آخرت در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آخرت

الکتاب: ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ[۱]. ﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۲].

﴿مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ[۳]. ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۴].

الحدیث: «الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّمَا الدُّنْيَا عَرَضٌ حَاضِرٌ يَأْكُلُ مِنْهَا الْبَرُّ وَ الْفَاجِرُ، وَ إِنَّ الْآخِرَةَ وَعْدٌ صَادِقٌ يَحْكُمُ فِيهَا مَلِكٌ قَادِرٌ»[۵]. امام علی(ع): هلا ای مردم! دنیا متاعی است آماده که نیکو و بد از آن می‌خورند، و آخرت وعده‌ای است راست که فرمانروایی توانا در آن روز داوری می‌کند. «عنه(ع): أَحْوَالُ الدُّنْيَا تَتْبَعُ الِاتِّفَاقَ وَ أَحْوَالُ الْآخِرَةِ تَتْبَعُ الِاسْتِحْقَاقَ»[۶]. امام علی(ع): اوضاع و احوال دنیا تابع اتفاق است، و اوضاع و احوال آخرت تابع استحقاق.

«عنه(ع): إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ، وَ إِنَّ الْمِضْمَارَ الْيَوْمَ وَ غَداً السِّبَاقَ»[۷]. امام علی(ع): دنیا پشت کرده و بدرود گویان است و آخرت روی آورده و آشکار شده است. امروز، روز آمادگی است و فردا، روز پیشی گرفتن [به بهشت].

«عنه(ع): مَنْ حَرَصَ عَلَى الْآخِرَةِ مَلَكَ، مَنْ حَرَصَ عَلَى الدُّنْيَا هَلَكَ»[۸]. امام علی(ع): هر کس برای آخرت حرص زند آن را به دست می‌آورد و هر که برای دنیا حرص زند نابود می‌شود.

«عنه(ع): الدُّنْيَا مُنْيَةُ الْأَشْقِيَاءِ، الْآخِرَةُ فَوْزُ السُّعَدَاءِ»[۹]. امام علی(ع): دنیا آرزوی شوربختان است، و آخرت پیروزی نیکبختان.

«عنه(ع): اجْعَلْ لِآخِرَتِكَ مِنْ دُنْيَاكَ نَصِيباً»[۱۰]. امام علی(ع): برای آخرت خود از دنیایت بهره‌ای بگذار.

«عنه(ع): اشْغَلُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ بِمَا لَا بُدَّ لَكُمْ مِنْهُ»[۱۱]. امام علی(ع): خود را به کار آخرت، که ناگزیر از آنید مشغول کنید.

«عنه(ع): عَلَيْكَ بِالْآخِرَةِ تَأْتِكَ الدُّنْيَا صَاغِرَةً»[۱۲]. امام علی(ع): به آخرت چنگ درزن، دنیا خود با خواری پیش تو خواهد آمد.

«عنه(ع): إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ»[۱۳]. امام علی(ع): امروز [روز] عمل است و نه حسابرسی و فردا حسابرسی است نه عمل.

«عنه(ع): اسْتَعِدُّوا لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ وَ تَزِلُّ لِهَوْلِهِ الْعُقُولُ وَ تَتَبَلَّدُ الْبَصَائِرُ»[۱۴]. امام علی(ع): برای روزی آماده شوید که چشم‌ها در آن خیره می‌ماند و خردها از هراس آن از کار می‌افتد و تیزبینی‌ها به کودنی می‌گراید.

«عنه(ع): إِنَّ الدُّنْيَا مُنْقَطِعَةٌ عَنْكَ وَ الْآخِرَةَ قَرِيبَةٌ مِنْكَ»[۱۵]. امام علی(ع): همانا دنیا از تو جدا شدنی و آخرت به تو نزدیک است.

«عنه(ع): إِنَّكُمْ إِلَى الْآخِرَةِ صَائِرُونَ وَ عَلَى اللَّهِ مُعْرَضُونَ»[۱۶]. امام علی(ع): همانا شما به سوی آخرت روانید و در پیشگاه خداوند حاضر خواهید شد.[۱۷].

