آخرت در معارف و سیره علوی
مقدمه
به نظر میرسد که بهترین روش برای دستیابی به معنای آخرت از دید امام علی(ع)، بررسی کاربردهای لفظ آخرت در گفتار او باشد؛ به این جهت، تعدادی از سخنان را بررسی میکنیم. حضرت در خطبه شقشقیه میفرماید: گویا ناکثین و مارقین و قاسطین این کلام خدا را نشنیدهاند که فرمود: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱]؛ آری، به خدا شنیدند و دانستند؛ ولی دنیا در دیده آنان زیبا بود و زیور آن در چشمهایشان خوشنما[۲].
در این گفتار، آخرت به معنای سرای آخرت به کار رفته است؛ چنان که در گفتارهای دیگری از وی همین معنا برمی آید: «دنیا خانه بلا، و آخرت مکان پاداش و جایگاه بقا است»[۳]؛ «دنیا محل عبوری برای توشه گرفتن و انجام اعمال صالح و رسیدن به خانه بقا است»[۴] و «مقصد نهایی پیش روی شما است که این دنیا (عالَم نزدیک) به آن غایب و منزلگاه ابدی ختم میشود»[۵]. امیرمؤمنان به صراحت یا اشاره، آخرت را در معنای سرای دیگر به کار برده است. گرچه کاربرد لفظ دنیا از دقتهای خاصی برخوردار است، از لفظ آخرت و نیز کاربردهای گوناگون آن در گفتار امام، معنای پیشین روشن میشود.[۶]
ویژگیهای اهل آخرت از دید امام علی(ع)
نحوه رفتار انسانها در عرصههای گوناگون زندگی به اموری بستگی دارد که نمونهای از آنها، نوع نگاهشان به زندگی پس از این دنیا و آخرت است. مسلمان وقتی در عرصههای گوناگون زندگی، از جمله عرصه اقتصادی به آخرت توجه داشته باشد، رفتار خاصی از او بروز خواهد کرد که به یقین با رفتار انسانهایی که در عرصههای گوناگون زندگی خود، هیچگونه توجهی به عالم آخرت ندارند، تفاوت خواهد داشت؛ بنابراین، هم به سبب امر پیشین و هم به جهت تعیین نوع رابطه درست بین دنیا و آخرت که بحث آینده این مقال است، مناسبت دارد در ویژگیهای اهل آخرت از منظر امام علی(ع) درنگی نماییم.[۷]
نظر به باطن دنیا
از ویژگیهای اهل آخرت که یکی از ابعاد بینش درست آنان درباره دنیا را ترسیم میکند، توجه به باطن دنیا است؛ در حالی که عامه مردم به ظاهر دنیا مینگرند. امام علی(ع) میفرماید: «إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا...»[۸]؛ «دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند؛ هنگامی که مردم برون آن را دیدند، و به فردای آن پرداختند؛ آنگاه که مردم، خود را سرگرم امروز آن ساختند».
این جملهها ارتباطی را که انسانها باید با این دنیا برقرار کنند، به روشنی بیان مینماید. از این جمله، دو موضوع بسیار مهم به دست میآید: نخست این که دنیا ظاهری و باطنی دارد؛ ظاهرش همان است که مردم میبینند و پدیدهها و ویژگیهای گوناگون دارد که همگان به مقدار ارتباطی که با آنها دارند، در تأثیر و تأثر با آنها قرار میگیرند. باطن این دنیا عبارت از مقداری وسایل و ابزار است که با کمال وابستگی و نیازمندی در مجرای کون و فساد قرار دارد و سرانجام رو به زوال و فنا میگذارد و در تغییر و دگرگونی است. دوم اینکه اولیای خداوند از ظاهر این دنیا گذشته و به باطن آن توجه کردهاند؛ لذا میتوان گفت، اینان دنیاشناسان حقیقی هستند که با دنیا چنان ارتباط برقرار میکنند که روح و جان، قربانی وسیله حیات طبیعی محض نباشند؛ نه آنان که با عشق و خیرگی به این دنیا، روح و جان خود را در تأثیر و تأثر از آن با شکست قطعی مواجه میسازند. این دو موضوع که از جمله نخست امام فهمیده میشود، مانند علتی برای محتوای جمله بعدی است که میفرماید: اولیای خدا، از این دنیا به آنچه نتیجهاش را پس از پایان زندگی خواهند دید، اشتغال ورزیدهاند و ظاهربینان، از موضوعات جالب این دنیا که رو به فنا است، فریب خوردهاند. این دو نوع ارتباط و بهرهبرداری متضاد، معلول همان دو نگرش بسیار متفاوت است که امیرمؤمنان علی(ع) در جمله نخست فرمود[۹].[۱۰]
رویگردانی از دنیا
از دیگر ویژگیهای اهل آخرت از دیدگاه امام علی(ع)، عدم توجه و رویآوری به دنیا است؛ گرچه دنیا به آنان روی آورد؛ زیرا آنان به باطن دنیا توجه دارند و به عالم بقا اصالت میدهند. امام علی(ع) خطاب به همام فرمود: «دنیا آنان را خواست و آنان دنیا را نطلبیدند. اسیرشان کرد و به بهای جان، خود را از بند آن خریدند»[۱۱]. حضرت در وصیتش به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پس از سفارش به تقوا، به این دیدگاه اشاره کرده، میفرماید. شما را سفارش میکنم به ترسیدن از خدا و اینکه دنیا را مخواهید؛ هرچند دنیا پی شما آید و دریغ مجویید بر چیزی از آنکه به دستتان نیاید[۱۲].
