علم الیقین معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

علم الیقین معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / ویژگی علم معصوم
مدخل اصلیعلم الیقین
مدخل وابستهحق الیقین / عین الیقین

علم الیقین معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

حسینی طهرانی

آیت‌الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب «امام‌شناسی» در این‌باره گفته‌ است:

«خداوند ائمه(ع) را به صبر و یقین توصیف می‌کند: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ [۱]. و از طرف دیگر انکشاف غطاء غیب و رؤیت ملکوت آسمان‌ها و زمین را مقدّمۀ حصول مقام یقین قرار می‌دهد. ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ [۲]. و نیز در سورۀ تکاثر، رؤیت دوزخ و مشاهدۀ ملکوت جهنّم را ملازم با علم یقینی می‌شمرد، و بنابر این علم یقینی لازمه‌اش، کشف حجاب غیب، و برچیدن بساط اعتبار و کثرت، و دخول در عالم توحید و وحدت ذات حقّ است. ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ [۳][۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله جوادی آملی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
جوادی آملی

آیت الله جوادی آملی در کتاب «تسنیم» در این‌باره گفته است:

«یقین چون از شئون معرفت و علم است، به معروف و معلوم تعلّق می‌گیرد و چون أسمای حسنای‌ الهی‌، که‌ معروف است، تعدّد دارد، معرفتها نیز متنوّع‌ خواهد‌ بود‌ و هر‌ معرفتی‌ در‌ حدّ خود از یقین برخوردار است. ازاین‌رو می‌توان برای یقین انحای گوناگون به لحاظ متعلّق آن تصوّر کرد. عمده مراتب یقین است که به حسب متعارف‌ آن را به یقین علمی "علم الیقین" و یقین عینی "عین الیقین" و یقین حقّی "حق الیقین" تقسیم کرده‌اند و چون متعلّق آن‌که اسمای حسنای الهی است، نامحدود است، حدّ خاصی از حصول‌ یقین‌ یا شهود آن را نمی‌توان پایان مرحله یقین دانست. حاصل اینکه، حقیقت یقین، نوری است تشکیکی، که هم فزونی‌پذیر است و هم حدّ خاصی ندارد» [۵]. }}

۲. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
حسینی شاهرودی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید مرتضی حسینی شاهرودی در کتاب «آشنایی با عرفان اسلامی» در این باره گفته است:

«علم الیقین عبارت است از علم به چیزی غایب از چشم و دل بر اساس دلایل عقلی و نظری، مانند علم به وجود آتش به واسطه دیدن دود. عین الیقین عبارت است از دیدن آتش بدون واسطه و حق الیقین عبارت است از افتادن در آتش و سوختن در آن؛ یا مانند علم به مرگ که علم الیقین است، مشاهده مرگ و ملایکه آن، که عین الیقین و چشیدن مرگ که حق الیقین است[۶]»[۷]. }}

۳. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
شاکر

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در این‌باره گفته‌ است:

«روایات شریفی که از رؤیت ملکوت آسمانها و زمین توسط امام(ع) سخن می‌گویند را لازم است در مسئلهٔ اسم اعظم مطرح نمود. روایاتِ رؤیت ملکوت توسط امام، که در ذیلِ آیات داستان حضرت ابراهیم(ع) ورؤیت ملکوت توسط او مطرح شده، به تبیین مراد از رؤیت و تفسیر آن پرداخته است و بیان نموده که مقصود از رؤیت مشاهدهٔ عاملان و کارگزان الهی در آسمانها و زمین و دیدن حقیقت زمین و آسمان و ساکنان پیدا و پنهان آن می‌باشد، که بیانی دیگر از فهم و مشاهدهٔ رابطهٔ مخلوقات الهی و علل و اسباب آن و کارفرمایان تجلی حوادث می‌باشد. (...) اما ثمرهٔ رؤیت ملکوت در آیهٔ قرآن یقین تعریف شده است ﴿وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ[۸] " لام" در کلمۀ ﴿لِيَكُونَ برای غایت و گرفتن نتیجه است. " یقین" عبارت است از علم صد در صدی که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن رخنه نداشته باشد. غرض از ارائه ملکوت، این بوده که حضرت ابراهیم (ع) به پایه یقین به آیات خداوند برسد به طوری که در جای دیگر فرموده: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۹] همان یقینی که نتیجه‏‌اش یقین به "اسماء حسنی" و صفات علیای خداوند است[۱۰]. قرآن کریم برای علم یقینی به آیات خداوند، آثاری برشمرده است که یکی از آن آثار این است که: پردهٔ حواس، از روی حقایق عالم کون کنار می رود و از آنچه در پس پرده محسوسات است به مقداری که خدا بخواهد ظاهر می‌‏شود، که قرآن در این باره فرموده است: ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ[۱۱] و نیز فرموده: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ [۱۲][۱۳]. }}

