احمد بن محمد سیاری
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
راوی امام رضا (ع). برخی ابو عبدالله احمد بن محمد بن سیار، معروف به سیاری، بصری[۱]، اصفهانی[۲]، قمی[۳] و به اشتباه مصری[۴] را از راویان امام رضا (ع) دانستهاند[۵]. متون رجالی وی را از اصحاب امام هادی (ع)[۶] و امام حسن عسکری (ع)[۷] به شمار آوردهاند، ضمن آنکه گفتهاند امام جواد (ع) در نامهای درباره او اظهار نظر کرده است[۸]. بر اساس اطلاعات موجود، وی در دوران امام حسن عسکری (ع) به عنوان کاتب در دستگاه حکومت طاهریان فعالیت داشت[۹] و به گفته کشی از بزرگان طاهری بود[۱۰]. گویا به همین سبب گشت و گذاری در قلمرو آنان داشته و به شهرهای ایران آماده است، زیرا که نمیتوان به کار کتابت حکومت پرداخت و از پهنه سرزمین تحت حاکمیت دور بود.
درباره سیاری سه موضوع قابل گفتوگو وجود دارد: یکی زمان زیست وی؛ دوم مصاحبتش با ائمه (ع) و سوم شخصیت رجالی او. گرچه از زیستنامه وی اخبار چندانی در دست نیست، همه رجالیون بر مصاحبتش با ابومحمد امام حسن عسکری (ع) اتفاقنظر دارند، همچنانکه شیخ طوسی وی را از یاران امام ابو الحسن سوم علی النقی (ع) نیز به شمار آورده است[۱۱]. زمان درگذشت احمد در منابع کهن نیامده است[۱۲] و ابنحجر عسقلانی زیست وی را در اواخر سده سوم میداند[۱۳]، همانطور که دیگر دادههای رجالی مؤید آن است. اما در این میان، سید محسن امین تاریخی را برای سال مرگ او ذکر میکند که عالمان پس از او تکرار میکنند، بیآنکه سندی برای آن به دست دهند. امین پس از پرداختن تفصیلی به شخصیت سیاری مینویسد: او در سال ۳۶۸ق در گذشته است[۱۴]. این قول سپس در الذریعة و برخی دیگر از نوشتهها نیز آمده است[۱۵]. به نظر میرسد این امر ناشی از دو اشتباه خوانشی و استنساخی از داده قمی باشد، چون او ذیل عنوان السیاری، پس از توضیحی مینویسد: این احمد بن محمد سیاری، غیر از احمد بن سیار بن ایوب، در گذشته به سال ۲۶۸ق است که فردی ثقه بود[۱۶]. احتمالاً بعدیها در برداشت از سخن ایشان دچار خطا شده و سال مرگی برای او ذکر کردهاند که با دیگر اطلاعات خودشان، مثل اینکه وی صحابی امام عسکری (ع) بوده سازگاری ندارد، زیرا آن امام در سال ۲۵۴ق به امامت رسید و به طور طبیعی، صحابی آن حضرت نمیتواند تا سال ۳۶۸ق زنده باشد. دیگر ادله نیز نافی این دیدگاه است که در ادامه خواهد آمد.
مطلب دیگری که درباره سیاری وجود دارد، پیوندش با امامان است. چنان که گذشت، در مصاحبتش با دو امام هادی و عسکری (ع) تردیدی میان عالمان نیست، اما در ارتباطش با امام رضا (ع) و پیشتر از ایشان، با امام کاظم (ع) سخنانی وجود دارد. نخستینبار ابنادریس حلّی در مستطرفاتالسرائر به سبب نقلی از کتاب او، وی را از اصحاب کاظم و رضا (ع) معرفی و روایاتی را از طریق او از امامان مذکور ذکر میکند[۱۷]؛ ادعایی که در ادوار بعدی به چالش کشیده میشود، چنانکه گروه تحقیق کتابالسرائر، در مقدمه کتاب، در پاسخ برخی از اتهامات معطوف به حلّی، مخلط بودن وی را پذیرفته و این دیدگاه را به عنوان یکی از موارد تخلیط او ذکر کردهاند[۱۸]. ولی نوری البته اندکی معتدلتر، صحابی امام کاظم (ع) بودن را با توجه به طبقه سیاری محل نظر دانسته[۱۹]، و بدین دلیل این نکته را که وی از اصحاب امام رضا (ع) باشد، عجیب نشمرده است. نمازی پا از این پیشتر نهاده و اساساً سخن حلّی را معقول میشمارد و مینویسد: ایرادی ندارد که میان صحابی امام عسکری (ع) و نیز صحابی امام کاظم (ع) باشد، چون بین وفات امام کاظم (ع) (۱۸۳ق) و ولادت امام حسن عسکری (ع) (۲۳۲ق) کمتر از پنجاه سال فاصله است که با توجه به حداقل سن به عنوان راوی، سن احمد کمتر از ۷۵ سال میشود که عمر زیادی نیست[۲۰].
