آخرت در معارف و سیره رضوی

مقدمه

آخرت، مباحث مختلفی مانند معاد، برزخ، قیامت، حشر و نشر، حساب، عقاب، بهشت و جهنم و نظایر آن را در بر می‌گیرد. در عرف متکلمان برای اشاره به این مباحث از اصطلاح «معاد” استفاده می‌شود، اما این کلمه در قرآن یک بار بیشتر ذکر نشده و در همان آیه[۱] نیز به معنای مصطلح به کار نرفته است. اما تعبیر ﴿آخِرَةِ و ﴿الْيَوْمِ الْآخِرِ مکرر در قرآن ذکر شده و در بیشتر موارد در مقابل «دنیا” قرار گرفته است و اشاره به جهانی دارد که انسان پس از مرگ در آن حضور می‌یابد. واژه آخرت مؤنث «آخِر” به معنای «دیگر” و «پایان” و «آنچه پس از دیگری آمده” است[۲].[۳]

آخرت در قرآن

بیش از سی نام و صفت در قرآن کریم برای آخرت ذکر شده است که از شمار آنها می‌توان به ﴿يَوْمَ الْقِيَامَةِ[۴]؛ ﴿يَوْمِ الدِّينِ[۵]؛ ﴿يَوْمُ الْفَصْلِ[۶]؛ ﴿يَوْمِ الْحِسَابِ[۷]؛ ﴿يَوْمَ التَّلَاقِ[۸]؛ ﴿يَوْمَ التَّنَادِ[۹]؛ ﴿يَوْمُ الْوَعِيدِ[۱۰]؛ ﴿يَوْمُ الْخُلُودِ[۱۱] و ﴿يَوْمَ الْجَمْعِ[۱۲] اشاره کرد.

در قرآن مباحث زندگی پس از مرگ گستردگی قابل توجهی دارد. بحث از دلایل امکان و ضرورت و کیفیت چنین حیاتی از مباحث مهمی است که در قرآن بدان پرداخته شده است. خداوند در مقام پاسخ به منکران معاد، استدلال‌هایی در امکان و ضرورت وقوع جهان پس از مرگ آورده است. همه آیاتی که توانایی خدا را در آفرینش و قدرت خالقیت می‌نمایاند، به نحوی می‌تواند بیانگر امکان وقوع حیات پس از مرگ باشد[۱۳]. یکی دیگر از استدلال‌های قرآنی در امکان معاد، مطرح کردن خلقت نخستین انسان است. خداوند متعال به منکران تذکر می‌دهد که چگونه خلقت بعدی خود را منکرید، در حالی که آفرینش نخستین عظیم‌تر بود[۱۴]. در دسته‌ای دیگر از استدلال‌های خداوند بر امکان حیات پس از مرگ، بحث از مقایسه حیات مجدد انسان و احیای زمین و گیاهان است[۱۵]. علاوه بر این دلایل، در قرآن دلایلی عقلی و مبتنی بر اسمای الهی بر ضرورت وجود جهان پس از مرگ دیده می‌شود. عمده‌ترین این دلایل برهان عدالت و حکمت است. در برهان عدالت، سخن از این است که شیوه معیشت صالحان و طالحان در این دنیا مقتضی دو گونه واکنش است که همه آن در دنیا ممکن نیست. از این‌رو، برای اینکه هر کس به نتیجه خوب و بد کردار خویش نائل آید، لاجرم باید جهان دیگری در میان باشد. اگر چنین عرصه‌ای نباشد، عدالت الهی محل اشکال قرار می‌گیرد، در حالی که خداوند عادل است و به بندگان خود ظلم نمی‌کند[۱۶]. برهان حکمت نیز بیانگر این است که انسان و جهان هستی به هیچ روی بیهوده آفریده نشده‌اند و از آنجا که نابودی انسان پس از مرگ نشان از عبث بودن فعل الهی خواهد بود، دادن چنین نسبتی به خداوند حکیم صحیح نخواهد بود[۱۷]. اغلب این استدلال‌ها در مقابل منکران حیات پس از مرگ ارائه شده است[۱۸].

آخرت در روایات امام رضا (ع)

در سخنان امام رضا (ع) علاوه بر آنچه در قرآن آمده است، استدلالی ابداعی در مواجهه با این منکران مطرح شده که مبتنی بر احتمال عقلی وجود چنین جهانی است. ایشان به یکی از زندیق‌ها می‌فرماید: اگر خدا و آخرت وجود نداشته باشد، ما معتقدان مانند شماییم و ضرری از نبودن آنها نخواهیم کرد، اما اگر خدا و آخرت در کار باشد و به دلیل عدم ایمان و عمل صالح بازخواست شویم، این شمایید که آشکارا زیان کرده‌اید و به دلیل بی‌ایمانی و بی‌عملی هلاک می‌شوید[۱۹]. این استدلال امام، چنان که ملاصدرا اظهار داشته، استدلالی است اقناعی در وجوب طاعت خداوند و فرمانبرداری از شریعت و اثبات اینکه آنچه به عقل و احتیاط نزدیک‌تر است ایمان و عمل صالح است[۲۰].

