اثبات عصمت اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
(صفحه را خالی کرد) برچسبها: خالی کردن واگردانی دستی |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = عصمت اهل بیت | |||
| عنوان مدخل = عصمت اهل بیت | |||
| مداخل مرتبط = [[عصمت اهل بیت در قرآن]] - [[عصمت اهل بیت در حدیث]] | |||
| پرسش مرتبط = عصمت (پرسش) | |||
}} | |||
'''[[عصمت اهل بیت]]{{ع}}'''، به معنای [[مصونیت]] [[خاندان]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} اعم از [[حضرت فاطمه]] و امامان اثنی عشر، از [[گناه]]، [[خطا]]، [[اشتباه]] و [[نسیان]] است. چرا که بر اساس اصطلاح [[قرآنی]] و [[روایی]] [[اهل بیت]]، تنها شامل [[حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} میشود. [[روایات]] متعددی بر [[عصمت اهل بیت]] دلالت دارند که اهم آنها عبارتاند از [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و [[حدیث امان]]. با این وجود [[احادیث]] دیگری نیز در خصوص [[عصمت حضرت فاطمه]]، [[امام علی]]{{ع}} و سایر [[امامان]] وارد شدهاند که در جای خود به آنها استناد شده است. | |||
== معناشناسی == | |||
=== [[عصمت]] === | |||
==== معنای لغوی ==== | |||
{{اصلی|عصمت در لغت}} | |||
عصمت، واژهای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>. | |||
==== در اصطلاح [[متکلمان]] ==== | |||
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است: | |||
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین متکلم [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند. | |||
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | |||
=== [[اهل بیت]] === | |||
==== معنای لغوی ==== | |||
{{اصلی|اهل بیت در لغت}} | |||
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضافالیه خود معنی میشود، "[[أهل]] الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته میشود. "[[أهل]] الأمر" والیان و [[فرمانروایان]] هستند و "[[أهل]] الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیکترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته میشود و "أهل البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۶۶۵.</ref> | |||
در مجموع واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. | |||
"[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۵۴۵، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵.</ref>. | |||
==== معنای اصطلاحی ==== | |||
[[اهل بیت]] در اصطلاح در مورد [[خاندان پیامبر اسلام]] به کار میرود و آنچه میتوان بیان کرد این است که «[[بیت]]» در این ترکیب، به معنای [[خانه]] سنگی و گِلی که در [[مکه]] و [[مدینه]] از [[پیامبر]] به یادگار مانده، نیست؛ بلکه [[بیت]] [[نبوت]] و [[رسالت]] مراد است و منظور از [[بیت]] [[نبوت]]، [[خانه]]ای است که رابط بین [[زمین]] و [[آسمان]] است، نه [[خانه]]ای که بدن مُلکی [[پیامبر خدا]] {{صل}} در آن زیست میکرد، شب هنگام در آن میآرمید و [[همسران]] آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند. در نتیجه، [[اهل]] این [[خانه]] کسانی هستند که با [[فضایل]] و کمالات معنوی [[پیامبر]]، ارتباط تام و کامل دارند<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فِنای مقربان]]، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | |||
== مصادیق [[اهل بیت]] == | |||
{{اصلی|مصداقشناسی اهل بیت}} | |||
[[اهل البیت]] دراصطلاح امروزی چه در میان [[شیعه]] و چه [[اهل سنت]] در مورد [[خاندان پیامبر]] {{صل}} به کار میرود لکن اختلافی که وجود دارد به دایرۀ شمول این ترکیب بر میگردد. از همین رو، یکی از بحثهای رایج، مصداق "[[اهل بیت]]" در [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> است، مبنی بر اینکه [[اهل بیت]] چه کسانیاند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۶.</ref>. | |||
نزد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[مسلم]] است، [[اصحاب کساء]]؛ یعنی [[پیامبر]]، [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} مشمول عنوان [[اهل بیت]] هستند. اما عده ای از [[اهل سنت]] معتقدند علاوه بر این پنج نفر، [[همسران پیامبر]] نیز شامل میشود و عده ای دیگر قائلاند غیر از [[همسران]] آن حضرت، دیگران نیز شامل میشود. در مقابل، [[شیعه]] [[معتقد]] است افزون بر [[پنج تن آل عبا]]، [[امامان معصوم]] از [[نسل]] [[سیدالشهدا]] نیز داخل در این عنوان هستند هر چند که دوران [[رسول اکرم]] را [[درک]] نکرده باشند<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فِنای مقربان]]، ج ۱، ص ۱۰۹؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ ـ ۹۵؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۵.</ref>. | |||