۴. حجت الاسلام و المسلمین رستم‌نژاد؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
رستم‌نژاد

حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستم‌نژاد، در بیاناتی با عنوان «یکی از استلزامات علم لدنی، عصمت است» در این‌باره گفته است:

«علم لدنی، یقین تام می‌آورد که انسان نمی‌تواند چیزی دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است. علمی که به مرحله باور برسد به طوری که آدم، زشتی یک کاری را ببیند آدم را معصوم می‌کند. عصمت اهل بیت(ع) آنان را از خطا و عصیان بازمی‌دارد. در قصه یوسف(ع) ببینید که اگر آن علم نبود یوسف(ع) هم قصد زلیخا می‌کرد پس قصد نکرد بخاطر اینکه آن علم را داشت»[۱۴]. }}

۵. آقای آبدانان مهدی‌زاده؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
ابراهیم آبدانان مهدی‌زاده

آقای ابراهیم آبدانان مهدی‌زاده در مقاله «پایگاه علم از دیدگاه عرفا» در این باره گفته است:

«یقین لفظ مشترکی است که دو فریق آن را بر دو معنی مختلف اطلاق می‌کنند. اهل نظر و متکلمان "عدم شک" را گویند؛ چه میل نفس را به تصدیق چیزی، چهار مقام است: اول آن که تصدیق و تکذیب برابر بود و این را "شک" خوانند. دوم آن که نفس تو به یکی از این دو حکم میل کند، با آن که امکان نقیض آن هم بدانی، و لکن امکانی که مانع ترجیح اول نباشد، و این "ظن" است. سوم آن که میل نفس به تصدیق، غالب باشد و نقیض آن در خاطر نه. و اگر در خاطر آید، نفس آن را قبول نکند، و لکن آن حال، از معرفتی محقق نباشد. چه اگر صاحب آن مقام نیکو تأمل کند و گوش به تشکیک و تجویز دارد، تجویز آن را در نفس خود هم مجالی بیند و این، اعتقادی متقارب یقین است. چهارم معرفت حقیقت، از برهانی که در آن هیچ شکی نباشد، حاصل شود و تشکیک در آن صورت نبندد. و چون وجود و امکان شک، ممتنع باشد، متکلمان آن را "یقین" خوانند.[۱۵] عزالدین محمود کاشانی یقین را عبارت از ظهور نور حقیقت، در حالت کشف استار بشریت، به شهادت وجد و ذوق، نه به دلالت عقل و نقل می‌داند و عقیده دارد مادام که آن نور از ورای حجاب می‌نماید، آن را نور ایمان خوانند و چون از حجاب، مکشوف گردد، آن را "نوریقین" خوانند و در حقیقت یک نور بیش نیست. همان نور ایمان وقتی مباشر دل گردد بی حجاب بشریت "نور یقین" بود، و تا بقایای وجود است، پیوسته از زمین بشریت نمیم صفات بشری متصاعد می‌شود و گاه گاه منقشع می‌گردد، و به طریق وجد، دل از لمعان آن نور، ذوق می‌یابد، چنان که سرمازده ای که ناگاه نور آفتاب بر او بتابد و از اثر شعاع و حرارت آن ذوقی و راحتی بیابد.[۱۶] عزالدین محمود کاشانی برای یقین سه وجه قایل است: اول علم الیقین و مثالش آن است که کسی به استدلال از مشاهده شعاع و ادراک حرارت، در وجود آفتاب بی‌گمان بود. دوم عین الیقین، مثالش آن است که کسی به مشاهده جرم آفتاب، در وجود او بی‌گمان بود. سوم حق الیقین و مثالش آن است که کسی به تلاشی و اضمحلال نور بصر در نور آفتاب، در وجود او بی گمان بود. وی ایمان را اصل یقین می‌داند و استدلال عقلی را در آن بی اثر می‌شمارد، و علم الیقین را علم حالی می‌نامد.[۱۷] بوعثمان حیری عقیده دارد که: "یقین علمی است در دل نهاده، یعنی کسبی نبود".[۱۸] و جنید یقین را "علم به حق تعالی می‎داند که در دل تغییر و تبدیل نپذیرد و هرگز غبار نقص بر وی ننشیند".[۱۹]»[۲۰]. }}

