وراثت علوم انبیا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==چیستی [[وراثت]] از انبیاء== | ==چیستی [[وراثت]] از انبیاء== | ||
*[[روایات]] فراوانی دلالت میکنند، [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد.<ref>ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> از این انتقال، به "[[ارث]] رسیدن" و "[[ارث]] بردن" تعبیر شده است؛<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵</ref> لذا از منابع [[علم امامان]]{{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و [[وراثت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] | *[[روایات]] فراوانی دلالت میکنند، [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد.<ref>ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> از این انتقال، به "[[ارث]] رسیدن" و "[[ارث]] بردن" تعبیر شده است؛<ref>ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵</ref> لذا از منابع [[علم امامان]]{{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و [[وراثت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، همۀ [[معارف]] و [[علوم]] خود را به اولین [[وصی]] خود، [[علی]]{{ع}} و ایشان نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، اسلام و انسان معاصر، ص ۱۹۸ و ۲۰۸ ـ ۲۱۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷</ref> این [[ارث]] بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان [[نبوت]] و [[ولایت]] است.<ref>ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲</ref> | ||
==انواع و مصادیق وراثت== | ==انواع و مصادیق وراثت== | ||
*[[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | *[[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==روایات در مورد وراثت== | ==روایات در مورد وراثت== | ||
*برخی از [[روایات]] در این زمینه عبارتند از:<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> | *برخی از [[روایات]] در این زمینه عبارتند از:<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا{{ع}}، ص ۸۳</ref> | ||
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵</ref> «[[خدای تبارک و تعالی]] دو گونه [[علم]] دارد: علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند.. | #[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵</ref> «[[خدای تبارک و تعالی]] دو گونه [[علم]] دارد: علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند.»...<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳</ref> | ||
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹</ref> «همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و [[حرمت]] آنچه هست و آنچه در آینده تا [[قیامت]] خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که [[علم منایا و بلایا]] و [[علم]] حل و فصل امور [[مردم]] همگی نزد من است».<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴</ref> | #[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹</ref> «همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و [[حرمت]] آنچه هست و آنچه در آینده تا [[قیامت]] خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که [[علم منایا و بلایا]] و [[علم]] حل و فصل امور [[مردم]] همگی نزد من است».<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴</ref> | ||
#[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «همه کتابهای آسمانی [[انبیای گذشته]]، نزد ما است، اینها را از آنان به [[ارث]] بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ [[حجت الهی]]، در روی [[زمین]] خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم».<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی </ref> | #[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «همه کتابهای آسمانی [[انبیای گذشته]]، نزد ما است، اینها را از آنان به [[ارث]] بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ [[حجت الهی]]، در روی [[زمین]] خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم».<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی </ref> |
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۳
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "وراثت علوم انبیا" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی وراثت از انبیاء
- روایات فراوانی دلالت میکنند، علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد.[۱] از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است؛[۲] لذا از منابع علم امامان(ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبر گرامی اسلام(ص) است، پیامبر اکرم(ص)، همۀ معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، علی(ع) و ایشان نیز به فرزندانش تا امام زمان(ع) منتقل کرد.[۳] این ارث بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان نبوت و ولایت است.[۴]
انواع و مصادیق وراثت
- وراثت اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری نبوت است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، عصای موسی(ع) و...، و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث بردهاند.[۵]
- وراثت حقیقی؛ یعنی علوم و حکمتها و کمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است به ارث برده اند.[۶] و این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است و به انبیا و امامان(ع) به ارث رسیده است.[۷] کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم(ص) واسطۀ انتقال آن به امام علی(ع) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است.[۸] از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای موسی(ع) و ابراهیم(ع) است[۹].[۱۰]
روایات در مورد وراثت
- امام صادق(ع) فرمودند:[۱۲] «خدای تبارک و تعالی دو گونه علم دارد: علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند.»...[۱۳]
- امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:[۱۴] «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(ص) فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است».[۱۵]
- امام صادق(ع) میفرماید: «همه کتابهای آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم».[۱۶]
- در مجموع دانش اهل بیت(ع) علم الهی و لدنی است، دانشی است که از اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از انبیاء و پیامبر اکرم(ص) به ارث برده اند.[۱۷]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک. صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
- ↑ ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵
- ↑ ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، اسلام و انسان معاصر، ص ۱۹۸ و ۲۰۸ ـ ۲۱۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷
- ↑ ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲
- ↑ ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵
- ↑ ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵
- ↑ ر.ک. ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
- ↑ ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۲۶
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰
- ↑ ر.ک. شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷
- ↑ ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ صادقی، حسن، مقایسۀ پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع)، ص ۸۳
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۵
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹
- ↑ ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