اکیدر بن عبدالملک بن عبدالحی کندی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:2.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اکیدر بن عبدالملک بن عبدالحی کندی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۳
مقدمه
برخی منابع نام او را «عبدالمغیث» ذکر کردهاند[۱]، اما این نام در منابع قدیمی یافت نشد. اکیدر لقب پادشاه دومة الجندل بود. او از قوم کنده و مسیحی بود[۲]. و در دومة الجندل، دارای دژی استوار بود و به شکار حیوانات علاقه داشت[۳].
تجار عرب، از ظلم و ستم اکیدر بن عبدالملک به رسول خدا(ص) شکایت کردند [۴]. رسول خدا(ص) چون از طائف برگشت از ذی الحجه تا رجب سال نهم هجری را در مدینه ماند، سپس عازم تبوک شد[۵]. وقتی به تبوک رسید، با یُحنّة بن رؤبه، فرمانروای ایله صلح کرد و جزیه گرفت، چنان که اهالی جُربا و أذرُح نیز جزیه دادند و حضرت برای آنان مکتوبی را مبنی بر صلح امضا کردند. پس از آن خالد بن ولید را همراه چهارصد و بیست سوار به سوی اکیدر بن عبدالملک فرستاد[۶]. خالد گفت: یا رسول الله من چگونه میتوانم با این عده کم تا وسط سرزمینهای کلب بروم؟ حضرت فرمود: تو او را در حال شکار گاو خواهی یافت و او را خواهی گرفت[۷]. خالد شبانگاه نزدیک قلعههای اکیدر رسید و اکیدر را همراه برادرش «حسان» در حال شکار یافت که به تعقیب گاوان بودند، اکیدر اسیر و برادرش حسان کشته شد[۸].
خالد بن ولید، اکیدر را امان داد که او را نکشد و نزد رسول خدا(ص) بفرستد، به شرط آنکه دومة الجندل را بر او بگشاید. اکیدر چنان کرد و خالد نیز بر سر دو هزار شتر، هفتصد اسب، چهارصد زره و چهارصد نیزه با او صلح کرد[۹]. در برخی منابع نقل شده است: رسول خدا(ص) لشکری به سوی اکیدر فرستاد. اکیدر لباسی دیبا و زربفت خدمت حضرت فرستاد و حضرت آن را پوشید. مسلمانان با دیدن آن شگفت زده شدند، اما آن حضرت فرمود: دستمالهای سعد بن معاذ در بهشت بهتر از آن چیزی است که میبینید[۱۰].
این گزارش در حالی است که پوشیدن لباس حریر بر مردان حرام است و نیز رسول خدا(ص) هدیه مشرک را قبول نمیکرد. از این رو به نظر میرسد که نقل واقدی درست باشد که در آن از قول انس بن مالک و جابر بن عبدالله انصاری چنین آمده است: قبای حسان برادر اکیدر[۱۱] را نزد رسول خدا(ص) آوردند که مسلمانان با دستهای خود آن را لمس و از آن تعجب میکردند. رسول خدا(ص) فرمود: دستمالهای سعد در بهشت از این بهتر است[۱۲]. چنان که ابن عساکر[۱۳] نیز گزارش مصالحه آن حضرت را چنین آورده است: اکیدر وقتی با رسول خدا(ص) مصالحه کرد، دیبای زربفت حریری را برای رسول خدا(ص) هدیه آورد که حضرت نپذیرفت و فرمود: لباس حریر را برگردان که پوشیدن آن بر مردان حرام است[۱۴].
به هر حال پس از اینکه اکیدر نزد رسول خدا(ص) آمد هدیهای به او داد و با او براساس دادن جزیه، قرارداد صلحی بست و او را به محل حکومت خویش برگرداند[۱۵]، اما در اینکه او مسلمان شد یا نه، اختلاف است. برخی بر این باورند که او مسلمان شد[۱۶]، و نامه رسول خدا(ص)[۱۷] نیز که او را به نماز و دادن زکات سفارش کرده، شاهدی بر این مدعاست [۱۸]. دیگر اینکه گفته شده است او بعد از رحلت رسول خدا(ص)، پیمان شکست و مرتد شد[۱۹]، اما برخی گفتهاند: او بر کیش خود باقی ماند و جزیه را پذیرفت[۲۰]، ابن اثیر[۲۱] کسانی را که وی را مسلمان پنداشتهاند در اشتباه دانسته و گفته است: سیرهنویسان با هم اتفاق نظر دارند که او مسلمان نشد و اگر او مسلمان شده و بعد مرتد گشته نباید در شمار صحابه ذکر شود و گرنه بایست نام تمام کسانی که مسلمان شدند و بعد مرتد گشتند نیز در شمار صحابه یاد شود. در سال دوازدهم هجری وقتی خالد از نبرد عین التمر فراغت یافت، عویم بن کاهل اسلمی را در آنجا گذاشت و به طرف دومة الجندل رفت و اکیدر را دستگیر کرده، به قتل رساند[۲۲].
بنا به قولی جزیهای که رسول خدا(ص) بعد از جنگ تبوک معین کرد، اولین جزیه در اسلام و بعد از نزول آیه ﴿حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ﴾[۲۳]. بوده است[۲۴].[۲۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کحاله، ج۲، ص۵۲۹.
- ↑ ابن سعد، ج۲، ص۱۲۶؛ بیهقی، ج۹، ص۱۸۷؛ ابن حجر، فتح، ج۵، ص۱۶۹.
- ↑ ابن قتیبه، ص۱۶۵.
- ↑ ابن حبیب بغدادی، محبر، ص۱۱۳.
- ↑ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۹۱؛ واقدی، ج۱، ص۷.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۳۳.
- ↑ واقدی، ج۳، ص۱۰۲۵؛ ابن عساکر، ج۹، ص۲۰۲.
- ↑ ابن هشام، ج۴، ص۹۵۲؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۹۶.
- ↑ ابن سعد، ج۲، ص۱۲۶.
- ↑ ابن سعد، ج۲، ص۱۲۶؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۲۱.
- ↑ و به قولی قبای اکیدر، بنگرید: ابن هشام، ج۴، ص۹۵۳.
- ↑ ابن هشام، ج۴، ص۹۵۳؛ واقدی، ج۳، ص۱۰۲۷.
- ↑ ابن عساکر، ج۲، ص۴۲.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۳۷۹.
- ↑ ابن سعد، ج۱، ص۲۱۱ و ج۲، ص۱۲۶؛ طبری، ج۳، ص۱۰۸.
- ↑ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۳؛ صفدی، ج۹، ص۳۵۱؛ ابن عساکر، ج۹، ص۱۹۸.
- ↑ برای متن نامه، پنگرید: حموی، ج۲، ص۴۸۸.
- ↑ احمدی میانجی، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ بلاذری، فتوح، ج۱، ص۷۳.
- ↑ نووی، ج۱۴، ص۵۰.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۴؛ طبری، ج۳، ص۳۸۵ و ۳۸۷.
- ↑ «تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.
- ↑ احمدی میانجی، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «اکیدر بن عبدالملک بن عبدالحی کندی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۲۲-۱۲۳.