اینکه آیات و روایات به تفصیل به ادله وجود جهان دیگر پرداخته‌اند از آن روست که این مسأله از مهم‌ترین ارکان ایمان است و یکی از اصول سه‌گانه دین به شمار می‌آید که عدم اعتقاد بدان شخص را از دایره دین خارج می‌کند. در قرآن مکرر ایمان به آخرت پس از ایمان به خدا مطرح شده است[۲۱]. در روایات منقول از امام رضا (ع) نیز همواره ایمان به آخرت پس از ایمان به خدا ذکر شده است[۲۲]. در تفسیری که ایشان از آیه ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ[۲۳] دارد، آمده است که با این سخن بنده اقرار می‌کند به اینکه در قیامت برانگیخته خواهد شد و مورد حساب‌خواهی از همه اعمال قرار خواهد گرفت و جزای هر عملی را خواهد دید و نیز اعتراف می‌کند به اینکه مالک روز جزا خداوند متعال است، چنان که مالک این دنیا هم اوست[۲۴]. ایشان اعتقاد به عذاب قبر و پرسش نکیر و منکر و ایمان به برانگیخته شدن پس از مرگ و ایمان به حساب و میزان و صراط را واجب می‌داند[۲۵].[۲۶]

آثار ایمان به آخرت

امام ایمان به آخرت را در بردارنده آثار و خیرات بسیار برای مؤمن می‌داند. یکی از مهم‌ترین این آثار آن است که شخص مؤمن به آخرت به جهت خوف و خشیت از بازخواست الهی، از گناه و معصیت در دنیا کناره می‌جوید. ایشان می‌فرماید: در شگفتم از کسی که به روز قیامت و حساب الهی یقین دارد و مرتکب گناه می‌شود[۲۷]. ایشان همچنین به نقل از پدران بزرگوار خود می‌فرماید: هر کس به پاداش الهی در آخرت ایمان داشته باشد، اهل بخشش و سخاوت می‌شود[۲۸]. این از آن روست که مؤمن به آخرت، متاع دنیا را اندک و گذرا و متاع آخرت را فراوان و ماندگار می‌داند و امر زودگذر را قربانی امور جاودان می‌کند.

امام مواجهه با جهان آخرت را تجربه‌ای شگفت و خاص می‌داند و بر آن است که چون عموم خلق، انسی با آن جهان ندارند و خود را برای حضور در آن آماده نکرده‌اند، آن نشئه برایشان یکی از وحشتناک‌ترین عرصه‌هاست. امام، دو تجربه متفاوت دیگر حیات انسان را نیز بیان می‌کند. ایشان می‌فرماید: این خلق در سه موطن، نهایت وحشت دارند: در روزی که متولد می‌شوند و از شکم مادر بیرون می‌آیند و دنیا را می‌بینند؛ روزی که می‌میرند و آخرت و اهل آن را مشاهده می‌کنند؛ و روزی که مبعوث می‌شوند و سر از قبر بیرون می‌آورند و احکامی می‌بینند که هرگز در دنیا ندیده‌اند[۲۹]. اینکه امام تجربه آخرت را در کنار تجربه مواجهه با تولد و مرگ می‌نشاند بدان جهت است که هر سه تجربه نسبت به روند گذشته حیات متفاوت و «دیگر” هستند. جنینی که مدت‌ها در رحم مادر به سر برده و به فضای تاریک و تنگ خود انس گرفته است، پس از ورود به عرصه دنیا دچار این وحشت می‌شود که این چه جایی است که بدان وارد شده و چرا او را از منزل پیشین جدا کرده‌اند و به جایی آورده‌اند که هیچ آشنایی با آن ندارد. اگر کسی به وی بگوید جهانی که به آن وارد شده از موطن پیشین وسیع‌تر و شگفت‌تر است، او به جهت بی‌خبری و ناآشنایی و انس به موطن خود منکر می‌شود. در باب مرگ و آخرت نیز دقیقاً همین حکم وجود دارد. کسی که به دنیا انس گرفته، از جهان پس از آن وحشت دارد. اینکه خلق از مرگ و ماورای آن وحشت دارند نیز به همین دلیل است. آخرت عالمی دیگر است و چنان که امام فرموده، احکام خاص خود را دارد. امام می‌فرماید: که همه امور اعتباری (در مقابل حقیقی) دنیا در آخرت از میان می‌روند. اموری چون قدرت، ثروت، شهرت و... در آخرت رنگ می‌بازد. به فرموده امام، همه خویشاوندی‌های نسبی و سببی در آخرت از میان می‌روند و هر کس بسته به حال و عملش جزا می‌یابد و خداوند شخص بی‌طاعت و گناهکار را به هر کس منتسب باشد عذاب می‌کند[۳۰]. اینکه در برخی از روایات از ایشان نقل شده: در قیامت همه نسبت‌ها به جز نسبت پیامبر (ص) از میان می‌رود[۳۱]، اشاره به نسبت حقیقی ایشان با برخی از نفوس است که در صدر آنان اهل بیت (ع) هستند. نسبت حقیقی جایی است که فرد متخلق به اخلاق نبوی و شبیه‌ترین فرد به آن حضرت باشد. چنان که از پیامبر (ص) نقل شده که سلمان از اهل بیت من است[۳۲] و با من نسبت دارد، در حالی که می‌دانیم سلمان از اهالی فارس بود و از آن نسبت‌های مرسوم با پیامبر (ص) نداشت. وقتی نسبت‌های اعتباری از میان می‌روند نسبت‌های حقیقی جایگزین می‌شوند. هر کس با کس یا کسانی که در دنیا دوست داشته و با ایشان احساس هم‌سخنی می‌کرده و از آنان پیروی می‌نموده است، محشور می‌گردد. به تعبیر امام رضا (ع) هر کس با امام خود و کتاب و سنت پیامبر خویش محشور می‌شود[۳۳]. امام حال خود و اهل بیت (ع) و پیروان ایشان را در قبال پیامبر (ص) چنین توصیف می‌کند و می‌فرماید: در قیامت ما دامن آن حضرت را می‌گیریم و پیروان دامن ما را[۳۴].[۳۵]

