بداء در معارف مهدوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==بداء در موعودنامه== *در لغت به‌معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==بداء در موعودنامه==
{{خرد}}
*در لغت به‌معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم است؛ بدین‌معنا که خداوند متعال بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان پیامبر یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‌دهد. در قرآن آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ خداوند هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند عاقبت هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آن‌ها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
{{مهدویت}}
یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آن‌که نشانه‌ها را دیدند حقیقت امر بر آن‌ها روشن شد. این ظهور پس از خفا تنها برای انسان رخ می‌دهد و در مورد خداوند متعال ابدا صدق نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که خداوند نسبت به آن موضوع، جهل داشته باشد که این امر محالی است. خداوند، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز آگاه و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- علم حضوری دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در آسمان و زمین از[نظر]خداوند متعال مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله بداء و ظاهر کردن آن امر مخفی، به خداوند نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> خداوند آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آن‌ها ظاهر کرد.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
*براساس آیه: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره رعد، ۱۱.</ref>؛ خداوند چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر آیات و روایات می‌توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه، نظیر: صدقه، احسان به دیگران، صله رحم، نیکی به پدر و مادر، استغفار و توبه، شکر نعمت و ادای حق آن و... سرنوشت شخص را تغییر داده و رزق و عمر و برکت زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که اعمال بد و ناشایست، اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‌گذارد.
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[بداء]]''' است. "'''[[بداء]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
*پیش از شرح این عبارت که بداء در حقیقت ظاهر شدن چیزهایی است که از ناحیه خداوند متعال برای مردم مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که خداوند متعال بنابر آیات قرآن دو لوح دارد:
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
#'''[[لوح محفوظ‍‌]]''': لوحی که آن‌چه در آن نوشته می‌شود؛ پاک نشده و مقدرات آن تغییر نمی‌یابند؛ چرا که مطابق با علم الهی است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref>سوره بروج، ۲۲ و ۲۱.</ref>؛ بلکه آن قرآن مجیدی است که در لوح محفوظ‍‌ ثبت گردیده است.
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بداء در قرآن]] | [[بداء در حدیث]] | [[بداء در نهج البلاغه]] | [[بداء در گفتگوهای بین‌المذاهب ]] | [[بداء در کلام اسلامی]] | [[ بداء معصوم]]</div>
#'''[[لوح محو و اثبات]]''': بنابر شرایط‍‌ و سنتی از سنت‌های الهی، سرنوشت شخص یا جریانی به شکلی خاص می‌شود، با از بین رفتن آن سنت‌ها و یا مطرح شدن سنت‌های جدید، سرنوشت آن شخص و یا آن جریان تحت الشعاع سنت‌های جدید قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال بناست که شخص در سن ٢٠ سالگی فوت کند، اما به واسطه صله رحم یا صدقه‌ای که می‌دهد،٣٠ سال به عمرش اضافه می‌شود و تا ٥٠ سالگی زنده می‌ماند و یا به عکس، آن شخص بناست ٥٠ سال عمر کند به واسطه گناه کبیره‌ای خاص ٣٠ سال از عمرش کاسته می‌شود و در ٢٠ سالگی می‌میرد. البته خداوند متعال از اول می‌دانست که بناست اولی ٥٠ سال و دومی ٢٠ سال عمر کند، ولی برای روشن شدن این سنت‌های الهی مطلب به این شکل از زبان پیامبران یا اولیای الهی {{ع}} بیان می‌شود.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
*در [[قرآن کریم]] هم آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref> و یا این آیه: {{متن قرآن|ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>سوره انعام، ۲.</ref>. باتوجه به این دو لوح و مطالبی که تا به حال به آن‌ها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‌رسد که: آیا ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و نشانه‌هایی که برای آن بیان شده است، در لوح محفوظ‌اند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئله‌ای به نام ظهور ایشان تا آخر عمر بشریت و هستی اتفاق نیفتد و یا ظهور بدون تحقق نشانه‌ها رخ دهد یا همه نشانه‌ها باید رخ دهند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: جز نشانه‌هایی که صراحتا در احادیث به حتمی بودن آن‌ها اشاره شده است، بقیه نشانه‌های ظهور همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند، چنان‌که بزرگانی مانند شیخ مفید، شیخ صدوق و شیخ طوسی بدان تصریح کرده‌اند. بدین‌معنا که به‌جز نشانه‌های حتمی ظهور بقیه آن‌ها بنابر مشیت و اراده الهی ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آن‌ها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط‍‌ آن‌ها و عوض شدن علل رخ دادن آن‌ها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در احادیث ما به آن‌ها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار بداء در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بداء (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
*مثلا اگر در حدیث به نزول بلایی (مشروط‍‌) اشاره شده باشد به واسطه توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممکن است در نزول آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت عظمت عمل صالح ایشان نازل نشود و یا این‌که با برخی اعمال صالح و یا ناصالح، ظهور حضرت را دچار تعجیل یا تأخیر کنند.