با توجه به آنچه گفته شد، مصداق اهل بیت{{ع}}، [[حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} از نسل آن حضرت هستند که بر اساس [[آیه تطهیر]] همگی [[معصوم]] از هر گونه [[رجس]] و [[پلیدی]] اعم از [[گناه]]، [[خطا]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] خواهند بود. | |||
== اثبات [[عصمت اهل بیت]] == | |||
[[روایات]] فراوانی بر [[عصمت پیامبر]]{{صل}}، [[امامان معصوم]]{{ع}} و حضرت فاطمه{{س}} بالخصوص دلالت دارند که در مدخل [[اثبات عصمت پیامبر خاتم]] و [[اثبات عصمت امام]] و [[اثبات عصمت حضرت فاطمه]]، ذکر شدهاند. با این حال در اینجا از آنجا که مراد از اهل بیت{{ع}} را همه این حضرات میدانیم، به دنبال روایاتی هستیم که به واسطه آنها بتوان عصمت اهل بیت{{ع}} که حضرت [[فاطمه]]{{س}} نیز یکی از آنها است به [[اثبات]] رساند. از جمله بارزترین روایاتی که در خصوص عصمت اهل بیت از [[پیامبر خاتم]] {{صل}} صادر شده موارد ذیلاند: | |||
===== [[حدیث ثقلین]] ===== | |||
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) و عترتم ([[اهل]] بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند.</ref>. [[استدلال]] به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]] {{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: | |||
# [[قرآن]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>، حال عِدل قرآن ([[اهل بیت]]) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک مقام جمع میکند؟ | |||
# قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچگاه از هم جدا نیستند. | |||
# [[پیامبر]] {{صل}} خبر داده است که، این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن میگوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۰.</ref>. | |||
===== [[حدیث سفینه]] ===== | |||
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ}}<ref>احتجاج، ج۲، ص۳۸۰، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵. یعنی پیامبر {{صل}} فرمود: این است و جز این نیست. مثل [[اهل]] بین من همانند [[سفینه نوح]] است، که هرکه در آن [[سفینه]] سوار شد، [[نجات]] یافت و هرکه از آن [[تخلف]] کرد، [[غرق]] (هلاک) شد. (تنها باید با [[اهل بیت]] باشد نه جلوتر از آنها و نه عقبتر از آنها، زیرا) و هرکه جلو افتاد [[منحرف]] شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به [[حق]] ملحق شد و به مقصود رسید.</ref>. وجه [[استدلال]] به [[حدیث]]، به این ترتیب است: | |||
# پیامبر {{صل}} به طور مطلق ملازمت [[اهلبیت]] را [[دستور]] دادهاند و آن را به منزله [[کشتی نوح]] دانستهاند. به عبارت دیگر فرمودهاند: اولاً: هرکه همراه اهل بیت باشد نجات مییابد و هرکه نباشد هلاک خواهد شد. ثانیاً: تنها کسانی نجات مییابند که همراه اهل بیت باشند و دیگران لزوماً غرق خواهند شد. | |||
# در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر [[اشتباه]] و [[انحراف]] و خطای [[علمی]] و عملی مصون باشند. یعنی به طور مطلق [[معصوم]] باشند، در غیر این صورت، امکان غرق شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای کلام پیامبر {{صل}} نمیسازد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۳.</ref>. | |||
===== [[حدیث امان]] ===== | |||
[[رسول خدا]] در [[حدیثی]] که نزد محدّثان [[شیعه]] و [[سنّی]]، به [[حدیث امان]] [[شهرت]] یافته، [[اهل بیت]] خویش را به [[ستارگان]] [[آسمان]] تشبیه نموده و آثار وجودی اهل بیت را برای [[امّت]]، همانند آثار وجودی ستارگان برای ساکنان [[زمین]] دانسته است. آن حضرت میفرمایند: {{متن حدیث| النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>؛ "[[ستارگان]]، [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] از غرق شدن هستند و [[اهل بیت]] من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیلهای از آنها مخالفت کنند؛ [[اختلاف]] میکنند در حالی که حزب [[شیطان]] میشوند". | |||
از این [[روایت]] علاوه بر عصمت اهل بیت {{ع}}، [[هدایتگر]] بودن و [[لزوم اطاعت]] از آنها نیز قابل [[اثبات]] است. | |||
در خصوص [[اثبات عصمت اهل بیت]] باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع [[مردم]] در پیمودن راه حقاند، این یگانه طریق نجات، همسان با [[عصمت]] است، چون اگر اهل بیت [[معصوم]] نبوده و دچار [[اشتباه]] شوند، [[اطاعت]] از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و [[عدم اطاعت]] در برخی موارد با [[اطاعت]] مطلق سازگار نیست<ref>ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | |||
{{پرسشهای وابسته}} | |||