حوادث آخرالزمان

تغییرات آن نشئه، خاص انسان‌ها نیست. جهان نیز دچار تغیر احوال می‌شود، چنان که در آیات قرآن، مکرر بدان اشاره شده است. شکافتن آسمان‌ها، بی‌فروغ شدن خورشید، تیره شدن و فرو ریختن ستارگان، کشیده و پهن شدن زمین، شکافته شدن و درهم آمیخته شدن دریاها، حرکت کوه‌ها، زلزله‌های مهیب و نظایر آن، تغییراتی است که مقارن قیامت و انتقال به عالم آخرت واقع می‌شود[۳۶]. امام به برخی از این تغییرات اشاره می‌کند. به بیان ایشان، هنگام قیامت، نور و گرما از خورشید و ماه جدا می‌گردد و نور به عرش و گرما به دوزخ متوجه می‌شود[۳۷]. این بیان امام را باید به نحوی مجازی فهم کرد. مراد ایشان در اینجا این است که هر چیز به اصل خود باز می‌گردد. حتی ملک‌الموت که در ستاندن جان انسان‌ها و انتقال ایشان به عالم آخرت نقش مهمی دارد، از این تغییرات مستثنا نیست و در حیات وی نیز تحول مهمی رخ می‌دهد. امام می‌فرماید: خداوند به عزرائیل چنین خطاب می‌کند: همان‌گونه که طعم مرگ را به بندگانم چشاندی، آن را به تو خواهم چشاند[۳۸]. یکی از اموری که تفاوت اساسی با این عالم دارد کیفیت پاداش و عذاب است. در آخرت هم لذت ناشی از پاداش قابل قیاس با الذات دنیوی نیست و هم شدت عذاب آن با رنج‌های دنیا قابل مقایسه نمی‌باشد[۳۹].[۴۰]

حسابرسی روز قیامت

امام بعضی از مهم‌ترین مواردی را که در آخرت از انسان‌ها می‌پرسند، مطرح می‌کند. به بیان ایشان، نخستین چیزی که از آن سؤال می‌شود، محبت اهل بیت (ع) و باور به ولایت ایشان است[۴۱]. یکی دیگر از اموری که انسان‌ها از آن بازخواست می‌شوند نماز است. اگر آدمی نماز را کامل به جا آورده باشد مورد عنایت الهی قرار می‌گیرد، و گرنه در آتش افکنده می‌شود[۴۲]. اما این به معنای آن نیست که هر کس نماز و عبادات ظاهری را به جا بیاورد، کفایت می‌کند. آنچه عبادات را تکمیل و تثبیت می‌کند، پرهیز از محارم است. امام در این باب فرموده: وقتی روز قیامت می‌شود، خداوند متعال کارهای گروهی از مردم را مانند پارچه کتان می‌اندازد و می‌فرماید: بروید و کارهای خود را بگیرید، و چون نزدیک آن می‌شوند، خدا به اعمال فرمان می‌دهد که نابود شوید. آیه ﴿وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا[۴۳] اشاره به همین مطلب دارد. سپس امام می‌فرماید: به خدا سوگند که آنان نماز می‌خواندند و روزه می‌گرفتند، اما وقتی حرام به ایشان عرضه می‌شد، می‌پذیرفتند و پرهیز نمی‌کردند[۴۴].[۴۵]

مواجه مؤمنان با قیامت

امام در باب مواجهه مؤمنان با خداوند در آخرت نیز نکته‌هایی را ذکر کرده است. ایشان آیه ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ[۴۶] را اشاره به مؤمنانی می‌داند که در انتظار ثواب پروردگارشان‌اند[۴۷]. امام الطاف خداوند به مؤمنان را در آخرت به تفصیل تشریح می‌کند. ایشان می‌فرماید: هنگامی که روز قیامت فرا رسد، مؤمن را در مقابل خداوند قرار می‌دهند، و او خود به حساب و کتاب مؤمن می‌رسد، نامه عملش را به دستش می‌دهند و او در آن می‌نگرد. هنگامی که متوجه گناهانش می‌گردد، چهره‌اش تغییر می‌کند و بدنش می‌لرزد و جانش در هم می‌ریزد. بعد از آن متوجه کارهای نیکش می‌شود، در اینجا خوشحال می‌شود و روحش شادمان می‌گردد. پس از آن متوجه پاداش‌هایی می‌شود که خداوند برای او مهیا کرده است. سپس خداوند به فرشتگان امر می‌کند بروید صحیفه اعمالی را بیاورید که انجام نداده‌اند. هنگامی که فرشتگان آن نامه‌ها را به نظر آنها می‌رسانند، می‌گویند: خدایا، خود می‌دانی که ما این اعمال را انجام نداده‌ایم، خداوند می‌فرماید: شما راست می‌گویید، ولی چون شما نیت کردید آن کارها را انجام دهید، ما هم آن اعمال را در نامه اعمال شما نوشتیم و اکنون ثواب آنها را به شما می‌دهیم[۴۸]. در برخی روایات دیگر از ایشان منقول است که خداوند همه گناهان مؤمن را به مصداق آیه ﴿يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۴۹] تبدیل به ثواب می‌کند[۵۰].[۵۱]

