وراثت علوم انبیا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی وراثت از انبیاء==
==چیستی [[وراثت]] از انبیاء==
*روایات فراوانی دلالت می‌کنند، علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل می‌گردد.<ref>ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، ص 83</ref> از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است؛<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵</ref> لذا از منابع علم امامان(علیهم السلام)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) است، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، همۀ معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، علی(علیه السلام) و ایشان نیز به فرزندانش تا امام زمان(علیه السلام) منتقل کرد.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، اسلام و انسان معاصر، ص ۱۹۸ و ۲۰۸ ـ ۲۱۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 64؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷</ref> این ارث بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان نبوت و ولایت است.<ref>ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 22</ref>
*[[روایات]] فراوانی دلالت می‌کنند، [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل می‌گردد.<ref>ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> از این انتقال، به "[[ارث]] رسیدن" و "[[ارث]] بردن" تعبیر شده است؛<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵</ref> لذا از منابع [[علم امامان]]{{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و [[وراثت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]](صلی الله علیه و اله) است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، همۀ [[معارف]] و [[علوم]] خود را به اولین [[وصی]] خود، [[علی]]{{ع}} و ایشان نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، اسلام و انسان معاصر، ص ۱۹۸ و ۲۰۸ ـ ۲۱۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷</ref> این [[ارث]] بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان [[نبوت]] و [[ولایت]] است.<ref>ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲</ref>
==انواع و مصادیق وراثت==
==انواع و مصادیق وراثت==
*وراثت امامان(علیهم السلام) از انبیاء دو صورت دارد:  
*[[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد:  
#وراثت اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری نبوت است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، عصای موسی(ع) و ...، و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه می‌شده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث برده‌اند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵</ref>
#[[وراثت]] اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری [[نبوت]] است، مانند [[پیراهن حضرت یوسف]](ع)، [[عصای موسی]](ع) و...، و بیشتر برای ابراز [[حق]] در مواردی که مسئله [[امامت]] ایشان مشتبه می‌شده و داشتن آثار ظاهری [[انبیاء]] نشانه [[حقانیت]] ایشان معرفی شده است به [[ارث]] برده‌اند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵</ref>
#وراثت حقیقی؛ یعنی علوم و حکمت‌ها و كمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است به ارث برده اند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵</ref> و این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است و به انبیا و امامان(علیهم السلام) به ارث رسیده است.<ref>ر.ک. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، ص 83</ref> کتاب‌های آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفه‌هایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) واسطۀ انتقال آن به امام علی(علیه السلام) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است.<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۲۶</ref> از این کتاب‎ها و صحیفه‌ها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفه‌های موسی(ع) و ابراهیم(ع) است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷</ref>
#[[وراثت]] حقیقی؛ یعنی [[علوم]] و حکمت‌ها و [[کمالات]] و سجایای اخلاقی که در هر [[پیامبری]] به صورتی [[ظهور]] نموده است به [[ارث]] برده اند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵</ref> و این انتقال [[علم]]، تنها مخصوص به [[علوم]] مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با [[آدم]] ابوالبشر به [[زمین]] آمد، علمی ماندگار و باقی در [[زمین]] است و به [[انبیا]] و [[امامان]]{{ع}} به [[ارث]] رسیده است.<ref>ر.ک. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> [[کتاب‌های آسمانی]] [[پیامبران]] گذشته مانند [[تورات]]، [[زبور]]، [[انجیل]] و صحیفه‌هایی مثل [[صحف]] [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) از جمله مکتوبی هستند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واسطۀ انتقال آن به [[امام علی]]{{ع}} و هر امامی واسطه در انتقال به [[امام]] بعدی است.<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۲۶</ref> از این کتاب‎ها و صحیفه‌ها در برخی [[روایات]] با عنوان مختصر "[[جفر ابیض]]" یاد شده است. طبق برخی [[روایات]]، "[[جفر ابیض]]" شامل: [[زبور]]، [[تورات]]، [[انجیل]] و صحیفه‌های [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷</ref>
==روایات در مورد وراثت==
==روایات در مورد وراثت==
*برخی از روایات در این زمینه عبارتند از:<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 22؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، ص 83</ref>
*برخی از [[روایات]] در این زمینه عبارتند از:<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref>
#امام صادق(علیه السلام) فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵</ref> «خدای تبارک و تعالی دو گونه علم دارد: علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند ... .»<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193</ref>
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵</ref> «[[خدای تبارک و تعالی]] دو گونه [[علم]] دارد: علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند...».<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳</ref>
#امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹</ref> «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فراگرفته‌ام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 64</ref>
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌‌فرمایند:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹</ref> «همانا [[رسول خدا]] هزار [[باب]] به من آموخت راجع به حلیت و [[حرمت]] آنچه هست و آنچه در آینده تا [[قیامت]] خواهد بود که هر [[باب]] خود گشاینده هزار [[باب]] دیگر است. بنابر این هزار [[باب]] از [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفته‌ام تا آنجا که [[علم منایا و بلایا]] و [[علم]] حل و فصل امور [[مردم]] همگی نزد من است».<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴</ref>
#امام صادق(علیه السلام) می‌‏فرماید: «همه کتاب‏‌های آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث برده‏‌ایم. همان گونه که آنان می‏خواندند، می‏خوانیم و همانند آنان از این کتاب‏‌ها سخن می‏گوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمی‏‌دانم.»<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی </ref>
#[[امام صادق]]{{ع}} می‌‏فرماید: «همه کتاب‏‌های آسمانی [[انبیای گذشته]]، نزد ما است، اینها را از آنان به [[ارث]] برده‏‌ایم. همان گونه که آنان می‏خواندند، می‏خوانیم و همانند آنان از این کتاب‏‌ها سخن می‏گوییم. هیچ [[حجت الهی]]، در روی [[زمین]] خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمی‏‌دانم».<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی </ref>
*در مجموع دانش اهل بیت(علیهم السلام) علم الهی و لدنی است، دانشی است که از اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از انبیاء و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به ارث برده اند.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193</ref>
*در مجموع [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} [[علم الهی]] و لدنی است، دانشی است که از اثر اتصال به [[عالم غیب]] و همنشینی با [[فرشتگان]] الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از [[انبیاء]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ارث]] برده اند.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳</ref>