عظمت امور آخرت

الکتاب: ﴿انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا[۱۸]. ﴿فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۹].

الحدیث: «الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِهِ فَلْيَكْفِكُمْ مِنَ الْعِيَانِ السَّمَاعُ وَ مِنَ الْغَيْبِ الْخَبَرُ»[۲۰]. امام علی(ع): و هر چیز دنیا، شنیدن آن بزرگتر از دیدن آن است؛ و هر چیز آخرت، دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است. پس، به جای دیدن آخرت و مشاهده آنچه از دیدگان شما پنهان و در پس پرده غیب است، به همان شنیدن و خبر یافتن [توسط پیامبران] اکتفا کنید.

«عنه(ع): مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ»[۲۱]. امام علی(ع): فریفته‌ای که به بالاترین مقصود خود از دنیا رسیده است، چونان کسی نیست که به کمترین نصیب خود از آخرت دست یافته باشد.

«الْإِمَامُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ(ع): مَنْ تَعَزَّى عَنِ الدُّنْيَا بِثَوَابِ الْآخِرَةِ فَقَدْ تَعَزَّى عَنْ حَقِيرٍ بِخَطِيرٍ، وَ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ مَنْ عَدَّ فَائِتَهَا سَلَامَةً نَالَهَا، وَ غَنِيمَةً أُعِينَ عَلَيْهَا»[۲۲]. امام زین العابدین(ع): هر که به امید پاداش آخرت در برابر دنیا شکیبایی ورزد، برای رسیدن به امری مهم در برابر امری خرد و ناچیز صبوری کرده است و بالاتر از آن، کسی است که دست نیافتن به دنیا را مایه سلامت خود بداند و آن را غنیمتی شمرد که به چنگ آورده است.[۲۳].

آخرت، سرای بقاست

الکتاب: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ[۲۴].

الحدیث: «الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): مَنْ عَمَّرَ دَارَ إِقَامَتِهِ فَهُوَ الْعَاقِلُ»[۲۵]. امام علی(ع): کسی که سرای ماندگاری خود را آباد سازد، خردمند است.

«عنه(ع): الدُّنْيَا أَمَدٌ، الْآخِرَةُ أَبَدٌ»[۲۶]. امام علی(ع): دنیا تمام شدنی است، آخرت همیشگی است.

«عنه(ع): الْآخِرَةُ دَارُ مُسْتَقَرِّكُمْ فَجَهِّزُوا إِلَيْهَا مَا يَبْقَى لَكُمْ»[۲۷]. امام علی(ع): آخرت جایگاه همیشگی شماست؛ پس آنچه را برای شما باقی می‌ماند برای آخرت فراهم آورید.

«عنه(ع): - فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَكُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا التَّزَوُّدَ مِنْ يَوْمِهَا الْقَصِيرِ لِيَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِيلِ - فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ»[۲۸]. امام علی(ع): بندگان خدا! بکوشید تا از چند روزه دنیا برای آخرت که دوره‌اش دراز و طولانی است، توشه برگیرید؛ چه، دنیا سرای عمل است و آخرت سرای بقا و جزا.

«عنه(ع): إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ»[۲۹]. امام علی(ع): همانا دنیا سرای گذر است و آخرت سرای ماندن؛ پس، از گذرگاه خود برای اقامتگاهتان توشه برگیرید.

«عنه(ع): إِيَّاكَ أَنْ تُخْدَعَ عَنْ دَارِ الْقَرَارِ»[۳۰]. امام علی(ع): مبادا از سرای باقی غافل بمانی.

«عنه(ع): غَايَةُ الْآخِرَةِ الْبَقَاءُ»[۳۱]. امام علی(ع): غایت آخرت، بقاست.