وجود بهشت و جهنم

از سخنان امام استفاده می‌شود که جهان آخرت اکنون نیز موجود است و به هیچ روی از این عالم تأخر زمانی و تفاوت مکانی ندارد. ایشان به اباصلت که می‌پرسد آیا اکنون بهشت و جهنم موجود است، پاسخ مثبت می‌دهد و می‌فرماید: وقتی رسول خدا (ص) به معراج رفت، داخل بهشت شد و جهنم را نیز مشاهده کرد. اباصلت می‌گوید: گروهی معتقدند که بهشت و جهنم هنوز آفریده نشده و در تقدیر الهی‌اند. امام می‌فرماید: آنان که چنین می‌گویند از ما نیستند و ما نیز از ایشان نیستیم. هر کس وجود کنونی بهشت و جهنم را منکر شود بر پیامبر (ص) دروغ بسته و ما را دروغگو می‌داند و از ولایت ما بهره‌ای نبرده است و در آتش دوزخ جاویدان خواهد بود[۵۲]. در میان شیعیان برخی از زیدیه چنین اعتقادی نداشته‌اند. خوارج نیز با چنین نظریه‌ای مخالف بودند[۵۳]. وجود بهشت و جهنم، بحثی است که در قرون بعد نیز معرکه آرا بوده است. ابوهاشم جبایی وجود داشتن بهشت و جهنم را غیرممکن می‌دانست. بیشتر معتزله آن را ممکن می‌دانستند و قاطبه علمای امامیه بر اساس روایات معصومان آن را مسلم می‌شمردند. البته برخی مخالفت با این سخن را به سید رضی هم منتسب کرده‌اند که این انتساب درست به نظر نمی‌آید[۵۴].

این سخن امام خاص بهشت و جهنم نیست و همه حقایق جهان آخرت را در بر می‌گیرد. اگر حجاب‌های مانع از دیدار حقایق وجود نداشت، همه حقایق این عالم پدیدار می‌شد. این مطلبی است که از برخی آیات کتاب الهی قابل فهم است[۵۵]. آخرت باطن دنیاست و دنیا ظاهر آخرت و هر کس به تعبیر قرآن دیده تیزبین[۵۶] داشته باشد می‌تواند این مطلب را دریابد. برخی از اهل حکمت که این نکته عمیق و دقیق را دریافته‌اند به ما تذکار داده‌اند که مبادا آخرت، قیامت، نفخ صور و اموری از این دست را اموری بدانید که در زمان و مکان خاصی اتفاق می‌افتد. همه اینها در ظرف خود بالفعل موجودند و تنها برای محجوبان حالت بالقوه دارند و پس از مرگ واقع می‌شوند[۵۷].

امام رضا (ع) بر این مطلب تأکید می‌کند که آخرت باطن دنیاست و باطن هر انسان در آن آشکار می‌شود. ایشان این مطلب را ضمن تفسیر سوره اسراء بیان می‌کند. به بیان ایشان، اینکه در این آیه آمده هر که در دنیا نابیناست در آخرت نیز نابیناست اشاره به نادیدن حقایق دارد و نه کوری ظاهری و این بستگی تام به عدم تهذیب نفس و پیراستگی از رذائل دارد[۵۸]. از آنجا که آخرت باطن دنیاست و باطن هر انسان در آن آشکار می‌شود، کسی که باطنی کور در دنیا دارد، کوری باطنش در آخرت ظهور می‌یابد و تنها آنچه داشته ظهور می‌یابد و پرده‌ها از داشته‌های وی کنار می‌رود. این مطلبی است که قرآن به آن تصریح کرده است[۵۹]. روایات متعددی که از امام درباره احوال مختلف خلق آمده نیز بیانگر همین مطلب است. اینکه برخی مرگ و جهان پس از آن را خوش نمی‌دارند به جهت آن است که ملکات نفسانی و حقایق وجودی ناپاکشان ظهور می‌یابد و آنها را عذاب می‌دهد. از سوی دیگر، آنان که آخرت را دوست دارند و از مرگ پروایی ندارند، از آشکار شدن گوهرهای وجودشان ابتهاج می‌یابند. امام به نقل از پدرانش می‌فرماید: کسانی که در دنیا اهل لهو و لعب‌اند و دائماً از سر غفلت در خنده‌اند، در قیامت دائماً گریان‌اند و کسانی که از خشیت و خوف الهی و ترس از گناهان گریان‌اند، در سرای آخرت خندان و شادمان‌اند[۶۰].

