و [[نکوهش]] می‌کنم. آنان را ترک کنید و آنچه را [[دوست]] ندارند به گوش آنان برسانید تا رضای [[مردم]] را کسب کنند و حزب [[الله]] از حزب [[شیطان]] بازشناخته شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 657.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۸

مقدمه

کوفه، مقر خلافت امام علی (ع)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 655.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 655.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 656.
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 656.
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 656.
  6. «وَ جَزَاكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ؛ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُم»؛ نامه ٢؛ «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ] اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ، فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ. أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا؛ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا، فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ»؛ خطبه ٤٢
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 655-657.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۴۲
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 657.