البته روشن است که در اینجا دو نکته مهم نباید فراموش شود. یکی آنکه زمانی فردی عنوان صحابی مییابد که امامت امام تحقق یافته باشد و چنانکه میدانیم امام عسکری (ع) در سال ۲۵۴ق و پس از رحلت پدر بزرگوارش به عنوان امام شناخته میشود. با در نظر گرفتن حداقل سن روایتگری، به گونهای که بتوان سیاری را از راویان امام کاظم (ع) برشمرد، عمری نزدیک به نود سال را باید برای او محاسبه کرد که در اینصورت با کاتببودن او در عهد امام عسکری (ع) چندان سازگار نیست. دیگر آنکه هیچ یک از متون روایی موجود، روایتی از طریق او از امام کاظم (ع) نقل نکردهاند و به همین سبب علمای رجال وی را از در زمره راویان و مصاحبان آن حضرت نیاوردهاند. بنابراین، پذیرش این ادعا اندکی دشوار مینماید، هر چند با فرض وجود روایت، میتواند از اصحاب امام رضا باشد، گرچه بیشتر روایات وی از طریق افرادی چون علی بن أسباط[۲۱]، ابویزید قسمی[۲۲]، علی بن نعمان[۲۳] از امام رضا (ع) نقل شده، اما روایت ذکر شده در کتاب السرائر حلّی که بیواسطه از آن حضرت است، در متون بعدی راهیافته[۲۴]، هر چند این حادیث در متون کهن روایی و جز از طریق حلّی، جایی ذکر نشده است. شاید همین مقدار برای یادکرد وی به عنوان راوی و صحابی آن امام کافی باشد.
سومین مطلب به شخصیت رجالی سیاری برمیگردد. برابر نقلی، ابراهیم بن محمد بن حاجب در رقعهای از امام جواد (ع) دیده است که آن حضرت در پاسخ فردی که از ایشان درباره سیاری پرسیده بود، فرمود: او در جایگاهی که برای خویش ادعا میکند، قرار ندارد. چیزی به او ندهید[۲۵]. این نظر، آشکارا بر عدم شایستگی او دلالت دارد، مشروط بر اینکه بتوان سندی بر ادعای وکالت او پیدا کرد تا پذیرش گزارش را آسان سازد، اما در متون موجود چنین چیزی دیده نمیشود و هیچیک از گزارشگران نام سیاری را جزو وکلا یا مدعیان آن ذکر نکردهاند. به هر حال، رجالیون از او به نیکی یاد نکردهاند؛ همگان او را از راویان ضعیف شمرده[۲۶] و شیوۀ نقل روایتش را ناپسند دانستهاند، چون روایاتش کممایه و سست و عموماً به صورت مرسل است[۲۷]، تا جایی که طوسی روایتی را به حکم وجود او ضعیف شمرده و به نقل از صدوق آورده است که وقتی کتاب النوادر را در فهرست خود ذکر میکرد، آنچه را از سیاری بود را استثنا کرد و گفت: من به سبب وجود سیاری به آن عمل نمیکنم و بر اساس آن فتوا نمیدهم[۲۸].
علمای رجالی تندترین تعابیر را درباره سیاری به کار بردهاند: فاسد المذهب[۲۹]، غالی، متهالک و منحرف[۳۰]. برخی نیز وی را از قائلان به تناسخ دانستهاند[۳۱]. این تعابیر امکان دفاع از او را منتفی میسازد. با این همه، طوسی و نجاشی ذیل شخصیت او از کتاب النوادر او یاد کرده و بخشهای خالی از غلو و تخلیط آن را پذیرفتنی میشمارند[۳۲]. شیوخ قمی نیز روایتش از این کتاب را استثنا کردهاند[۳۳]. میرزای نوری بر اساس همین رویکرد، در کتاب خاتمةالمستدرک، به مناسبت معرفی ارزش و جایگاه مذهبی و علمی کتاب القرائات سیاری، به طور مبسوط از او سخن گفته که ما حصل آن توثیق سیاری است، هر چند تلاش وی نشاندادن روایات او در این کتاب است. نوری پس از بیان ادله ای چون اعتماد رجائیان و محدثان به دادههای سیاری در این کتاب، تأمل نجاشی و طوسی راجع به کتاب النوادر او، اینکه کلینی وی را از اصحاب برشمرده، روایت راویان بزرگی از او و نیز دیگر شواهد، فاسد المذهب خواندنش را به مقولهای کلامی معطوف میکند که در آن زمان نشان کفر و ارتداد یا انکار ضروری دین و مذهب نبوده است. سپس نتیجه میگیرد که با توجه به روایت بزرگانی چون حمیری، صفار، ابوعلی اشعری، موسی بن حسن اشعری و حسین بن محمد بن عامر از او که از بزرگان ثقهاند و نیز اعتماد کلینی به او و خالیبودن کتابش از غلو و تخلیط و نقل اسطوانههای شیعه از او، شایسته نیست به آنچه دربارهاش گفتهاند، توجه کرد و در کتابش تردیدی روا داشت[۳۴].
