هدف از ازدواج
اهداف و آثار ازدواج
حکمتها و آثار مهمّی بر ازدواج مترتّب میشود و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی ازدواجها، هرچند زن و مرد با یکدیگر زندگی میکنند، لکن اهدافی که باید در زندگی حاکم باشد، از میان میرود و دو طرف بهرهای از زندگی مشترک نمیبرند برخی گفتهاند[۱] هرجا نشانههای الفت و حکمتهای زوجیّت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیّت را بهکار برده است[۲].اهداف و آثار ازدواج عبارتاند از:
حفظ نسب
در اسلام، حفظ نسب، پایه احکام و حقوقِ فراوانی است. بعضی از احکام فقهی، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبتهای فامیلی دیگر، مبتنی است. تبعیّت فرزند از پدر و مادر در کفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگی و حریّت، جواز ربا بین پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضدّ پدر، وجوبِ قضای نمازهای میّت بر پسر بزرگتر، مسائل ارث، حبوه (اموالی از ترکه میت که اختصاص به پسر بزرگتر دارد مانند قرآن، انگشتر، شمشیر و لباس)[۳]، نظر به محارم و ازدواج با آنان، دیه قتل خطایی که بر عاقله (خویشان پدری قاتل، مانند برادران، عموها و فرزندان آنها)[۴] واجب است، ولایت پدر و جدّ، حقوق طرفینی مانند حقّ حضانت و نفقات، عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقّف است[۵]. همه این مقرّرات گویای اهمّیّت حفظ نسب است[۶].
برخورداری از سکون و آرامش
نیاز روح به آرامش، با اهمّیّتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیشآمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۷].[۸]
حفظ نوع بشر
طبق بیان قرآن، ازدواج وسیلهای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان است: ﴿جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ﴾[۹] گرچه جمله ﴿يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ﴾، تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و چارپایان و گیاهان فرقی نیست[۱۰].
داشتن فرزندان صالح
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن است و پاسخ به این خواسته با ازدواج تأمین میشود. در سایه ازدواج است که نسلی دارای اصل و نسب پدید میآید. قرآن در آیاتی، فرزند را زینت زندگی دنیا شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر با فرزند است: ﴿الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا﴾[۱۱].[۱۲]
مودت و رحمت
از دیگر آثار ازدواج، موّدت و رحمت است: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۱۳]. آنچه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار میکند و اثر آن در مقام عمل ظاهر میشود، مودّت است[۱۴]، ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودّت را پر میکند[۱۵].[۱۶]
ارضای غریزه جنسی
غریزه جنسی، نیرویی است که در زن و مرد قرار داده شده و ازدواج، وسیلهای مجاز برای اطفای نیروی شهوت و پاسخی به این غریزه خدادادی است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ﴾[۱۷][۱۸].
بازداشتن از گناه
یکی از آثار ازدواج برای زن و مرد، ایجاد زمینه تقوا و دوری از گناهان است. با اشباع غریزه جنسی در زن و شوهر، زمینه گناهان شهوتانگیز از میان میرود. اینکه در قرآن از کسی که ازدواج کرده، به "محصن و محصنه" تعبیر شده[۱۹]، به جهت این است که زن و مرد، با ازدواج در حصن و سنگر مستحکمی قرار میگیرند و خود را حفظ میکنند تا وسوسههای شهوانی در آنان اثر نگذارد[۲۰]؛ بلکه ازدواج، زمینه گناهان دیگر را نیز از بین میبرد؛ زیرا پذیرفتن مسؤولیّت تأمین و تربیت اولاد، انسان را به استفاده بهینه از عمر وامیدارد و برای گناه و معاشرتهای گمراهکننده، جایی باقی نمیماند[۲۱].
توسعه رزق
نگرانی از تنگدستی، یکی از بهانههایی است که برای گریز از ازدواج، مطرح میشود. قرآن، اینگونه به انسان امیدواری میدهد: از فقر و تنگدستیِ بیهمسران، غلامان و کنیزانِ درستکارِ خود نگران نباشید و در ازدواج آنها بکوشید؛ چراکه اگر فقیر باشند، خداوند از فضل خویش، آنان را بینیاز میسازد: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۲۲]. روایاتی نیز این معنا را تأیید میکند. در حدیثی، امام صادق(ع)، ترک ازدواج بهسبب ترس از فقر و تنگدستی را سوء ظن به پروردگار دانسته[۲۳]؛ زیرا پس از وعده قرآن به توسعه رزق، نگرانی در این زمینه، جز بدگمانی به خدا نیست[۲۴].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ الزواج، عبدالغنی، ص۱۱ـ۱۳.
- ↑ سوره روم، آیه ۲۱؛ سوره فرقان، آیه ۷۴؛ سوره زخرف، آیه ۷۰؛ سوره بقره، آیه ۲۵؛ سوره یس، آیه ۵۶.
- ↑ مصطلحات الفقه، ص۱۹۵.
- ↑ مصطلحات الفقه، ص۱۹۵.
- ↑ ر. ک: النسب و فروعه الفقهیه.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند» سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ المیزان، ج۱۶، ص۱۶۶.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۲۵، ص۱۱۱.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «و آنان که پاکدامنند» سوره مؤمنون، آیه ۵.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ سوره نساء، آیه ۲۵.
- ↑ قاموس قرآن، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
- ↑ «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۳۳۰؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۲۲۰.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «ازدواج»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.