«عنه(ع): لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ خُلُودٌ وَ بَقَاءٌ»[۳۲]. امام علی(ع): همه چیز آخرت، جاوید و ماندگار است.

«عنه(ع): مَنْ سَعَى لِدَارِ إِقَامَتِهِ خَلُصَ عَمَلُهُ وَ كَثُرَ وَجَلُهُ»[۳۳]. امام علی(ع): هر که برای سرای ماندگاری خویش بکوشد، عملش خالص می‌شود و بیمش [از خدا] بسیار می‌گردد.[۳۴].

آخرت، سرای زندگانی

الکتاب: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۳۵].

الحدیث: «رَسُولُ اللَّهِ(ص): يَا عَجَباً كُلَّ الْعَجَبِ لِلْمُصَدِّقِ بِدَارِ الْحَيَوَانِ وَ هُوَ يَسْعَى لِدَارِ الْغُرُورِ!»[۳۶]. پیامبر خدا(ص): وه چه شگفت است از کسی که سرای زندگانی (آخرت) را باور دارد و با این حال برای سرای فریبنده (دنیا) تکاپو می‌کند!

«الْإِمَامُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ(ع): الدُّنْيَا سِنَةٌ وَ الْآخِرَةُ يَقَظَةٌ وَ نَحْنُ بَيْنَهُمَا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ»[۳۷]. امام زین العابدین(ع): دنیا غنودن است و آخرت بیداری و ما در میان آن دو خواب‌هایی آشفته‌ایم.[۳۸].

برتری آخرت

الکتاب: ﴿قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى[۳۹]. ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۴۰].

الحدیث: «رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعْطِي الدُّنْيَا عَلَى نِيَّةِ الْآخِرَةِ وَ لَا يُعْطِي الْآخِرَةَ عَلَى نِيَّةِ الدُّنْيَا»[۴۱]. پیامبر خدا(ص): خداوند متعال دنیا را با نیت آخرت [به آدمی] می‌دهد اما از دادن آخرت با نیت دنیا ابا دارد.

«الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): مَنِ ابْتَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ رَبِحَهُمَا، مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ خَسِرَهُمَا»[۴۲]. امام علی(ع): کسی که آخرت خویش را در قبال دنیای خود بخرد، هر دو را به دست آورده و هر که آخرت خود را به دنیایش بفروشد، هر دو را از دست داده است.

«عنه(ع): لَيْسَ عَنِ الْآخِرَةِ عِوَضٌ وَ لَيْسَتِ الدُّنْيَا لِلنَّفْسِ بِثَمَنٍ»[۴۳]. امام علی(ع): آخرت، هیچ جایگزینی ندارد، و دنیا بهای جان [[[آدمی]]] نیست.

«عنه(ع): مَنْ عَمَّرَ دُنْيَاهُ خَرَّبَ مَآلَهُ، مَنْ عَمَّرَ آخِرَتَهُ بَلَغَ آمَالَهُ»[۴۴]. امام علی(ع): هر که دنیای خویش را آباد سازد، آخرت خود را ویران می‌کند و هر که آخرت خویش را آباد سازد به آرزوهای خود می‌رسد.[۴۵].

یاد آخرت

«رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُبْغِضُ كُلَّ عَالِمٍ بِالدُّنْيَا جَاهِلٍ بِالْآخِرَةِ»[۴۶]. پیامبر خدا(ص): خداوند تبارک و تعالی کسی را که دنیاشناس و آخرت نشناس باشد، دشمن می‌دارد.

«الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): ذِكْرُ الْآخِرَةِ دَوَاءٌ وَ شِفَاءٌ، ذِكْرُ الدُّنْيَا أَدْوَأُ الْأَدْوَاءِ»[۴۷]. امام علی(ع): یاد آخرت دارو و درمان است، یاد دنیا بدترین درد و بیماری.

«عنه(ع): مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْآخِرَةِ قَلَّتْ مَعْصِيَتُهُ»[۴۸]. امام علی(ع): هر کس که زیاد به یاد آخرت باشد، کمتر گناه می‌کند.