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
*شاید بتوان علت بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل تبیین نمی‌شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‌شدند و بدان مبتلا می‌گشتند، اما پس از صدور حدیث از ناحیه معصوم {{ع}} و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا صادق است، به این معنا که شخص معصوم {{ع}} با اعلام نزول بلا و علت آن، حجت را بر مردم تمام می‌کنند که شما باوجود آن‌که می‌توانستید، آن بلا را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین‌روست که روایت شده است: خداوند متعال، به چیزی مثل بداء عبادت نشده است<ref>کافی، ج ۱، باب بداء.</ref>.
 
*ظهور [[حضرت حجت]] {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آن‌ها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای شک و شبهه وجود ندارد. در آیاتی نظیر آیه ٥٥ سوره نور خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است که فرمانروایان زمین گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام طول تاریخ تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آن‌جا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، ۹.</ref> و خداوند در وعده خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد ان شاء الله... <ref>نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>.
==[[بداء]] در موعودنامه==
*علاوه بر این‌که در موارد بسیاری رسول مکرم اسلام {{صل}} و معصومین {{عم}} شدیدا تأکید نموده‌اند که: حتی اگر از عمر هستی بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن‌قدر این روز را طولانی می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ظهور کرده و جهان را مملو از قسط‍‌ و عدالت گرداند<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref>.
*در لغت به‌معنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدین‌معنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان [[پیامبر]] یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای [[تبیین]] می‌کند و سپس در [[مقام عمل]] و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان می‌دهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
*و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آن‌که [[نشانه‌ها]] را دیدند [[حقیقت]] امر بر آنها روشن شد. این [[ظهور]] پس از خفا تنها برای [[انسان]] رخ می‌دهد و در مورد [[خداوند متعال]] ابدا [[صدق]] نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که [[خداوند]] نسبت به آن موضوع، [[جهل]] داشته باشد که این امر محالی است. [[خداوند]]، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز [[آگاه]] و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه [[غایب]]، چه موجود باشند و چه فانی و چه در [[آینده]] به وجود بیایند- [[علم حضوری]] دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در [[آسمان]] و [[زمین]] از[نظر][[خداوند متعال]] مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که [[مسئله بداء]] و ظاهر کردن آن امر مخفی، به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> [[خداوند]] آن‌چه را [[گمان]] نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
*براساس [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره رعد، ۱۱.</ref>؛ [[خداوند]] چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن [[مردم]] خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر [[آیات]] و [[روایات]] می‌توان چنین برداشت کرد که برخی [[اعمال]] حسنه، نظیر: [[صدقه]]، [[احسان]] به دیگران، [[صله رحم]]، [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]]، [[استغفار]] و [[توبه]]، [[شکر نعمت]] و ادای [[حق]] آن و... [[سرنوشت]] شخص را تغییر داده و [[رزق]] و [[عمر]] و [[برکت]] زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که [[اعمال بد]] و ناشایست، اثر عکس آن را بر [[زندگی]] شخص می‌گذارد.
*پیش از شرح این عبارت که [[بداء]] در [[حقیقت]] ظاهر شدن چیزهایی است که از [[ناحیه]] [[خداوند متعال]] برای [[مردم]] مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که [[خداوند متعال]] بنابر [[آیات قرآن]] دو [[لوح]] دارد:
#'''[[لوح محفوظ‍‌]]''': لوحی که آن‌چه در آن نوشته می‌شود؛ [[پاک]] نشده و مقدرات آن تغییر نمی‌یابند؛ چرا که مطابق با [[علم الهی]] است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref>سوره بروج، ۲۲ و ۲۱.</ref>؛ بلکه آن [[قرآن]] مجیدی است که در [[لوح]] محفوظ‍‌ ثبت گردیده است.