به هر حال، نام سیاری در سلسله اسناد روایات بسیاری آمده است. بر اساس قولی، بیش از پنجاه روایت از ائمه (ع) نقل کرده است[۳۵]. چنانکه گذشت، او از افرادی چون عبدالرحمن بن ابی نجران[۳۶]، علی بن اسباط، محمد بن یحیی خزاز[۳۷]، ابویزید قسمی[۳۸]، محمد بن خالد برقی[۳۹] و دیگران روایت کرده، چنانکه افرادی مثل محمد بن احمد بن یحیی، ابوسعید آدمی[۴۰]، احمد بن محمد بن خالد برقی[۴۱] و دیگران از او روایت کردهاند.
او علاوه بر روایتگری، در نگارش کتاب نیز دستی داشته و کتابهای چندی تألیف کرده است[۴۲]: کتابالطب، کتابالنوادر، ثوابالقرآن، الغارات و کتابالقرائات یا کتابالقرائت[۴۳]. در این میان، کتابالقرائات وی مشهورترین و تنها اثری است که همچنان باقی مانده و شیخ نوری به اعتماد نقل بزرگان از آن بهره گرفته و نسخهای از آن نزد محمد سماوی وجود داشته است[۴۴]، چنانکه نسخههای دستنویسی از آن در کتابخانه آیتاللّه مرعشی به شمارههای ۱۴۵۵ و ۱۲۳۱ و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، مجموعه مشکات به شماره ۸۴۲ وجود دارد. همچنین این کتاب را محمدعلی امیر معزی و اتان کلبرگ، بر اساس نسخههای خطی تصحیح کردهاند و مقدمه نوشتهشده بر آن را در سال ۲۰۰۵م در مجله آسیایی به چاپ رساندهاند[۴۵]. حسن بن سلیمان حلی از این کتاب با عنوان التنزیل و التحریف هم یاد کرده[۴۶] و سپس دیگران هم آن را تکرار کردهاند[۴۷]. به رغم تلاشی که میرزای نوری درباره اثبات مقبولیت دادههای کتاب به کار بسته، برخی همچنان آن را نامعتبر میشمرند و احادیث وارد شده در آن را پذیرفتنی نمیدانند[۴۸]. به همین سبب کتاب فصل الخطاب فی تحریف الکتاب نوری را که به فراوانی از دادههای کتاب پیشگفته بهره گرفته است، سست میشمارند[۴۹][۵۰][۵۱]
جستارهای وابسته
- احمد بن فضل (شاگرد)
منابع
پانویس
- ↑ کتاب الرجال، برقی، ص۶۱؛ رجال النجاشی، ص۸۰؛ رجال الطوسی، ص۳۹۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۵؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۳.
- ↑ الرجال، ابن غضائری، ص۴۰.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ موسوعة ابن إدریس الحلی، ج۱۴، ص۸۷.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۸۴.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۹۷.
- ↑ اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۵؛ التحریر الطاووسی، ص۶۲.
- ↑ الفهرست، طوسی، ص۶۶؛ نقد الرجال، ج۱، ص۱۶۲؛ منتهی المقال، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۵.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۸۴.
- ↑ إیضاح المکنون، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ لسان المیزان، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱؛ معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۰۹؛ الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ الغارات، ج۱، ص۶۹.
- ↑ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۲۷.
- ↑ کتاب السرائر، ج۳، ص۵۶۸.
- ↑ کتاب السرائر، ج۱، ص۱۳.
- ↑ خاتمة المستدرک، ج۱، ص۱۱۱- ۱۱۲.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۴۹، مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۴۸۹.