«عنه(ع) -في ذكر عمرو بن العاص-: أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ وَ إِنَّهُ لَيَمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الْآخِرَةِ»[۴۹]. امام علی(ع) -درباره عمرو بن عاص- فرمود: به خدا سوگند، یاد مرگ، مرا از شوخی و بازی باز می‌دارد و فراموشی آخرت، او را از گفتن حق باز می‌دارد.[۵۰].

کار برای آخرت

«رَسُولُ اللَّهِ(ص): اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»[۵۱]. پیامبر خدا(ص): برای دنیای خود چنان کار کن که گویی تا ابد زنده‌ای، و برای آخرتت چنان کار کن که گویی همین فردا خواهی مرد.

«الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): جَاهِدْ نَفْسَكَ وَ اعْمَلْ لِلْآخِرَةِ جُهْدَكَ»[۵۲]. امام علی(ع): با نفس خویش بستیز و توان و کوشش خود را برای آخرت به کار گیر.

«عنه(ع): اصْرِفْ إِلَى الْآخِرَةِ وَجْهَكَ وَ اجْعَلْ لِلَّهِ جِدَّكَ»[۵۳]. امام علی(ع): به آخرت روی آر و توان و کوشش خود را برای خدا قرار ده.

«عنه(ع): إِنَّكَ مَخْلُوقٌ لِلْآخِرَةِ فَاعْمَلْ لَهَا، إِنَّكَ لَمْ تُخْلَقْ لِلدُّنْيَا فَازْهَدْ فِيهَ»[۵۴]. امام علی(ع): تو برای آخرت آفریده شده‌ای؛ پس، برای آن کار کن. برای دنیا آفریده نشده‌ای؛ پس، از آن روی برتاب.

«عنه(ع): إِنَّكُمْ إِلَى الِاهْتِمَامِ بِمَا يَصْحَبُكُمْ إِلَى الْآخِرَةِ أَحْوَجُ مِنْكُمْ إِلَى كُلِّ مَا يَصْحَبُكُمْ مِنَ الدُّنْيَا»[۵۵]. امام علی(ع): شما به همت گماردن درباره آنچه تا آخرت همراهی‌تان می‌کند، نیازمندترید تا به همه آنچه در دنیا ملازم و همراه شماست.

«عنه(ع): فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ فَمِنْهَا قَدِمَ وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ»[۵۶]. امام علی(ع): پیشرو[۵۷] باید به افراد خود راست بگوید، و باید خرد خویش را به کار گیرد، و باید از فرزندان آخرت باشد؛ زیرا از آنجا آمده و بدانجا باز می‌گردد.

«عنه(ع): كُنْ فِي الدُّنْيَا بِبَدَنِكَ وَ فِي الْآخِرَةِ بِقَلْبِكَ وَ عَمَلِكَ»[۵۸]. امام علی(ع): با پیکر خود در دنیا باش و با دل و عملت در آخرت.

«عنه(ع): كَيْفَ يَعْمَلُ لِلْآخِرَةِ الْمَشْغُولُ بِالدُّنْيَا؟!»[۵۹]. امام علی(ع): کسی که سرگرم دنیاست، چگونه می‌تواند برای آخرت کار کند؟

«عنه(ع): لَا يَنْفَعُ الْعَمَلُ لِلْآخِرَةِ مَعَ الرَّغْبَةِ فِي الدُّنْيَا»[۶۰]. امام علی(ع): با رغبت به دنیا، کار برای آخرت بی‌فایده است.

«عنه(ع): اجْعَلْ هَمَّكَ لِمَعَادِكَ تَصْلُحْ»[۶۱]. امام علی(ع): کوشش و همت خود را برای آخرتت صرف کن، تا سامان یابی.