نسخهٔ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۶

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "وراثت علوم انبیا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی وراثت از انبیاء

انواع و مصادیق وراثت

  1. وراثت اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری نبوت است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، عصای موسی(ع) و...، و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه می‌شده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث برده‌اند.[۵]
  2. وراثت حقیقی؛ یعنی علوم و حکمت‌ها و کمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است به ارث برده اند.[۶] و این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است و به انبیا و امامان(ع) به ارث رسیده است.[۷] کتاب‌های آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفه‌هایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم(ص) واسطۀ انتقال آن به امام علی(ع) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است.[۸] از این کتاب‎ها و صحیفه‌ها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفه‌های موسی(ع) و ابراهیم(ع) است[۹].[۱۰]

روایات در مورد وراثت

  1. امام صادق(ع) فرمودند:[۱۲] «خدای تبارک و تعالی دو گونه علم دارد: علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند...».[۱۳]
  2. امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرمایند:[۱۴] «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(ص) فراگرفته‌ام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است».[۱۵]
  3. امام صادق(ع) می‌‏فرماید: «همه کتاب‏‌های آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث برده‏‌ایم. همان گونه که آنان می‏خواندند، می‏خوانیم و همانند آنان از این کتاب‏‌ها سخن می‏گوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمی‏‌دانم».[۱۶]


پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
  2. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵
  3. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، اسلام و انسان معاصر، ص ۱۹۸ و ۲۰۸ ـ ۲۱۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷
  4. ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲
  5. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵
  6. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵
  7. ر.ک. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
  8. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۲۶
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰
  10. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷
  11. ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵
  13. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳
  14. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹
  15. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴
  16. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی
  17. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