حدیث سد ابواب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==داستان سد الابواب==
پس از بنای [[مسجد]] [[مدینه]] و انتقال [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} از خانۀ [[ابو ایوب]] به خانۀ خود که در کنار [[مسجد]] ساخته شده بود، کسانی چون [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، [[حمزه]] نیز در خانه‌های خود مستقر شدند و از راه [[مسجد]] رفت‌ و آمد می‌کردند و این برای [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] نیز ایجاد مزاحمت داشت. [[حضرت]] [[دستور]] داد همۀ درهایی که از [[خانه‌ها]] به [[مسجد]] باز شده بود بسته شود، و از راه دیگری رفت‌ و آمد کنند و برای [[نماز]] از در [[مسجد]] وارد شوند، نه از خانه‌های خود و درها بسته شود، مگر در خانۀ [[امام علی|علی]]{{ع}}. این سخن بر عده‌ای گران آمد و حرف‌هایی زدند. [[حضرت]] [[سخنرانی]] کرد و فرمود: بستن و باز گذاشتن به امر [[خدا]] بوده و من امر او را [[اجرا]] کردم.
ساخت [[مسجد]] در [[شهر مدینه]] از نخستین اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[هجرت]] به این [[شهر]] است. هم‌زمان با ساخت مسجدی که بعدها "[[مسجد النبی]]" نامیده شد، حجره‌هایی برای سکونت [[پیامبر]]{{صل}} و برخی از [[همسران]] آن حضرت، متصل به [[مسجد]] ساخته شد. همچنین کسانی چون [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، [[حمزه]] نیز در خانه‌های خود مستقر شدند و از راه [[مسجد]] رفت‌ و آمد می‌کردند و این برای [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] نیز ایجاد مزاحمت داشت. این حجرات افزون بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری به طرف [[مسجد]] نیز داشتند و در وقت [[نماز]]، صاحبان آنها، از این درها وارد [[مسجد]] می‌شدند و دوباره از همان در برمی گشتند. در [[سال سوم هجری]]، [[فرستاده خدا]]{{صل}} به [[امر الهی]] [[مأمور]] شد همه آن درها را، جز در حجره [[علی]]{{ع}} ببندد. عده‌ای از [[صحابه]] ناراحت شدند و به [[پیامبر]] [[اعتراض]] کردند. آن حضرت اعلام کرد که [[خداوند]] او را به این کار [[مأمور]] کرده و این [[اقدام]]، خودسرانه نبوده است<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref>.


این قضیّه، مزیّتی و فضیلتی برای [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} به شمار می‌رود و در [[روایات]] فراوانی با عبارت‌های مختلف نیز مطرح شده است. [[علامه امینی]] ۲۳ صورت برای آن [[نقل]] کرده است<ref>الغدیر، ج ۳ ص ۲۰۲، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹ ص ۳۹۸</ref>. در بحار الأنوار نیز ۱۳ [[حدیث]] در باب امر [[پیامبر]] به بستن درها مگر در [[خانه علی]]{{ع}} [[نقل]] کرده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۳۹ ص ۱۹</ref> متن‌هایی چون: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَمَرَ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ إِلَّا بَابَ عَلِي}} و {{متن حدیث| سُدُّوا الْأَبْوَابَ إِلَى الْمَسْجِدِ إِلَّا بَابَ عَلِي‏}} و {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمَرَنِي بِسَدِّ أَبْوَابِكُمْ وَ تَرْكِ بَابِ عَلِي‏}} از آن جمله است.
==[[احادیث]] سد ابواب==
#از [[زید بن ارقم]] [[روایت]] شده است عده‌ای از [[صحابه]] [[رسول اکرم]]{{صل}} درهایی به سوی [[مسجد]] داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در [[خانه علی]]{{ع}}". [[مردم]] به این امر [[اعتراض]] داشتند. حضرت که متوجه سخنان [[مردم]] شده بود، فرمود: "من به بستن این درها [[مأمور]] شده‌ام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفه‌ای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>
#[[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: "تعداد افراد [[غریب]] [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " [[مسجد]] خود را [[تطهیر]] کن و نگذار کسی [[شب]] در آنجا بخوابد و [[دستور]] بده درهای باز شده به [[مسجد]] بسته شود، مگر در [[خانه علی]] و [[فاطمه]] و جنب از داخل [[مسجد]] عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد که درهای [[خانه‌ها]] را که به [[مسجد]] باز می‌شد را ببندند و در [[خانه]] [[فاطمه]]{{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۷.</ref>
#بنا به [[نقلی]]، [[پیامبر]] در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه [[خداوند]] آنها را بست". سپس [[پیامبر]]{{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>