«عنه(ع): اسْتَفْرِغْ جُهْدَكَ لِمَعَادِكَ تَصْلُحْ مَثْوَاكَ»[۶۲]. امام علی(ع): کوشش خود را برای معادت به کار گیر، تا قرارگاهت را سامان دهی.[۶۳].

اهتمام ورزیدن به آخرت

«رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ رِزْقَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ»[۶۴]. پیامبر خدا(ص): هر آن کس که در شب و روز، بزرگترین همش آخرت باشد، خداوند بی‌نیازی را در دل او جای می‌دهد و کارش را سامان می‌بخشد و از دنیا نمی‌رود مگر وقتی که روزی‌اش را کامل دریافت کرده باشد. و هر آن کس که شب و روز، بزرگترین همش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار می‌دهد (همیشه چشمش گرسنه دنیا است) و کارش را پریشان می‌سازد و از دنیا به چیزی بیش از قسمت خود نمی‌رسد.

«عنه(ص): مَنْ كَانَتِ الْآخِرَةُ هَمَّهُ جَمَعَ اللَّهُ شَمْلَهُ، وَ جَعَلَ غِنَاهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ أَتَتْهُ الدُّنْيَا وَ هِيَ رَاغِمَةٌ. وَ مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هَمَّهُ فَرَّقَ اللَّهُ شَمْلَهُ وَ جَعَلَ فَقْرَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ لَمْ يَأْتِهِ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا كَتَبَ لَهُ»[۶۵]. پیامبر خدا(ص): هر کس که آخرت هم و غم او باشد خداوند امور او را به سامان می‌آورد و بی‌نیازی را در بین دو چشم او قرار می‌دهد و دنیا علی‌رغم میل خود نزد او می‌رود. و هر کس که دنیا هم و غمش باشد خداوند امورش را از هم می‌پاشد و فقر را در بین دو چشم او قرار می‌دهد و از دنیا جز آنچه خداوند برایش مقدر داشته نصیبش نمی‌شود.

«الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): مَنْ جَعَلَ كُلَّ هَمِّهِ لِآخِرَتِهِ ظَفِرَ بِالْمَأْمُولِ»[۶۶]. امام علی(ع): هر که تمام هم و غم خود را آخرتش قرار دهد به آرزوی (آخرت) می‌رسد.[۶۷].

خصوصیات اهل آخرت

الکتاب: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا[۶۸].

الحدیث: «رَسُولُ اللَّهِ(ص): أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَوْصَى اللَّهُ بِكُمْ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ لِي وَ لَكُمْ ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا[۶۹]»[۷۰]. پیامبر خدا(ص): شما را به پروای الهی سفارش می‌کنم و سفارش شما را به خدا می‌کنم -که من برای شما هشدار دهنده‌ای آشکار گویم- که در میان بندگان و سرزمین‌های خداوند بر او برتری نجویید؛ زیرا خداوند متعال برای من و شما [چنین] فرموده است: «آن سرای آخرت را آن کسانی می‌کنیم که در زمین، خواهان برتری‌جویی و تباهکاری نیستند».

«الْإِمَامُ عَلِيٌّ(ع): فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَكَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ، كَأَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا[۷۱]! بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا، وَ لَكِنَّهُمْ حَلِيَتِ الدُّنْيَا فِي أَعْيُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا»[۷۲]. امام علی(ع): چون خلافت را به دست گرفتم، گروهی پیمان شکستند و گروهی از دین خارج شدند و دسته‌ای دیگر ستم پیشه کردند؛ گویی این سخن خداوند سبحان را نشنیدند که «آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که در زمین، خواهان برتری‌جویی و تباهکاری نیستند». آری، سوگند به خدا که آن را شنیدند و فهمیدند، اما دنیا در چشم آنها زیبا شد و زیب و زیورهای آن خوشایندشان گردید.