امیرمؤمنان(ع) در جایی دیگر میفرماید: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ﴾[۱۳] وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالآْتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»[۱۴]؛ «همه زهد، در دو کلمه از قرآن فراهم است، خدای سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دستتان رفته، دریغ نخورید و بدان چه به شما رسیده، شادمان مباشید» و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد گرفته است».
حضرت در مقام بیان معنای زهد است؛ ولی، معنای درست آخرتگرایی را نیز روشن میسازد که عدم تأسف بر گذشته و خوشحال نشدن به آینده، عدم وابستگی به دنیا است، نه عدم ارتباط با دنیا و دوری از آن.
همانا یاد خدا را مردمانی است که آن یاد، آنان را جایگزین زندگی = جهان فانی است. نه بازرگانی سرگرمشان ساخته و نه خرید و فروخت، یاد خدا را از دل آنان انداخته. روزهای زندگانی را بدان میگذرانند و نهی و منع خدا را در آنچه حرام فرموده به گوش بیخبران میخوانند. به داد فرمان میدهند و خود از روی داد، کار میکنند و از کار زشت باز میدارند و خود از زشتکاری به کنارند. گویی دنیا را سپری کرده و به آخرت درند[۱۵].
این بخش از خطبه، بهترین الگوی آخرتگرایی را ارائه و ویژگیهای اهل آخرت را بیان میکند. افزون بر این، به طور ضمنی، سازگاری آخرتگرایی را با زندگی در این جهان خاکی مسلم دانسته است؛ چون در ادامه میفرماید: اینان به تجارت و بازرگانی و خرید و فروخت و... مشغولند؛ در عین حال با یاد خدا زندگی میکنند، نه اینکه صفت آخرتگرایان، ترک زندگی و کار و کوشش باشد.[۱۶]
میانهروی در زندگی (معیشت)
امام در وصف پارسایان میفرماید: «وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ»[۱۷]؛ «لباس پارسایان، اعتدال و روش آنان فروتنی است». اهل آخرت به سبب نگاه اصالی داشتن به آخرت، در حد کفاف در این دنیا میزیند؛ لذا میانهروی را با چنین منطقی برگزیدهاند. امام میفرماید: آنان در لباس یا تمام نیازهای اقتصادی ضرور دیگر، میانهروند یا اینکه اعتدال، مشی عملی آنها و چارچوبی برای زندگیشان است که در این صورت، شامل عرصه اقتصاد نیز میشود. فطرت آدمی اساساً در دو بعد مادی و معنوی، بر مبنای «قصد» و میانهروی ساخته شده است و پیمودن راه میانه، نقش اصلی را در همه ابعاد زندگی به خود انسان وامیگذارد تا بنابر فطرت خود عمل کند.[۱۸]
برخورداری از نعمتهای دنیا و آخرت
آخرتگرایان از دید امام علی(ع) ویژگیهای فراوانی دارند که یکی دیگر از این ویژگیها در چارچوب اقتصادی، جمع بین نعمتهای دنیا و آخرت است. امام به این ویژگی در نامهاش به محمد بن ابی بکر اشاره کرده است: «وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ وَ لَمْ يُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ»[۱۹]؛ «بندگان خدا! بدانید که پرهیزگاران مُردند و بَرِ دنیای گذرا و آخرت دیرپا را بردند. با مردم دنیا در دنیاشان شریک گشتند و مردم دنیا در آخرت آنان شرکت نداشتند».
امام به تمایز بینش آخرتگرایان و مردم (آنان که در عمل برای آخرت اصالتی قائل نیستند)، اشاره میکند تا ویژگی آنان را به دست دهد. آری، آنان به این دیدگاه امام جامه عمل میپوشانند که باید از دنیای فانی برای دار باقی توشه برگیرند و یکی از راههای توشه گرفتن از دار فنا، استفاده از نعمتهای حلال آن است.[۲۰]
مصاحبت جسمانی با دنیا
همنشینی جسمانی با دنیا از دیگر ویژگیهای آخرتگرایان در سخن علوی است. امام خطاب به کمیل بن زیاد فرمود: «وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى يَا كُمَيْلُ أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ»[۲۱]؛ «و همنشین دنیایند با تنها، و جانهاشان آویزان است در ملأ اعلا. اینان خدا را در زمین او جانشینانند و مردم را به دین او میخوانند».
این سخن حضرت نشان میدهد که دنیا در این جا، به معنای جهان خاکی است که آخرتگرایان با بدن، همنشین آنند؛ ولی نگاهشان به آخرت است. اهل آخرت با چنین نگرشی، نوعی همنشینی با دنیا را پذیرفتهاند و تعبیر امام، مصاحبت بدن، یعنی گذران زندگی و اداره معیشت و... است، نه معاندت و مفارقت که سر از ناسازگاری بین دنیا و آخرت در میآورد. بین مصاحبت جسمانی و تعلیق به ملأ اعلا و بین مفارقت جسمانی و به زندگی دنیا پشت کردن و ترک کار و کسب و معیشت و آخرتگرایی صرف، تفاوت است.[۲۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی مینهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳، ص۹.
- ↑ شیخ مفید، الامالی، ص۲۶۸؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۹۰؛ حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۱۷۹.
- ↑ غررالحکم، ح۳۶۹۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۱، ص۲۱.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۲.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۲.
- ↑ جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، ص۱۷۶.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، ص۲۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۳۲۰.
- ↑ «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۹، ص۴۴۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ص۲۵۶.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، ص۲۲۵.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۷، ص۲۸۹.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۶.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۶.