* [[دلایل نقلی عصمت اهلبیت چیست؟ (پرسش)]] | |||
* [[حدیث سفینه چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
* [[حدیث امان چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
* [[حدیث ثقلین چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
{{پایان پرسشهای وابسته}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:Adab-1.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|'''ادب فنای مقربان''']] | |||
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']] | |||
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']] | |||
# [[پرونده:1100515.jpg|22px]] [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|'''اهل بیت''']]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] | |||
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
# [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']] | |||
# [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']] | |||
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|'''اهل بیت''']]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:عصمت اهل بیت]] |
نسخهٔ ۲۹ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۸
عصمت اهل بیت(ع)، به معنای مصونیت خاندان پیامبر خاتم(ص) اعم از حضرت فاطمه و امامان اثنی عشر، از گناه، خطا، اشتباه و نسیان است. چرا که بر اساس اصطلاح قرآنی و روایی اهل بیت، تنها شامل حضرت فاطمه(س) و امامان معصوم(ع) میشود. روایات متعددی بر عصمت اهل بیت دلالت دارند که اهم آنها عبارتاند از حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث امان. با این وجود احادیث دیگری نیز در خصوص عصمت حضرت فاطمه، امام علی(ع) و سایر امامان وارد شدهاند که در جای خود به آنها استناد شده است.
معناشناسی
عصمت
معنای لغوی
عصمت، واژهای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند[۴].[۵].
در اصطلاح متکلمان
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۷] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند.
- عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر اندیشه حکماست[۸]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند[۹].[۱۰]
اهل بیت
معنای لغوی
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. کلمۀ اهل معمولاً با توجه به مضافالیه خود معنی میشود، "أهل الرجل" قبیله و نزدیکان او هستند. به همسر مرد نیز اهل او گفته میشود. "أهل الأمر" والیان و فرمانروایان هستند و "أهل الاسلام" مسلمانان هستند و گاهی به خواص و نزدیکترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته میشود و "أهل البیت" به معنی ساکنان خانه یا اتاق است[۱۱].[۱۲]
در مجموع واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۱۳] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است.
"بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۱۴] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۱۵].
معنای اصطلاحی
اهل بیت در اصطلاح در مورد خاندان پیامبر اسلام به کار میرود و آنچه میتوان بیان کرد این است که «بیت» در این ترکیب، به معنای خانه سنگی و گِلی که در مکه و مدینه از پیامبر به یادگار مانده، نیست؛ بلکه بیت نبوت و رسالت مراد است و منظور از بیت نبوت، خانهای است که رابط بین زمین و آسمان است، نه خانهای که بدن مُلکی پیامبر خدا (ص) در آن زیست میکرد، شب هنگام در آن میآرمید و همسران آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند. در نتیجه، اهل این خانه کسانی هستند که با فضایل و کمالات معنوی پیامبر، ارتباط تام و کامل دارند[۱۶].
مصادیق اهل بیت
اهل البیت دراصطلاح امروزی چه در میان شیعه و چه اهل سنت در مورد خاندان پیامبر (ص) به کار میرود لکن اختلافی که وجود دارد به دایرۀ شمول این ترکیب بر میگردد. از همین رو، یکی از بحثهای رایج، مصداق "اهل بیت" در آیه تطهیر[۱۷] است، مبنی بر اینکه اهل بیت چه کسانیاند[۱۸].
نزد شیعه و اهل سنت مسلم است، اصحاب کساء؛ یعنی پیامبر، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع) مشمول عنوان اهل بیت هستند. اما عده ای از اهل سنت معتقدند علاوه بر این پنج نفر، همسران پیامبر نیز شامل میشود و عده ای دیگر قائلاند غیر از همسران آن حضرت، دیگران نیز شامل میشود. در مقابل، شیعه معتقد است افزون بر پنج تن آل عبا، امامان معصوم از نسل سیدالشهدا نیز داخل در این عنوان هستند هر چند که دوران رسول اکرم را درک نکرده باشند[۱۹].
با توجه به آنچه گفته شد، مصداق اهل بیت(ع)، حضرت فاطمه(س) و امامان معصوم(ع) از نسل آن حضرت هستند که بر اساس آیه تطهیر همگی معصوم از هر گونه رجس و پلیدی اعم از گناه، خطا، نسیان و اشتباه خواهند بود.