«عنه(ع) - فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ.....[۷۳]-: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي أَهْلِ الْعَدْلِ وَ التَّوَاضُعِ مِنَ الْوُلَاةِ، وَ أَهْلِ الْقُدْرَةِ مِنْ سَائِرِ النَّاسِ»[۷۴]. امام علی(ع) -درباره آیه «آن سرای آخرت...»..- فرمود: این آیه درباره حکمرانان دادگر و فروتن و دیگر صاحبان قدرت نازل شده است.

«عنه(ع): إِنَّ الرَّجُلَ لَيُعْجِبُهُ شِرَاكُ نَعْلِهِ فَيَدْخُلُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ.....[۷۵]»[۷۶]. امام علی(ع): اگر حتی بند کفش آدمی او را سرخوش کند، مشمول آیه «آن سرای آخرت...».. می‌شود.

«عنه(ع): إِنَّ الرَّجُلَ لَيُعْجِبُهُ أَنْ يَكُونَ شِرَاكُ نَعْلِهِ أَجْوَدَ مِنْ شِرَاكِ نَعْلِ صَاحِبِهِ فَيَدْخُلُ تَحْتَهَا»[۷۷]. امام علی(ع): اگر انسان از این که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر است سرخوش شود، مشمول این آیه می‌شود.

«الْإِمَامُ الصَّادِقُ(ع) -فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا: الْعُلُوُّ الشَّرَفُ وَ الْفَسَادُ النِّسَاءُ»[۷۸]. امام صادق(ع) - درباره آیه «علوا فی الأرض و لا فسادا» - فرمود: منظور از «علو»، بزرگی و فخر فروشی است و منظور از «فساد»، زنان.

«تَفْسِيرُ الْقُمِّيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): يَا حَفْصُ، مَا مَنْزِلَةُ الدُّنْيَا مِنْ نَفْسِي إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَةِ، إِذَا اضْطُرِرْتُ إِلَيْهَا أَكَلْتُ مِنْهَا..... ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۷۹]، وَ جَعَلَ يَبْكِي وَ يَقُولُ: ذَهَبَتْ وَ اللَّهِ الْأَمَانِيُّ عِنْدَ هَذِهِ الْآيَةِ»[۸۰]. تفسیر القمی - به نقل از حفص بن غیاث -: امام صادق(ع) فرمود: «ای حفص! دنیا در نظر من چونان مردار است که هرگاه ناچار شدم، از آن می‌خورم.»... آن گاه آیه «آن سرای آخرت را از آن کسانی می‌کنیم که در زمین، خواهان برتری‌جویی و تباهکاری نیستند و فرجام [خوش]، از آن پرهیزگاران است» را تلاوت نمود و شروع به گریستن کرد و فرمود: «سوگند به خدا که با این آیه همه آرزوها بر باد رفت».[۸۱].

دسته‌بندی آخرت در حدیث

کلیات

  1. آخرت
  2. ویژگی‌های آخرت
  3. ویژگی‌های اهل آخرت
  4. آثار آبادانی آخرت

اثبات آخرت

نخست: دلیل عقلی
  1. دلیل تجرد روح
  2. دلیل تکامل انسان
  3. دلیل حرکت
  4. دلیل حقیقت
  5. دلیل حکمت
  6. دلیل عدالت
  7. فطرت جاودان طلبی
  8. برهان ربوبیت
  9. برهان جزاء
  10. برهان رحمت
  11. شبهه امکان ذاتی معاد
  12. شبهه امکان وقوعی معاد
دوم: دلیل نقلی

فواید و آثار معاد

  1. عدم فنای انسان
  2. رسیدن به جزای اعمال
  3. تحقق وعدهها و وعیدهای الهی
  4. تحقق عدل الهی

