نظام سیاسی دینی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==[[نظامهای سیاسی دینی با رهبری منصوب]]== | ==[[نظامهای سیاسی دینی با رهبری منصوب]]== | ||
{{همچنین|نظام سیاسی اسلام}} | |||
رهبرانی که [[تصدی]] نظام دینی را برعهده دارند، یا بهطور مستقیم از طرف [[خداوند]] عهدهدار این [[مسؤولیت]] گردیدهاند؛ همچون: [[پیامبران الهی]] و [[ائمه معصومین]]{{عم}} و یا به دلیل برخورداری از شرایط و ویژگیهای [[تعیین]] شده از طرف [[پیامبر]] و [[امام]] [[معصوم]]، [[حق]] [[تصرف در امور]] و [[شایستگی]] [[رهبری جامعه]] را پیدا میکنند که در این صورت به شکل غیرمستقیم، منصوب خداوند هستند؛ زیرا خداوند بر [[انتصاب]] آنان از سوی پیامبر و امام [[راضی]] است. | رهبرانی که [[تصدی]] نظام دینی را برعهده دارند، یا بهطور مستقیم از طرف [[خداوند]] عهدهدار این [[مسؤولیت]] گردیدهاند؛ همچون: [[پیامبران الهی]] و [[ائمه معصومین]]{{عم}} و یا به دلیل برخورداری از شرایط و ویژگیهای [[تعیین]] شده از طرف [[پیامبر]] و [[امام]] [[معصوم]]، [[حق]] [[تصرف در امور]] و [[شایستگی]] [[رهبری جامعه]] را پیدا میکنند که در این صورت به شکل غیرمستقیم، منصوب خداوند هستند؛ زیرا خداوند بر [[انتصاب]] آنان از سوی پیامبر و امام [[راضی]] است. | ||
این دسته از نظامها، تحت سه مقوله ذیل مورد بررسی قرار میگیرند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>: | این دسته از نظامها، تحت سه مقوله ذیل مورد بررسی قرار میگیرند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>: |
نسخهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۹
مقدمه
ملاک و معیار تشخیص دینی بودن یک نظام سیاسی، دینمداری دستگاه حکومتی آن است؛ یعنی باید شاکله و اجزاء حکومت، خود را مبعوث دین مروج و عامل به احکام و قوانین آن بدانند و نیز زمامداری را نوعی مأموریت الهی در حفظ و گسترش دین به شمار آورند. روشن است که در این بیان، برقراری نوعی انتساب به دین، موردنظر است و هرگز سخن از حقانیت یا عدم آن و نیز تطابق یا عدم تطابق ادعا با واقعیت، نیست. همین که حکومت، مدعی نمایندگی، اجرا یا حمایت از دین است و به دلیل همین ادعا، مردم به حاکمیت آن تن میدهند، عموم مردم، این نظام را دینی و نماینده حاکمیت دینی قلمداد میکنند. بر این اساس و باتوجه به اینکه رهبری و زمامداری، مهمترین عنصر حکومت در نظامهای دینی است، اقسام و اشکال کلی نظامهای دینی با توجه به تفاوت ملاکهای رهبری معین میشود؛ از این رو در اولین قدم، نظامهایی که رهبران آن حقیقتاً با مأموریت الهی اقدام به تأسیس و اداره نظام سیاسی کردند، “نظامهای منصوب” و آن دسته از نظامها که رهبران آنها، به طریقی غیر از نصب، این مقام را اشغال نمودهاند، “نظامهای غیر منصوب” نامگذاری شدهاند. تقسیمات جزیی و توضیحات بیشتر در پی خواهد آمد.[۱]
نظامهای سیاسی دینی با رهبری منصوب
رهبرانی که تصدی نظام دینی را برعهده دارند، یا بهطور مستقیم از طرف خداوند عهدهدار این مسؤولیت گردیدهاند؛ همچون: پیامبران الهی و ائمه معصومین(ع) و یا به دلیل برخورداری از شرایط و ویژگیهای تعیین شده از طرف پیامبر و امام معصوم، حق تصرف در امور و شایستگی رهبری جامعه را پیدا میکنند که در این صورت به شکل غیرمستقیم، منصوب خداوند هستند؛ زیرا خداوند بر انتصاب آنان از سوی پیامبر و امام راضی است. این دسته از نظامها، تحت سه مقوله ذیل مورد بررسی قرار میگیرند[۲]:
نخست: نظام سیاسی با رهبری پیامبر
دوم: نظام سیاسی با رهبری امام معصوم
سوم: نظام سیاسی با رهبری فقیه
نظامهای سیاسی دینی با رهبری غیرمنصوب
دستهای دیگر از نظامهای سیاسی وجود دارد که فاقد ریشه دینی است و فقط مدعی انتساب به دین هستند در این نظامها، رهبرانی که خود و قدرت حکومت را منتسب به دین میکنند نیز دو دستهاند: یا خود را جانشین و خلیفه رسول خدا(ص) میدانند و علاوه بر منصب حکومتی، نوعی منصب دینی نیز برای خود قائلند، این گروه تحت عنوان نظام خلافت در تاریخ اسلام، حضور سیاسی دارند. دستهای دیگر که با نام سلطان، حکومت کردهاند، علاوه بر اینکه غالباً خود را متدین، مروج و حافظ دین معرفی نمودهاند، منشأ قدرت و حکومت خود را افاضه و عطیه الهی دانستهاند و اگر چه منصب دینی برای خود قائل نبودند. ولی گاه خود را ظل الله معرفی کرده، حاکمیت و اقتدار حکومت خود را پرتوی از قدرت و سلطنت خدا میدانستند. شایسته است، این دو دسته نظام سیاسی با توضیح بیشتری بیان شود.[۳]
نخست: نظام سیاسی با رهبری خلیفه
دوم: نظام سیاسی با رهبری پادشاه
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۷۰.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۷۲.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۸۴.