آنچه در [[دعای ندبه]] آمده {{متن حدیث|وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَابَه‏}} اشاره به این [[احادیث]] است. اشاره به نوعی [[حق]] [[ولایت]] است که [[حق]] او مثل [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} در [[مسجد]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref>.
==منابع [[احادیث]] [[سد ابواب]]==
این [[احادیث]] در بسیاری از کتاب‌ها و با اسناد مختلف مطرح شده‌اند.
#[[ابن شهرآشوب]] این [[روایات]] را با نقل‌های مختلف و از [[راویان]] گوناگون مطرح کرده است<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>. وی می‌نویسد: "[[حدیث سد ابواب]] را حدود سی نفر از [[صحابه]]، از جمله [[زید بن ارقم]]، [[سعد بن ابی‌وقاص]]، [[ابوسعید خدری]]، [[ام‌سلمه]]، [[ابورافع]] و... [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸۹.</ref>.
#[[ابن‌بطریق]] در فصل بیستم کتابش با عنوان {{عربی|"في سد الأبواب من المسجد إلا باب علي"}}، یازده [[حدیث]] را با اسناد مختلف در این باره مطرح کرده است<ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱-۱۷۵.</ref>.
#[[قندوزی]] در ینابیع الموده در باب هفده با عنوان {{عربی|"في سد ابواب المسجد إلا باب علي" [[احادیث]] زیادی با استناد مختلف آورده است<ref>سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰.</ref>.
#[[علامه امینی]] ۲۳ صورت برای این حدیث [[نقل]] کرده<ref>الغدیر، ج ۳ ص ۲۰۲، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹ ص ۳۹۸</ref> و پیش از طرح این [[احادیث]] می‌نویسد: "[[پیشوایان]] [[اهل سنت]]، با سندهای صحیح و فراوان از جمعی از [[صحابه]] که شمار آنها به حدی است که [[تواتر]] این [[حدیث]] را ثابت می‌کند، آن را [[نقل]] کرده‌اند"<ref>علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۳، ص۲۸۵.</ref>.
#[[ابن‌عساکر]] این [[احادیث]] را در جلد اول کتاب ترجمه [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} در حدود سی صحفه مطرح کرده است<ref>ابن عساکر، ترجمه امام علی بن ابی طالب، ج۱، ص۲۷۵-۳۰۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref>


