قرآن در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
# کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چیز است پیامبرش را مدتی میان شما ماندگار ساخت تا برای او و شما آیینی که مورد رضای وی بوده- و کتاب آسمانیش آن را بازگو می‌کند- تکمیل نماید.
# کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چیز است پیامبرش را مدتی میان شما ماندگار ساخت تا برای او و شما آیینی که مورد رضای وی بوده- و کتاب آسمانیش آن را بازگو می‌کند- تکمیل نماید.
# این [[نور]]، همان قرآن است، آن را به سخن آرید، اگرچه هرگز (با زبان عادی) سخن نمی‌گوید، امّا من از جانب آن شما را [[آگاهی]] می‌دهم:
# این [[نور]]، همان قرآن است، آن را به سخن آرید، اگرچه هرگز (با زبان عادی) سخن نمی‌گوید، امّا من از جانب آن شما را [[آگاهی]] می‌دهم:
بدانید! در قرآن، [[علوم آینده]] و [[اخبار]] گذشته، داروی [[بیماری‌ها]] و [[نظم]] [[حیات اجتماعی]] شما وجود دارد، بعضی از آن، از برخی دیگر سخن می‌گوید و برخی، [[گواه]] بعض دیگر است.
بدانید! در قرآن، [[علوم آینده]] و [[اخبار]] گذشته، داروی [[بیماری‌ها]] و [[نظم]] حیات اجتماعی شما وجود دارد، بعضی از آن، از برخی دیگر سخن می‌گوید و برخی، [[گواه]] بعض دیگر است.


درباره [[خدا]] سخنی به خلاف نگفته و کسی که با آن [[مصاحبت]] کند وی را از خدا جدا نمی‌سازد، [[کژی]] در آن راه ندارد، تا نیاز به [[اصلاح]] نمودن داشته باشد و [[منحرف]] نمی‌گردد و [[خطا]] نمی‌کند تا [[پوزش]] بطلبد، تکرارش موجب کهنگی و یا [[ناراحتی]] [[قدرت]] [[شنوایی]] نمی‌گردد، شگفتی‌هایش پایان نمی‌پذیرد و نوآوری‌هایش پایانی ندارد و تاریکی‌ها را جز با چراغ‌های آن، فروغی نمی‌توان بخشید، [[بهار]] [[دل‌ها]] در قرآن است،... برای [[قلب]] و [[اندیشه]] جلایی جز قرآن نمی‌توان یافت، قرآن [[معدن]] و مرکز [[ایمان]] است، چشمه‌ها و دریاهای [[دانش]] و بستان‌های [[عدالت]] و غدیرهای آن است و پایه و بنیان [[اسلام]] به شمار می‌آید.
درباره [[خدا]] سخنی به خلاف نگفته و کسی که با آن [[مصاحبت]] کند وی را از خدا جدا نمی‌سازد، [[کژی]] در آن راه ندارد، تا نیاز به [[اصلاح]] نمودن داشته باشد و [[منحرف]] نمی‌گردد و [[خطا]] نمی‌کند تا [[پوزش]] بطلبد، تکرارش موجب کهنگی و یا [[ناراحتی]] [[قدرت]] [[شنوایی]] نمی‌گردد، شگفتی‌هایش پایان نمی‌پذیرد و نوآوری‌هایش پایانی ندارد و تاریکی‌ها را جز با چراغ‌های آن، فروغی نمی‌توان بخشید، [[بهار]] [[دل‌ها]] در قرآن است،... برای [[قلب]] و [[اندیشه]] جلایی جز قرآن نمی‌توان یافت، قرآن [[معدن]] و مرکز [[ایمان]] است، چشمه‌ها و دریاهای [[دانش]] و بستان‌های [[عدالت]] و غدیرهای آن است و پایه و بنیان [[اسلام]] به شمار می‌آید.
خط ۱۶: خط ۱۶:
نهرهای زلال [[حق]] و سرزمین‌های مطمئن آن است دریایی است که بهره‌گیران تشنه‌کام، تمام آبش را نمی‌توانند کشید و چشمه‌هایی است که نمی‌توانند از آن بکاهند، آبشخوری است که هرچند از آن برگیرند از آن کاسته نمی‌شود... [[خداوند]] قرآن را فرو نشاننده [[عطش]] [[دانشمندان]]، [[باران]] بهاری قلب درک‌کنندگان و جاده وسیع [[صالحان]] قرار داده است... قرآن برای آن‌کس که آن را [[حفظ]] کند دانش و برای کسی که [[روایت]] کند، گفتاری پرارزش و برای آن‌کس که [[قضاوت]] و [[داوری]] نماید [[حکم]] و [[فرمان الهی]] تلقی می‌شود. قرآن بهبودی بخشی است که با وجود آن بیماری‌ها [[وحشت]] نمی‌آورد... و دارویی است که پس از آن، [[بیماری]] باقی نخواهد ماند، برای بیماری‌های خود از [[قرآن]] [[شفا]] و بهبودی بطلبید، و برای [[پیروزی]] بر [[شدائد]] و [[مشکلات]] از آن [[یاری]] جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگترین [[بیماری‌ها]] یعنی [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] و [[ضلالت]]، آمده است<ref>به خطبه ۱۷ نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح مراجعه شود.</ref>.
نهرهای زلال [[حق]] و سرزمین‌های مطمئن آن است دریایی است که بهره‌گیران تشنه‌کام، تمام آبش را نمی‌توانند کشید و چشمه‌هایی است که نمی‌توانند از آن بکاهند، آبشخوری است که هرچند از آن برگیرند از آن کاسته نمی‌شود... [[خداوند]] قرآن را فرو نشاننده [[عطش]] [[دانشمندان]]، [[باران]] بهاری قلب درک‌کنندگان و جاده وسیع [[صالحان]] قرار داده است... قرآن برای آن‌کس که آن را [[حفظ]] کند دانش و برای کسی که [[روایت]] کند، گفتاری پرارزش و برای آن‌کس که [[قضاوت]] و [[داوری]] نماید [[حکم]] و [[فرمان الهی]] تلقی می‌شود. قرآن بهبودی بخشی است که با وجود آن بیماری‌ها [[وحشت]] نمی‌آورد... و دارویی است که پس از آن، [[بیماری]] باقی نخواهد ماند، برای بیماری‌های خود از [[قرآن]] [[شفا]] و بهبودی بطلبید، و برای [[پیروزی]] بر [[شدائد]] و [[مشکلات]] از آن [[یاری]] جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگترین [[بیماری‌ها]] یعنی [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] و [[ضلالت]]، آمده است<ref>به خطبه ۱۷ نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح مراجعه شود.</ref>.


[[امام]] {{ع}} در مورد [[سنّت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به عمل بر طبق آن فراخوانده و موقعیت و مواضع درخشان [[ائمه]] {{عم}} را در رساندن سنّت صحیح به [[امّت]]، روشن ساخته است و مواردی از سنّت [[رسول خدا]] {{صل}} را که [[باطل]] گرایان به [[تباهی]] کشانده‌اند [[احیا]] نموده و به بیان علل و اسباب [[انحراف]] از مسیر سنّت پرداخته است، آنجا که فرمود:
[[امام]] {{ع}} در مورد [[سنّت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به عمل بر طبق آن فراخوانده و موقعیت و مواضع درخشان [[ائمه]] {{عم}} را در رساندن سنّت صحیح به [[امّت]]، روشن ساخته است و مواردی از سنّت [[رسول خدا]] {{صل}} را که [[باطل]] گرایان به [[تباهی]] کشانده‌اند [[احیا]] نموده و به بیان علل و اسباب [[انحراف]] از مسیر سنّت پرداخته است، آنجا که فرمود: از راه و رسم پیامبرتان [[پیروی]] کنید که بهترین راه و رسم‌هاست، رفتارتان را با [[روش پیامبر]] تطبیق دهید، که هدایت‌کننده‌ترین روش‌هاست و فرمود: محبوب‌ترین [[بندگان]] نزد [[خدا]] کسی است که از پیامبرش [[سرمشق]] گیرد و گام جای گام او نهد.
از [[راه و رسم]] پیامبرتان [[پیروی]] کنید که بهترین راه و رسم‌هاست، رفتارتان را با [[روش پیامبر]] تطبیق دهید، که هدایت‌کننده‌ترین روش‌هاست.
و فرمود:
محبوب‌ترین [[بندگان]] نزد [[خدا]] کسی است که از پیامبرش [[سرمشق]] گیرد و گام جای گام او نهد.


نیز فرمود:
نیز فرمود: [[رهبری]] [[پیامبر]] را بپذیر و در طریق [[نجات]] و [[رستگاری]]، او را پیشوای خود بدان. هم‌چنین فرمود: آن‌چه میان مردم شایع است، هم [[احادیث]] [[حق]] است و هم باطل، هم راست و هم [[دروغ]].
[[رهبری]] [[پیامبر]] را بپذیر و در طریق [[نجات]] و [[رستگاری]]، او را پیشوای خود بدان.
هم‌چنین فرمود: آن‌چه میان مردم شایع است، هم [[احادیث]] [[حق]] است و هم باطل، هم راست و هم [[دروغ]].