این گریه و خنده عین احوال و اعمال ایشان است و نه جزایی جدا از حال و عملشان. نظام پاداش و جزایی که امام از آن سخن می‌گوید همه از این سنخ است. احوال و اعمال اشخاص به هر نحو که باشد ظهور می‌یابد. هر نعمت و نقمتی که به فرد می‌رسد محصول حال و عمل اوست. چنان که آیات خداوند نیز بدان تصریح دارند[۶۱]. امام در بحث از آخرت بسیار به این نکته توجه می‌دهد که ملکات نفسانی و افعال اخلاقی، مدخلیت تمام در وضعیت انسان در آن عالم دارند. روایات متعددی در این باب از ایشان نقل شده است. از ایشان نقل شده: هر کس از کار مؤمنی گرهی را بگشاید، خداوند قلب وی را در روز قیامت شادمان خواهد کرد[۶۲]. همچنین نقل شده: هر کس شخص فقیر مسلمانی را ملاقات کند و بر او سلامی کند خلاف سلامی که به شخص ثروتمند می‌کند، در قیامت خداوند را در حالی می‌بیند که از او خشمگین است[۶۳]. همچنین نقل شده که ایشان فرمود: هنگام قیامت ندایی می‌آید: صابران کجایند؟ گروهی از مردم به پا می‌خیزند. یکی از اصحاب پرسید: فدایت شوم، صابران چه کسانی‌اند؟ امام فرمود: آنها که بر انجام واجبات صبر می‌کنند و در دوری از محرمات پیش‌قدم می‌شوند[۶۴].[۶۵]

اثر اعتقاد به ولایت در آخرت

یکی از مسائلی که امام در عالم آخرت بسیار مهم می‌داند و آن را از فضائلی می‌شمرد که موجب ارتقای مقام انسان در آن نشئه می‌شود، اعتقاد به ولایت حضرات معصومان (ع) است. ایشان حتی نعیمی را که در قرآن[۶۶] از آن سخن رفته ولایت اهل بیت پیامبر (ص) می‌داند. ایشان به نظریاتی که «نعیم” را نعمت‌های مادی می‌دانند انتقاد می‌کند و می‌فرماید: خدا از بندگان خود از چیزی که به ایشان تفضل فرموده است، سؤال می‌کند و بر ایشان به خاطر آن منت می‌گذارد. چنین منت گذاشتنی در میان مخلوقات نیز قبیح است؛ پس چگونه می‌توان چیزی را که نسبت دادن آن به مخلوقات پسندیده نیست، به خالق نسبت داد؟ اما واقع این است که «نعیم” مورد پرسش خداوند در آخرت، دوستی ما اهل بیت (ع) و دوستی‌ای است که خداوند بعد از سؤال از توحید و نبوت از آن سؤال می‌کند و حب ما را نعیم گویند، از این جهت که چون بنده به دوستی ما وفا کند، او را به نعیم بهشت می‌کشاند که زوال‌ناپذیر است[۶۷]. ایشان برای اهل ولایت در آخرت مقام بسیار والایی را بیان می‌کند.

به بیان ایشان دوستی اهل بیت (ع) موجب می‌شود که خداوند بی‌پرده به شخص نظر کند و او را مورد عنایت خویش قرار دهد[۶۸]. ایشان بر اساس نقلی که از پیامبر (ص) ذکر می‌کند، شیعیان امام علی (ع) را در قیامت اهل پیروزی و نجات می‌داند[۶۹]. امام می‌فرماید: هر کس در دنیا قبور ما اهل بیت (ع) را زیارت کند، در آخرت مورد توجه و مرحمت الهی قرار می‌گیرد و آن کس که مرا زیارت کند، در سه مرحله از قیامت یعنی گرفتن نامه عمل، گذشتن از صراط و بررسی اعمال در ترازوی حق به یاری او خواهم شتافت[۷۰]. امام از قول پیامبر (ص) می‌فرماید: بهشت حرام است بر کسی که به خاندان من ستم کند، و با ایشان بجنگد، و دشمنان اهل بیت (ع) مرا یاری دهد، و به اهل بیت (ع) من دشنام دهد. برای آنان در آخرت بهره‌ای نیست، و خدا با آنان در روز قیامت سخن نمی‌گوید، و آنها را پاک نمی‌گرداند، و برای آنان عذاب دردناک است[۷۱]. امام علاوه بر بیان عظمت اهل ولایت، جایگاه رفیع برخی از اصناف و گروه‌ها را در آخرت تشریح می‌فرماید. برای نمونه ایشان می‌فرماید: کسانی که اذان می‌گویند در روز قیامت گردن‌های آنها بلندترین گردن‌های مردم است[۷۲] و این کنایه از آن است که اعمال آنان مقبول‌ترین اعمال است، زیرا در آن روز همه مردم سر به زیرند. امام در باب جایگاه عظیم عالمان آگاه به جمیع جوانب دین (فقیه به معنای عمیق کلمه) در آخرت، سخن شگفتی دارد. امام می‌فرماید: روز قیامت به عابد گفته می‌شود: تو نیک‌مردی بودی و برای خودت کوشش کردی و زاد و توشه خود را فراهم ساختی. اکنون داخل بهشت شو و از نتایج اعمال خود بهره‌مند باش. اما فقیه کسی است که جامعه را از علوم خود بهره‌مند گرداند و مردمان را به سوی خیر و سعادت رهنمون شود و ایشان را از چنگال دشمنان برهاند و از نعمت‌های پروردگار بهره‌مند سازد و خشنودی خداوند را برای آنان فراهم آورد. روز قیامت به فقیه گفته می‌شود: ای کسی که ایتام آل محمد (ص) را سرپرستی کردی و دوستان ضعیف آنها را راهنمایی نمودی، اکنون کسانی را که از تو علم آموختند شفاعت کن. پس آن فقیه توقف می‌کند و مردم را دسته دسته با خود به بهشت می‌برد، و اینان کسانی هستند که از وی و یا شاگردان او علم آموخته‌اند و تا روز قیامت هر کسی از گفته‌های این عالم استفاده کند، مشمول شفاعت وی خواهد بود، و اینک بنگرید بین فقیه و عابد چه تفاوتی است[۷۳]. جدا از این اصناف و گروه‌ها که به نحو عام از آنان سخن رفته است، امام به عظمت و بزرگی برخی اشخاص و افراد به نحو خاص تصریح می‌کند. ایشان نقل می‌کند که پیامبر (ص) به امام علی (ع) فرمود: تو قسمت کننده بهشت و جهنمی و تو در بهشت را می‌کوبی و بدون حساب داخل آن می‌شوی[۷۴]. همچنین امام از پیامبر (ص) نقل می‌کند که ایشان فرمود: همه مردم پیاده به صحرای قیامت وارد می‌شوند، جز ما چهار نفر که سواره به قیامت وارد می‌شویم: من بر براق، و برادرم صالح بر ناقة الله که پی شد و عمویم حمزه بر ناقه عضباء، و برادرم علی بن ابی طالب بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشتی، در حالی که لوای حماد در پیشگاه خداوند در دست اوست و می‌گوید: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ. سپس مردمان گویند: این یا فرشته مقرب و یا نبی مرسل و یا حامل عرش پروردگار جهانیان است. در آن هنگام فرشته‌ای از درون عرش مردم را چنین پاسخ گوید: ای گروه آدمیان، این نه فرشته مقرب و نه پیامبر مرسل و نه حامل عرش است، بلکه صدیق اکبر، علی بن ابی طالب است[۷۵].[۷۶]

