نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۲ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
واژۀ "پلورال" به معنای جمع و کثیر و "پلورالیسم" یعنی پذیرفتن کثرت یا گرایش به تعدد و کثرت است. این اصطلاح از فرهنگ غربی وارد شده است و ابتدا در مناصب کلیسایی مطرح بوده، یعنی کسانی که قائل بودند در کلیسا میشود چند منصب داشت را پلورالیست میگفتند. امروزه در عرصۀ فرهنگی کلمۀ پلورالیسم یعنی کسانی که در عرصۀ فکری اعم از مذهبی و دینی، سیاسی، هنری و به طور کلّی عرصههای مختلف فرهنگی، معتقد باشند نه تنها یک نظر، یک تئوری و یک مذهب میتواند صحیح باشد، بلکه روشها و مذاهب گوناگونی میتواند بدون درگیری مورد قبول باشد؛ بنابراین این نوع نگاه به امور فرهنگی را پلورالیسم میگویند[۱].
هم زیستی مسالمت آمیز، به این صورت که پیروان ادیان مختلف در مقام نظر و دینداری با هم اختلاف دارند ولی در زندگی عملی با هم تخاصمی ندارند و دوستانه با هم زندگی میکنند[۳].
در میان این سه معنا، پلورالیسمی که مورد تأییداسلام است نوع سوم یعنی هم زیستی مسالمت آمیز بین مذاهب گوناگون است، چنانکه آیات قرانی مانند: ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۴] دلالت بر آن دارد[۵].
دانشمندانعلم کلام دو معنای اول پلورالیسم را مورد نقد قرا دادهاند، منتها قبل از نقد پلورالیسم در فهمادیان باید توجه داشت تولد این نوع از پلورالیسم از جایی شروع شد که قائلین آن معتقدند نزول وحی به معنای ثبوت یک دین الهی است. اما اختلافاتی که از این وحی به وجود میآید به خاطر فهم از دین است که عده ای از این وحی، مذهبمسیح را میفهمند و عده ای دیگر مذهبیهود را[۶]. حتی این عده معتقدند فهمپیامبر از وحی الهی مخصوص به خودشان است یعنی ممکن است کسانی دیگر فهمی دیگر از وحی داشته باشند که حتی این فهم صحیح تر از فهمپیامبر باشد[۷]. در واقع قائلین این نظر حقیقت واحدِ دینی را قبول دارند؛ امّا باورشان این است که این حقیقت در دسترس هیچ انسانی قرار نمیگیرد؛ حتّی پیغمبران هم به آن حقیقت دسترسی ندارند و بر این اساس هر کس بر اساس فهم خودش میتواند مقداری از دین حق را درک کند[۸]. برخلاف این نظریه یعنی وجود یک حقیقتدینی، برخی معتقدند اصلا حقیقتدینی ثابت وجود ندارد بلکه هر فهمی از دین، خودش یک حقیقت است حتی اگر این برداشتها با هم متناقض باشند[۹].
با توجه به این مقدمه دو معنای اول پلورالیسم مورد نقد قرار میگیرد:
یکی ضروریات دینی که تغییر نمیپذیرند و دیگری، قوانین متغیر. اگر منظور از کثرتگرایی دینی تغییر اصول ثابت دینی باشد، باید گفت اصول ثابت دینی، جزء ضروریات دیناند و تغییر و قرائتهای گوناگون را نمیپذیرد چراکه بنابر گفتار صریح پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) اصول ثابت اسلام، ابدیاند و هیچگاه دگرگونی نخواهند پذیرفت مثل حرمتظلم، وجوب عدل، لزومادای امانت و دفع غرامت و وفا به عهد. به این ترتیب پلورالیسم ـ به معنای تغییر اصول ثابت اسلام ـ نزد همۀ علمای شیعه مردود و مطرود است[۱۰].
