پیامبر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی پیامبر

مقتضای حکمت الهی این است که انسان از گذر عقل و وحی، جهت خویش را به سوی کمال راستین و خوشبختی ابدی باز‎شناسد و به سوی آن حرکت کند و این جز به واسطۀ پیامبران حاصل نمی‌‌آید[۱].[۲]

پیامبر به کسی می‌‌گویند که خداوند او را برگزیده است تا پیام الهی را به مردم برساند و هدایت آنان را بر عهده بگیرد به چنین کسی "نبی"، "رسول" و "مُرسَل" نیز گفته می‌‌شود[۳].

واژۀ "رسول" به معنای پیام‌‌آور است و "نبی" به معنای کسی است که حامل خبری مهم باشد و یا به معنای کسی است که دارای مقامی والاست[۴].

براساس روایات، نبی، فرشتۀ وحی را در خواب می‌‌بیند و در حال بیداری تنها صدای او را می‌‌شنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند[۵].

همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد و این تفاوت از ظاهر برخی آیات قرآن همچون آیۀ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ[۶] بر‌می‌‌آید که اگر رسول و نبی بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود و در روایت معصومین نیز به این تفاوت اشاره شده است: جناب ابوذر نقل می‌کند نزد رسول خدا (ص) رفته و پرسیدم: ای رسول خدا، انبیا چند نفرند؟ فرمودند: «صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل می‌‌باشند؟ فرمودند: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد»[۷].[۸]

پیامبران در قرآن

قرآن کریم از میان ۱۲۴ هزار پیامبر تنها از شمار اندکی یاد کرده است: آدم، ابراهیم، ادریس، اسحاق، اسماعیل، الیاس، ایوب، داوود، ذوالکفل، زکریا، سلیمان، شعیب، صالح، عزیر، عیسی، لوط، محمد، موسی، نوح، یحیی، الیسَع، یعقوب، یوسف، یونس، هارون و هود (ع)[۹].

همچنین به پیامبرانی اشاره می‌‌کند که از آنها نامی نبرده و داستان زندگی ایشان را بیان نکرده است: ﴿وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا[۱۰]؛ البته داستان‌‌هایی نیز از برخی انبیا روایت کرده که نام ایشان را ذکر نکرده است.

خداوند متعال بعد از نام بردن از تعدادی از انبیا و رسولان الهی، می‌‌فرماید: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ[۱۱]؛ این آیه و بسیاری دیگر از آیات قرآن بر اعطای کتاب به بعضی از انبیای الهی دلالت می‌‌کنند مانند: ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۱۲].

در گفتگوی ابوذر با رسول خدا (ص) پیرامون پیامبران، وقتی وی از تعداد کتاب‌‌های نازل شده بر ایشان سؤال می‌‌کند آن حضرت فرمودند: «خداوند، صد و چهار کتاب نازل فرموده است: پنجاه صحیفه بر حضرت شیث (ع)، سی صحیفه بر حضرت ادریس (ع)، بیست صحیفه بر حضرت ابراهیم (ع) و تورات و انجیل و زبور و قرآن[۱۳].[۱۴]

قرآن کریم از پیامبران اولوالعزم به بزرگی یاد می‌‌کند و آنان پنج نفرند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی (ع) و حضرت محمد (ص)؛ اینان دارای کتاب و شریعتی مستقل‌‌اند و دیگر پیامبران از آنان پیروی می‌‌کنند قرآن کریم شریعت اسلام را کامل و اتمام نعمت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «امروز، اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم»[۱۵]. و همچنین پیامبر اسلام (ص) را آخرین پیامبر الهی می‌‌خواند ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۱۶] و خود پیامبرهم نیز بارها به این حقیقت تصریح کرده است[۱۷].

در آیات قرآن به برخی از موضوعات دربارۀ پیامبران تأکید شده است که عبارت‌اند از:

  1. خداوند از پیامبران پیش از محمد (ص) پیمان گرفته بر تصدیق نبوت او و پیامبران هم اقرار نموده‌‌اند و خداوند هم گواه این پیمان است: ﴿قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ[۱۸].
  2. وجود فاصلۀ طولانی میان بعثت پیامبر و پیامبران گذشته تأکید شده: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ[۱۹].
  3. هیچ پیامبری برای مردم مکه پیش از پیامبر اسلام مبعوث نشده است: ﴿لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ[۲۰].
  4. دشمنی‌‌ها و تکذیب پیامبران، جریان تاریخی بوده است: ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ[۲۱].
  5. بیان سرگذشت پیامبران و تاریخ آنان برای پیامبرمایۀ دلگرمی و آرامش قلب است: ﴿وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ[۲۲].
  6. حضرت محمد (ص) به همۀ پیامبران پیشین ایمان دارد و پیروان او هم به خدا و ملائکه و کتاب‌‌های آسمانی و پیامبران گذشته ایمان دارد و تفاوتی میان سلسلۀ انبیاء نیست: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ[۲۳].[۲۴]

فلسفۀ ارسال پیامبران

بنابر آیات قرآن کریم فلسفۀ ارسال پیامبران عبارت است از: تلاوت آیات الهی؛ تزکیۀ انسان؛ تعلیم کتاب و حکمت؛ باز گرداندن مردم به فطرت توحیدی؛ اتمام حجت با تبلیغ و تبیین حقایق و رهبری سیاسی، اجتماعی و قضایی جامعه تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش ‌‌رود و از ناهنجاری‌‌ها و کژ‌‌روی‌‌‌‌ها دور‌‌ ماند. بدین جهت پیامبران از میان بندگان صالح و اولیای کامل برگزیده می‌‌شدند و به زبان مردم خویش سخن می‌‌گفتند و میان آنان زندگی می‌کردند ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۲۵].