#'''[[لوح محو و اثبات]]''': بنابر شرایط‍‌ و سنتی از [[سنت‌های الهی]]، [[سرنوشت]] شخص یا جریانی به شکلی خاص می‌شود، با از بین رفتن آن سنت‌ها و یا مطرح شدن سنت‌های [[جدید]]، [[سرنوشت]] آن شخص و یا آن جریان تحت الشعاع سنت‌های [[جدید]] قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال بناست که شخص در سن ٢٠ سالگی فوت کند، اما به واسطه [[صله رحم]] یا صدقه‌ای که می‌دهد،٣٠ سال به عمرش اضافه می‌شود و تا ٥٠ سالگی زنده می‌ماند و یا به عکس، آن شخص بناست ٥٠ سال [[عمر]] کند به واسطه [[گناه]] کبیره‌ای خاص ٣٠ سال از عمرش کاسته می‌شود و در ٢٠ سالگی می‌میرد. البته [[خداوند متعال]] از اول می‌دانست که بناست اولی ٥٠ سال و دومی ٢٠ سال [[عمر]] کند، ولی برای روشن شدن این [[سنت‌های الهی]] مطلب به این شکل از زبان [[پیامبران]] یا [[اولیای الهی]]{{ع}} بیان می‌شود.
*در [[قرآن کریم]] هم آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref> و یا این [[آیه]]: {{متن قرآن|ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>سوره انعام، ۲.</ref>. باتوجه به این دو [[لوح]] و مطالبی که تا به حال به آنها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‌رسد که: آیا [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و نشانه‌هایی که برای آن بیان شده است، در [[لوح]] محفوظ‌اند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئله‌ای به نام [[ظهور]] ایشان تا آخر [[عمر]] [[بشریت]] و هستی اتفاق نیفتد و یا [[ظهور]] بدون تحقق [[نشانه‌ها]] رخ دهد یا همه [[نشانه‌ها]] باید رخ دهند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: جز نشانه‌هایی که صراحتا در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانه‌های ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند، چنان‌که بزرگانی مانند [[شیخ مفید]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] بدان تصریح کرده‌اند. بدین‌معنا که به‌جز [[نشانه‌های حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[اراده الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط‍‌ آنها و عوض شدن [[علل]] رخ دادن آنها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] ما به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار [[بداء]] در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
*مثلا اگر در [[حدیث]] به [[نزول]] بلایی (مشروط‍‌) اشاره شده باشد به واسطه [[توسل]] و [[استغفار]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] ممکن است در [[نزول]] آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت [[عظمت]] [[عمل صالح]] ایشان نازل نشود و یا اینکه با برخی [[اعمال صالح]] و یا [[ناصالح]]، [[ظهور]] [[حضرت]] را دچار تعجیل یا تأخیر کنند.
*شاید بتوان [[علت]] بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل [[تبیین]] نمی‌شد، [[مؤمنان]] هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‌شدند و بدان [[مبتلا]] می‌گشتند، اما پس از [[صدور حدیث]] از [[ناحیه]] [[معصوم]]{{ع}} و [[آگاه]] شدن [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] از آن، با [[دعا]] و [[توسل]] و [[استغفار]] از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا [[صادق]] است، به این معنا که شخص [[معصوم]]{{ع}} با اعلام [[نزول]] [[بلا]] و [[علت]] آن، [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام می‌کنند که شما باوجود آن‌که می‌توانستید، آن [[بلا]] را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین‌روست که [[روایت]] شده است: [[خداوند متعال]]، به چیزی مثل [[بداء]] [[عبادت]] نشده است<ref>کافی، ج ۱، باب بداء.</ref>.
*[[ظهور]] [[حضرت حجت]]{{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آنها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای [[شک]] و [[شبهه]] وجود ندارد. در آیاتی نظیر [[آیه]] ٥٥ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] [[وعده]] داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آنجا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، ۹.</ref> و [[خداوند]] در [[وعده]] خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد ان شاء [[الله]]... <ref>نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>.