عرضه اعمال

امام رضا (ع) در مقام بحث از عرضه اعمال در آخرت به این نکته اشاره می‌کند که اعمال عباد علاوه بر خداوند متعال و رسول اکرم (ص) بر امام علی (ع) نیز عرضه می‌شود. ایشان این مطلب را بر اساس آیه ﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۷۷] بیان می‌کند[۷۸]. البته این امر خاص نشئه آخرت و خاص امام علی (ع) نیست و نامه اعمال بندگان هر شب و روز به خدمت همه حضرات معصومان (ع) می‌رسد، زیرا ولایت ایشان فراگیر است و در جایگاهی خاص محدود نمی‌شود.[۷۹].[۸۰]

منابع

پانویس

  1. ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ «بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵.
  2. کتاب العین، ج۴، ص۳۰۳؛ صحاح اللغة، ج۲، ص۵۷۷؛ المفردات، ص۶۹.
  3. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  4. ﴿...فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ «...کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سخت‌ترین عذاب باز برده می‌شوند؛ و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵؛ ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «و یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ بر حق نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان هیچ بر حق نیستند با آنکه (همه) آنان کتاب (آسمانی) را می‌خوانند، کسانی که چیزی نمی‌دانند (نیز) همانند گفتار آنان را گفتند؛ باری، خداوند میان آنها در آنچه اختلاف می‌داشتند، روز رستخیز داوری خواهد کرد» سوره بقره، آیه ۱۱۳؛ ﴿وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ «و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بی‌گمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!» سوره هود، آیه ۶۰.
  5. ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ «مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.
  6. ﴿هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «این همان روز داوری است که شما آن را دروغ می‌شمردید» سوره صافات، آیه ۲۱.
  7. ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ «و می‌گفتند: پروردگارا! نامه کردار ما را پیش از روز حساب به ما با شتاب ده!» سوره ص، آیه ۱۶؛ ﴿...إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ «...به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.
  8. ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ «(او) برفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) می‌فرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.
  9. ﴿وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ «و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم» سوره غافر، آیه ۳۲.
  10. ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ «و در صور می‌دمند، این روز وعده عذاب است» سوره ق، آیه ۲۰.
  11. ﴿ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ «بدان با سلامتی درآیید که این روز جاودانگی است» سوره ق، آیه ۳۴.
  12. ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ «و بدین‌گونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.
  13. ﴿لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷؛ ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «آیا در نیافته‌اند که خداوندی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و در آفرینش آنها درمانده نشده است می‌تواند مردگان را زنده گرداند؟ چرا، بی‌گمان او بر هر کاری تواناست» سوره احقاف، آیه ۳۳.
  14. ﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ * قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ «و برای ما مثالی آورد و آفرینش خود را به فراموشی سپرد؛ گفت: چه کسی استخوان‌هایی را که پوسیده است زنده می‌گرداند؟ * بگو: همان کس که آن را نخست آفرید زنده‌اش می‌گرداند و او به (حال) هر آفریده‌ای داناست» سوره یس، آیه ۷۸-۷۹.
  15. ﴿وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «و اوست که بادها را پیشاهنگ رحمت خویش (باران)، نویددهنده می‌فرستد تا چون ابری بارور را برداشت آن را به سرزمینی بایر برانیم و از آن، آب فرو فشانیم و با آن از هر گونه میوه برآوریم؛ به همین گونه مردگان را بر می‌انگیزیم باشد که پند گیرید» سوره اعراف، آیه ۵۷؛ ﴿وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ «و خداوند است که بادها را می‌فرستد و (بادها) ابری را بر می‌انگیزد و ما آن را به سرزمینی مرده می‌رانیم و آن زمین را بدان (آب) پس از مردن آن زنده می‌گردانیم؛ رستخیز نیز همین‌گونه است» سوره فاطر، آیه ۹.
  16. ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸؛ ﴿أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ * مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «آیا فرمانبرداران را مانند گناهکاران (یکسان) می‌گردانیم؟ * پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره قلم، آیه ۳۵-۳۶؛ ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ «آیا کسانی که به گناهان دست یازیده‌اند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به گونه‌ای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری می‌کنند!» سوره جاثیه، آیه ۲۱؛ ﴿إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ «بازگشت همه شما بنا به وعده راستین خداوند، به سوی اوست؛ بی‌گمان او آفرینش را می‌آغازد آنگاه آن را باز می‌گرداند تا به آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، دادگرانه پاداش دهد و آنان که کافرند برای کفری که می‌ورزیده‌اند نوشابه‌ای از آب جوشان» سوره یونس، آیه ۴.
  17. ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ «آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟ * پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین، هیچ خدایی جز او نیست که پروردگار اورنگ ارجمند (فرمانفرمایی جهان) است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶؛ ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ * مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ * إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه نیافریده‌ایم * ما آن دو را جز به حقّ نیافریده‌ایم ولی بیشتر آنان نمی‌دانند * بی‌گمان روز جدایی (حق از باطل) وعده‌گاه همه آنان است» سوره دخان، آیه ۳۸-۴۰.