ویژگی‌های پیامبران

دریافت وحی، علم غیب ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۲۶] و عصمت[۲۷] از مهم ترین ویژگی‌‌های آنهاست و همچنین به والاترین صفات‌ انسانی و اخلاقی همانند: شجاعت، سیاست، ذکاوت، حکمت، شکیبایی و زیرکی متصف‌‌اند، صفاتی که لازمۀ رهبری انسان‌‌‌ها‌‌ست و هیچ انسانی در این عرصه به پای پیامبران نمی‌‌‌رسد[۲۸] و رهبری چنین شخصی که به خزانۀ علم غیب الهی متصل‌ و از گناه و خطا و سهو و نسیان در امان است از بزرگ‌‌ترین نعمت‌‌های الهی برای جامعۀ انسانی است[۲۹].

راه اثبات پیامبران

پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره می‌‌بردند از جمله: معجزه، بشارت پیامبران پیشین و خُلق و خوی و شخصیت والای آنان و پیامبر اسلام (ص) از هر سه وسیله برخوردار بوده است[۳۰].

قرآن کریم از پاره‌‌ای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند:

  1. عصایی که تبدیل به اژدها می‌‌شود ﴿قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ[۳۱]؛
  2. پیشگویی؛ زنده کردن مردگان؛ شفای بیماران ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [۳۲].[۳۳]

پیامبر اسلام (ص) حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر مسلمانان نیز واجب است آنان را تصدیق کنند بنابراین انکار پیامبران، کفر و فسق و زندقه محسوب می‌‌شود[۳۴] و ایمان به کتاب‌‌های آنان نیز واجب است؛ اما نه کتاب‌‌هایی که تحریف شده و هم اکنون در دست مسیحیان و یهودیان است[۳۵].[۳۶]

اقسام پیامبران

در برخی روایات پیامبران بر چهار دسته تقسیم شده‌اند:

  1. کسانی که احکام الهی بر آنان فرود می‌‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ ابلاغ ندارند.
  2. کسانی که در خواب فرشته وحی را می‌‌بینند و صدایش را می‌‌شنوند، اما در بیداری تنها صدای او را می‌‌شنوند.
  3. پیامبرانی که هم فرشته را در خواب می‌‌بینند و هم در بیداری و مأمورند وحی الهی را بر گروهی از مردم ابلاغ کنند.
  4. پیامبران اولوالعزم که در خواب و بیداری فرشتۀ وحی را می‌‌بینند و پیشوای مردم و صاحب شریعت‌‌اند این پیامبران را "پیامبران تشریعی" نیز می‌‌گویند و دیگر پیامبران در حقیقت پیامبران تبلیغی‌‌اند و مروج شریعت آن پیامبران‌ اند[۳۷].

پیامبران تشریعی و تبلیغی

پیامبران اولوالعزم و غیر اولوالعزم

پیامبران رسول و غیر رسول

پیامبران امام و غیر امام

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.
  2. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۳.
  3. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۰.
  4. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۴.
  5. «اَلنَّبِيُّ اَلَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ، وَ اَلرَّسُولُ اَلَّذِي يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يَرَى فِي اَلْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۲.
  6. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.
  7. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏(ص) وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص ۳۳۳.
  8. اصغری، محمد جواد، مقاله «انبیا»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص ۴۸۷-۴۹۳.
  9. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۴.
  10. «و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.
  11. «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.
  12. «این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است صحیفه‌های ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۸ ـ ۱۹
  13. «مِائَةَ کِتَابٍ‏ وَ أَرْبَعَةَ کُتُبٍ‏ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی شَیْثٍ خَمْسِینَ صَحِیفَةً وَ عَلَی إِدْرِیسَ ثَلَاثِینَ صَحِیفَةً وَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ عِشْرِینَ صَحِیفَةً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَان»؛ کلیات حدیث قدسی , ج۱ , ص ۴۸.
  14. ر. ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۰۵ ـ ۲۰۹.
  15. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  16. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  17. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۵.
  18. «و خدا از پيامبران پيمان گرفت كه شما را كتاب و حكمت داده‏ ام به پيامبرى كه آيين شما را تصديق مى ‏كند و به رسالت نزد شما مى ‏آيد بگرويد و يارى‏اش كنيد. گفت: آيا اقرار كرديد و عهد مرا پذيرفتيد؟ گفتند: اقرار كرديم. گفت: پس شهادت دهيد و من نيز با شما از شاهدانم» سوره آل عمران، آیه ۸۱.
  19. «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۹.
  20. «تا به گروهی که پیش از تو بیم‌دهنده‌ای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد» سوره قصص، آیه ۴۶.
  21. «پس اگر تو را دروغگو شمرده‌اند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهان‌ها و نوشته‌ها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شده‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
  22. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم» سوره هود، آیه ۱۲۰.
  23. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  24. ر. ک: سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۸۲.
  25. «و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و هر که را بخواهد به راه می‌آورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.
  26. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
  27. مفید، عدم سهو النبی، ص ۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.
  28. مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه‌، ص۳۴.
  29. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۳.
  30. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۵.
  31. «(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست می‌گویی آن را بیاور. آنگاه او چوبه‌دستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳
  32. «و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى‏ فرستد كه: من با معجزه ‏اى از پروردگارتان نزد شما آمده ‏ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى‏ دمم، به اذن خدا پرنده ‏اى شود، و كور مادرزاد را و برص ‏گرفته را شفا مى ‏دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى‏ كنم و به شما مى‏ گويم كه چه خورده ‏ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ‏ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه‏ هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  33. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص ۳۲.
  34. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۳ـ۱۷۴.
  35. عقائد الامامیه‌، مظفر، محمد رضا، ص ۳۷.
  36. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۴.
  37. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۴.