رباب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:رباب]]
[[رده:همسران امام حسین]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۸

رباب، دختر امرء القیس بن عدی، همسر سید الشهدا(ع) و مادر سکینه و علی اصغر (عبد الله).

مقدمه

او در سفر کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت، سپس به مدینه بازگشت و مدّت یک سال برای سید الشهدا(ع) عزاداری کرد و مرثیه‌هایی هم در سوگ آن حضرت سرود. خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند. در سوگ ابا عبد الله(ع) پیوسته گریان بود و زیر سایه نمی‌رفت، از فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین(ع) یک سال بعد (در سال ۶۲ هجری) جان باخت[۱]. از جمله سروده‌های او در شهادت امام حسین(ع) ابیاتی است که اینگونه شروع می‌شود:

إنَّ الَّذي كانَ نورا يُستَضاءُ بِهِبِكَربَلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفونِ
سِبطَ النَّبِيِّ جَزاكَ اللّهُ صالِحَةًعَنّا وجُنِّبتَ خُسرانَ المَوازينِ[۲].

حسین بن علی(ع) نیز به این همسر با فضیلت و ادب و دخترش سکینه و خانه‌ای که این دو را در بر گرفته باشد، محبّت داشت و می‌فرمود:

لَعَمْرُكَ أَنَّنِي لَا حُبُّ دَاراًتَحِلُّ بِهَا سَكِينَةٍ وَ الرباب
احبهما وَ أُبَدِّلَ جَلَّ حَالِيوَ لَيْسَ لِلاَئمي ‌‌فيها عِتَابٍ[۳][۴].

افشاگری و خطبه‌خوانی رباب در قیام حسینی

رباب یکی از همسران سیدالشهدا(ع) بود که در کربلا کودک شیرخواره‎اش در میان دستان امام حسین(ع) شربت شهادت نوشید و خود نیز به همراهی کاروان کربلا تا شام رفت. او در مجلس جشن یزید در شام چون سر بریده امام(ع) را دید سر را در آغوش گرفته بوسید و در ضمن اشعاری فرمود: آه حسینم! من هرگز حسین را که در برابر تیر و نیزه دشمنان قرار گرفت، فراموش نمی‌کنم. حسین را در کربلا فریب دادند، دعوت کردند و سپس با لب تشنه به شهادت رسانیدند. خداوند دشمنانش را در قیامت سیراب نگرداند[۵].

این اشعار که در آن مجلس بیان گردید، سندی شد که شهادت امام(ع) را به دست دشمنان اثبات می‌کرد و گرنه چه بسا دشمن در صدد آن بود که شهادت امام را مخفی داشته و چنان وانمود کند که در اثر بیماری از دنیا رفته است.

این بانوی سعادت‌مند وقتی که در اربعین، کاروان به کربلا بازگشت، همراه آن به مدینه نرفت و مدت یک سال در کنار قبر امام حسین(ع) خیمه زد و به سوگواری پرداخت و گریست و عهد کرد که زیر آفتاب بنشیند و هرگز زیر سایه نرود، چون بدن امام حسین(ع) را زیر آفتاب کربلا دیده بود و سوگند یاد کرد که هرگز موهایش را شانه نزند[۶].

صاحب مقتل لواعج الاشجان فی مقتل الحسین گوید: او پس از واقعه کربلا یک سال بیشتر زنده نماند و در این مدت هرگز زیر سایه‌بان نرفت[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ادب الطف، شبر، ج۱، ص۶۳؛ کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۹.
  2. اعیان الشیعه، ج۶، ص۴۹۹.
  3. اعیان الشیعه، ج۶، ص۴۹۹.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۹۷.
  5. کامل ابن اثیر، ج۳، ص۳۰۰.
  6. خراسانی، منتخب التواریخ، ص۳۴۱.
  7. سید محسن امین، لواعج الاشجان، ص۴۲۸.
  8. فخر روحانی، زهرا، مقاله «نقش زنان در نهضت حسینی»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۷۹.