اثبات عصمت اهل بیت
روایات فراوانی بر عصمت پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع) و حضرت فاطمه(س) بالخصوص دلالت دارند که در مدخل اثبات عصمت پیامبر خاتم و اثبات عصمت امام و اثبات عصمت حضرت فاطمه، ذکر شدهاند. با این حال در اینجا از آنجا که مراد از اهل بیت(ع) را همه این حضرات میدانیم، به دنبال روایاتی هستیم که به واسطه آنها بتوان عصمت اهل بیت(ع) که حضرت فاطمه(س) نیز یکی از آنها است به اثبات رساند. از جمله بارزترین روایاتی که در خصوص عصمت اهل بیت از پیامبر خاتم (ص) صادر شده موارد ذیلاند:
حدیث ثقلین
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»[۲۰]. استدلال به این حدیث بر عصمت ائمه (ع) متوقّف بر چند مقدمه است:
- قرآن از هرگونه خطا و اشتباه و انحراف و باطلی مبرّاست: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۲۱]، حال عِدل قرآن (اهل بیت) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک مقام جمع میکند؟
- قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود انسان هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچگاه از هم جدا نیستند.
- پیامبر (ص) خبر داده است که، این دو تا روز قیامت از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن میگوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام افعال و کردار آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد[۲۲].
حدیث سفینه
«قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص): إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ»[۲۳]. وجه استدلال به حدیث، به این ترتیب است:
- پیامبر (ص) به طور مطلق ملازمت اهلبیت را دستور دادهاند و آن را به منزله کشتی نوح دانستهاند. به عبارت دیگر فرمودهاند: اولاً: هرکه همراه اهل بیت باشد نجات مییابد و هرکه نباشد هلاک خواهد شد. ثانیاً: تنها کسانی نجات مییابند که همراه اهل بیت باشند و دیگران لزوماً غرق خواهند شد.
- در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر اشتباه و انحراف و خطای علمی و عملی مصون باشند. یعنی به طور مطلق معصوم باشند، در غیر این صورت، امکان غرق شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای کلام پیامبر (ص) نمیسازد[۲۴].
حدیث امان
رسول خدا در حدیثی که نزد محدّثان شیعه و سنّی، به حدیث امان شهرت یافته، اهل بیت خویش را به ستارگان آسمان تشبیه نموده و آثار وجودی اهل بیت را برای امّت، همانند آثار وجودی ستارگان برای ساکنان زمین دانسته است. آن حضرت میفرمایند: « النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس»[۲۵]؛ "ستارگان، امان اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیلهای از آنها مخالفت کنند؛ اختلاف میکنند در حالی که حزب شیطان میشوند".
از این روایت علاوه بر عصمت اهل بیت (ع)، هدایتگر بودن و لزوم اطاعت از آنها نیز قابل اثبات است.
در خصوص اثبات عصمت اهل بیت باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع مردم در پیمودن راه حقاند، این یگانه طریق نجات، همسان با عصمت است، چون اگر اهل بیت معصوم نبوده و دچار اشتباه شوند، اطاعت از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و عدم اطاعت در برخی موارد با اطاعت مطلق سازگار نیست[۲۶].
پرسش مستقیم
منابع
- جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان
- حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین
- فاریاب، محمد حسین، عصمت امام
- کمپانی زارع، مهدی، اهل بیت، دانشنامه امام رضا ج۲
- محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- محمدی، رضا، عصمت در قرآن
- صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی
- یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
- ↑ ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
- ↑ میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۵.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳ ـ ۸۴.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۵۴۵، «بیت».
- ↑ یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ - ۹۵.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فِنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فِنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۹؛ یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ ـ ۹۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. پیامبر (ص) فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: کتاب خدا (قرآن) و عترتم (اهل بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
- ↑ «و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۶۰.
- ↑ احتجاج، ج۲، ص۳۸۰، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵. یعنی پیامبر (ص) فرمود: این است و جز این نیست. مثل اهل بین من همانند سفینه نوح است، که هرکه در آن سفینه سوار شد، نجات یافت و هرکه از آن تخلف کرد، غرق (هلاک) شد. (تنها باید با اهل بیت باشد نه جلوتر از آنها و نه عقبتر از آنها، زیرا) و هرکه جلو افتاد منحرف شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به حق ملحق شد و به مقصود رسید.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۶۳.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.
- ↑ ر.ک: صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی، ص۲۴۳.