عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==[[دلیل]] [[اهل سنت]] بر [[خلافت]] [[عمر]] و نقد آن== | ==[[دلیل]] [[اهل سنت]] بر [[خلافت]] [[عمر]] و نقد آن== | ||
*عمده [[دلیل]] آنان در این زمینه این است که [[ابوبکر]] در روزهای آخر [[عمر]] و در بستر [[بیماری]] [[وصیت]] کرد که [[خلیفه]] بعد از من | *عمده [[دلیل]] آنان در این زمینه این است که [[ابوبکر]] در روزهای آخر [[عمر]] و در بستر [[بیماری]] [[وصیت]] کرد که [[خلیفه]] بعد از من عُمَر است<ref>الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ابناثیر، ج۲، ص۴۲۶.</ref>. اما این [[وصیت]] به چند [[دلیل]] [[مشروعیت]] نداشته است: | ||
#[[مشروعیت]] [[خلافت]] وصیتکننده ([[ابوبکر]]) [[ثابت]] نشده تا او بتواند [[جانشین]] بعد از خویش را نیز [[تعیین]] کند. بر فرض که [[خلافت]] [[ابوبکر]] به نظر [[اهل حل و عقد]] [[ثابت]] شود، او بر اساس چه حقی، [[خلیفه]] پس از خود را [[تعیین]] کرده است، آیا این [[حق]] را از [[ناحیه]] [[خدا]] دارد یا از [[ناحیه]] [[بیعت مردم]]؟ روشن است که از هیچ کدام! | #[[مشروعیت]] [[خلافت]] وصیتکننده ([[ابوبکر]]) [[ثابت]] نشده تا او بتواند [[جانشین]] بعد از خویش را نیز [[تعیین]] کند. بر فرض که [[خلافت]] [[ابوبکر]] به نظر [[اهل حل و عقد]] [[ثابت]] شود، او بر اساس چه حقی، [[خلیفه]] پس از خود را [[تعیین]] کرده است، آیا این [[حق]] را از [[ناحیه]] [[خدا]] دارد یا از [[ناحیه]] [[بیعت مردم]]؟ روشن است که از هیچ کدام! | ||
#همانگونه که بنا به گفته [[عمر]]، [[وصیت پیامبر]]{{صل}} در حال [[بیماری]] اعتبار ندارد [با اینکه [[قرآن]] بر صحت [[گفتار پیامبر]]{{صل}} و دور بودن آن از هرگونه [[لغزش]] [[گواه]] است] پس [[عهد]] و [[وصیّت]] [[ابوبکر]] در حال [[بیماری]] به طریق اولی فاقد هرگونه [[ارزش]] و اعتبار است. | #همانگونه که بنا به گفته [[عمر]]، [[وصیت پیامبر]]{{صل}} در حال [[بیماری]] اعتبار ندارد [با اینکه [[قرآن]] بر صحت [[گفتار پیامبر]]{{صل}} و دور بودن آن از هرگونه [[لغزش]] [[گواه]] است] پس [[عهد]] و [[وصیّت]] [[ابوبکر]] در حال [[بیماری]] به طریق اولی فاقد هرگونه [[ارزش]] و اعتبار است. |
نسخهٔ ۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۸
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمر بن خطاب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عمر بن خطاب وی چهل سال پیش از هجرت در مکه متولّد شد، بیشتر عمر خویش را در جاهلیت گذراند. در مکّه پنج سال پیش از هجرت مسلمان شد و دخترش حفصه همسر پیامبر خدا(ص) بود[۱].