  18. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  19. الکافی، ج۱، ص۷۸؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۳۱.
  20. شرح اصول الکافی، ملاصدرا، ج۳، ص۲۴.
  21. ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ «و برخی از مردم می‌گویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آورده‌ایم با آنکه آنان مؤمن نیستند» سوره بقره، آیه ۸؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ «بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲؛ ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم» سوره بقره، آیه ۱۲۶؛ ﴿يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴؛ ﴿لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
  22. ثواب الأعمال، ص۲۲؛ بحارالأنوار، ج۶ ص۱۰۷.
  23. «مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.
  24. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰؛ کتاب الوافی، ج۸ ص۸۵۳.
  25. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۲۵.
  26. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  27. بحارالأنوار، ج۷۰، ص۹۵.
  28. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۴.
  29. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۵۷؛ الخصال، ص۱۰۷.
  30. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۳۵.
  31. الأمالی، طوسی، ص۳۴۰؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۸.
  32. ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ * وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ * وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ * وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ * وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ * وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ * وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ * وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ * وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ * وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ «آنگاه که خورشید فرو پیچانده (و خاموش) گردد * و آنگاه که ستارگان به تیرگی گرایند * و آنگاه که کوه‌ها را از جا بجنبانند * و آنگاه که شتران پا به زای، وا نهاده شوند * و آنگاه که جانوران وحشی را گرد آورند * و آنگاه که دریاها برجوشند * و آنگاه که جان‌ها (با همتای خود) جفت گردند (و یگانگی یابند) * و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند: * که به کدام گناه او را کشته‌اند؟ * و آنگاه که کارنامه‌ها را بگشایند * و آنگاه که آسمان برکنده گردد» سوره تکویر، آیه ۱-۱۱؛ ﴿إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ * وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ * وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ * وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «هنگامی که آسمان بشکافد * و هنگامی که ستارگان بپراکنند * و هنگامی که دریاها روان گردند و به هم پیوندند * و هنگامی که گورها را برشورند» سوره انفطار، آیه ۱-۴؛ ﴿إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ * وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ * وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «هنگامی که آسمان شکاف بردارد * و گوش به (فرمان) پروردگارش بسپارد و (همین) او را سزیده باد * و هنگامی که زمین کشیده شود» سوره انشقاق، آیه ۱-۳؛ ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا * وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا «هنگامی که زمین از لرزه واپسین خود به لرزه افتد * و زمین بارهای سنگین خود را، برون افکند» سوره زلزال، آیه ۱-۲.
  33. تفسیر فرات الکوفی، ص۱۷۱؛ الاختصاص، ص۳۴۱.
  34. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۳؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۶۹.
  35. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  36. معانی الاخبار، ص۱۶؛ التوحید، ص۱۶۶.
  37. تفسیر القمی، ج۲، ص۳۴۳؛ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۶۸.
  38. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۲؛ الأمالی، طوسی، ص۳۳۶
  39. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۷۴.
  40. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  41. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۲، ۱۲۹-۱۳۰؛ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۷۹.
  42. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۱.
  43. «و به هر کاری که کرده‌اند می‌پردازیم و آن را (چون) غباری پراکنده می‌گردانیم» سوره فرقان، آیه ۲۳.
  44. بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۲۹۵.
  45. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  46. «چهره‌هایی در آن روز شاداب است * (که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش می‌نگرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۳.
  47. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۱۵.
  48. تفسیر القمی، ج۲، ص۲۶.
  49. «خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.
  50. تفسیر القمی، ج۲، ص۱۱۷.
  51. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  52. الأمالی، صدوق، ص۴۶۱؛ التوحید، ص۱۱۸.
  53. أوائل المقالات، ص۱۲۴.
  54. أوائل المقالات، ص۱۲۴؛ حق الیقین، ص۴۶۸.