==بستن همه درها جز در [[خانه علی]]{{ع}}==
==[[سد ابواب]] دیگران، فضیلتی مهم برای [[علی]]{{ع}}==
[[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: "تعداد افراد [[غریب]] [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " [[مسجد]] خود را [[تطهیر]] کن و نگذار کسی [[شب]] در آنجا بخوابد و [[دستور]] بده درهای باز شده به [[مسجد]] بسته شود، مگر در [[خانه علی]] و [[فاطمه]] و جنب از داخل [[مسجد]] عبور نکند و غریبی در آن نخوابد. " پس از آن، [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد که درهای [[خانه‌ها]] را که به [[مسجد]] باز می‌شد را ببندند و در [[خانه]] [[فاطمه]]{{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.
[[ابن‌بطریق]] در [[حدیثی]] به [[نقل]] از [[نافع]]، [[غلام]] [[عمر]] می‌نویسد: "به ابن عمر گفتم: چه کسی پس از [[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[برتر]] است؟ گفت: ای بی‌مادر! به تو چه ربطی دارد؟ سپس گفت: {{عربی|"أَسْتَغْفِرُ اللَّه‏"}}! [[بهترین]] آنها پس از [[پیامبر]] کسی است که هر آنچه بر خودش [[حلال]] بود، بر او نیز [[حلال]] بود<ref>در حدیثی از پیامبر خطاب به علی{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|یا علی لا یحل لاحد یجنب فی المسجد غیری و غیرک}} ضرار بن صرد می‌نویسد: منظور حضرت این است که کسی نمی‌تواند مسجد را در حال جنابت طریق عبور قرار دهد، به جز من و تو. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> و هر آنچه بر خودش [[حرام]] بود، بر او نیز [[حرام]] بود. گفتم: او کیست؟ گفت: [[علی]]{{ع}}. سپس گفت: [[پیامبر]] درهای [[مسجد]] را بست؛ مگر باب [[علی]]{{ع}} و به او گفت: هر آنچه در این [[مسجد]] بر من جایز است، بر تو نیز جایز است... تو [[وارث]] و [[وصی]] من هستی و [[دین]] مرا ادا می‌کنی..."<ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>.


زمانی که [[مردم]] از بستن در همه [[خانه‌ها]] و بازگذاشتن در [[خانه علی]]{{ع}} [[آگاه]] شدند ناراحت شده، از [[پیامبر]]{{صل}} گلایه کردند، زمانی که این خبر به [[رسول خدا]]{{صل}} رسید به [[منبر]] رفته و فرمودند: "چرا گلایه می‌کنید؟ من نبودم که در [[خانه]] شما را بستم و در [[خانه علی]]{{ع}} را باز گذاشتم؛ [[خدا]] بود که در [[خانه]] شما را بست و در [[خانه علی]]{{ع}} را بازگذاشت"<ref>مناقب الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۴۶۱.</ref>.<ref>[[ حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۷.</ref>
این [[حدیث]] نیز به نحوی ادعای کسانی را رد می‌کند که می‌گویند [[حدیث سد ابواب]]، درباره [[ابوبکر]] هم نازل شده است. [[ابن‌بطریق]] پس از [[نقل]] این [[حدیث]] به [[نقل]] از [[یحیی بن حسن]] می‌نویسد: "[[خداوند]] در اینجا فرق بین [[علی]] و دیگران را آشکار کرده است و می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱.</ref>.


==سند حدیث سد ابواب==
در [[حدیثی]] دیگر، [[ابن‌عساکر]] به نقل از [[علاء بن عرار]] از پدرش نقل کرده است که به [[عبدالله بن عمر]] گفتم: "درباره [[علی]]{{ع}} و [[عثمان]] چه می‌گویی؟" [[عبدالله]] گفت: "اما [[علی]]، کسی درباره او سؤال نکند. به [[منزلت]] او نزد [[پیامبر]]{{صل}} نگاه کن. پدرم گفت: [[پیامبر]]، ما را از [[مسجد]] بیرون کرد؛ مگر [[علی]]{{ع}} را و ابن‌جعفر گفت: [[پیامبر]]{{صل}} درهای ما را که به سوی [[مسجد]] باز می‌شد، بست و در [[علی]]{{ع}} را باز گذاشت"<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۱۳۹.</ref>.


==دلالت حدیث سد ابواب==
[[حدیث سد ابواب]]، فضیلتی انحصاری برای [[علی]]{{ع}} بود که بسیاری [[حسرت]] آن را به [[دل]] داشتند. [[حاکم نیشابوری]]، پس از نقل [[حدیث سد ابواب]] و بیان این نکته که این [[حدیث]]، صحیح الاسناد است، می‌نویسد: "از [[عمر بن خطاب]] نقل شده که به [[علی]]{{ع}} سه [[خصلت]] عطا شد که [[دوست]] داشتم یکی از این سه [[خصلت]] برای من بود. به او گفتند: این سه [[خصلت]] چیست؟ گفت:
#[[فاطمه]] را به [[ازدواج علی]]{{ع}} در آورد؛
#او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او، آنچه برای خودش [[حلال]] بود؛
#[[پرچم]] را در روز [[خیبر]] به دست [[علی]] داد"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۰

