اصول نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۱: خط ۱۱:


==نخست: [[کرامت انسانی]]==
==نخست: [[کرامت انسانی]]==
[[اسلام]]، [[انسان]] را [[برترین]] [[آفریده]] و اشرف مخلوقات می‌داند<ref>چنانچه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}، «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>. وقتی [[انسان]] صاحب [[کرامت]] است، شایستگی پیوند با خدا و افتخار [[بندگی]] او را دارد. [[کرامت]] و [[عزت]] [[انسانی]] مبنای [[اخلاق اسلامی]] را شکل می‌دهد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} تلاش نمود تا [[جامعه اسلامی]] را از [[ذلت]] رهانیده و آنها را به عزت برساند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۶۷؛ [[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۶۹.</ref>
[[اسلام]]، [[انسان]] را [[برترین]] [[آفریده]] و اشرف مخلوقات می‌داند<ref>چنانچه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}، «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>. وقتی [[انسان]] صاحب [[کرامت]] است، شایستگی پیوند با خدا و افتخار [[بندگی]] او را دارد. [[کرامت]] و [[عزت]] [[انسانی]] مبنای [[اخلاق اسلامی]] را شکل می‌دهد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} تلاش نمود تا [[جامعه اسلامی]] را از [[ذلت]] رهانیده و آنها را به عزت برساند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۶۷؛ [[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۶۹.</ref>.


==دوم: [[قانون‌مداری]]==
==دوم: [[قانون‌مداری]]==

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۹

مقدمه

نظام سیاسی اسلام، برای دستیابی به اهداف و آرمان‌های متعالی، انسانی و الهی خود، سیر خاصی را دنبال می‌کند و حرکت خویش را بر پایه‌ها و اصولی بنیاد می‌نهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهم‌سازی بستری است که به تحقق هدف‌های موردنظر می‌انجامد. اصول نظام سیاسی اسلام، هر چند در متنی رسمی و به صورت مدون نیامده است؛ اما با تعمق و دقت در منابع اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی، می‌توان مواردی را به عنوان اصول نظام سیاسی اسلام برشمرد؛ از جمله: امامت و رهبری مستمر، اجتهاد مستمر فقها، بهره‌مندی از علوم و تجارب پیشرفته بشری و توسعه آنها، نفی ستم‌گری و ستم‌پذیری و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری، محو استبداد و خودکامگی، تأمین آزادی‌های فردی و اجتماعی، تحکیم بنیاد خانواده، افزایش مشارکت اجتماعی در اداره امور، عمومی کردن امر به معروف و نهی از منکر، تحکیم برادری، وحدت و تعاون عمومی بین همه مردم، اسلامی بودن قوانین، برنامه‌ریزی حمایتی در جهت زدودن فقر اجتماعی، و همچنین کرامت انسانی، قانون‌مداری، شایسته‌سالاری، اصالت خدمت و فراگیری. برخی از مهمترین اصول مذکور، در پنج محور زیر تبیین می‌شود:

نخست: کرامت انسانی

اسلام، انسان را برترین آفریده و اشرف مخلوقات می‌داند[۱]. وقتی انسان صاحب کرامت است، شایستگی پیوند با خدا و افتخار بندگی او را دارد. کرامت و عزت انسانی مبنای اخلاق اسلامی را شکل می‌دهد. پیامبر گرامی اسلام (ص) تلاش نمود تا جامعه اسلامی را از ذلت رهانیده و آنها را به عزت برساند[۲].

دوم: قانون‌مداری

سوم: شایسته‌سالاری

چهارم: اصالت خدمت

در اسلام، قدرت و حکومت مقصد نهایی نیست، بلکه ابزاری است؛ جهت تحقق هدف‌های والا و اصیل. حکومت و قدرت با جهت‌گیری اصلاح و خدمت‌رسانی به بشریت مدّ نظر انبیا و اولیای الهی است[۳].

پنجم: جاودانگی و جهان‌شمولی

ابعاد فراگیر زمانی، مکانی و انسانی نظام سیاسی اسلام، آن را از اختصاص به عصر و زمان و مکان خاص خارج نموده و آن را مکتبی حیات‌بخش برای همه بشریت، با هر رنگ و نژاد و زبان، قرار داده است. وقتی که اصل دعوت مطرح است، خطاب‌های قرآنی روی سخن خود را همه مردم (ناس) قرار می‌دهد: قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ[۴]. فراگیری به عنوان یک اصل، نظام سیاسی اسلام را از چارچوبه مرز جغرافیایی، نژادی، زبانی و حتی اعتقادی خاص فراتر برده، آن را آئینی تعریف می‌کند که قدرت ساماندهی بشریت را با تحمل تفاوت‌ها و اختلافات در سنت‌ها و آئین‌ها، دارد[۵].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. چنانچه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا، «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  2. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۶۷؛ بهروز لک، غلام رضا، مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص ۶۹.
  3. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۳.
  4. «بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیم‌دهنده‌ای آشکارم» سوره حج، آیه ۴۹.
  5. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۴.