مقدمه
- وی در ماجرای سقیفه بنی ساعده و رویکار آمدن ابوبکر، نقش اساسی داشت و پس از مرگ ابوبکر، خود در سال سیزده هجری با وصیت ابوبکر به خلافت رسید و ده سال حکومت کرد و در سال ۲۳ هجری با خنجر ابو لؤلؤ مجروح شد و درگذشت. وی از نخستین کسانی بود که در روز غدیر خم با علی(ع) بر مسألۀ ولایت، بیعت کرد و به وی تهنیت گفت، امّا پس از پیامبر بیعت شکست و خلافت را از اهل بیت پیامبر دور ساخت. او بود که نگذاشت پیامبر در آخرین روزهای زندگی، سندی مکتوب دربارۀ خلافت علی(ع) برجای بگذارد و شعار حسبنا کتاب الله سرداد. تلاش وی برای بیعت مردم با ابوبکر، زمینهسازی برای خلافت خود بود. وقتی در ماجرای وادارکردن امیر المؤمنین(ع) به بیعت اجباری با خلافت ابوبکر، عمر بن خطاب آن حضرت را تهدید کرد که: تو را رها نمیکنیم تا بیعت کنی، چه بخواهی چه نخواهی، حضرت با اشاره به همین نکته فرمود: "بدوش دوشیدنی که بخشی از آن سهم توست و امروز برای آن به سختی بکوش و آن را محکم کن، تا فردا به خودت بازگردد"[۲] هنگام مرگ نیز شورای شش نفرهای برای انتخاب خلیفۀ بعدی تعیین کرد که نتیجۀ آن قدرت یافتن عثمان و کنار گذاشتن علی بن ابی طالب(ع) بود.[۳][۴].
دلیل اهل سنت بر خلافت عمر و نقد آن
- عمده دلیل آنان در این زمینه این است که ابوبکر در روزهای آخر عمر و در بستر بیماری وصیت کرد که خلیفه بعد از من عُمَر است[۵]. اما این وصیت به چند دلیل مشروعیت نداشته است:
- مشروعیت خلافت وصیتکننده (ابوبکر) ثابت نشده تا او بتواند جانشین بعد از خویش را نیز تعیین کند. بر فرض که خلافت ابوبکر به نظر اهل حل و عقد ثابت شود، او بر اساس چه حقی، خلیفه پس از خود را تعیین کرده است، آیا این حق را از ناحیه خدا دارد یا از ناحیه بیعت مردم؟ روشن است که از هیچ کدام!
- همانگونه که بنا به گفته عمر، وصیت پیامبر(ص) در حال بیماری اعتبار ندارد [با اینکه قرآن بر صحت گفتار پیامبر(ص) و دور بودن آن از هرگونه لغزش گواه است] پس عهد و وصیّت ابوبکر در حال بیماری به طریق اولی فاقد هرگونه ارزش و اعتبار است.
- این وصیت در جمع صحابه و به اختیار و انتخاب اهل حل و عقد نبوده، بلکه تنها عثمان شاهد صحنه بوده است[۶].
- چرا ابوبکر در امر خلافت از سیره پیامبر(ص) تبعیت نکرد؟ که مدعیاند درباره خلافت نصّی صادر نکرده و آن را به تصمیمگیری امت واگذار کرده است[۷] در حالی که سزاوار بود که ابوبکر نیز چنین میکرد[۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۲۴.
- ↑ « احْلِبْ حَلْباً لَكَ شَطْرُهُ اشْدُدْ لَهُ الْيَوْمَ لِيَرِدَ عَلَيْكَ غَدا»؛ بحار الأنوار، ج ۲۸ ص ۱۸۵.
- ↑ برخی از قضایای او را در شرح ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۷۳ و بحار الأنوار، ج ۳۱ مطالعه کنید، نیز کتاب «من حیاة الخلیفه عمر بن خطاب» عبد الرحمان احمد البکری
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۲۴.
- ↑ الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ابناثیر، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ ر.ک: الکامل فی التاریخ، ابناثیر، ج۲، ص۴۲۵ – ۴۲۶.
- ↑ ر.ک: شرح المقاصد، تفتازانی، ج۵، ص۲۶۳.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۱۲۴-۱۲۵.