اما اگر مراد کثرتگرایان این است که میتوان از قوانین متغیر اسلام، برداشتهای گوناگونی انجام داد، علمای علم کلام این نوع فهمدینی را به صورت مطلق قائل نیستند چراکه لازمۀ قبول این نظریه، تبعاتی محال را در پی دارد؛ مثلا اگر قائل شویم دین حقی وجود ندارد و تمام فهم ما از دین درست است یعنی باور داریم متناقضین صحیح است و هیچ محذور عقلی ندارد، یعنی میتوان هم توحید را قبول کرد و هم معتقد به شرک شد، در حالی که این امر یک محال عقلی است[۱۱]. البته اندیشمندانعلم کلام. فهمی که محذورات عقلی نداشته باشند را با شرایطی پذیرفتهاند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ زندگی فردی و اجتماعیانسان، مقرراتی جدید طلب میکند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهدۀ علمای دین است[۱۲].
دلیل عقلی: بسیاری از آموزههای ادیان پیشین که امروزه در دسترساند، با یکدیگر در تعارض و ناسازگاریاند. بنابر حکم عقل، یا همۀ این آموزهها برحقاند یا همگی بر باطلاند و یا پارهای برحق و پارهای دیگر بر باطل. فرض نخست به حکم عقل ممکن نیست؛ زیرا اجتماع نقیضین حاصل میآید. فرض دوم نیز ممکن نیست؛ زیرا خداوندحکیم راه هدایت را بر بشر نمیبندد. نتیجۀ عقلی این است که فرض سوم درست است پس نمیتوان تمام ادیانانسان را به حقیقت میرساند[۱۷].
در هر صورت پلورالیسم یا تکثرگرایی به این معناست که ادیان مختلف میتوانند به صورت نسبی، از حقانیت بهرهمند شوند. در مقابل این نظریه، دیدگاه انحصارگرایی است که تنها یک دین را مصداق دین کامل و برگزیدۀ الهی میداند و آن، دینی است که بر مبنای سه چیز باشد صدق، حق و نجات. تقریباً همۀ ادیان بر انحصارگراییدین خود باور دارند[۱۸]. جان هیک لازمۀ انحصارگرایی دینی را مدارا نکردن و نداشتن زندگی مسالمت آمیز با پیروان ادیان دیگر میداند، در حالی که بر خلاف این عقیده، قرآن به عدم اکراه در دین اشاره کرده و میفرماید: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾[۱۹] و نیز میفرماید: ﴿وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ﴾[۲۰].[۲۱]
نظریه سومی که تقربیا میتوان گفت تفصیل دو نظریۀ بالاست نظریۀ شمولگرایی است. خالق این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان حقانیت و نجات، دین حق را فقط مسیحیت میداند؛ اما نسبت به ادیان دیگر معتقد است تمامی ادیان غیر از مسیحیت در عین اینکه مصداق حقانیت نیستند، اما میتواند از نجات و رستگاری بهره مند شود[۲۲].
البته پلورالیسم فقط در غالب حقانیت نسبی ادیانی خلاصه نمیشود؛ بلکه گونههای مختلفی از پلورالیسم وجود دارد که در اینجا به چند نمونه از آن اشاره میشود[۲۳]:
پلورالیسمسیاسی: یعنی در عرصۀ سیاست احزاب مختلف به اصولی معتقدند و از آن دفاع میکنند ولی در عمل با هم درگیر نمیشوند بلکه این احزاب با رأی دادن، یک حکومت دموکراتیک برقرار کرده و اختلافات را از بین برند[۲۴].
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾« امروز كافران از بازگشت شما از دين خويش نوميد شدهاند. از آنان مترسيد از من بترسيد. امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم.» سوره مائده، آیه ۳؛ ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
↑«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.
↑اسلامشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.
↑«بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمهاى كه پذيرفته ما و شماست پيروى كنيم: آنكه جز خداى را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او نسازيم و بعضى از ما بعضى ديگر را سواى خدا به پرستش نگيرد. اگر آنان رويگردان شدند بگو: شاهد باشيد كه ما مسلمان هستيم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
↑«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
↑اسلامشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
↑ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.