توحید در اخلاق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث توحید است. "توحید" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل توحید (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

توحید در شمار برترین فضیلت‌ها قرار دارد، و می‌‌توان آن را پایه و اساس ادیان الهی و به‌ویژه اسلام به شمار آورد. از همین روست که در قرآن کریم، به صورت‌های گوناگون، یک‌هزار آیه درباره آن نازل شده است.

توحید چیست؟

توحید در لغت از ماده "وحد" به معنی یگانه باوری و یگانه پرستی است و در اصطلاح معارف دینی، عبارت است از اعتقاد به یگانگی و یکتایی خدا در مقام ذات، صفت‌ها، فعل و عبادت. توحید در مقام ذات صفت‌ها و و افعال توحید نظری است و به معرفت و شناخت انسان از خدا و به معنی یگانه باوری ناظر است و توحید در مقام عبادت که از آن به توحید عبادی و یگانه‌پرستی تعبیر می‌شود، نتیجه یگانه باوری و به پرستش و عبادت‌هایی ناظر است که از انسان صادر می‌شود. یگانه پرست به کسی می‌گوییم که یک معبود دارد و جز او را لایق پرستش نمی‌داند و جز او بر آستان دیگری سر نمی‌ساید[۱].

ستایش توحيد

توحید بالاترین منازل دین و برترین مقامات مقربین است و به خودی خود، دانستنش پیچیده و دقیق و از حیث توکل و عمل، سخت و دشوار است. فهمیدنش غامض است که اکثر اهل درک و فهم، از درک حقیقت آن باز مانده یا مانند مجسمه و حنابله، در مقام ذات به تجسیم و تکثیر گرفتار آمده یا مثل مشيهه و اشاعره، در مورد صفت‌ها، به تغییر و تشبيه قائل شده یا چون قدریه و جبریه درباره افعال به جبر و تفویض ‌گراییده‌اند. از حيث عمل یعنی رضادادن و توکل کردن دشوار است؛ چون دیدن اسباب و وسائط و تکیه بر آنها شرک است و رها کردن آن و بی‌اعتنایی به آنها، ایراد بر شریعت و طعنه بر سنت نبوی و حکمت الاهی است؛ بنابراین معنی توحید را به درستی فهمیدن و مطابق عقل و شرع به آن عمل کردن، به نهایت پیچیده و دشوار است و کسی نمی‌تواند پرده از این همه پیچیدگی و نهانی بردارد، جز آنان که با پیروی از آثار سید انبیا، چشمان عقل خویش را از نور حقایق روشن کرده و از انوار اهل بیت پاکش پرتوی گرفته‌اند[۲]. توحید به معنای خدا را به یگانگی و یکتایی شناختن و تنها او را پرستیدن، شرط اساسی مسلمانی و نخستین درس همه ادیان الاهی و موضوع دعوت تمامی پیامبران است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ[۳][۴].

اقسام توحید

توحید دارای مراتبی است. منظور از مرتبه در این عنوان، جهتی است که خدا را در آن یگانه میدانی. هرچند مشهور است که از این جهات به مراتب تعبیر می‌شود، در حقیقت مرتبه نیستند بلکه به اقسام و حوزه‌ها شبیه ترند. مراتب توحید با توجه به عمق باور موحدان تعیین می‌شود که ما برای جلوگیری از خلط اصطلاح، آن را درجات موحدان می‌نامیم و در جای مناسب درباره آن سخن خواهیم گفت. به هرحال طبق اصطلاح مشهور در علم کلام،توحید دارای چهار مرتبه است:

درجات موحدان

موحدان به تناسب رتبه خود در ایمان، دارای درجاتی هستند.

  1. توحید زبانی: که اهل معرفت آن را قشر القشر - به معنی پوسته پوست - می‌نامند. توحید زبانی مرتبه کسانی است که با زبان، خدا را به یگانگی یاد می‌کنند، «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ»، می‌گویند و اظهار می‌کنند که در عالم هستی جز خدا کسی و چیزی اثرگذار نیست، ولی قلبشان با به کلی از درک این معنی غافل است یا به آن باور ندارد. توحید زبانی از نظر معنوی هیچ ارزشی ندارد و تنها فایده آن این است که سایر مسلمانان موظف‌اند با گوینده به عنوان یک مسلمان رفتار کنند و خون و مالش از تعرض مصون بماند.
  2. توحید برهانی: به این معنی که گوینده «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ»، از راه استدلال به این حقیقت برسد که تنها مدبر عالم خداست. فایده این اعتقاد این است که علاوه بر حفظ خون و مال، انسان را در قیامت از عذاب الاهی نجات میدهد؛ ولی قلب انسان از این اعتقاد، شرح و صفایی نمی‌یابد.
  3. توحید کشفى: کشف به این معنی است که انسان حقیقت توحید را به واسطه نور حق، مشاهده کند؛ یعنی با آنکه تمامی موجودات را در حال کثرت می‌بیند، نسبت آنها را با خدا نیز ببیند و جز یک فاعل مؤثر در جهان به چشمش نیاید. این، مرتبة مقربین است.
  4. توحید حقیقی: به این معنی که انسان جز خدا را نبیند؛ اهل معرفت، این مرتبه را مرتبه فنا در توحید می‌نامند؛ چون موحد در این مرتبه خود را نیز نمی‌بیند و از توحید خویش هم بی‌خبر است، این مرتبه، مرتبه صدیقین است[۱۷].

منابع

پانویس

  1. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۲.
  2. محمد صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ج۲، ص۲ با تلخیص.
  3. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
  4. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۲-۳۳۳.
  5. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  6. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱۹.
  7. علی بن حسین صدوق، توحید، ص۸۱، باب ۳ ح۳.
  8. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۳-۳۳۴.
  9. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰.
  10. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۴.
  11. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  12. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰.
  13. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  14. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۱.
  15. «خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است» سوره زمر، آیه ۶۲.
  16. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۴.
  17. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۳۳۵.