[[ناسخ و منسوخ]]، [[عام و خاص]]، [[محکم و متشابه]]، هم احادیثی است که به خوبی [[حفظ]] شده و هم روایاتی است که با [[ظن]] و [[گمان]] [[روایت]] شده است، در [[عصر پیامبر]] {{صل}} آن‌قدر به آن بزرگوار دروغ بسته شد که به‌پا خاست و [[خطابه]] ایراد کرد و فرمود: هرکس عمدا به من دروغ ببندد، باید جایگاه خویش را در [[آتش دوزخ]] [[انتخاب]] کند.
[[ناسخ و منسوخ]]، [[عام و خاص]]، [[محکم و متشابه]]، هم احادیثی است که به خوبی [[حفظ]] شده و هم روایاتی است که با [[ظن]] و [[گمان]] [[روایت]] شده است، در [[عصر پیامبر]] {{صل}} آن‌قدر به آن بزرگوار دروغ بسته شد که به‌پا خاست و [[خطابه]] ایراد کرد و فرمود: هرکس عمدا به من دروغ ببندد، باید جایگاه خویش را در [[آتش دوزخ]] [[انتخاب]] کند.


هیچ یک از این [[امت]] را با [[خاندان پیامبر]] {{صل}} نمی‌توان مقایسه کرد... آنان [[زندگی]] [[علم]] و [[مرگ]] جهل‌اند... با حق مخالف نیستند و در آن اختلافی ندارند، ارکان اسلام‌اند و [[پناهگاه]] مردم، به وسیله آنها حق به نصاب خود رسید و باطل ریشه‌کن گردید و زبان باطل، از بن برکنده شد، [[دین]] را توأم با فراگیری و عمل، [[درک]] کردند، نه تنها شنیدن و نقل کردن. آنان جایگاه [[اسرار خدا]] و [[ملجأ]] [[فرمان]] او و ظرف [[دانش]] اویند، [[مرجع]] [[احکام الهی]]، [[پناهگاه]] کتاب‌های او هستند و کوه‌های [[استوار]] [[دین]] و [[آیین]] او، چراغ‌های روشنی بخش تاریکی‌ها، چشمه‌سارهای [[حکمت‌ها]]، [[معادن]] دانش و خاستگاه [[حلم]] و بردباری‌اند؛
هیچ یک از این [[امت]] را با [[خاندان پیامبر]] {{صل}} نمی‌توان مقایسه کرد... آنان [[زندگی]] [[علم]] و [[مرگ]] جهل‌اند... با حق مخالف نیستند و در آن اختلافی ندارند، ارکان اسلام‌اند و [[پناهگاه]] مردم، به وسیله آنها حق به نصاب خود رسید و باطل ریشه‌کن گردید و زبان باطل، از بن برکنده شد، [[دین]] را توأم با فراگیری و عمل، [[درک]] کردند، نه تنها شنیدن و نقل کردن. آنان جایگاه [[اسرار خدا]] و [[ملجأ]] [[فرمان]] او و ظرف [[دانش]] اویند، [[مرجع]] [[احکام الهی]]، [[پناهگاه]] کتاب‌های او هستند و کوه‌های [[استوار]] [[دین]] و [[آیین]] او، چراغ‌های روشنی بخش تاریکی‌ها، چشمه‌سارهای [[حکمت‌ها]]، [[معادن]] دانش و خاستگاه [[حلم]] و بردباری‌اند؛ و فرمود: من نشانه و دلیل روشنی بر [[حقانیّت]] خود از ناحیه [[پروردگار]] خویش دارم، و در راه روشنی حرکت می‌کنم که آن را از میان راه‌های گوناگون برگزیده‌ام<ref>معجم موضوعی نهج البلاغه، ص۴۲- ۵۳ و ۱۰۱؛ تصنیف غرر الحکم، ص۱۰۹- ۱۱۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]]، ص ۳۲۳.</ref>
و فرمود:
من نشانه و دلیل روشنی بر [[حقانیّت]] خود از ناحیه [[پروردگار]] خویش دارم، و در راه روشنی حرکت می‌کنم که آن را از میان راه‌های گوناگون برگزیده‌ام<ref>معجم موضوعی نهج البلاغه، ص۴۲- ۵۳ و ۱۰۱؛ تصنیف غرر الحکم، ص۱۰۹- ۱۱۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۳۲۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۷٬۷۷۶

ویرایش