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

داستان سد الابواب

ساخت مسجد در شهر مدینه از نخستین اقدامات رسول خدا(ص) پس از هجرت به این شهر است. هم‌زمان با ساخت مسجدی که بعدها "مسجد النبی" نامیده شد، حجره‌هایی برای سکونت پیامبر(ص) و برخی از همسران آن حضرت، متصل به مسجد ساخته شد. همچنین کسانی چون علی(ع)، عمر، ابوبکر، عباس، حمزه نیز در خانه‌های خود مستقر شدند و از راه مسجد رفت‌ و آمد می‌کردند و این برای پیامبر خدا نیز ایجاد مزاحمت داشت. این حجرات افزون بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری به طرف مسجد نیز داشتند و در وقت نماز، صاحبان آنها، از این درها وارد مسجد می‌شدند و دوباره از همان در برمی گشتند. در سال سوم هجری، فرستاده خدا(ص) به امر الهی مأمور شد همه آن درها را، جز در حجره علی(ع) ببندد. عده‌ای از صحابه ناراحت شدند و به پیامبر اعتراض کردند. آن حضرت اعلام کرد که خداوند او را به این کار مأمور کرده و این اقدام، خودسرانه نبوده است[۱].

احادیث سد ابواب

  1. از زید بن ارقم روایت شده است عده‌ای از صحابه رسول اکرم(ص) درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی(ع)". مردم به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شده‌ام و شما در این باره سخنانی گفتید. به خدا سوگند! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری دستور ندادم؛ مأمور به وظیفه‌ای شدم و تبعیت کردم"[۲].[۳]
  2. ابوحمزه ثمالی از امام باقر(ع) روایت می‌کند که فرمود: "تعداد افراد غریب مسلمان که به مدینه وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که مسجد برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس خداوند به پیامبر(ص) چنین وحی فرمود: " مسجد خود را تطهیر کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در خانه علی و فاطمه و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، رسول خدا(ص) دستور داد که درهای خانه‌ها را که به مسجد باز می‌شد را ببندند و در خانه فاطمه(س) را به حال خود باقی گذارند[۴].[۵]
  3. بنا به نقلی، پیامبر در پاسخ اعتراض معترضان فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر(ص) این آیات را خواند: ﴿وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[۶].[۷].[۸]

منابع احادیث سد ابواب

این احادیث در بسیاری از کتاب‌ها و با اسناد مختلف مطرح شده‌اند.

  1. ابن شهرآشوب این روایات را با نقل‌های مختلف و از راویان گوناگون مطرح کرده است[۹]. وی می‌نویسد: "حدیث سد ابواب را حدود سی نفر از صحابه، از جمله زید بن ارقم، سعد بن ابی‌وقاص، ابوسعید خدری، ام‌سلمه، ابورافع و... روایت کرده‌اند[۱۰].
  2. ابن‌بطریق در فصل بیستم کتابش با عنوان "في سد الأبواب من المسجد إلا باب علي"، یازده حدیث را با اسناد مختلف در این باره مطرح کرده است[۱۱].
  3. قندوزی در ینابیع الموده در باب هفده با عنوان {{عربی|"في سد ابواب المسجد إلا باب علي" احادیث زیادی با استناد مختلف آورده است[۱۲].
  4. علامه امینی ۲۳ صورت برای این حدیث نقل کرده[۱۳] و پیش از طرح این احادیث می‌نویسد: "پیشوایان اهل سنت، با سندهای صحیح و فراوان از جمعی از صحابه که شمار آنها به حدی است که تواتر این حدیث را ثابت می‌کند، آن را نقل کرده‌اند"[۱۴].
  5. ابن‌عساکر این احادیث را در جلد اول کتاب ترجمه امام علی بن ابی طالب(ع) در حدود سی صحفه مطرح کرده است[۱۵].[۱۶]

سد ابواب دیگران، فضیلتی مهم برای علی(ع)