۶. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها.
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]

پژوهشگران «مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها» در این‌باره گفته‌‌اند:

«امام(ع) به آن معنایی که قرآن آن را استعمال می‏‌کند، کسی است که حجاب از پیش رویش برداشته شده و با مشاهده ملکوت آسمان‌ها و زمین به باطن امور آگاه است. این آگاهی همان علم غیب است که امام دارا می‌باشد؛ که در این آیات به آن اشاره شده: ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ[۲۱] و نیز فرموده: ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ [۲۲][۲۳]. که در بحث "تفاوت هدایت نبی(ص) و امام(ع)" و "منظور از مشاهده ملکوت" به آن پرداختیم. بنابراین امام(ع) با مشاهده ملکوت و با علم به حقیقت قرآن و داشتن علم الکتاب، عالم به غیب است، البته به اذن خدا[۲۴]»[۲۵]. }}

پرسش‌های وابسته

  1. اقسام و انواع علم معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. علم معصوم مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  4. علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. علم باطنی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  9. علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  10. علم اکتسابی یا علم مستفاد معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. علم تام یا کامل معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. علم محدود معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. علم اجمالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. علم تفصیلی معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. علم حضوری معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  20. علم شأنی یا استعدادی یا ارادی و اختیاری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  21. فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. آیا علم معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  23. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  24. فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  25. آیا علم پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  26. آیا علم پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
  27. فرق بین علم معصوم و علم فرشتگان چیست؟ (پرسش)
  28. آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم ویژه معصوم برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  29. آیا علم معصوم در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش)
  30. آیا علم معصوم در شب جمعه نازل می‌شود؟ (پرسش)
  31. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم ویژه می‌شود؟ (پرسش)
  32. آیا غیر معصوم می‌تواند از علوم ویژه معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  33. تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  34. آیا مقام علم معصوم به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  35. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  36. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به علم معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  37. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم معصوم باشد؟ (پرسش)
  38. آیا آگاهی غیر معصوم از علم ویژه معصوم با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  39. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم ویژه معصوم دست یافت؟ (پرسش)
    1. آیا آگاهی از علم معصوم با سحر و جادو قابل دسترسی است؟ (پرسش)
  40. رابطه علم معصوم با علم مکنون یا مستأثر چیست؟ (پرسش)
  41. رابطه علم معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
  42. رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.
  2. و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.
  3. هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.
  4. امام‌شناسی ج۱۲
  5. تسنیم، ‏ج ۲؛ ص ۵۰۲ - ۶۰۲ .
  6. شرح بیشتر را در تعریفات جرجانی، ص۸۰، یا جامع السادات نراقی بیابید.
  7. آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۴۶
  8. چنین می‌کنیم تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه ۷۵.
  9. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتندبرخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما مردم را رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه ۲۴.
  10. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص ۱۷۲.
  11. هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه ۵ - ۶.
  12. نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟ کارنامه‌ای است نگاشته، که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند.؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ - ۲۱.
  13. منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰
  14. خبرگزاری ابنا
  15. احیاء علوم الدین، ص ۲۱۳.
  16. مصباح الهدایه، ص ۷۵.
  17. همان، ص ۷۶.
  18. مناقب الصوفیه، قطب الدین ابوالمظفر عبادی، تصحیح نجیب مایل هروی، انتشارات مولی، سال ۱۳۶۲، ص ۷۸.
  19. همان، ص ۷۷.
  20. پایگاه علم از دیدگاه عرفا ص۵۲،[۱].
  21. و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.
  22. هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.
  23. ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، ج‏۲۰، ص ۸۷.
  24. تفسیر تطبیقی، ص ۴۳۰.
  25. وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها