آخرت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آخرت در مقابل دنیا به‌معنای واپسین، به جهان پس از دنیا که جاودانه است گفته می‌شود و برای آنچه در دنیا انجام داده، پاداش و یا کیفر می‌بیند. ایمان به آخرت از آموزه‌های بنیادین ادیان الهی است. بیش از یک سوم آیات قرآن به آخرت مربوط می‌شود و گفته شده که زندگی دنیا مقدمه‌ای برای زندگی جاودانی در آخرت است.

معناشناسی

آخرت برگرفته از ریشه "ا ـ خ ـ ر" و مؤنث "آخر" در برابر اوّل به معنای واپسین، به جهان پس از دنیا که جاودانه است گفته می‌شود و بر اساس وعده الهی در کتاب‌های آسمانی به ویژه قرآن تحقّق یافتنی است، تا اینکه همه انسان‌ها نتیجه اعمال خود را در آن ببینند. ایمان به آخرت از آموزه‌های بنیادی دین اسلام و ادیان پیشین است[۱].[۲].

آخرت گاهی در مقابل دنیا قرار می‌گیرد و گاهی در مقابل اولی. اگر کلمه دنیا به معنای قرب و نزدیکی باشد معنای آخرت یعنی زندگانی دورتر ما و اگر دنیا به معنای سطح پایین باشد، آخرت یعنی آنکه در سطح بالاتر قرار دارد[۳].[۴] آخرت، در برابر دنیا، شامل همه منازل و مواقف پس از مرگ می‌شود، یعنی قبر، عالم برزخ، قیامت، حساب، میزان، صراط، بهشت و دوزخ[۵].[۶]

آخرت در قرآن

آیات فراوانی از قرآن، به بحث درباره آن جهان پرداخته، به طوری‌که گفته شده، حدود یک سوم قرآن[۷]، آیات مربوط به جهان آخرت است. واژه آخرت که ۱۴۳ بار در قرآن به کار رفته، در نُه مورد با کلمه "دار" آمده که صفت ‌یا مضافٌ‌الیه "دار" است، مانند: ﴿وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ[۸]؛ ﴿وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ[۹]، در یک جا صفت برای ﴿النَّشْأَةَ است: ﴿ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ [۱۰]، در پنج مورد در برابر واژه "الاولی" و هشتاد بار برابر "الدنیا" به کار رفته است؛ ﴿رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۱]. لفظ ﴿الْآخِرِ در ۲۶ مورد صفت "یوم" قرار گرفته: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ[۱۲][۱۳] و در مواردی که واژه "آخرت" به تنهایی به کار رفته، موصوف آن یکی از واژه‌های ﴿دَّارَ، ﴿الْكَرَّةَ[۱۴] ﴿النَّشْأَةَ[۱۵] یا ﴿الْحَيَاةِ[۱۶] در تقدیر است.

همچنین از آخرت به دارالسلام: ﴿وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷]، سرای صلح و سلامت، دارالمتقین: ﴿وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۱۸]، سرای تقواپیشه گان، دارالمقامه: ﴿الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ[۱۹] سرای اقامت، دارالقرار: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ[۲۰] سرای آرامش، دارالخلد: ﴿ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۲۱] سرای جاوید و دارالبوار: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ[۲۲] و سرای نیستی و نابودی نیز تعبیر شده است.

پیامبران الهی بر لزوم ایمان به آخرت تأکید بسیار داشته‌اند و یادآوری مرگ را نشانه زیرکی انسان دانسته و انذار و تبشیر را از اصول دعوت خود قرار داده‌اند[۲۳]؛ زیرا وقتی انسان باور کند آخرتی در کار است و سعادت و شقاوت ابدی او در گرو اعمال و نیّات خواهد بود، آثار این باور در گفتار و کردار، عقاید و افکار او تأثیر مستقیم و شگرف می‌‌گذارد و موجب اصلاح هر چه بیشتر او خواهد شد؛ چنان که علت انحراف بشر کنونی، غفلت از یاد آخرت است[۲۴]. از این رو خداوند متعال بندگان ویژه خود را با وصف یاد کنندگان آخرت تمجید فرموده است: ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ[۲۵].[۲۶]

واژه "آخرت" محور اصلی کلماتی چون: "بعث"، "قیامت"، "میزان"، "صراط"، "نشر"، المیزان"، "یوم الدین"، "یوم الحساب"، "یوم الحسره"، "یوم الفرقان"، "یوم الساعه"، "یوم الآخر"، "یوم القیامه"، "یوم التغابن"، "یوم عظیم"، "یوم یقوم الاشهاد"، "یوم البعث" و "برزخ" است[۲۷].

منشأ ایمان به آخرت

منشأ ایمان به آخرت، بیش از هر چیز، وحی الهی است که به وسیله پیامبران به بشر ابلاغ شده است[۲۸] و قرآن نیز با شیوه‌های گوناگونی به اثبات معاد پرداخته و به شبهات منکران آن پاسخ گفته است؛ ولی وجود چنین جهانی از طریق عقل و فطرت نیز اثبات می‌شود؛ زیرا عقل انسان، پس از شناختن خداوند و عدالت وی، درمی‌یابد که باید جهانی پس از دنیا وجود داشته باشد تا در آن، هرکس به جزای اعمال خویش برسد[۲۹]، چنان که وجود نداشتن آخرت به این معناست که آفرینش آسمان‌ها و زمین و دیگر موجوادت بیهوده است و این با حکمت خداوند منافات دارد. فطرتِ نامحدود طلبی و عشق به جاودانگی که در محبّت فرزند و علاقه به جاودانگی در خاطره‌ها و... ظهور می‌یابد نیز انسان را به اندیشه در جهانی‌دیگر سوق می‌دهد[۳۰].

آخرت مکمّل و معنابخش دیگر اصول دین بوده و بدون آن نمی‌توان به خداوند و صفات آن مانند عدل، حکمت و فلسفه نبوّت و به تبع آن امامت اعتقاد کامل یافت[۳۱]؛ به عبارت دیگر، بدون آخرت، دعوت دینی و تبلیغ پیامبران بی‌اثر خواهد بود؛ زیرا پذیرفتن دین و پیروی از مقرّرات شرع، خالی از کلفت و سلب آزادی نیست و در صورتی که متابعت آن، اثری در برنداشته باشد، هرگز مردم زیر بار آن نرفته، از آزادی طبیعی دست بر نخواهند داشت[۳۲].[۳۳]

صفات آخرت

در آیات و روایات صفاتی برای آخرت بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. در جهان آخرت، از نظام اجتماعی و تعاون و مدنیت، همانگونه که در دنیا وجود دارد، خبری نیست. در آن جهان، هر انسانی به نتیجه‌ اندیشه و گفتار و کردار خویش می‌رسد و با آنچه در دنیا کرده است، قرین می‌گردد: ﴿وَأَن لَّيْسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى[۳۴].
  2. حقیقت ناب تنها در آخرت برای انسان آشکار می‌گردد و از این رو، شک و تردید در آنجا برای کسی پیش نمی‌آید و اختلاف نظری میان انسان‌ها رخ نمی‌دهد: ﴿لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ[۳۵].
  3. انسان در آخرت متوجه می‌شود مؤثر راستین در وقایع جهان، تنها خداوند بوده و علل و اسباب دیگر تأثیر مستقلی نداشته‌اند: ﴿يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ[۳۶].
  4. آنچه در آخرت به آدمی می‌رسد، یا نعمت است و یا نقمت.
  5. لذت و رنج در آن جهان به گونه‌ای دیگر است و با دنیا قیاس‌پذیر نیست: آنان که در جهان آخرت، به سعادت بهشت دست می‌یابند، خواهند دید آنچه جان‌ها آرزو می‌کنند و جاودانه در آن خواهند زیست: ﴿يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۳۷]. از نعمت‌هایی که مؤمنان بدان می‌رسند، زندگی در بهشت است؛ بهشتی که همانند آسمان‌ها و زمین بزرگ است و البته خشنودی خدا، نعمتی است بسیار بزرگ‌تر که در آخرت نصیب مؤمنان می‌گردد: ﴿ وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ[۳۸]، ﴿سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ[۳۹] و آنان که به دوزخ افتند، به کیفرهایی بزرگ گرفتار می‌آیند: ﴿إِلاَّ مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الأَكْبَرَ[۴۰].
  6. انسان در دنیا توانِ آن را ندارد که به تمام و کمال، نتیجه کوشش‌های خویش را به‌دست آورد؛ ولی در آخرت، آن را به گونه کامل می‌بیند و هیچ عاملی مانع آن نیست: ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۴۱].
  7. آنچه آدمی در دنیا می‌کند، همانند بذری است که می‌کارد و در آخرت نتیجه می‌دهد و آنان که در دنیا تنها برای بهره‌های دنیوی می‌کوشند، نصیبی از آخرت نخواهند برد: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ [۴۲].
  8. از دیدگاه قرآن، نه تنها انسان که همه آفریدگان در آخرت محشور می‌شوند و به بندگی خدا اقرار می‌کنند: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا[۴۳].[۴۴].

ارتباط دنیا و آخرت

باور به پیوستگی دنیا و آخرت و تأثیر و تأثّر متقابل این دو بر یکدیگر، ایجاب می‌کند آخرت را در امتداد دنیا ببینیم و صلاح و فساد یکی را مایه صلاح و فساد دیگری به حساب آوریم. از روایات فراوانی به دست می‌آید اعمال دنیایی ما دارای صورت‌های آخرتی است که در آخرت به صورت نعمت و یا عذاب ظاهر می‌شود[۴۵]. بنابراین میان دنیا و آخرت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. دنیا رَحِمِ آخرت و محل تربیت انسان‌ها و پرورش استعدادهاست. عقاید، اخلاق و اعمال ما در دنیا، تعیین‌ کننده سرنوشتمان در آخرت بوده، چهره آن جهانی ما همان صورتی است که در دنیا برای خویش می‌سازیم. آخرت چیزی جز باطن دنیا نیست: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۴۶]. به همین جهت در روایتی از رسول خدا (ص) دنیا، کشتزار آخرت دانسته شده است[۴۷]. از این‌رو انسان باید در دنیا زمینه برخورداری از نعمت‌های آخرت را فراهم نماید: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۴۸]. چنان‌که به قارون سفارش شده از سهم دنیایی خویش برای آخرتش بهره‌برداری کند؛ ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ[۴۹].[۵۰]

البته تأکید بر آبادسازیِ آخرت، نه تنها به معنای تخریب دنیا نیست، بلکه به سلامت و آبادانی دنیا نیز کمک می‌کند. به بیان دیگر توجه به "آخرت" مفهومی جز پاک‌زیستی در دنیا و برخورداری از حیات طیّبه و زندگی سالم ندارد. از این حقیقت در زبان قرآن و حدیث گاهی به یاد خدا و فرمانبرداری از او تعبیر شده است، چنان‌که امام سجاد (ع) عرضه می‌کند: «بار خدایا، درود بفرست بر محمّد و خاندانش و در اوقات غفلتم به یاد خودت آگاهی‌ام ده و در ایامِ فرصتم به طاعت خودت برگمار و برای وصول به آستان محبت خود راهی هموار پیش پای من گشای و در آن راه، خیر و دنیا و آخرت را به تمامی ارزانی‌ام دار»[۵۱].[۵۲]

در منطق قرآن، نعمت‌ها و خوشی‌ها و مقام‌های اخروی از آنِ کسانی است که در دنیا برتری‌جو و فسادانگیز نبوده‌اند: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۵۳] و کافران، ظالمان، مشرکان، مفسدان، مرتدان، تهمت‌زنندگان، آزاردهندگان پیامبران، منافقان و بازدارندگان مردم از مساجد و پرستش خدا نه تنها در آخرت از نعمت‌های الهی بی‌بهره‌اند، بلکه گرفتار عذاب دردناک و رسوایی آن روز عظیم هستند: ﴿أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ لَّهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ[۵۴]، ﴿وَعَدَ اللَّه الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ كَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ كَانُواْ أَشَدَّ مِنكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالاً وَأَوْلادًا فَاسْتَمْتَعُواْ بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُواْ أُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۵۵]، ﴿أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۵۶]، ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۵۷]، ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۵۸]، ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ [۵۹].[۶۰]

تقارن دنیا و آخرت

قرآن کریم دنیا و آخرت را در ده‌ها آیه در کنار هم آورده و اموری را مورد توجّه قرار داده است:

  1. رابطه دنیا و آخرت: اعتقاد به آخرت در صورتی در کردار آدمی تأثیر می‌گذارد که بین زندگی دنیا و زندگی آخرت رابطه‌ای وجود داشته باشد. در غیر این صورت، تأثیری بر کردار او در زندگی دنیا نخواهد داشت. از دیدگاه قرآن، دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند؛ بلکه پیوستگی و رابطه تنگاتنگی میان آنها برقرار است. این رابطه بین اعمال اختیاری آدمیان در دنیا و سعادت یا شقاوت آخرت است[۶۱]. این رابطه از نوع رابطه‌های قراردادی نیست؛ بلکه رابطه‌ای تکوینی بین عمل و نتیجه آن در آخرت وجود دارد[۶۲]. برخی این رابطه را فراتر از رابطه علّی و معلولی دانسته و از آن به رابطه عینیّت و اتّحاد یاد کرده‌اند[۶۳]. از روایات فراوانی نیز به دست می‌آید اعمال دنیایی ما دارای صورت‌هایی آخرتی است که در آخرت به صورت نعمت و یا عذاب ظاهر می‌شود[۶۴]؛ بنابراین میان دنیا و آخرت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. دنیا رَحِم آخرت و محلّ تربیت انسان‌ها و پرورش استعداد آنهاست[۶۵]. عقاید، اخلاق و اعمال ما در دنیا، تعیین کننده سرنوشتمان در آخرت بوده، چهره آن جهانی ما همان صورتی است که در دنیا برای خویش ساخته‌ایم[۶۶]؛ زیرا به طور کلّی، آخرت چیزی جز باطن دنیا نیست: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۶۷]. از اینکه در آیه پیشین آخرت در مقابل ظاهر زندگی دنیا قرار گرفته، روشن می‌شود آخرت باطن زندگی دنیاست. دنیا و آخرت مانند دو فصل از یک سالند؛ در یکی به کشت و در دیگری به درو می‌پردازیم. در روایتی از رسول خدا (ص)، دنیا مزرعه آخرت دانسته شده است[۶۸]، از این‌رو انسان در دنیا باید زمینه برخورداری از نعمت‌های آخرتی را فراهم سازد: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۶۹][۷۰] چنان‌که به قارون سفارش شده از سهم دنیایی خویش برای آخرتش بکوشد: ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ[۷۱]. به گفته بسیاری از مفسّران، مقصود آن است که در دنیا برای آخرت بکوشی؛ زیرا سهم انسان از دنیا چیزی جز کار برای آخرت نیست و امام علی (ع) در تفسیر آیه فرمود: فراموش مکن که از سلامت، نیرو، فراغت، جوانی، نشاط و ثروت خود برای کسب آخرت بهره‌گیری[۷۲]، از این رو مؤمنان، با اعمال شایسته نظیر جهاد: ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ[۷۳]، زکات: ﴿لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا[۷۴] و... در دنیا، زمینه برخورداری از ثمره آن در آخرت را فراهم می‌سازند.
  2. خالق و حاکم دنیا و آخرت: خداوند همان‌گونه که این جهان را آفریده، آخرت را نیز پدید می‌آورد: ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۷۵]. با توجّه به واژه ﴿يُنْشِئُ (از ریشه انشاء)، می‌توان فهمید سرای آخرت غیر از عالم مادّی بوده، با آن مباینت دارد[۷۶]. دنیا و آخرت از آنِ خداوند و ستایش و فرمان‌روایی در هر دو سرا مخصوص او است: ﴿وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۷۷]؛ ﴿فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى[۷۸]؛ ﴿وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَ[۷۹]
  3. خدا، خواهان ترجیح آخرت بر خواسته‌های زودگذر دنیایی: در حالی که انسان‌ها خواستار نعمت‌های زودگذر دنیا (مانند غنیمت‌های جنگی) هستند، خداوند آخرت را برایشان برمی‌گزیند: ﴿تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ[۸۰]. تعبیر ﴿عَرَضَ، نشانه‌ غیر اصلی و گذرا بودن دنیاست و نیز از آیه ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۸۱] که از اندیشیدن درباره حقیقت دنیا و آخرت سخن رفته، استفاده می‌شود ترجیح آخرت بر دنیا به حکم عقل است؛ چنان که آیه ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۸۲] برگزیدن آخرت بر دنیا را به مقتضای دانش دانسته است. خداوند کسانی را که به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شده‌اند سرزنش کرده است: ﴿أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ[۸۳].
  4. تفکّر در دنیا و آخرت: اندیشیدن در کار دنیاو آخرت، تشویق شده است: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ[۸۴]، ﴿فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۸۵] ابن عبّاس می‌گوید: یعنی در زوال و فنای دنیا و در روی آوردن و ماندگاری آخرت بیندیشید[۸۶].
  5. برتری آخرت بر زندگی دنیایی: قرآن، در موارد متعدّدی، زندگی دنیایی را ﴿لَهْوٌ (سرگرمی) و ﴿لَعِبٌ (بازیچه) و آخرت را برای پرهیزگاران بهتر معرّفی کرده است: ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۸۷]. به نظر طبرسی، "لهو و لعب" اموری است که برای دست‌یابی به نعمت‌های آخرت وسیله قرار نگیرد و پروردگار با آن نافرمانی شود. برخی احتمال داده‌اند دنیا از آن رو "لهو" و "لعب" است که همانند بازی کودکانه خیلی زود به پایان می‌رسد و چون نعمت‌های آخرت فناناپذیر است، برای پرهیزگاران بهتر است[۸۸]. در آیات: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۸۹] و ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۹۰] نیز دنیا لهو و لعب معرفی و به انتخاب آخرت و ترجیح آن بر دنیا سفارش شده است. ترجیح آخرت از آن رو است که باقی و جاودانه می‌ماند. لذّت‌های آن مخلوط با درد و رنج نیست و سعادت آن، جسمی و روحی و به دور از هرگونه شقاوت است[۹۱].
  6. خریداری آخرت با زندگی دنیایی: گروهی از مردم خواستار آخرت بوده: ﴿وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ[۹۲]، آن را با فروش زندگی دنیایی می‌طلبند: ﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا[۹۳]. اینان با فروش زندگی دنیا و بذل جان و مال در راه خدا، زندگی و نعمت‌های جاودانه به دست می‌آورند؛ امّا گروهی دیگر، دنیا را برگزیده، ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۹۴] آن را با فروش آخرت به دست می‌آورند: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ[۹۵].
  7. علاقه به دنیا عامل واگذاری آخرت: قرآن‌کریم، کسانی‌ را که دوست‌دار دنیای زودگذر بوده، آخرت را رها می‌کنند، سرزنش کرده است: ﴿كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الآخِرَةَ[۹۶] و نیز می‌فرماید: اینان دنیای زودگذر را دوست دارند و روزی گران‌بار را] به غفلت [پشت سر می‌افکنند: ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا[۹۷].
  8. ترجیح زندگی دنیایی بر آخرت، نشانه کفر: قرآن، ترجیح زندگی دنیایی بر آخرت را از صفات کافران دانسته و آن را نشانه گمراهی صاحبانش معرّفی کرده است: ﴿ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ [۹۸]. از کلام علامه طباطبایی بر می‌آید برگزیدن دنیا، موجب ترک آخرت است؛ زیرا در این صورت، دنیا هدف قرار گرفته، نفی آخرت را در پی دارد؛ ولی برگزیدن آخرت و هدف قرار دادن آن، موجب ترک دنیا به صورت کلّی نمی‌شود؛ بلکه در این صورت، دنیا وسیله و مقدمه‌ای برای رسیدن به آخرت است[۹۹].
  9. محرومیّت طالبان زراعت دنیا از آخرت: خداوند، ضمن تشبیه اعمال به بذر و نتیجه آنها به زراعت، بیان داشته که هرکس نتیجه اعمالش را در آخرت بخواهد، ثوابش را چند برابر می‌کند و هرکس نتیجه اعمالش را در دنیا بطلبد، خداوند مقداری از دنیا را به او می‌دهد؛ ولی در آخرت برای وی هیچ نصیبی نخواهد بود: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۱۰۰][۱۰۱] امیر مؤمنان (ع) در حدیثی می‌فرماید: "هر کس دنیا را دوست بدارد، به آخرت کینه می‌ورزد و با آن دشمنی می‌کند و دنیا و آخرت مانند مشرق و مغربند که نزدیک شدن به هر یک، موجب دوری از دیگری است"[۱۰۲]. برخی گفته‌اند: درباره دنیا و آخرت، چهارگونه رابطه متصوّر است: نخست برخورداری از دنیا و برخورداری از آخرت، دوم هدف قرار گرفتن دنیا و هدف قرار گرفتن آخرت، سوم هدف قرار گرفتن آخرت و برخورداری از دنیا و چهارم هدف قرار گرفتن دنیا و برخورداری از آخرت. در رابطه اوّل و سوم، هیچ گونه تضادّی وجود ندارد و جمع میان دو طرف در آنها ممکن است؛ ولی در رابطه دوم و چهارم، جمع میان دو طرف ممکن نیست[۱۰۳]. قرآن نیز همیشه برگزیدن دنیا و آخرت را در برابر هم قرار داده است: ﴿مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ [۱۰۴]، ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۱۰۵]، ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ[۱۰۶]، ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ[۱۰۷] و ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۰۸].
  10. فناپذیری زندگی دنیایی و ماندگاری در آخرت: زندگی دنیا فقط کالایی ناچیز بوده، در حقیقت، آخرت سرای پایدار است: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ[۱۰۹].
  11. کوری در دنیا موجب کوری در آخرت: هرکس در این دنیا کور دل باشد، در آخرت هم کور دل و گمراه‌تر خواهد بود: ﴿وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا[۱۱۰]. به نظر علامه طباطبایی، این آیه درصدد بیان مطابقت حال دنیا و آخرت است. وی با استناد به جمله ﴿وَأَضَلُّ سَبِيلًا آن را کوری در بینش دانسته، می‌گوید: آن‌کس که در دنیا پیشوای حق را نشناسد و راه حق را نپیماید، در زندگی آخرت نیز سعادت و رستگاری نمی‌یابد[۱۱۱]؛ البتّه برخی از مفسران، کوری در دنیا را به کوری در بصیرت و کوری در آخرت را به کوری چشم معنا کرده‌اند[۱۱۲].
  12. امکان برخورداری از نعمت‌های دنیا و آخرت: برخی پنداشته‌اند برخورداری از دنیا و بهره‌مندی از آخرت با یکدیگر قابل جمع نیست و هر خوشی دنیا باعث ناخوشی در آخرت خواهد بود؛ در حالی که محرومیّت دنیایی رابطه‌ای با سعادت آخرتی ندارد[۱۱۳]. در بسیاری از آثار اسلامی تصریح شده، بلکه از مسلّمات و ضروریّات اسلام است که جمع میان دنیا و آخرت از نظر برخوردار شدن ممکن است و برخورداری از دنیا، مستلزم محرومیّت از آخرت نیست[۱۱۴]. چنان که قرآن از کسانی مانند سلیمان و برخی از ملوک بنی اسرائیل یاد می‌کند که در دنیا بهره‌های فراوانی داشته، در آخرت هم سعادت‌مند هستند و نیز به ستایش از مؤمنانی می‌پردازد که در دعای خود، نیکی دنیا و آخرت را می‌طلبند: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۱۵]. در روایتی از امام‌ صادق (ع) گشایش در روزی و خوش خلقی در دنیا و خشنودی خداوند، و بهشت در آخرت، از مصادیق حسنه شمرده شده است. انس و قتاده نیز ﴿حَسَنَةً را به نعمت‌های دنیا و آخرت تفسیر کرده‌اند. در برخی روایات هم بر "همسر شایسته" در دنیا و آخرت تطبیق شده است[۱۱۶]؛ هم‌چنین حضرت موسی (ع) از خداوند، زندگانی نیکو در دنیا و آخرت را می‌طلبد: ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ[۱۱۷] و خداوند، مهاجران را از نعمت‌ دنیا و آخرت بهره‌مند می‌سازد: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۱۱۸] و نیز به قارون سفارش شده که دنیا را به فراموشی نسپارد: ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ[۱۱۹]. برخی‌ در تفسیر آیه گفته‌اند: قارون با خانواده‌اش سخت‌گیر و بخیل بود؛ از این رو به او گفته شد: از آنچه خدا به تو داده، بخور، بیاشام و از امور مباح بهره ببر[۱۲۰]. درباره مجاهدانی که همراه پیامبران به جهاد برخاستند، می‌گوید: خداوند، پاداش این دنیا، و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد: ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۱۲۱] چنان که درباره ابراهیم (ع) نیز می‌فرماید: "ما به او در دنیا "حسنه" دادیم و او در آخرت هم از شایستگان خواهد بود": ﴿وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۱۲۲]
  13. زیان‌کاران دنیا و آخرت: برخی از انسان‌ها در دنیا و آخرت زیان‌کار شمرده می‌شوند: ﴿خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ [۱۲۳] درباره کافران آمده است: در دنیا برای آنان رسوایی، و در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۲۴] و نیز اعمال کافران در دنیا و آخرت تباه است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۱۲۵].[۱۲۶]

شباهت‌ها و تفاوت‌های دنیا و آخرت

برای شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های دنیا و آخرت بپردازیم؛ زیرا دنیا و آخرت دو مفهوم متضایف هستند که شناخت هر یک بدون شناخت دیگری ممکن نیست[۱۲۷].

شباهت‌ها

  1. انسان در هر دو جهان به خود و متعلّقاتش آگاهی کامل داشته و از شخصیّتی واحد برخوردار است: ﴿ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ [۱۲۸] و نیز: ﴿وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا[۱۲۹]، ﴿وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ[۱۳۰]، ﴿يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِ[۱۳۱].
  2. انسان در هر دو جهان، غرایز انسانی و حیوانی دارد: ﴿وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ وَحُورٌ عِينٌ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِيمًا إِلاَّ قِيلا سَلامًا سَلامًا[۱۳۲][۱۳۳] و با آلام و لذّت‌های عقلی و حسّی مواجه است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۳۴] و ﴿ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي[۱۳۵].[۱۳۶] و رنج‌ها و لذّت‌های جسمی، در هر دو جهان از طریق جسم برای روح، حاصل می‌شود: ﴿كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ[۱۳۷].
  3. خداوند در هر دو جهان قابل رؤیت حسّی نیست: ﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ [۱۳۸].[۱۳۹] گرچه در آخرت، حق به طور کامل آشکار شده، انسان‌ها به وجود پروردگار یقین پیدا می‌کند: ﴿يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ[۱۴۰][۱۴۱]
  4. از آنجا که خداوند، افعال و اعمال انسان‌ها را در بهشت و جهنّم به خودشان نسبت می‌دهد: ﴿فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ[۱۴۲]، ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا[۱۴۳]، آشکار می‌شود که انسان‌ها در آن جهان نیز اراده و اختیار دارند[۱۴۴]، امّا هر کس در محدوده دارایی‌ها و توانایی‌هایش می‌تواند آن را اجرا کند و آن نیز به میزانی است که انسان خود را در این دنیا در اختیار خدا و رسول قرار داده و از خود سلب اراده کرده باشد: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا[۱۴۵][۱۴۶].[۱۴۷]

تفاوت‌ها

  1. آخرت بر خلاف دنیا، از تغییر، فساد و فنا مصون بوده: ﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ[۱۴۸]، جهان بقا و ثبات است: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ[۱۴۹][۱۵۰] و عوارضی مانند پیری و مرگ در آن وجود ندارد: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ[۱۵۱][۱۵۲]. علامه طباطبایی پس از ذکر آیاتی که بیان‌گر انقراض این دنیاست، در تبیین آخرت می‌گوید: "این مطلب از ملاحظه کتاب و سنّت، به طور قطع و ضرور استفاده می‌شود که در آخرت، نظام زندگی در تمام شؤون آن با نظام زندگی در دنیا مغایرت دارد. آخرت‌ ابدی‌ است و برای ساکنان آن، یا سعادت محض به شمار می‌رود که همه چیز برایشان مهیّا است و یا شقاوت محض است که جز آنچه را ناخوش می‌دارند، برای آنها نیست[۱۵۳].
  2. دنیا، جهان عمل و تکلیف و آزمایش: ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[۱۵۴] و آخرت، جهان نتیجه و جزا و پاداش است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۱۵۵][۱۵۶] لذا مهلت‌ها در آن جهان به پایان می‌رسد: ﴿خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ[۱۵۷][۱۵۸]. از هنگامی که انسان مرگ را با چشم دیده و در حال احتضار و جان کندن است، راه توبه و بازگشت بسته می‌شود: ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ[۱۵۹]، ﴿لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ[۱۶۰]. البتّه در برزخ دست انسان از عمل کوتاه است؛ ولی بر پایه برخی روایات از سه ناحیه ممکن است بهره‌مند شود: بنای خیری که از خود به یادگار گذاشته است و دیگران از آن استفاده می‌کنند و اثر علمی که پویندگان علم از آن بهره می‌برند و فرزندان صالح و با ایمانی که برای او آمرزش می‌طلبند[۱۶۱].
  3. جهان آخرت دارای حیات بوده: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۱۶۲]، تمام موجودات آن از علم و شعور و نطق برخوردارند: ﴿وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۱۶۳][۱۶۴] و اعمال انسان‌ها با صورت‌های زیبا و لذّت‌بخش یا زشت و وحشت‌زا تجسّم می‌یابد: ﴿ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا [۱۶۵] و ﴿هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۱۶۶][۱۶۷]، به همین سبب، در آخرت، تمام حقایق آشکار و تمام پنهانی‌ها ظاهر می‌شوند: ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ[۱۶۸][۱۶۹]. طبری در تفسیر ﴿لَهِيَ الْحَيَوَانُ[۱۷۰] می‌گوید: در سرای آخرت، زندگی جاودانه و زوال‌ناپذیری است که مرگی با آن نیست و در تأیید این نظر، به کلام ابن‌عبّاس و مجاهد و قتاده استناد کرده است[۱۷۱].
  4. روابط موقّت و بی‌بنیاد دنیایی و ضوابط حاکم در آن، مانند سفارش، خویشاوندی و دوستی‌های غیر الهی، در آن جهان از بین می‌رود و فقط روابط و ضوابط تکوینی و واقعی برقرار می‌ماند: ﴿وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ[۱۷۲]، ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ[۱۷۳]، ﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ[۱۷۴][۱۷۵] لذا در آخرت، فقط امتیازهای حقیقی و واقعی پذیرفته می‌شود، نه امتیازهای ظاهری و صوری: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۱۷۶][۱۷۷]، ضمن آنکه در آخرت، هیچ نوع ستمی وجود نداشته، به قدر رشته هسته خرمایی به انسان‌ها ستم نمی‌شود: ﴿وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۱۷۸]. در آخرت زندگی اجتماعی به صورت تعاون و همکاری بین انسان‌ها وجود ندارد؛ بلکه سرنوشت هر شخص را عقاید و اعمال وی تعیین می‌کنند: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ[۱۷۹]؛ البتّه روابط معنویی که در این جهان بین انسان‌ها وجود دارد، در آن جهان صورت عینی و ملکوتی می‌یابد؛ بنابراین اگر کسی سبب هدایت شخصی شود، در رستاخیز شخص هادی به صورت امام و شخص هدایت یافته به صورت مأموم ظاهر می‌شود و این همان شفاعت درست و پذیرفته شده است. در گمراه کردن نیز همین گونه است؛ چنان که فرعون در آخرت، پیشاپیش قومش بوده، آنان را وارد آتش می‌کند: ﴿يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ[۱۸۰].
  5. نعمت‌ها و عذاب‌ها در آخرت تفاوت بسیاری با دنیا دارند[۱۸۱]. نعمت‌های آخرت، بسیار شریف و غیر قابل تصوّرند: ﴿فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۸۲]، ﴿انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا[۱۸۳]. در آخرت برای مؤمنان درجات گوناگونی وجود دارد: ﴿أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ[۱۸۴]. بر اساس روایات، برتری درجات به دلیل برتری عقول و اعمال بندگان و فاصله بالاترین و پایین‌ترین درجات بهشت، مانند فاصله زمین و آسمان است[۱۸۵]. عذاب‌های آخرت نیز بسیار شدید و دردناکند[۱۸۶]. قرآن سختی و دردناکی فوق‌العاده عذاب آخرتی را با اوصاف: ﴿عَظِيمٌ: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۸۷]؛ ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۸۸]، ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۸۹]، ﴿أَكْبَرُ: ﴿فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۱۹۰]، ﴿شَدِيدٌ: ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۹۱]، ﴿أَشَدُّ: ﴿وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى[۱۹۲]، ﴿أَشَقُّ (دشوار): ﴿لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ[۱۹۳]، ﴿أَبْقَى (ماندگارتر): ﴿وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى[۱۹۴] و ﴿أَخْزَى (رسوا کننده‌تر): ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ[۱۹۵] تبیین کرده است. براساس روایتی، بخشی از آتش آخرت، هفتاد بار با آب خاموش، سپس شعله‌ور شده تا به صورت آتش دنیا درآمده است[۱۹۶]. نکته دیگر اینکه انسان در صورت برخورد با مشکلات در دنیا، پس از مدّتی به آنها عادت کرده، تحمل آنها برایش آسان‌تر می‌شود؛ همان‌طور که از نعمت‌های یک‌نواخت نیز خسته و دل‌زده می‌گردد؛ امّا در آخرت، نه جهنّمیان به آتش خو می‌گیرند: ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ[۱۹۷][۱۹۸] و نه بهشتیان از نعمت‌های آن دل‌زده و خسته می‌شوند: ﴿خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا[۱۹۹][۲۰۰]
  6. خیر و شرّ، سعادت و شقاوت و مرگ و زندگی در دنیا به هم آمیخته‌اند: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ[۲۰۱] امّا این امور در آخرت، به طورکامل از هم جدا می‌شوند: ﴿إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا[۲۰۲][۲۰۳] چنان که در دنیا، صدق و کذب و حقّ و باطل به هم آمیخته‌اند؛ ولی آخرت روز جدایی حق‌ از باطل است: ﴿هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ[۲۰۴]. در آخرت، پرهیزگاران و تبه‌کاران از یکدیگر متمایز می‌شوند: ﴿وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ[۲۰۵]؛ ﴿إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ[۲۰۶] در آنجا پلید و پاکیزه از هم جدا می‌شوند: ﴿لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ[۲۰۷]، بنابراین در سرای آخرت جایی برای دروغ گفتن و کتمان حقیقت وجود ندارد. افزون بر این، در آن جهان گواهان و شاهدان متعدّدی وجود دارند که با وجود آنها جایی برای پوشاندن حق باقی نمی‌ماند؛ مانند: پیامبران: ﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۲۰۸]، امامان: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ[۲۰۹]، فرشتگان: ﴿وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ[۲۱۰]، زمین: ﴿يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا [۲۱۱] و اعضا و جوارح: ﴿يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۲۱۲].
  7. در آخرت تمام پراکندگی‌ها و انتشارهایی که در آسمان‌ها و زمین وجود دارند، به وحدت و تجمّع می‌گرایند: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ[۲۱۳][۲۱۴] و نیز تمام انسان‌ها در آن گرد آورده می‌شوند: ﴿ ذَلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ [۲۱۵][۲۱۶] و ﴿هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ[۲۱۷]. به گفته خواجه نصیرالدّین طوسی، زمان، علّت تغیّر و مکان، علّت تکثّر است و تغیّر و تکثّر، علّت محجوب شدن برخی موجودات از برخی دیگر به شمار می‌رود و چون در قیامت، زمان و مکان مادّی مرتفع می‌شود، حجاب‌ها از بین می‌رود و خلق نخستین و واپسین مجتمع می‌شوند[۲۱۸].
  8. در آخرت، مؤمنان به هر نوع خواسته‌ای که داشته باشند، رسیده، هیچ‌گاه ناکام نمی‌شوند: ﴿وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ [۲۱۹]، ﴿نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ[۲۲۰]، امّا کافران به هیچ یک از خواسته‌هایشان نخواهند رسید: ﴿وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ[۲۲۱].[۲۲۲]
  9. در دنیا، غفلت، نادانی، مستی و فریب وجود دارد: ﴿وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ[۲۲۳]، ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۲۲۴]، ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ[۲۲۵]، ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۲۲۶] ولی آخرت، عالم ‌بینایی و علم است[۲۲۷] و چون حجاب‌ها و پرده‌ها از جلو انسان‌ها برداشته می‌شود، انسان با بینشی درون‌گر، حقایق را درک می‌کند: ﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ[۲۲۸]، ﴿يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ[۲۲۹].[۲۳۰]
  10. در آخرت، ابدان تابع نفوس است؛ بدین جهت کوردلان، از چشمان ظاهری نیز محروم خواهند بود: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى[۲۳۱]، ﴿قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا[۲۳۲][۲۳۳]و مشتهیات نیز به تبع شهوات آفریده می‌شوند، نه آنکه خود برانگیزاننده شهوات باشند: ﴿لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ[۲۳۴] و ﴿فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ[۲۳۵].[۲۳۶]
  11. در آخرت، مقیاس‌های زمانی و مکانی که در دنیا وجود دارد، برچیده می‌شود: ﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ[۲۳۷] و ﴿جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ [۲۳۸][۲۳۹]
  12. این جهان، خانه کشت است و آخرت، خانه بهره‌برداری: امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: "امروز روز عمل است و حسابی در کار نیست، و فردا روز حساب است و امکان عمل نیست"[۲۴۰].
  13. در آخرت هر کسی سرنوشتی جداگانه دارد: در این دنیا کارهای خوب و بد دیگران در دیگر افراد اثرگذار است ولی در آخرت محال است کسی در عمل دیگری سهیم گردد: ﴿وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ[۲۴۱]، ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى[۲۴۲].[۲۴۳]

متکلّمان آخرت را در آینده زمانی و در عرض دنیا می‌دانند[۲۴۴]؛ فلاسفه برآنند که آخرت در آینده زمانی نیست؛ بلکه باید آن را در مراتب عالی سلسله طولی وجود جُست[۲۴۵]. اینان با استدلال به آیاتی چون: ﴿وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ[۲۴۶] معتقدند آخرت بر دنیا احاطه داشته؛ چنان‌که روز بر ساعات آن احاطه دارد[۲۴۷].

حکیمان اسلامی همه تفاوت‌های دنیا و آخرت را در چگونگی وجود آن دو دانسته‌اند: ﴿يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ[۲۴۸][۲۴۹] و آنها را در چند تفاوت بنیادین خلاصه می‌کنند[۲۵۰].[۲۵۱]

آخرت در ادیان آسمانی

تحقیقات باستان‌شناسی درباره انسان‌های نخستین، نشان می‌دهد که آنها به نوعی حیات غیر آشکار برای مردگان اعتقاد داشتند؛ لذا همراه آنها غذا و سلاح دفن می‌کردند[۲۵۲].

طبق آیات قرآن، اعتقاد و ایمان به آخرت از آموزه‌های اصلی همه ادیان آسمانی بوده و پیامبران، مردمان را به آن هشدار می‌داده‌اند:﴿وَالآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۲۵۳]

اعتقاد به آخرت یکی از اصول مشترک ادیان آسمانی است به گونه‌ای که هیچ پیغمبری نبوده مگر اینکه آگاهی دادن از عالم پس از مرگ جزء برنامه‌های تبلیغی او بوده است. تحقیقات باستان‌شناسی نیز حاکی از آثاری است که اعتقاد گذشتگان را به عالم آخرت آشکار می‌سازد.

امّا در کتاب‌های آسمانی مربوط به ادیان گذشته که اکنون در دست ما قرار دارد، توجّه چندانی به آخرت نشده است. از میان ادیان بزرگ شناخته شده، شاید اوستا نخستین کتابی باشد که با صراحت از جهانی در پایان دنیا یاد و درباره حالات آن، حتّی بیش‌تر از کتاب مقدّس بحث کرده است[۲۵۴]. هندوان و بوداییان نیز به جهان سعادت‌مندی معتقدند که بی‌درنگ پس از مرگ یا پس از تناسخ‌های مکرّر به آن می‌پیوندند[۲۵۵]. در تورات کنونی به ندرت ذکری از آخرت به میان آمده[۲۵۶]، حتّی برخی از دانشمندان یهودی با صراحت وجود آن را انکار کرده‌اند[۲۵۷]. در انجیل کنونی، توجّه بیش‌تری به مباحث آخرت شده؛ امّا باز هم به آخرت‌شناسی اهمّیّت کمی داده شده است[۲۵۸]، در صورتی که دین اسلام برای آخرت اهمیّت خاصّی قائل شده و اعتقاد به آن را در کنار اعتقاد به توحید، شرط مسلمانی دانسته است[۲۵۹].[۲۶۰]

دلایل وجود آخرت

متکلمان و فیلسوفان مسلمان در اصل اعتقاد به آخرت و ضرورت چنان عالَمی هیچ گونه اختلافی ندارند و دلایل مشترکی هم بر وجود عالم دیگری به نام قیامت و آخرت و جایگاهی به نام بهشت برای خوبان و جهنم برای بدکاران دارند. متکلمان با فیلسوفان در کیفیت معاد روحانی یا جسمانی بودن انسان اختلاف نظر دارند و یا اینکه در میان خود متکلمان به چگونگی پاداش اعمال، میان اشاعره و معتزله اختلاف نظرهایی در مسئله احباط و تکفیر وجود دارد.

دلایل عمده بر اثبات عالم آخرت عبارت است از:

  1. برهان وجود حبّ بقاء در انسان: دنیا جای بقاء و زندگی جاودانی نیست و چنانچه عالم آخرتی نباشد، وجود "حب بقاء" در انسان لغو و بیهوده خواهد بود. در صورتی که خداوند حکیم است و کار لغو و بیهوده از او سر نمی‌زند.
  2. عدل خداوند اقتضای معاد را دارد تا داد مظلوم را از ظالم بستاند و اگر آخرتی نباشد، عدل الهی کامل نخواهد بود.
  3. برهان امکان: دنیا ممکن الوجود است، قدرت واجب الوجود (خدا) بر آن تعلق گرفته و ایجادش کرده است. آخرت نیز از نظر عقلی ممکن الوجود است، یعنی هیچ دلیلی بر امتناعش وجود ندارد. پس آخرت نیز از نظر امکان وجودی مثل دنیاست و حکم آن نیز مثل دنیا می‌شود، یعنی قدرت خدا بر آن تعلق گرفته و به هستی می‌رسد و به قول خواجه نصیر طوسی، "حکم دو همانند یکی است و شنیدن دلالت می‌کند بر ممکن بودن همانندها"[۲۶۱]؛
  4. وجوب وفای به عهد که خدا خود وعده‌اش را داده و هرگز هم تخلّف نخواهد کرد.
  5. اصالت روح که جوهری مجرّد از ماده است و روح فنا و نابودی ندارد[۲۶۲].[۲۶۳]

حوادث هنگام قیامت کبری (آخرت)

قیامت کبری حادثه‌ای است که همه اشیاء و همه انسان‌ها را در برمی گیرد و واقعه‌ای است که برای کل جهان رخ می‌دهد؛ کل جهان وارد مرحله‌ای جدید و حیات جدید و نظام جدید می‌گردد. قرآن کریم که ما را از حادثه بزرگ قیامت آگاه کرده است، ظهور این حادثه بزرگ را مقارن با خاموش شدن ستارگان، بی‌فروغ شدن خورشید، خشک شدن دریاها، هموار شدن ناهمواری‌ها، متلاشی شدن کوه‌ها و پیدایش لرزش‌ها و غرّش‌های عالم‌گیر و دگرگونی‌ها و انقلاب‌های عظیم و بی‌مانند بیان کرده است. مطابق آنچه از قرآن کریم استفاده می‌شود تمامی عالم به سوی انهدام و خرابی می‌رود و همه چیز نابود می‌شود و بار دیگر جهان نوسازی می‌شود و تولّدی دیگر می‌یابد و با قوانین و نظامات دیگر که با قوانین و نظامات فعلی جهان تفاوت‌های اساسی دارد، ادامه می‌یابد و برای همیشه باقی می‌ماند[۲۶۴].[۲۶۵]

ایمان به آخرت

اهمیت ایمان به آخرت

ایمان به آخرت در کنار ایمان به خدا و پیامبران و کتاب‌های آسمانی و فرشتگان قرار گرفته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا[۲۶۶].[۲۶۷]

آثار و برکات ایمان به آخرت

ایمان به آخرت، تأثیرات شگرفی در زندگی انسان دارد از جمله: عقیده به آخرت، چهره مرگ را که برای بشر همواره آزاردهنده بوده است، زیبا نشان می‌دهد. عقیده به آخرت، فضائل اخلاقی را در روح انسان پرورش می‌دهد و او را از قید و بند تباهی‌ها نجات می‌دهد. اعتقاد به آخرت، بهترین ضامن اجرایی برای انجام صحیح و درست تمام کارهاست. دلبستگی به آخرت، امیدواری و خوش‌بینی به آینده انسانی و ریشه کن کردن یأس و ناامیدی است. شخص معتقد به آخرت به فکر خودسازی و اصلاح نفس خویش می‌افتد. آزاد زندگی می‌کند و استقلال خود را حفظ نموده و زیر بار ذلت نمی‌رود. باورمند به آخرت، با تمام تباهی‌ها و ستم‌ها و تبعیض‌ها می‌ستیزد و در مقابل رنج‌ها و محرومیت‌ها و گرفتاری‌هایی که متحمّل می‌شود به رحمت خدا و پاداش او امیدوار می‌گردد. بنابراین عقیده به عالم آخرت، بهترین تکیه‌گاه انسان‌های مؤمن به شمار می‌رود. مؤمن در پناه عقیده به آخرت، خود را از هر گونه لغزشی نگه می‌دارد و با قوّت روح و آرامش دل به انتظار لقا و رحمت پروردگار خویش از مرگ با چهره گشاده و نیکو استقبال می‌کند و زبان حال و قال او این است که ﴿الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۲۶۸].[۲۶۹]

کفر به آخرت و آثار آن

انکار آخرت

قرآن کریم، چنان که از ایمان به آخرت در کنار ایمان به خدا یاد کرده، کفر به آخرت را نیز گمراهی می‌داند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا[۲۷۰]. از دیدگاه قرآن، چنین کسانی از راه درست منحرفند: ﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ[۲۷۱].

آثار انکار آخرت

  1. تکذیب پیامبران: اشراف قوم نوح که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند، پیامبری نوح (ع) را تکذیب می‌کردند و او را بشری مانند خود می‌شمردند: ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ[۲۷۲].
  2. ارتکاب محرّمات: منکران‌آخرت، گرفتار کارهایی ناشایست چون فریب‌کاری ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ[۲۷۳]، ﴿يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ[۲۷۴]، ریاکاری ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۲۷۵]؛ ﴿وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا[۲۷۶]، ایجاد انحراف در راه خدا ﴿الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ[۲۷۷] و سدّ راه خدا ﴿الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[۲۷۸] هستند.
  3. حبط عمل: کسانی که آیات خدا و دیدار آخرت را دروغ پندارند، اعمالشان تباه می‌شود: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۲۷۹]
  4. گمراهی و سرگردانی: کسانی که به آخرت ایمان ندارند، از راه راست منحرف‌اند: ﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ[۲۸۰] و نیز آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا[۲۸۱] و ﴿أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ[۲۸۲]. چنین انسان‌هایی سرگردانند: کسانی که به آخرت ایمان ندارند، کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم تا هم‌چنان سرگشته بمانند. ﴿إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ[۲۸۳].[۲۸۴]

متنعمان در آخرت

  1. پیامبران: در آخرت، ابراهیم (ع) از شایستگان خواهد بود: ﴿وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۲۸۵]، حضرت عیسی (ع) در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان است: ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۲۸۶] و پیامبراکرم (ص) در دنیا و آخرت از یاری خداوند بهره‌مند خواهد بود: ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۲۸۷].
  2. مؤمنان: خداوند به مؤمنان و پرهیزگاران در زندگی دنیا و آخرت بشارت داده است: ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۲۸۸] و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و در آخرت، با سخن استوار، ثابت می‌گرداند ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ[۲۸۹] و پاداش آخرت، برای کسانی که ایمان آورده‌اند و پرهیزگاری می‌کنند، بهتر است: ﴿وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ[۲۹۰].
  3. پارسایان: آخرت سرای نیکویی برای پرهیزگاران است: ﴿وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۲۹۱] و سرای آخرت برای کسانی که تقوا پیشه می‌کنند، بهتر است: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۲۹۲] و نیز آیات: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۲۹۳]؛ ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۲۹۴]؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۲۹۵]؛ ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۲۹۶]؛ ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۲۹۷]؛ ﴿وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ[۲۹۸].
  4. فروتنان: سرای آخرت برای کسانی است که در زمین، برتری طلب و فسادجو نیستند: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۲۹۹].
  5. مجاهدان: خداوند پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به کسانی که همراه پیامبران، در راه خدا جهاد کردند، عطا می‌کند: ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۳۰۰].
  6. نیکوکاران: برای محسنان، در این دنیا پاداش نیکویی است و سرای آخرت به قطع بهتر است: ﴿وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۳۰۱]. از آیات قرآن به دست می‌آید ایمان به تنهایی برای برخورداری از نعمت‌های آخرت کافی نیست؛ بلکه افزون بر ایمان، عمل صالح نیز لازم است: ﴿مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ [۳۰۲].
  7. مهاجران: خداوند کسانی را که پس از ستم‌دیدگی، در راه خدا هجرت می‌کنند، در این دنیا جای نیکویی می‌دهد و به قطع، پاداش آخرت بزرگ‌تر خواهد بود: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۳۰۳].[۳۰۴]

عوامل غفلت از آخرت و تکذیب آن

هر انسان حق‌طلب درباره آخرت حساسیّت ویژه‌ای دارد؛ چنان که یقین به آخرت در آیه ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ[۳۰۵] از صفات انسان‌های پاک سرشت دانسته شده است[۳۰۶] و قرآن نیز به اندیشه درباره آخرت و حوادث مربوط به آن دعوت کرده ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۳۰۷] ولی از آنجا که آخرت برای انسان‌ها نامحسوس است، به علل گوناگونی مورد غفلت و تکذیب قرار می‌گیرد. برخی از این علل عبارت‌اند از:

  1. سطحی‌نگری: غافلان از آخرت، فقط ظاهری از زندگی دنیا را می‌شناسند: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۳۰۸].
  2. استکبار: کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، دل‌هایشان حق را انکار می‌کند و مستکبرند: ﴿إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ[۳۰۹].
  3. دنیادوستی: قرآن، خطاب به دنیا دوستان می‌گوید: شما دنیای زودگذر را دوست دارید و آخرت را وامی‌گذارید: ﴿كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الآخِرَةَ [۳۱۰]، ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۳۱۱]، ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۳۱۲] و ﴿الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ[۳۱۳].
  4. مرض قلب: برخی از مردم می‌گویند: ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‌ایم؛ ولی مؤمن] راستین [نیستند... در دل‌هایشان مرضی است: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ[۳۱۴]، ﴿فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ[۳۱۵]؛ مقصود از مرض، شکّ و نفاق است[۳۱۶].
  5. دل باختگی به ثروت و فزونی نعمت: از قوم ثمود، اشرافی که دل‌باخته ثروت خود بودند، آخرت را تکذیب و پیامبری صالح (ع) را انکار کردند: ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ[۳۱۷][۳۱۸].[۳۱۹]

زیان کاران و معذبان در آخرت

  1. کافران: هر که جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود و در آخرت از زیان ‌کاران است: ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۲۰]. کافران در دنیا و آخرت به سختی عذاب شده، یاورانی نخواهند داشت: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۳۲۱]. آیات فراوان دیگری از جمله ﴿إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخْسَرُونَ[۳۲۲]؛ ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۲۳]؛ ﴿أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۳۲۴]، ﴿لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ[۳۲۵]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۳۲۶]، ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۳۲۷]، ﴿وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۲۸] نیز به همین نکته اشاره دارد؛ هم‌چنین قرآن به عذاب قوم عاد: ﴿فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۳۲۹]، ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ[۳۳۰]، فرعون: ﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى[۳۳۱]، ﴿فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى[۳۳۲] و یهود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۳۳] در آخرت اشاره کرده است.
  2. مشرکان: کسانی که برای خدا شریکانی قرار دادند، در زندگی دنیا و آخرت عذاب می‌شوند: ﴿أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۳۳۴]، ﴿لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ[۳۳۵].
  3. منافقان: خدا به مردان و زنان منافق و کافران، آتش جهنّم را وعده داده است و اعمال آنان را در دنیا و آخرت تباه می‌سازد: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ[۳۳۶]، ﴿كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۳۳۷]، ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۳۸] و ﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۳۳۹]
  4. قاتلان پیامبران و عدالت‌خواهان: کسانی که پیامبران و عدالت خواهان را به ناحق می‌کُشند، اعمالشان در دنیا و آخرت، به هدر می‌رود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۳۴۰]، ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۳۴۱]
  5. محاربان و مفسدان در زمین: سزای کسانی که با خدا و پیامبر او می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، عذابی بزرگ در آخرت است: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۴۲].
  6. آزار دهندگان خدا و پیامبر: کسانی که به خدا و پیامبر او آزار می‌رسانند، بی‌تردید، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفّت‌آور آماده ساخته است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا[۳۴۳].
  7. مرتدان: مسلمانانی که از دین خود برگشته، در حال کفر بمیرند، کردارشان در دنیا و آخرت تباه می‌شود و اهل آتشند: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۳۴۴] و نیز آیات ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۴۵]؛ ﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۳۴۶]؛ ﴿مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۴۷]، ﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۳۴۸].
  8. اشاعه دهندگان زشتی: کسانی که دوست دارند در میان مردم باایمان، زشتی‌ها شیوع یابد، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۳۴۹].
  9. خریداران سِحر: هرکس خریدار متاع سِحر باشد، در آخرت بهره‌ای ندارد: ﴿وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ [۳۵۰].
  10. تهمت‌زنندگان: کسانی که به زنان پاک‌دامن و با ایمان نسبت زنا می‌دهند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند، و برای آنها عذابی بزرگ خواهد بود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۵۱].
  11. دنیاطلبان: کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را بخواهند... در آخرت جز آتش برایشان نیست: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ[۳۵۲]، ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۳۵۳] و کسی که کشت این دنیا را بخواهد، به او از آن می‌دهیم و در آخرت او را نصیبی نیست: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۳۵۴] و آیه ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ[۳۵۵].
  12. بازدارندگان مردم از مساجد و ویران‌کنندگان آن: خداوند به چنین کسانی خواری دنیا و عذاب آخرت را وعده داده است: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۵۶].
  13. پیمان‌شکنان: کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به‌بهای‌ناچیز می‌فروشند، آنان را در آخرت بهره‌ای نیست: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۳۵۷].[۳۵۸]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: تفسیر نمونه‌، ج۱۹، ص۷۱ و ج۲۵، ص۴۰۱.
  2. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ فرهنگ شیعه، ص۴۰.
  3. مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد اول و دوم، ص۱۳۸.
  4. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۱.
  5. دنیا و آخرت، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰.
  6. باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۵.
  7. معارف قرآن، ص ۴۸۲؛ آموزش عقاید، ج ۳، ص ۵.
  8. «و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  9. «و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  10. «خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید می‌آورد» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.
  11. «پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  12. «و برخی از مردم می‌گویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آورده‌ایم با آنکه آنان مؤمن نیستند» سوره بقره، آیه ۸.
  13. التحقیق، ج ۱، ص ۴۵ و ۴۶.
  14. مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۲۳.
  15. تفسیر ملاصدرا، ج ۱، ص ۳۰۳.
  16. التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۳۰۳.
  17. «و هر دو به سوی در پیش تاختند و آن زن پیراهن او را از پشت درید و شویش را کنار در، یافتند؛ زن گفت: کیفر کسی که به همسرت نظر بد داشته باشد جز آنکه زندانی شود یا به عذابی دردناک دچار گردد چیست؟» سوره یوسف، آیه ۲۵.
  18. «و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  19. «همان که ما را از بخشش خود در سرای ماندگار جای داد که در آن نه رنجی به ما می‌رسد و نه ماندگی» سوره فاطر، آیه ۳۵.
  20. «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
  21. «این است کیفر دشمنان خداوند: آتش (دوزخ) که در آن، سرایی جاودانه خواهند داشت به کیفر آنکه آیات ما را انکار می‌کردند» سوره فصلت، آیه ۲۸.
  22. «آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی» درآوردند ننگریسته‌ای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.
  23. منشور جاوید، ج۹، ص ۵.
  24. بدایة المعارف، ج۲، ص ۲۸۶.
  25. «و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۶.
  26. رضایی، غلام‌رضا، مقاله «آخرت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۳۴-۳۸.
  27. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ فرهنگ شیعه، ص۴۰؛ خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 96.
  28. مجموعه آثار، ج ۲؛ حیات اخروی، ص ۵۰۲.
  29. المیزان، ج ۷، ص ۲۷.
  30. عقل و اعتقاد دینی، ص ۳۲۲؛ معاد در نگاه وحی و فلسفه، ص ۷ تا ۳۵ و ۱۰۵ و ۱۰۶ و ۱۱۷ و ۱۱۸؛ مجموعه آثار، ج ۱، عدل الهی، ص۲۰۱ ـ ۲۰۳.
  31. مجموعه آثار، ج ۲؛ حیات اخروی، ص ۵۳۰ ـ ۵۳۴.
  32. شیعه در اسلام، ص ۱۰۲.
  33. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 96.
  34. سوره نجم، آیه ۳۹.
  35. سوره ق، آیه ۲۲.
  36. سوره نور، ۲۵.
  37. سوره زخرف، ۷۱.
  38. سوره آل عمران، آیه ۱۳۳
  39. سوره حدید، آیه ۲۱.
  40. سوره غاشیه، آیه ۲۳ و ۲۴.
  41. سوره زلزال، آیه ۷ و ۸.
  42. سوره شوری، آیه ۲۰.
  43. سوره مریم، آیه ۹۳.
  44. فرهنگ شیعه، ص۴۰.
  45. بحار الانوار، ج۷، ص۲۲۸؛ و ج۹، ص۲۲۹.
  46. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  47. عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۶۷.
  48. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  49. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  50. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۱۶.
  51. نیایش بیستم.
  52. باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۱۶.
  53. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  54. «آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟ و برای خداوند شریک‌هایی تراشیدند، بگو نامشان را بر زبان آورید؛ آیا به او از آنچه در زمین نمی‌داند خبر می‌دهید یا تنها به گفتاری سرسری (زبان می‌گردانید؟) بلکه نیرنگ کافران را در چشمشان آراسته‌اند و از راه بازشان داشته‌اند و آن را که خداوند بیراه نهد رهنمونی نخواهد داشت. آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۳-۳۴.
  55. «خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت (حال و روز شما منافقان) همانند پیشینیانتان (است) که نیرومندتر و داراتر و پرفرزندتر از شما بودند؛ آنان بهره خویش بردند شما نیز بهره خویش گرفتید همچون کسانی که پیش از شما به بهره خویش رسیدند و (در یاوه گویی) فرو رفتید چنانکه آنان فرو رفتند؛ آنانند که کرد» سوره توبه، آیه ۶۸-۶۹.
  56. «بنابراین آیا به سوی خداوند باز نمی‌گردند و از او آمرزش نمی‌خواهند؟ در حالی که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۷۴.
  57. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  58. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  59. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.
  60. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۱۶.
  61. معارف قرآن، ص ۵۰۲؛ مجموعه آثار، ج ۲، حیات اخروی، ص ۵۲۰.
  62. مجموعه آثار، ج ۱؛ عدل‌الهی، ص ۲۳۷.
  63. عدل‌الهی، ص ۲۳۸.
  64. بحار الانوار، ج ۷، ص ۲۲۸ و ۲۲۹.
  65. مجموعه آثار، ج ۱، عدل الهی، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۴.
  66. المظاهر الالهیّه، ص ۸۶؛ پادشاهی خدا، ص ۱۲۷.
  67. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  68. عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۶۷.
  69. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  70. المیزان، ج ۱۸، ص ۴۰.
  71. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  72. مجمع‌البیان، ج۷، ص۴۱۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۷۶.
  73. «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست» سوره توبه، آیه ۴۴.
  74. «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
  75. «بگو روی زمین گردش کنید و بنگرید چگونه آفریدن (آفریدگان) را آغاز می‌کند سپس خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید می‌آورد، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.
  76. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۱۵۳.
  77. «و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۷۰.
  78. «(هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۵.
  79. «و به راستی جهان پیشین و جهان واپسین از آن ماست» سوره لیل، آیه ۱۳.
  80. «(شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد\1 سوره انفال، آیه ۶۷.
  81. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
  82. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  83. «آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ \1 سوره توبه، آیه ۳۸.
  84. «از تو درباره شراب و قمار می‌پرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگ‌تر است و از تو می‌پرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  85. «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.
  86. جامع‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۰۲.
  87. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
  88. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۴۵۳.
  89. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  90. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  91. التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۴۹.
  92. «و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  93. «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه 74.
  94. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.
  95. «آنان، زندگانی این جهان را به بهای جهان واپسین خریدند؛ پس، نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه یاری خواهند شد» سوره بقره، آیه ۸۶.
  96. «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست می‌دارید و جهان واپسین را وا می‌گذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱.
  97. «به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است» سوره انسان، آیه ۷.
  98. «خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و در زمین است از آن اوست و وای بر کافران از عذابی سخت آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۲-۳.
  99. المیزان، ج ۱۲، ص ۱۳.
  100. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  101. المیزان، ج ۱۸، ص ۴۰.
  102. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۳، ص ۶۷۲.
  103. مجموعه آثار، ج ۱۶، سیری درنهج‌البلاغه، ص ۵۸۴.
  104. «برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  105. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  106. «پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
  107. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  108. «آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.
  109. «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
  110. «و به راستی هر که در این جهان کور (دل) باشد همو در جهان واپسین (نیز) کور (دل) و گمراه‌تر خواهد بود» سوره اسراء، آیه ۷۲.
  111. المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۹.
  112. مجمع‌ البیان، ج ۶، ص ۶۶۳ و ۶۶۴.
  113. معارف قرآن، ص ۵۰۲ و ۵۰۳.
  114. مجموعه آثار، ج ۱۶؛ سیری درنهج‌البلاغه، ص ۵۸۳.
  115. «و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  116. مجمع البیان، ج ۱، ص ۵۳۰.
  117. «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارن» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
  118. «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
  119. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  120. مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۶.
  121. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  122. «و به او در این جهان نیکی دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره نحل، آیه ۱۲۲.
  123. «در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است» سوره حج، آیه ۱۱.
  124. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  125. «آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۲۲.
  126. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 96.
  127. رسائل اخوان الصفا، ج ۳، ص ۲۹۴.
  128. «کاش من نیز با آنان (همراه) می‌بودم» سوره نساء، آیه ۷۳.
  129. «و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.
  130. «و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.
  131. «می‌گوید: کاش برای (این) زندگیم (توشه‌ای) پیش می‌فرستادم» سوره فجر، آیه ۲۴.
  132. «و میوه، آنچه بگزینند و گوشت پرندگان، آنچه بخواهند. و سیاه‌دیده زنانی درشت چشم. همانند مروارید فرو پوشیده. به پاداش آنچه انجام می‌داده‌اند. در آن سخن یاوه و گناه‌آلودی نمی‌شنوند. (هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۰-۲۶.
  133. مجموعه آثار، ج ۲، حیات اخروی، ص ۵۲۳.
  134. «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  135. «به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۸-۳۰.
  136. علم الیقین، ج ۲، ص ۱۰۵۶ ـ ۱۰۶۴.
  137. «هرگاه که پوست تنشان بریان گردد بر آنان پوست‌هایی تازه جایگزین می‌گردانیم تا عذاب را بچشند» سوره نساء، آیه ۵۶.
  138. «چشم‌ها او را در نمی‌یابند\1 سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  139. پادشاهی خدا، ص ۱۲۶.
  140. «در آن روز، خداوند جزای راستین آنان را بی‌کم و کاست می‌دهد و خواهند دانست که خداوند همان حقّ آشکار است» سوره نور، آیه ۲۵.
  141. مجموعه آثار، ج ۴، معاد، ص ۸۰۹.
  142. «می‌نوشید چونان که شتران تشنه می‌نوشند» سوره واقعه، آیه ۵۵.
  143. «نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.
  144. الذخیره، ص ۵۲۷؛ نظریّات علم کلام، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.
  145. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  146. مفاتیح الغیب، ج ۲، ص ۷۶۴.
  147. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 99-100.
  148. «داستان آن بهشت که به پرهیزگاران نوید داده‌اند، (این است): در آن، جویبارهایی از آبی است که نمی‌گندد و جویبارهایی از شیری که مزه‌اش دگرگون نمی‌گردد و جویبارهایی از شرابی که به نوشندگان لذت می‌بخشد و جویبارهایی از شهد ناب؛ و آنان را در آن هرگونه میوه و (نیز) آمرزشی از سوی پروردگارشان است؛ آیا (اینان) برابرند با کسانی که در آتش (دوزخ) جاودانند و به آنان آبی داغ می‌نوشانند که دل و روده‌هایشان را پاره‌پاره می‌گرداند؟» سوره محمد، آیه ۱۵.
  149. «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
  150. المظاهر الالهیّه، ص ۹۳ و ۹۴؛ جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص۶۴ و ۶۵؛ علم الیقین، ج ۲، ص ۱۲۹۴.
  151. «و برای کافران آتش دوزخ (آماده) است که (در آن) نه کارشان تمام می‌شود که بمیرند و نه از عذاب آنان می‌کاهند؛ بدین‌گونه هر ناسپاسی را کیفر می‌دهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.
  152. المیزان، ج ۴، ص ۲۲ و ۲۳، الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۳۱۹.
  153. المیزان، ج ۲۰، ص ۱۴۸.
  154. «ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کرده‌ایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.
  155. «ای کافران! امروز پوزش نخواهید که تنها (برای) آنچه می‌کرده‌اید کیفر می‌بینید» سوره تحریم، آیه ۷.
  156. المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۰؛ الذخیره، ص ۵۲۴؛ المنقذ، ج۲، ص ۱۸۱ و ۲۰۳.
  157. «در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد» سوره بقره، آیه ۱۶۲.
  158. مجموعه آثار، بازرگان، ج ۱، ذره بی‌انتها، ص ۵۰۳.
  159. «هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید!» سوره مؤمنون، آیه ۹۹.
  160. «شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۰.
  161. الامالی، طوسی، ص ۲۳۷؛ بحار الانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۰۳.
  162. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  163. «و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۱.
  164. علم الیقین، ج ۲، ص ۱۲۹۳ و ۱۲۹۴ و ۱۳۱۸.
  165. \1آنچه کرده‌اند پیش چشم می‌یابند» سوره کهف، آیه ۴۹.
  166. \1آیا جز (برای) آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید؟» سوره نمل، آیه ۹۰.
  167. المیزان، ج ۱۳، ص ۳۲۵؛ مجموعه آثار، ج ۲، حیات اخروی، ص۵۲۱ و ۵۲۲؛ معاد در نگاه وحی و فلسفه، ص ۳۲۶ و ۳۲۹.
  168. «روزی که رازهای نهان، آشکار گردد» سوره طارق، آیه ۹.
  169. المیزان، ج ۱۵، ص ۹۵ و ج ۷، ص ۵۰.
  170. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  171. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۶ و ۱۷.
  172. «و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری برنمی‌آید و از کسی میانجیگری پذیرفته نمی‌گردد و از او جایگزینی گرفته نمی‌شود و آنان یاری نخواهند شد» سوره بقره، آیه ۴۸.
  173. «پس چون در صور دمند (دیگر) در آن روز میان آنان نه پیوندی است و نه از یکدیگر پرس و جو می‌کنند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۱.
  174. «آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری می‌ورزند و در عذاب می‌نگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده می‌شود» سوره بقره، آیه ۱۶۶.
  175. المیزان، ج ۱۹، ص ۲۲۹ و ج ۱۲، ص ۵۸.
  176. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  177. مجموعه آثار، ج۱، عدل الهی، ص۲۹۷ و ۳۰۱ و ۳۳۷.
  178. «سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
  179. «هر کس را در آن روز حالی است که او را به خود سرگرم می‌سازد» سوره عبس، آیه ۳۷.
  180. «او در روز رستخیز، پیشاپیش قومش می‌آید و آنان را به دوزخ درمی‌آورد و بد آبشخوری است که بدان درمی‌آیند» سوره هود، آیه ۹۸.
  181. المیزان، ج ۱۳، ص ۷۰؛ الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۱۷۵ و ۱۷۶.
  182. «پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.
  183. «بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر می‌داریم و بی‌گمان جهان واپسین در پایه‌ها و در برتری بزرگ‌تر است» سوره اسراء، آیه ۲۱.
  184. «آنانند که به راستی مؤمنند؛ آنها نزد پروردگارشان پایه‌ها و آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره انفال، آیه ۴.
  185. نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۴۷ و ۱۴۸.
  186. المیزان، ج ۱۲، ص ۳۱۸.
  187. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  188. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  189. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  190. «آنگاه خداوند در زندگانی این جهان به آنان خواری چشانید و اگر می‌دانستند عذاب جهان واپسین بزرگ‌تر است» سوره زمر، آیه ۲۶.
  191. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  192. «و این‌چنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانه‌های پروردگارش ایمان نیاورد کیفر می‌دهیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین سخت‌تر و پایدارتر است» سوره طه، آیه ۱۲۷.
  193. «آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۴.
  194. «و این‌چنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانه‌های پروردگارش ایمان نیاورد کیفر می‌دهیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین سخت‌تر و پایدارتر است» سوره طه، آیه ۱۲۷.
  195. «و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصلت، آیه ۱۶.
  196. بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۸۸.
  197. «می‌خواهند از آتش (دوزخ) رهایی یابند اما از آن بیرون نخواهند رفت و عذابی پایدار خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۷.
  198. المیزان، ج ۴، ص ۲۲.
  199. «در آن جاودانند و در پی رفتن به جای دیگر نیستند» سوره کهف، آیه ۱۰۸.
  200. مجموعه آثار، ج ۲، حیات اخروی، ص ۵۲۴.
  201. «هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
  202. «بی‌گمان روز داوری وعده‌گاه (ما و شما) است،» سوره نبأ، آیه ۱۷.
  203. مجموعه آثار، ج ۱، عدل الهی، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۳ و ج ۴، معاد، ص ۶۲۴ و ۶۲۵؛ به سوی جهان ابدی، ص ۳۷۱ و ۳۷۲.
  204. «این روز داوری است که شما و پیشینیان را گرد آوردیم» سوره مرسلات، آیه ۳۸.
  205. «امروز ای گنهکاران (از مؤمنان) جدا گردید!» سوره یس، آیه ۵۹.
  206. «بی‌گمان روز جدایی (حق از باطل) وعده‌گاه همه آنان است» سوره دخان، آیه ۴۰.
  207. «تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند» سوره انفال، آیه ۳۷.
  208. «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  209. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  210. «و با هر کسی که می‌آید گسیل‌کننده و گواهی است» سوره ق، آیه ۲۱.
  211. «در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید، زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است» سوره زلزال، آیه ۴-۵.
  212. «روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه می‌کرده‌اند به زیان آنها، گواهی می‌دهد» سوره نور، آیه ۲۴.
  213. «و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و آنچه در آنها از جنبندگان پراکنده است و او بر گرد آوردن آنها هرگاه که بخواهد تواناست» سوره شوری، آیه ۲۹.
  214. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۳۰۷ و ۳۰۸.
  215. «آن روزی است که مردم در آن فراهمند» سوره هود، آیه ۱۰۳.
  216. المیزان، ج۱۱، ص ۷.
  217. «این روز داوری است که شما و پیشینیان را گرد آوردیم» سوره مرسلات، آیه ۳۸.
  218. آغاز و انجام، ص ۲۳.
  219. «در آنجا آنچه دل‌ها بخواهد و چشم‌ها لذّت برد فراهم است» سوره زخرف، آیه ۷۱.
  220. «ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید» سوره فصلت، آیه ۳۱.
  221. «و میان آنان و آنچه آرزو می‌کنند فاصله افکنده می‌شود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیش‌تر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمان‌انگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.
  222. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۳۱۹.
  223. «آنان در ناآگاهی رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۱.
  224. «امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.
  225. «(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.
  226. «به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
  227. المیزان، ج ۳، ص ۹۶ و ج ۲۰، ص ۱۰۶ و ج ۱۳، ص ۳۲۲.
  228. «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
  229. «در آن روز، خداوند جزای راستین آنان را بی‌کم و کاست می‌دهد و خواهند دانست که خداوند همان حقّ آشکار است» سوره نور، آیه ۲۵.
  230. مجموعه آثار، ج ۲، حیات اخروی، ص ۵۲۴.
  231. «و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
  232. «می‌گوید: پروردگارا! چرا مرا نابینا برانگیختی در حالی که من بینا بودم؟» سوره طه، آیه ۱۲۵.
  233. مفاتیح‌الغیب، ج ۲، ص ۷۱۱؛ منتخباتی از آثار حکما، ج ۲، ص ۳۷.
  234. «در آن است آنچه بخواهند و نزد ما، بیشتر (نیز) هست» سوره ق، آیه ۳۵.
  235. \1آنچه دل‌ها بخواهد\1 سوره زخرف، آیه ۷۱.
  236. مفاتیح‌الغیب، ج ۲، ص ۷۱۱؛ منتخباتی از آثار حکما، ج ۲، ص ۳۷.
  237. «فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا می‌روند» سوره معارج، آیه ۴.
  238. «بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
  239. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 100-104.
  240. «إن اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل»؛ ‏نهج البلاغه، خطبه ۴۲.
  241. «امروز ای گنهکاران (از مؤمنان) جدا گردید!» سوره یس، آیه ۵۹.
  242. «و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۶۴.
  243. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  244. احیاء علوم‌الدین، ج ۱، ص ۱۹۹ و ۲۰۱.
  245. مفاتیح الغیب، ج ۲، ص ۶۸۸ و ۶۸۹.
  246. «آگاه باش که آنان در آشوب افتاده‌اند و دوزخ فراگیرنده کافران است» سوره توبه، آیه ۴۹.
  247. حاشیه بر شرح منظومه، ص ۴۵.
  248. «روزی که (این) زمین زمینی دیگر گردد و آسمان‌ها نیز و (همگان) نزد خداوند یگانه دادفرما پدیدار شوند» سوره ابراهیم، آیه ۴۸.
  249. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۱۵۷ و ۲۰۳ و ۲۰۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۸۸ و ۸۹.
  250. الشواهدالربوبیّه، ص۲۶۷ و ۲۶۸؛ مفاتیح‌الغیب، ج۲، ص۶۸۶ـ۶۸۹.
  251. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 104.
  252. تاریخ جامع ادیان، ص ۷ ـ ۱۰ و ۲۳ و ۳۱ و ۵۷ و ۵۹ و ۹۱ و ۳۲۴؛ به سوی جهان ابدی، ص ۱۵ ـ ۴۷.
  253. «با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است. صحیفه‌های ابراهیم و موسی\1 سوره اعلی، آیه ۱۷-۱۹.
  254. مجموعه آثار، بازرگان، ج ۹، درس دینداری، ص ۳۲۲.
  255. اوپانیشاد، ص ۶۹ و ۱۱۳ و ۲۶۳ و ۳۱۱؛ بودا، ص ۳۸۱ ـ ۴۰۶.
  256. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۱۸۱ و ۱۸۲.
  257. گنجینه‌ای از تلمود، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۵.
  258. مجموعه آثار، بازرگان، ج ۱، ذره بی انتها، ص ۴۶۵ و ج ۹، درس دینداری، ص ۳۲۲.
  259. مجموعه آثار، ج ۴، معاد، ص ۶۲۱ و ۶۲۲ و ۶۳۴.
  260. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 105؛ کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  261. "حكم المثلين واحد و السمع دلَّ إمكان التماثُل"؛ کشف المراد، ص۴۲۴.
  262. زندگی جاوید یا حیات اخروی، ص۱۱.
  263. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  264. مجموعه آثار، ج۲، ص۵۱۹.
  265. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص۴۱.
  266. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  267. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  268. «همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  269. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  270. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  271. «و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.
  272. «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه می‌خورید می‌خورد و از آنچه می‌آشامید می‌آشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
  273. «و برخی از مردم می‌گویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آورده‌ایم با آنکه آنان مؤمن نیستند» سوره بقره، آیه ۸.
  274. «با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب می‌ورزند در حالی که جز خود را نمی‌فریبند و در نمی‌یابند» سوره بقره، آیه ۹.
  275. «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
  276. «و آن کسان که دارایی‌های خود را برای نشان دادن به مردم، می‌بخشند و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارند؛ و هر که شیطان همدم اوست بدهمدمی او راست» سوره نساء، آیه ۳۸.
  277. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵.
  278. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.
  279. «و کردار کسانی که آیات ما و دیدار جهان واپسین را دروغ شمردند تباه شد؛ آیا جز برای آنچه می‌کردند کیفر می‌بینند؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۷.
  280. «و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.
  281. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  282. «پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۸.
  283. «کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این رو آنان سرگشته‌اند» سوره نمل، آیه ۴.
  284. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 110-112.
  285. «او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره نحل، آیه ۱۲۲.
  286. «آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  287. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  288. «آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند، در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۳-۶۴.
  289. «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
  290. «و به راستی پاداش جهان واپسین برای کسانی که ایمان آورده‌اند و پرهیزگاری می‌ورزیده‌اند بهتر است» سوره یوسف، آیه ۵۷.
  291. \1به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  292. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  293. «آیا به (حال و روز) کسانی ننگریسته‌ای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دسته‌ای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
  294. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
  295. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  296. «آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند، در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۳-۶۴.
  297. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  298. «و زیورهایی و همه اینها چیزی جز برخورداری زندگانی این جهان نیست و جهان واپسین نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است» سوره زخرف، آیه ۳۵.
  299. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  300. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  301. «و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  302. \1کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است» سوره بقره، آیه ۶۲.
  303. «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
  304. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 110-111.
  305. «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
  306. المیزان، ج ۱، ص ۴۴ و ۴۵.
  307. «بگو روی زمین گردش کنید و بنگرید چگونه آفریدن (آفریدگان) را آغاز می‌کند سپس خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید می‌آورد، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.
  308. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  309. «خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بی‌ایمانند دل‌هایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.
  310. «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست می‌دارید و جهان واپسین را وا می‌گذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱.
  311. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  312. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.
  313. «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.
  314. «و برخی از مردم می‌گویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آورده‌ایم با آنکه آنان مؤمن نیستند» سوره بقره، آیه ۸.
  315. «به دل بیماری‌یی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که می‌گفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰.
  316. مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۳۵.
  317. «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه می‌خورید می‌خورد و از آنچه می‌آشامید می‌آشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
  318. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۱ و ۳۳.
  319. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 111.
  320. «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
  321. «ولی کافران را در این جهان و در جهان واپسین عذابی سخت خواهم کرد و آنان را یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۵۶.
  322. «کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این رو آنان سرگشته‌اند آنانند که عذاب سخت دارند و در جهان واپسین زیانکارترند» سوره نمل، آیه ۴-۵.
  323. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  324. «آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟» سوره رعد، آیه ۳۳.
  325. «آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۴.
  326. «آنان را که به آیات خداوند کفر می‌ورزند و پیامبران را ناحقّ می‌کشند و دادفرمایان از مردم را به قتل می‌رسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.
  327. «آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۲۲.
  328. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  329. «و اما (قوم) عاد در زمین به نادرستی گردنکشی کردند و گفتند: چه کسی از ما توانمندتر است؟ و آیا ندیدند که خداوندی که آنان را آفریده از آنان توانمندتر است؟ و آنان آیات ما را انکار می‌کردند» سوره فصلت، آیه ۱۵.
  330. «و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصلت، آیه ۱۶.
  331. «به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.
  332. «خداوند هم او را به عقوبت جهان بازپسین و نخستین، فرو گرفت» سوره نازعات، آیه ۲۵.
  333. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  334. «آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟» سوره رعد، آیه ۳۳.
  335. «آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۴.
  336. «خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۶۸.
  337. «(حال و روز شما منافقان) همانند پیشینیانتان (است) که نیرومندتر و داراتر و پرفرزندتر از شما بودند؛ آنان بهره خویش بردند شما نیز بهره خویش گرفتید همچون کسانی که پیش از شما به بهره خویش رسیدند و (در یاوه گویی) فرو رفتید چنانکه آنان فرو رفتند؛ آنانند که کردارهاشان در این جهان و در جهان واپسین تباه است و آنانند که زیانکارند» سوره توبه، آیه ۶۹.
  338. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  339. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را» سوره توبه، آیه ۷۴.
  340. «آنان را که به آیات خداوند کفر می‌ورزند و پیامبران را ناحقّ می‌کشند و دادفرمایان از مردم را به قتل می‌رسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.
  341. «آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۲۲.
  342. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  343. «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت می‌کند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.
  344. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  345. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  346. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.
  347. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.
  348. «ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۹.
  349. «بی‌گمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره نور، آیه ۱۹.
  350. «چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت\1 سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  351. «به راستی آنان که به زنان پاکدامن بی‌خبر مؤمن، تهمت (زنا) می‌زنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شده‌اند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.
  352. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  353. «آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.
  354. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  355. «پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
  356. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  357. «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  358. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 113-114.