- ↑ علل الشرایع، ج۲، ص۳۴۵؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۳، ص۳۰۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۶۴؛ مکارم الاخلاق، ص۱۵۳.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۵؛ التحریر الطاووسی، ص۶۲؛ مکاتیب الأئمة (ع)، ج۵، ص۳۴۲.
- ↑ رجال النجاشی، ص۱۸۰؛ خلاصة الأقوال، ص۳۲۰.
- ↑ الفهرست، طوسی، ص۶۶؛ رجال النجاشی، ص۸۰؛ الرجال، ابنغضائری، ص۴۰؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ الاستبصار، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ رجال النجاشی، ص۱۸۰؛ خلاصة الأقوال، ص۳۲۰.
- ↑ الرجال، ابن غضائری، ص۴۰.
- ↑ کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۲۲.
- ↑ رجال النجاشی، ص۸۰؛ الفهرست، طوسی، ص۶۶.
- ↑ الرجال، ابن غضائری، ص۴۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۲.
- ↑ خاتمة المستدرک، ج۱، ص۱۱۰- ۱۱۱؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۲۴، ص۱۲۲.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۸.
- ↑ الخصال، ص۱۱، ۳۳۶.
- ↑ علل الشرایع، ج۲، ص۳۴۴.
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۴۱۳؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۳۳۹؛ ج۲۴، ص۲۲۶.
- ↑ الخصال، ص۱۱، ۳۳۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۴۹.
- ↑ الفهرست، طوسی، ص۶۶؛ لسان المیزان، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ رجال النجاشی، ص۸۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۱؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۴۵.
- ↑ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۵۲.
- ↑ مجله آسیایی، سال ۲۹۳، ش۲، ص۶۶۳- ۷۲۲.
- ↑ مختصر البصائر، ص۴۷۷.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۲، ۴۵۵؛ ج۴، ص۱۵۷، ۱۶۳؛ خاتمة المستدرک، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ سلامة القرآن من التحریف، ص۴۳۲.
- ↑ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۷۰.
- ↑ منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۹۰ق، الأعلام، خیر الدین بن محمود معروف به زرکلی (۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، هشتم، ۱۹۸۹م: أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق؛ الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق؛ إیضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون، اسماعیل باشا بن محمد امین بغدادی (۱۳۳۹ق)، تصحیح: محمد شرف الدین بالتقیا - رفعت بیلگه کلیسی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، بیتا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار الازان، محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، التحریر الطاووسی، حسن بن زین الدین معروف به صاحب معالم (۱۰۱۱ق)، تحقیق: فاضل جواهری، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۱ق؛ خاتمة مستدرک الوسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت ناب لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۵ق، الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۳ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶قی)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، سوم، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ سلامة القرآن من التحریف، فتح الله محمدی نجارزادگان (معاصر)، تهران، مؤسسه فرهنگی و هنری مشعر، ۱۴۲۴ق، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ عیون أخبار الرضا (ع)عا محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ الغارات، ابراهیم بن محمد معروف به ابن هلال ثقفی (۲۸۳ق)، تحقیق: سیدجلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، اول، ۱۳۹۵ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق، کتاب الرجال، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۴۲ش؛ کتاب السرائر الحاوی التحریر الفتاوی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۱۰ق، الکنی و الألقاب، عباس بن محمدرضا معروف به محدث قمی (۱۳۵۹ق)، تهران، انتشارات صدر، بی تا، لسان المیزان، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۳۹۰ق؛ مختصر البصائر، حسن بن سلیمان علی (۸۳۰ق)، تحقیق: مشتاق مظفر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۱ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علی لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۰۷ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم المؤلفین، عمر بن رضا کحاله (۱۴۰۸ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۰ق؛ مکاتیب الأئمة علا علی بن حسینعلی احمدی میانجی (۱۴۲۱ق)، تحقیق: مجتبی فرجی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۶ق، مکارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسی (قرن ۶ق)، قم، منشورات الرضی، چهارم، ۱۴۱۲ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت الإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ موسوعة ابن إدریس الحلی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، تحقیق: محمدمهدی موسوی خرسان، نجف، العتبة العلویة المقدسة، اول، ۱۴۲۹ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، زیر نظر: جعفر بن محمد حسین سبحانی (معاصر)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الصادق ملی، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت الها لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ “وحی و تحریف وحی: مقدمه ای بر کتاب القراءات سیاری، محمد علی امیرمعزی - اتان گلبرگ، مجلهی آسیایی سال ۲۹۳، شماره ۲، پاریس، ۲۰۰۵م.
- ↑ واسعی، سید علی رضا و امیری، زکیه سادات، مقاله «احمد بن محمد سیاری»، دانشنامه امام رضا ص ۷۲۵.