ابن‌بطریق در حدیثی به نقل از نافع، غلام عمر می‌نویسد: "به ابن عمر گفتم: چه کسی پس از رسول خدا(ص) از همه برتر است؟ گفت: ای بی‌مادر! به تو چه ربطی دارد؟ سپس گفت: "أَسْتَغْفِرُ اللَّه‏"! بهترین آنها پس از پیامبر کسی است که هر آنچه بر خودش حلال بود، بر او نیز حلال بود[۱۷] و هر آنچه بر خودش حرام بود، بر او نیز حرام بود. گفتم: او کیست؟ گفت: علی(ع). سپس گفت: پیامبر درهای مسجد را بست؛ مگر باب علی(ع) و به او گفت: هر آنچه در این مسجد بر من جایز است، بر تو نیز جایز است... تو وارث و وصی من هستی و دین مرا ادا می‌کنی..."[۱۸].

این حدیث نیز به نحوی ادعای کسانی را رد می‌کند که می‌گویند حدیث سد ابواب، درباره ابوبکر هم نازل شده است. ابن‌بطریق پس از نقل این حدیث به نقل از یحیی بن حسن می‌نویسد: "خداوند در اینجا فرق بین علی و دیگران را آشکار کرده است و می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ[۱۹][۲۰].

در حدیثی دیگر، ابن‌عساکر به نقل از علاء بن عرار از پدرش نقل کرده است که به عبدالله بن عمر گفتم: "درباره علی(ع) و عثمان چه می‌گویی؟" عبدالله گفت: "اما علی، کسی درباره او سؤال نکند. به منزلت او نزد پیامبر(ص) نگاه کن. پدرم گفت: پیامبر، ما را از مسجد بیرون کرد؛ مگر علی(ع) را و ابن‌جعفر گفت: پیامبر(ص) درهای ما را که به سوی مسجد باز می‌شد، بست و در علی(ع) را باز گذاشت"[۲۱].

حدیث سد ابواب، فضیلتی انحصاری برای علی(ع) بود که بسیاری حسرت آن را به دل داشتند. حاکم نیشابوری، پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این حدیث، صحیح الاسناد است، می‌نویسد: "از عمر بن خطاب نقل شده که به علی(ع) سه خصلت عطا شد که دوست داشتم یکی از این سه خصلت برای من بود. به او گفتند: این سه خصلت چیست؟ گفت:

  1. فاطمه را به ازدواج علی(ع) در آورد؛
  2. او را در مسجد سکونت داد و حلال کرد برای او، آنچه برای خودش حلال بود؛
  3. پرچم را در روز خیبر به دست علی داد"[۲۲].[۲۳]

منابع

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  2. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌

پانویس

  1. حاجی‌زاده، یدالله، سد ابواب، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۲.
  2. نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.
  3. حاجی‌زاده، یدالله، سد ابواب، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.
  4. فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.
  5. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۴۷.
  6. «سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.
  7. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.
  8. حاجی‌زاده، یدالله، سد ابواب، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.
  9. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.
  10. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸۹.
  11. ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱-۱۷۵.
  12. سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰.
  13. الغدیر، ج ۳ ص ۲۰۲، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹ ص ۳۹۸
  14. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۳، ص۲۸۵.
  15. ابن عساکر، ترجمه امام علی بن ابی طالب، ج۱، ص۲۷۵-۳۰۵.
  16. حاجی‌زاده، یدالله، سد ابواب، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۲.
  17. در حدیثی از پیامبر خطاب به علی(ع) آمده است: «یا علی لا یحل لاحد یجنب فی المسجد غیری و غیرک» ضرار بن صرد می‌نویسد: منظور حضرت این است که کسی نمی‌تواند مسجد را در حال جنابت طریق عبور قرار دهد، به جز من و تو. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲-۳۴۳.
  18. ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۰-۱۸۱.
  19. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  20. ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱.
  21. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۱۳۹.
  22. نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.
  23. حاجی‌زاده، یدالله، سد ابواب، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۱.