  55. ﴿وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا * الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا «و دوزخ را در آن روز به کافران چنان که باید می‌نمایانیم * همان کسان که چشم‌هاشان از یاد من در پرده‌ای بود و نمی‌توانستند شنید» سوره کهف، آیه ۱۰۰-۱۰۱؛ ﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
  56. ﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
  57. تفسیر القرآن الکریم، ملاصدرا، ج۷، ص۱۳، ۱۴.
  58. التوحید، ص۴۳۸؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۷۵.
  59. ﴿وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا «و به راستی هر که در این جهان کور (دل) باشد همو در جهان واپسین (نیز) کور (دل) و گمراه‌تر خواهد بود» سوره اسراء، آیه ۷۲.
  60. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۱۱۵.
  61. ﴿سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ * وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «به زودی کسانی را که در زمین ناحق گردنفرازی می‌ورزند از نشانه‌های خود روگردان خواهم کرد و هر نشانه‌ای ببینند بدان ایمان نخواهند آورد؛ و اگر راه درست را ببینند آن را راه (خویش) نخواهند گزید و چون کژراهه را ببینند آن را راه (خود) برخواهند گزید؛ این از آن روست که آنان نشانه‌های ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند * و کردار کسانی که آیات ما و دیدار جهان واپسین را دروغ شمردند تباه شد؛ آیا جز برای آنچه می‌کردند کیفر می‌بینند؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۶-۱۴۷؛ ﴿وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا «و اما رویگردانان از راه درست، هیزم دوزخ‌اند» سوره جن، آیه ۱۵.
  62. الکافی، ج۲، ص۲۰۰.
  63. الأمالی، صدوق، ص۴۴۲؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۲.
  64. تفسیر القمی، ج۱، ص۱۲۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۷۳۱.
  65. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  66. ﴿ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ «آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.
  67. عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۱۲۹.
  68. المحاسن، ج۱، ص۶۰؛ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۹۰.
  69. الأمالی، صدوق، ص۳۶۱.
  70. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۵۵؛ الأمالی، صدوق، ص۱۲۱.
  71. الأمالی، طوسی، ص۱۶۴؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۴.
  72. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۱؛ وسائل الشیعة، ج۵، ص۳۷۶.
  73. الاحتجاج، ج۱، ص۱۷؛ تفسیر العسکری (ع)، ص۳۴۴.
  74. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۷؛ الطرائف، ج۱، ص۷۶.
  75. کشف الغمة، ج۱، ص۸۹؛ المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۲۳۱.
  76. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.
  77. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  78. الکافی، ج۱، ص۲۲۰؛ التفسیر، عیاشی، ج۲، ص۱۰۹.
  79. منابع: قرآن کریم؛ الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی (قرن ۶ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر خرسان، مشهد، نشر المرتضی، اول، ۱۴۰۳ق؛ الاختصاص، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری - سید محمود زرندی، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق؛ الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، پنجم، ۱۴۰۰ق؛ أوائل المقالات، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، قم، اول، ۱۴۱۶ق، التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰قی)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق، التفسیر، منسوب به امام حسن عسکری ای (۲۶۰ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهدی یه قم، اول، ۱۴۰۹ق؛ تفسیر القرآن الکریم، محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰ق)، تحقیق و تصحیح: محسن بیدارفر - محمد خواجوی، قم، بیدار، دوم، ۱۳۶۶ش؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و تصحیح: سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب الإسلامی، سوم، ۱۴۰۴ق؛ تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم کوفی (قرن ۴ق)، تحقیق و تصحیح: محمد کاظم، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۰ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۴۰۶ق؛ حق الیقین، محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تهران، اسلامیه، بیتا: الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۳ق؛ شرح أصول الکافی، محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰ق)، تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، اول، ۱۳۸۳ش؛ الصحاح - تاج اللغة وصحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری (۳۹۳ق)، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: علی عاشور، قم، خیام، ۱۴۰۰ق، عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهادی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی (۱۷۵ق)، تحقیق: مهدی مخزومی - ابراهیم سامرایی، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۹ق؛ کتاب الوافی، محمد محسن بن مرتضی معروف به فیض کاشانی (۱۰۹۱ق)، تحقیق: ضیاء الدین حسینی، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین عاب، اول، ۱۴۰۶ق، کشف الغمة فی معرفة الأئمة لها، علی بن عیسی اربلی (۶۹۲ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی هاشمی، اول، ۱۳۸۱ق، المحاسن، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۰ق، معانی الأخبار، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۳ق؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق، من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن‌شهرآشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۰۹ق.
  80. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «آخرت»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص۲۹ـ۴۰.