*علاوه بر اینکه در موارد بسیاری [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} و [[معصومین]]{{عم}} شدیدا تأکید نموده‌اند که: حتی اگر از [[عمر]] هستی بیش از یک روز [[باقی]] نمانده باشد، [[خداوند]] آن‌قدر این روز را طولانی می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را مملو از [[قسط‍‌]] و [[عدالت]] گرداند<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
* [[آیا بداء در ظهور امام مهدی امکان دارد؟ (پرسش)]]
 
{{جستارهای وابسته}}
==منابع==
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
{{امام مهدی}}
[[رده:بداء]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]

نسخهٔ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث بداء است. "بداء" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بداء (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بداء در موعودنامه

  • در لغت به‌معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم است؛ بدین‌معنا که خداوند متعال بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان پیامبر یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‌دهد. در قرآن آمده است: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۱]؛ خداوند هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند عاقبت هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: ﴿وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا[۲]؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
  • و یا: ﴿ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ[۳]؛ پس از آن‌که نشانه‌ها را دیدند حقیقت امر بر آنها روشن شد. این ظهور پس از خفا تنها برای انسان رخ می‌دهد و در مورد خداوند متعال ابدا صدق نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که خداوند نسبت به آن موضوع، جهل داشته باشد که این امر محالی است. خداوند، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید به همه چیز آگاه و داناست: ﴿إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا[۴]، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- علم حضوری دارد.قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء[۵]؛ هیچ‌چیزی در آسمان و زمین از[نظر]خداوند متعال مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله بداء و ظاهر کردن آن امر مخفی، به خداوند نسبت داده می‌شود: ﴿وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ[۶] خداوند آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
  • براساس آیه: ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ[۷]؛ خداوند چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر آیات و روایات می‌توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه، نظیر: صدقه، احسان به دیگران، صله رحم، نیکی به پدر و مادر، استغفار و توبه، شکر نعمت و ادای حق آن و... سرنوشت شخص را تغییر داده و رزق و عمر و برکت زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که اعمال بد و ناشایست، اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‌گذارد.
  • پیش از شرح این عبارت که بداء در حقیقت ظاهر شدن چیزهایی است که از ناحیه خداوند متعال برای مردم مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که خداوند متعال بنابر آیات قرآن دو لوح دارد:
  1. لوح محفوظ‍‌: لوحی که آن‌چه در آن نوشته می‌شود؛ پاک نشده و مقدرات آن تغییر نمی‌یابند؛ چرا که مطابق با علم الهی است: ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ[۸]؛ بلکه آن قرآن مجیدی است که در لوح محفوظ‍‌ ثبت گردیده است.
  2. لوح محو و اثبات: بنابر شرایط‍‌ و سنتی از سنت‌های الهی، سرنوشت شخص یا جریانی به شکلی خاص می‌شود، با از بین رفتن آن سنت‌ها و یا مطرح شدن سنت‌های جدید، سرنوشت آن شخص و یا آن جریان تحت الشعاع سنت‌های جدید قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال بناست که شخص در سن ٢٠ سالگی فوت کند، اما به واسطه صله رحم یا صدقه‌ای که می‌دهد،٣٠ سال به عمرش اضافه می‌شود و تا ٥٠ سالگی زنده می‌ماند و یا به عکس، آن شخص بناست ٥٠ سال عمر کند به واسطه گناه کبیره‌ای خاص ٣٠ سال از عمرش کاسته می‌شود و در ٢٠ سالگی می‌میرد. البته خداوند متعال از اول می‌دانست که بناست اولی ٥٠ سال و دومی ٢٠ سال عمر کند، ولی برای روشن شدن این سنت‌های الهی مطلب به این شکل از زبان پیامبران یا اولیای الهی(ع) بیان می‌شود.

پرسش‌های وابسته


منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سوره رعد، ۳۹.
  2. سوره زمر، ۴۸.
  3. سوره یوسف، ۳۵.
  4. سوره نساء، ۳۵.
  5. سوره آل عمران، ۵.
  6. سوره زمر، ۴۷.
  7. سوره رعد، ۱۱.
  8. سوره بروج، ۲۲ و ۲۱.
  9. سوره رعد، ۳۹.
  10. سوره انعام، ۲.
  11. کافی، ج ۱، باب بداء.
  12. سوره آل عمران، ۹.
  13. نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.
  14. ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
  15. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.