منابع

پانویس

  1. «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
  2. «بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
  3. «برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  4. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  5. کنز العمال، ح۴۴۲۲۵.
  6. غرر الحکم، ح۲۰۳۶.
  7. کنز العمال، ح۴۴۲۲۵
  8. غرر الحکم، ح(۸۴۴۱ - ۸۴۴۲).
  9. غرر الحکم، ح(۶۹۴ - ۶۹۵).
  10. غرر الحکم، ح۲۴۲۹.
  11. غرر الحکم، ح۲۵۵۸.
  12. غرر الحکم، ح۶۰۸۰.
  13. غرر الحکم، ح۱۱۰۰۰.
  14. غرر الحکم، ح۲۵۷۳.
  15. نهج البلاغه، نامه ۳۲.
  16. غرر الحکم، ح۳۸۲۱.
  17. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۵۷.
  18. «بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر می‌داریم و بی‌گمان جهان واپسین در پایه‌ها و در برتری بزرگ‌تر است» سوره اسراء، آیه ۲۱.
  19. «پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴.
  21. نهج البلاغه، حکمت ۳۷۰.
  22. الأمالی للطوسی، ص۶۱۳، ح۱۲۶۶.
  23. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۵۸.
  24. «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
  25. غرر الحکم، ح۸۲۹۸.
  26. غرر الحکم، ح۴.
  27. غرر الحکم، ح۲۰۵۰.
  28. الکافی، ج۸، ص۱۷۴، ح۱۹۴.
  29. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۳.
  30. غرر الحکم، ح۲۷۳۴.
  31. غرر الحکم، ح۶۳۵۳.
  32. غرر الحکم، ح۷۲۹۸.
  33. غرر الحکم، ح۸۵۹۹.
  34. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۵۹.
  35. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  36. الدر المنثور، ج۶، ص۴۷۶.
  37. تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۴.
  38. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۰.
  39. «بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است» سوره نساء، آیه ۷۷.
  40. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید * با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.
  41. الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۹۲، ح۱۹۱۷.
  42. غرر الحکم، ح(۸۲۳۶ - ۸۲۳۷).
  43. غرر الحکم، ح۷۵۰۲.
  44. غرر الحکم، ح(۸۳۴۷ - ۸۳۴۸).
  45. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۱.
  46. کنز العمال، ح۲۸۹۸۲.
  47. غرر الحکم، ح(۵۱۷۵ - ۵۱۷۶).
  48. غرر الحکم، ح۸۷۶۹.
  49. نهج البلاغه، خطبه ۸۴.
  50. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۱.
  51. تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۳۴.
  52. غرر الحکم، ح۲۴۰۶.
  53. غرر الحکم، ح۲۴۰۷.
  54. غرر الحکم، ح(۳۸۱۰ - ۳۸۱۱).
  55. غرر الحکم، ح۳۸۳۰.
  56. غرر الحکم، ح۶۵۵۸.
  57. در متن حدیث، کلمه «رائد» آمده است. رائد، به کسی می‌گویند که صحرانشینان در هنگام کوچ، او را جلوتر می‌فرستند تا منزلی پر آب و علف یا جایی امن برایشان بیابد و به آنها خبر دهد. م.
  58. غرر الحکم، ح۷۱۶۴.
  59. غرر الحکم، ح۶۹۷۶.
  60. غرر الحکم، ح۱۰۸۲۹.
  61. غرر الحکم، ح۲۳۰۸.
  62. غرر الحکم، ح۲۴۱۱.
  63. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۲.
  64. بحار الأنوار، ج۷۷، ص۱۵۱، ح۱۰۴.
  65. کنز العمال، ح۴۴۱۶۰.
  66. غرر الحکم، ح۸۵۱۲.
  67. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۳.
  68. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی» سوره قصص، آیه ۸۳.
  69. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی» سوره قصص، آیه ۸۳.
  70. الأمالی للطوسی، ص۲۰۷، ح۳۵۴.
  71. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی» سوره قصص، آیه ۸۳.
  72. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  73. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  74. تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸۹.
  75. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  76. مجمع البیان، ج۷، ص۴۲۰.
  77. سعد السعود، ص۸۸.
  78. تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴۷.
  79. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  80. تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴۶.
  81. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه ج۱ ص۶۳.