حدیث اللهم ارحم خلفائی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[امام خمینی]] میفرماید: "و امّا در [[دلالت حدیث]] [[شریف]] بر [[ولایت فقیه]] نباید جای تردید باشد، زیرا [[خلافت]]، همان [[جانشینی]] در تمام [[شئون نبوت]] است ... و جمله {{متن حدیث|الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي}} معرّفی خلفاست نه معنی [[خلافت]]، زیرا معنی [[خلافت]] در [[صدر اسلام]] امر مجهولی نبوده است که محتاج بیان باشد و "[[سائل]]" نیز معنی [[خلافت]] را نپرسید بلکه اشخاص را خواست معرفی فرماید و [آن [[حضرت]]] ایشان را با این [[وصف]] معرفی فرمودند"<ref>ولایت فقیه، ص۶۹ ـ ۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> | [[امام خمینی]] میفرماید: "و امّا در [[دلالت حدیث]] [[شریف]] بر [[ولایت فقیه]] نباید جای تردید باشد، زیرا [[خلافت]]، همان [[جانشینی]] در تمام [[شئون نبوت]] است ... و جمله {{متن حدیث|الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي}} معرّفی خلفاست نه معنی [[خلافت]]، زیرا معنی [[خلافت]] در [[صدر اسلام]] امر مجهولی نبوده است که محتاج بیان باشد و "[[سائل]]" نیز معنی [[خلافت]] را نپرسید بلکه اشخاص را خواست معرفی فرماید و [آن [[حضرت]]] ایشان را با این [[وصف]] معرفی فرمودند"<ref>ولایت فقیه، ص۶۹ ـ ۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> | ||
== نکات روایت == | |||
از این روایت نکات زیر استفاده میشود: | از این روایت نکات زیر استفاده میشود: | ||
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۷
مقدمه
حضرت علی(ع) میفرماید: پیامبر(ص) فرمود: "خدایا جانشینان مرا رحمت کن ـ و این سخن را سه مرتبه تکرار فرمود ـ از ایشان سؤال شد: ای پیامبر جانشینان شما چه کسانیاند؟ فرمود: کسانی که بعد از من میآیند، حدیث و سنّت مرا نقل میکنند و آن را پس از من به مردم میآموزند[۱].
این حدیث شامل افرادی میشود که احکام اسلام را بیان کرده و علوم اسلامی را گسترش میدهند و سنّت رسول اکرم(ص) را به مردم آموزش داده و بهطور کلّی اسلام را در میان مردم بسط و نشر میدهند. منظور پیامبر(ص) از بیان لفظ "خلیفه" و خصوصیاتی که برای خلیفه خویش طرح کردهاند، کسانی نیستند که شغل آنها تنها نقل حدیث و تاریخ اسلام باشد، ولی مجتهد نباشند و قدرت استنباط و استخراج احکام الهی را از قرآن و روایات نداشته باشند.
منظور از خلفا در این روایت، فقهای عادلاند که میتوانند احکام و قوانین الهی را از قرآن و روایات رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) استنباط نموده و برای دیگران بیان کنند. آنها هستند که احکام واقعی را از غیر واقعی و روایاتی را که از روی تقیه صادر شده، از روایات دیگر تمیز میدهند و همانا قادرند در مواقع تعارضِ روایات و ادله، حکم اسلامی را استنباط نموده و آنها را به مردم تعلیم دهند و از آنجا که پیامبر(ص) کلمه "خلیفه" را بهکار برده و یکی از شئون پیامبر(ص) زعامت و حکومت است، بنابراین خلیفه پیامبر(ص) هم در این شأن (زعامت و رهبری) جانشین ایشان بوده و از این ولایت برخوردار است.
امام خمینی میفرماید: "و امّا در دلالت حدیث شریف بر ولایت فقیه نباید جای تردید باشد، زیرا خلافت، همان جانشینی در تمام شئون نبوت است ... و جمله «الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي» معرّفی خلفاست نه معنی خلافت، زیرا معنی خلافت در صدر اسلام امر مجهولی نبوده است که محتاج بیان باشد و "سائل" نیز معنی خلافت را نپرسید بلکه اشخاص را خواست معرفی فرماید و [آن حضرت] ایشان را با این وصف معرفی فرمودند"[۲].[۳]
نکات روایت
از این روایت نکات زیر استفاده میشود:
- خلافت و جانشینی رسول خدا(ص)، دارای مفهوم روشن و غیرمبهمی بوده و مناصب پیامبر؛ از قبیل: فتوا، قضا، ولایت و حکومت را شامل میشود و حداقل در قدر متقن؛ یعنی ولایت و تصدی مقام حکومت، ظهور دارد.
- جانشینی به هیچ وجه ناظر به نقل روایت و حدیث نیست؛ چون منصب پیامبر نقل حدیث و روایات خود نیست تا خلیفه او جانشین و قائم مقام ایشان باشد.
- مراد از خلفا، فقط ائمه معصوم(ع) نیست؛ زیرا در لسان روایات از ائمه به راوی حدیث تعبیر نمیشود؛ چون آنان خزانهداران علم الهی بوده و اگر مراد، آنها بودند از صفت اختصاصی آنها استفاده میشد؛ به عبارت مشترکی که شامل تمامی علما باشد.
- از سوی دیگر، منظور کسی نیست که فقط نقل روایت میکند؛ چون با موازین عقلی هم سازگاری ندارد که زمامداری امت به عنوان خلافت و جانشینی پیامبر به شخصی واگذار شود که قادر به تشخیص احکام خداوند نیست و تنها چند حدیث از پیامبر نقل کرده است.
- بنابراین منصب جانشینی پیامبر، پس از ائمه(ع) برای فقها که قادر به استنباط و استخراج احکام الهی از متون دینی و روایات هستند، اثبات میشود[۴].
منابع
پانویس
- ↑ «اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي -ثَلَاثَ مَرَّاتٍ- فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ؟ قَالَ: الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي وَ سُنَّتِي فَيُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِي»؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۶۵ و ۱۰۵.
- ↑ ولایت فقیه، ص۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۲۳۵-۲۴۲.